محمدرضا آراستی

محمدرضا آراستی

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

پایداری شبکه های نوآوری با دو میاندار: پیشایندها و عوامل تعدیل کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
شبکه های نوآوری با دو میاندار دانشی و صنعتی، شبکه هایی هستند که در آن دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و بنگاه های دانشی در زیرشبکه دانشی و مجموعه های تولیدی، صنعتی و بازرگانی در زیرشبکه صنعتی قرار داشته و برای طراحی و ساخت یک محصول پیچیده با یکدیگر مشارکت دارند. در این شبکه ها میاندار دانشی در زیرشبکه دانشی و میاندار صنعتی در زیرشبکه صنعتی اداره امور زیرشبکه خود را به صورت مجزا اما هماهنگ عهده دارند. پایداری شبکه های نوآوری با دو میاندار دانشی و صنعتی، به میزان زیادی متأثر از حفظ و تداوم همکاری میان این دو میاندار است. هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری این شبکه ها از منظر همکاری میان دو میاندار دانشی و صنعتی است. بدین منظور با روش موردکاوی عمیق، دو شبکه نوآوری مرتبط با توربین بادی و آب شیرین کن حرارتی، عوامل و پیشایندهای مؤثر بر پایداری شبکه ها شناسایی و در دو بعد "اعتماد" و "شکاف قدرت" دسته بندی شده اند. همچنین پنج گزاره علمی در مورد تأثیر پیشایندها بر پایداری شبکه به همراه چارچوب مفهومی اثر عوامل مختلف بر پایداری شبکه های نوآوری با دو میاندار دانشی و صنعتی ارائه شده است.
۲.

تکوین توانمندی طراحی پایه در شرکت مپنابویلر به عنوان یک بنگاه یکپارچه ساز دیرآمده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
توانمندی یکی از مفاهیم کلیدی حوزه راهبرد است. به علاوه، مفهوم توانمندی برای توضیح عدم موفقیّت بنگاه های دیرآمده در طراحی و توسعه سامانه های پیچیده، بسیار مورد توجه قرار دارد. علی رغم تلاش های بسیار صورت گرفته و پیشرفت های نظری قابل توجه در مورد توانمندی، هنوز مفهوم پردازی و به کارگیری آن در عمل، با مشکل روبه رو است. در این مقاله، چارچوبی برای عملیاتی کردن مفهوم توانمندی توسعه داده شده و با استفاده از چارچوب پیشنهادی، فرآیند شکل گیری و رشد توانمندی طراحی در یک بنگاه یکپارچه ساز سامانه دیرآمده، در قالب یک مطالعه موردی بررسی شده است. به این منظور، نحوه فراهم آمدن و ارتقای دانش، مهارت و ابزار به عنوان ریزبنیان های توانمندی طراحی و نحوه ترکیب آن ها مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر نشان دادن کاربردپذیری چارچوب پیشنهادی، این مطالعه موردی شناخت بهتری از نحوه اثرگذاری شرایط زمینه ای و انگیزه بنگاه ها بر فرآیند شکل گیری و رشد توانمندی ها ارائه می کند. نتایج به دست آمده، همچنین راهنمای مناسبی برای مدیران بنگاه ها در برنامه ریزی برای کسب و ارتقای ریزبنیان های مورد نیاز و چگونگی ترکیب آن ها برای شکل گیری و رشد توانمندی است.
۳.

تسهیم دارایی های فکری حاصل از همکاری های تحقیقاتی مشترک: اقتضائات و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق مالکیت فکری/ صنعتی شبکه های نوآوری صنعت نفت و گاز موردکاوی همکاری های تحقیقاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۹۱
مسئله تسهیم دارایی های فکری حاصل از همکاری های تحقیقاتی در تضمین موفقیت و یا شکست این قبیل فعالیت های تحقیقاتی اهمیت بسزایی دارد. علی رغم اهمیت این موضوع، به جهت پیچیدگی و ورود عوامل مختلف در طراحی چارچوب های مناسب برای تسهیم، تاکنون این چارچوب ها استخراج نشده است. در این مقاله، تلاش می شود بدون پیشنهاد مدل قراردادی خاصی، صرفاً عوامل مؤثر بر دستیابی به یک توافق در این خصوص، استخراج گردد. برای استخراج این عوامل مجموعه مطالعات پیشین در این زمینه مرور شده و نتایج چند پروژه همکاری تحقیقاتی که در صنعت نفت و گاز ایران جریان داشته، اعتبارسنجی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند به طور کلی این نُه عامل بر تسهیل فرآیند مذکور مؤثرند: هویت ذی نفعان، سطح رقابت و میزان همکاری های تحقیقاتی قبلی در صنعت، محیط نهادی، هم آفرینی/ تراکنشی بودن همکاری، ویژگی های دانشِ هدف، ساختار شبکه، توانمندی نسبی اعضاء در زمینه فنّاوری هدف، موقعیت فنّاوری هدف در چرخه عمر و جایگاه حق اختراع در مدل کسب وکار صنعت. تلاش برای کاستن از پیچیدگی این فرآیند کسب توافق اهمیت دارد زیرا پیچیدگی بیش از حد، می تواند باعث انصراف ذی نفعان از همکاری به دلیل بالا رفتن هزینه های تراکنش گردند.
۴.

توانمندی شبکه سازی بنگاه یکپارچه ساز: مرور نظام مند پیشینه و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۹
بنگاه ها نمی توانند تمامی منابع راهبردی موردنیاز خود را به تنهایی توسعه دهند؛ در نتیجه برخی از این منابع باید از طریق شبکه های بین سازمانی به دست بیاید. تحقیقات نشان می دهد اکثر مطالعات شبکه بیشتر بر روی پیشایندها و پیامدهای شبکه متمرکزند و کمتر به فرآیندها و توانمندی های مرتبط می پردازند. برخی محققان تلاش های محدودی را برای شناسایی توانمندی های مربوط به روابط کسب وکار انجام داده اند؛ در این زمینه، محققان «توانمندی شبکه سازی» را برای تأکید بر دیدگاه شبکه معرفی کرده اند. با وجود غنای مفهومی و تجربی قابل توجه، نامگذاری های مختلف و تنوع نظری در ادبیات توانمندی شبکه سازی منجر به ابهام مفهومی و عدم اجماع در مورد این مفهوم کلیدی شده است. ما سعی کرده ایم با مرور نظام مند پیشینه مرتبط، این شکاف را پوشش دهیم. مرور نظام مند در این مطالعه مشتمل بر غربال ساختاریافته تحقیقات، کدگذاری آن ها و مقوله بندی مفاهیم مرتبط با توانمندی شبکه سازی است. این تحقیق دو مؤلفه مهم برای توانمندی شبکه سازی را معرفی می کند: توانمندی توسعه شبکه و توانمندی مدیریت شبکه. مروری بر مفهوم سازی توانمندی شبکه سازی نشان می دهد که توسعه شبکه اغلب نادیده گرفته شده و مدیریت شبکه بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است. این مطالعه ضمن طبقه بندی مفاهیم موجود در ادبیات در ذیل هر یک از این دسته ها، تعریف نظری آن ها را نیز ارائه می دهد. در نهایت، ما شکاف های تحقیقاتی مطالعات توانمندی شبکه سازی را شناسایی و پیشنهادهایی را برای جهت دهی به تحقیقات آتی ارائه کرده ایم. کلیدواژه ها : سامانه های محصول پیچیده، بنگاه یکپارچه ساز، دیدگاه شبکه ای، توانمندی شبکه سازی، مرور نظام مند.
۵.

اولویت گذاری حوزه های علم، فناوری و نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۴
با وجود رشد هزینه کرد تحقیق وتوسعه در اثر گسترش رویکرد دانش بنیان به توسعه اقتصادی، به علت تنوع روزافزون و ماهیت میان رشته ای فعالیت های پژوهشی و نوآوری، هیچ کشوری قادر به پژوهش در لبه علم و فناوری در کلیه حوزه های پژوهشی نیست و در نتیجه اولویت گذاری از جایگاه ویژه ای در سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری برخوردار است. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف (تعاریف، انواع، مدل های نظری، فرآیند، تاریخچه، چالش ها و روش ها) اولویت گذاری علم، فناوری و نوآوری مورد مطالعه قرار گرفته و سپس تخصصی سازی هوشمند به عنوان به روزترین راهبرد مبتنی بر اولویت گذاری علم، فناوری و نوآوری معرفی شده و در پایان نیز با رویکردی انتقادی تجربه اولویت گذاری در نقشه جامع علمی کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که کلیه سازوکارهای اولویت گذاری با توجه به الگوی وابستگی به مسیر تدوین اولویت ها، چسبندگی تاریخی نهادها و منطق متفاوت و واگرای مداخلات دولتی به طور هم زمان مورد استفاده قرار می گیرند. با این حال ساختار کلی اولویت گذاری علم و فناوری کشورهای مختلف در حال همگرایی به سمت تأکید مجدد بر اولویت های کارکردی، رویکرد نظام مند به تدوین راهبرد و اولویت گذاری، ترکیب رویکردهای بالا به پائین و پائین به بالا و تقسیم کار بیشتر در اثر افزایش تعداد بازیگران مؤثر در فرآیند اولویت گذاری می باشد.  
۶.

شکل گیری شبکه های نوآوری با دو میاندار دانشی و صنعتی: مورد کاوی شبکه طراحی و ساخت توربین بادی مگاواتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های نوآوری با دو هاب رهبری دوتایی در شبکه های نوآوری زیرشبکه دانشی زیرشبکه صنعتی شبکه توربین بادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۳
شبکه های نوآوری متشکل از افراد، بنگاه ها، مراکز دانشی و مجموعه های صنعتی هستند که برای توسعه و تجاری سازی محصول یا فناوری با یکدیگر همکاری مشترک دارند. تنوع فعالیت ها از تحقیق و توسعه تا تولید نمونه و تجاری سازی و هماهنگی های لازم میان این فعالیت ها توسط یک یا چند میاندار در شبکه ها انجام می شود. در شبکه هایی که مأموریت آن ها نوآوری در محصولاتی است که از پیچیدگی قابل توجهی در طراحی و ساخت برخوردار هستند، وجود دو میاندار صنعتی و دانشی ضروری است. فقدان نیروی انسانی متخصص، تجربه پیشین و زیرساخت های دانشی/صنعتی به طور همزمان در یک میاندار از مهم ترین دلایل نیاز به میاندار دوم در این شبکه ها است. هدف این مقاله ارائه چارچوب نظری شبکه های نوآوری با دو میاندار دانشی و صنعتی است که در آن نحوه شکل گیری شبکه، نوع اعضاء و ارتباطات میان آن ها مشخص شده باشد. در همین راستا انواع سبک های رهبری در شبکه های نوآوری و ضرورت وجود دو میاندار توضیح داده شده و چارچوب نظری اولیه ارائه گردید و به منظور اعتبارسنجی آن، مطالعه موردی شبکه طراحی و توسعه توربین های بادی انجام شده است. براساس نتایج به دست آمده، چارچوب نظری تصحیح و تدقیق شده که می تواند مبنایی برای مطالعات بعدی باشد.
۷.

سیاستگذاری کلان برای معماری محصول در صنعت خودروسازی ابزاری برای طراحی یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه محصول جدید معماری محصول پلتفرم واحدهای تکنولوژی محصول یکپارچه سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۴۶۶
صنعت خودروسازی و دو خودروساز بزرگ کشور یعنی سایپا و ایران خودرو همیشه مورد توجه خاص دولت و مجلس بوده اند. در این بین مدیریت تکنولوژی در سطح کلان بسیار موثر بوده و یکی از موضوعات مهم معماری محصول است. معماری محصول دارای نقش کلیدی در جذب و انتقال حداکثری تکنولوژی ها و نیز میزان ساخت پذیری واحدهای تکنولوژی محصول در شبکه زنجیره تامین دارد. در این مقاله به نقش معماری محصول در طراحی و ساخت واحدهای تکنولوژی محصول در شبکه زنجیره تامین پرداخته شده است. نوع پیکره بندی محصول دارای تاثیر بسزایی در ایجاد همسویی و هماهنگی انواع تکنولوژی های محصول در شبکه زنجیره تامین دارد. در این پژوهش با استفاده از یک رویکرد کیفی، مدلی جهت یکپارچه نمودن انواع تصمیمات یک بنگاه مادر در حین طراحی واحدهای تکنولوژی محصول در شبکه زنجیره تامین طراحی گردیده است. داده های اولیه تحقیق با انجام مصاحبه های عمیق اکتشافی با کارشناسان بنگاه های خودروسازی و نیز تامین کنندگان آنها جمع آوری شده است. سپس داده های جمع آوری شده از طریق تم کاوی مورد تحلیل قرار گرفته و ضمن کشف ارتباطات بین آنها، یک مدل مفهومی طراحی شده است. اعتبار مدل طراحی شده با استفاده از روش بررسی روایی محتوا تصدیق و در یک تجربه صنعتی صحه گذاری شده است. این مقاله مدعی است که بینش جدیدی بر مهندسی یکپارچه گروه های تکنولوژی هموسته در شبکه زنجیره تامین ارائه می نماید.
۸.

مدلسازی یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه در پروژه های بین المللی صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه مدل سازی معادلات ساختاری کنسرسیوم های بین المللی صنعت نفت ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۸ تعداد دانلود : ۴۲۱
امروزه تقاضا برای یادگیری قابلیت های مدیریت پروژه به عنوان یکی از منابع اصلی ایجاد مزیت رقابتی در سازمان ها، به شدت رو به افزایش است. یکی از راه های یادگیری قابلیت مدیریت پروژه، یادگیری از دیگر افراد یا سازمان ها است. سازمان هایی که در حال همکاری و مشارکت با یکدیگر هستند، دانش خود را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و از هم یاد می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. بدین منظور، پس از انجام مطالعات اکتشافی، مدل نظری یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه تدوین و فرضیه های پژوهش حاضر مبتنی بر این مدل طراحی گردید. سپس داده های بدست آمده از 34 واحد سازمانی فعال در زمینۀ مدیریت پروژه در دو کنسرسیوم بین المللی صنعت نفت ایران تجزیه و تحلیل و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری روابط میان متغیرهای تحقیق بررسی شده است. شاخص های برازش مدل و ضرایب تأثیر بین متغیرها بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، اکثراً نشان از برازش بسیار خوب و رابطۀ بسیار قوی بین مؤلفه های مدل دارد. در نهایت ضمن ارائۀ نتایج و دستاوردهای تحقیق، پیشنهاداتی جهت استفادۀ صنایع پروژه محور کشور به منظور ترغیب یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه به همراه پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
۹.

طراحی مدلی برای تدوین راهبرد فناوری های محصول در سطح یک بنگاه مادر براساس توانمندی های فناورانه شبکه زنجیره تامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه محصول جدید مدیریت راهبردی فناوری (SMOT) فناوری محصول معماری محصول زنجیره تامین فناوری ارزیابی فناوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
با افزایش پیچیدگی در محصولات و نیز لزوم توسعه و کاربرد فناوری های پیشرفته در آنها، امروزه محصولات، فرآیندها و نیز فناوری های مرتبط با آنها با مشارکت تامین کنندگان و در گستره زنجیره تامین یک بنگاه طرح ریزی، طراحی و ساخته می شوند. عدم توجه بنگاه های مادر به توانمندی های فناورانه زنجیره تامین در زمان تدوین راهبرد فناوری، آنها را در اجرای راهبردهای توسعه محصول و فرآیند دچار مشکلات زیادی می نماید. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی یکپارچه برای تدوین راهبرد فناوری های محصول در گستره زنجیره تامین یک بنگاه مادر براساس توانمندی های فناورانه تامین ک نندگان و با رویکرد کیفی و در دو مرحله انجام شد. ابتدا پس از مرور ادبیات و بررسی پیشینه پژوهش و نیز مطالعه مستندات بنگاه های خودروسازی، داده های اولیه از طریق انجام مصاحبه های عمیق اکتشافی با گروهی از خبرگان صنعت خودروسازی ایران که بصورت نظری نمونه برداری شده بودند، جمع آوری و سپس با استفاده از روش تحلیل زمینه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در ادامه براساس زمینه های شناسایی شده و کشف ارتباطات بین آن ها، یک مدل مفهومی طراحی شد. در مرحله دوم، اعتبار مدل طراحی شده با استفاده از روش گروه کانونی با تعداد دیگری از خبرگان صنعت یادشده مورد تصحیح و تصدیق قرار گرفت. مدل طراحی شده این امکان را برای بنگاه های مادر فراهم می آورد که آنها بتوانند با مشارکت زنجیره تامین و بصورت یکپارچه به تدوین راهبرد فناوری بپردازند.
۱۰.

طراحی مدلی برای ارزیابی فناوری در گستره شبکه زنجیره تأمین یک بنگاه مادر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۱
ارزیابی فناوری یکی از مؤلفه های اصلی مدیریت فناوری و دربرگیرنده فرآیندی است که بر اساس آن بنگاه ها پس از شناسایی فناوری ها، میزان جذابیت آنها و توانمندی و قابلیت های خود در آن فناوری ها را ارزیابی می کنند. یکی از کاربردهای مهم این مقوله، بکارگیری نتایج ارزیابی فناوری در تدوین راهبرد فناوری و تعیین اولویت های سرمایه گذاری است. مدل هایی که تاکنون در حوزه ارزیابی فناوری توسعه داده شده اند همگی به موضوع ارزیابی یک فناوری خاص در سطح یک بنگاه تمرکز داشته اند. این در حالی است که در بیرون از مرزهای بنگاه و در سطح زنجیره تأمین، معمولاً با مجموعه ای از فناوری های به هم پیوسته روبه رو هستیم که با محصولات/فناوری های درون بنگاه ارتباط داشته و تصمیمات بنگاه را متأثر می کنند. بنابراین تصمیم گیری در مورد توسعه یا بکارگیری یک فناوری جدید در محصولات بنگاه مادر، بدون توجه به جذابیت آن برای تأمین کنندگان و توانمندی ایشان در محقق ساختن این هدف امکان پذیر نخواهد بود. مقاله حاضر در پاسخ به این خلاء نظری به ارائه مدلی پرداخته اند که ارزیابی فناوری را در بنگاه های مادر دارای زنجیره تأمین گسترده (با توجه به نظرات و توانمندی های تأمین کنندگان) امکان پذیر می سازد. در این مقاله از یک رویکرد کیفی به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. داده ها از طریق انجام مصاحبه های عمیق اکتشافی با خبرگان (که به صورت هدفمند از صنعت خودروسازی ایران انتخاب شده اند) جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل تم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و بر اساس یافته های تحقیق اقدام به طراحی مدل شده است. در مرحله بعدی نیز اعتبار مدل طراحی شده با استفاده از روش گروه کانونی مورد تأیید قرار گرفته و نهایتاً در قالب دو فقره تجربه صنعتی مختلف صحه گذاری شده است.
۱۱.

شناسایی قابلیت های مدیریت طرح های توسعه ی محصول جدید در فضای نوآوری باز مطالعه موردی: صنعت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوآوری باز قابلیت های مدیریت طرح توسعه ی محصول جدید صنعت فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۳۴
مقاله ی حاضر، به شناسایی قابلیت های مدیریت طرح در فضای نوآوری باز می پردازد. هنگامی که سازمان ها برای اجرای طرح ها و پروژه های خود از راهبرد نوآوری باز و استفاده از شبکه و توانمندی های خارج از سازمان استفاده می نمایند، لازم است برای مدیریت طرح-ها، قابلیت هایی را کسب و یا برخی از قابلیت های موجود را تقویت نمایند تا بتوانند از طریق شبکه و نوآری باز موفقیت بیشتری را در طرح های توسعه ی محصول جدید کسب نمایند. بدون دست یابی به این قابلیت ها، این شرایط جدید اثر منفی بر عملکرد و موفقیت خواهد داشت. در این مقاله، نظریه پردازی داده بنیاد، برای شناسایی قابلیت های جامع و مانع مدیریت طرح، مورد استفاده قرار گرفته است و از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای جمع آوری اطلاعات در صنعت فضایی و صنایع وابسته، پیمان کاران و نهادها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تحلیل تم، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، انجام شده است. تعداد هشت قابلیت، به عنوان مهم ترین قابلیت های شناسایی شده در این مطالعه که بر موفقیت طرح های توسعه ی محصول جدید در فضای نوآوری باز موثرند، عبارت اند از: مدیریت یکپارچگی و تغییرات؛ شکست، تعریف و تحویل گیری کار؛ مدیریت دانش و فن آوری؛ تدوین استراتژی مناسب همکاری و برون سپاری؛ مدیریت قرارداد و دعاوی؛ مدیریت شبکه؛ بودجه بندی و تامین به موقع منابع مالی و مدیریت ارتباطات. قابلیت های ذکر شده، قابلیت هایی هستند که علاوه بر قابلیت های عمومی مورد نیاز، برای مدیریت طرح های توسعه ی محصول، جدید بوده و بایستی این قابلیت ها در فضای نوآوری باز، توسعه و تقویت شوند و لازم است از آن ها برای تکمیل قابلیت های مورد نیاز صنعت فضایی کشور، با رویکرد نوآوری باز، استفاده شود.
۱۲.

مدل مفهومی انتقال بین سازمانی دانش مدیریت پروژه در کنسرسیوم های بین المللی صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۹۴
امروزه بسیاری از پروژه های بزرگ و زیرساختی جهان مانند پروژه های نفتی بین المللی، به صحنه نبردی برای یادگیری تبدیل شده و بسیاری از سازمان ها از این پروژه ها برای ارتقاء سطح دانش و قابلیت های خود استفاده می کنند؛ اما در همین پروژه ها عوامل متعددی وجود دارد که اگر به خوبی مدیریت نشوند باعث کاهش و یا از دست رفتن فرصت های یادگیری می شود. هدف از این مقاله، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر انتقال بین سازمانی دانش مدیریت پروژه در کنسرسیوم های بین المللی صنعت نفت ایران و ارائه مدلی مفهومی در این رابطه می باشد. تحقیق حاضر با رویکردی کیفی- اکتشافی، با استفاده از روش دلفی سه مرحله ای و مشارکت 18 نفر از خبرگان صنعت نفت ایران انجام شده است. 22 عامل در این رابطه شناسایی شدند که از میان آنها 10 عامل از جمله «بالاتر بودن سطح بلوغ شرکت خارجی در مدیریت پروژه»، «انگیزه و تمایل شرکت داخلی به کسب دانش مدیریت پروژه از شرکت خارجی» و «استحکام روابط و تعاملات دو شرکت با یکدیگر» به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار بر انتقال بین سازمانی دانش مدیریت پروژه در کنسرسیوم های بین المللی در صدر اولویت ها قرار گرفته اند.  
۱۴.

فرآیند شکست شبکه های نوآوری: رویکرد پایه دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۸۴
مدّعای این مقاله آن است که شکست شبکه های نوآوری می تواند متاثر از نوع دانشی باشد که مبنای فعالیت های نوآورانه در آن شبکه است. اجزا و عناصر مختلفی از شبکه های نوآوری، نظیر پیکربندی جغرافیایی شبکه ها، ساختار، بازیگران کلیدی و نوع روابط اعضاء، تحت تاثیر ویژگی های پایه دانش فعالیت های نوآورانه آن شبکه قرار دارند. مقاله پیش رو ضمن طرح یک بحث مفهومی پیرامون شکست شبکه های نوآوری، رابطه بین پایه دانش و شکست شبکه های نوآوری را از خلال تحلیل داده های تجربی در مورد شبکه های با پایه دانش ترکیبی در صنعت نفت و گاز مورد بررسی و اعتبارسنجی قرار داده است. داده های تجربی این مقاله با استفاده از مورد کاوی چهار شبکه نوآوری در صنعت نفت و گاز ایران بدست آمده است که دوتای آنها موفق بوده و دوتای آنها شکست خورده اند. یافته های این مقاله نشان می دهند که در شبکه های با پایه دانش ترکیبی، هرقدر استفاده از محققان دانشگاهی بیشتر باشد، ساختار شبکه غیرمتمرکزتر باشد، ارتباطات غیر رسمی در شبکه کمتر باشد و مدیریت مخاطرات باز و کنترل نشده تر باشد، احتمال بروز پدیده شکست در شبکه بیشتر است. 
۱۵.

فرآیند شکست ضعیف شبکه های نوآوری مهندسی شده در مرحله راه اندازی: مطالعه موردی صنعت گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۹۷
شکست شبکه ها یکی از انواع شکست نظام های نوآوری است که نسبت به سایر انواع شکست، کمتر مورد توجه محققین بوده است. در یک تقسیم بندی کلی، شبکه ها یا در مرحله تشکیل، با شکست مواجه می شوند و یا پس از شکل گیری، ناپایدار می شوند. حالت اول به شکست ضعیف و حالت دوم به شکست قوی شبکه ها معروف است. شکست در نظام نوآوری، ضرورتی را برای مداخله دولت در این عرصه فراهم می آورد. با این حال، به دلیل آنکه این فرآیند به خوبی تحلیل نشده است، چارچوب مداخله دولت در این عرصه نیز مشخص نیست. در این مقاله، فرآیند شکست ضعیف در شبکه های نوآوری مهندسی شده بر مبنای رویکرد فرآیندی و اکتشافی-توصیفی مورد بررسی قرار گرفته و از روش موردکاوی برای اعتبارسنجی مدل مفهومی استخراج شده استفاده گردیده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که به طور کلی شبکه ها به دو دلیل "از دست رفتن اعتماد" و "بی انگیزگی اعضاء" دچار ناپایداری می شوند. چهار زیرفعالیت کلیدی در تشکیل شبکه ها، که عبارتند از انتخاب اعضاء، طراحی ساختار، رسمیت بخشیدن به شبکه و مدیریت مخاطرات؛ هر یک می توانند به انحاء مختلف باعث ایجاد بی اعتمادی و یا بی انگیزگی در میان اعضای شبکه ها و متعاقبا ناپایداری گردند. با ارائه یک چارچوب مفهومی، نحوه تاثیر هر یک از فعالیت های چهارگانه در شکست شبکه های نوآوری از طریق دو عامل بی اعتمادی و یا بی انگیزگی، نشان داده شده است. در پایان، مکانیزم های موثر در شکست یکی از شبکه های نوآوری و توسعه فناوری صنعت نفت و گاز ایران با استفاده از چارچوب مفهومی پیشنهاد شده، تشریح شده است.
۱۶.

رویکردی فرایندی به برنامه ریزی فناوری در سطح فرابنگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی فناوری سطح صنعت تئوری برخاسته از داده ها رویکرد فرایندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۹
چالش های رقابتی، نیاز صنایع به شناسایی و انتخاب فناوری های توانمندساز آینده را حیاتی نموده است. اهمیت تعیین جهت حرکت صنعت و ضرورت اولویت بندی سرمایه گذاری های فناورانه در زیر بخش های مختلف، ضرورت برنامه ریزی فناوری در سطح صنعت را نشان می دهد. بررسی پژوهش های مختلف نشان می دهد که در بیشتر موارد، روش های مورد استفاده برای برنامه ریزی فناوری در سطح صنعت، یا توسعه یافته روش های برنامه ریزی فناوری در سطح بنگاه هستند و یا از تغییر در چارچوب های سیاست گذاری فناوری در سطح ملّی بدست آمده اند. با توجه به این موضوع در پژوهش حاضر تلاش شد تا با در پیش گرفتن رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده های مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با 40 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی در صنایع نفت و گاز، خودروسازی و هوافضا، ضمن توسعه مدل برنامه ریزی فناوری در سطح صنعت، به معرفی ابعاد و مولفه های مختلف آن پرداخته شود. مدل ارائه شده در این پژوهش، دارای سه سطح می باشد. در سطح مرجع آن، خطوط کلان توسعه فناوری انتخاب می گردد. در سطح میانی مدل، سبد حوزه-های فناوری که پاسخ مناسبی به نیازمندی های کلیدی سیستم می دهند، تعیین می شود و در سطح خرد مدل، گزینه های فناوری که پتانسیل لازم جهت دستیابی به اهداف عملکردی مورد نیاز را دارند، انتخاب می گردند. در انتهای این مقاله، پس از تحلیل مدل توسعه یافته، پیشنهاداتی برای تحقیقاتی آتی ارائه گردیده است.
۱۸.

توسعه مدلی برای برنامه ریزی تکنولوژی در سطح صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی تکنولوژی سطح صنعت سطوح تصمیم گیری سه گانه نظریه برخاسته از داده ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۱
پیچیدگی های ساختاری و محیطی و همچنین فشارهای رقابتی، باعث شده تا تعیین اولویت های توسعه تکنولوژی یک صنعت برای سیاست گذاران، مدیران و برنامه ریزان آن، از اهمیت خاصی برخوردار شود. با وجود ضرورت این مهم که مورد تأکید محققان نیز قرار دارد، فرایندی وجود ندارد که با توجه به اقتضائات خاص سطح صنعت، به برنامه ریزی تکنولوژی بپردازد. این شکاف تئوریک، باعث شده تا مطالعات دانشگاهی و صنعتی برای تدوین راهبرد تکنولوژی یک صنعت با توسعه مدل های برنامه ریزی تکنولوژی بنگاه یا با تغییر در مدل های سیاست گذاری تکنولوژی سطح کلان، به شناسایی و انتخاب تکنولوژی های کلیدی یک صنعت بپردازند که هر دو این رویکردها از ضعف ها و نقایصی برخوردارند. در این مقاله با رویکردی کیفی و با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها، مدلی سه سطحی برای برنامه ریزی تکنولوژی در سطح صنعت ارائه شده است که در سطح مرجع، خطوط کلان توسعه تکنولوژی انتخاب می شود و در سطح میانی، مدل سبد حوزه های تکنولوژی که پاسخ مناسب به نیازمندی های کلیدی سیستم می دهند، تعیین می شود. در سطح خرد مدل نیز گزینه های تکنولوژی که پتانسیل لازم برای دست یابی به اهداف عملکردی مورد نیاز را دارند، انتخاب می شوند. در ادامه مقاله و پس از تحلیل مدل توسعه یافته، پیشنهادهایی برای پژوهش های بعدی ارائه شده است.
۱۹.

هم راستایی راهبرد فناوری با راهبرد کلان در شرکت های با کسب و کارهای متنوع: مورد گروه صنعتی ایران خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
همراستایی میان راهبرد فناوری و راهبرد کلان در بنگاه های اقتصادی، یکی از مباحث مهم در حوزه مدیریت فناوری را به خود اختصاص می دهد. این موضوع در بنگاه های بزرگ که دارای کسب و کار متنوع هستند از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا شرکت های دارای کسب و کار متنوع به دلیل برخورداری از دارایی های فناورانه مختلف نیازمند یک برنامه جامع و کلان راهبردی در زمینه فناوری هستند. علیرغم این اهمیت، تعداد اندکی از پژوهش ها به همسویی راهبرد فناوری با راهبرد کلان در شرکت های دارای کسب و کار متنوع پرداخته اند. در مقاله ای که توسط همین نویسندگان در شماره سوم از سال دوم فصلنامه سیاست علم و فناوری به رشته تحریر درآمده، مباحث نظری این موضوع مطرح شده و مورد بحث قرار گرفته است. همچنین در همان مقاله، بر مبنای مطالعه ادبیات و بر اساس رویکرد قیاسی و با استفاده از روش تحلیل محتوا، یک چارچوب نظری برای توضیح این ارتباط ارائه شده است. هدف مقاله حاضر بررسی کاربرد پذیری چارچوب نظری توسعه داده شده در عمل از طریق موردکاوی گروه صنعتی ایران خودرو است؛ که یکی از شرکت های دارای کسب و کار متنوع در ایران به شمار می رود. برای این منظور اطلاعات مورد نیاز پژوهش علاوه بر مشاهده محققین از پدیده مورد مطالعه و بررسی مستندات مرتبط، از طریق مصاحبه با جمعی از مدیران ارشد و کارشناسان خبره گروه صنعتی ایران خودرو حاصل شد. سپس این اطلاعات مورد تجزیه وتحلیل تم قرار گرفت و وضعیت فعلی راهبرد کلان گروه، محتوا و خروجی های راهبرد فناوری گروه و نحوه تأثیر پذیری آن از راهبرد کلان در قالب چارچوب قبلی توصیف و تبیین شد. همچنین چارچوب قبلی در برخی موارد تکمیل و تعمیق شده است که می تواند مبنای مطالعات آتی قرار گیرد.
۲۰.

طبقه بندی مدل های تدوین استراتژی تکنولوژی مبتنی بر یک رویکرد فرایندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چارچوب نظری مرور ادبیات رویکرد فرایندی مدل های تدوین استراتژی تکنولوژی انتخاب مدل مناسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۸۸
ین مقاله به مرور و تحلیل مدل های ارائه شده در ادبیات برای تدوین استراتژی تکنولوژی در سطح بنگاه می پردازد. امروزه تکنولوژی نقشی کلیدی در رقابت پذیری بنگاه ها ایفا می کند، بنابراین می باید مبتنی بر یک نگاه استراتژیک مدیریت شود. اولین و مهمترین گام در مدیریت استراتژیک تکنولوژی، تدوین یک برنامه است که اولویت های سرمایه گذاری بنگاه در حوزه تکنولوژی را برای یک افق بلندمدت مشخص کند. مدل ها و چارچوب های مختلفی در این زمینه ارائه شده اند تا بنگاه ها را در زمینه تدوین استراتژی تکنولوژی یاری نمایند، اما این مدل ها و چارچوب ها دارای ویژگی ها و پیش فرض هایی هستند که امکان استفاده از آن ها را در شرایط مختلف، محدود می کند. عدم توجه به این ویژگی ها و پیش فرض ها ممکن است بنگاه ها را در انتخاب مدل مناسب (متناسب با شرایط خاص بنگاه) دچار اشتباه کند. در این مقاله مدل ها و چارچوب های مختلف بر اساس یک رویکرد فرایندی مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرند. نتیجه این ارزیابی، ارائه یک دسته بندی از مدل ها است که به بنگاه ها کمک می کند بر اساس اهداف و شرایط خود، مدل مناسب تدوین استراتژی تکنولوژی را انتخاب کنند**.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان