مطالعات فرهنگ - ارتباطات (نامه پژوهش فرهنگی سابق)
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم تابستان 1400شماره 54 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
عبارت جدید «خبر جعلی» با پدیدار شدن تغییرات گسترده در زیرساخت های ارتباطاتی و پدید آمدن رسانه های نو و تغییرات بعدی در ساختارها و نهادهای جوامع انسانی، ازجمله در سیاست و اقتصاد، در سال های اخیر به یکی از مسائل بحث برانگیز حوزه های عمومی و دانشگاهی رشته های مرتبط با روزنامه نگاری، رسانه، ارتباطات و فرهنگ تبدیل شده است. این اصطلاح علمی در مباحث عمومی برای تبیین پدیده های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد که لزوماً در معنای دقیق کلمه خبر جعلی نیست. فقدان تعریف واضح از اصطلاح خبر جعلی و مواردی که به صورت معمول با این اصطلاح علمی اشتباه گرفته می شوند شناسایی و مقابله با هرکدام از این موارد را دشوار می کند. این مقاله، با بررسی جامع منابع علمی موجود، انواع گونه های مشابهی را که بعضاً حتی از سوی افراد دانشگاهی با خبر جعلیْ یکسان در نظر گرفته می شوند شناسایی کرده است. این گونه های مشابه عبارت اند از: محتوای طنز، نقیضه، محتوای ساختگی، محتوای دست کاری شده، پروپاگاندا، محتوای تجاری، محتوای حیله گرانه و شایعه. سپس از طریق مصاحبه عمیق با 18 نفر از متخصصان حرفه ای و دانشگاهی حوزه خبر و رسانه، شاخصه هایی برای مقایسه و سازمان دهی مفهومی این پدیده های رسانه ای به دست آمد که عبارت اند از: «مؤلف»، «سردبیری»، «محتوا» و «جنس رابطه». در پایان این مقاله، بر اساس شاخصه های به دست آمده، به تبیین اصطلاح خبر جعلی و تدوین یک جدول کامل برای بیان روشن تمایزها و تشابه ها پرداخته شده است.
تبیین راهبردهای رسانه ها به منظور مدیریت ادراک اجتماعی در صحنه جنگ رسانه ای ناآرامی سال 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم نحوه ادراک مردم و مدیریت آن ازجمله مأموریت های اصلی هر رسانه به منظور پیشبرد اهداف خود و در جهتِ انگاره سازی در بین اذهان عمومی است. این مهم در فضای رسانه ای جمهوری اسلامی ایران، که روزانه مورد هجمه رسانه ای نظام سلطه قرار می گیرد، اهمیت دوچندانی می یابد، تا حدی که رهبر انقلاب آن را مهم تر و بسترساز اثرگذاری جنگ اقتصادی دانسته اند. بر این اساس، هر رسانه، مبتنی بر اهداف و مأموریت های خود، راهبردهایی را برای هدایت افکار عمومی در پیش می گیرد؛ شناسایی این راهبردها مستلزم رصد دقیق آن ها و یا دسترسی به اسناد بالادستی آن هاست. نقص این روش در آن است که میزان اثربخشی هر راهبرد مشخص نشده است و گاهی شیوه های به کار گرفته شده در راهبردها مبهم خواهند بود. در این پژوهش تلاش شد تا با تمرکز بر جامعه هدف رسانه ها، راهبردهایی که در هدایت افکار عمومی مؤثر واقع شده اند شناسایی شوند. لذا در ابتدا اقدام به مصاحبه نیمه ساختارمند با 1,250 نفر از مردم تهران شد و پس از آن با بهره گیری از رگرسیون لجستیک و آزمون همبستگی تلاش شد تا باور عمومی، که تحت تأثیر هریک از چهار رسانه ماهواره، شبکه های اجتماعی، صداوسیما و تارنما ها شکل گرفته است، تبیین شود. نتایج گویای آن بود که فضای تقابلی جدی ای میان رسانه ها در عرصه هدایت افکار عمومی وجود دارد و در این فضا شبکه های اجتماعی غالباً در اختیار جریان غیرانقلابی، و تارنما ها در دست جریان انقلابی اند.
امنیت و رسانه؛ رویکرد فقهی – حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی امنیت در رسانه به عنوان یکی از ارکان مهم زندگی اجتماعی انسان و امکان پاسخگویی با استفاده از منابع اسلامی است. با توجه به نقش رسانه در قرن حاضر و اینکه رسانه ها از جمله ابزارهای مهم فراهم آوردن ارتباط بین انسان ها به شمارمیروند؛ امنیت در حوزه رسانه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پیش پنداره های قرآنی در همه زمانی-مکانی بودن شریعت اسلام، مستلزم قابلیت پاسخگویی منابع اسلامی در حوزه های نوین زندگی بشر است. در این راستا؛ مقاله پیش رو با روش تحلیلی-توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای ضمن بررسی ابعاد امنیت رسانه در سه محور اساسی امنیت رسانه؛ امنیت اهالی و فعالان رسانه ای و امنیت در برابر رسانه، قابلیت پاسخگویی منابع اسلامی در این سه بعد را مورد بررسی قرار داده است؛ بدینرو با تکیه برادله استنباط و با استناد به آراء فقهی، امنیت را حق مشروعی دانسته است که حاکمیت اسلامی موظف به برقراری آن در تمامی حوزه ها از جمله،حوزه رسانه شده است.آنگاه با فرض وضعی بودن حق امنیت با بررسی تزاحم امنیت در سه بعد رسانه، جامعه و اهالی رسانه، براساس ملاک ترجیحی به حل تزاحم پرداخته است. در نهایت از طریق تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق و با استفاده از روش قیاس منطقی شکل اول و برهان خلف، قابلیت و پاسخگویی منابع حقوقی اسلام به ابعاد امنیت در محورهای سه گانه فوق را اثبات نموده است و آنگاه براساس نظریه های امنیت، آثار فقهی-حقوقی و رسانه ای پذیرش نظریه امنیتی راجح را تبیین نموده است.
تحلیل مراجع اصلی سیاستگذار فرهنگی از منظر اصول حقوق عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاستگذاری فرهنگی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران تاکنون از رهگذر انطباق مراجع اصلی سیاستگذار فرهنگی (شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، وزارتخانه های «آموزش و پرورش» و «فرهنگ و ارشاد اسلامی» با مصادیق اصلی اصول حقوق عمومی (دموکراسی و حاکمیت قانون) بررسی نشده و مطالعه حاضر، با فرض عدم مراعات اصول مذکور و با هدف تحلیل چالش های این حوزه و پیشنهاداتی برای اصلاح آن، با روش کتابخانه ای- اسنادی انجام شده است. جامعه پژوهش کتاب ها ومقالات علمی، اسناد بالادستی، قوانین و مقررات مرتبط است که با استفاده از برگه های یادداشت بردای، اطلاعات جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج، به جهت عدم تبیین ماهیت حقوقی سیاست های کلی نظام و تردید در جایگاه قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی، سیاستگذاری های این دو نهاد در حوزه فرهنگ با اصل حاکمیت قانون اصطکاک دارد. اما سایر نهادها با حاکمیت قانون، تا حدود زیادی در انطباق می باشند. با محک دموکراسی نیز، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبات آن و مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام و دو وزارتخانه آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی، واجد ایراد و محل تاملند.
انگیزه های عضویت در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی انگیزه های عضویت در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش پژوهش مردم نگاری مجازی بود. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند نظری، پس از انجام 61 مصاحبه با کاربران صفحه شخصی اینستاگرامِ یکی از محققان اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل مضمونی استفاده شد. یافته ها نشان داد که انگیزه های اصلی عضویت در اینستاگرام شامل 7 انگیزه اصلی: کسب اطلاع، فراغت و سرگرمی، پیوستگی و ارتباط، کنجکاوی، خوداظهارگری، تخلیه هیجانی و الگویابی می باشد. با توجه به گسترش گرایش به شبکه اجتماعی اینستاگرام و تأثیرات این شبکه اجتماعی بر جنبه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کشور ما و خلأ پژوهشی به خصوص در قالب طرح های کیفی در زمینه شناسایی انگیزه های عضویت در این شبکه در کشورمان، پژوهش کیفی حاضر می تواند به عنوان پژوهشی نو و پیش قدم در این حوزه مطرح شود و پژوهشگران را به توجه هرچه بیشتر به این موضوع ترغیب و زمینه را برای بررسی این حوزه در پژوهش های آینده فراهم کند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت افراد با انگیزه های متفاوت و مختلفی به دنبال عضویت و استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام هستند. انگیزه افراد برای عضویت در شبکه اجتماعی اینستاگرام تک بعدی نمی باشد، بلکه ماهیتی چندبعدی و چندگانه دارد و از فردی به فرد دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر می تواند متفاوت باشد.
گونه شناسی کتاب صوتی به مثابه هنر شنیداری در عصر رسانه های نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب صوتی در ترویج فرهنگ کتابخوانی نقشی بسزا دارد و به عنوان گونه ای که از ترکیب رسانه مکتوب و شنیداری پیدا آمده، طی دهه های گذشته حامل های رسانه ای مختلفی مانند کاست، رادیو، لوح فشرده، پادکست، وبگاه اینترنتی، رسانه های اجتماعی و کارافزار را تجربه کرده است. این تحولات مباحث نظری و مسائل علمی گوناگونی را درباره این گونه پیوندی موجب شده است که از آن جمله اند: رابطه این نوع شنیداری با نسخه مکتوبِ کتاب، استقلال کتاب صوتی، گونه شناسی و ابعاد هنری آن در پیوند با قالب های هنری شنیداری. پژوهش حاضر با طرح مسائل مذکور و با هدف گونه شناسی و تبیین وجوه رسانه ای و هنری کتاب صوتی بر مبنای نظریه «ادبیات صوتی» لودویگ یگر انجام می پذیرد که بر مبنای آن، کتاب صوتی تبدیل یک هویت متنی نوشتاری به یک هویت آوایی شنیداری و گونه ای ادبی صوتی است. پژوهش با روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق سه پلتفرم آودیبله، ساوندکلاود و ایران صداست و حجم نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده است. نتایج حاصل از تحقیق گونه های کتاب صوتی را بر مبنای قالب تولید، نوع ادبی، حامل رسانه ای و گونه های جدید تقسیم بندی می کند. متن شنیداری، که برایند پیوند گفتار با دیگر عناصر صوتی است، به لحاظ هرمنوتیک از نسخه متنی متمایز است و در برخی از انواع مانند شعر، قصه و خاطره صرفاً شنیداری تولید می شود و در زمره هنر شنیداری قرار می گیرد. استفاده از ظرفیت کتاب صوتی در حوزه آموزش، روزنامه نگاری و گردشگری که در ایران کمتر بدان توجه شده ضروری است.
رابطه مصرف فرهنگی و نگرش خرافی در بین دانشجویان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم رشد دانش و فناوری، نگرش های خرافی همچنان در زندگی بسیاری از افراد جامعه حضور دارند. این نگرش ها ازآنجاکه مسیرهای خلاف واقعی به افراد جامعه برای حل مسائل خود نشان می دهند، به لحاظ اجتماعی آسیب زا هستند. نگرش های خرافی محصول جامعه پذیری افراد در رده های مختلف هستند. یکی از این عوامل دخیل در جامعه پذیری، رسانه ها هستند که بخش بزرگی از مصرف فرهنگی افراد را تشکیل می دهند. رسانه ها بسته به اینکه چه نوع محتوایی را در جامعه ترویج کنند، نگرش های هم نوا یا مخالف با خرافه گرایی را ایجاد می کنند. تحقیق حاضر به دنبال بررسی رابطه مصرف فرهنگی و نگرش خرافی در بین دانشجویان مشهدی می باشد. روش پژوهش مقاله حاضر پیمایش بوده و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته اجرا شده است. جامعه آماری دانشجویان شهر مشهد می باشند که تعداد آن ها برابر 97146 نفر است. از این تعداد 363 نفر با استفاده از فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد مصارف فرهنگی آگاهی بخش نظیر کتاب و روزنامه با نگرش خرافی رابطه معکوس و مصارف فرهنگی سرگرم کننده نظیر ماهواره و شبکه های اجتماعی با نگرش خرافی رابطه مستقیم و معنادار داشتند. بااین حال، در مجموع میزان مصرف فرهنگی پاسخگویان با نگرش خرافی رابطه معکوس و معناداری نشان می داد.
رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با تحول هویت زبانی و فرهنگی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و تحول هویت قوم کرد ، در استان کردستان به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی و ابزار اندازه گیری، پرسشنامه است. بدین منظور 384 نفر از کاربران شبکه های اجتماعی مجازی به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند . نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که بین هویت فرهنگی و هویت زبانی با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی ارتباط آماری معنی دار و مثبت وجود دارد. میزان همبستگی بین هویت زیانی و مدت و زمان استفاده از سایت های شبکه اجتماعی به ترتیب 031/0 و 034/0؛ بین هویت فرهنگی و مدت و زمان استفاده از سایت های شبکه اجتماعی به ترتیب 036/0 و 026/0 می باشد. همچنین طبق نتایج پژوهش حاضر، بیشترین تأثیرپذیری از مدت استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی به هویت زبانی و بیشترین تأثیرپذیری از زمان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی به هویت فرهنگی مرتبط است . به طور کلی فضای مجازی، فرصت های شایسته ای را برای نمایاندن ,شناخت بهتر خود و دیگران در جریان تعاملات مجازی در اختیار ما قرار می دهد. در نهایت با توجه به نتایج این پژوهش و اثبات تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر تحول هویتی در میان اقشار مختلف جامعه، پیشنهاداتی در حوزه های برنامه ریزی ، توجه به ابزارها و مکانیسمهای هویت ساز جهت تقویت هویت اجتماعی به صورت کاربردی در جهت رفع و یا کاهش آثار مخرب شبکه های اجتماعی مجازی ارائه شده است.
تأثیر شکاف دیجیتالی بر باروری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درعصر ارتباطات، شکاف دیجیتالی پیامدهای متفاوتی را درحوزه فرهنگ به همراه داشته و کاهش میزان باروری زنان در دو دهه اخیر که نگرانی مسئولان و مدیران را به دنبال داشته نیز تحت تاثیر عوامل فرهنگی ناشی از شکاف دیجیتالی و دیگر عوامل موثر بر پدیده باروری، قرارگرفته است. در پاسخ به این سوال که شکاف دیجیتالی تا چه اندازه بر باروری زنان ساکن تهران تاثیر داشته، 600 نفر از آنان به شکل نمونه تصادفی نظام مند بر اساس جدول لین انتخاب شدند و مورد بررسی گرفتند. یافته های تحقیق مبین ارتباط معنادار بین شکاف دیجیتالی و باروری است و برخی از مولفه های اجتماعی (خاستگاه قومی، میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال زنان) با باروری زنان ارتباط دارد. در نهایت آزمون مدل تحقیق با استفاده از معادلات ساختاری نشان می دهد که شکاف اجتماعی، شکاف دیجیتالی و آشنایی به زبان های خارجی می توانند 51 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی رفتار باروری زنان متاهل ساکن تهران را سال 1397 (2018) تبیین کنند.
ارائه الگوی رهبری افراد قومیت آذری زبان در سازمان براساس مدل فرهنگی لوییس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه تاکنون موضوع رهبری و تأثیر سبک های مختلف آن بر عملکرد کارکنان مورد مطالعات زیادی قرار گرفته است، اما موضوع قومیت ها و پتانسیل آن ها به عنوان یک خرده فرهنگ در انجام وظایف مختلف سازمانی و نحوه برقراری ارتباط و همکاری اثربخش میان آن ها در سازمان ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا این پژوهش سعی بر آن دارد تا بواسطه بررسی فرهنگ قومیت آذری زبان در کشور به ارائه الگوی رهبری متناسب با این قومیت را در سازمان بپردازد. پژوهش حاضر از حیث هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های ترکیبی طبقه بندی می شود. به طوری که، پرسشنامه ای در میان 532 نفر از افراد آذری زبان استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان توزیع گردیده و از نظرات 9 مدیر سازمان های آذری زبان برای تکمیل اطلاعات استفاده شده است. به منظور بررسی نتایج به دست آمده به ترتیب از آمار توصیفی و روش تحلیل تم استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل فرهنگی افراد قومیت آذری زبان در دسته فرهنگ های فعال خطی قرار داشته و سبک رهبری تیم محور از بیشترین اثربخشی برای مدیریت و رهبری این افراد برخوردار است.
مطالعه نشانه شناختی تصویر کودک در انیمیشن ایرانی «مهارت های زندگی برای کودکان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مضامینی که انیمیشن ها درصدد القاء به مخاطبین کودکشان هستند هرگز به صورت اتفاقی نبوده، بلکه در پی رمزگذاری های خاصی صورت پذیرفته است که در نهایت منجر به معرفی الگوی از پیش تعیین شده برای کودکان است. هدف از این پژوهش، تحلیل نشانه شناختی الگوی بازنمایی کودک در انیمیشن است. بدین منظور با استفاده از روش نشانه شناسی، به بررسی محبوب ترین و پرمخاطب ترین انیمیشن ایرانی «مهارت های زندگی برای کودکان» پرداخته شده است. این مجموعه شامل 250 قسمت ده دقیقه ای که تولید آن از سال 1391 شروع و تا 1395 پایان یافته است. بدین ترتیب برای دستیابی به تصویر جامعی از کودک در این مجموعه تمام قسمت ها مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در این انیمیشن با نوعی بازنمایی توأم با «بدنمایی» از کودک و دوران کودکی مواجه هستیم. ویژگی ها و خصایص برجسته ی کودک در این مجموعه وابستگی به بزرگسالان، ناتوانی در حل مسائل شخصی، عدم خلاقیت و ابتکار، عدم تجهیز به مهارت های مدرن، فقدان روحیه ی پرسش گری و اطاعت کامل از والدین، پرخاشگری و گستاخی در مقابل همسالان، ساده لوحی و زودباوری است. علاوه بر این در بازنمایی کودک، کاراکترهای کودک در جایگاه سن طبیعی خود بازنمایی نمی شوند. بلکه کوچکتر و نابالغ تر از سن زیستی شان نمایش داده می شوند و این نابالغ بودن در تمام رفتار و تعاملات روزمره شان مشهود است. چنین الگوی بازنمایی در مجموع در قاب گفتمان «پیشامدرن» جای می گیرد. برجسته ترین ویژگی انیمیشن «مهارت های زندگی برای کودکان» این است که در آن کودک به عنوان «سوژه منفعل و تربیت پذیر» به شمار می رود.
تحلیل فراگیر عوامل موثر بر نمایش سینمایی نقش وکلا در دادرسی های کیفری پس از انقلاب اسلامی ایران (سال های 1394-1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وکلا در میان کنشگران عدالت کیفری برجسته ترین نقش را در فیلم های سینمایی مرتبط با دادرسی کیفری دارند. این امر تا حد زیادی حاصل برساخت و بازنمایی منحصربه فردی بوده که تحت تأثیر عوامل فرهنگی، سینمایی و سیاسی شکل گرفته است. طبق تقسیم بندی فیسک این سه عامل را می توان به ترتیب به سه سطح واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی تقسیم کرد. در سطح واقعیت، عوامل فرهنگی که عملکرد وکلا را مورد مناقشه قرار می دهد، بر نمایش وکلای سینمای ایران تأثیر گذاشته است. در سطح بازنمایی، سینمای هالیوود بر مبنای نظام دادرسی اتهامی، تاثیر بسزایی در شکل دفاع و اختیارات وکلا در فضای دادگاه داشته است. در سطح ایدئولوژیک نیز تصویر وکلا حاصل بخشی از گفتمان راجع به فضای فکری بوده است که گاهی نقشی همگام و گاهی مخالف با ایدئولوژی و قدرت حاکم داشته است. وکلای پیش از سال 1376 عمدتاً کنشگران مبارزه با نظام فاسد قضایی شاهنشاهی بوده اند که البته در این راه موفقیتی کسب نکرده اند. پس از سال 1376 وکلای زن به نحو گسترده ای با بازنمایی های مثبت وارد سینمای ایران شدند. وکلای زن در تلاشند تا در نظام مردسالار قضایی، عدالت را برای زنان محقق کنند که البته این وکلا نیز موفق به رسیدن به هدف خود نمی شوند. تحقیق حاضر بر آن است تا زمینه ها و چرایی چنین بازنمایی های متفاوتی از وکلا را در سینمای پس از انقلاب ایران را ریشه یابی نماید.