فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شرکت های دانش بنیان با دارا بودن مزیت فناورانه ، ظرفیت خوبی برای ورود به بازارهای خارجی دارند. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی برای اولویت دهی به روشهای ورود به بازارهای خارجی توسط این شرکتهاست. روش این پژوهش ترکیبی است. در بخش شناسایی معیارها از رویکرد کیفی و در بخش اولویت بندی از رویکرد کمی استفاده شده است. ابتدا با مرور پیشینه تحقیق، مولفه های تاثیر گذار بر انتخاب روش ورود شامل عوامل داخلی (سازمان و محصولات آن) و عوامل خارجی (بازار داخلی و بازار خارجی) شناسایی شده است. سپس با استفاده از روش بهترین-بدترین معیارهای موثر بر حضور در بازارهای خارجی برای شرکتهای دانش بنیان رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد «تمایز محصول» و «شبکه سازی با شرکای خارجی» مهمترین معیارها برای این شرکتها هستند. این موضوع با فناورانه بودن محصولات این شرکتها و از سوی دیگر محدودیت منابع شرکتهای کوچک و متوسط برای سرمایه گذاری خارجی و لزوم جبران فقدان منابع با شبکه سازی همخوان است. در گام دوم، روش های ورود از منظر یک شرکت دانش بنیانِ دارای فعالیت گسترده بین المللی با استفاده از روش تاپسیس اولویت بندی شده است. نتایج نشان داد ایجاد شرکت تابعه با مالکیت کامل رتبه اول را دارد؛ در واقع این روش برای شرکتی که مراحل اولیه بین المللی شدن را طی نموده است، علاوه براینکه امکان محافظت از تکنولوژی اختصاصی شرکت را فراهم می کند، زمینه را برای صادرات به کشورهای مجاور شرکت تابعه فراهم می کند و البته می تواند حاکی از آن باشد که محدودیتهای صادرات از مبدا ایران، مطلوبیت روشهای ورود با ریسک بیشتر را افزایش می دهد.
مطالعه تطبیقی جرم استفاده متقلبانه از مزایای بیمه ای درحقوق کیفری ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
603 - 620
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: رشد فزاینده پدیده تقلب در بیمه های اجتماعی و تجاری که خسارت هنگفتی را بر طرفین بیمه و جامعه وارد می سازد، قانون گذار ما را برآن داشت که به موازات تخلف انگاری حداکثری، به وسیله ی ماده 97 قانون تأمین اجتماعی و ماده 61 قانون بیمه اجباری شخص ثالثِ مصوب 1395 نیز اقدام به جرم انگاری آن به عنوان جرمی مستقل کند. در حقوق آمریکا نیز در سطح فدرال، استفاده متقلبانه تحت عناوین عام چون کلاهبرداری تعقیب می شود؛ بااین حال بخشی از اشکال استفاده متقلبانه در ماده 1033 باب 18 کد جزایی، جرم مستقل به حساب می آید. در تبعیت از رویکرد اخیر، همه ایالت ها، تمامی اشکال تحصیل متقلبانه مزایا را به عنوان جرم خاص طبقه بندی و کیفر گذاری کرده اند. روش شناسی: روش مورد استفاده در این تحقیق، تحلیلی و توصیفی است که با روش های استدلال حقوقی و تفسیری به تبیین و استنتاج مواد قانونی می پردازد. یافته ها : یافته های تحقیق نشان داد از حیث عناصر متشکله جرم و مجازات، ابهامات بسیاری وجود دارد. به رغم تشابهات میان جرم تحصیل متقلبانه مزایا در بیمه اجتماعی با شخص ثالث، افتراقاتی نیز درحوزه قواعد ماهوی و شکلی یافت می شود. در هر دو نظام کیفری، جرم مزبور در زمره جرائم عمدی است که رفتارِ فیزیکیِ آن را فعل مادی مثبت تشکیل می دهد با این تفاوت که برخی ایالت ها استثنائاً ترک فعل را در بیمه کارگران پذیرفته اند. در هر دو نظام، متقلبانه بودن عملیات شرط است که بایستی مقدم بر تحصیل وجوه و علت آن باشد؛ اما به نظر برخلاف کلاهبرداری لزومی به اغفال سازمان یا بیمه گر نیست . از جهت عنصر نتیجه، حقوق آمریکا تحقق ضرر یا تحصیل مزایا را شرط نمی داند ولی در حقوق ایران، جرم موضوع ماده 61 مقید بوده و انتفاع شخصِ مرتکب شرط است. نسبت به مطلق یا مقید بودن جرائم موضوع ماده 97 نیز از میان دیدگاه ها، اصول حقوقی و تفسیر به نفع متهم با نظریه تقید انطباق بیشتری دارد. سیاست کیفری قانون گذار ما دوگانه و متزلزل است و مقنن در قانون بیمه شخص ثالث شکل سخت گیرانه را برگزیده است، این دوگانگی محصول دو عامل زمان و ماهیت مختلف بیمه هاست. در نظام آمریکا شروع به جرائم مزبور، وصف جزایی دارد اما با تصویب ماده 15 قانون کاهش مجازات حبس 1399 شروع به آنها دیگر تابع عمومات ماده 122 ق.م.ا گشته و فاقد مجازات اند. از منظر قواعد شکلی جرم استفاده متقلبانه به دلیل ماهیت تعزیری اش، مشمول مرور زمان می شوند. جرم موضوع ماده 97 جرمی قابل گذشت و منوط به شکایت سازمان می باشد ولی تحصیل متقلبانه خسارت بیمه شخص ثالث، غیرقابل گذشت محسوب می گردد که منطبق با اصل عمومی بودن جرائم است. نتیجه گیری: بررسی ابعاد مختلف موضوع نشان می دهد سیاست کیفری موجود، با وضعیت مطلوب فاصله بسیار دارد و نمی تواند به اهداف مقنن دست یابد. از طرفی برخلاف آمریکا این سیاست یک جانبه گرا و به ضرر بیمه شده است و رفتارهای مجرمانه ای که شرکت ها با حیله و تقلب، بیمه گذار را از مزایای قانونی محروم سازند در برنمی گیرد. برای رفع این معایب لازم است مواد مزبور مورد اصلاح قرارگرفته و مجازات ها متناسب با شدت و اهمیت جرم تعین گردد. در این نوشتار با امعان نظر به قوانین جدیدالتصویب، من جمله قانون مجازات اصلاحی 1399، به بررسی استفاده متقلبانه از مزایایی بیمه ای در پرتو نظام کیفری ایران و آمریکا می پردازد.
The effect of brand coolness and brand advocacy on the brand equity of Esteghlal Sports Club with the mediating role of brand love(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the current research is to investigate the effect of brand coolness and brand friendliness on the special value of Esteghlal Sports Club brand with the mediating role of brand love. The research method is descriptive-correlational in nature, and in terms of purpose, it is classified as applied research. The statistical population of this research is the fans of Esteghlal Sports Club, so the population is considered unlimited, and based on Cochran's formula, 384 people were selected as the sample size. A 42-question questionnaire was used to collect information. The content validity of the questionnaire was confirmed by the relevant professors and the construct validity was confirmed by using factor analysis of structural equations and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha of 0.84 for the entire questionnaire. Also, the method of data collection is available. The collected data were analyzed based on structural equation modeling with AMOS26 software. The results showed that, in general, the coolness of the brand and the popularity of the brand had an effect on the special value of the brand with the mediating role of brand love from the point of view of Esteghlal club fans. Therefore, by creating a sense of comfort and coolness in the fans and favoring the brand, it creates the basis of love and good feeling towards the club's brand, products and services, and these factors increase the special value of the club's brand.
نگاشت شناختی فازی تأثیر تعاملات آنلاین بر سطوح وفاداری گردشگران (مورد مطالعه: مشتریان آژانس های مسافرتی در شبکه اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
133 - 161
حوزههای تخصصی:
به منظور تاب آوری و پایداری اقتصادی آژانس های مسافرتی در شرایط رقابت شدید و همچنین مواجهه با بحران کرونا، پژوهش حاضر، باهدف بررسی تأثیر تعامل آنلاین (منفعل و فعال) در شبکه اجتماعی اینستاگرام بر سطوح وفاداری (شناختی، عاطفی، کنشی و رفتاری) مشتریان آژانس های مسافرتی انجام می گیرد. نمونه آماری پژوهش 12 نفر از جامعه خبرگان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده پرسشنامه و روش نقشه شناختی فازی بود. یافته ها نشان داد تأثیرگذارترین عامل، تعامل فعال و تأثیرپذیرترین عامل وفاداری رفتاری است. همچنین نتایج سناریوی پژوهش نشان داد با حذف تعامل فعال، وفاداری مشتری به طور قابل توجهی کاهش می یابد. این نتایج نشان می دهد که آژانس های مسافرتی برای داشتن مشتریانی وفادارتر ضروری است بر مشارکت فعال مخاطبان در شبکه اجتماعی تمرکز نمایند. با توجه به یافته ها، برخی پیشنهادهای کاربردی نیز مطرح گردید.
واکاوی تأثیر تبلیغات مبتنی بر واکنش ارادی اوج گیری حسی (ASMR)، بر پرسونای برند با رویکرد نتنوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
13 - 42
حوزههای تخصصی:
به واسطه تحولات دیجیتال تغییرات زیادی در حوزه تبلیغات ایجاد شده است، تبلیغات مبتنی بر واکنش ارادی اوج گیری حسی ( ASMR ) گونه جدیدی از تبلیغات هستند که این فرصت را برای بازاریابان فراهم می کند تا با فراخوانی یک واکنش بدنی، محصولات خود را از منظر حسی به مشتریان نشان دهند و برند خود را در ذهن مشتری هک کنند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر واکاوی تبلیغات مبتنی بر واکنش ارادی اوج گیری حسی بر پرسونای برند با رویکرد نتنوگرافی می باشد. در پژوهش حاضر انواع داده های نتنوگرافی جمع آوری شده است. 628 کامنت به عنوان داده های آرشیوی به مدت دو ماه از طریق جست وجوی صفحه های مرتبط با ASMR در پلتفرم اینستاگرام و داده های استخراج شده از طریق تعامل با افراد در گروه های ASMR در اینستاگرام جمع آوری شد. سپس با تحلیل محتوای کلاسیک متن مصاحبه ها و کامنت ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که استفاده از ویدئوهای مبتنی بر ASMR در تبلیغات می تواند بر ابعاد پرسونای برند اثرگذار باشد.
ارائه مدل محتوایی عدم مسئولیت پذیری اجتماعی مؤثر بر تنفر از برند (مورد مطالعه: صنعت بانکداری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
79 - 114
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی یکی از مهمترین مسائل مربوط به کسب و کار است که توجه و بکارگرفتن آن موجب مزیت رقابتی و عدم توجه به آن موجب پیامدهای منفی می شود. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل محتوایی عدم مسئولیت پذیری اجتماعی مؤثر بر تنفر از برند در صنعت بانکداری ایران می باشد. در این پژوهش ابتدا با بررسی پیشینه و مصاحبه با 10نفر از خبرگان صنعت بانکداری تهران،تم ها و مقوله های شاخص های عدم مسئولیت پذیری اجتماعی و تنفر از برند استخراج شد. سپس تم های شاخص تنفر از برند با پرسشنامه محقق ساخته و نظرات 15 نفر از خبرگان صنعت بانکداری تهران و روش بهترین-بدترین و وزن دهی شدند. بعد از آن براساس وزن های بدست آمده و پرسشنامه محقق ساخته و مراجعه مجدد به خبرگان مذکور، مقوله های عدم مسئولیت پذیری اجتماعی با استفاده از تکنیک مولتی مورا اولویت بندی شدند. در نهایت، با مراجعه مجدد به خبرگان مذکور شاخص های با اولویت بالاتر به روش مدل سازی ساختاری تفسیری سطح بندی و روابط بین آن ها تعیین گردید. یافته های این تحقیق نشان می دهد تم های بی توجهی به عدالت اجتماعی و بی توجهی به مسائل اخلاقی دارای بیشترین پیش برندگی در تسهیل پذیرش مسئولیت پذیری اجتماعی هستند
شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
113 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در سال 1398 انجام شده است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجراء توصیفی از نوع پیمایشی و ماهیت اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته کلیه کارکنان و خبرگان شرکت بیمه ایران هستند که از میان کلیه کارکنان (95 نفر) به صورت سرشماری برای شناسایی عوامل و 15 نفر از مدیر کل، رؤسای ادارات و کاربران اداره انفورماتیک به عنوان خبرگان جهت رتبه بندی عوامل به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. از فنون دلفی، تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزارهای اس پی اس اس و اکسپرت چویس برای تحلیل داده ها استفاده شده است. بر اساس تکنیک دلفی، طی دو مرحله پرسشنامه برگرفته از ادبیات پژوهش در میان خبرگان توزیع شد. برای بررسی پایایی از روش های مختلفی استفاده شد. برای شناسایی عوامل پرسشنامه مرحله اول و دوم طبق تکنیک دلفی در میان 95 نفر (کلیه کاربران شرکت سهامی بیمه ایران در استان خوزستان) توزیع گردید. برای این دو پرسشنامه پایایی در نرم افزار اس. پی. اس. اس و با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که میزان پایایی از عدد 7/0 بیشتر شد و پایایی پرسشنامه مطلوب بود. در پرسشنامه مرحله سوم، پایایی از طریق بررسی نرخ ناسازگاری مقایسات در نرم افزار اکسپرت چویس مورد ارزیابی گرفت و چون نرخ ناسازگاری برای تمامی مقایسات از عدد 1/0 کمتر بود، صحت مقایسات انجام شده مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها : بر اساس نتایج تکنیک دلفی 42 سؤال (8 عامل اصلی و 34 زیرعامل) با اهمیت شناخته شدند. برای رتبه بندی عوامل از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج عوامل اطلاع رسانی با وزن 202/0، تاریخچه و اهداف با وزن 177/0، ساده سازی اجزای پیچیده با وزن 150/0، تناسب دامنه و پسوند پورتال با سازمان با وزن 127/0، واژگان با وزن 106/0، انباشت اطلاعات پورتال با وزن 092/0، پیوندهای پورتال با وزن 078/0 و انتشارات با وزن 067/0 به ترتیب در رتبه اول تا هشتم قرار گرفتند. نتیجه گیری : از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی می توان برای شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مناسب نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران استفاده نمود. عوامل اطلاع رسانی بالاترین رتبه و انتشارات پایین ترین رتبه را در نظام مدیریت محتوای پورتال شرکت بیمه ایران داشته است.
بررسی تأثیر رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان، حمایت-های سازمانی ادراک شده و برندسازی کارفرما (مطالعه موردی: بانک مسکن استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
143 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تاثیر رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان، حمایت های سازمانی ادراک شده و برندسازی کارفرما می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری 800 نفر از کارکنان بانک مسکن استان یزد را شامل می شود، که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر به عنوان نمونه برای نیمه اول سال 1400 انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استانداری است که در این زمینه وجود دارند. روایی (همگرا و واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ) مدل اندازه گیری حاکی از آن است که مدل از روایی و پایایی خوبی برخوردار است . نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMART-PLS ، نشان داد که رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان تاثیر ندارد، اما بر حمایت های سازمانی ادراک شده و برندسازی کارفرما تأثیر دارد، حمایت های سازمانی ادراک شده بر آمیختگی کارکنان و برندسازی کارفرما تأثیر دارد؛ برندسازی کارفرما بر آمیختگی کارکنان تأثیر دارد، در نهایت برندسازی کارفرما می تواند نقش میانجی گری را در تأثیرگذاری حمایت های سازمانی ادراک شده بر آمیختگی کارکنان و در تأثیرگذاری رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان ایفا کند هرچند نقش میانجی گری حمایت های سازمانی ادراک شده در تأثیرگذاری رضایت از ارتباطات داخلی بر آمیختگی کارکنان و در تأثیرگذاری رضایت از ارتباطات داخلی بر برندسازی کارفرما نیز تایید شد.
تأثیر کیفیت بحث و اعتبار منبع بر پذیرش اطلاعات در فضای آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان در مقایسه با گذشته به نظر های دیگران بسیار حساس تر شده اند. نقد و تمجید از محصولات بر اساس تجربه قبلی یکی از مهم ترین منابع مصرف کنندگان در تصمیم گیری است. با گسترش روزافزون اینترنت، رسانه های اجتماعی و تلفن های همراه، تبلیغات توصیه ای سنتی جای خود را به تبلیغات توصیه ای الکترونیکی داده است. در این میان، کیفیت بحث و اعتبار منبع نقش کلیدی را دارد. در پژوهش حاضر ارتباط بین کیفیت بحث و اعتبار منبع بر پذیرش اطلاعات ازسوی مشتری با مفید بودن اطلاعات در چارچوب مدل پذیرش اطلاعات بررسی شده است. پژوهش پیش رو به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. در پژوهش حاضر جامعه هدف تمامی شهروندان شهر تهران است که حداقل یکبار تجربه خرید اینترنتی محصولات شخصی را داشته اند. فرایند نمونه گیری به روش تصادفی، در دسترس است که به دنبال آن به تعداد 274 پرسشنامه مطالعه شد. همچنین، تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS انجام شد. پنج فرضیه بر اساس مدل تئوری برآمده از پیشینه پژوهش آزمون شده است. نتایج نشان می دهد که هر چه کیفیت اطلاعات بالاتر باشد (قوی تر باشد)، سطح مفید بودن اطلاعات نیز بالاتر خواهد بود. همچنین، هر چه اعتبار منبع درک شده بالاتر باشد، اطلاعات، درجه مفید بودن بالاتری را دارند. به علاوه، هر چه اطلاعات درک شده ازسوی مصرف کننده مفید باشد، تأثیر چشمگیر مثبتی روی پذیرش اطلاعات دارد. یافته های پژوهش حاضر کاربردهای مؤثری را برای مدیران و کارشناسان بازاریابی ارائه می دهد که می تواند فرآیند تصمیم گیری مصرف کننده را بهبود بخشد.
اثر جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند در وابستگی عاطفی مصرف کننده با نقش میانجی درک از لوکس بودن برند (مورد مطالعه: پوشاک ترکیه در اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
176 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف: جذبه شخصیت برند معتبر باعث می شود که مصرف کنندگان ارتباطات عاطفی قوی، اعتماد و وفاداری بیشتری به برند داشته باشند که برند جهانی برای محصول، مواردی مانند ویژگی های روانی و اجتماعی مانند قدرت، موقعیت اجتماعی و شیوه زندگی خاص به همراه دارد. شرکت های برند لوکس، کیفیت و ارزش های خود را به گونه ای با ارزش های مصرف کننده ترکیب می کنند که باعث وابستگی عاطفی به برند شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جذبه شخصیت برند، درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده با نقش میانجی متغیر درک از لوکس بودن برند است. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش، مصرف کنندگان پوشاک ترکیه در اردبیل است و نمونه آماری با فرض این که جامعه نامحدود است با استفاده از فرمول کوکران، 384 مورد محاسبه و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد است که 400 پرسشنامه به صورت حضوری در مراکز خرید پوشاک برند ترکیه در شهر اردبیل توزیع شد. برای بررسی و آزمودن فرضیه پژوهش نیز، از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل معادلات جزئی و از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان می دهد که جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده تأثیر مثبتی دارد و درک از لوکس بودن هم به طور مستقیم و هم در ارتباط جذبه شخصیت برند و درک از جهانی بودن برند بر وابستگی عاطفی مصرف کننده تأثیر مثبتی ایفا می کند.
پویایی عقاید ذینفعان گردشگری ایران در مواجهه با گردشگران چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
47 - 77
حوزههای تخصصی:
باور حاکم بر ذینفعانی که ارائه دهنده خدمات گردشگری در مقصد هستند نقش مهمی در پایداری مقاصد دارد. مقادیر متغیرهای تاثیرگذار بر این باورها همیشه مبهم بوده و روابط علّی بین آنها نامطمئن است. اگر بخواهیم واقعیت پویایی موجود در عقاید آنها را نیز در نظر بگیریم، پیچیدگی موضوع افزایش خواهد یافت. برای این منظور از منطق فازی، شبکه های باور بیزی و مدل های پویایی عقیده استفاده کردیم. که بر روی داده های مربوط به ذینفعان ایرانی با هدف جذب گردشگران چینی پیاده سازی شده است. داده ها در طی سال های 2019، 2020 و 2021 توسط پرسشننامه جمع آوری شده و مربوط به 540 ذینفع است. درنهایت نه تنها یک شبیه سازی مبتنی بر عامل برای بصری سازی روندها و نحوه تکامل یا هم تکاملی آنها ارائه شده بلکه امکان پیش بینی روندهای معیوب و مطلوب به ترتیب برای جلوگیری یا تقویت آنها مهیا گردیده است.
شناسایی و ارزیابی مولفه های اثرگذار بر بازده مطلوب سرمایه گذاری در تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
105 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: بازده مطلوب یکی از مهمترین معیارهای سنجش سرمایه گذاری موفق می باشد. هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی مولفه های اثرگذار بر بازده مطلوب سرمایه گذاری درتجاری سازی پژوهش های دانشگاهی مرتبط با صنایع دانش بنیان می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت آمیخته اکتشافی می باشد. در رویکرد کیفی با مرورسیستماتیک مطالعات مرتبط با مسئله پژوهش، 53 مولفه احصاء که با اجماع نظر 17نفر از صاحب نظران به روش دلفی فازی46 مولفه از آنها انتخاب و با روش تحلیل عاملی اکتشافی در شش بُعد دسته بندی شدند. در رویکرد کمّی به منظور ارزیابی مولفه های شناسایی شده، به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، نظرات نمونه ای شامل56 نفراز مدیران صندوق های سرمایه گذاری که بصورت تصادفی انتخاب شده بودند، جمع آوری و با روش مدل معادلات ساختاری و با نرم افزارهایSPSS وLISREL مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بازده سرمایه گذاری در تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی مرتبط با صنایع دانش بنیان در ایران مطلوب نبوده و نا همسویی سیاست های پژوهشی آموزش عالی، اهداف راهبردی پژوهش های دانشگاهی وسازو کارهای بازار مصرف محصولات صنایع دانش بنیان از جمله علل مهم آن بشمار می آیند. نتیجه گیری: 46 مولفه درشش بُعد ساختاری و مدیریتی(11مولفه)، تخصصی(9مولفه)، پژوهشی(11مولفه) فرهنگ دانشی(6 مولفه)، تجاری(8 مولفه) و ارزش آفرینی(5مولفه) بر بازده مطلوب سرمایه گذاری اثرگذار هستند.
Investigating factors affecting the speed of internationalization with the mediating role of organizational agility in Pharmaceutical SME Companies of Alborz Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the effect of business intelligence, foreign market knowledge and entrepreneurial characteristics on the speed of internationalization with the mediating role of organizational agility in SME pharmaceutical companies in Alborz province. The statistical population of this research was formed by those who hold a position and responsibility in SME pharmaceutical companies. In fact, they are decision makers. Therefore, it is possible to consider those who are part of the managerial positions, assistants, supervisors, senior decision makers, board members, and experts of different departments of SME pharmaceutical companies of Alborz province as members involved in the statistical population. did In this research, Klein's approach was used to determine the sample size. He believes that 10 or 20 samples are necessary for each variable. Considering the presence of 8 variables in the research, the sample size is estimated to be 20 times that is 160 samples. Non-probability sampling method was used. A researcher-made questionnaire was used to collect data and its Cronbach's alpha coefficient was 0.950, which indicates the reliability of the research tool. Also, the KMO test was confirmed in the validity of the research instrument construct. Smart PLS software was used to analyze the data and test the research hypotheses. The research findings out of the ten mentioned hypotheses show the confirmation of seven hypotheses and the rejection of three hypotheses. The foreign market knowledge construct did not show any positive and significant relationship with organizational agility structures and the speed of internationalization and also its mediating role was not confirmed. But other structures, namely business intelligence and entrepreneurial characteristics, showed a significant and positive relationship with organizational agility and the speed of internationalization, both directly and indirectly through the mediating role of organizational agility.
ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در راستای توسعه صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
695 - 716
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کلی طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در راستای توسعه صنعت بانکداری انجام شد.
روش: پژوهش حاضر به روش آمیخته اجرا شده است؛ بدین صورت که ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی نظریه داده بنیاد، الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی طراحی شده و در رویکرد کمّی، آزمون مدل انجام شده است. داده های بخش کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15نفر از خبرگان دانشگاهی و نظام بانکی کشور، در سطح بانک های دولتی و خصوصی جمع آوری شدند. در بخش کمّی نیز از نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد؛ بدین صورت که پس از انتخاب کردن مناطق 1 و 4 شهر تهران، پرسش نامه ای که بر اساس الگوی طراحی شده تنظیم شده بود، به طور تصادفی بین 248 نفر از مدیران و کارمندان شعب و سرپرستی بانک ملت در این دو منطقه توزیع و جمع آوری شد. روش تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه، کدگذاری های حقیقی و نظری و استفاده از رویکرد گلیزری بود. در بخش کمّی نیز، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس استفاده شد.
یافته ها: یافته های بخش کیفی، به طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی شرکتی در صنعت بانکداری بر مبنای دیدگاه خبرگان دانشگاهی و نظام بانکی منجر شد و پس از تأیید روایی و پایایی آن، فرضیه های بخش کمّی تدوین شدند. آزمون فرضیه ها اعتبار مدل را تأیید کرد.
نتیجه گیری: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکتی در صنعت بانکداری، پنج بُعد را دربرمی گیرد که عبارت است از: ابعاد اقتصادی، سیاسی قانونی، فرهنگی اخلاقی اجتماعی، بشردوستانه و عوامل فناوری. افزون بر این، نتایج بخش کمّی حاکی از آن بود که این پنج بُعد مسئولیت اجتماعی شرکتی در بانک ملت معنادار است.
تحلیل مضامین موثر بر گردشگری پایدار روستایی مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
115 - 151
حوزههای تخصصی:
راهبردهای گذشته درزمینه توسعه نواحی، نتوانسته اند در حل مسائل و معضلات موجود در زمینه هایی چون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی، پایداری محیط زیست و نظایر این ها به گونه ای موفقیت آمیز عمل کنند. یکی از راهبردهایی که اخیراً در بیشتر کشورهای جهان موردتوجه قرارگرفته، توسعه گردشگری در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای گسترش گردشگری است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، چالش ها و موانع گردشگری پایدار روستایی استان اصفهان شناسایی شدند. اطلاعات بر اساس مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مطالعه منابع و اسناد جمع آوری شده اند. یافته ها نشان می دهد از میان 182 کد باز 29 مفهوم پایه ای شناسایی شد که در 7 دسته مضامین سازمان دهنده قابل تقسیم بندی هستند. نتایج تحلیل ها حاکی از این است که باید در توسعه و ایجاد بسترهای لازم جهت تحقق گردشگری پایدار روستایی به ایجاد زیرساخت های لازم، ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، همچنین سیاست گذاری های مناسب و عملیاتی توجه نمود و لزوم دست یابی به اهداف مدیریتی و سازمانی گردشگری پایدار، کمک گرفتن از خود مردم روستا و مشارکت دادن آن ها از تصمیم گیری تا اجرا بایستی قابل توجه قرار گیرد
چالش های مدیریت توسعه منابع انسانی در ایران
حوزههای تخصصی:
اگر مدیریت کارکنان و کمک به بهبود عملکرد سازمان را بنا به تعریفی که متخصصان برای مدیریت منابع انسانی ارائه کرده اند بپذیریم می توان گفت رویکردی جدید در توسعه منابع انسانی و اداره سازمان ها ایجاد شده که از آن به «مدیریت توسعه منابع انسانی» تعبیر می شود. این رویکرد نهضتی را ایجاد کرده که در آن نگاه مدیران را به منابع انسانی تغییر داده است؛ به گونه ای که آنها به دارایی های منابع انسانی به عنوان هزینه نگاه نمی کنند، بلکه این یک سبد دارایی ارزشمند است که می تواند ارزش افزوده ایجاد کند. همین جا است که مفهوم شریک استراتژیک شکل می گیرد (مزیت رقابتی). به همین جهت سازمان هایی که زودتر یاد می گیرند، نیروهای مستعدتری دارند، زودتر به تغییرات پاسخ می دهند، با تغییرات سازگارترند و می توانند در این فضا فعالیت کنند. در این مقاله دو مورد از جنبه های مدیریت منابع انسانی مورد بررسی قرار می گیرد.
طراحی الگوی پیاده سازی راهبرد باندلینگ اجتماعی در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
475 - 494
حوزههای تخصصی:
هدف: راهبرد باندلینگ اجتماعی، روش تجاری گسترده ای است برای قیمت گذاری بر مبنای راهبردهای بازاریابی شرکت که به معنای ارائه دو یا چند محصول برای فروش در قالب یک بسته است. در صنایعی که در بازارهای رقابتی فعالی دارند و دایره تولید آن ها مانند لوازم خانگی بسیار متنوع است، راهبرد باندلینگ بسیار کارگشاست. به همین دلیل، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی باندلینگ اجتماعی در صنعت لوازم خانگی با استفاده از نظریه داده بنیاد اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده، از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، خبرگانی همچون مدیران شرکت ها، مدیران بازاریابی و اساتید دانشگاهی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی پرسش نامه بود که برای شناسایی مقوله ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور اعتباریابی الگو، از پرسش نامه استفاده شد. برای بررسی روایی بخش کیفی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار و در بخش کمی از روایی اعتبار محتوا و بازآزمون بهره گرفته شد.
یافته ها: روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین بود که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون هم بستگی کندال بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های باندلینگ اجتماعی و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش، مدل باندلینگ اجتماعی بر اساس سه محور فروش، قیمت گذاری و ارتباط با مشتری ارائه شد.
طراحی مدل مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر کلان داده (مورد مطالعه بانک های غرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
112 - 130
حوزههای تخصصی:
کاربرد هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان هسته مرکزی فعالیت های بازاریابی مورد توجه کسب وکارهای امروزی قرار گرفته است. پژوهشگران با بررسی مطالعات صورت گرفته و پژوهش های پیشین، ابتدا مفاهیم را استخراج کردند، اما با توجه به مرتبط نبودن برخی از عوامل استخراج شده با وضعیت کنونی بانک های ایران، به کمک روش مصاحبه و دلفی ازنظر خبرگان بهره برده شد. روش پژوهش، آمیخته کیفی و کمی است و ازلحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی به شمار می رود. ابتدا از طریق مصاحبه با 21 نفر خبره مؤلفه ها شناسایی شد. سپس مدل تدوین شد که شامل 197 شاخص و 21 مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر کلان داده شکل گرفت. در سه مرحله به منظور تأیید مدل اولیه، از کارشناسان و مدیران بانک های غرب کشور(استان های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و همدان) نظرخواهی شد که در نهایت مدل تایید شد. بر اساس نتایج به دست آمده بانک ها با از داده و الگوریتم های کلان داده از استراتژی های پانزده گانه در سه مرحله شروع رابطه، نگهداری رابطه و پایان رابطه استفاده کرده اند و پیامدهای همچون افزایش درآمد،کاهش هزینه، قیمت گذاری شخصی و پویا، هدفمندی تبلیغات، بهبود سودآوری، توسعه محصولات و خدمات جدید، تخصیص منابع هوشمند و کمک به تصمیم گیری مدیران بدست آمد. همچنین مسائل و چالش های مدیریت و مسائل اخلاقی و حفظ حریم شخصی افراد بر این پیامدها اثرگذار است.
شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا (با رویکرد تحلیل ساختاری، تاثیرات متقابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات که کرونا بر اقتصاد، اجتماع و حیات صنایع گذاشته و مشکلاتی که به ویژه برای صنعت گردشگری به همراه داشته است آینده نگاری و شناسایی روندها و فراروندهای موثر بر آینده صنعت گردشگری پساکرونا برای ادامه حیات این صنعت ضروری است. هدف این پژوهش شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسنادمعتبر ومصاحبه فهرستی ازفراروندها و روندهای کلیدی آینده گردشگری پساکرونا شناسایی شد، سپس با بهره گیری ازروش های آینده نگاری، روش تحلیل ساختاری- تاثیرات متقابل، ماتریس تاثیر متقابل طراحی شدبا نظر 14 نفر از خبرگان پژوهش و اجماع نظرات آنها درباره تاثیر عوامل بر یکدیگر ماتریس تکمیل شد. با تحلیل داده های بدست آمده از ماتریس با استفاده از نرم-افزار میک مک، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر کدام از عوامل و پراکنش عوامل از جمله پایدار و ناپایدار مشخص و ارزیابی شده و تمامی روندها در قالب متغیرهای دووجهی، متغیرهای تنظیم کننده، متغیرهای تاثیرگذار، متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل مشخص و دسته بندی شد و نهایتا براساس تحلیل های نرم افزاری صورت گرفته روندهای راهبردی موثر شناسایی و مشخص گردید که عبارتند از: جهان مجازی، افزایش توجه به بهبود سبک زندگی مردم در توسعه فناوری، ارزش های اقتصادی، کانال-های دیجیتال، مراقبت های بهداشتی، اینترنت اشیا، رشد ادغام بازارها، استقرار فناوری جدید، نگرانی اپیدمی ها، نوآوری به عنوان رشد پایدار، تغییر باورها و ارزش ها و اعتقادات، تحول اجتماعی و اقتصادی، اهمیت زنجیره تامین، بازارهای در حال ظهور، دستیابی به فناوری پیشرفته، انعطاف پذیری، چابکی، هوش مصنوعی، تحول بخشی؛ این متغیرها به عنوان بازیگران اصلی در آینده گردشگری پساکرونا محسوب میشوند.
ارائه الگوی هوشمندی فروش دربستر بلاک چین با استفاده از تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
133 - 156
حوزههای تخصصی:
هوشمندی فروش،به مفهوم انجام عملیات خودکارفروش برپایه اعتماد، امنیت وشفافیت در بستر بلاک چین بااستفاده از کُدهای رمزنگاری شده است که با ثبت جزئیات تمام تراکنش های فروش در شبکه توزیع شده و غیرمتمرکز بلاک چین،، توسط کدهای رهگیری مشخص و با مشاهده و نظارت مستقیم تمام اعضای شبکه انجام می شود.هدف پژوهش حاضر، مشخص نمودن عوامل علی موثر بر هوشمندی فروش در بستر بلاک چین و پیامدهای آن با استفاده از تئوری داده بنیاد است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. روش جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه عمیق بوده و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا 20 استفاده شد. روش جمع آوری داده، مصاحبه عمیق و روش نمونه گیری نیز از نوع گلوله برفی است. در این مطالعه با هدف جمع آوری اطلاعات کیفی و واقعی در مجموع با 17 نفر از افراد متخصص مصاحبه صورت گرفت و در نفر 13 اشباع نظری حاصل شد ولی برای اطمینان با تمام خبرگان مصاحبه انجام شد. برای بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق، 26مقاله انگلیسی مرتبط با کلمات کلیدی در موضوع تحقیق در بازه زمانی2020 تا 2021 از سایت های معتبر علمی بررسی گردید. دراین پژوهش، هوشمندی فروش در بستر بلاک چین به عنوان مقوله محوری مشخص گردید و مهمترین عوامل علی تاثیر گذار بر آن قراردادهوشمند، تجارت هوشمند، زیست بوم کارافرینی دیجیتالی، حکمرانی دیجیتال، پشتیبانی دیجیتالی هوشمند، بلاک چین، آنالیز پیشرفته اطلاعات، اتوماسیون رباتیک فرایندها، اعتماد الکترونیکی، اتوماسیون فرآیند دیجیتال و ارتباطات هوشمند مشخص شدند. پژوهش حاضر منجر به ارائه الگوی پارادایمی باعنوان هوشمندی فروش در بستر بلاک چین با استفاده از تئوری داده بنیاد گردید.