فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی تاثیر خدمات بانکداری الکترونیک همانند بانکداری اینترنتی، بانکداری از طریق تلفن همراه، بانکداری از طریق تلفن، بانکداری از طریق دستگاه های فروش نقطه ای، بانکداری از طریق دستگاه های خودپرداز و پول الکترونیک بر رشد حاشیه سود شعب بانک، است . فرضیات تحقیق با اطلاعات بدست آمده از شعب درجه دو و سه بانک ملت شهر مشهد با استفاده از روش تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته های تحقیق نشان می دهد هرچند استفاده ازخدمات بانکداری اینترنتی و دستگاه های خود پرداز با رشد حاشیه سود رابطه معنادار مثبت دارد ولی استفاده از خدمات موبایل بانک، تلفن بانک، دستگاه های پوز فروشگاهی و پول الکترونیک با رشد حاشیه سود رابطه معناداری ندارد
ارزیابی نیازهای فناوری در خدمات پستی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نیازهای فناوری، ابزاری مهم برای شناسایی الزام های فناورانه، توسعه راهبردهای فناوری و تسهیل کننده کسب و توسعه فناوری ها است. برای ارزیابی نیازهای فناوری، شیوه های مختلفی وجود دارد که می توان ارزیابی را در هر سه سطح ملی، بخش و شرکت ها به انجام رساند. در این مقاله ضمن بررسی ضرورت تحقیق و اهمیت فناوری در صنعت پست، با به کارگیری الگوی سازمان توسعه صنعتی ملل متحد و انجام یک مطالعه میدانی جامع و بهره گیری از نظرات متخصصان و صاحبان فن، سطح توانمندی های فناورانه در این صنعت ارزیابی و با شناسایی نیازهای فناوری، راهکارهایی برای بهبود عملکرد خدمات پستی در ایران ارائه شده است. این تحقیق نشان می دهد که شرکت پست ایران بر اساس الگو، در سطح شرکت های "واکنشی" قرار دارد. به این معنی که در بیشتر زمینه های استراتژی، جستجو، جذب فناوری و سایر توانمندی های فناورانه دارای قابلیت های ضعیفی است. با این حال نقاط قوت و فرصت های بالقوه ای وجود دارد که این شرکت می تواند با تکیه برآنها آینده ای نوید بخش را برای این صنعت رقم بزند.
بررسی اثر تمایلات استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین بر عملکرد برند با بررسی نقش واسطه ای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین و جمعآوری اطلاعات از سایتها در رفتار خرید تاثیرگذار میباشد. مصرفکنندگان تصمیمگیری های خرید دوستانشان را نسبت به نظرات افراد ناشناس با ارزشتر میدانند و به آن اعتماد میکنند. این مقاله به بررسی تأثیر تمایل استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین بر عملکرد برند را با تأکید بر، ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری، می پردازد. به منظور جمع آوری اطلاعات تعداد 384 نفر بصورت تصادفی انتخاب شد. با استفاده از مدل معادلات ساختاری فرضیات پژوهش مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین تمایل استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین با ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری، رابطه مثبتی وجود دارد. اما بین تمایل استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین و عملکرد برند در بازار، رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری و عملکرد برند در بازار، رابطه مثبتی وجود دارد.
بررسی تأثیر فساد اداری بر امنیت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
فن بازار، حلقه مفقود نظام مدیریت و مبادلات تکنولوژی: طراحی و تبیین الگوی جامع در سطح ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری به عنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی و صنعتی کشور مطرح است. در مناطق مختلف جهان، روش های گوناگونی برای تسهیل انتقال و مبادله فناوری در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی به کار می رود. ایجاد فن بازار به عنوان مرکز و مرجع مبادلات فناوری یکی از ساز و کارهای پیشرفته و نوپا در جهت یاد شده محسوب می شود. در ایران، مبادلات و انتقال فناوری از نظام و ساختار منسجم و هدفمندی برخوردار نیست و این مساله باعث بروز مشکلات بسیاری برای عرضه کنندگن فناوری (شامل نخبگان، دانشگاه ها، مراکز تحقیق و توسعه و ...) و متقاضیان فناوری (مانند دولت، صنایع مختلف به ویژه صنایع کوچک و متوسط، سرمایه گذاران و ...) شده است. در مقاله حاضر پس از بررسی بحث مبادلات فناوری، بطور اجمالی برخی از فن بازارها در اروپا و آسیا مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه با استفاده از مصاحبه و مطالعه میدانی از بین کارشناسان فن بازار و حیطه های مرتبط و آشنا با آن (مانند حقوق فناوری، ارزیابی و بازاریابی فناوری، زمینه های تخصصی فناوری، صندوق های حمایلت مالی و غیره) مدل فن بازاریابی در سطح ملی در ایران، ارایه شده است. در مدل مذکور ماموریت و اهداف، بخش های مختلف، مالکیت، فرایند داخلی و ارتباطات فن بازار در سطح ملی و همچنین پیش نیازهای ایجاد فن بازار تشریح شده است. بدیهی است دقت در تجربیات سایر کشورها و توجه به پیش نیازهای و زیرساخت اولیه، مسوولین مربوط را در برنامه ریزی هرچه بهتر و جامع تر رهنمون خواهد شد.
لزوم بهکارگیری مدیریت دانش در افزایش سطح کیفی فعالیتهای سازمانهای نوین
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا به نقش مدیریت دانش در سازمانها، بهویژه کتابخانهها، و تأثیر آن در بهبود روند کاری آنها بپردازد. هدف اصلی از مدیریت دانش در یک سازمان تبدیل دانش ضمنی کارکنان، بهعنوان منبعی مهم در تصمیمگیری و اقدام عملی، به دانش صریح و مدون برای رسیدن به اهداف آن است. به هر میزان که میان تواناییها، درک، قوه شناخت و اطلاعات انسان ارتباط نزدیکتری برقرار شود، میتوان به تولید دانش اثربخشتر و کاربردیتر امیدوار بود. امروزه سازمانها نباید تنها منبع مالی را سرمایههای خود بدانند بلکه دانش کارکنان یک سازمان، از مهمترین سرمایههای آن بهشمار میآید که انتظار میرود مدیریت یک سازمان بهنحو شایسته و مطلوبی در این زمینه سرمایهگذاری کند.
سیستم های جامع اطلاعاتی و عملیاتی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۳۰
حوزههای تخصصی:
ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره های آموزشی، اهداف دوره های آموزشی، محتوای دوره های آموزشی، مدرسان دوره های آموزشی، سازماندهی دوره های آموزشی، ارزشیابی دوره های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره-ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره ها)، آسیب های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
نقش مدیریت دانایی در ارتقای نوآوری نسل جدید تحقیق و توسعه
منبع:
مدیرساز ۱۳۸۴ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
محیط متحول و متغیر سازمانها در عصر کنونی مدیریت را بر آن می دارد تا هر چه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان و حفظ موقعیت و گسترش آن برآید . این امر نیز مستلزم این است که مدیریت سازمان اولویت مهمی را برای مدیریت دانایی در نظر بگیرد . ...
تکنولوژی و تحول پایدار
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان راهبرد فناوری و راهبرد کلان در سطح شرکت های دارای کسب و کار متنوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به موضوع راهبرد فناوری و ارتباط آن با راهبرد کلان در شرکت های دارای کسب و کارهای متنوع می پردازد. در دو دهه گذشته، هم راستایی راهبرد فناوری و راهبرد کسب و کار، یکی از محورهای مهم پژوهشی را در دو حوزه راهبردی و مدیریت فناوری به خود اختصاص داده است. تمرکز این تحقیقات بیش تر بر بنگاه های دارای کسب و کار واحد بوده و در همین خصوص چارچوب ها، مدل ها و ابزارهای تصمیم گیری مختلفی توسعه یافته و به وسیله شرکت ها به کار گرفته شده اند. علی رغم این که شرکت های دارای کسب و کارهای متنوع، نقش مهمی را در اقتصاد کشورها ایفا می کنند و به دلیل برخورداری از دارایی های فناورانه مختلف، نیازمند برنامه جامع و کلان راهبردی در زمینه فناوری هستند، تعداد اندکی از پژوهش ها به این موضوع پرداخته اند و خلأ وجود چارچوبی نظری در این زمینه، احساس می شود. هدف این مقاله دستیابی به چارچوب اولیه بر مبنای مطالعه ادبیاتی و بر اساس رویکرد قیاسی، با استفاده از روش تحلیل محتوی است. به همین منظور ده ها منبع در زمینه های راهبرد فناوری، مدیریت فناوری، مدیریت شرکت های مادر و راهبرد تنوع بررسی شده اند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مفهوم راهبرد فناوری در سطح شرکت های مادر (گروه) به وسیله صاحب نظران دو حوزه راهبرد و مدیریت فناوری پذیرفته شده و ضرورت ارتباط آن با راهبرد کلان این شرکت ها ، تأکید شده است. در این تحقیق همچنین مؤلفه های راهبرد فناوری در سطح گروه و نحوه شکل گیری آن مبتنی بر راهبرد کلان گروه ، شناسایی و تبیین شده و بر همین اساس چارچوب نظری اولیه پیشنهاد شده است که می تواند مبنایی برای مطالعات بعدی در این حوزه قرار گیرد.
تبیین و تحلیل و اولویت بندی مدل های سیستم بازاریابی هوشمند با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار پویای امروز، نقش مشتری بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. چرا که این بازارها از طریق دانش و اطلاعاتی که در اختیار شرکت ها و مصرف کنندگان می باشد، معنا پیدا کرده اند و بر خلاف بازارهای سنتی که ایستا هستند، بازار هوشمند، پویا، متلاطم و غنی از اطلاعات است. ازطرفی برقراری ارتباط با مشتریان این نوع بازارها، نیازمند استراتژی جدید و حساب شده ای است، لذا در سال های اخیر، بازاریابی هوشمند به یکی از مفاهیم و تکنیک های مهم بازاریابی تبدیل شده و با شرکت های بزرگ عجین گشته است. یکی از ابزارهای اساسی در پیاده سازی این استراتژی، سیستم بازاریابی هوشمند می باشد؛ به کارگیری این سیستم موجب می گردد، سازمان ها اطلاعات محیط اطراف خود را سریع تر و با دقت بیشتری تجزیه وتحلیل نمایند، نتایج حاصل را ذخیره و در مواقع مقتضی در دسترس تصمیم گیرندگان قرار دهند. در این مقاله بعد از بررسی سه مدل از سیستم های بازاریابی هوشمند به اولویت بندی آن ها با استفاده از روش AHP و نرم افزار Expert Choice پرداختیم و در این راه از نظرات 20 تن از کارشناسان و متخصصان در زمینه سیستم های اطلاعاتی و بازاریابی بهره گرفتیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل لی و همکاران (1997) از نظر معیارهای اصلی این پژوهش (شامل جامع بودن، مانع بودن، ارتباط بین متغیرها، راحتی پیاده سازی، سودمندی) در رتبه اول، مدل سامادار و همکاران (1995) در رتبه دوم و مدل چندرا و همکاران (1995) در رتبه آخر قرار دارد.
مدیریت روابط با مشتری در تجارت الکترونیک بین بنگاهی
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر در انتخاب مدل های کسب و کار الکترونیکی کوچک و متوسط در ایران
حوزههای تخصصی:
گسترش کسب و کارهای الکترونیکی در سایه اقتصاد دیجیتالی، انتخاب مدل کسب و کار الکترونیک را به یک ضرورت استراتژیک تبدیل کرده است. بنابراین آگاهی از مجموعه عوامل موثری که این انتخاب را تحت تاثیر قرار می دهند برای مدیران و محققان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر مجموعه عوامل محیطی و سازمانی موثر بر انتخاب مدل کسب و کار الکترونیکی را در ادبیات موضوع شناسایی نموده و سپس با پرسش از مدیران 395 شرکت و 10 نفر خبره از طریق پرسشنامه و براساس سه معیار: هماهنگی درونی، هماهنگی بیرونی و هم افزایی داده های لازم را جهت بررسی و رتبه بندی این عوامل جمع آوری کرده است. در رتبه بندی عوامل از تاپسیس فازی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کلیه عوامل شناسایی شده عوامل موثری در انتخاب مدل های کسب و کار الکترونیکی در کسب وکارهای کوچک و متوسط ایران بوده، همچنین عوامل یکپارچگی فرایندها و راهبردهای سازمانی به ترتیب مهمترین عوامل موثر در انتخاب مدل های کسب و کار الکترونیکدر کسب و کارهای الکترونیک کوچک و متوسط ایران هستند.
اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد بهره وری نیروی کار در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش : مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود .
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای تحلیلی است که به روش مقطعی در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی معاونت های دانشگاه علوم پزشکی کرمان به تعداد 844 نفر می باشد که نمونه مورد مطالعه با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای 200 نفر انتخاب شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش استفاده شده است که روایی آنها در مطالعات قبلی تایید و پایایی آنها محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس و رگرسیون خطی) و از نرم افزار spss18 استفاده شده است.
یافته ها : اکثر افراد تحت بررسی در این مطالعه، وضعیت فرهنگ سازمانی را مناسب ارزیابی کردند. بیشترین امتیاز در بعد انطباق پذیری(9/2) و کمترین امتیاز در بعد مشارکتی(6/2) حاصل شد. وضعیت مدیریت دانش نیز از سوی پاسخ دهندگان در حد متوسط و نسبتا مطلوب ارزیابی شد. در نهایت رابطه آماری معنادار ی بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش به دست آمد(000/0p-value=).
نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در این مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بودند. سازمان برای اینکه بتواند به طور موثر نظام دانش را بهبود ببخشد و در کل سازمان اشاعه دهد ابتدا باید به فرهنگ سازمانی توجه کند. هر اندازه فرهنگ سازمانی قوی تر باشد، پیاده سازی مدیریت دانش با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد.