فرح حبیب

فرح حبیب

مدرک تحصیلی: استاد تمام، گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۷۰ مورد.
۱.

بررسی سازوکار مؤلفه اجتماعی- فرهنگی شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
مقدمه: آموزش رسمی به عنوان پایه ای برای آموزش های بعدی ضروری اما ناکافی است؛ پس آموزش باید به فضایی کشیده شود که همه افراد بی هیچ محدودیتی بتوانند در آن حاضر شوند، یعنی ورود آموزش به شهر و پیوند آن با زندگی شهری. در بسیاری از کشورها، شهر به خدمت آموزش گرفته شده و تجربیات ارزنده ای به دست آمده است. حال در کشور ایران، هستند افرادی که به آموزش بی نیاز نیستند. در این شرایط در مواردی محدودیت دسترسی به آموزش به تحمیل هزینه های بسیار منجر شده است. با وجود چالش های پیش رو، ظرفیت شهر به عنوان بستر و ابزاری در خدمت آموزش برای افزایش آمادگی در حل چالش ها نادیده انگاشته شده؛ از این رو مسئله پژوهش حاضر این است که در مبحث شهر آموزش دهنده با کاربست مؤلفه اجتماعی فرهنگی، دانش موجود به قدر کافی کاربردی نیست تا ایجاد بستری مناسب برای آموزش به بزرگسالان میسر باشد و شهروندان براساس یادگیری خود از منابع آموزشی شهرها رفتار کنند. بنابراین در پژوهش پیش رو، کوشش شده است تا شکاف موجود در حوزه شهر و مؤلفه اجتماعی فرهنگی آموزش با بهره گیری از مقوله شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی موفق رفع شود. به این سبب این تحقیق با هدف بررسی سازوکار مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده مبتنی بر تجارب جهانی، در پی دستیابی به پاسخ به این پرسش ها است: الگوی مفهومی مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده در ایران مبتنی بر تجارب جهانی بر پایه چه معیارها و شاخص هایی است؟ اولویت بندی آن ها به چه ترتیب است؟ شاخص های شناسایی شده از مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده بر هر یک از ابعاد یادگیری مادام العمر چقدر مؤثر است؟ مواد و روش هاتحقیق حاضر با داشتن فلسفه تفسیرگرایانه و رویکرد استقرایی، به لحاظ راهبرد در گروه پژوهش های کاربردی (مبتنی بر هدف) و توصیفی از نوع تحلیل محتوا (از منظر ماهیت) قرار گرفته است. همچنین از حیث انتخاب دارای داده های آمیخته (کیفی کمی)، بر اساس بازه زمانی روش تک مقطعی (در نیمه دوم سال 1402)، گردآوری داده های آن به روش کتابخانه ای میدانی و ابزار اسناد و مدارک موجود و پرسشنامه خبرگان بوده است.انجام این پژوهش بر پایه پنج گام بنا نهاده شد: در وهله نخست، این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و ابزار اسناد و مدارک موجود، به بررسی مفاهیم نظری و انتخاب و معرفی 17 نمونه از تجارب موفق جهانی از شهر آموزش دهنده با توجه به ملاک های گوناگون (از جمله دسترسی به سند معتبر، به کارگیری برنامه اختصاصی در آن و حصول نتیجه موفق) پرداخت. در ادامه، پیشینه پژوهش بیان شد. در انتهای این بخش مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در گام دوم، تجارب معرفی شده به روش تحلیل محتوا، مقایسه، دسته بندی و مقوله بندی شد و به صورت معیارها و شاخص های مؤلفه اجتماعی فرهنگی شامل معیارهای تشویق به مشارکت اجتماعی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، بهبود کیفیت زندگی، حفظ هویت فرهنگی و ایجاد بنیان ایدئولوژیکی ارائه شد. در گام سوم، پرسشنامه تدوین شده ای برای خبرگان از معیارها و شاخص های شناسایی شده از مؤلفه اجتماعی فرهنگی در اختیار 10 نفر از خبرگان (متخصص شهرسازی) قرار داده شد تا آرای خودشان را در ارتباط با معیارها و شاخص های انتخاب شده ارائه کنند و منطبق با روش آمیخته (کمی کیفی)، معیارها و شاخص های کیفی به اعدادی کمی تبدیل شوند. در چهارمین گام، ابتدا پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس، به قصد سنجش روایی پرسشنامه روش تحلیل عاملی اکتشافی به کار گرفته شد. در این روش به منظور تأیید یا رد مناسب بودن تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی از (KMO) و آزمون بارتلت استفاده شد. در راستای انجام روش تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مؤلفه های اصلی و برای چرخش عامل ها از روش واریماکس با نرمال سازی کیسر بهره گرفته شد. سپس معیارها و شاخص های پژوهش با به کارگیری روش فریدمن اولویت بندی شدند و پس از آن، میزان تأثیر شاخص ها بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی یادگیری مادام العمر با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. در گام پنجم الگوی مفهومی پژوهش ارائه شد و در نهایت نتیجه گیری تشریح شد.یافته هاابتدا از پایایی و روایی ابزار اندازه گیری پژوهش (پرسشنامه) اطمینان حاصل شد. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد. نتایج آزمون آشکار ساخت که پرسشنامه مورد استفاده از دقت لازم و پایایی برخوردار بوده است. در ادامه، با هدف سنجش روایی پرسشنامه تحلیل عاملی اکتشافی به کار گرفته شد. در این روش نخست از این مسئله اطمینان حاصل شد که آیا تعداد داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب است یا خیر؟ به همین دلیل از شاخص KMO و آزمون بارتلت استفاده شد. مقدار شاخص KMO برابر 0/906 (بیش از 0/6) حاصل شد، بنابراین تعداد نمونه (تعداد پاسخ دهندگان) برای تحلیل عاملی کافی بوده است. همچنین مقدار sig آزمون بارتلت، برابر صفر (کمتر از 0/05) به دست آمد؛ که نشان داد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی مناسب است و فرض شناخته شده بودن ماتریس همبستگی، رد شد.در ادامه، در تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مؤلفه های اصلی و برای چرخش عامل ها از روش واریماکس با نرمال سازی کیسر بهره گرفته شد. ملاک تصمیم گیری برای بقا یا حذف سؤالات پرسشنامه از تحلیل عاملی، مقادیر اشتراک استخراجی آن ها بوده است. به علاوه، ملاک تصمیم گیری برای دسته بندی سؤالات، مقادیر ویژه بالاتراز یک و نمرات عاملی بالاتر از 0/4 در نظر گرفته شده است. در ادامه، با توجه به تحلیل های انجام شده، با حاصل شدن مقدار اشتراک استخراجی بیش از 0/5 برای همه سؤالات، لازم نیست هیچ یک از پرسش های پرسشنامه از تحلیل عاملی کنار گذاشته شود. به علاوه، با توجه به این تحلیل ها، 6 معیار با مقدار ویژه بالاتر از یک استخراج شد که همه سؤالات مربوط به مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده در این 6 معیار قرار گرفتند. همچنین با توجه به بارهای عاملی پرسش ها، هر یک از سؤالات بیشترین بار عاملی را در همان عاملی که از قبل معین شده بود، داشته اند. پس هر سؤال دقیقاً همان عاملی را اندازه گیری کرده که برای آن طراحی شده است، لذا پرسش های پرسشنامه از روایی لازم برخوردارند.به منظور بررسی اهمیت و رتبه معیارها و شاخص های مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده از آزمون فریدمن استفاده شد. مطابق نتایج حاصله، در میان معیارهای پژوهش ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی به ترتیب با وزن 3/71، 3/54، 3/48، 3/45، 3/42 و 3/40 از بیشترین و کمترین اهمیت برخوردارند. 33 شاخص پژوهش نیز به ترتیب وزن های متفاوتی را به خود اختصاص دادند.در آخرین بخش از یافته ها، به منظور بررسی میزان تأثیر شاخص های پژوهش بر یادگیری مادام العمر از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد شاخص های پژوهش بر یادگیری مادام العمر با ضریب مسیر 0/7 بر بعد اجتماعی، 0/51 بر بعد اقتصادی، 0/50 بر بعد فرهنگی و 0/44 بر بعد فردی مؤثر بوده است.نتیجه گیریشهرهای آموزش دهنده با تأکید بر مؤلفه اجتماعی فرهنگی نقش اساسی در فرایند آموزش دارند. این شهرها از طریق ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی، بستر مناسبی را برای توسعه فرایندهای یادگیری مادام العمر ارائه می دهند و موانع مربوط به محدودیت های زمانی و مکانی آموزش را کاهش می دهند و این امکان را فراهم می سازند که دسترسی همه افراد به یادگیری سهولت یابد. به علاوه، با غلبه بر چالش ها و تأکید بر پتانسیل ها، این شهرها به گروه های مختلفی از جامعه، شامل اقلیت ها، افراد محروم و سالمندان، فرصت های آموزشی را ارائه می دهند. این شهرها به عنوان مراکز فرصت های آموزشی، با ارتقای سطح دانش و آگاهی شهروندان، به توسعه جامعه کمک می کند. شاخص های مورد بررسی از مؤلفه اجتماعی فرهنگی شهر آموزش دهنده، به طور مستقیم بر ابعاد 4 گانه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فردی از یادگیری مادام العمر تأثیر دارند. این نتایج نشان می دهند اقدامات و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی که در جهت بهبود بستر یک شهر آموزش دهنده انجام می شود، می تواند به طور مستقیم به ارتقای فرایندهای یادگیری مادام العمر کمک کند.
۲.

بررسی کارکرد بادگیر یک طرفه در تهویه طبیعی مسکن روستایی استان یزد؛ مطالعه موردی: روستای بُندرآباد شهرستان اشکذر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندام اقلیمی بادگیر تهویه طبیعی مسکن روستایی CFD

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: امروزه تحقیق بر روی کارکرد بادگیرها به عنوان سامانه غیرفعال در پهنه گرم وخشک مسکن روستایی کشور جهت برقراری شرایط آسایش حرارتی بسیار حائز اهمیت است. بادگیرها به عنوان یک عنصر اقلیمی در ساخت وسازهای جدید جایگاه پیشین خود را از دست داده اند و بومیان مناطق گرم وخشک به جای این گونه اندام ها به سیستم های سرمایشی متداول نظیر کولر آبی و گازی روی آورده اند. یکی از مظاهر معماری بومی در کشورمان در پهنه گرم وخشک، استان یزد است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بادگیر یک طرفه در تأمین آسایش حرارتی از طریق تهویه طبیعی در مسکن روستایی این استان است. روش پژوهش: در این پژوهش، ابتدا به روش کیفی به صورت توصیفی تحلیلی و سپس با مطالعات میدانی از الگوی مسکن روستایی این پهنه (روستای بُندُرآباد) به بررسی روش های استفاده از باد در تهویه طبیعی این پهنه با استفاده از اندام اقلیمی بادگیر پرداخته شد. متغیر وابسته پژوهش آسایش حرارتی و متغیر مستقل سرعت باد است. در ادامه با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالاتی محاسباتی (CFD) به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شده است که در نهایت به بررسی تأثیر حالت های مختلف بادگیر یعنی وضع موجود، افزایش ارتفاع پایه بادگیر به میزان دو متر و کاهش ارتفاع پایه بادگیر (دو متر) منجر شد. یافته ها: مطالعات نشان می دهد عملکرد بادگیر در حالت وضع موجود که در ارتفاع چهارمتری از کف بام قرار دارد و باد به صورت عمود بر دهانه بادگیر وارد می شود بهترین عملکرد را دارد و در حالت ارتفاع بیشتر با وجود این که سرعت جریان باد در فضای مورد بررسی بیشتر است، اما سرعت جریان باد در محدوده ای است که ایجاد جریان های نامنظم در فضای مذکور (تابستان نشین) ایجاد می کند. با بررسی حالت دیگر (ارتفاع کمتر بادگیر) در بررسی شبیه سازی ها مشاهده گردید که با کم شدن ارتفاع، سرعت باد در فضای تابستان نشین کاهش می یابد و عملکرد مورد قبولی را ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایر اجزا در کالبد ساختمان در تکمیل فرآیند آسایش حرارتی مؤثر بوده و با حذف هر یک از آنها، فرآیند مذکور ناقص می ماند. نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد در این نوع مسکن از ایجاد روزنه های بزرگ در دیوار اتاق های تابستانی خودداری گردد و به جای آن از دهانه های کوچک استفاده شود که نقش تکمیلی در فرآیند تهویه طبیعی را فراهم می سازند؛ زیرا ایجاد دهانه های بزرگ باعث کاهش فشار منفی در اتاق مورد بررسی شده و فرآیند آسایش حرارتی را مختل می سازد.
۳.

تأثیر فقر شهری برالگوهای رفتاری شهروندان (نمونه موردی: محلّه شیرآباد زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقر شهری الگوهای رفتاری محله شیرآباد زاهدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۳۹
رشد شتابان شهرنشینی و شهرگرایی بالاخص در کشورهای در حال توسعه، یکی از پدیده های فراگیر اجتماعی در عصر حاضر به شمار می آید و نابرابری های اجتماعی، فقر، افزایش فساد و جرم و جنایت، بحران های زیست محیطی، اختلاف طبقاتی، نبود رفاه اجتماعی، مرگ و میر زودرس، بدمسکنی و بی مسکنی و اسکان غیر رسمی، از پیامدهای آن است. وجود این گونه نابرابری ها در شهرها و محله های محروم و حاشیه نشین، ازجمله محله شیر آیاد زاهدان، باعث ایجاد تضاد درجوامع و نهایتاً بروز رفتارهای خشونت آمیز می شود. از این رو؛ با بررسی فقر شهری و الگوهای رفتاری متأثر از آن، سعی در ترویج الگوهای رفتاری متجانس و باهویت شهروندان شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضع موجود فقر شهری و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری است. محدوده مورد مطالعه، محله شیرآباد زاهدان می باشد. پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و براساس راهبرد پیمایش انجام شده است. ابتدا ادبیات و مبانی موضوع بررسی شد تا معیارها احصاء شوند. سپس با مراجعه به جامعه خبرگانی (100 نفر)، این معیارها در قالب مؤلفه های 6 گانه نهایی شد. در گام بعدی، در میدان و به روش مشاهده و مصاحبه، وضع موجود این معیارها مورد سنجش قرارگرفت. براساس سنجش وضع موجود و تحلیل نتایج آزمون تی تک، میانگین امتیاز هر شش مؤلفه از مقدار متوسط (3) به طور معنی داری بیشتر بود. بنابراین گزاره های پژوهش مورد تأیید قرارگرفت. به این معنی که شناسایی 6 مؤلفه و 40 معیار به وجود آورنده فقر شهری، در شکل گیری مدل نهایی پژوهش، مورد پذیرش و تأیید کارشناسان و متخصصان قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ در بررسی نقش فقر شهری برالگوهای رفتاری شهروندان، مدل پیشنهادی می تواند بسیار کارآمد باشد. مؤلفه های فقر شهری که برالگوهای رفتاری تأثیرگذار هستند، براساس یافته های پژوهش شامل: مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی، زیرساخت و خدمات پایه و زیست محیطی می باشند.
۴.

تحلیل کیفیت کالبدی نماهای شهری باتأکیدبر معیارهای اجتماع بوم شناسانه بصری (مطالعه موردی: ساختمان های مسکونی محله ولنجک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوم شناسی بصری نمای شهری مسکونی نمای ساختمان تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۲
بوم شناسی شهری، به مطالعه شهر در قالب اکوسیستم متشکل از انسان و عوامل بیوفیزیکی و نحوه ارتباط آن ها در محیط های شهری می پردازد. بوم شناسی بصری نیز به بررسی محیط پیرامون انسان به عنوان عامل اکولوژیکی پرداخته و درجهت احساس خوشایندی و هماهنگی آن با مکانیسم های فیزیولوژیک بینایی به انسان کمک می کند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد کالبدی نما و میزان اثرگذاری معیارهای بوم شناسی بصری بر ارتقای کیفیت نماهای مسکونی شهر تهران می باشد. نوع روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و دارای رویکردی آمیخته است. در بخش کمی از روش طبقه بندی “QSORT”، اطلاعات از طریق برداشت میدانی و ابزار پرسش نامه در طیف لیکرت به دست آمد و نمودار کیفیت تصاویر از دیدگاه ناظرین با نرم افزار “SPSS”، ترسیم گردید. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 785/0 تأیید گردید. در تحلیل کیفی، نماهای منتخب بر اساس عناصر تشکیل دهنده و معیارهای بوم شناسی بصری و مکانیسم های سیستم بینایی، در جدول آنالیز شدند. یافته ها نشان می دهد، نما ها باتوجه به استانداردهای بینایی می توانند محیط های بصری آسایش بخش، یکنواخت و تهاجمی را شکل داده که درنتیجه، بر اساس محاسبات نمودار “Pie”، میزان فراوانی کیفیت بصری نماهای مسکونی در محدوده قلمرو پژوهش، 65% آسایش بخش، 15% یکنواخت و 20% تهاجمی می باشند. این مقاله می کوشد، از طریق تحلیل معیارهای بصری مطلوب در نمای ابنیه، برای ارتقاء بخشی کیفیت دید بصری شهروندان، راهکارهایی را جهت انطباق محیط مصنوع با بستر طبیعی ارائه نماید.
۵.

تدوین مدل مفهومی ارزیابی کیفی پوسته های ساختمانی با رویکرد زیست تقلیدی جهت بهبود اکولوژی شهری، مطالعه موردی: اقامتگاه بارین اسکی شمیرانات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوسته های ساختمانی رویکرد زیست تقلیدی اکولوژی شهری اقامتگاه بارین اسکی شمیرانات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۷
مطالعه حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی جهت استفاده از رویکرد زیست تقلیدی در طراحی پوسته های ساختمانی در راستای بهبود اکولوژی شهری انجام شده است. تحقیق از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز به کمک مطالعات کتابخانه ای و میدانی ساختمان هایی که با رویکرد زیست تقلیدی طراحی شده بودند تأمین گردید. برای این منظور ابتدا رویکرد زیست تقلیدی شناسایی شد سپس بیست نمونه از پوسته هایی که توسط معماران در سراسر دنیا با استفاده از این رویکرد طراحی شده بودند بررسی گردید و مؤلفه ها و معیارهای مرتبط استخراج گردیدند. پس از حذف معیارهای تکراری و تنظیم آن ها نظام وابستگی معیارها سنجیده شد و به کمک فرآیند تحلیل شبکه ای با نظر سنجی از بیست تن از نخبگان و متخصصان این حوزه میزان اهمیت هر معیار مشخص گردید و با کمک نرم افزار سوپر دسیژنز وزن دهی شد. سپس برای مؤلفه های عملکردی، کالبدی و شکلی معیارها و زیرمعیارهای مربوطه با توجه به میزان اهمیت آن ها مشخص گردید و مدل مفهومی ارزیابی کیفی پوسته های ساختمانی با رویکرد زیست تقلیدی تدوین شد. نوآوری این تحقیق بررسی رویکرد زیست تقلیدی در پوسته های اجرا شده ایرانی بوده که در این راستا با استفاده از مدل ارزیابی کیفی تدوین شده، ساختمان بارین اسکی در شمیرانات ارزیابی شد تا با توجه به نقاط قوت و ضعف آن طراحان ایرانی بتوانند تصمیمات موثرتری در طراحی پوسته های ساختمانی با توجه به رویکرد زیست تقلیدی که از رویکرد های نوین پایداریست، بگیرند.
۶.

مقایسه ای تحلیلی؛ بر چالش ها و فرصت های مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی شهری یزد و رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
مقدمه: شهر به عنوان موجودی زنده، امن ترین زیستگاه برای انسان به شمار می آید که ویژگی ها و مختصات آن از طریق انسان درک می شود. این درک باعث ایجاد رشته های احساسی متعددی میان انسان ها و مکان هایی که در آن ها زندگی می کنند یا از آن ها بازدید می کنند، می شود. دنیای امروز، دنیای تصاویر و تصورات است؛ تصورات و ادراک های دیداری و شنیداری که پیام های زیادی به ذهن مخاطبان ارسال می کند. برندسازی شهری به عنوان راهکاری برای شناخته شدن غنای معماری شهر و ارتقای تاریخ، کیفیت مکان، فرهنگ و سبک زندگی افراد در نظر گرفته می شود. این مفهوم در توسعه سیاست ها و خط مشی های شهری نیز نقش اساسی دارد، زیرا هم زمان به دنبال توسعه اقتصادی و به عنوان مجرایی برای هویت شهر عمل می کند. هر یک از شهرهای ایران با توجه به ظرفیت ها، امکانات و پتانسیل های خاص خود، شهرتی منحصربه فرد دارند که آن ها را از سایر شهرها متمایز می کند. این تمایز گاهی از طریق عناصر و بناهای شاخص و معمارانه در فضای شهری شکل می گیرد. شهرهایی که ویژگی های ممتاز ندارند، در تلاش هستند تا با بازسازی معماری، هویت خود را دوباره تعریف کنند. این مقاله به بررسی و مقایسه اصلی ترین مؤلفه های معماری مؤثر در برندسازی شهری میان شهرهای یزد و رشت می پردازد. بررسی این موضوع در حوزه معماری و شهرسازی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر بر آن است تا نخست با سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری در حوزه برندسازی شهری، میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها را در دو شهر یزد و رشت به عنوان نمونه از شهرهای ایران که به لحاظ اقلیم، فرهنگ و مقیاس متفاوت هستند بررسی کند. همچنین، این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های معماری چگونه در برندسازی دو شهر یزد و رشت تأثیرگذار است؟مواد و روش هادر این پژوهش محقق در صدد جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعاتی است که از طریق مشاهده و مصاحبه به دست می آید . در این راستا از دو رویکرد قیاسی و استقرایی بهره گرفته شده است، زیرا با توجه به سؤالات مطرح شده در پژوهش و اهداف نیاز بود تا مدل نظری و معیارهای استخراج شده از آن بررسی شود. آن بخش از پژوهش که از مفروضات قبلی درباره برندسازی شهری کمک می گیرد رویکرد قیاسی دارد. استدلال استقرایی در پژوهش در بخش مشاهدات است که فارغ از مطالعاتی که در گذشته انجام شده و با بررسی مستقیم معیارها بر نمونه های موردی است، این رویکرد در ارتباط با پارادایم تفسیرگرایی و توصیف کیفی است. روش پژوهش براساس هدف، کاربردی است و مبتنی بر رویکرد روش تحلیل محتوای کیفی است که محقق به دنبال پاسخ به این سؤال است که مؤلفه های معماری چگونه در برندسازی دو شهر یزد و رشت تأثیرگذار است. در راستای رسیدن به هدف، پرسشنامه پنج گانه مقیاس لیکرت برای مقایسه میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی بین دو شهر یزد و رشت طراحی شد، همچنین در انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شده است.یافته هاپایایی پرسشنامه طراحی شده در پژوهش در نرم افزار SPSS که ابزار تحلیل داده ها نیز بود از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد. از آنجا که در پرسشنامه میزان آلفای کرونباخ بیش از 0/7 به دست آمد، پایایی پرسشنامه ها تأیید می شود. با توجه به روند استراتژی برندسازی شهری و همچنین، جانمایی و تعریف جایگاه مؤلفه های معماری تأثیرگذار بر برندسازی شهری طبق پژوهش انجام شده هریک از ریزمؤلفه های تعریف شده در دو شهر نمونه یزد و رشت بررسی شد و نتایج پرسشنامه مورد بررسی توسط نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهد میان اثرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی دو شهر یزد و رشت در مقایسه مؤلفه هایی مانند رنگ، نمای شهری، بافت کهن شهری، تصویر شهری، مصالح و موقعیت مکانی و پدیده های اجتماعی فرهنگی بین دو شهر یزد و رشت تفاوت وجود دارد. در مقایسه میان دو مؤلفه اقلیم و سیاست گذاری شهری بین دو شهر یزد و رشت تفاوت چشمگیری وجود ندارد.نتیجه گیریامروزه، برندسازی شهری به یک روند جهانی تبدیل شده است که دولت ها به طور فعال آن را دنبال می کنند. شهرها در سرتاسر دنیا به دنبال ارتقای هویت و تصویر خود هستند. این ارتقا به عنوان یک برند، بر پایه این فرضیه استوار است که مردم قبلاً تصوری از آن شهر دارند. تصویر شهر در ذهن افراد از طریق پردازش ادراک و تصاویری که از آن دارند شکل می گیرد و در واقع، مردم تصاویری از شهرهای مورد علاقه خود را از پیش تصور کرده اند. برندسازی شهری نه تنها به ایجاد هویت های شهری کمک کرده، بلکه موجب الهام بخشی برای نوآوری های جدید نیز شده است. به همین دلیل، شهرهای قدیمی با فرهنگ مشخص و ویژگی های معماری قابل شناسایی، محبوب تر از شهرهایی هستند که این ویژگی ها را ندارند. برخی شهرها که فاقد ویژگی های منحصربه فرد هستند، می کوشند تا با بازسازی معماری خود و ایجاد هویت های جدید، موقعیت خود را در صحنه جهانی بهبود بخشند. داشتن برند شهری منحصربه فرد به معنای وجود یک یا چند نشانه است که به کمک آن ها می توان معنا و هویت جدیدی به مکان ها و فضاهای شهری بخشید. نتایج نشان می دهد بافت کهن شهری در یزد به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار شناخته شده و در رشت نیز بافت کهن شهری و نمای شهری از اهمیت بالایی برخوردارند، هرچند تأثیرگذاری این عوامل در یزد بیشتر از رشت است. این پژوهش همچنین به تحلیل سایر مؤلفه ها مانند مصالح، اقلیم، رنگ، موقعیت مکانی و پدیده های فرهنگی اجتماعی پرداخته و این نتیجه به دست آمد که مؤلفه فرهنگی اجتماعی در شهر رشت تأثیرگذارتر از شهر یزد است و این نشان می دهد که تفاوت اقلیم، فرهنگ و مقیاس در دو شهر مورد بررسی بر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های معماری مؤثر بر برندسازی شهری دو شهر یزد و رشت مؤثر است. بر اساس بررسی جامع ریزمؤلفه های معماری تأثیرگذار بر برندسازی شهری یزد و رشت، نتیجه گرفته شد که تمامی این مؤلفه ها در فرایند برندسازی شهری این دو شهر از طریق معماری نقش دارند، اما میزان تأثیرگذاری هر یک متفاوت است.
۷.

شناسایی مولفه های معماری موثر در برندسازی شهری (مطالعه موردی:شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر معماری برندسازی برندسازی شهری مولفه های معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: شهرها در حال تبدیل شدن به قهرمان بین مناطق جغرافیایی هستند. رقابت بین شهرها برای تثبیت اعتبار به عنوان بهترین انتخاب برای بازدیدکنندگان، سرمایه گذاران، کسب و کار در شهر، در حال تشدید است. بعضی شهرها ویژگی های منحصر به فردی دارند که سبب می شود تصویری مشخص از آنها در ذهن شکل بگیرد. این نوشتار با شناسایی اصلی ترین مولفه های معماری تاثیرگذار در برندسازی شهری شهر یزد و پس از آن مقایسه میزان تاثیرگذاری این مولفه ها باهم و اولویت بندی آنها به ترتیب اهمیت نگاشته شده است. روش: پژوهش با پرسشنامه ای که برای دو گروه، 1) گروهی 35 نفره از جامعه متخصصین 2) گروهی 110 نفره از افراد عادی تهیه شد، انجام شده است. در انتخاب نمونه گروه 1 از روش نمونه گیری گلوله برفی و برای انتخاب نمونه در گروه 2 از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. یافته ها: این تحقیق کاربردی و براساس ماهیت داده از نوع کیفی است. بررسی تمامی مولفه ها در دو جامعه آماری طبق آزمون spss انجام شد و تمامی مولفه ها بر برندسازی شهر یزد تاثیر قابل توجهی داشتند. میزان تاثیر گذاری مولفه ها بر برندسازی شهر یزد در دو جامعه آماری میان متخصصین معمار و شهرساز و بین افراد عادی از لحاظ الویت بندی تفاوت داشت. نتیجه گیری: در بین افراد عادی بافت معماری بیشترین تاثیر را بر برندسازی شهر یزد داشته و درمیان افراد متخصص نماد و نشانه ها مانند عناصری مثل بادگیر، ساباط و .... بیشترین تاثیر را در برندسازی شهر یزد داشته است.
۸.

ادراک تنانه از بازار ایرانی: تبیین مؤلفه های معماری بر اساس نظریات مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک تنانه جایگاه پیکره انسان پدیدارشناسی مرلوپونتی بازار ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۲
یکی از شاخصه های پدیدارشناسیمرلوپونتی، توجه به جایگاه بدن و نقش تن در جریان ادراک حسی جهان است. یک تصویر عکاسی شده، شاهدی غیرقابل اعتماد از کیفیت واقعی فضای معماری است، بنابراین بررسی نقش تن، فهم جایگاه انسان و تجربه وی از فضای معماری، گستره دید متفاوتی از درک فضا در اختیار او قرار می دهد. در معماری سنتی به ویژه بازارهای تاریخی، توجه عمیق به حضور انسان و ادراک وی در راسته های اصلی بازار و فضاهای پیرامونی شده است که با درگیرشدن حواس پنج گانه، درک متفاوتی از فضا نسبت به تصویر تهیه شده از آن فضا دارد. سؤال اصلی پژوهش در این است: مؤلفه های تأثیرگذار در ادراک تنانه با تاسی از نظریات مرلوپونتی در بازار ایرانی چیست؟ هدف از این پژوهش بررسی جایگاه انسان و نوع متفاوت ادراک در حضور انسان با تأکید بر نظریه"ادراک تنانه مرلوپونتی" است. این تحقیق در قالب پژوهش های کیفی است و روش تحقیق توصیفی تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است و ابزار گردآوری اطلاعات با ثبت مشاهدات و مصاحبه صورت پذیرفته است. در نتایج این پژوهش که با تأکید بر نظریه مرلوپونتی مبنی بر ادراک تنانه انجام گرفته است، مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور انسان و دید متفاوت وی مانند عمق، فاصله، حرکت در فضای معماری، پرسپکتیو دید، اتمسفر فضا، تغییر دید ناظر و پارالاکس حاصل شده است. یافته ها نشان می دهند که این مؤلفه ها در فضای بازار تاریخی به خوبی جلوه می کنند، توجه معماران گذشته به نقش انسان در فضا و درگیری ادراک وی با ایجاد حس حرکت، افق دید و عمق حرکتی، ریتم و تکرار در جداره ها و نوردهی، عمیقاً احساس می شود و نقش تعیین کننده ای در درک فضای معماری و تجربه زیسته انسان در بازار ایرانی دارند.
۹.

واکاوی مؤلفه های ریخت شناسی شهری تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی با بهره گیری از روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Urban morphology social damage physical vulnerability meta-analysis ریخت شناسی شهری آسیب اجتماعی آسیب پذیری کالبدی فراتحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۷
اهداف: توسعه مبتنی بر ریخت شناسی شهری با توجه به چالش های اجتماعی همچون مهاجرت و تغییر بافت انسانی شهرها و ایجاد سکونت گاه های حاشیه ای غیررسمی، ناامن و ناایمن، تأثیر بسزایی بر آسیب پذیری اجتماعی جوامع شهری دارد. این امر در کشور ما که امواج توسعه را با بازه زمانی قابل توجهی نسبت به کشورهای توسعه یافته، تجربه می کند، مسائل پیچیده تری را ایجاد می کند. از این رو، درونی سازی یا بومی سازی عاملیت توسعه براساس مشخصه های منحصربه فرد تمدنی- فرهنگی یکی از دغدغه ها و چالش های پیش روی برنامه ریزان شهری در سیاست گذاری های در ایران است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج و واکاوی آن دسته از عوامل ریخت شناسی شهری در مطالعات بومی است که بر آسیب پذیری اجتماعی مؤثر ارزیابی شده اند تا بتوان به تعریف روشنی از ابعاد، مؤلفه ها و عناصر هر یک از آن ها رسید.  روش ها: این پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد کمی، به روش فراتحلیل، به استخراج معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار ریخت شناسی شهری بر آسیب پذیری اجتماعی پرداخته شده است تا بتوان از این فرآیند، به خط مشی دقیق تر به برنامه ریزی شهری نائل شد.  یافته ها: تحلیل یافته ها می رساند که ریخت شناسی شهری متأثر از چهار گانه اقتصاد شهری، مدیریت حمل ونقل و آماد شهری، سیاست های کلان توسعه افقی و عمودی شهر و پارادایم شهرنشینی است و آسیب اجتماعی ناشی از ریخت شهری متأثر از مدیریت کاربری اراضی، هندسه معابر، نوع بافت از حیث فرسودگی، هندسه توده پر و خالی و ایجاد لامکان ها، شفافیت و خوانایی بافت شهری، سرزندگی، حضورپذیری و نورپردازی معابر در شب، میزان تحقق عدالت فضایی برای همه اقشار جامعه و ایمنی در فضای شهری به هنگام مخاطرات طبیعی مانند سیل و زلزله است. نتیجه گیری: عمده ترین رویکردها به مطالعات ابعاد و مؤلفه های ریخت شناسی شهری عبارت از رویکردهای کالبدی- فیزیکی، بومی- اقلیمی، ادراک محیط و علوم رفتاری، تاریخی و جغرافیایی، اقتصادی- سیاسی، علوم اجتماعی، علوم انسانی و زمینه ای- فرهنگی است. ابعاد ریخت شناسی شهری در دو بعد بافت و توده و حرکت میان ساختمان ها یعنی معابر دسته بندی می شود. ذیل بعد بافت و توده می توان شاخصه هایی اعم از گونه های ساختمانی، بلوک ها و چیدمان توده ها و ذیل بعد حرکت میان ساختمان ها می توان شاخصه های هندسه و ساختار معابر و پراکنش دسترسی ها را بازشناسی کرد.
۱۰.

الهام گرفتن از اسفنج برای بهره گیری در ساختمان پر بازده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسفنج الهام گرفتن از طبیعت بهره وری مصرف انرژی بایومیمیکری ساختمان پربازده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
اهداف: مصرف روز افزون انرژی در ساختمان و استفاده از مصالح ساختمانی با افزایش میزان ساخت و ساز، موجب تخریب محیط زیست و مصرف بیش از حد سوخت های فسیلی می شود. طبیعت در طی قرن ها فرآیند تکاملی خود را طی کرده و به بهینه ترین فرم و ساختار و مواد تشکیل دهنده خود رسیده است. هدف بایومیمیکری الهام گرفتن از طبیعت برای افزایش بازده با کمک راه حل های پایدار می باشد. هدف از انجام پژوهش بررسی و شناسایی قابلیت های اسفنج سیلیسی در راستای کاربرد در اجزای مختلف ساختمان برای دستیابی به بهینه ترین گزینه های ممکن می باشد. روش ها: جمع آوری اطلاعات اولیه به طریق کتابخانه ای و با استفاده از مقالات مجلات معتبر و به روز علمی بوده و روش تحقیق پژوهش بصورت توصیفی-تحلیلی است. مفاهیم نظری از روش توصیفی بیان شده و به تجزیه تحلیل کیفی محتوا پرداخته شده است. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش امکان الهام از اسفنج سیلیسی با ویژگی های خاصش در سطوح مختلف بایومیمیکری را برای اجزای مختلف ساختمان فراهم کرده و طراحی و ایده پردازی از فرم، ساختار، فرآیند و عملکرد اسفنج در حالتی بهینه در راستای ساختمان بایونیک امکان پذیر می کند. نتیجه گیری: با تحلیل فرم، عملکرد، ساختار، فرآیند و نحوه تعامل اسفنج با محیط اطرافش که در طی قرن ها در اعماق دریا به بهینه ترین فرم و ساختار خود در تعامل با محیط اطرافش رسیده، می توان به ایده ای در راستای پایداری و همگامی بیشتر با محیط زیست، مصرف حداقل انرژی در ساختمان و داشتن اجزای بهینه دست یافت. واژه های کلیدی: اسفنج ، الهام گرفتن از طبیعت، بهره وری مصرف انرژی، بایومیمیکری، ساختمان پربازده
۱۱.

بررسی تأثیر اندام اقلیمی کُلَک در تهویه طبیعی مسکن روستایی استان سیستان و بلوچستان؛ مطالعه موردی: روستای قلعه نو شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندام اقلیمی کلک تهویه طبیعی مسکن روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۵
مصرف زیاد انرژی در بخش ساخت و ساز در دنیای امروز باعث شده است که در کنار ضایعات عظیم منابع طبیعی تجدیدناپذیر، مشکلات محیط زیستی عدیده ای ایجاد شود. در این میان، معماری بومی توانسته است خود را با اقلیم سازگار کند. یکی از مناطق بومی کشورمان استان سیستان و بلوچستان است که یکی از مظاهر مسکن بومی این استان در مسکن روستایی آن یافت می شود و نمونه بی نظیر آن بهره گیری از سامانه های غیرفعال خورشیدی در بخش تهویه طبیعی است؛ بنابراین بازشناسی اندام های اقلیمی مسکن روستایی کشورمان که در پاسخ به نیازهای آسایش حرارتی ساکنین بوده است یکی از راهکارهای پاسخ به نگرش های جدید ساخت مسکن در روش های جدید ساخت است. در این نوع ساختمان ها تهویه طبیعی، انرژی کمتری مصرف می کند و آلودگی کمتری در قیاس با روش های جدید سرمایش دارد. یکی از اندام های اقلیمی مسکن روستایی این پهنه، کُلَک است که یک نوع بادگیر بومی مناطق زابل است. هدف این مقاله بررسی تأثیر این نوع بادگیر در تأمین آسایش حرارتی مسکن روستایی از طریق تهویه طبیعی است. در این مقاله در ابتدا با استفاده از روش پژوهش کیفی به صورت توصیفی - تحلیلی و سپس با بهره گیری از برداشت میدانی از الگوی مسکن روستایی روستای قلعه نو به بررسی روش های استفاده از باد در تهویه طبیعی مسکن روستایی این پهنه با استفاده از اندام اقلیمی کُلَک پرداخته شد. متغیر وابسته پژوهش، آسایش حرارتی و متغیر مستقل سرعت باد است. در ادامه با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالاتی محاسباتی (CFD) ، به تحلیل رابطه بین متغیرها پرداخته شد که درنهایت به بررسی تأثیر حالت های مختلف، یعنی وضع موجود (برداشت شده)، فرض وزش باد عمود بر دهانه کُلَک، فرض تهویه بدون بهره گیری از این اندام و رفتار باد در حالت کُلَک با ارتفاع بیشتر در فرایند بهینه سازی منجر شد. مطالعات نشان داد، عملکرد این نوع بادگیر در حالت وضع موجود بهترین عملکرد را دارد و نیز با بررسی شبیه سازی ها مشخص شد باید نکاتی از قبیل: محل قرار دادن پنجره ها و دریچه های مکش موردتوجه قرار گیرد.
۱۲.

اولویت بندی ارزش کریدورهای اکولوژی منظر شهری بر اساس مدل جاذبه (مطالعه موردی: شمال شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه اکولوژیک شهری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) منظر اکولوژیک شهری مدل پیوستگی منظر شهری تئوری گراف مدل جاذبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۴
امروزه افزایش فعالیت انسانی دنیا را به سمت شهرنشینی سوق داده که این امر باعث بروز اختلال های ساختاری ازجمله تکه تکه شدن سرزمین و اراضی طبیعی شده است. عدم یکپارچگی و پیوستگی منظر اکولوژیک شهری و فقدان کریدورهای مرتبط بین زیستگاه های پراکنده در اکوسیستم شهری، خدمات اکوسیستمی را مختل نموده. با احیای کریدورهای سبز شهری و اتصال بقایای جداشده لکه های سبز شهری می توان زمینه پایداری توسعه را در جهت حفظ تنوع زیستی فراهم نمود. هدف این مقاله سنجش پیوستگی منظر اکولوژیک در پهنه شمال شرق تهران و ارائه کریدورهای بالقوه پیشنهادی با استفاده از تئوری گراف است. این تئوری روش جدیدی را برای کمّی سازی و پایش ساختار شبکه منظر اکولوژیک شهری ارائه می دهد. در همین راستا ابتدا سابقه کاربرد این تئوری در مطالعات پیشین اکولوژیک، روش ها، نرم افزارها و سنجه های مختلف جهت مدل سازی و سنجش شبکه بررسی شده اند. سپس با معرفی مدل بهبودیافته جاذبه در نرم افزار GIS و با استفاده از لایه های هزینه، مقاومت و لکه های اصلی به یک شیپ فایل چندنقطه ای که موقعیت کریدور ها و همچنین تعاملات آن ها را ارائه می دهد، دست می یابیم. در مطالعه موردی ما درمجموع ۱53 کریدور پیشنهاد شد که عمدتاً از میان زمین های بایر، فضاهای سبز عمومی، شبکه های جاده ای و حریم درختان عبور می کند. این کریدورها ابتدا رتبه بندی و اولویت بندی سپس شبیه سازی و درنهایت در چهار گروه طبقه بندی می شوند. خروجی مدل جاذبه که مشتمل بر کریدورهای پیشنهادی و اولویت بندی کریدورهای بین دو جفت گره است؛ به عنوان نقشه راه برنامه ریزان و طراحان شهری برای سناریو بندی چند کاربردی و ترکیبی از اولویت های مختلف، مورداستفاده قرار می گیرد تا به بهترین و کاربردی ترین پیشنهاد اجرایی با کمترین هزینه برسد.
۱۳.

Factors Effecting the Preservation of Indigenous Housing Values and the Regional Texture of Sistan in Line with the Revitalization of Rural Settlements(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Indigenous values Housing rural settlements Traditional and indigenous pattern Sistan

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۲
Purpose- Nowadays, with the disappearance of traditionalism in rural housing design, constructions that deviate from the traditional and indigenous housing patterns are noticeable, and as a result, native values and traditions in rural housing have been disregarded. On the other hand, rural housing is the most humanistic subject of architecture and provides for the diverse needs of local residents. Therefore, this research was conducted with the aim of examining the effective factors in preserving the values of endemic housing and regional texture in Sistan towards revitalizing rural settlements.Design/ Methodology/ Approach- The qualitative-quantitative research method was used in the present study. The statistical population consisted of two parts: the first part included experts and graduates in architecture who were selected as a sample size of 20 people based on purposive sampling. The second part consisted of the villagers of Qaleh now, Deh Arbab, and Deh now Piran. Background field method, Delphi method, FARAS + FKOPRAS models were used to analyze data in both qualitative and quantitative sections.Finding- the results of background theory showed that from the perspective of experts, some factors such as preserving rural landscape, principles of protecting native housing values towards development with a focus on indigenous culture, interaction in preservation and revitalization of regional fabric and rural indigenous housing as well as cultural tourism in villages were identified as effective factors in preserving endemic rural housing values. Also, Delphi results showed that Kendall’s coefficient for concepts and meaningful units obtained from expert interviews did not differ significantly. In this regard, fuzzy model results showed that developing an ideal pattern for indigenous housing in Sistan with a weight of 70/72; principles of protecting native housing values towards development with a focus on indigenous culture with a weight of 66/72; integrated and cohesive management with a weight of 59/72, received the highest and lowest importance in preserving indigenous rural housing values in Sistan respectively.
۱۴.

ارزیابی و اولویت سنجی عوامل ریخت شناسی شهری تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی در بافت تاریخی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریخت شناسی شهری آسیب پذیری اجتماعی بافت تاریخی کرمان هویت و بافت شهری مخاطرات طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۲۵۶
ریخت شناسی شهر بر تداوم فرم و ساختار کالبدی آن متمرکز است و ضمن آنکه تحت تأثیر فرهنگ، جامعه و فعالیت های ساکنان طی زمان قرار دارد، تأثیر بسزایی بر شهروندان و جامعه محلی ساکن در هر بافت شهری دارد. ریخت شناسی شهری یکی از اصلی ترین عوامل در کنترل فرم شهری است و تحلیل الگوهای آن مبنای برنامه ریزی توسعه محیط شهری قرار می گیرد و ازاین رو، بر آسیب پذیری اجتماعی تأثیر مستقیم دارد. کرمان به عنوان یکی از شهرهای قدیمی ایران که دارای هویت تاریخی خاص خود است، از آسیب های توسعه صنعتی و مدرن، مصون نمانده است و مانند بسیاری دیگر از شهرهای تاریخی ایران، توسعه بی توجه به زمینه را تجربه می کند. هدف از این مطالعه بسط و شرح دقیق عوامل ریخت شناسی کالبدی-فیزیکی و احصای مؤلفه های تأثیرگذار بر آسیب پذیری های اجتماعی در بافت قدیمی کرمان و اولویت بندی سهم هر یک از آن ها و دسته بندی متغیرهای سازنده ذیل هر یک از عوامل است. در این مطالعه منطق استدلال، استنتاجی است. پس از استخراج عوامل و مؤلفه های مؤثر بر آسیب پذیری های اجتماعی در بافت های تاریخی شهری از مطالعات کتابخانه ای، داده های حاصل از پژوهش های میدانی مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است و ارزیابی، دسته بندی و تحلیل عوامل همگرا از طریق داده های گردآوری شده از تنظیم و توزیع پرسشنامه انجام شده است. نهایتاً داده ها با آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل شده است. محدوده پژوهش در هسته مرکزی بافت تاریخی کرمان است. یافته های حاصل از مطالعه ۳۶ متغیر در این بافت نشان می دهد این متغیرها شش عامل اصلی را نمایندگی می کنند که به ترتیب بر اساس اولویت تأثیرگذاری بر آسیب های اجتماعی در بافت تاریخی کرمان عبارت اند: شرایط فیزیکی و کالبدی محله با تأکید بر حفظ هویت تاریخی بافت، آسیب پذیری بالای بافت تاریخی کرمان در برابر مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی مانند زلزله و آتش سوزی، بروز نابرابری ها و بی عدالتی اجتماعی در این منطقه از دیدگاه مردم، تظاهر تغییر بافت اجتماعی ناشی از ساخت وسازهای جدید و تغییر الگوهای رفتاری و سبک زندگی در بافت، وقوع جرم در موقعیت های جدید شهری که اخیراً در بافت احداث شده است و نهایتاً عامل فرسودگی، آلودگی و زندگی غیررسمی که ممکن است بر اثر مداخلات جدید در بافت تاریخی به عنوان یک تهدید ایجاد شود.
۱۵.

تبیین محرک های مؤثر بر وضعیت شکنندگی کلان شهرها با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر شکننده شکنندگی کلان شهر تهران تحلیل ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۶
شهرها مانند هر سیستم پیچیده ای، اگر مدیریت درست نداشته باشند، شکسته می شوند؛ بنابراین درک شرایط شکنندگی برای احصای استراتژی های مؤثر در پاسخ ها، بسیار مهم است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ساختاری به تبیین عوامل شکنندگی در کلان شهر تهران می پردازد. همچنین پژوهش حاضر تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل مؤثر در شکنندگی شهر تهران کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس بر اساس تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی استخراج گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهرسازی بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. ابتدا بر پایه ادبیات نظری، 91 محرک به عنوان شاخص های اولیه شکنندگی شهری استخراج شدند، سپس بر اساس نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه 51 محرک که درصد اجماع کمتری داشتند حذف و 40 محرک باقی ماند. در گام بعدی پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. در این تحلیل میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم محرک ها بر یکدیگر و بر روند شکنندگی شهر تهران مشخص شد. نتایج نشان دهنده آن است که از بین 40 محرک اولیه تأثیرگذار، تعداد 20 محرک در شکنندگی کلان شهر تهران نقش کلیدی دارند. این محرک ها عبارتند از: رشد سریع شهرنشینی؛ فقر متمرکز؛ فساد مالی گسترده؛ نابرابری اجتماعی و جنسیتی؛ درصد بیکاری؛ بی ثباتی سیاسی؛ بیماری های همه گیر؛ سکونتگاه های غیر رسمی؛ خشونت شهری؛ امنیت اقتصادی؛ میزان مشارکت مردم؛ کمبود خدمات شهری اساسی؛ قرارگرفتن در معرض بلایای طبیعی؛ میزان امنیت اجتماعی؛ نابرابری درآمد؛ توزیع نامناسب ظرفیت های امنیتی-توسعه ای؛ تحریم ها؛ شوک های اقتصادی جهانی؛ ناامنی واقعی؛ شوک های ناگهانی قیمت.
۱۶.

خوانش الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه های مسکونی شهر تهران، پژوهش موردی: فاز یک شهرک اکباتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن فضاهای بینابین بیوفیلیک مسکونی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۱
مطالعه حاضر کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، الزامات مؤثر بر طراحی معماری بیوفیلیک فضاهای بینابین شهری در فاز یک شهرک اکباتان تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. نمونه های آماری 20 نفر از خبرگان و متخصصان شهری بودند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. 55 پیشران اولیه در 6 دسته احصاء و شناسایی شده با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شد. طبق نتایج الگوی کلی پراکندگی الزامات مورد مطالعه، از نظر تحلیل اثرات متقابل بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است که در آن الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک از نظر اثرگذاری و اثرپذیری، حالت پیچیده و بینابین دارد و تمرکز الزامات بیش تر در خوشه عوامل مستقل است. الگوهای کلی، ترکیب اجزا و زیستگاه و اکوسیستم ها به ترتیب با کسب میزان تأثیرگذاری مستقیم 311، 296 و 278 در جایگاه اول تا سوم قرار گرفته اند و به عنوان کلیدی ترین الزامات طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران انتخاب شدند. الگوهای کلی، ترکیب اجزا، زیستگاه ها و اکوسیستم ها، الهام از طبیعت، اتصال جغرافیایی به محل، اتصال اکولوژیکی به محل، فرم ساختمان، فضا به عنوان شکل و فرم، عامل هماهنگی شکل و فرم فضایی، نور طبیعی، تعریف کننده فضاهای داخلی و خارج، نور و سایه و رشد و اثربخشی به عنوان 13 الزام کلیدی برای طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموع مسکونی فاز 1 اکباتان انتخاب شدند. نیروهای کلیدی از نظر عملکرد سیستمی در محیط سیستم طراحی، نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، به عنوان الزامات باثبات، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند؛ الزامات کلیدی اثرگذار ورودی سیستم طراحی فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه مسکونی فاز 1 شهرک اکباتان تهران محسوب می شوند.
۱۷.

بررسی تأثیر ابعاد کالبدی، کارکردی و ادراکی مؤلفه امنیت بر میزان حضورپذیریِ دانشجویان؛ به منظور افزایش عدالت فضایی (مورد مطالعاتی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی امنیت فضای باز پردیس های دانشگاهی حضورپذیری دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
ایجاد عدالت فضایی در فضاهای عمومی، همواره یکی از بزرگ ترین چالش های مدیران، برنامه ریزان و معماران است. بنا بر رویکرد توزیعیِ عدالت فضایی، فضاها باید به گونه ای طراحی شوند که پاسخگوی نیازها و ترجیحات متفاوتِ گروه های مختلف باشند. یکی از این نیازها و تفاوت ها در دو جنس، تفاوت آن ها در احساس امنیتِ آن هاست. ازآنجاکه اغلب فضاهای عمومی، عمدتاً توسط مردان و بر اساس استانداردهای فضایی مطابق با جنسیت و نیاز مردان، طراحی، برنامه ریزی و ساخته می شوند. هدف این تحقیق، ایجاد فرصت برابرِ حضور برای دانشجویانِ دختر و پسر در فضای باز پردیس های دانشگاهی از طریق تبیین معیارها و شاخص های مؤلفه امنیت در قالب یک مدل مفهومی و همچنین، بررسی تأثیر مؤلفه امنیت بر میزان حضور دانشجویان است. رویکرد این پژوهش، ترکیبی (آمیخته) است و روش آن در قسمت کیفی؛ تحلیل محتوا و در قسمت کمّی؛ پیمایشی است و ازلحاظ هدف؛ کاربردی می باشد. پس از تبیین مدل مفهومی، برای پاسخ به سؤالات بخش کمّیِ تحقیق و گردآوری داده ها، از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که معیارها و شاخص های مؤلفه «امنیت» مؤثر بر حضورپذیری دانشجویان، متشکل از ابعاد سازنده فضاهای باز عمومی و در سه بُعد کالبدی: «امنیت فیزیکی» و «دسترسی فیزیکی»؛ کارکردی: «تفکیک فضایی» و «کنترل قلمرو» و ادراکی: «خوانایی» و «نظم بصری» است و پس از تجزیه و تحلیل داده ها و تأیید مدل مفهومیِ پیشنهادی، مشخص گشت که همه معیارهای مؤلفه امنیت (به عنوان متغیر پیش بین) به جز رؤیت پذیریِ فضا، پیش بینی کننده حضورپذیری (به عنوان متغیر ملاک) هستند و با بررسی ضرایب استاندارد، مشخص شد که معیارهایِ امنیت فیزیکی (31/0) و خوانایی (31/0)؛ بیشترین پیش بینی کننده حضورپذیری هستند. بعدازآن به ترتیب، کنترل قلمرو (25/0)، نظم بصری (23/0)، تفکیک فضایی (15/0) و دسترسی فیزیکی (09/0) قرار دارد و آنچه در بین زنان و مردان در رابطه با معیار های امنیت برای حضورپذیری اهمیت بیشتری دارد، به ترتیب بر اساس اندازه اثر شامل: خوانایی (23/0)، نظم بصری (23/0)، امنیت فیزیکی (18/0)، کنترل قلمرو (15/0)، تفکیک فضایی (12/0)، رؤیت پذیری (06/0) و دسترسی فیزیکی (05/0) می شود. لذا پاسخ محیط به نیازهای متفاوت زنان و مردان در احساس امنیت، به حضور بیشتر آن ها در فضا می انجامد.
۱۸.

تأثیر شهرهای دانش بنیان بر توسعه منطقه ای (نمونه موردی شهر پردیس)

کلیدواژه‌ها: توسعه منطقه ای شهر دانش بنیان شهر پردیس مدل سلسله مراتبی AHP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۲
برای کشور ایران که قصد دارد به کشوری توسعه یافته تبدیل شود، یکی از عناصر کلیدی دستیابی به توسعه یافتگی، توجه به رویکرد دانش بنیان در تمام زمینه های علمی و تکنولوژی در جامعه است. از جمله این موارد ایجاد و توسعه شهرهای دانش بنیان هستند که امروزه در جهان مطرح شده و دارای اقتصاد مبتنی بر دانش و شهرهای پایداری هستند. شهر پردیس به دلیل قرار گیری در 17کیلومتری شرق کلان شهر تهران، برخورداری از شبکه ارتباطی بزرگراهی، برخورداری از قابلیتهای گردشگری ، موقعیت خاص طبیعی، مراکز آموزش عالی همچون دانشگاه آزاد و از همه مهمتر پارک علم و فناوری ، شرایط لازم برای جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی و به خصوص طبقه خلاق شهری را دارا بوده و پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یک شهر دانش بنیان را دارا میباشد. هدف در این پژوهش تدوین مبانی نظری مستدل و مستحکم در رابطه با تأثیر شهرهای دانش بنیان بر توسعه منطقه ای و شناسایی معیارها و شاخص های شهر دانش بنیان در شهر پردیس میباشد، که با تحلیل نتایج پرسش نامه با روش طیف لیکرت و آزمون مطلوبیت از 60 نفر از افراد براساس نمونه گیری هدفمند مطابق با جامعه آماری صورت میگیرد. در ادامه با بررسی وضع موجود و شناخت قابلیتها و تنگناهای شهر پردیس به بررسی اینکه ،آیا این شهر قابلیت تبدیل به یک شهر دانش بنیان را دارا بوده ، میپردازیم و معیارها و شاخهای لازم برای این تبدیل را در شش بعد اجتماعی ،اقتصادی، مدیریتی ، ادراکی و سازمان فضایی وزیر ساخت شهری را از طریق مدل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی قرار میدهیم . نتایح پژوهش نشان میدهد ، معیار اقتصادی در رتبه اول ، زیرساخت شهری در رتبه دوم و مدیریتی در رتبه سوم از نظر اهمیت در راستای ایجاد شهر دانش بنیان و توسعه منطقه ای در شهر پردیس قرار میگیرد.
۱۹.

مفهوم کاربردی ساختمان هوشمند سبز (مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختمان سبز کاهش آلودگی محیط زیست صرفه جویی انرژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
پیشینه و هدف: رویکردهای پایدار و سبز در معماری به دلیل اهمیت دستیابی به اهداف کاهش ردپای کربن و سازگاری با پیامدهای گرمایش جهانی در حال گسترش اند. در این راستا، طراحی و ساخت ساختمان هوشمند سبز به عنوان مدلی کارا از نظر مصرف انرژی و پاسخگویی به نیاز ساکنان مورد توجه قرار گرفته است. ساختمان های سبز هوشمند از اینترنت اشیاء و فناوری اطلاعات و ارتباطات سبز بهره می برند و علاوه بر مدیریت مناسب انرژی، آب و پسماند، بر سلامت و کیفیت محیط داخلی اثرگذارند ولی هزینه سرمایه گذاری و قیمت فروش بالاتر محدویتی برای توسعه این ساختمان ها است. نوآوری  پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر کاربردی سازی مفاهیم ساختمان هوشمند سبز است که با شاخص هایی مانند فناوری، صرفه جویی در انرژی و ایجاد محیط زیست سالم و پاک مورد بررسی قرار گرفته است.  از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت اجرای مفهوم ساختمان هوشمند سبز از نظر ذی نفعان طرح در ایران، به تحلیل دیدگاه ساکنان و خریداران مسکن می پردازد. مواد و روش :پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن تحلیلی- توصیفی بر اساس ابزار کتابخانه ای- اسنادی و مطالعات میدانی و پرسشنامه ای است. پرسشنامه با 39 سؤال در چهار بعد شامل مزایای ساختمان هوشمند سبز، عوامل مؤثر بر تمایل خریداران، برآورد هزینه لازم برای ساخت و عوامل مؤثر بر اجرای مفهوم سبز هوشمند در ساخت و ساز طرح شد. سپس عوامل احتمالی مؤثر در اجرای موفقیت آمیز معیارهای ساختمان سبز در سه دسته رهبری و مسئولیت پذیری، اصول و فنون و بازخورد و ایجاد اعتماد عمومی طبقه بندی شد. پژوهش با تمرکز بر منطقه یک تهران در شمالی ترین نقطه شهر انجام شد به طوری که خانوارهای ساکن با توانایی خرید یک واحد مسکونی سبز با ارزش افزوده ای معادل 31 -10 درصد نسبت به واحد های مسکونی معمولی جامعه آماری هدف را تشکیل دادند. در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه بین 30 نفر توزیع و با تحلیل داده ها، اندازه نمونه به دست آمد. پس از گردآوری داده ها، تمامی تحلیل های پرسشنامه ای و آماری با کمک نرم افزار SPSS  انجام گرفت.یافته ها و بحث:نتایج بررسی 62 پاسخ به پرسشنامه نشان می دهد از میان مزایای ساختمان سبز هوشمند، به ترتیب بهره وری انرژی، بهره وری مواد و بهره وری زمین از اهمیت بیشتری برخوردارند. اکثر پاسخ دهندگان بر این باورند که ساختمان های هوشمند سبز به صرفه جویی در هزینه های نگهداری و در نتیجه کاهش تقاضای انرژی برای روشنایی، گرمایش و تهویه مطبوع می انجامند. مشوق های اقتصادی در اولویت اقدامات سیاست گذاری قرار دارد و اعطای تخفیف مالیاتی به خریداران مسکن سبز بر تمایل خریداران مؤثر است. مؤلفه های برچسب گذاری ساختمان ها و پرداخت وام های یارانه ای و کمک های بلاعوض در جایگاه های بعدی قرار دارند. همچنین، نیمی از پاسخگویان ارزش افزوده لازم برای ساخت یک خانه یا آپارتمان دارای رتبه بندی سبز در مقایسه با ساخت یک خانه یا آپارتمان معمولی مشابه را بیش از 30% برآورد کرده اند که مشابه با مطالعات پیشین است. تمایل خریداران برای پرداخت اضافه بها با بالا رفتن میزان درآمد بیشتر می شود و 3/40% از پاسخگویان حاضرند مبلغ بیشتری برای خرید یک خانه یا آپارتمان جدید به عنوان ساختمان هوشمند سبز بپردازند.نتیجه گیری:برای افزایش تمایل خریداران برای پرداخت اضافه بها، لازم است قیمت ساختمان سبز تا حدودی تعدیل شود. ایجاد بستر مناسب برای افزایش آگاهی در مورد مفهوم ساختمان سبز برای عموم مردم می تواند به کاربران و مصرف کنندگان در اتخاذ تصمیم درست کمک کند. اولویت های کنونی ساختمان سبز به اثرات محیط زیستی آن بازمی گردد. در عین حال لازم است مزایای بالقوه اقتصادی و انسانی آن را که از نکات کلیدی برای موفقیت ساختمان سبز در آینده است مد نظر قرار داد. لازمه ی اجرای موفقیت آمیز برنامه ساختمان سبز هوشمند تعریف چشم انداز و دستورالعمل های تکنولوژیکی، تهیه نقشه راه، و سپس اولویت بندی و به جریان انداختن پروژه های ساخت و بازسازی با هدف پایداری است.
۲۰.

تحلیل الگوهای رفتاری-ادارکی در فضاهای شهری منطقه پنج تهران به کمک روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چیدمان فضا الگوهای رفتاری - ادراکی منطقه پنج تهران فضاهای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۰
فضاهای شهری بخش هایی از بافت شهری هستند که عموم مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند و بستری برای فعالیت های انسان و برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شود. استفاده گسترده از فضا برای فعالیت های اجتماعی نشان دهنده موفقیت فضاهای شهری است. الگوهای استفاده از فضا از جمله الگوهای مکث و حرکت کاربران از عوامل تعیین کننده کارایی این فضاها هستند. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش با هدف تحلیل الگوهای ادارکی- رفتاری کاربران در فضاهای عمومی منطقه پنج تهران با استفاده از روش چیدمان فضا انجام گرفت و جهت نیل به این هدف از نرم افزار Depth mapاستفاده شد. برای این منظور، مجموعه تحلیل های اهمیت ساختار و هم پیوندی در سطح منطقه پنج صورت گرفت و سه مولفه اتصال، یکپاچگی، عمق و میزان ارتباط آنها باهم باتوجه به مقیاس محدوده بررسی قرار گرفت. باتوجه به ساختار نسبتا شطرنجی محدوده مطالعاتی، معابر اصلی که نقش شریانی دارند، بیشترین پتانسیل را از جهت کیفیت اتصالی فضاها را دارا بودند. کمترین مقدار هم مربوط به مجموعه های مسکونی غرب منطقه بود. بیشترین میزان هم پیوندی مربوط به مرکز منطقه به سمت جنوب منطقه بود. بخش های غربی و شمالی منطقه عمق فضایی بیشتری داشتند. توپوگرافی مناطق شمالی بر فرم دسترسی ها تاثیر گذاشته و عمق فضایی بیشتر این نواحی را نسبت به مناطق جنوب منطقه سبب شده است. از دیگر نتایج این پژوهش، ارتباط نسبتا منطقی بین دو شاخص هم پیوندی و اتصال شاخص و درنتیجه میزان قابلیت ادراک این شاخص ها است (16/0=R2). یعنی عموماً با افزایش اتصال، هم پیوندی فضاهای منطقه پنج افزایش می یابد. بنابراین تحلیل همزمان این دو شاخص در فضاهای موردنظر منطقه 5 بیشترین قرابت را با تحلیل کیفیت های تأثیرگذار بر فضاهای عمومی دارند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان