فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، یکی از مصادیق رشد و توسعه شرکت ها، به وجود آمدن و تولید یک محصول جدید است که در آن عوامل زیادی اهمیت پیدا می کنند. قیمت گذاری و بازاریابی یک محصول جدید در کنار محصولات فعلی (قدیمی) نکته های حائز اهمیتی در تعیین مقدار تقاضا و میزان سود است. در این پژوهش از چهار رویکرد بازی تعادل نش، بازی استکلبرگ محصول جدید (محصول جدید - رهبر)، بازی استکلبرگ محصول قدیمی (محصول قدیمی- رهبر) و بازی با همکاری، برای به دست آوردن مقدار تقاضا، سود و قیمت هر دو محصول قدیمی و جدید، استفاده شده است. این رویکردها در دو حالت کلی و با محدودیت (تبلیغات محصول قدیمی غیر مجاز) مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازی با همکاری در مجموع سود بیشتری دارد ولی درصورتی که بازیکنان قدرت تصمیم گیری یکسانی دارند بازی نش پیشنهاد می شود و اگر قدرت بیشتری در بازار دارند به شکلی که می توانند تصمیم های خود را به بازیکن دیگر تحمیل نمایند بازی استکلبرگ پیشنهاد می گردد.
عوامل مؤثر بر تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به کالای ملّی با استفاده از رویکرد بازاریابی اجتماعی؛ مورد مطالعه: صنعت پوشاک مردانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تولید ملّی، یکی از اصول بنیادین تجارت جهانی است که همواره از اولویت های دولت مردان بوده است و در کشور ما نیز در سالیان اخیر در قالب سیاست های اقتصاد مقاومتی (سال ۱۳۹۲) و نام گذاری سال ها (۱۳۹۱، ۱۳۹۵، ۱۳۹۶، ۱۳۹۷، 1398 و 1399) بر آن تأکید شده است. صنعت پوشاک داخلی یکی از صنایع باسابقه و اولویت دار کشور در دهه های اخیر با مشکلات زیادی در رقابت با محصولات خارجی مواجه بوده و درنتیجه آن، کمتر با اقبال مصرف کنندگان داخلی روبه رو شده است. این پژوهش به دنبال شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به پوشاک داخلی است و تلاش می کند مبتنی بر رویکرد بازاریابی اجتماعی، راهکارهایی را به منظور تغییر رفتار مصرف کنندگان نسبت به پوشاک تولید داخل ارائه دهد. داده های کیفی این پژوهش، از مجموع حدود 500 مصاحبه، میزگرد و یادداشت مرتبط با سؤالات تحقیق - در سه مجله تخصصی این حوزه- گردآوری شدند و با طبقه بندی هدفمند تعداد 67 مورد نمونه، انتخاب و سپس تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی این پژوهش تکنیک تحلیل مضمون به کار گرفته شد. در فرایند تحلیل، حدود 320 مضمون پایه، 46 مضمون سازمان دهنده و سرانجام 6 مضمون فراگیر برشمرده شد و سپس شبکه مضامین مرتبط با سؤال های تحقیق ترسیم شد. بنابر یافته های این تحقیق، درزمینه عوامل مؤثر بر تغییر رفتار مصرف کنندگان، شش مورد «عوامل رقابت پذیری صنعت پوشاک، عوامل مرتبط با فرهنگ و نگرش مصرف کننده، عوامل زمینه ای حاکمیتی، عوامل زمینه ای اقتصادی، عوامل زمینه ای علمی و نقش دانشگاه ها و عوامل مرتبط با مشارکت با تولیدکنندگان خارجی و شرکت های برتر» احصا شدند. همچنین در پایان، مدل نهایی پژوهش با تأکید بر نقش هریک از بازیگران در صنعت پوشاک داخلی ترسیم شده است.
تجزیه و تحلیل عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک: مطالعه ای در بخش های دولتی و خصوصی صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
105 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک در بخش های دولتی و خصوصی صنعت بانکداری را تجزیه و تحلیل می کند. پژوهش ازحیثِ هدف، پژوهشی کاربردی و ازمنظرِ روش، ترکیبی اکتشافی به شمار می رود. این پژوهش در دو مرحله انجام گرفته است. در مرحله نخست، جامعه پژوهش مشتمل بر خبرگان بود که 15 نفر از خبرگان به عنوانِ نمونه در پژوهش مشارکت داشتند. در این مرحله، از روش دلفی فازی و تحلیل عاملی برای شناسایی عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک استفاده شد. در مرحله دوم، مشتریان استفاده کننده از خدمات الکترونیک بانک های دولتی و خصوصی شهر بندرعباس به عنوانِ جامعه آماری در نظر گرفته شدند. حجم نمونه براساسِ فرمول کوکران، 385 نفر به دست آمد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است که روایی آن تأیید شد و اعتبار آن ضریب آلفای کرونباخ 897/0 داشت. در این مرحله به منظورِ تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های ناپارامتریک (آزمون های علامت، من ویتنی، فریدمن و کروسکال والیس)، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزارهایSpss و Smart- PLS استفاده شد. مهم ترین نتایج نشان داد عوامل مربوط به 1. کارایی، 2. دسترس پذیری سیستم، 3. محرمانه بودن، 4. برآورده سازی و 5. پروفایل مشتری، بر توسعه کیفیت خدمات الکترونیک بانک های دولتی و خصوصی بندرعباس تأثیرگذارند. یافته های حاصل از رتبه بندی این عوامل دلالت بر آن دارد که شاخص های مربوط به محرمانه بودن، بیشترین تأثیرگذاری را در توسعه خدمات الکترونیک در صنعت بانکداری دارند.
بررسی تأثیر جو وب سایت برروی قصد خرید اینترنتی
حوزههای تخصصی:
جو به عنوان طراحی آگاهانه ازفضای وب برای ایجاد جلوه های خاص برای خریدارتعریف می شود.این حالت به عنوان خلق و خو و احساسات مشتری است که درمحیط وب اتفاق می افتد و یک نوع ویژگی کنترلی است که درخلق و خوی مشتری نفوذکرده و به افزایش احتمال خرید منجرمی شود.بررسی جو وب سایت، رفتارخرید اینترنتی ، قصد خرید اینترنتی درمقاله حاضرمورد بررسی قرار می گیرد بنابراین با توجه به جایگاه خرید اینترنتی در اقتصادکشور و اهمیت درک عوامل تاثیرگذار بر پذیرش و قصد استفاده از فناوری خریدآنلاین، در این مقاله سعی شده است اثرجو وب سایت برروی قصد خرید مشتری در فروشگاه اینترنتی به عنوان هدف اصلی بررسی شود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی از شاخه میدانی است. جامعه آماری پژوهش افرادی هستند که یکبارویا بیشترازفروشگاه اینترنتی دیجی کالا خریدکرده اند. روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استانداردمی باشد وحجم نمونه 100 نفربرآوردشدوروش نمونه گیری خوشه ای ساده می باشد . به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش spss استفاده شده است.
بررسی شرط مشارکت در تصمیم گیری بر اساس اکثریت آرا (حد خبرگی)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری یکی از مهمترین وظایف مدیران است که گاهی براساس اکثریت آرا اخذ می شود. این روش در سطوح کلان نیز انجام می شود و برخی از انتخابها براساس آن انجام می شود. اما برای ورود به این تصمیم گیری شرطی که مبتنی بر اخذ تصمیم درست باشد محاسبه نشده است. هدف از این تحقیق محاسبه شرطی مشخص برای شرکت در تصمیم گیری براساس اکثریت آرا می باشد. که کسانی را مجاز به مشارکت می کند که حضورشان منجر به افزایش احتمال تصمیم درست شود. برای به دست آوردن این شرط جامعه ای n عضوی در نظر گرفته و به ازای مقادیر مختلفی از احتمال تصمیم درست اعضای جامعه ( p )، احتمال تصمیم درست مشارکتی را محاسبه کردیم. شبیه سازی و حل با مت لب نشان داد اگر احتمال اخذ تصمیم درست توسط هر فرد 50درصد باشد، در اخذ تصمیم با اکثریت آرا نیز 50درصد تصمیم درست گرفته می شود. اگر احتمال تصمیم درست در هر فرد کمتر از 50درصد باشد، با افزایش تصمیم گیرندگان، احتمال اخذ تصمیم درست به سمت صفر میل می کند. با کاهش P ، در جمعیت کمتر این اتفاق می افتد. اگر احتمال تصمیم درست هر فرد بیش از 50درصد باشد، با افزایش جمعیت احتمال تصمیم درست به سمت 100درصد میل می کند و با افزایش P در جمعیت کمتر این اتفاق می افتد. بنابراین قبل از اخذ تصمیم براساس اکثریت آرا، باید احتمال تصمیم درست مشارکت کنندگان بررسی شود. فقط در صورتی که احتمال اخذ تصمیم درست توسط هر فرد بیش از 50 درصد باشد، مشارکت آنها به افزایش احتمال تصمیم درست منجر می شود که این شرط می تواند به عنوان مرزخبرگی درنظرگرفته شود.
تحلیل تأثیررهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی از طریق مبادله رهبر- عضو و درگیری ذهنی-عاطفی کارکنان
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین باقابلیت برانگیختن کارکنان و توسعه یک فرهنگ سازمانی که رویه های اخلاقی در آن یک هنجار تلقی شده،سعی در پیش بینی تغییرات محیطی دارد تا با کنترل آنان به عملکرد بهینه دست پیدا کند.ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی از طریق مبادله رهبر-عضو و درگیری ذهنی-عاطفی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان رسمی شرکت گاز استان کرمان تشکیل می دهند که 120 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند.این پژوهش از نوع کاربردی و با ماهیت پیمایشی است. داده های موردنیاز برای پژوهش به وسیله پرسشنامه جمع آوری شد. برای توصیف داده های پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی و آزمون معادلات ساختاری،از نرم افزار های SPSS 22 و SmartPLS3 استفاده شد.نتایج نشان داد که علی رغم اینکه اثر درگیری ذهنی-عاطفی به عنوان میانجی در رابطه میان رهبری تحول آفرین و عملکرد شغلی تأیید می گردد اما اثر میانجی مبادله رهبر-عضو در این رابطه تأیید نمی شود.
تأثیر نوآوری های غیرفنی بر عملکرد بازار با تبیین نقش میانجی عملکرد نوآورانه (مورد مطالعه: شرکت های صادرکننده صنایع غذایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوآوری نقش کلیدی در رشد اقتصادی ایفا می کند؛ از این روی باعث علاقه مندی محققان به تحقیق در این زمینه شده است. سازمان ها با نوآوری بیشتر در پاسخ به محیط های متغیر می توانند به عملکرد بهتری دست یابند بدین خاطر نوآوری یک عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها محسوب می شود. هدف این مطالعه بررسی تأثیر نوآوری های غیرفنی بر عملکرد بازار با تبیین نقش میانجی عملکرد نوآورانه است. با استفاده از داده های جمع آوری شده از شرکت های صادر کننده صنایع غذایی اثرات نوآوری های غیر فنی (نوآوری سازمانی و بازاریابی) بر عملکرد بازار شرکت های صادرکننده صنایع غذایی مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق برای تعیین روایی از روایی صوری استفاده شده است که روایی آن در حد قابل قبول تایید گردیده است. و با توجه به ضرایب آلفای کرونباخ که همگی بالای 70% هستند پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل522 شرکت صادرکننده صنایع غذایی است. یک نمونه گیری نهایی با222 نفر انجام شد و فرضیه ها با مدل معادلات ساختاری (SEM) آزمون شدند. نتایج بیانگر این است که نوآوری سازمانی بر نوآوری بازاریابی، عملکرد نوآورانه وعملکرد بازار تأثیر مثبت و معناداری دارد. نوآوری بازاریابی بر عملکرد نوآورانه و عملکرد بازارتأثیر مثبت و معناداری دارد. عملکرد نوآورانه بر عملکرد محصول تاثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین عملکرد محصول بر عملکرد بازار تأثیر مثبت و معناداری دارد در این تحقیق عملکرد نوآورانه بر عملکرد بازار تأثیر مثبت و معناداری ندارد.
بررسی عوامل مؤثر در پیاده سازی بیمه اسلامی (تکافل) در سطح بیمه میهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
163 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف: بیمه تکافل، گونه ای بیمه ای برای جبران خسارت های ناشی از حوادث و تکمیل نظام بانکی بدون بهره است که این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر در پیاده سازی آن در سطح بیمه میهن انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از لحاظ روش توصیفی- اکتشافی بود که به شیوه دلفی و مصاحبه با خبرگان انجام پذیرفت. نمونه آماری شامل 30 نفر از کارشناسان و خبرگان امور بیمه ای شرکت بیمه میهن بود که به روش گلوله برفی انتخاب و این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری محقق ادامه یافت و مجموعاً 30 مصاحبه صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان تهیه شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نرخ سازگاری مورد تایید قرار گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از روش دلفی و طی سه مرحله انجام شد. در تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و روش استنباطی دلفی استفاده شد که تحلیل های توصیفی با نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 و تحلیل های استنباطی با نرم افزار میک مک نسخه 6 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد از دید خبرگان امور بیمه چهار مؤلفه بهای تمام شده (هزینه) ارائه خدمات بیمه ای، قوانین و دستورالعمل های ابلاغی، تحقیقات آماری و شفافیت اطلاعات ارائه شده در پیاده سازی بیمه تکافل در سطح بیمه میهن بیشترین اهمیت را دارند که مؤلفه بهای تمام شده بیشترین اثر مستقیم را داشته است. نتیجه گیری: عوامل مستخرج در استقرار نظام تکافل در سطح بیمه میهن می توانند نقش مؤثری داشته باشند و به کاهش ریسک و آزمایش و خطا کمک نمایند. طبقه بندی موضوعی.O31, O32, N25, G22
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری پزشکی با استفاده از ماتریس سوات – و تکنیک تاپسیس- فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، توسعه گردشگری پزشکی یکی از منابع کسب درآمد به ویژه برای کشورهای درحال توسعه است. هرگونه توسعه گردشگری بدون دقت نظر و تدوین و انجام اقدامات پیشگیرانه در قالب برنامه ریزی راهبردی و کنترل مستمر، اثرات منفی و جبران ناپذیری در ابعاد مختلفی بر جای خواهد گذاشت. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت گردشگری پزشکی شهر شیراز به منظور ارائه استراتژی های مناسب در جهت توسعه مناسب و همه جانبه است. روش انجام تحقیق حاضر ترکیبی از روش های پیمایشی و توصیفی – تحلیلی است. تعداد 80 نفر از گردشگران پزشکی و 20 نفر از کارشناسان حوزه های پزشکی و گردشگری به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شدند و عوامل راهبردی از طریق پرسشنامه در اختیار نمونه ها قرار گرفت. داده های جمع آوری شده در چارچوب مدل راهبردی سوات تنظیم و مراحل محاسباتی آن با شیوه تصمیم گیری تاپسیس- فازی انجام شد. تحلیل یافته ها نشان داد که با توجه به تمرکز راهبردهای اول، دوم و سوم حاصل از تلفیق نظرات گروه های نمونه، راهبرد کانونی برای اقدام، راهبرد تهاجمی است.
بررسی تاثیر تجربه برند بر نگرش برند، اعتبار برند و ارزش ویژه برند
حوزههای تخصصی:
مصرف کنندگان دنبال تجربه های منحصربه فرد و ماندنی هستند و انتخاب کالا توسط افراد بیشتر بر پایه تجربیاتی است که از آن کالاها دارند. لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی نحوه تاثیرگذاری تجربه برند بر نگرش مصرف کننده و ادراک مربوط به اعتبار برند، نگرش برند و درگیری ذهنی مصرف کننده با پوشاک مد و ارزش ویژه برند در مدلی جامع برای پوشاک با برندهای مختلف در شهر تهران است. نمونه آماری پژوهش 400 نفر از استفاده کنندگان پوشاک برند در شهر تهران می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیات مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که تجربه برند بر متغیرهای اعتبار برند و نگرش برند و ارزش ویژه برند تاثیر مستقیم دارد. ازطرف دیگر، تجربه برند می تواند بر ارزش ویژه برند از طریق اعتبار برند تاثیر مثبت و معناداری بگذارد اما از طریق متغیر میانجی نگرش برند نمی تواند تاثیر معناداری بگذارد. همچنین، متغیر تعدیلگر درگیری ذهنی با پوشاک مد تاثیر مثبتی بر نقش تجربه برند بر نگرش برند مصرف کننده دارد و اعتبار برند به ترتیب بیشترین تاثیر را بر ارزش ویژه برند و نگرش برند دارد. به علاوه، رابطه بین نگرش برند و ارزش ویژه برند مستقیم و معنادار است. اعتبار برند می تواند از طریق نگرش برند بر ارزش ویژه برند اثر معناداری بگذارد ولی متغیر تعدیلگر درگیری با پوشاک مد نمی تواند تاثیر معناداری بر نقش اعتبار برند بر نگرش برند مصرف کننده داشته باشد. همچنین، نگرش برند قوی ترین پیش بینی کننده ارزش ویژه برند در مقایسه با تجربه برند و اعتبار برند است .
طراحی الگوی پذیرش خدمات درمانی نوآورانه با روش آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پذیرش خدمات درمانی نوآورانه با روش آمیخته اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از طراحی ظاهرشونده نظریه داده بنیاد استفاده شد. داده های بخش کیفی با انجام 18 مصاحبه عمیق با استادان بازاریابی، متخصصان حوزه پزشکی و همچنین 20 مصاحبه با مشتریان بانک خون بند ناف مؤسسه رویان به دست آمد و با استفاده از کدگذاری باز تحلیل شد. برای روایی بخش کیفی، از بررسی به وسیله اعضای پژوهش، مشارکتی بودن و سه سویه سازی و برای بررسی پایایی، از پایایی بازآزمون و دو کدگذار استفاده شد. درنهایت الگوی مفهومی با 7 مقوله اصلی شامل کیفیت خدمات، ویژگی های خدمت، ادراک پذیرندگان، عوامل فردی، ویژگی های نوآوری، گروه های مرجع و منابع اطلاعاتی، 22 مقوله فرعی و 93 مفهوم طراحی شد. نتایج بخش کیفی به طراحی 7 گزاره علمی منجر شد که در بخش کمّی بررسی شد. در بخش کمّی با استفاده از پرسشنامه 93 گویه ای محقق ساخته، داده ها از 404 مشتری مؤسسه رویان با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شد. برای تعیین روایی و پایایی از روایی همگرا و واگرا و آلفای کرونباخ استفاده شد و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری آزمون شد. مشخصه های نیکویی برازش نشان داد داده ها با ساختار عاملی مدل طراحی شده برازش مناسبی دارد و الگو تایید می شود.
Examining the Effectiveness of Public Service Advertisement through Hormonal Marketing Approach
حوزههای تخصصی:
Public service advertisement concentrates on beliefs and attitudes of its target audiences. The aim to examine the effectiveness of public service advertisement through the hormonal marketing approach. This semi- experimental research which involves pre-test and post-test phases consists of two groups, that is, a test group and a control group. Some female students at the University of Mazandaran who were chosen by matched sampling formed the statistical population of this study and were divided into two groups of ten. These people were asked to watch a video with the theme of public service advertisements. Before and after watching the video, blood sample was taken from each person, and every individual was given a gift card and a choice to donate them to charities or keep them to themselves after watching the video. SPSS version 18 was used as the software for data analysis and hypothesis testing. The results revealed that public service advertisements affected the oxytocin hormone secretion, but this have not any impacts on donations made by the test subjects and public service advertisements didn’t influence charitable donations. Changes to oxytocin hormone in response to the effect of public service advertisements was affected by individual differences which depended on personal attributes, location and characteristics.
ارائه الگوی آمیخته بازاریابی برای توسعه صنعت گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی گراندد تئوری و ابزار مصاحبه و گردآوری اسناد و متون، درصدد ارایه مدل آمیخته بازاریابی برای توسعه صنعت گردشگری ایران است. جامعه پژوهش، خبرگان حوزه بازاریابی گردشگری هستند. نمونه گیری بصورت نمونه گیری نظری و با چهارده نفر مصاحبه انجام شد. البته از نفر یازدهم اشباع نظری حاصل گردید ولی برای اطمینان بیشتر تا مصاحبه چهاردهم ادامه پیدا کرد. داده های حاصل از مصاحبه توسط پژوهشگر و نرم افزار ان ویو[1]، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، کدگذاری گردید. توسعه صنعت گردشگری ایران به عنوان مقوله محوری انتخاب و در نهایت مدل 12P+4S آمیخته بازاریابی صنعت گردشگری ایران ارایه شد، که توسعه صنعت گردشگری در گرو مدیریت صحیح این 16 عناصر آمیخته بازاریابی است. نتایج نشان داد که شرایط علی مدل شامل محصول، قیمت، مکان و ترفیع است. عوامل زمینه ایی شامل ویژگی ها و ذهنیت، شرایط مداخله گر شامل عناصر سیاست، امنیت ، شواهد فیزیکی، افراد می شود؛همچنین راهبردها نیز شامل عناصر برنامه ریزی، پایداری، فرایندها، مشارکت، پژوهش و بودجه شدند.[1]. NVIVO
فهم فرآیند شکل گیری برند هراسی در بین مشتریان شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
119 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فهم فرآیند شکل گیری برند هراسی در بین مشتریان شرکت های بیمه ای شهر ایلام در سال 1399 پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی است، بدین صورت که بخش کیفی از طریق مصاحبه و در بخش کمی، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از متخصصان، کارشناسان، کارگزاری های بیمه و بازاریابی به شیوه نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی شامل مشتریان بیمه ای در سطح شهر ایلام به تعداد 384 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها بر اساس مصاحبه مرور اسناد و مدارک و پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود. بر این اساس 71 گویه تأثیرگذار در فهم فرآیند شکل گیری برند هراسی موردمطالعه کدبندی و دسته بندی شدند. بر اساس نتایج برند هراسی در بین مشتریان شامل مفاهیمی مانند (پرداخت کمتر مبلغ خسارت واردشده، کم بودن دانش بیمه ای، عدم اعتماد در ارائه خدمات مناسب، پایین آمدن تعهد بیمه گذار و ترس از وعده های دروغین) می باشد. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل (اشتباهات قانونی، عوامل زمینه ای فردی، اشتباهات اجتماعی یا اخلاقی، حقوق انسانی) عوامل زمینه ای شامل (بوروکراسی اداری، بدنامی و یا نداشتن شهرت، سطح آگاهی بیمه گذاران، مشکلات اقتصادی، بی اعتمادی، نشر اطلاعات ناقص، رعایت نکردن اصول کاری) عوامل مداخله گر شامل (مسائل فرهنگی، تبلیغات، تعدد شعب بیمه) راهبردها شامل (آموزش کارکنان، تسریع در ارائه خدمات، آگاهی بخشی، اعتمادسازی، ارائه خدمات متنوع، مشتری مداری) و پیامدها شامل (توقف حمایت از برند، تبلیغات توصیه ای منفی، متنفر شدن از برند، توسعه برند هراسی) می باشد
طراحی مدل عوامل اثرگذار بر اجرای استراتژی بازاریابی در بانک های تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف : اجرای درست استراتژی به عنوان یکی از توانمندی های کلیدی سازمانها در راستای تحقق اهداف تعیین شده، شناخته می شود. این درحالی است که بسیاری از سازمانها به دلیل فقدان برخورداری از فرایند مناسب اجرای استراتژی های تدوین شده، از توانایی کافی جهت دستیابی به اهداف خود برخوردار نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل اجرای استراتژی بازاریابی در سازمان های خدماتی تجاری و بطور مشخص بانک های تجاری انجام شده است.روش : این پژوهش به لحاظ هدف،کاربردی؛ از منظر میزان نظارت و درجه کنترل، میدانی و از حیث چگونگی تحلیل داده ها، از انواع توصیفی است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، کیفی و روش انجام آن، تکنیک دلفی است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از خبرگان صاحب نظر در بانک های تجاری استان بوشهر که با استفاده از روش هدایت شده، نمونه گیری شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است.یافته ها : نتایج تحقیق بیانگر تاثیرگذاری 13 عامل محیط داخلی و خارجی متشکل از دو دسته عوامل داخلی و یک دسته عوامل محیط خارجی بر اجرای درست استراتژی بازاریابی در بانک های تجاری است. نتیجه : عوامل موثر بر اجرای استراتژی بازاریابی شامل: 1- نرم افزارهای درون سیستم ( شامل ریسک-پذیری مدیریت عالی؛ روابط بین بخشی؛ تعهد مدیریت عالی؛ دانش اجرای استراتژی؛ تاکتیک رهبری؛ همسویی منافع کارکنان و سازمان؛ برنامه ریزی؛ هماهنگی سازمانی؛ فرهنگ سازمانی )، 2- عوامل سخت افزاری درون سازمان ( شامل تکنولوژی و ساختار سازمانی) و 3 - عوامل محیطی خارجی ( شامل اطلاعات محیطی و قوانین و مقررات دولتی) هستند.
برند چگونه می تواند صادرات محصولات غذایی را توسعه دهد؟
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه و اهمیت برند و برندسازی در بازارهای بین المللی و فراملی و ایجاد قدرت رقابتی ناشی از برندسازی و همچنین نقش توسعه صادرات در اقتصاد کشورها، در این مقاله به بررسی نقش برند در توسعه صادرات پرداخته شده است. در اینجا به مفهوم برند، چگونگی شکل گیری، نقش و اهمیت آن در تقاضا برای کالاهای مختلف پرداخته شده و وضعیت برند و برندسازی کالاهای صادراتی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه ای که از این بررسی ها حاصل شده است اینست که ما در برند و برندسازی بخصوص برای کالاهای صادراتی بسیار کم کار کرده ایم و شاید بهتر باشد قبول کنیم که کاری انجام نشده است و یک عزم ملی و همه جانبه برای حضور هرچه قوی تر در بازارهای بین المللی لازم و ضروری می باشد.
ارائه مدل گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب وکار (BM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
976 - 1005
حوزههای تخصصی:
هدف: در دهه اخیر، برخی از پژوهشگران و انجمن های حرفه ای حسابداری، به منظور رفع کاستی ها و ضعف های گزارشگری مالی فعلی، به استفاده از مفهوم الگوی کسب و کار در پژوهش های خود علاقه مند شده اند. با عنایت به نقش و اهمیت گزارشگری مالی، به عنوان یکی از منابع مهم اطلاعاتی در دسترس بازارهای سرمایه و به تبع آن، تلاش پژوهشگران برای افزایش کیفیت گزارشگری مالی، به عنوان ابزاری برای ادای مسئوولیت پاسخ گویی اجتماعی و محیط کسب وکار، پژوهش حاضر نیز، به دنبال ارائه مدلی از گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب و کار است تا هم ضعف های گزارشگری مالی فعلی را رفع کند و هم کیفیت آن را افزایش دهد. روش: پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت داده ها و روش های تحلیل، از نوع ترکیبی راهبرد اکتشافی متوالی است. با بهره گیری از این راهبرد، سه گام کلی اجرا شده است. گام نخست: استخراج ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب و کار (روش کیفی) با استفاده از روش تحلیل تِم؛ گام دوم: تعیین شاخص های مدل گزارشگری و غربالگری آنها با استفاده از تکنیک دلفی فازی (روش کمّی)؛ گام سوم: معرفی شاخص های مورد اجماع خبرگان و ارائه مدل پیشنهادی نهایی. یافته ها: پس از مرور نتایج به دست آمده در مراحل کیفی و کمّی پژوهش، مدل نهایی به دست آمد که شامل 6 بُعد، 24 مؤلفه و 50 شاخص است. مدل به دست آمده می تواند به عنوان مدل بومی و بدیع برای گزارشگری مالی به کار برده شود. نتیجه گیری: با گسترش روزافزون نیازهای اطلاعاتی در خصوص عملیات واحدهای تجاری، به نظر می رسد که گزارشگری مالی به شکل سنتی، پاسخ گوی تمام نیازهای استفاده کنندگان نیست. بر این اساس، مدل پیشنهادی گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب و کار در این پژوهش، نه تنها نیازهای ذی نفعان واحد تجاری را تأمین می کند، بلکه در بهبود محتوای اطلاعاتی صورت های مالی نیز، نقش بسزایی ایفا خواهد کرد.
طراحی مدل خونسردی برند با روش داده بنیاد؛ مطالعه موردی برندهای تندمصرف کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
83 - 104
حوزههای تخصصی:
تلاش مدیران بازاریابی و تحقیق و توسعه در عصر حاضر به ایجاد و توسعه برندهایی معطوف بوده است که ویژگی های منحصربه فردی داشته باشند، آنها را از سایر برندها متمایز کند و در نزد مشتریان، جذاب جلوه دهد. در منابع نوین بازاریابی این ویژگی های منحصربه فرد با عنوان خونسردی برندها متبلور شده است؛ اما درواقع پیشینه موجود هیچ گونه طرح مناسبی برای ایجاد برندهای خونسرد ارائه نداده است. بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر، طراحی مدل خونسردی برند بوده است. این مطالعه با بهره گیری از روش پژوهش کیفی در حوزه مطالعات تفسیرگرایانه قرار دارد. جمع آوری داده های لازم در راستای طراحی مدل خونسردی برند با بهره گیری از مصاحبه با 14 نفر از مدیران و متخصصان ارشد بازاریابی و تحقیقات بازار در تولید کالاهای تندمصرف (FMCG) کسب و کارهای کوچک و متوسط با روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی انجام گرفت. دسترسی نداشتن به تعداد مناسب مدیران آگاه به موضوع پژوهش سبب شد تا برندهای تندمصرف در کسب و کارهای کوچک و متوسط مواد غذایی، خودرو و قطعات و لوازم الکترونیکی (به دلیل تشکیل سهم عمده ای در سبد خانوار) برای بررسی و انجام مصاحبه تعیین شوند. کدگذاری مصاحبه ها با تکیه بر روش داده بنیاد براساس طرح استراوس کوربین انجام گرفته است. تحلیل مصاحبه ها در نهایت به شناسایی عوامل مؤثر بر خونسردی برند تحت عناوین خلاقیت و نوآوری، سیاست های کلان سازمانی، زیبایی شناسی، ادراکات سازمانی و فناوری منجر شده است. همچنین خصوصیات یک برند خونسرد در این مطالعه براساس مقوله های خاطره انگیز، ویژگی های ارزشی، ارتباطات عاطفی، پرانرژی، معتبر، آگاهی اجتماعی، استقلال، گران بها و اصیل تعریف شده است. در پایان نیز مدل خونسردی برند براساس طرح نموداری داده بنیاد طراحی و ارائه شده و پیشنهادهایی نیز برای انجام مطالعات بعدی ارائه شده است.
عوامل پیش بین بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت براساس الگوی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از علامت تجاری قوی، اولویت بسیاری از سازمان ها و شرکت هاست، و بازآفرینی علامت تجاری در زمره استراتژی های پیچیده بازاریابی قرار دارد. هدف مطالعه، بررسی عوامل پیش بین بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت برای صنایع غذایی کشور است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و برحسب ماهیت داده ها و نحوه گردآوری آنها از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان ستادی (بخش بازاریابی) شرکت های صنایع غذایی شهر تهران می باشند، حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران شامل 292 نفر مدیران و کارشناسان شرکت های صنایع غذایی شهر تهران می باشد. همچنین، الگوی مفهومی پیشنهادی از طریق روش معادلات ساختاری برای برآورد الگو استفاده شد. جهت اعتبارسنجی از پرسشنامه استفاده شده که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید و روایی برپایه تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق آمادگی سازمانی برای بازآفرینی و حمایت سازمانی از تغییر از طریق ایجاد هویت علامت تجاری، نظارت و کنترل مستمر و موقعیت یابی مجدد در بازار بر بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت تأثیر مثبت و معنی دار دارند. همچنین، تجهیز و تخصیص منابع و ایجاد ارزش ویژه از طریق اتخاذ چشم انداز و رویه های کلان و اتخاذ راهبردهای تبلیغات اثربخش بر بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت تأثیر مثبت و معنی دار دارد. قوانین سخت گیرانه و رقبای تجاری به عنوان عوامل مداخه گر تأثیر منفی و معنی دار بر اتخاذ چشم انداز و رویه های کلان و اتخاذ راهبردهای تبلیغات اثربخش دارند. امروزه بازآفرینی علامت تجاری مهمترین وظیفه شرکت است و برای افزایش اثربخشی علامت تجاری، سیستم مدیریتی و ایجاد هویت علامت تجاری باید بهبود یابد.
ریسک های بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی در بازار سرمایه و صنعت بیمه ایران و راهکارهایی جهت پوشش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۹)
209 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بررسی ریسک های بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی و اقسام مختلف ریسکهای مترتب بر دو مدل عملیاتی بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی و ارائه روش های مختلف پوشش این ریسک ها است. بررسی ریسک و چگونگی مدیریت آن از جمله مهم ترین چالش های مدیران در شرکت ها و صنایع مختلف است. صنعت بیمه نیز از این قاعده مستثنی نیست و وجود مشکلات متعددی در توزیع ریسک های صنعت بیمه و مطالبات شرکت های بزرگ بیمه که تا مدت های طولانی بازپرداخت نمی شود و روز به روز بر میزان مطالبات اضافه می شود، لزوم طراحی و بکارگیری ابزارهای نوین مالی جهت حل مشکلات صنعت بیمه را دوچندان می کند. یکی از ابزارهای نوین مشتقه مالی که کمک مضاعفی به پوشش و انتقال ریسک می کند و به عنوان یکی از اوراق بهادار بیمه ای نیز می تواند به توازن ریسک و همچنین آزادسازی ظرفیت نگهداری هر ریسک در شرکت های بیمه و بیمه اتکایی کمک نماید، معاوضات بیمه های غیرزندگی است. علاوه بر آن نگاه متفاوت شرکت های بیمه به ریسک ها و احتمال وقوع آن ها می تواند منجر به شکل گیری بازار معاوضات بیمه ای خصوصاً معاوضات حوادث فاجعه آمیز شود. روش شناسی: ابتدا براساس مطالعات کتابخانه ای و با روش تحلیلی-توصیفی و پرسش از خبرگان و روش گروه کانونی متشکل از خبرگان بیمه اتکایی به بررسی ریسک های بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی و ریسک های ابزار معاوضات بیمه های غیرزندگی پرداخته، سپس انواع مختلف روش های پوشش این ریسک ها بیان می شود. یافته ها: پس از بررسی ریسک های بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی، اقسام مختلف ریسک های مترتب بر دو مدل عملیاتی بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی و روش های پوشش ریسک آن ها که بر مبنای نتایج بدست آمده از خبرگان گروه کانونی است، احصا می گردد. نتیجه گیری: یکی از ابعاد اجرایی شدن بازار معاوضات بیمه های غیرزندگی بررسی ریسک های آن می باشد که در این پژوهش ریسک ها و انواع روش های پوشش ریسک مدل ارائه شده است. طبقه بندی موضوعی: G22،G10،G0، Z12