ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۲۸۶۱.

جایگاه ایمان، سلوک قلبی، و عقل در اندیشه پاسکال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پاسکال دکارت عقل عقل گرایی ایمان گرایی دین قلب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۴۳۷
پاسکال بنیان نهایی یقین را که همه چیز مبتنی بر آن است. این بنیان «خدای زنده»، یعنی کتاب مقدس است که در مسیح آشکار شد آیا چنین ادعایی درست است؟ در این صورت آیا او را باید «فیلسوف دین» نامید؟ او می گوید از طریق عقل و استدلال نمی توان حقیقت را یافت. چنان دکارت این راه را رفت ولی به نتیجه نرسید. معمولاً پاسکال را در زمره عقل گرایان شناخته اند اما آن طور که مقاله در صدد اثبات آن است، او یک «ایمان گرا» است ولی ایمان او «عقلی» نیست بلکه «ایمان قلبی» است. منابعی که قلب را به «دل» برگردانده اند، در اشتباه اند. مقاله حاضر، موضوع دین و «ایمان قلبی» از منظر پاسکال؛ و نیز منطق و روشی را که او با استفاده از آن به این گونه «ایمان» و «فهم دین» نائل آمده، مورد بررسی قرار داده است؛ و در پاره ای موارد مهم، دیدگاه پاسکال با دکارت نیز مقایسه می شود.
۲۸۶۲.

شنیدن معنا: دفاعی از دیدگاه ادراک ویژگی های سطح بالا در تجربه ادراک شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک شنیداری ویژگی های سطح بالا محتوای ادراکی ادراک معنا فرآیندهای بالا به پایین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۶۲
آیا تجربه شنیداری ما از اصوات زبانی در زبانی که می شناسیم، شامل ویژگی های معنایی است یا خیر. برخی از فلاسفه از این دیدگاه دفاع کرده اند که تجربه ادراک شنیداری ما شامل ویژگی سطح بالایی همچون معنا یا ساختار معنایی است. نقدهای مختلفی به این رویکرد وارد شده است که دو تا از مهم ترین این نقدها، یکی نقد مبتنی بر شنیدن کلمات هم آوا با معانی مختلف و دیگری، نقد مبتنی بر فهمیدن عبارت های زبانی حساس به بافت است. ما در این مقاله ضمن بررسی این نقدها، پاسخ هایی جهت دفاع از این رویکرد فراهم می کنیم. در پاسخ به نقد شنیدن کلمات هم آوا با معانی مختلف، با استفاده از شهود عرفی و مثال های زبانی سعی می کنیم نشان بدهیم که هنگام شنیدن کلمات هم آوا ولی با معانی مختلف، واقعاً تجربه پدیداری متفاوتی داریم. در نقد حساسیت به بافت زبانی نیز نشان می دهیم که این نقد، ویژگی عمومیت معنا را نادیده می گیرد. علاوه بر این، با دفاع از فرآیند بالا به پایین می توان پاسخی برای نقد مبتنی بر حساسیت به بافت، فراهم نمود.
۲۸۶۳.

جایگاه سوبژکتیویسم اخلاقی در اندیشه نیچه و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه لویناس سوژه دیگری اخلاق قدرت رنج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۴ تعداد دانلود : ۴۶۳
نیچه و لویناس از برجسته ترین فیلسوفان معاصر هستند که بر ضرورت گذر از سوبژکتیویسم عقلانی تأکید کرده اند. آن ها به دنبال تلاش برای اندیشه دوباره در باب معنای اخلاق در جهانی بودند که نه دین و نه فلسفه های اخلاقی دیگر نمی توانستند مراجع یقینی و محکمی را برای بحران انسان معاصر ایجاد کنند. لویناس و نیچه هر دو در تلاش برای معنای سوبژکتیویته، بینش های مختلفی ارائه کرده اند و تلاش آن ها در یافتن معنای سوبژکتیویته با ضرورت واسازی معنای اخلاق نیز همراه بوده است. بر همین اساس، با محور قرار دادن ابَرانسان (نیچه) و دیگری (لویناس) به جست وجوی باز ارزش گذاریِ ارزش ها (نیچه) و مسئولیت اخلاقی نامتقارن (لویناس) پرداخته و در این راستا، نگاه کاملاً متفاوتی با نگاه سنّتی به اخلاق اتخاذ کرده اند. برغم آن که این دو فیلسوفْ با نقطه نظرهای مشترکی آغاز می کنند ، اما روش ، تفسیر و نتایجشان با هم متفاوت است. نیچه با رویکردی تبارشناسانه ، ارادهٔ قدرت در سوژه فعّال و تولد ابَرانسان را به قصد پایان دادن به تاریخ بسط نیهیلیسمْ مطلوب و عملی شمرده و لویناس با رویکردی پدیدارشناسانه و با طرح مفهوم «مسئولیت نامتقارن» در سوژه منفعل ، پایان تاریخ غفلت از دیگری و سوبژکتیویسم عقلانی را مطرح کرده است. پیشنهاد نهایی این است که نگرش های نیچه درباره انسان ترکیبی از رویکرد طبیعی گرایانه و فراانسان گرایانه است و با تقدم خودگزینی ، نگاهی منفی به دیگری ابراز کرده است؛ در حالی که فلسفه لویناس انسان گرایانه و بیناذهنی است و اخلاق با بازشناسی تقدم دیگری آغاز می شود.
۲۸۶۴.

بررسی دیدگاه های فیض کاشانی و علامه طباطبایی در ارتباط با فطرت با تکیه بر روایات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توحید روایت فطرت فیض کاشانی علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵
فطرت از مفاهیمی است که در قرآن و روایات اهل بیتb جایگاه رفیعی دارد و شناخت دقیق آن می تواند بسیاری از گره های معرفتی انسان را بگشاید و جهت زندگی او را معلوم و او در مسیر رستگاری قرار دهد. پرسش اصلی این نوشته آن است که آیا می توان با بررسی آرای مفسّران و مُحدّثان به شناخت جامعی از این مهم دست یافت؟ برای این منظور تلاش کرده ایم ضمن بررسی معنای لغوی و اصلاحی واژه فطرت، آن را از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی و با استفاده از روایات، به روش اسنادی- تحلیلی واکاوی کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد دیدگاه هر دو مفسّر در راستای فطرت توحیدی، مقصد نهایی و نقش انبیا در به کمال رساندن آن و رابطه فطرت و شرع تا حدّی به هم نزدیک است؛ اما در موضوع رهاشدن مردم در ترک اکتساب معرفت به خدا در امور فطری، همچنین علّت فطری بودن نبوّت و امامت و زبان فطرت در عالم ذرّ نظر یکسانی ندارند.
۲۸۶۵.

شأن هستی شناختی تابع موج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تابع موج واقع گرایی رئالیسم علمی هستارهای موضعی فضای پیکربندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۶۵۹
در فیزیک برای نمایش هستی شناسی نظریه ها ازموجودات ریاضی استفاده می شود. اما تمایزی میان موجودات ریاضی و هستومندهای فیزیکی که ریاضیات به آن ها ارجاع می دهد وجود دارد و نادیده گرفتن این تمایز منجر به نتایج عجیب و نادرستی می شود. مقاله حاضر به این مسئله می پردازد که در یک تفسیر رئالیستی تابع موج به مثابه یک موجود ریاضی، بازنمایی چه چیزی در واقعیت فیزیکی است. تأکید می شود که عدم تمایز تابع موج به مثابه موجودی ریاضی با حالت فیزیکی منجر به این نتیجه عجیب می شود که ابعاد فضای فیزیکی در تناظر مستقیم با ابعاد ریاضی است یا فضای پیکربندی یک فضایِ فیزیکی واقعی است. به علاوه این پیشنهاد ارایه می شود که برای درک شأن هستی شناختی تابع موج نیازمند نظریه ای هستیم که بین هستارهای موضعی و حالت کوانتومی ارتباط برقرار کند.
۲۸۶۶.

Overcoming Cartesian Dualism in Light of Mulla Sadra's Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Dualism self and body relation the unity of self and body modal boundedness integrated boundedness

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۱۶
This article tries to find a way out of the epistemological problem and the self-body question in Cartesian dualism in light of Mulla Sadra Shirazi's philosophy. There are possibilities in Sadra's thought which make achieving this objective possible. The argument develops in three steps to bring into focus the subject, the object, and knowledge. Concerning the subject, Mulla Sadra's philosophy demonstrates that self/soul and body are unified through modal boundedness (tqyid-i al-sha'ni) which is called existential objectivity in which the self-body duality makes no sense. In his discussion on the object, Shirazi points out that philosophical truths such as necessity, causality, oneness, and so on are unified to the external being and the objective reality in an integrative way (taqyid-i al-indimadji) having existential objectivity. Regarding knowledge, Mulla Sadra emphasizes the existential character of knowledge rather than its essentiality. Therefore, the existence or the existential unity between the knower, the known, and the knowledge overcome the self-body and self-external world cleavages. Because of its unity with the body, the self is present in the external world and perceives the world or the external facts, and then some ideas of the external worlds will appear in mind.
۲۸۶۷.

Capacitism as a New Solution to Mary's puzzle(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Mary’s puzzle Jackson’s famous knowledge argument capacitism concept RED

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۱۵
In this paper, I argue for a new solution to Mary’s puzzle in Jackson’s famous knowledge argument. We are told that imprisoned Mary knows all facts or truths about color and color vision. On her release, she learns something new according to B-type of materialism and according to property dualism. I argue that this cognitive improvement can only be accounted for in terms of what Schellenberg has recently called “capacitism,” namely the claim that that experience is constitutively a matter of discriminating and singling out particulars by employing perceptual capacities. Of course, I am not claiming that knowing the phenomenal character is simply the possession of abilities, let alone that the phenomenal character is a sort of know-how. That is why my claim is not affiliated with Lewis and Nemirow's ability hypothesis position. I take for granted here a sort of property-representationalism, according to which the phenomenal character of experience supervenes on the cluster of properties that the respective experiences represent. On her release, Mary acquires those perceptual abilities on the basis of which she learns to discriminate all shades of color. And after applying her old physical concept RED to the shade of red, she comes to know what it is like to experience red (propositional knowledge).
۲۸۶۸.

ارزیابی رویکرد ریچارد رورتی به معرفت شناسی بر اساس آموزه های عقلانیت نقّاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه رورتی عقلانیت نقاد رفتارگرایی معرفت شناختی موجه گرایی تاریخ نگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۴۶۷
به اعتقاد ریچارد رورتی، همواره یک تلقی نادرست از فلسفه وجود داشته است که هدف فلسفه را دستیابی به دانشی جاودان و گرفتار تلاشی مذبوحانه برای رسیدن به هدفی به نام « حقیقت » یا « واقعیت » می شمارد. او با استفاده از استعاره ادراکی «آینه طبیعت» معرفت شناسی بعد از دکارت را حول دو محور مبناگرایی و بازنمودگرایی نقد کرده و رویکرد بدیلی با عنوان «رفتارگرایی معرفت شناختی» ارائه می کند. رورتی هدف خود را نه ارائه راه حل هایی برای مسائل فلسفی، بلکه کنار گذاشتن این گونه از فلسفه ورزی می داند. در مقاله حاضر با تکیه بر آموزه های عقلانیت نقّاد، ضمن نقد رویکرد تاریخ نگارانه رورتی نشان داده می شود که بازسازی او از تاریخ فلسفه یک جانبه است. به علاوه موجّه گرایی رورتی مورد نقد قرار می گیرد. دیدگاه مبناگرایانه و دیدگاه رورتی با وجود تفاوت هایی که با هم دارند هر دو به رویکرد موجّه گرایانه در معرفت شناسی تعلق دارند، به این معنا که معرفت را نیازمند توجیه می انگارند؛ در حالی که - چنان که عقل گرایان نقّاد نشان داده اند - موجّه سازی - چه درونی و چه بیرونی - نه ممکن است و نه لازم. در واقع، او بین معرفت شناسی و روان شناسی خلط کرده و افزون بر این، به دلیل غفلت از معرفت شناسی غیرموجّه گرا، پیشنهاد ایجابی او، یعنی رفتارگرایی معرفت شناسانه ، نیز دچار معضل موجّه گرایانه است.
۲۸۶۹.

تبیین تمایز علم از وجود ذهنی بر اساس دیدگاه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم وجود ذهنی صورت ذهنی معلوم بالذات درجه اول معلوم بالذات درجه دوم احتمال خطا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۲۳۰۵
جستار حاضر در پی ارائه تبیین روشنی از تفکیک علم و وجود ذهنی، از منظر جوادی آملی، به منظور حل برخی مشکلات شناخت شناسی مبتنی بر حکمت متعالیه است. یافته های مقاله را می توان چنین برشمرد: 1. ضمن اینکه علم همواره حضوری است، حصولی بودن علم مربوط به وجود ذهنی است. وجود ذهنی وجودی ظلّی دارد و در پرتو علم موجود می شود، چراکه حصول حقیقت علم افاضه است از سوی خداوند. علم و وجود ذهنی هر دو قیام صدوری به نفس دارند؛ 2. ماهیت معلوم بالذاتِ درجه اول، خودِ علم است؛ اما ماهیت معلوم بالذاتِ درجه دوم، ماهیت شیء معلوم و موجود به وجود ذهنی است؛ 3. هنگامی که نفس به آن مرتبه می رسد که نور علم در آن می تابد، نور قوی، همان وجود علم است و در پرتو آن نور، نفس یک علم ظلّی همراه با صورت ذهنی، متناسب با ماهیت شیء خارجی در ذهن صادر می کند؛ 4. حصول علم حصولی مبتنی بر علم حضوری است؛ نفس در این هنگام با دو دشواری مواجه است: نخست، توان نفسانی انسان (که به تناسب آن)، نور علم به چه درجه ای از قوّت به او افاضه شده است؛ دوم، ضرورت تبدیل علم حضوری خویش از موجود خارجی به علم حصولی؛ 5. پس، احتمال خطا در علم حصولی، برخلاف علم حضوری، وجود دارد؛ از این رو، فاعل شناسا ادعای قطع و جزم بی اساس ندارد.
۲۸۷۰.

نقد استدلال مک تاگارت در باب غیرواقعی بودن زمان: استدلال بقوسیان علیه نظریه خطا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مک تاگارات نظریه های ای و بی ای. جی. لوو اچ. دایک نظریه خطا بقوسیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۶۹
  مک تاگارت در مقاله «غیر واقعی بودن زمان»، در باب عدم وجود زمان استدلال می کند. استدلال اصلی او مبتنی بر این استدلالی است که توصیف ما از زمان به تناقض منجر می شود. به اعتقاد او، ما زمان و رویدادهایی را که در زمان رخ می دهند، به دو صورت مختلف صورت بندی می کنیم: بر اساس صورت بندی نخست، یک رویداد یا در گذشته رخ داده است یا در زمان حال در حال رخ دادن است و یا در آینده رخ خواهد داد. بر اساس صورت بندی دوم می گوییم رویداد الف همزمان، زودتر و یا دیرتر از رویداد ب رخ داده است. مک تاگارت ابتدا استدلال می کند که توصیف دوم از زمان برای تبیین «تغییر» در زمان ضروری نیست و اساساً نمی تواند تغییر را تبیین کند؛ بنابراین تنها توصیف نخست است که برای تبیین مفهوم «تغییر» ضروری است. وی سپس استدلال می کند که پیش فرض گرفتن توصیف نخست، منجر به تناقض خواهد شد. به این معنا چون پیش فرض گرفتن نحوه نخست از توصیف زمان برای واقعی بودن زمان ضروری است و ازآنجایی که این پیش فرض به تناقض می انجامد، نتیجه می گیریم که زمان غیر واقعی است. در این نوشتار ابتدا صورت بندی کاملی از استدلال مک تاگارت ارائه شود و سپس به برخی از اصلی ترین واکنش ها به این استدلال اشاره می شود. در انتها انتقادی متفاوت را درباره استدلال مک تاگارت معرفی می کنیم که بر اساس آن، استدلال مک تاگارت به تأیید نظریه غیر- واقع گرایی و به طورخاص نظریه خطا خواهد انجامید .با استفاده از استدلال بقوسیان علیه این نظریه، استدلال خواهد شد که چنین دیدگاهی در مورد تبیین محتوای اظهارات ما در باب زمان به تناقض منتهی خواهد شد.  
۲۸۷۱.

How to define ‘Moral Realism’(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: moral realism universalizability Cuneo Shafer-Landau moral fixed points reflective equilibrium

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۴۹
Moral realism is the doctrine that some propositions asserting that some action is ‘morally’ good (obligatory, bad, or wrong) are true. This paper examines three different definitions of what it is for an action to be ‘morally’ good (with corresponding definitions for ‘morally’ obligatory, bad, or wrong) which would make moral realism a clear and plausible view. The first defines ‘morally good as ‘overall important to do’; and the second defines it as ‘overall important to do for universalizable reasons’. The paper argues that neither of these definitions is adequate; and it develops the view of Cuneo and Shafer-Landau that we need a definition which is partly in terms of paradigm examples of morally good actions, which they call ‘moral fixed points’. Hence the third and final definition is that an action is morally good if it is ‘overall important to do because this follows from a fundamental universalizable principle, belonging to a system of such principles which includes almost all the moral fixed points; when a suggested fundamental principle is one which would be shown to be very probably true by the exercise of reflective equilibrium over many centuries’.
۲۸۷۲.

ارزیابی جایگاه هنر به عنوان شرط فلسفه آلن بدیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلن بدیو فلسفه هنر مشروط سازی رخداد مالارمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۷۹
در این مقاله بعد از بیان دیدگاه آلن بدیو در خصوص جایگاه هنر به عنوان یکی از شرایط فلسفه، نسبت خاص فلسفه او را با هنر مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. بررسی نوع مواجهه او با آثار هنری و شعری تردیدهایی را در خصوص اهمیت و جایگاه واقعی هنر بما هو هنر در دستگاه فلسفی او پدید می آورد. این تردیدها به برانگیخته شدن انتقادات و دفاعیاتی از سوی منتقدان و شارحان نیز منجر شده است. این مقاله با بررسی گستره معتنابهی از متون و دیدگاه های بدیو درباره این مسئله و از جمله با بررسی مدعای بدیو در خصوص اخذ مفهوم «رخداد» از شعر استفان مالارمه، استدلال هایی را ارائه خواهد کرد که نشان می دهند جایگاه عملی و حقیقی هنر در فلسفه بدیو به هیچ وجه آن جایگاه اساسی و غیر قابل حذفی که ادعا می شود نیست، بلکه بسیار کمتر از آن، در حد یک تفنن فلسفی است که مقولات و مفاهیم ازپیش ساخته و پرداخته شده را در آثاری که ملاک مشخصی برای گزینش آن ها وجود ندارد، یافته و عرضه می کند. ممکن است فلسفه بدیو «درباره» هنر حرف های بسیار جدی برای گفتن داشته باشد، اما نقش هنر در شکل گیری این فلسفه به هیچ وجه حتی نزدیک به یک «شرط» هم نیست.
۲۸۷۳.

کشف مضمون آگاهی؛ راه گذار دکارت از آزادی به خود آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت اراده فاهمه آزادی آگاهی قدرت الهی خود آیینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۵ تعداد دانلود : ۳۸۳
با توجه به جایگاه محوری «من اندیشنده» در فلسفه دکارت این پرسش پیش می آید که چگونه «من» به آزادی و خود آیینی دست می یابد و قانون جهان را با توجه به قانون عقلانی خویش بنا می نهد؟ دکارت به این پرسش، از طریق تمایز نهادن ساحت آگاهی از ساحت معرفت شناسی پاسخ می دهد. او در معرفت شناسی که سوژه به شناخت ابژه های مستقل اقدام می کند، بحث آزادی را قابل طرح می داند و آزادی سلبی و ایجابی را زمینه تحقق شناخت سوژه از ابژه مستقل اعلام می کند. دکارت در معرفت شناسی، آزادی را به واسطه این که خداوند ضامن شناخت آدمی است، با دگر آیینی قابل جمع می داند، اما او در ساحت آگاهی، با توجه به این که ابژه مستقل از سوژه را منتفی می سازد و ابژه را به درون سوژه فرو می کاهد و آن را حیثی از آگاهی مطلق قرار می دهد، دگرآیینی را که در ساحت آزادی وجود داشت از میان بر می دارد. بر این اساس، آگاهی با توجه به محوریتی که به دست می آورد نه تنها قانون خود، بلکه قانون جهان را نیز از درون خود بیرون می کشد و خود آیینی بنیاد هستی قرار می گیرد. اهمیت این موضوع هنگامی مشخص می شود که به نقش بنیادی فاعلیت حیث درون در به وجود آمدن فلسفه جدید پی برده باشیم. به این ترتیب، واضح است که فهم اندیشه جدید، بدون بررسی معنا و مفهوم آزادی و خود آیینی در اندیشه دکارت امکان پذیر نخواهد بود.
۲۸۷۴.

ون اینواگن و فلسفه: فرافلسفه پیتر ون اینواگن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیتر ون اینواگن فرافلسفه استدلال فلسفی تعریف متافیزیک شهودِ فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۳۸
پیتر ون اینواگن در همان حال که فیلسوفِ مهم و تاثیرگذاری است، دربسیاری از مواضع، مطابق روشِ متداول فلاسفه تحلیلی بحث را پیش نمی برد و این منجر به اتخاذِ برخی مواضعِ نامتعارف از طرفِ او شده است. در این مقاله سعی کرده ایم تصویری روشن از نگاهِ او، به فلسفه و روشِ درستِ آن ارائه دهیم. برای این کار، مستقیماً به سراغ تعدادی از آثار او رفته و سعی کردیم مولفه های فرافلسفه او، یعنی نگاه او به استدلال، تعریف و تحلیلِ واژگانِ فلسفی، متافیزیک، شهودِ فلسفی و فراهستی شناسی را استخراج کرده تا با کنارهم قرار دادن این مولفه ها، تصویر مان را از فرافلسفه او کامل تر کنیم. به باور نویسنده گان، بدون درنظر گرفتن این تصویرِ کامل، فهمِ فلسفه ورزی او به درستی ممکن نخواهد بود. بنابراین هر یک از بخش های این مقاله درنظر دارد به یک سوالِ فرافلسفی در نظرِ این فیلسوف، پاسخ دهد و نویسده گانِ آن باور دارند که کنارهم قرار دادن این پاسخ ها می تواند تصویر خوبی از فرافلسفه او ارائه دهد.
۲۸۷۵.

تحویل گراییِ اخلاق نسبت به دین در فلسفه دیوید هیوم: کوششی برای شفاف سازی نسبتِ دین و اخلاق در فلسفه دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق اخلاق عقل گرایانه خداباوری ظریف نهان دین هیوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳ تعداد دانلود : ۶۶۹
با نگاهی به اخلاق شناسی در فلسفه جدید، شاهد دو دیدگاهِ استقلال گراییِ اخلاق نسبت به دین و تحویل گراییِ اخلاق نسبت به دین در طیف های مختلف آن هستیم. بلندپروازی هیوم برای تثبیت علم اخلاق، در جدال بین جاه طلبی های طبیعت گرایانه و داوری های شکاکانه وی، اخلاق را نه تنها مستقل از دین نشان می دهد، بلکه دین را مخرب اخلاق نیز معرفی می کند. در این مقاله، با توجه به دیدگاه های متعدد موجود در باب نسبت دین و اخلاق در فلسفه هیوم، در پی یافتن موضع شفاف و منسجمی بر اساس آثار اصلی خود هیوم، مدافعان و منتقدان او خواهیم بود. یافته های ما، با تکیه بر دیدگاه معتدلِ هیوم درباب اخلاقِ عقل گرایانه و خداباوری نهان وی، حاکی از آن است که اخلاق در نظام فکری و فلسفی هیوم، در نهایت چیزی مستقل از دین و خدا نیست. به عبارت بهتر، هیوم کلِ دین را به ترکیب اخلاق و فلسفه فرومی کاهد و از جنبه های اخلاقی و عقلانی دین دفاع می کند و وجود سایر جنبه ها و ابعاد را زائد می داند. براساس شواهد نشان داده شده در این مقاله، بهتر آن است که هیوم را در ردیف قائلان به دیدگاهِ تحویل گراییِ اخلاق به دین، آن هم در مرتبه و طیف خاصی از آن قرار دهیم.
۲۸۷۶.

بررسی نقادانه دعاوی طبیعت گرایانه داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق تکاملی داوکینز داروینیسم ذهن کیهانی طبیعت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۴۷۰
ریچارد داوکینز، یکی از ملحدان عصر حاضر و بسیار متأثر از داروینیسم است و به عنوان زیست شناس تکاملی با رویکرد طبیعت گرایانه خویش سعی در تبیین تمامی پیچیدگی های جهان دارد و همچنین با استفاده از اخلاق تکاملی، پیوند میان دین و اخلاق را انکار می کند ودر نهایت در تلاش است که فرضیه خداوند را به عنوان طراح و ذهن کیهانی کنار گذارد. اما نکته شایان توجه این است که با وجود وارد آمدن نقدهای جدی بر نظریه تکامل داروین، این نظریه همچنان اهمیت زیادی دارد و به نظر می رسد تعارض های بسیاری را میان باورهای دینی و علم موجب شده است. در نظر بسیاری از افراد، معارضه ای که متوجه دین است، ناشی از تعارض میان محتوای علم و دین نیست، بلکه از مسلّم انگاشتن این فرض است که روش های علمی، تنها راه رسیدن به شناخت و کشف واقعیت هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که با بررسی نقادانه برخی رویکردهای طبیعت گرایانه داوکینز از منظر آلوین پلنتینگا و دیگران، از این نتیجه دفاع کنیم که می توان با تفسیر درست از نظریه های مطرح در علوم تجربی و توجه به مسائل روش شناختی در حوزه های علمی، میان علم و دین توافقی حقیقی یافت و در نهایت روش های علمی برای شناخت جهان را به عنوان شیوه های تدبیر و فاعلیت الهی برشمرد.
۲۸۷۷.

طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان در دوره اول متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان (فبک) دوره اول متوسطه ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۴۳۳
هدف اصلی این پژوهش، تبیین الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان در دوره اول متوسطه ایران است. رویکرد پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی می باشد. در ابتدا پس از بررسی مبانی نظری موجود در زمینه فبک و نمونه گیری هدفمند معیاری، نظرات 19 نفر از متخصصان برنامه درسی و فبک از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و سپس با روش تحلیل تم، ساختارهای تماتیک منتج شد. در مرحله کمّی، از روش دلفی استفاده شد. برای تعیین میزان اتفاق نظر بین خبرگان، از ضریب هماهنگی کندال و برای ارزیابی روایی محتوایی پرسشنامه، از ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) و برای بررسی پایایی، از آلفای کرونباخ استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق تعداد 135 مولفه برنامه درسی فبک برای دوره اول متوسطه ایران شناسایی و مدل مفهومی در قالب عناصر ده گانه اکر طراحی شد که در قالب 10 بعد، منطق یا چرائی (26 شاخص)، اهداف (39 شاخص)، ویژگی های محتوا (8 شاخص)، فرم های محتوا (7 شاخص)، روش های یاددهی-یادگیری (13 شاخص)، ویژگی های تسهیلگر (12 شاخص)، ویژگی های محیط آموزش (4 شاخص)، ارزشیابی (19 شاخص)، گروهبندی (3 شاخص) و زمان (4 شاخص)، اولویت بندی شدند.
۲۸۷۸.

خوانش الن بدیو از پل قدیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات سیاسی بدیو پادفلسفه پل تکینگی کلی حقیقت رخداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۵۲۲
فلسفه و الهیات سیاسی معاصر از جنبه های مختلف به خوانش دوباره ی پل رسول دست زده اند. اما نزد بدیو این توجه در مواجهه با وضعیت بیمار فلسفه ی معاصر و تبدیل شدن آن به سفسطه صورت می گیرد و پل به عنوان پادفیلسوف، الگوی فلسفه وکسی که به پرسش معاصر از «شرایط تحقق یک تکینگی کلی» پاسخ می دهد، برای بدیو اهمیت می یابد. در این مقاله چرایی و چگونگی اهمیت پل برای بدیو مورد بررسی قرار می گیرد و با تأمل در جزئیات خوانش بدیو از پل(بازفعال کردن پل) رهیافت بدیو به مسائل و اهداف فلسفه ی رخداد آشکار می شود. بدین ترتیب توجه بر تفسیر پل به عنوان بخشی از پروژه ی فلسفی رخداد بدیو مسیر فهم اندیشه ی بدیو را هموار می کند. از سویی دیگر با این نمونه از تاریخ مسیحی روشن می شود که چگونه بدیو حقیقت را به سیاست پیوند می زند و فیگور سیاسی رخداد را بازآفرینی می کند.در پایان انتقاداتی که به خوانش بدیو از پل قدیس وارد شده و بیشتر از جانب الهی دانان است، مورد بررسی قرار گرفته و به آن ها پاسخ داده می شود.
۲۸۷۹.

نقد و بررسی نسبت جاودانگی و معنای زندگی (از نظر برنارد ویلیامز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنارد ویلیامز جاودانگی معنای زندگی مرگ ملال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۴۶۵
هر انسانی که اندک شناختی از خود و اطراف خود پیدا کند با این پرسش روبه رو می شود که آیا مرگ پایان وجود و همه امیال و آرزوهای ماست؟ و اگر این طور نیست، زندگی یا زندگی های بعدی ما چگونه خواهند بود؟ این پرسش قدمتی به اندازه زندگی بشر داشته و اعتقاد به جاودانگی در تفسیر انسان از زندگی و معناداری یا بی معنا بودن آن نقش مهمی ایفا می کند. امّا برخی فیلسوفان شبهاتی را در باب معنادار بودن جاودانگی انسان مطرح کرده اند. مقاله حاضر با روشی تحلیلی توصیفی به نقد و بررسی نسبت جاودانگی و معنای زندگی از دیدگاه برنارد ویلیامز پرداخته است. برنارد ویلیامز از منظر فلسفه اخلاق و با رویکردی عمل گرایانه استدلال می کند که چون یک زندگی جاودانه، نامطلوب است، تمنّا و طلب جاودانگی نیز معقول و موجّه نیست. ازاین رو ویلیامز نه تنها جاودانگی را برای معناداری زندگی غیرضروری می داند، بلکه از نظر وی، جاودانگی برای معنای زندگی مضرّ نیز هست و مرگ، درواقع آن چیزی است که به زندگی معنا می بخشد. نقدهای مختلفی که بر این دیدگاه وارد شده به نفی ناسازگاری جاودانگی و معنای زندگی پرداخته و نشان می دهد ادلّه برنارد ویلیامز در ردّ هر نوع از جاودانگی صحیح و معتبر نبوده و از اتقان لازم برخوردار نیست.
۲۸۸۰.

بررسی تلقی کانت از دین و اخلاق با تکیه بر رساله «دین در محدوده عقل تنها»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق خیر شر دین اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۳۷۰
کانت در کتاب دین در محدوده عقل تنها، بر مبنای زمینههای تربیتی پیتیستی و تاکید بر دوگانگی طبیعت انسان به لحاظ خیر و شر، در متن مسیحیت به تشریح تلقی خود از دین میپردازد. وی با استناد به ذات خیر انسان در آغاز خلقت، او را بر حسب استعدادش موجودی خیر و بر حسب ذات محسوس و ملموساش موجودی شرور معرفی میکند که پس از کشاکش میان دو اصل خیر و شر، نهایتاً به غلبه خیر و برقراری حکومت خداوند بر زمین منجر میشود. میتوان گفت که نظام دینی او در جهت اصلاح انسان و مکمل نظام اخلاقی اوست؛ چراکه معتقد است در نهایت، رود خروشان ارادههای نیک باید به هم بپیوندند و جامعه مشترک المنافع اخلاقی را شکل دهند و سرانجام، فضل الهی تضمین کننده این جامعه است. کانت تلاش میکند تا حقیقت کتاب مقدس را بر مبنای مضامینی که کاملاً جدا از سنت تاریخی لحاظ میکند، روشن نماید. وی در این جهت، از اخلاق، مسیحیت، کلیسا و کتاب مقدس بهعنوان یک نمونه و الگوی اولیه و وسیلهای برای آنچه دین اخلاقی ناب مینامد بهره میجوید تا از رهگذر دستیابی به آن در اقدامی ناموجه، دین تاریخی را حذف نماید. اما دیدگاه او تقلیلگرایانه مینماید چرا که ابعاد شریعتی، کلامی، مناسکی را در بعد اخلاقی محدود میکند و ما با نوعی فروکاهی دین به اخلاق از سوی او مواجهایم. اندیشه کانت را میتوان نمونهای از تاکید بر خودبنیادی انسان دانست که انتقادهای زیادی بر آن وارد است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان