کیفیّت بازتاب آپوکالیپس در گذار از عصر اسطوره به حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۶
113 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلّفه های مشترک متون دینی و عرفانی «مکاشفه» یا «آپوکالیپس» است. بازتاب آپوکالیپس در خلال متون دینی، حماسی، عرفانی و اساطیری ملل مختلف نشانه حضور ژرف و نقش کم نظیر عناصر ماورای طبیعی در ایجاد پیوندهای ناگسستنی میان آثار کهن دینی و عرفانی و اسطوره ای است. مشابهت های کتب مقدّس جهان؛ از جمله کتاب مقدّس(عهد قدیم و عهد جدید)، آثار خلّاق صوفیانه و عرفانی مثل مثنوی مولانا، اشعار شاه نعمت الله ولی و حتّی اشعار سهراب سپهری، همچنین کتاب های دینی- اسطوره ای زرتشتیان و متون حماسی از جمله شاهنامه و ایلیاد و... در پرداخت یکسان و مشابه به حوادث آینده و گاه گذشته محور، گواه این همبستگی یا مشابهت ساختاری است. نظر به نقش حیاتی این عنصر در ایجاد پویایی و ماندگاری آثار خلّاق، این جستار توصیفی- تحلیلی تلاش می کند به فرایند گذار آپوکالیپس از اسطوره به حماسه بپردازد. هدف از این پژوهش، کشف بن مایه های آپوکالیپسی در متون اسطوره ای حماسی ویافتن وجوه شباهت و تفاوت در نوع عملکرد این عنصردر متن است که می تواند کلیدی برای فهم پیچیدگی ها و گشایش گره های درون متون اساطیری و حماسی باشد. از نتایج تحقیق برمی آید که توجّه به وجوه آپوکالیپسی متون حماسی، آبشخور اسطوره ای متون حماسی را بیش از پیش برملا می سازد. با این حال، هرچه از عصر اسطوره ای به عصر حماسی نزدیک می شویم، عناصر متافیزیکی، چون مکاشفات پیشگویانه، صورتی عقلانی تر و انتزاعی تر می یابند. وجود جنبه های اساطیری به شکل کم رنگ تر و محدودتر در حماسه آشکار می گردد. همچنین عنصر آپوکالیپس در شاهنامه و گرشاسب نامه قوی تر و متنوّع تر نمود می یابد؛ ولی در کتب اساطیری و حماسی غرب چون اِنه اید، ایلیاد و ادیسه ابزار و اسباب کارکردهای آپوکالیپسی در دست خدایان و الهگان است و در بهشت گمشده با فضایی کاملاً متفاوت موارد پیش گویی و پس گویی بیشتر رویکردی آخرالزمانی و شهودی دارند.