مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
شبکه اجتماعی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت جنبه های دسترسی آزاد مورد توجه کاربران شبکه اجتماعی «توییتر» و تحلیل عقاید آنان در این باره انجام شد. نمونه ای از توییت های انگلیسی درباره دسترسی آزاد شناسایی و به روش تحلیل محتوای کمی با رویکرد تحلیل عقاید مطالعه شد. بدین منظور، نخست جنبه های مختلف دسترسی آزاد با مرور ادبیات حوزه شناسایی و در قالب فرمول های جست وجو تدوین شد. این گام به بازیابی ۸۷۴۲۷۰ توییت انجامید. داده ها با کمک جست وجوی انطباق دقیق در «اکسل» پاکسازی و نمونه ای مشتمل بر ۱۶۵۳۲۰ توییت مرتبط به دست آمد و سپس، نمونه به چهار گروه موضوعی «هزینه و منابع مالی»، «نشر و منابع»، «مدل ها» و «اعتبار و کیفیت» دسترسی آزاد دسته بندی شد. پردازش متن و محاسبه نمره عقیده توییت ها به ترتیب با نرم افزار «نایم» و «سنتی استرینگث» انجام شد. تحلیل داده ها با آمار توصیفی و استنباطی در «اکسل» و «اس پی اس اس» صورت گرفت. نتایج نشان داد که مفاهیم مرتبط با «نشر و انواع منابع دسترسی آزاد» از بیشترین توییت برخوردارند. چنانچه این گروه به دلیل کلیت و عمومیت آن نادیده گرفته شود، «اعتبار و کیفیت» و «هزینه ها و منابع مالی» دو موضوع اصلی مورد توجه کاربران «توییتر» است. بر اساس نتایح عقیده کاوی، بیش از نیمی از توییت ها خنثی بوده و فراوانی عقاید مثبت با اختلاف کمی از عقاید منفی بیشتر است. با این حال، دو موضوع «اعتبار و کیفیت» و «هزینه ها و منابع مالی» بیش از همه توییت های منفی گرفته اند. به این ترتیب، همسو با نتایج پیمایش های پیشین، که با هدف کشف دغدغه های محققان و ذی نفعان دسترسی آزاد انجام شده، پژوهش حاضر تصویری کم وبیش یکسان را برای فضای اجتماعی به دست داد. از آنجا که دسترسی آزاد به اطلاعات علمی در جهت توسعه جوامع دانش بنیان یک ضرورت محسوب می شود، نتایج تحقیق حاضر لزوم برداشتن گام هایی جدی برای تقویت نقاط مثبت و اندیشیدن راهکارهایی برای رفع مسائل و چالش هایی که به عقاید منفی منجر شده است، برجسته می سازد.
انگیزه های عضویت در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۵۴
119 - 136
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی انگیزه های عضویت در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش پژوهش مردم نگاری مجازی بود. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند نظری، پس از انجام 61 مصاحبه با کاربران صفحه شخصی اینستاگرامِ یکی از محققان اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل مضمونی استفاده شد. یافته ها نشان داد که انگیزه های اصلی عضویت در اینستاگرام شامل 7 انگیزه اصلی: کسب اطلاع، فراغت و سرگرمی، پیوستگی و ارتباط، کنجکاوی، خوداظهارگری، تخلیه هیجانی و الگویابی می باشد. با توجه به گسترش گرایش به شبکه اجتماعی اینستاگرام و تأثیرات این شبکه اجتماعی بر جنبه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کشور ما و خلأ پژوهشی به خصوص در قالب طرح های کیفی در زمینه شناسایی انگیزه های عضویت در این شبکه در کشورمان، پژوهش کیفی حاضر می تواند به عنوان پژوهشی نو و پیش قدم در این حوزه مطرح شود و پژوهشگران را به توجه هرچه بیشتر به این موضوع ترغیب و زمینه را برای بررسی این حوزه در پژوهش های آینده فراهم کند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت افراد با انگیزه های متفاوت و مختلفی به دنبال عضویت و استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام هستند. انگیزه افراد برای عضویت در شبکه اجتماعی اینستاگرام تک بعدی نمی باشد، بلکه ماهیتی چندبعدی و چندگانه دارد و از فردی به فرد دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر می تواند متفاوت باشد.
الگوسازی شبکه های اجتماعی در رفتار گردشگران با رویکرد ساختاری-تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
165 - 183
حوزه های تخصصی:
رشد صنعت گردشگری وابسته به استفاده از ابزارهایی همچون فناوری اطلاعات و ارتباطات است و بدون بکارگیری مؤثر آن در بازار رقابتی امکان فعالیت و بقاء وجود ندارد. در این بین شبکه های اجتماعی مجازی، ابزاری بسیار کارامد برای بازاریابی و تاثیر بر رفتار گردشگران هستند پس ضروری است تا با استفاده ی مؤثر از آن و پاسخ درست به خواست گردشگران ضمن کسب سهم مناسب از بازار گردشگری و سود حاصله، از سایر مزایا و منافع این صنعت همچون منافع اقتصادی، فرهنگی، اشتغالزایی، توسعه ی پایدار و غیره نیز بهره مند شد. هدف از این پژوهش شناسایی و تدوین الگویی جامع از عوامل اصلی است که شبکه های اجتماعی از طریق آن بر رفتار گردشگر در تصمیم گیری، انتخاب و خرید خدمات گردشگری اثر می گذارد. در این نوشتار پس از بررسی حدوداً یک صد پژوهش مرتبط دارای نتایج کیفی و منتشر شده در مجلات معتبر از بین چهارصد منبع اولیه ی تایید شده و مصاحبه با خبرگان، ابتداء با استفاده از روش فراترکیب و استخراج 1400 کد باز و 45 کد محتوایی، مؤلفه های اصلی که شبکه های اجتماعی از طریق آن بر رفتار گردشگران تاثیر می گذارند، مشخص شد و سپس الگوی نهایی برای سطح بندی متغیرها، از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری تدوین گردید. مدل نهایی پژوهش شامل 5 تم یا متغیر اصلی در سه سطح است که به ترتیب اولویت و قدرت تاثیرگذاری، عبارت از: محیط کلان(سطح سه)، بازاریابی(سطح دو) و عوامل مدیریتی، فردی، گروه(سطح یک) است و می تواند توسط کلیه فعالان گردشگری در جهت بهبود فرایندهای بازاریابی، ارزش آفرینی و کسب سود، مورد استفاده قرار گیرد.
الگوهای «خودبازنمایی» سلبریتی های ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
217 - 240
حوزه های تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی آنلاین در سال های اخیر با پدیده حضور فراگیر سلبریتی ها در این شبکه ها مواجه هستیم. سلبریتی ها در این شبکه ها بدون واسطه رسانه های رسمی مانند مطبوعات خود را بازنمایی می کنند. بر اساس نظریه گافمن سلبریتی ها از شبکه های اجتماعی به عنوان ابزار جلوی صحنه استفاده می کنند تا خودِ مطلوب و موردنظرشان را به مخاطبان شبکه های اجتماعی عرضه کنند. ازآنجاکه این اشخاص مورد اقبال و توجه افراد زیادی در جامعه هستند، این تحقیق نحوه خودبازنمایی های آن ها را در شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان افراد مورد رجوع و پربیننده موردمطالعه قرار داده است. برای این منظور از طریق استخراج الگوهای خودبازنمایی و تکنیک ها و استراتژی های آن به ارائه مدلی جامع از نحوه خودبازنمایی سلبریتی ها در این شبکه پرداخته است. 391 پست اینستاگرامی از صفحات 5 نفر از سلبریتی های ایرانی که بیشترین تعداد دنبال کننده را دارند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی روی نمونه ها که شامل مهناز افشار، رامبدجوان، بهنوش بختیاری، ترانه علیدوستی و محمدرضا گلزار می باشد، پنج الگوی خودبازنمایی را در صفحات آن ها به دست داد. این پنج الگو شامل الگوی بازنمایی هویت حرفه ای، الگوی بازنمایی کنشگری اجتماعی، الگوهای تعامل گرایانه با مخاطبان، الگوی بازنمایی کنشگری سیاسی و الگوی بازنمایی زندگی شخصی روزمره می باشد. با استفاده از تفسیرهای نشانه شناختی و استخراج دلالت های ضمنی این الگوها، مؤلفه های پنجگانه خاص و محبوب بودگی، عادی و از جنس جامعه بودگی، فعال و مسئولیت پذیر بودگی، مورد تأیید و خیرخواه بودگی و صمیمی و مردمی بودگی به دست آمد که در کلیت سلبریتی ها را به مثابه گروه مرجع بازنمایی می کند.
بازنمایی انگاره هویت ایرانی و بازشناسی مولفه های آن در شبکه اجتماعی توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت از تعریف خود در مقابل دیگری و از مقایسه خود با دیگران نشات می گیرد. هویت ایرانیان ساخت ها و ساحت های گوناگونی دارد و از نگاه آن ها به خود، در مقایسه با غیرایرانیان، مایه می گیرد و معمولا در قالب های مختلف زبانی، منعکس می شود. زبان در فضای مجازی هرگونه محدودیتی را در می نوردد و بی پرده نقاط مثبت و منفی شکل دهنده انسان امروزی را بازتاب می دهد. فضای مجازی بستر انتقال معنا و در عین حال معناساز است. پژوهش حاضر به بازتعریف هویت ایرانیان در توییت هایی که در شبکه اجتماعی توییتر منتشر کرده اند می پردازد تا بدین وسیله آینه ای برساخته از زبان در برابر انسان ایرانی قرار دهد. این پژوهش با مسئله بازخورد هویت ایرانی در فضای مجازی و نگاه ایرانیان به انگاره هویت ایرانی شکل گرفته است. برای شکل گیری این انگاره از خلال واژه های محدود هر توییت، تعداد 6000 توییت با محتوای بازتعریف ایرانیت در یک بازه 40 روزه بررسی شدند. پس از تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل تماتیک، الگوهای هویتی ایرانیان استخراج شد که از آن میان دیگری محوری، گریز از خود، عاملیت گرایی، قربانی انگاری، تعمیم رفتارهای روزمره، مثبت اندیشی و تحقیر هویت ایرانی پررنگ ترین و پربسامدترین مولفه هایی بودند که کاربران ایرانی در مورد هویت ایرانیان به کار می برند. نتایج پژوهش حاضر، مولفه ها یا خصوصیات اخلاقی که ایرانیان به خود نسبت می دهند را برجسته کرده و نقاط مثبت و منفی رفتار آن ها را هویدا می سازد.
بررسی نقش ارتباطات شفاهی در رسانه های اجتماعی بر رفتار خرید با تاکید برنقش هیجانات و هنجارهای اجتماهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
256-225
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر ارتباطات شفاهی بر رفتار خرید مصرف کنندگان است. در این راستا نقش میانجی هیجانات، هنجارهای اجتماعی و نگرش بررسی شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی است. همچنین،به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان نمایندگی های خودرو در سطح شهرستان اصفهان است که با استفاده از رابطه کوکران تعداد 384 پرسشنامه به روش تصادفی ساده بین آنها توزیع گردید. پایایی ابزار پژوهش به روش آلفای کرونباخ و پایایی مرکب برای تمامی متغیرها مورد تایید قرار گرفت. همچنین روایی محتوا و سازه ابزار گردآوری داده ها نیز تایید گردید. یافته ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و با نرم افزارPLS نشان داد که متغیر ارتباطات شفاهی در بستر شبکه های اجتماعی در بین مشتریان نمایندگی های خودرو تاثیر معناداری بر قصد خرید آن ها دارد.همچنین ارتباطات شفاهی بر متغیرهای هیجانات، نگرش خرید و هنجارهای اجتماعی به ترتیب با مقدار معناداری 198/20، 132/20 و 139/13 تاثیر معنادار، مثبت و مستقیم دارد. همچنین،نتایج آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که متغیرهای هنجارهای اجتماعی و نگرش خرید تاثیر معناداری بر قصد خرید مشتریان دارد، اما متغیر هیجانات تاثیر معنی داری بر قصد خرید مشتریان خودرو ندارد
تحلیل کیفی عوامل مؤثر بر عضویت در شبکه اجتماعی تلگرام (مطالعه افراد متأهل 15-40 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
288-257
حوزه های تخصصی:
شبکه اجتماعی «تلگرام»، کاربرپسندترین شبکه اجتماعی در کشور ایران است که حجم بالایی از روابط و محتواها را در خود جای داده است. پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر عضویت افراد متأهل در این شبکه، به روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری، افراد متأهل 40-15 ساله شهرستان بروجرد بودند که تجربه استفاده از این شبکه را حداقل به مدت یک سال داشتند. تعداد نمونه 31 نفر، روش نمونه گیری هدفمند و روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق بوده است. نتایج کدگذاری مصاحبه ها نشان داد که فرد در اثر 1)مکانیزم های سوق دهنده (فشار فناوری، تنهایی، بیکاری، محدودیت های هنجاری، خستگی ذهنی و جسمی، خلأ عاطفی، خودِ حقیقی نامقبول، جامعه مصرفی) و 2)مکانیزم های جذب کننده (ارتباط امن، آسان، ارزان، گسترده و سریع، آگاهی بخشی، سرگرمی، رونق کسب و کار، کرسی های آزاداندیشی)، به عضویت این شبکه درآمده است. در نتیجه فرد به طور کلی در اثر محدودیت های دنیای حقیقی و همچنین جذابیت های تلگرام به عنوان عامل مضاعف به عضویت این شبکه در می آید.
شناسایی مولفه های فرهنگ حاکم در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
344-311
حوزه های تخصصی:
با ورود به عصر اطلاعات و جامعه شبکه ای و ظهور رسانه های اجتماعی مبتنی بر وب و توفیق این شبکه ها در جذب کاربر، این شبکه ها توانسته اند در جریان سازی های مختلف و ارائه سبک زندگی های گوناگون نقش اساسی داشته باشند. تجربه این دو فضایی شدن و شکل گیری خرده فرهنگ متناسب با این فضا، انتخاب های افراد را دستخوش تغییر می کند. از طرفی با توجه به اینکه شبکه اجتماعی اینستاگرام، از محبوب ترین شبکه های اجتماعی در جهان و ایران است، لذا هدف این پژوهش شناسایی مولفه های فرهنگ حاکم بر شبکه اجتماعی اینستاگرام است. این تحقیق استراتژی توصیفی و پیمایشی دارد و از آنجا که این تحقیق از نظر نوع، یک پژوهش کیفی است، محقق به کمک مصاحبه با خبرگان به شناسایی مقوله ها و گویه های فرهنگ در شبکه اجتماعی پرداخت. در این پژوهش محقق از روش تحلیل ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه استفاده می کند. با توجه به داده های حاصل از مصاحبه، نگارنده به شش مولفه فرهنگی در شبکه اجتماعی اینستاگرام دست یافت که عبارتند از؛ فقدان سواد رسانه ای، عدم پایبندی به اخلاق، افراط گرایی، سطحی نگری، مشارکتی و ابراز وجود.
زندگی و زمانه زنان ایرانی در اینستاگرام: تحلیل ایدئولوژیک عکس های زنان در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم تابستان ۱۴۰۰شماره ۲۶
131-170
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی پیام های بصری ای می پردازد که زنان ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام به اشتراک گذاشته اند، با این هدف که دریابیم آنها چگونه خود را در این شبکه بازنمایی می کنند. این واکاوی، بر اساس تحلیل ایدئولوژیکِ «جان بِرجر» صورت گرفته است و در آن، هر تصویر، گزارشی از این موضوع نگریسته شده که یک زن هویت فردی و اجتماعی خود را چگونه می بیند، تعریف می کند و نشان می دهد. در این پژوهش، پس از معرفی کاربران و ارزیابی فضای کلی تصاویرشان، چند نمونه عکس هر کاربر تحلیل شده است. در جمع بندی تصاویر کاربران کوشیده ایم رابطه تصاویر با گفتما ن های موجود درباره زنان مشخص شود. بر اساس یافته های پژوهش، برخی از تصاویر زنان بر نوعی مقاومت در برابر فشارهای اجتماعیِ تبدیل شدن به زنی هنجارمند دلالت دارد که آن را می توان نشانی از بازاندیشی در هویت تعریف شده زن و ساخت و بازنمایی هویت بر اساس انتخاب کاربران دانست. تحلیل بیشتر تصاویر نشان می دهد زنان در روایت بصری زندگی خود، با بازنمایی خود بر اساس هنجارها و ارزش های رایج جامعه، به تقویت ارزش های هژمونیک نظام فرهنگی مردسالارانه ای می پردازند که در آن بالیده اند. آنها دست به کنش های روایی بصری می زنند که موقعیت زنانگی را آن طور تعریف می کند که جامعه مطلوب می داند!
رابطه استفاده از شبکه ی اجتماعی تلگرام با دینداری و پایبندی مذهبی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام بادینداری و پایبندی مذهبی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه با روش تحقیق توصیفی ازنوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری متشکل از کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر بهشهر در سال تحصیلی 98-1397به تعداد ،2114 نفر بوده که با استفاده از جدول کرجسی مورگان ، تعداد322 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد دینداری خدایاری فرد نسخه دانش آموزان و پایبندی مذهبی جان بزرگی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده از شبکه های مجازیبود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب 0/81 و 0/88 و 0/82 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش آمار توصیفی و استنباطی)آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون( انجام شد. نتایج نشان داد که، بین استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام با دینداری و پایبندی مذهبی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.
ارائه الگوی کاربرد شبکه های اجتماعی در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
127 - 145
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع سرمایۀ اجتماعی موردتوجه بسیاری از اندیشمندان در حوزه های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی است، زیرا ارتقای آن موجب رشد و تعالی شاخص های گوناگون توسعه در جوامع می شود. البته باید تأکید کنیم که ارتقای سرمایه اجتماعی، نیازمند بستر مناسبی از تعاملات و ارتباطات بین افراد است، زیرا شالودۀ اصلی آن برپایۀ ارتباطات شکل می گیرد و بدون ارتباطات، تصور مفاهیمی همچون سرمایۀ اجتماعی بی معنا است. امروزه، شبکه های اجتماعی، به عنوان رسانه هایی فراگیر، نقش بسزایی در ایجاد بستر مناسب برای برقراری ارتباطات میان فردی دارند. پرسش اصلی این پژوهش، این است که «چگونه می توان از شبکه های اجتماعی برای ارتقای سرمایۀ اجتماعی بهره جست؟» برای پاسخ به این پرسش، ابتدا ابعاد و مؤلفه های سرمایه اجتماعی و شبکه های اجتماعی را بررسی کرده ایم، تا براساس آن بتوانیم الگویی برای این موضوع ارائه دهیم. پژوهش حاضر به روش آمیخته و با تحلیل مصاحبه های انجام شده با خبرگان، مهم ترین ابعاد و مؤلفه های سرمایه اجتماعی و شبکه های اجتماعی را به دست آورده و سپس با الگوسازی ساختاری به روش میک مک، الگوی به کارگیری شبکه های اجتماعی در راستای ارتقای سرمایۀ اجتماعی را ارائه داده است. برپایۀ نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت، دو مؤلفه گفت و گو و کسب اخبار و اطلاعات از طریق شبکه های اجتماعی، می توانند تأثیر فراوانی بر ارتقای سرمایه اجتماعی و تقویت اعتماد اجتماعی و هنجارهای اجتماعی داشته باشند.
بررسی تأثیر شبکه های تجاری و اجتماعی بر عملکرد شرکت های کوچک تا متوسط در بازارهای بین المللی با نقش میانجی دانش بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
869 - 894
حوزه های تخصصی:
هدف: کمبود دانش بازار یکی از محدودیت های اصلی برای بهبود عملکرد شرکت های کوچک تا متوسط در بازارهای بین المللی است و روابط موجود بین نقش آفرینان شبکه ها از مهم ترین عوامل ایجاد و به اشتراک گذاری دانش بازار در میان این شرکت هاست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبکه های تجاری و اجتماعی بر عملکرد شرکت ها در بازارهای بین المللی با نقش میانجی دانش بازار است. روش: اینپژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی و پیمایشی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری این پژوهش شرکت های کوچک تا متوسط صادراتی شهر تهران هستند که از این میان تعداد 134 نفر از مدیران و کارشناسان بازرگانی این شرکت ها برای نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است که روایی محتوای آن از دیدگاه صاحب نظران و روایی هم گرایی آن نیز به کمک روش های آماری به تأیید رسید. پایایی پرسش نامه نیز از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. آزمون فرضیه های پژوهش با بهره گیری از مدل سازی معادله های ساختاری و نرم افزارهایSPSS و Smart PLS انجام گرفت. یافته ها: تمامی فرضیه های مطرح شده در پژوهش تأیید شدند. یافته ها نیز نشان دهنده آن است که شبکه های تجاری و اجتماعی از طریق نقش میانجی دانش بازار تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت ها در بازارهای بین المللی دارند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد ایجاد و تعامل با شبکه های تجاری و اجتماعی می تواند از طریق فراهم آوردن دانش مورد نیاز برای اعضای شبکه، زمینه های لازم برای بهبود عملکرد شرکت های صادرکننده ایرانی در بازارهای بین المللی را فراهم کند. نتایج پژوهش به مدیران و دست اندرکاران برای درک بهتر تأثیر شبکه ها بر عملکرد شرکت های صادرکننده کمک می کند.
شناسایی افراد مؤثر در تبلیغات توصیه ای در بستر شبکه های اجتماعی آنلاین (مطالعه موردی: شبکه اینستاگرام شرکت دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
587 - 612
حوزه های تخصصی:
پیدایش شبکه های اجتماعی یکی از تأثیرگذارترین پدیده های قرن بیست ویک است. فضای مجازیِ شبکه های اجتماعی اینترنتی، عرصه وسیعی از اطلاعات و نمودهای مختلف معنایی را ایجاد می کند. شبکه های اجتماعی افراد مختلفی را با علاقه ها و تفکرات متفاوت به هم متصل می کنند. وجود این حجم عظیم از پتانسیل فکری و تفکر انسانی در شبکه های اجتماعی، سبب شده است سیل عظیمی از تاجران و مدیران کسب وکار و بازرگانی به سمت این شبکه ها جذب شوند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی اعضای مؤثر در چرخه انتشار محتوا در شبکه های اجتماعی و ارائه راهکارهای بهبود میزان انتشار تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی برای کمک به مدیران و صاحبان تجارت است. مورد مطالعه پژوهش حاضر برند «دیجی کالا» در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از نرم افزار NodeXL، محتوای عمومی صفحات برند دیجی کالا جمع آوری شده است. در گام بعدی با بررسی روش های خوشه بندی و یافتن افراد مؤثر در چارچوب پژوهشی السویدان، داده های جمع آوری شده در نرم افزار Matlab پردازش شدند. درنهایت پس از ارزیابی نتایج و بر اساس آنچه از آزمون ها به دست آمد، 9 نفر از مؤثرترین افراد بر اساس بالاترین ضریب انتشار محتوا در شبکه معرفی شدند.
بررسی نقش و جایگاه فعالان زن حوزه رسانه در ترویج فرهنگ ایثار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش و جایگاه فعالان زن حوزه رسانه در اشاعه و ترویج فرهنگ ایثار انجام شده است. روش تحقیق مبتنی بر فن تحلیل محتوای کمی است و جامعه آماری شامل کلیه پست ها و مطالب ارائه شده توسط فعالان زن حوزه رسانه در زمینه ایثار و شهادت در شبکه اجتماعی اینستاگرام در نیمه نخست سال 1399 است. با توجه به محدودیت جامعه آماری، از روش تمام شمار استفاده شده و از این رو کلیه مطالب و محتوای مطرح شده در حوزه فرهنگ ایثار در پست های ارائه شده توسط فعالان زن حوزه رسانه به عنوان نمونه آماری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های آماری بیانگر آن است که بین نوع مطالب و محتوای ارائه شده توسط فعالان زن حوزه رسانه در خصوص فرهنگ ایثار و میزان استقبال کاربران از این مطالب ارتباط معناداری وجود دارد. در این راستا، بین نوع متن (ساده، شعر، نقل قول و...) و میزان استقبال کاربران رابطه معناداری مشاهده می شود. علاوه بر این، نوع تصویر ارائه شده (عکس، فیلم، کلیپ و ...) و استقبال کاربران رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین هشتگ های استفاده شده در این پست ها و میزان استقبال کاربران ارتباط معناداری مشاهده می شود. در مجموع، به عنوان یک دستاورد کلی از پژوهش حاضر می توان گفت که محتوا و مطالب ارائه شده توسط فعالان زن حوزه رسانه قادر است زمینه های توجه و نگرش کاربران در خصوص فرهنگ ایثار را فراهم نماید و در نتیجه بر ترویج این فرهنگ در جامعه اثرگذار باشد.
نقش شاخص های مرکزیت شبکه های اجتماعی در سازمان دهی فضایی مبتنی بر سوابق طراحی (مطالعه موردی: بخش اورژانس بیمارستان ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
43 - 54
حوزه های تخصصی:
سازمان دهی فضایی، مرحله ای بسیار حائز اهمیت به خصوص در طراحی پلان های کارکردی است. جهت سازمان دهی کارکردی نیاز است فضاها به درستی جانمایی شوند. معماران در مراحل مختلف طراحی از سوابق طراحی بهره می برند. فرض اصلی این پژوهش مبتنی بر این موضوع است که می توان از سوابق طراحی، شاخص های لازم برای ارزیابی روابط فضایی پلان را در مرحله برنامه ریزی معماری استخراج نمود. هدف اصلی پژوهش به کارگیری دانش موجود در سوابق طراحی جهت ارزیابی سازمان دهی فضایی پیش از اجرا و پس از بهره برداری است. جهت انجام پژوهش 60 پلان اورژانس بیمارستان به عنوان جامعه آماری (سوابق طراحی) انتخاب شدند. شاخص های مرکزیت بینیت و نزدیکی برای تمامی حوزه های موجود در سوابق طراحی توسط نرم افزار سایتواسکیپ محاسبه شدند. تمرکز اصلی پژوهش بر سازمان دهی عملکردی اصلی ترین حوزه درمانی اورژانس (حوزه فوریت) قرارگرفته است. با محاسبه این شاخص ها مشخص شد که حوزه فوریت باید به نحوی سازمان دهی شود که بالاترین مرکزیت بینیت و نزدیکی را داشته باشد.
کاربرد مدل معادلات ساختاری درتبیین نقش انعطاف پذیری شناختی، خودنظم جویی هیجان و تفکر فعال روشنفکرانه بر تغییرنگرش افراد در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۸۴۷-۱۸۳۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به روند رو به رشد شبکه های اجتماعی مطالعاتی درمورد تأثیر این شبکه ها بر روی نگرش، رفتار و سبک زندگی و... انجام شده است. ولی درارتباط با تأثیر شاخص های شناختی بر روی تغییر نگرش در شبکه های اجتماعی مطالعه انجام نشده است. هدف: هدف از این مطالعه ارائه مدلی مفهومی برای بررسی تأثیر عوامل شناختی بر تغییر نگرش افراد در شبکه های اجتماعی است. در همین راستا سه عاملِ (1) انعطاف پذیری شناختی، (2) خودنظم جویی هیجانی و (3) تفکر فعال روشنفکرانه به عنوان عوامل شاخصِ تأثیرگذار در تغییر نگرش در نظر گرفته شده است. روش: روش تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و شیوه اجرا توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام کاربران شبکه های اجتماعی است. نمونه آماری شامل 384 نفر مرد و زن است که بصورت در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی میزان تأثیر هر یک از این عوامل سه گانه ی انعطاف پذیری شناختی، خودنظم جویی هیجان، و تفکر فعال روشنفکرانه، به ترتیب، از مقیاس انعطاف پذیری شناختیِ مارتین و روبین (مارتین و روبین، 1995)، پرسشنامه خود نظم جویی هیجان (هافمن و کاشدان، 2010)، و پرسشنامه تفکر فعال روشنفکرانه (استانویچ ووست 2007) و برای بررسی نگرش افراد از پرسشنامه های محقق ساخته که روایی محتوایی با نظر خبرگان و پایایی آن ها توسط روش های آماری تأییدگردید؛ استفاده شده است. پس از تأیید نرمال بودن داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار lisrel استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که شاخص های ذکر شده دارای مقدار t قابل قبول در سطح معنادار (0/05 p<) می باشند. بنابراین در تغییر نگرش افراد مؤثر هستند. همچنین نشان داده شد که خودنظم جویی هیجان بر تغییر نگرش در موضوع خشونت خانگی دارای بیشترین تأثیر (به میزان 0/9) است. نتیجه گیری: این بدان معنی است که توانایی های شناختی کاربران شبکه های اجتماعی در تغییر نگرش های آنها تأثیر مستقیم دارد.
بانک ها و بازاریابی شبکه های اجتماعی: پژوهشی مبتنی بر تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تحلیل محتوای نمایه های متعلق به بانک ها در شبکه های اجتماعی انجام شده است. در این پژوهش ۵۴ صفحه اجتماعی متعلق به 14 بانک خارجی و ایرانی در 4 شبکه اجتماعی مشهور به روش تحلیل محتوا، مورد مطالعه قرار گرفته اند. این بانک ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که اغلب بانک ها در صفحه اجتماعی خویش برای نمایش اطلاعات بانک از مأموریت/ اهداف خود، برای ارائه اطلاعات محصول از محصول افزوده، برای نشان دادن هویت سازمانی از تصویر شرکت، برای معرفی رویدادهای بانک از همایش و کنفرانس، برای نمایش ویدئو بانک از سبک موسیقی، برای نمایش عکس های بانک از سبک شیوه زندگی، برای پشتیبانی مشتری از پشتیبانی اطلاعاتی، برای شعار تبلیغاتی از سبک صمیمی/ محاوره ای/ موزون/ شاعرانه، برای نمایش آلبوم های بانک از آلبوم مربوط به کمپین های آن ها، برای ارائه موضوعات مربوط به مسئولیت اجتماعی بانک از پست های مرتبط با ورزش و محیط زیست، برای ارسال پیام های بازاریابی بانک از خدمات، برای انتشار اطلاعات بانک از اطلاعیه های خبری، برای اجتماع سازی بانک از مسئولیت اجتماعی و اطلاعات و مشاوره عمومی و نیز برای درگیری تعاملی مشتری از مشارکت عمومی استفاده می کنند.
تأثیر شخصیت داستانی تبلیغات بین المللی برند در شبکه اجتماعی بر عجین شدگی مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
86 - 115
حوزه های تخصصی:
شکلی از ارتباط که پیوندی مؤثر را با ذهن برقرار می کند و پیام یک ارتباط را در ذهن ماندگار می کند، داستان است. در تبلیغات ویدئویی مؤثر نیز، از داستان پردازی در راستای سرگرمی مخاطبین، بیان ارزش های برند و ایجاد ارتباط عاطفی با مصرف کنندگان، استفاده می شود. ازآنجاکه در شبکه های اجتماعی، مصرف کنندگان، شرکای فعال در فرایند هم آفرینی ارزش هستند؛ مفهوم عجین شدگی مصرف کننده، از مفاهیمی است که در سال های اخیر، توجه پژوهشگران و بازاریابان را بسیار به خود مشغول داشته است. پژوهش حاضر نیز در پی کشف چگونگی رابطه عنصر داستانی شخصیت در تبلیغات شبکه اجتماعی، با ابعاد شناختی، هیجانی و رفتاری عجین شدگی مصرف کنندگان بوده است. در این مطالعه، با اتخاذ تکنیک های مردم نگاری در مطالعه جوامع برخط، از طریق شبکه نگاری، با بررسی اکتشافی غیر مداخله ای تعاملات طبیعی در گروه های برخط، رفتار مصرف کننده در فضای شبکه اجتماعی مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که شخصیت داستانی، توسط هم ذات پنداری، عجین شدگی هیجانی را در مخاطبین به وجود می آورد و موجب برانگیختن پدیده خود افشایی هیجانی در مخاطبین تبلیغ می شود. نتایج همچنین نشان می دهد عجین شدگی مصرف کننده، روی پیوستاری از منفی تا مثبت قرار می گیرد
تأثیر شبکه اجتماعی اینستاگرام بر ابعاد سبک زندگی کارکنان نظامی (مورد مطالعه: یکی از شهرک های نظامی نداجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات علوم مدیریت دریایی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
87 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف: ورود فناوری های جدید به زندگی انسان، در هر عصر و دوره ای بر زندگی فردی و به تبع آن بر فرهنگ عمومی و تمام مظاهر زندگی اجتماعی از اقتصاد و سیاست و خانواده تأثیرگذار بوده است. فناوری به همان اندازه که تأثیر مثبت در زندگی ما دارد، می تواند تأثیر منفی هم داشته باشد. البته استفاده ی زیاد از حد از فناوری بیش از همه ممکن است که در سبک زندگی ما تأثیرگذار باشد. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبکه اجتماعی اینستاگرام بر ابعاد سبک زندگی کارکنان نظامی (مطالعه موردی: یکی از شهرک های نظامی نداجا) اشت. روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل فرماندهان، مسئولین و کارکنان ستاد تهران نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به همراه خانواده هایشان بودند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر نمونه گیری تصادفی ساده بود. جهت تعیین حجم نمونه در مرحله پیش آزمون تعداد پانزده پرسشنامه به طور آزمایشی موردبررسی قرار گرفت که پس از اطمینان از پایایی پرسشنامه، حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 40 نفر تعیین گردید. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی آن توسط متخصصان تائید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای 83 /0 بود. یافته ها: نتایج رگرسیون گام به گام بیانگر تأثیر مستقیم اینستاگرام بر هر چهار بعد مذهبی، سیاسی، اقتصادی و خانواده بود؛ و در گام اول بعد خانواده بیشترین تأثیر را پذیرفت و پس ازآن بعد سیاسی، مذهبی و اقتصادی به ترتیب تأثیر پذیرفتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هر چهار بعد سبک زندگی کارکنان مؤثر بوده و بیشترین تأثیر این شبکه بر بعد خانواده بود که درنهایت هم راستا با این نتیجه راهکارهایی نیز ارائه گردید.
مصرف «هنر» در عصر شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
96 - 75
حوزه های تخصصی:
با ظهور رسانه های جدید، مصرف نه تنها در جهت تأمین نیاز، استفاده و استعمال، بلکه به عنوان پدیده ای معرفت شناختی اهمیت یافت. در دوران معاصر و پس از ظهور رسانه ها و آشکارگی تفاوت طبقات و اطلاع از زیست دیگری، مصرف به عنوان پدیده ای نشانه شناختی در جهت تأمین نیاز هویتی معرفتی افراد نقش ایفا کرد. در عصر شبکه های اجتماعی، این نقش آفرینی با مصرفِ محتوای برساخت شده توسط دیگری، عمیق تر شد و رابطه اپیستمولوژیک سوبژه و ابژه، به دلیل یکپارچگی فاعل شناسا و متعلق شناخت بر هم خورد. در این سیر، هر امری در جهان مجازی، تغییر ماهیت داد و مصرفی شد. مصرفی شدن امور، یعنی دورریزشدن، منقضی شدن و از بین رفتن آن ها. پرسش اینجاست که وضعیت هنر در این دوران چگونه است؟ با نگاهی مبنایی به آراء هایدگر و سپس به آثار متقدم ژان بودریار نظیر جامعه مصرفی و پل زدن آن با آثار متأخر وی نظیر هوش شر: معاهده شفافیت و نظرافکندن به آراء متفکران عصر شبکه های اجتماعی می توان چنین گفت که هنر نیز مانند تمام امور دیگر، به یک پدیده مصرفیِ صرف در شبکه های اجتماعی بدل شده و رابطه خود را با حقیقت و واقعیت از دست داده است. حیرت آور اینکه در این دوره و به نحو عمیقی، در این زمینه تحقیقات دچار اختلال شده، چراکه پژوهش، خود به مثابه عنصر مصرفی و کارکردی بدل شده است.