امیررضا مافی شیراز

امیررضا مافی شیراز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مصرف «هنر» در عصر شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف هنر فناوری و رسانه شبکه اجتماعی فرا واقعیت سوبژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 217 تعداد دانلود : 843
با ظهور رسانه های جدید، مصرف نه تنها در جهت تأمین نیاز، استفاده و استعمال، بلکه به عنوان پدیده ای معرفت شناختی اهمیت یافت. در دوران معاصر و پس از ظهور رسانه ها و آشکارگی تفاوت طبقات و اطلاع از زیست دیگری، مصرف به عنوان پدیده ای نشانه شناختی در جهت تأمین نیاز هویتی معرفتی افراد نقش ایفا کرد. در عصر شبکه های اجتماعی، این نقش آفرینی با مصرفِ محتوای برساخت شده توسط دیگری، عمیق تر شد و رابطه اپیستمولوژیک سوبژه و ابژه، به دلیل یکپارچگی فاعل شناسا و متعلق شناخت بر هم خورد. در این سیر، هر امری در جهان مجازی، تغییر ماهیت داد و مصرفی شد. مصرفی شدن امور، یعنی دورریزشدن، منقضی شدن و از بین رفتن آن ها. پرسش اینجاست که وضعیت هنر در این دوران چگونه است؟ با نگاهی مبنایی به آراء هایدگر و سپس به آثار متقدم ژان بودریار نظیر جامعه مصرفی و پل زدن آن با آثار متأخر وی نظیر هوش شر: معاهده شفافیت و نظرافکندن به آراء متفکران عصر شبکه های اجتماعی می توان چنین گفت که هنر نیز مانند تمام امور دیگر، به یک پدیده مصرفیِ صرف در شبکه های اجتماعی بدل شده و رابطه خود را با حقیقت و واقعیت از دست داده است. حیرت آور اینکه در این دوره و به نحو عمیقی، در این زمینه تحقیقات دچار اختلال شده، چراکه پژوهش، خود به مثابه عنصر مصرفی و کارکردی بدل شده است.
۲.

مرگ سوبژه در عصر شبکه های اجتماعی بر اساس مفهوم «واقعیت فرکتال» ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوبژه ابژه بودریار فراواقعیت واقعیت فرکتال واقعیت متورم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 712 تعداد دانلود : 231
فلسفه مدرن همواره با دو مفهوم سوبژه و ابژه مواجه بوده و هر فیلسوفی در نظام فلسفی خود به تعریف این مفاهیم پرداخته است. دکارت به عنوان مبدع مفهوم سوبژه در شکل مدرن آن و کانت به عنوان فیلسوفی که سوبژه دکارتی را تعمیق بخشید، توانستند تلقی خود را از این دو مفهوم به مثابه اموری غیرقابل خدشه تثبیت کنند. ژان بودریار متأثر از آن، با بررسی وانموده ها در ادوار گوناگون، پس از بیان سه رده نمادین، تولید و فراواقعیت، به نحو ضمنی به تحلیل مواجهه میان سوبژه و ابژه پرداخته است. او تصویر واقعیت را به مثابه ابژه ای قلمداد می کند که با پیشرفت تکنولوژی، جایگزین واقعیت ابژکتیو می شود و فراواقعیت، این جایگزینی را کتمان می کند. در قرن جاری، استیلای رسانه های تصویری باعث شد، بودریار رده دیگری را با نام فرکتال اضافه کند که محصول فراوانی تکثیر تصویر واقعیت و تهی شدن آن از معنا بوده است. در دهه گذشته و پس از درگذشت بودریار، با روی کار آمدن تکنولوژی جدیدِ گوشی های تلفن همراه و ظهور شبکه های اجتماعی، واقعیت فرکتال، در وضع بسط یافته ای قرار گرفت که معلول تورم بی پایان تصاویر در شبکه های اجتماعی مجازی است و از فرط این تورم، فاصله میان سوبژه و ابژه به کلی از بین رفته، سوبژه معنای خود را از دست داده و شبکه جای هر واقعیتی را پر کرده است. این شرایط را که محصول تورم بی پایان تصاویر در شبکه های اجتماعی است، می توان نظم جدیدی در بسط رده چهارم نظریه بودریار قلمداد کرد و نام واقعیت متورم را برای آن پیشنهاد داد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان