سید علی قاسم زاده

سید علی قاسم زاده

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۶ مورد از کل ۷۶ مورد.
۶۱.

نقد پسااستعماری داستان بلند «سرگذشت کندوها» نوشته آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان نویسی معاصر فارسی نمادگرایی سیاسی سرگذشت کندوها جلال آل احمد نقد پسااستعماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۸۵
  ادبیّات داستانی معاصر، عرصه بازتاب جریانهای فکری موجود در جامعه به شمار می آید. با وجود تنوع مکاتب داستان نویسی در جهان و تأثیر و تأثّر آنها از یکدیگر، نمی توان حضور جریانهای بومی را در کشورهای شرقی نادیده گرفت. شکل گیری گفتمان پسااستعماری در تقابل با بنیان تفکر غربی، یکی از آنهاست. درحقیقت، گفتمان ضدّاستعماری استعمارزده، تلاشی در جهت واسازی تقابل «خود/ دیگری» نگرش غربی؛ یعنی تخریب بنیان تفکرِ «دیگری» پنداشتن جوامع شرقی و برتر انگاشتن«خودِ غربی»است. جلال آل احمد را بایست یکی از نمایندگان پیشگام (آوانگارد)این گفتمان در ایران به شمار آورد؛ چنانکه رویکرد او در عرصه نوشتار پسااستعماری، در آثار غیرداستانی «در خدمت و خیانت روشنفکران» و«غربزدگی» به اوج خود می رسد. با وجود اشارات محققان به استعمارستیزی آثار جلال، هنوز این گفتمان برجسته، در آثار داستانی او، علمی و عملی نقد نشده است. این پژوهش به شیوه ای توصیفی-تحلیلی با کاربست نظریه پسااستعماری تلاش می کند به مسأله هایی از این دست پاسخ دهند: «کیفیت انعکاس گفتمان پسااستعماری آل احمد در داستان بلند «سرگذشت کندوها» چگونه است و چه اهدافی را دنبال می کند؟»؛ «نگرش تقابلی آل احمد با گفتمان غربی، ناظر برکدام وجه است: سیاسی-اجتماعی یا فرهنگی؟». مطابق نتایج این پژوهش، نشانه های درون و برون متنی گواه پسااستعماری بودن متن داستان «سرگذشت کندوها»ست. آل احمد در این اثر سمبلیک، استقلال فرهنگی را مقدمه استقلال سیاسی- اقتصادی ایران پس از کودتای 28 مرداد می داند. سرگذشت کندوها با ترویج گفتمان بومیِ «بازگشت به سنّت و خودیابی هویتی و معرفتی»، تلاش آل احمد را در واسازی طرح تقابلی غرب/شرق نشان می دهد؛ کوششی که ناظر بر برانگیختگی عمومی برای رهایی ملّت ایران از ایدئولوژی زدگی و تقدیرگرایی ناشی از حضور استعمار و استثمار در دهه چهل است.  
۶۲.

وجه نمادین رنگ ها در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر افغانستان جریان سوسیالیستی رنگ نماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۰۸
نمادها در تصویرآفرینی و انتقال مفاهیم شعری نقشی ویژه دارند. رنگ ها نیز در شعر گاه برای بیان احساسات و عواطفی همچون خشم، ترس، عشق و... وجهی نمادین می یابند. شاعران، در معناآفرینی گاه رنگ ها را در معنای واقعی و برای بیان زیبایی های حسی به کار می گیرند و گاه، نظر به وجه نمادین آنها، مفاهیم انتزاعی را ترسیم می کنند. در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان نیز شاعران، با نگاهی عمیق به پدیده های هستی و آگاهی از مفاهیم متنوع و نمادین رنگ ها، در بیان آرمان ها و خواسته های خویش از رنگ های مختلف بهره برده اند. در پژوهش حاضر، تلاش شده تا به روش توصیفی تحلیلی جایگاه نمادین رنگ در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان واکاوی شود. نتایج نشان می دهد کاربرد نمادین رنگ ها در این جریان شعری برجسته است؛ چنانکه رنگ سرخ نماد بارز آزادی و اندیشه کمونیستی و سیاه نماد خفقان و استبداد حاکم بر جامعه است و شاعران این جریان راه برون رفت از نماد سیاه را در رنگ سرخ جسته اند. رنگ سفید نیز در این جریان شعری نماد بارز صلح و پیروزی است. رنگ های دیگر همچون سبز، آبی و زرد نیز که در زمره رنگ های اصلی بیشترین بسامد را دارند در کنار سایر رنگ ها، از عناصر مهم نمادآفرینی در جریان شعر سوسیالیستی به شمار می روند.
۶۳.

Saadi’s Golestan, Anxieties and Challenges of Contemporary Human Beings(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۳۳۱
Of the various literary works, which have come to exist during the centuries and civilizations, few are capable of remaining in the universal history of literature and culture. Also among these few, only finger trip has become immortal on the people's mind and memory. One might conclude that having joint humanistic concerns is a cause for the immortality of any work of art or literature. The more a literary work deals with commons, questions, subjectivities and human pains, more people will find their own feelings and "their heart word" in it. Undoubtedly, "Saadi’s Golestan" can be considered one of such works. The present study reconsiders Saadi’s Golestan in terms of anxieties and concerns that contemporary human beings are encountered with. Since Saadi’s strategies and techniques are based on his humanitarian experiences, wisdom and high qualities of genius, intellect and attention to readers, in many situations, it appears to be a solution for the contemporary human problems, and this is the secret to the Golestan’s durability. The research, using descriptive–analytic method and through an inter-textual and induction approach, tries to explain Saadi's humanitarian views and his strategies and techniques to respond to the contemporary human pains and challenges. According to the outcomes of the research, a great part of Saadi's sayings in Golestan is based on his humanistic views and his solutions to the social and spiritual (existential) anxieties and crises. Therefore, his teachings, surpassing the place and time, often can be a healing to the contemporary human's sufferings and a solution for his ongoing challenges.
۶۴.

نظام معنایی حاکم بر تجربۀ شهودی عرفانی و روایت آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان عرفانی تجربه عرفانی نظام معنایی تصادف لاندوفسکی فرآیند تنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۲۰
تجربه عرفانی نوعی تجربه شهودی و غیبی و کاملاً خارج از دسترس عارف سوژه است؛ ازهمین رو، عارف توانش ادراک کامل آن را ندارد و در تکرار کیفیت آن نیز ناتوان است. علت این ناتوانی صرفاً ویژگی بیان ناپذیری و کیفیت فراعقلی تجربه شهودی نیست، بلکه علت آن، نظام معنایی حاکم بر رویداد شهودی و سپس روایت آن از زبان عارف سوژه است. نظام معنایی حاکم بر رخداد شهودی مبتنی بر تصادف است و بدون برنامه و پیش فرض، سوژه را با محیط و موقعیتی پرتنش روبه رو می کند. نظام معنایی تصادف یکی از چهار نظام معنایی لاندوفسکی است که با کیفیت تجربه عرفانی و شهودی و نیز با روایت این تجربه از زبان کلامی و غیرکلامی عارف سوژه هم خوانی دارد. مطابق نظام معنایی تصادف، عارف-سوژه در سیر پیوستار زندگی ناگهان با تجربه ای ناشناخته و فراحسی برخورد می کند که با قواعد برنامه مدار زندگی عادی تفاوت های اساسی دارد و او را در دو بعد فشاره ای و گسترده ای تحت تأثیر قرار می دهد. او نه تنها در مرحله رویارویی با تجربه شهودی دچار حیرت می شود، بلکه در بیان گزارش کیفیت آن نیز قواعد زبانی را نارسا می یابد. در نتیجه این فرآیند تصادفی و تنشی، سوژه با زبان کلامی و غیرکلامی خود فرم تازه ای از زبان و معنا تولید می کند.
۶۵.

بازخوانی روان شناختی- جامعه شناختی بخش پهلوانی شاهنامه بر مبنای نظریه داغ ننگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اسطوره آسیب شناسی فرهنگی-اجتماعی داغ ننگ اروینگ گافمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
شاهنامه از متون برجسته ادبی است که بیش از هر اثر ادبی دیگر بایست آن را بازتابی از پیشینه فرهنگی و نموداری از جهان نگری ملی ایرانیان نسبت به انسان، جامعه و هستی دانست. ایجاد فضای تقابلی و دیالکتیکی و طرح مبانی فرهنگی و انسان شناسی در شاهنامه دغدغه های فردوسی را برای ترسیم مدینه فاضله به کمک پالودگی اخلاق فردی، قومی نشان می دهد. از ویژگی های فکری- رفتاری مذموم در انسان های مورد خطاب حماسه، واکنش های روانی ناشی از عقده های «کهتری» و «حسادت»، در نتیجه صفت «داغ زنی» است که فردوسی ریشه بسیاری از موانع رشد و تعالی انسان ها را در سیطره اهریمنی آن می داند. نظر به پیشینه این رفتار غیراخلاقی، جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با تکیه بر نظریه «داغ ننگ» اروینگ گافمن تلاش کرده به چگونگی انعکاس این صفت نامیمون در شخصیت های شاهنامه، انواع و دلایل آن، در دوره پهلوانی-اسطوره ای شاهنامه؛ یعنی از زمان ضحاک تا مرگ رستم بپردازد تا هم برای مخاطبان دلایل منفوریت یا مقبولیت برخی از شخصیت های شاهنامه-اعم از ایرانی و تورانی یا زن و مرد- آشکار گردد و هم دریافته شود که نه تنها معنویت گریزی و غلبه خواسته های مادی و دنیوی بر پیدایش صفت داغ زنی تأثیری انکارناپذیر داشته؛ عقده های روان رنجوری؛ مانند احساس حقارت و حسادت و تمایلات فرافکنانه، زمینه حضور و جولان شگردهای داغ زنی را در شاهنامه افزایش داده است. به همین سبب در شاهنامه با هر سه نوع داغ ننگ، طبیعی(نظیر ظاهر و کنش های ناهنجار)، فرهنگی و قومی و داغ های سیاسی آشکارا مواجه هستیم.
۶۶.

کیفیّت بازتاب آپوکالیپس در گذار از عصر اسطوره به حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره حماسه آپوکالیپس پیش گویی پس گویی مکاشفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۹۵
یکی از مؤلّفه های مشترک متون دینی و عرفانی «مکاشفه» یا «آپوکالیپس» است. بازتاب آپوکالیپس در خلال متون دینی، حماسی، عرفانی و اساطیری ملل مختلف نشانه حضور ژرف و نقش کم نظیر عناصر ماورای طبیعی در ایجاد پیوندهای ناگسستنی میان آثار کهن دینی و عرفانی و اسطوره ای است. مشابهت های کتب مقدّس جهان؛ از جمله کتاب مقدّس(عهد  قدیم و عهد جدید)، آثار خلّاق صوفیانه و عرفانی مثل مثنوی مولانا، اشعار شاه نعمت الله ولی و حتّی اشعار سهراب سپهری، همچنین کتاب های دینی- اسطوره ای زرتشتیان و متون حماسی از جمله شاهنامه و ایلیاد و... در پرداخت یکسان و مشابه به حوادث آینده و گاه گذشته محور، گواه این همبستگی یا مشابهت ساختاری است. نظر به نقش حیاتی این عنصر در ایجاد پویایی و ماندگاری آثار خلّاق، این جستار توصیفی- تحلیلی تلاش می کند به فرایند گذار آپوکالیپس از اسطوره به حماسه بپردازد. هدف از این پژوهش، کشف بن مایه های آپوکالیپسی در متون اسطوره ای حماسی ویافتن وجوه شباهت و تفاوت در نوع عملکرد این عنصردر متن است که می تواند کلیدی برای فهم پیچیدگی ها و گشایش گره های درون متون اساطیری و حماسی باشد. از نتایج تحقیق برمی آید که توجّه به وجوه آپوکالیپسی متون حماسی، آبشخور اسطوره ای متون حماسی را بیش از پیش برملا می سازد. با این حال، هرچه از عصر اسطوره ای به عصر حماسی نزدیک می شویم، عناصر متافیزیکی، چون مکاشفات پیشگویانه، صورتی عقلانی تر و انتزاعی تر می یابند. وجود جنبه های اساطیری به شکل کم رنگ تر و محدودتر در حماسه آشکار می گردد. همچنین عنصر آپوکالیپس در شاهنامه و گرشاسب نامه قوی تر و متنوّع تر نمود می یابد؛ ولی در کتب اساطیری و حماسی غرب چون اِنه اید، ایلیاد و ادیسه ابزار و اسباب کارکردهای آپوکالیپسی در دست خدایان و الهگان است و در بهشت گمشده با فضایی کاملاً متفاوت موارد پیش گویی و پس گویی بیشتر رویکردی آخرالزمانی و شهودی دارند.
۶۷.

سیر بازتاب مضامین و روایات اساطیری حماسی در شعر معاصر افغانستان (از مشروطه تا 1380 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۰۰
اسطوره از سازه های فرهنگ بشری و راویتگر سرگذشتی حقیقی با سرشتی غیرعادی است که از کرده های شگفت آور در زمان نامشخصِ آغازین، همانند تجربیات ابرانسانی، بحث می کند. اسطوره فرایند ذهنی تخیلی است که به یاری آثار هنری، به ویژه شعر، بازتولید می شود که خود نیز فرایند ذهنی است و به حیات خود ادامه می دهد. آثار هنری ادبی به یاری این عنصر فرهنگیْ گسترده، ژرف و ماندگار می شوند و بُعد جهانی و جاودانگی می یابند. به همین دلیل عناصر اساطیری در ادوار مختلف شعر فارسی، همیشه با فراز و فرودهایی بازآفریی شده اند. در هیچ دوره ای، مضمون پردازی و تصویرآفرینی شاعران از اساطیر خالی نبوده؛ روح سیال اسطوره همواره در کالبد شعر فاخر فارسی جاری بوده است و شاعران این عنصر فرهنگی را با رویکردهای مختلف بازآفرینی کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی می کوشد تا سیر بازتولید مضامین و روایت های اساطیری حماسی را در شعر معاصر افغانستان (از مشروطه تا 1380 خورشیدی) بررسی کند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که بازتولید عناصر اساطیری در شعر امروز افغانستان، نه یک تقلید محض، بلکه آفرینشی هدفمند ا ست که شاعران معاصر با استفاده از استعدادهای ادبی خود، به هنرمندانه ترین شکل، روایت ها و شخصیت های اساطیری را با رویدادها و شخصیت های روزگار خود وفق داده و از این طریق، با پیونددادن زمان حال و گذشته، اندیشه های سیاسی و عواطف انسانی خود را مطرح کرده اند.
۶۸.

تجلی از منظر ابن عربی و بازتاب آن در اشعار شاه قاسم انوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عرفانی تجلی ابن عربی شاه قاسم انوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۹
تجلی، یکی از مهم ترین مباحث عرفان ابن عربی است. اهمیت این مؤلفه عرفانی در این است که از پایه های اساسی اندیشه وحدت وجود محسوب می شود و پرداخت هنری این مفهوم در آثار عرفای ایرانی اسلامی متأثر از همین نگرش است. در این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین نگرش ابن عربی نسبت به انواع تجلی و بازخوانی گستره نفوذ اندیشه نظری ابن عربی در عرفان و تصوف، تلاش شده است به منظور کشف سرچشمه فکری- نظری اشعار شاه قاسم انوار، چگونگی بازتاب و تأثیر الگو و مفهوم تجلی از منظر ابن عربی در اشعار شاه قاسم انوار واکاوی گردد. از نتایج این پژوهش بر می آید که یکی از کلیدواژه های فهم آرای عرفانی شاه قاسم انوار، توجه به معنا و مفهوم تجلی و کشف سرچشمه دیدگاه او در باب تجلی است. بسامد فراوان و گوناگونی انواع تجلی در اشعار عرفانی شاه قاسم انوار ضمن تأیید تأثر او از ابن عربی گواه این نکته است که بن مایه معارف و تجارب عرفانی منعکس شده در اشعار شاه قاسم انوار، تلفیقی از آرای عرفای متقدم از جمله اندیشه ابن عربی است.
۶۹.

تحلیل تأثیر ذهنیت عامه نسبت به اصالت نژادی در حکمرانی غزنویان و سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روح قومی تاریخ ذهنیت عامه شاهنامه اسطوره غزنویان سلجوقیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۶۴
در اندیشه های سیاسی اجتماعی ایرانیان از اعصار بسیار کهن این باور غلبه داشته است که شاه و خاندان پادشاهی صاحبان فرّه ایزدی اند. این باور بر اثر گذشت زمان در قرون متمادی، جنبه ای از روح قومی ایرانیان را به این صورت شکل داده است که برای کسب مقام فرمانروایی لایق ترین کس آن است که از خاندان شاهی و نژاده ایرانی باشد. در چنین فضای اندیشگانی، خاندان هایی که قصد حکومت در ایران، حتی در سطح غیرملی و محلی داشتند، باید از اهلیت و مشروعیت قومی بهره مند می بودند؛ در غیر این صورت مورد پذیرش اذهان عامه قرار نمی گرفتند. در این جستار با کمک نظریه تاریخ ذهنیت عامه، که به تأثیر پندارهای عامه بر کردارهای حکام می پردازد، به روش توصیفی تحلیلی، تأثیر جهان بینی ایرانی و نگرش آنان نسبت به نقش اصالت نسب در مشروعیت حکومت در ذهن و زبان سلاطین غزنوی و سلجوقی، که متقارن با ظهور شاهنامه و رواج حماسه های ملی است، نشان داده شد. از نتایج تحقیق بر می آید که این التباس و مماثلت و تشابه حکام انیرانی (ترک و عرب) به قهرمانان حماسه ملی ایران، متأثر و ملهم از ذهنیت عمومی و روح زمانه جعل شده است و سلاطین غزنوی و سلجوقی با مصادره به مطلوب داستان ها و قهرمانان اساطیری حماسی ایرانی از حافظه بومی و جمعی ایرانیان برای مقبولیت و مشروعیت حکمرانی خود بهره می بردند و در این میان محوریت شاهنامه و روایات آن کاملاً آشکار است.
۷۰.

تحلیل بینامتنی مضامین و روایات اساطیری- حماسی در شعر پیشگامان رئالیسم سوسیالیستی افغانستان (با تکیه بر نظریه بینامتنیت ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر سوسیالیستی افغانستان مضامین اساطیری - حماسی بینامتنیت ژرار ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۹۵
شعر رئالیسم سوسیالیستی افغانستان، از نظر کمیت تولید هنری و توجه به مسائل ایدئولوژیک، نوگرایی و تعهد اجتماعی- سوسیالیستی، از پربارترین جریان های شعر فارسی معاصر افغانستان است که شاعران این جریان از گونه های مختلف عناصر تصویرساز، مفاهیم سوسیالیستی و نمادهای فرهنگی شده، با تفاوت بسامد، سود برده اند. نمادهای اساطیری- حماسی، بخشی از مضامین و تصویرهای شعر این جریان است که شاعران برگزیده رئالیسم سوسیالیستی افغانستان این نمادهای روایت دار را در تصویرپردازی و مضمون آفرینی به کار بسته اند. براین اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر آرای بینامتنی ژرار ژنت، روند بازآفرینی روایات و مضامین اساطیری- حماسی را در شعر رئالیسم سوسیالیستی افغانستان با تکیه بر اشعار «سلیمان لایق، بارق شفیعی، دستگیر پنجشیری، اسدالله حبیب و عظیم شهبال» بررسی و تحلیل می کند. یافته های این جستار نشان می دهد که شاعران شعر سوسیالیستی افغانستان، مضامین و روایات اساطیری- حماسی را اغلب به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، به صورت تلمیحی، اشاری، کنایی و تشبیهی بینامتنیت ضمنی و ارجاعِ بینامتنیت صریح بازنویسی کرده و از ظرفیت محتوایی و زیبایی شناختی اساطیر در بازتاب اندیشه های سیاسی- اجتماعی خود بهره برده اند.
۷۱.

طبقه بندی و تحلیل کارکرد اشیای مقدّس در شفابخشی (با تاکید بر مهم ترین متون منثور عرفانی تا قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشیاءمتبرک شفابخشی مکتوبات پوشاک خوراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
شفابخشی یکی از مهم ترین کرامت های مشایخ صوفیه است. برخی از این شفابخشی ها، از طریق اشیای مقدّس و متبرّکی صورت می گرفته که متعلق به مشایخ متصوفه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی و تبیین کارکرد این اشیا در بخشی از متون عرفانی فارسی پرداخته و آن را با پیشینه های اسطوره ای و دینی تحلیل کرده است. براساس پژوهش حاضر، اشیای شفابخش در سه گروه جای دارند: نخست مکتوبات؛ شامل دست نوشته های مشایخ، حرزها و تعویذه، شعرها و نامه ها، سپس جامه ها و انواع پوشش های مشایخ؛ از جمله خرقه، پیراهن، لباچه، کلاه و نعلین، و در آخر؛ خوراک ها، نیم خورده ها، آب دهان و اشیای متعلق به آن (همچون خلال ). تقدّس، تبرّک و شفابخشی در همه این موارد مشترک است و به واسطه پیوند با مشایخ متصوفه به این اشیا اعطا شده است.
۷۲.

نقش هویت گرایی ایرانیان در حفظ زبان فارسی و پیدایی شاهنامه در دوران غزنوی و سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عامه ایرانی هویت ملی تاریخ ذهنیت دوره غزنوی و سلجوقی زبان فارسی شاهنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۸
با قدرت گرفتن عامل ترک و عرب و سیطره سیاسی و دینی بر ایران، عامه ایرانی با درک خطر فروپاشی هویتی، در کنشی جمعی به تقابل هویتی با قوم غالب برآمدند. اصلی ترین نمود این رویارویی در میدان زبان شکل گرفت و به برساختی از کنش های زبانی انجامید که شاهکار آن شاهنامه بود. در این جستار به کمک نظریه تاریخ ذهنیت ها که با یافتن نشانه های اندیشگانی از میان منابع ادبی و تاریخی و تفسیر آن ها به تبیین روح زمانه و روح ملی در برهه های تاریخی می پردازد، به روش توصیفی تحلیلی، با معرفی نمونه هایی از تلاش های زبانی عامه ایرانی در دوران غزنوی و سلجوقی، نقش عامه و هویت گرایی ایرانیان در حفظ و بقای زبان فارسی، تبیین شده است. از نتایج پژوهش برمی آید در تقابل هویتی میان ایرانیان با قوم غالب که با تعصبات دینی حاکمان و نگاه برتری جویانه اعراب همراه بود، هویت گرایی عامه ایرانی به حفظ زبان به مثابه عامل وحدت بخش ملی در کنار دیگر مؤلفه های هویتی چون فرهنگ، باور و آیین های ایرانی منجر شد. این تلاش در کنش های زبانی متعدد ظاهر شده و درنهایت به پیدایی و رواج شاهنامه، به عنوان مجموعه فرهنگ و هویت ملی، در میدان زبان منجر شد.
۷۳.

بررسی تأثیر بلاغی بازتاب شخصیت های اساطیر یونانی رومی در شعر معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر افغانستان اساطیر یونانی رومی بینامتنیت ژرار ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۵
اسطوره، توصیفِ شاعرانه مناظر سترگ طبیعت و گردانندگان مرموز پدیده های طبیعی و فراطبیعی است که خاستگاه عواطف آدمی را با بینش شاعرانه توجیه می کند و با کنش خیال انگیزی ارزش بلاغی دارد. به همین دلیل اسطوره با ماهیت بینامتنی همواره در آثار ادبی بازتولید شده و در توسعه معنایی، بلاغی و زیباشناختی آثار ادبی نقش بارز و برجسته داشته است. شاعران فارسی زبان از گذشته های دور تا کنون به انواع عناصر اسطوره ای ملل مختلف ازجمله به اساطیر یونانی- رومی توجه کرده و از کارکردهای متنوع این اسطوره ها در کاربست مفاهیم مختلف سود برده اند. شاعران معاصر افغانستان نیز باتوجه به بازتولید اساطیر یونانی- رومی، مفاهیم مختلف را بازتاب داده و از ظرفیتِ این گونه های اساطیری بهره برده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر آرای بینامتنیت «ژرار ژنت»، تأثیر بلاغی بازتاب اساطیر یونانی- رومی را در شعر فارسی معاصر افغانستان بررسی و تحلیل می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شاعران معاصر افغانستان اساطیر یونانی -رومی را به صورت های تلمیحی و اشاری بینامتنیت ضمنی، در جملات خبری و امری با اغراض ثانوی هشدار، تحذیر، تأسف، توبیخ، ستایش، توصیف، ترحم، بزرگ نمایی و قباحت زدایی به واسطه آرایه های اغراق، تلمیح، اسلوب معادله، تشبیه و استعاره بازآفرینی کرده اند.
۷۴.

تحلیل نشانه - معناشناسی تجارب عرفانی بایزید بسطامی تذکره الاولیای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه عرفانی بایزید بسطامی نشانه معناشناسی سوژه ابژه واژگان کلیدی: تجربه عرفانی شوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۹
در این پژوهش تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره الاولیای عطار با رویکرد نشانه معناشناختی تحلیل شد تا سازوکار و چگونگی شکل گیری معنا در متن مورد نظر تبیین شود. بایزید در این گفتمان  قبل از تولد مورد عنایت و انتخاب حق قرار دارد. سپس در سیر تکوینی، کنش گری است که طی ریاضت ها، عبادت ها، سفرهای آفاقی و همه کنش هایی که در هستی شناسی عارفان اسلامی  و عطار به عنوان راوی متن  کنش ارزشی محسوب می شود، به مقصود نمی رسد. نتیجه این کنش ها، شوش  است؛ ناکامی و نقصان، شکست ها و تنش های عاطفی، نیاز شدید در مقابل بی نیازی و استغنای مطلق حق، سرانجام او را به انحلال فردیت، عبور از مرزهای خود و یگانگی با هستی و خداوند می رساند. هرچه خواست قوی تر و شدیدتر است، ناکامی حاصل از نتوانستن شدیدتر و تنش عاطفی معناسازتر است. معنایی که سرشار از عاطفه، ادراک و حضور است. احساس و ادراک گفته پرداز، گاه با پدیده ای بیرونی و گاه با رویارویی با عالم درون، به ظهور معنا منجر می شود. برخی از تجارب بیرونی حاصل انطباق، انعکاس و برخی تجارب درونی حاصل انجذاب، هم حضوری و یگانگی است. ذکر بایزید و معراج او، آینه تمام نمای همه آن چیزی است که عرفان پژوهان، آن را تجربه عرفانی می نامند. رخدادی غیرمنتظره، انفعالی که طغیان معنا و پرشوری زبان را به همراه دارد. روش پژوهش، توصیفی  تحلیلی است. رویکرد نظری پژوهش بر مبانی نظری دانش نشانه معناشناختی در تحلیل تجربیات عرفانی استوار است. گستره پژوهش شامل بازخوانی و تأمل در تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره الاولیای عطار است که می کوشد در گفتمانی عاطفی، میان نظام کنشی، تنشی و شوشی، شکل گیری معنا را، واکاوی کند.
۷۵.

بررسی و تحلیل انتقال شرّ در متون عرفانی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متون عرفانی اسطوره کرامت انتقال شر بلاگردانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۴۳
کرامت از پدیده های بسیار مهم در متون صوفیه است. یکی از انواع کرامت های مبتنی بر تصرف در نفوس، انتقال شرّ است که دقیقاً نقطه مقابل شفابخشی است. در این مقاله سعی شده است باتکیه بر مهم ترین متون عرفانی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی و البته تطبیق با اسطوره ها مسئله انتقال شرّ و انگیزه ها و انواع آن در حکایت های عرفانی بررسی شود. براساس یافته های تحقیق در این گونه حکایت ها، صاحب کرامت شخصی سالم را با مقاصد و نیات مختلف ازطریق قدرت معنوی به شرّ (مرگ یا بیماری) مبتلا می کند. انگیزه ها و اغراض انتقال شرّ عبارت اند از تشفی خاطر شیخ، اثبات قدرت معنوی شیخ، مطیع ساختن مریدان، دفع بلا و ستم از مردم، تنبیه و هدایت منکران، دفاع از خود (در موقعیت گناه یا وضعیت نامطلوب) و بلاگردانی. افزون بر انگیزه ها، انتقال شرّ از دو منظر قابل طبقه بندی است: نخست از منظر دائمی (مرگ) یا موقتی (بیماری) بودن، دوم از جهت مستقیم (آگاهانه) و غیرمستقیم (ناآگاهانه) بودن انتقال شرّ.
۷۶.

بررسی تطبیقی فرهنگ «داشتن» و هنر «بودن» در آراء غزالی و روانشناسان کمال گرا (با تکیه بر مزلو و فروم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داشتن بودن غزالی مزلو فروم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
روانشناسی کمال، با موضع گیری در مقابل دو مکتب مطرح زمان خویش، یعنی رفتارگرایی و روانکاوی، کوشید جنبه های مغفول ماهیت انسان را در کانون توجه خود قرار دهد و در همین راستا بود که دو روانشناس مشهور، آبراهام مزلو و اریک فروم، در پژوهش ها و تحقیقات خود، نظریه «هنر بودن» را مطرح کردند؛ یعنی هنر به کارگیری تمامی توانایی های آدمی که تنها از طریق رهایی از «داشتن» ها یعنی، خودشیفتگی، خودخواهی و خودپسندی می توان به آن دست یافت. گفتنی است که فروم صراحتا واژه «داشتن« را به کار برده؛ اما مزلو «داشتن» را با هرمی از سلسله مراتب نیازها نشان می دهد که برای رسیدن به خودشکوفایی باید تا حد لازم آن ها را برآورده کرد. از طرف دیگر به دلیل توجه ویژه غزالی به انسان و کمال او، در کتاب عرفانی و اخلاقی ای چون کیمیای سعادت، می توان این نظریه را واکاوی کرد. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل محتوای کیفی و شیوه استقرایی شکل فرهنگ «داشتن» و هنر «بودن» در اندیشه غزالی و روانشناسان کمال را مشخص کند. یافته ها حاکی از آن است که غزالی هم چون روانشناسان کمال، با شناخت جامعی که از انسان دارد به نیازها و لذایذ او توجه داشته؛ اما ماندن در آن ها را شایسته انسان نمی داند و باور دارد انسان برای هدفی والاتر خلق شده است که آن هدف را با جلوه هایی از «بودن» نشان می دهد؛ هرچند به دلیل نوع نگاه «خدامحور» و «انسان محور» این دو دیدگاه تفاوت هایی با هم دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان