مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی سابق)
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی دوره 18 تابستان 1402 شماره 2 (پیاپی 63) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شهر لاهیجان با حوزه نفوذ و منطقه پیرامونی خود و وجود جاذبه های تاریخی (مانند آرامگاه شیخ زاهد گیلانی، بقعه میر شمس الدین، آرامگاه کاشف السلطنه و موزه تاریخ چای، پل خشتی لاهیجان، حمام گلشن لاهیجان)، فرهنگی (مانند مسجد چهار پادشاهان، مسجد اکبریه، مسجد جامع لاهیجان)، طبیعی (کوه و آبشار شیطان کوه، تالاب سوستان، تالاب امیر کلایه) یکی از مراکز گردشگری استان گیلان به حساب می آید. اما به دلیل عدم برخورداری مناظر طبیعی، تاریخی و فرهنگی این شهر از زیر ساخت های لازم در جهت توسعه و آبادانی با مشکلات فراوانی دست به گریبان است.
هدف: هدف این پژوهش، بررسی و اولویت بندی مناطق گردشگری به لحاظ شاخص های گردشگری پایدار شهری در شهر لاهیجان است.
روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده و اطلاعات پرسش نامه و اسنادی کتابخانه بوده است. حجم جامعه نمونه 100 نفر از گردشگران حاضر در شهر لاهیجان می باشد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل ویکور استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، مناطق گردشگری پیرامون شهر لاهیجان می باشد.
یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل مقدار ویکور به دست آمده برای هر کدام از مناطق گردشگری در شهر لاهیجان نشان می دهد، از آنجایی که پایین ترین مقدار Qj برای محدوده پارک های طبیعی شهر است (00/0) می باشد بنابراین کمترین میزان تأثیر را در صنعت گردشگری این شهر خواهد داشت. این در حالی است که روستاهای تفریحی حاشیه شهر با مقدار Qj ( برابر با 00/1) بهترین وضعیت را برای توسعه گردشگری شهر به وجود آورده است.
نتایج: عوامل مختلفی می تواند در جذب و توسعه گردشگری در یک مکان جغرافیایی موثر باشد. این عوامل می تواند کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی باشند. شهر لاهیجان با داشتن ظرفیت های زیست محیطی (اقلیم، آب و هوا)، کالبدی (جاذبه های تاریخی مذهبی) و جاذبه های تفریحی فراوان می تواند نقش موثری در جذب گردشگر و به تبع آن توسعه پایدار این شهر داشته باشد.
بازاندیشی در مفهوم حق به شهر و ارتباط آن با شهرسازی عدالت محور (مورد پژوهی: تحلیل تطبیقی محلات هفت آسیاب و شیشه گرخانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه رویکرد "حق به شهر" مفهومی نوین در پاسخ به روند توسعه شهری نامتعادل می باشد که در نهایت به شهری برخوردار از عدالت، انسجام و پیوستگی اجتماعی، سالم، قابل زیست، پایدار و شهروندمدار می انجامد. این رویکرد راه حلی موثر در نجات و احیای حقوق شهروندی محسوب گردیده و با تأکید بر عامل حق به زندگی شهری، زمینه های تحقق پذیری و دستیابی به شهرسازی عدالت محور و لذت دموکراتیک از شهر را فراهم می نماید. در این میان شهرسازی عدالت محور به عنوان دانشی مهم و رهیافی پیشرو در شهرسازی به منظور واکنش به نابرابری های اجتماعی-فضایی تولید شده از سوی سرمایه داری، وارد عرصه توسعه شهری شده است.
هدف پژوهش: تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و روشی توصیفی-تحلیلی سعی دارد تا با اتخاذ پیش زمینه ای انسان مدارانه، به ارزیابی تطبیقی وضعیت شاخص های حق به شهر در سکونتگتهای شهری بپردازد. در واقع مسئله اصلی تحقیق سنجش سطح کیفی مولفه های حق به شهر در محورهای مطالعاتی می باشد. تا از این طریق جایگاه برنامه ریزی شهری از نقطه نظر تحقق شهر عدالت محور به عنوان رهیافتی مترقی در حوزه توسعه شهری مشخص گردد.
روش شناسی پژوهش: ابزار مورد استفاده در گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، بهره گیری از روش های سندگزینی و کتابخانه ای و استفاده از ابزار پرسشنامه و تکنیک های سوارا و ماباک می باشد. جامعه آماری و حجم نمونه تحقیق مشتمل بر کل جمعیت بافت تاریخی شهر ارومیه می باشد که از طریق روش کوکران، تعداد نمونه احتساب گردیده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محلات هفت آسیاب و شیشه گرخانه شهر ارومیه موارد مطالعاتی پژوهش حاضر را تشکیل داده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که زیرشاخص های دسترسی به خدمات عمومی و دموکراسی به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را به خود اختصاص داده اند.
نتایج: محله شیشه گرخانه شهر ارومیه در شاخص های حاکمیت شهری، شمول اجتماعی، تنوع و سرزندگی و دسترسی فضایی وضعیت مطلوب تری را نسبت به میزان تحقق پذیری زیرشاخص های حق به شهر و دستیابی به برنامه ریزی شهری عدالت محور به خود اختصاص داده است.
مکان گزینی و تحلیل کاربری های آموزش عالی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (MCDA)(مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مراکز آموزش عالی یک عامل کلیدی در فرآیند آموزشی هستند. مراکزی که مکان مناسبی داشته و در یک برنامه سیستماتیک طراحی شده اند، به شیوه ای مناسب و کارآمد به توسعه جامعه شهری کمک می کنند. با این حال، انتخاب مکان های مراکز آموزش عالی، از جمله دانشگاه آزاد، یک مسأله پیچیده است که شامل ارزیابی بسیاری می شود (فنی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی).
هدف پژوهش: با توجه به وجود تعداد زیاد مراکز آموزش عالی در شهر بابل و نیز حضور تعداد بالای دانشجویان، پیاده سازی الگوی صحیح و مناسب استقرار مکان مراکز آموزش عالی برای پیشبرد و اثربخشی آن ها در سطح شهر ضروری است که خود ابزارها و تکنیک های جدیدی را می طلبد.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی بوده که هدف اصلی آن، مکان گزینی فضاهای آموزش عالی، یافتن مکان بهینه برای ایجاد فضای آموزشی با در نظر گرفتن کاربری های همجوار است. برای حصول به آن، 15 معیار مکانی در قالب 5 پارامتر برای مکان گزینی پهنه های مناسب ایجاد مراکز آموزش عالی در شهر بابل مورد استفاده قرار گرفته اند. با استفاده از تحلیل تصمیم گیری چند معیاره سلسله مراتبی فازی، وزن نهایی آن ها در تهیه نقشه مکان یابی محاسبه گردید. بر این اساس و با اعمال وزن های هر یک معیارها در محیط ArcGIS، تناسب اراضی شهر بابل برای ایجاد مراکز جدید آموزش عالی با تأکید بر دانشگاه آزاد اسلامی مشخص شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر بابل واقع در شهرستان بابل استان مازندران است که از شمال به شهرستان بابلسر و دریای مازندران، از جنوب به رشته کوه های البرز، از غرب به شهرستان آمل و از شرق به شهرستان قائمشهر و ساری مرتبط است. این شهر دارای بافتی نامنظم (به ویژه در قسمت های مرکزی) بوده و از بعد کالبدی تنها در بخش های توسعه یافته اخیر در پیرامون شهر، نوعی بافت منظم را می توان مشاهده نمود. در این شهر 18 مرکز آموزش عالی (اعم از دانشگاه و مؤسسه های آموزش عالی) وجود دارد.
یافته ها: بر اساس نظر خبرگان، معیار رعایت فاصله از پهنه های سیل خیز و یا سیل گیر با وزن نسبی 098/0 در اولویت اول و معیار ارزش زمین با وزن نسبی 035/0 در اولویت آخر تأثیرگذاری بر روی مکان گزینی بهینه مراکز آموزش عالی قرار گرفته است. با توجه به نقشه مکان گزینی کاربری آموزش عالی در شهر بابل، بیش ترین تناسب اراضی برای ایجاد این نوع کاربری در بخش جنوب غربی و غرب شهر و در محدوده شهرک های فرهنگیان، نیلوفر، آزادگان، طالقانی و اندیشه و همچنین موقعیت فعلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمای بابل می باشد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که سه نکته مهم در مکان گزینی واحدهای دانشگاهی با رویکرد توسعه پایدار حائز اهمیت است: اول) شناسایی اثرات مؤلفه های مکان یابی و توزیع فضایی مرکزآموزش عالی . دوم) شناسایی اثرات مؤلفه های رضایت مندی ذی نفعان از مرکز آموزش عالی. سوم) شناسایی اثرات مؤلفه های مکانی مکان گزینی مرکزآموزش عالی.
ارزیابی توان های مدیریتی شهر تهران در راستای برنامه ریزی راهبردی توسعه فضای سبز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با عنایت به حاد شدن بحران و چالش های آلودگی هوای شهر تهران و با توجه به نقش مدیریت کارآمد فضای سبز شهری در تولید و ارتقای شاخص های فضای سبز، توسعه مدیریت فضای سبز یک ضرورت به شمار آمده و می تواند به منظور کمک به حل بحران آلودگی مورد توجه برنامه ریزان و مسئولان ذیربط قرار گیرد.
هدف: این مطالعه با هدف کلی ارزیابی توان های محیطی شهر تهران در راستای برنامه ریزی راهبردی توسعه فضای سبز شهری انجام شد.
روش شناسی تحقیق: این تحقیق کیفی با بهره گیری از تکنیک دلفی کلاسیک انجام شد و راهبردهای شناسایی شده بر اساس ماتریس برنامه ریزی استراتژی کمّی (QSPM)، اولویت بندی گردید. نمونه مورد مطالعه شامل مدیران، صاحب نظران و کارشناسان مرتبط به موضوع تحقیق در شهر تهران بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: در این پژوهش محدوده شهرستان تهران به مساحتی حدود 730 کیلومترمربع مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته ها: برمبنای یافته های مندرج در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی به منظور مدیریت پایدار فضای سبز شهر تهران، وجود برنامه های سازمانی میان مدت و بلند مدت جهت اجرای طرح ها و پروژه های توسعه فضاهای سبز شهری، مهم ترین نقطه قوت و عدم انجام مدیریت و برنامه ریزی محلی برای فضاهای سبز مناطق مختلف شهر تهران، مهم ترین نقطه ضعف برای مدیریت فضای سبز شهر تهران، محسوب می شوند. بر مبنای یافته های مندرج در ماتریس ارزیابی عوامل خارجی به منظور مدیریت فضای سبز شهر تهران نیز، اهمیت استراتژیک شهر تهران در کشور و توجه ویژه مسئولین و برنامه ریزان به توسعه شهر در تمام ابعاد از جمله توسعه فضاهای سبز در این شهر مهم ترین فرصت و افزایش آلودگی هوا و تأثیر بر کیفیت فضای سبز با اهمیت ترین تهدید پیش روی مدیریت فضای سبز شهر تهران محسوب می شوند.
نتایج: بر اساس ماتریس برنامه ریزی استراتژی کمّی (QSPM)، می توان گفت که راهبردهایی چون نظارت مؤثر بر حسن اجرای قوانین و مقررات در حوزه فضاهای سبز شهر تهران، تهیه و تدوین طرح جامع فضای سبز و مدیریت آسیب های ناشی از عوامل غیر انسانی مانند آفات، بیماری های گیاهی و موارد نامساعد در فضاهای سبز شهری به ترتیب اولویت از مهم ترین راهبردهای موجود برای مدیریت فضای سبز شهر تهران محسوب می شوند.
ارائه مدل بازاریابی گردشگری روستایی با رویکرد کیفی تحلیل تم (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توسعه گردشگری روستایی، آثار و پیامدهای متنوع و گسترده ای را بر جای می گذارد و با توجه به ظرفیت های طبیعی و فرهنگی موجود در روستاها، می تواند نقش مهمی در تجدید حیات روستاها، ایجاد اشتغال و درآمد برای روستاییان، حفاظت از میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی و در نهایت توسعه یکپارچه و پایدار روستایی داشته باشد.
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان رودسر با استفاده از روش تحلیل تم بوده است.
روش شناسی تحقیق: به منظور اجرای پژوهش از رویکرد پژوهش کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاری از متخصصین حوزه گردشگری و بازاریابی استفاده شده است. حجم نمونه با منطق نمونه گیری نظری و قضاوتی و تا حصول اشباع نظری در مجموع 12 نفر را در برگرفت. کد گذاری داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا به انجام رسید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهرستان رودسر است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد مدل بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان رودسر با 11 تم اصلی و 67 تم فرعی شامل: جاذبه ها، زیرساخت، فرهنگ، سرمایه گذاری، موقعیت زیست محیطی، قابلیت دسترسی به امکانات، نیروی انسانی ماهر، هزینه سفر، ترفیع، قوانین و مقررات و آموزش تبیین شده و تم های نیروی انسانی ماهر و فرهنگ با ضریب مسیرهای 78/0 و 55/0 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر گردشگری روستایی دارند.
نتایج: بر اساس این تحقیق مدل بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان رودسر به ترتیب اولویت شامل 11 عنصر می باشد. با توجه به فقدان مدل و مدل جامع تبیین کننده بازاریابی در گردشگری روستایی، دانستن اینکه عناصر، مؤلفه ها و مقوله های بازاریابی گردشگری روستایی از استراتژی تحقیق کیفی چگونه استفاده می کنند، حائز اهمیت است. استفاده از مدل بازاریابی گردشگری روستایی و توجه به عناصر تشکیل دهنده آن منجر به موارد زیر می شود: 1. گردشگری روستایی به عنوان راهبرد توسعه روستایی 2. گردشگری روستایی به عنوان سیاستی در بازسازی سکونتگاه های روستایی 3. گردشگری روستایی به عنوان ابزاری برای توسعه پایدار و حفاظت از منابع طبیعی.
بررسی معیارهای موفقیت پارک های موضوعی در ایران (مطالعه موردی ، احداث پارک بستنی در منطقه 11 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پارکهای موضوعی را می توان صنعتی جذاب برای ایجاد یک تفریح شاد و سرگرم کننده در فضاهای باز یا بسته دانست. عدم وجود مطالعات مدون در کشور ایران در خصوص معیارهای ایجاد پارکهای موضوعی و توجه نکردن دست اندرکاران هنگام طراحی و ساخت به نیازهای بازدیدکنندگان و گردشگران که بازیگران اصلی شبکه این صنعت هستند؛ این واقعیت را آشکار می سازد که بدون داشتن اطلاعات و منابع کافی نمی توان دستاوردی مناسب داشت. با توجه به بررسی مطالعات انجام شده در سایر کشورها، شاخص امنیت بعنوان مهمترین معیار کیفیت در خدمات رسانی از دیدگاه بازدیدکنندگان مطرح گردیده است.هدف: : هدف از این پژوهش بررسی موضوعاتی مانند رویکرد در طراحی کالبدی- محیطی و همچنین شناسایی فضاهای بصری و برندسازی، ضمن بررسی ابعاد مختلف پروژه های خلاقانه، دستیابی به معیارهای موفقیت این گونه طرح ها می باشد.روش شناسی تحقیق: برای دستیابی به معیارهای موفقیت احداث پروژه های خلاق، مانند پارک بستنی در منطقه 11 شهرداری اصفهان از نظرات 18متخصص، برای بدست آوردن مهمترین شاخص ها در طراحی، ساخت و بهره برداری از روش دلفی استفاده گردید. در این روش ابتدا 12 سوال بصورت باز از متخصصین پرسیده شد که بررسی پاسخها منجر به تعیین 12 معیار و 120 زیرمعیار گردید و طی مراحل بعدی 120 سوال در قالب پرسشنامه طیف لیکرت پنج گزینه ای تا رسیدن به اجماع نهایی مطرح گردید و در نهایت زیرمعیارهایی که میانگین امتیاز بالای 5/4 را کسب کردند به عنوان مهمترین شاخص انتخاب گردیدند.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر اصفهان می باشد.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که تاکید بر استفاده از نظرات کارشناسان برای طراحی و ساخت، استفاده از مصالح مرغوب و بومی، همچنین امنیت بازده سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ایجاد امنیت و احساس آرامش و همچنین توجه به مسائل بهداشتی یکی از مهمترین شاخص ها در ارائه خدمات به بازدیدکنندگان است. برندسازی مکان یکی از شاخص های مهم دیگر در ساخت پارک های موضوعی است و از آنجایی که صنعت بستنی از دیرباز مورد توجه منطقه مورد مطالعه بوده است. می توان انتظار داشت که احداث پارک بستنی در این مکان بتواند به معرفی این صنعت و در نهایت به رونق اقتصادی و ایجاد درآمد پایدار برای ساکنین منجر گردد. نتایج: پژوهش حاضر در نهایت منجر به مدل مفهومی متاثر از عوامل موفقیت در ساخت پارک های موضوعی گردید. این مدل دارای چهار مولفه اصلی شامل محیط و منظر، برندسازی مکان، سلامت و اقتصاد است که قابل تعمیم در ساخت پارک های موضوعی در شهرهای ایران می باشد.
بسوی موازنه توزیع قدرت کنشگران تولید فضای شهری تدوین نظریه ی PIUS (مدل مشارکت مردم –فضا- دولت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توسعه شهر به تولید فضاهای شهری و هردو در هم تنیده با مساله قدرت هستند. ساختارها و فرایندهای قدرت در اغلب مواقع باعث حذف تدریجی گروهها و منافع غیرمتشکل به نفع گروهها و منافع متشکل و مسلط بر منابع می شود. فشار قدرت هایی که هستند مساله زا و خلاء قدرت هایی که نیستند باعث بروز عدم تعادل هایی درجامعه می گردد. تجزیه وتحلیل این روابط قدرت به تصمیم سازان و تصمیم گیران شهری کمک می کند تا راه حل بهتری برای مسائل شهری پیدا کنند. این پژوهش به دنبال تحلیل و سنجش روابط قدرت کنشگران تولید فضای شهری و ارائه راهکار برای حل معادله توزیع قدرت کنشگران و به عبارتی تعادل سازی در سهم های قدرت کنشگران (نظریه سازی برگرفته از تجربه) است.
روش شناسی تحقیق: کنشگران تولیدفضای شهری موردنظر با مصاحبه نیمه ساخت یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی برای دستیابی به خبرگان جامعه هدف و مشاهدات مکرر میدانی و بررسی اسنادی جهت تکمیل و تدقیق شناسایی شده اند. روابط قدرت بین این کنشگران از طریق روش تحلیل جریان با بهره گیری از نرم افزار یوسینت (UCINET) و میزان قدرت کنشگران از طریق روش تحلیل اثرات متقابل با بهره گیری از نرم افزار میک مک (MICMAC) سنجش و تحلیل گردید.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد پژوهش، فضای شهری منحصربه فرد و بسیار باارش اراضی عباس آباد به وسعت 554 هکتار واقع در بخش مرکزی کلانشهر تهران است.
یافته ها: خروجی تحلیل نرم افزارها و تدقیق نتایج، یک سطح بندی از میزان ارتباطات و میزان قدرت کنشگران تولید فضای شهری عباس آباد بدست داد که مشخص نمود تعادل در قدرت کنشگران وجود ندارد و شهروندان در پایین ترین سطح تأثیرگذاری قرار داشته و نقش و تأثیرگذاری در هیچ یک از مراحل تهیه و تصویب و اجرای طرح نداشتند و نیز بخش خصوصی مستقل نیز در این فرایند حضور ندارد.
نتایج: از نتایج و نوآوری های این پژوهش 1. استفاده از دو نرم افزار میک مک و یوسینت برای شناسایی و تحلیل قدرت کنشگران تولید فضای شهری در یک نمونه مطالعاتی. 2. در حوزه توسعه دانش موجود در برنامه ریزی شهری، در راستای شهروندمدارتر شدن تولید فضاهای شهری، با بهره گیری از جدیدترین اندیشه های اندیشمندان حوزه برنامه ریزی شهری و قدرت، پیشنهاد مدل "دولت- فضا- مردم" وتشکیل "نهاد عمومی فضاداران شهری" (اجرایی-عملیاتی) و ارائه نظریه PIUS پیشنهاد است.
تحلیل ارتباط بین فضای سبز شهری و آلودگی هوا با تأکید بر بوم گرایی شهری (موردپژوهی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آلودگی هوا به عنوان یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر محیط زیست به ویژه در شهرهای بزرگ سبب بروز مشکلات بسیاری برای ساکنین شده است. از طرفی فضاهای سبز به عنوان یکی از عناصر مورد تأکید در بوم گرایی شهری، نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا دارند. به همین جهت بررسی نوع و شدت ارتباط بین فضای سبز شهری و آلودگی هوا می تواند میزان تأثیرگذاری سبزینگی شهری را بر آلاینده ها نمایان سازد.
هدف: هدف اصلی پژوهش، بررسی ارتباط بین فضای سبز و تغییرات آلایند ه های هوا به تفکیک مناطق در کلان شهر تهران با تأکید بر بوم گرایی شهری است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، آمیخته (کمی -کیفی) است. در این پژوهش از روش توابع درون یابی در نرم افزار ArcMap 10.7 و تحلیل رگرسیونی در نرم افزار SPSS21 استفاده شده است. به منظور تحلیل یکپارچه وضعیت موجود متغیرهای دارای رابطه رگرسیونی و تعیین اولویت اقدام به تفکیک مناطق، کدگذاری کیفی در چهار سطح از زیاد به کم صورت گرفته است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر تهران است.
یافته ها: یافته ها حاکی از این است که رابطه ی معکوس و معناداری بین فضای سبز و آلاینده های CO، SO2و PM2.5 وجود دارد. با سطح اطمینان بالای 95 درصد، میزان تأثیرگذاری فضای سبز بر آلاینده های CO، SO2و PM2.5 بر اساس ضریب بتا به ترتیب 500/0-، 508/0- و 452/0- می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری کیفی وضعیت موجود متغیرهای دارای رابطه رگرسیونی نشان می دهد که مناطق 9، 10، 18 و 21 به علت سطح کم فضای سبز و غلظت بالای آلاینده های مذکور، در دسته اولویت اقدام اول برای اجرای پیشنهادها قرار می گیرند.
نتایج: نتایج نشان داد که وجود فضای سبز بر تغییرات غلظت تمامی آلاینده های هوا تأثیرگذار نیست و صرفاً سه آلاینده CO، SO2و PM2.5 را در تهران تحت تأثیر قرار می دهد. درنهایت علی رغم ضرورت پیشنهادهایی با هدف کنترل منابع آلوده کننده ی هوا، تمرکز این پژوهش بر پیشنهادهایی با محوریت فضای سبز به منظور کاهش آلاینده های موجود در هوا و بر اساس اولویت اقدام مناطق می باشد. این پیشنهادها در قالب رویکردهای از بالا به پایین و از پایین به بالا و در دو بازه زمانی کوتاه مدت و بلندمدت ارائه شده اند.
ارائه راهکارهای سازماندهی فضا در برنامه ریزی و توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: شهرهای استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وضعیت استان گیلان حاکی از دوگانگی و عدم تعادل های منطقه ای است. به نظر می رسد باید نسبت به عواملی که در توسعه متعادل فضایی شهرهای استان گیلان نقش دارند، شناخت کامل و کافی ایجاد شود.
هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه متعادل فضایی شهرهای استان گیلان است.
روش شناسی تحقیق: در این پژوهش از تکنیک پرسشنامه و روش دلفی برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. در گام اول تعداد 60 عاملِ مؤثر بر توسعه متعادل فضایی شهرهای استان گیلان در سه بعد جمعیت، فعالیت و فضا شناسایی شد. سپس با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای میزان اهمیت این عوامل مورد ارزیابی قرار گرفت و 28 عامل با اهمیت خیلی زیاد شناسایی شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی-اکتشافی، عوامل اصلی شناسایی شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهرهای استان گیلان می باشد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سه عامل اصلی در توسعه متعادل شهرهای استان گیلان نقش اساسی دارند. در حوزه حمل و نقل توانست 74/41 درصد از واریانس ها تمامی متغیرهای پژوهش را تبیین کند. موقعیت جغرافیایی و گردشگری و خدمات نیز به ترتیب 18/26، 51/18 درصد از واریانس تمامی متغیرهای پژوهش را تبیین کردند. در مجموع این سه عامل 43/86 درصد کل واریانس ها را تبیین کردند..
نتایج: این تحقیق نشان می دهد استان گیلان از انواع مختلف الگوهای حمل و نقلی برخوردار بوده و مجاورت با دریا و کشورهای حاشیه دریای خزر امکان توسعه فعالیت های بازرگانی بندری و گردشگری را برای استان به ارمغان آورده است. لذا آینده مطلوب استان با تکیه بر سه عامل حمل و نقل، پتانسیل های محیطی و جغرافیایی و تقویت زیرساخت های گردشگری حاصل خواهد شد.
سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده از طرح ها و برنامه ها؛ (مطالعه موردی: بخش اسفندقه، شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه، تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی تا حدود زیادی متاثر ازچگونگی سرمایه اجتماعی روستاییان است؛ و پی آیند ارتقاء سرمایه اجتماعی باعث بهبود هماهنگی و همکاری بین افراد یک گروه و سازمان با یکدیگر می شودهدف: پژوهش حاضر به واکاوی اثرات سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده از طرح ها و برنامه ها در بخش اسفندقه پرداخته است.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی و با ابزار پرسشنامه، متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر را در این ارتباط، وارسی کرده است. همچنین تجزیه و تحلیل ویژگی های جمعیت شناختی و تجمیع پرسش ها برای ورود به مدل، و تحلیل سازه ها و روابط بیان شده در چهارچوب نظری با استفاده از نرم افزارآموس گرافیک انجام شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، بخش اسفندقه است.یافته ها: پی آیندهای پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین 4 متغیر سرمایه اجتماعی از 6متغیر است و مشارکت روستاییان با چهار متغیر میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زیربنایی ادراک شده از طرح ها و برنامه هاسنجیده شده است. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که رابطه سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها به واسطه اثرات محیطی معنادار است ومقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 11/0 است و سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها به واسطه اثرات اجتماعی اثرگذار است و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 18/0است. و اما سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها به واسطه اثرات اقتصادی اثرگذار نیست و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 07/0 است.همچنین سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها به واسطه اثرات کالبدی اثرگذار است و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 23/0 است.و سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها اثرگذار است و مقدار این اثر مستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 39/0 است.
نقش مدیریت شهری در بازآفرینی بافت فرسوده شهری (مطالعه موردی: محدوده اطراف بازار مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از چالش های اساسی در نظام توسعه پایدار شهرها بافت های فرسوده شهری به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته هستند که به دلایل مختلف شکل گرفته و امروز دچار مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی و ... هستند که بی توجهی و عدم برنامه ریزی صحیح برای آن می تواند کل شهر را دچار بحران نماید.هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت شهری در بازآفرینی بافت فرسوده محدوده اطراف بازار مرکزی شهر رشت صورت پذیرفت.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، مشاهده میدانی و بهره گیری از منابع اسنادی بوده است. نمونه تحقیق 100 نفر از متخصصین مرتبط با موضوع تحقیق در سازمان های راه و شهرسازی، شهرداری، شورای شهر و ... و همچنین 325 نفر از شهروندان ساکن در محدوده اطراف بازار مرکزی شهر رشت می باشند که به صورت تصادفی نمونه گیری شده اند. در ادامه پس از بررسی روایی و پایایی ابزار اندازه گیری تحقیق، به جهت بررسی نقش و تاثیر مدیریت شهری در بازآفرینی بافت مرکزی شهر رشت با استفاده از نرم افزارهای متنوع از جمله SMART PLS استفاده گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت می باشد. یافته ها: با توجه به تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها، 30 درصد از کارشناسان مورد مطالعه در این پژوهش زن و 70 درصد مرد بوده اند که از این میان، 25 درصد از آنها دارای سن کمتر از 28 سال، 28 درصد بین 29 تا 39 سال، 22 درصد بین 40 تا 50 سال و 25 درصد نیز بین 51 تا 61 سال سن داشته اند. از این میان 57 درصد از آنها دارای واحد مسکونی شخصی، 40 درصد استیجاری و 3 درصد نیز سازمانی بوده اند. در ارتباط با سابقه سکونت آنها در این محدوده نیز 15 درصد از افراد مورد مطالعه کمتر از 5 سال، 22 درصد بین 6 تا 10 سال، 28 درصد بین 11 تا 15 سال، 19 درصد بین 16 تا 20 سال و 16 درصد نیز بیشتر از 20 سال سابقه سکونت در این محدوده را داشته اند.نتایج: نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که عملکرد مدیریت شهری در این زمینه مطلوب بوده و میزان رضایت شهروندان از این پروژه بازآفرینی با اختلاف میانگین 0.566 و آماره آزمون 41.467 بیشتر از حد متوسط می باشد. در واقع مدیریت شهری در شهر رشت با باززنده سازی خیابان علم الهدی اولین قدم در مسیر بازآفرینی شهر رشت را پیمود.
اثر سنجی قابلیت های کالبدی-فضایی مکان توانبخشی در تامین نیازهای شهروندان ناتوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از مشکلات موجود در توانبخشی، بی توجهی به نیازهای روحی توانخواهان می باشدکه نقش مهمی در مشارکت افراد در توانبخشی ایفا می نماید. ارتقاء توانبخشی، پیامدهای مهم اجتماعی در پی دارد. قابلیتهای کالبدی مکان، انگیزه و تمایل افراد را برای حضور و مشارکت در فعالیت های محیط تحت تاثیر قرار می دهد. ایجادتجربه احساسات مطلوب در محیط توانبخشی افراد را به شرکت در فعالیتهای محیط ترغیب می نماید.
هدف پژوهش: هدف بررسی ارتباط بین مولفه های ایجاد کنندهحس مکان در محیط های توانبخشی و مشارکت توانخواهان در توانبخشی، با ایجاد احساس عزت نفس در آنان می باشد.
روش شناسی تحقیق: پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی بوده که به صورت پیمایشی انجام گرفته و با استفاده از همبستگی وروش معادلات ساختاری تحلیل شده است. جامعهآماری پژوهش افراد ناتوان جسمی - حرکتی مراجعه کننده به مراکز کاردرمانی منطقه1شهر رشت می باشند. با روش نمونه گیری در دسترس 46 نفر توانخواه جسمی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخت استفاده شد. آلفای کرونباخ متغیرهای تحقیق بالاتر از 7/0 بدست آمد. در تحلیل داده ها، از نرم افزارهای SPSS22, AMOS22 استفاده گردید.
قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی پژوهش شهرستان رشت در استان گیلان می باشد.
یافته ها: ضریب مسیر مولفه های حس مکان به عزت نفس 74/0، ضریب مسیر عزت نفس به مشارکت توانخواهان 69/0 و اثر غیرمستقیم 51/0 بدست آمده، بنابراین می توان گفت که عزت نفس در ارتباط بین مولفه های حس مکان و مشارکت توانخواهان نقش میانجی دارد.
نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که مولفه های ایجاد حس مکان از طریق تامین احساس عزت نفس، بر مشارکت توانخواهان در توانبخشی تاثیر گذار می باشد.
مکان یابی فروشگاه های هایپرمارکت با تاکید برشاخص های فضایی ومکانی (مطالعه موردی: کلانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه مکان یابی بهینه فروشگاه های هایپرمارکت هم از نظر برنامه ریزی شهری و سکونتگاه های انسانی و هم از طرف سرمایه گذاران بخش خصوصی و مفهوم بازاریابی و تجارت امری مهم تلقی شده و توجه به این امر، مشکلات عدیده ای را در هر دو قلمرو حل و فصل خواهد کرد. همچنین توجه به رفاه اجتماعی شهروندان یکی از مولفه های موثر در تامین مشارکت عمومی و جلب رضایت جمعی است. یکی از مصادیق این موضوع را می توان در راه اندازی فروشگاه ها و مراکز بزرگ خرید مشاهده کرد.
هدف: هدف این پژوهش مکان یابی فروشگاه های هایپرمارکت با تاکید برشاخص های مکانی جهت استفاده در برنامه ریزی برای احدث فروشگاه های جدید جهت پوشش کمبود فروشگاه های بزرگ در شهر رشت است.
روش شناسی تحقیق: روش پژوهش جاری توصیفی-تحلیلی بوده و برای بررسی موضوع از سیستم های اطلاعاتی جغرافیایی و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمروی جغرافیایی این پژوهش کلان شهر رشت است.
یافته ها: یافته ها نشان داد با توجه به معیارهای فضایی و مکانی تعریف شده، هایپر مارکت های فعلی در کلانشهر رشت در مکان های مناسب قرار ندارند.
نتایج: در نتیجه 7 مکان برای احداث هایپر مارکت های جدید در مناطق 3، 4 و 5 شهرداری رشت پیشنهاد گردید، که با توجّه به تراکم جمعیتی بالای کلان شهر رشت می توان انتظار داشت که با احداث این فروشگاه جدید در کنار فروشگاه های موجود، نیاز ساکنین این شهر برآورده شود.
بررسی سطح برخورداری شهرستان های استان گلستان از شاخص های مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وضعیت مطلوب بخش مسکن یکی از شاخص های مهم توسعه اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود برنامه ریزی در بخش مسکن به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مستلزم شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد گسترده این بخش است. یکی از گام های مهم در جهت برنامه ریزی مسکن آگاهی و بررسی وضع موجود مسکن است. از راه های مهم آگاهی از وضع موجود مسکن در جهت برنامه ریزی مسکن، استفاده از شاخص های مسکن است. این شاخص ها از یک سو بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی بوده و از سوی دیگر راهنمای مؤثر جهت بهبود بخشی برنامه ریزی مسکن برای آینده (ابزار کلیدی برای ترسیم چشم انداز آینده مسکن) است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر رتبه بندی و سطح بندی شهرستان های استان با استفاده از شاخص های مسکن است.روش شناسی تحقیق: رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق به کار گرفته شده، توصیفی- تحلیلی است. در جهت جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده و اطلاعات موردنیاز شاخص های بخش مسکن، از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 استان گلستان استخراج شده است. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک تاپسیس و تحلیل خوشه ای و به منظور نمایش فضایی سطوح برخورداری شهرستان های موردمطالعه از نرم افزار Arc Gis استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر شهرستان های استان گلستان که در برگیرنده 14 شهرستان گرگان، گنبد، آق قلا، بندرترکمن، مینودشت، کلاله، آزادشهر، رامیان، علی آباد، کردکوی، بندرگز، گمیشان، گالیکش و مراوه تپه است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، از بین شهرستان های استان، شهرستان های گرگان، رامیان، علی آباد و گنبد جزء برخوردارترین و مراوه تپه، گالیکش، مینودشت و ترکمن جزء شهرستان های محروم استان ازنظر شاخص های مسکن می باشند.نتایج: نتیجه گیری کلی این پژوهش حاکی از آن است که توزیع شاخص های مسکن در استان به صورت نابرابر می باشد و شهرستان های که از مرکز استان فاصله دارند از نابرابری بیشتری برخوردار هستند.
تحلیل اثرات طرح های توسعه شهری در تحولات ساختاری-کارکردی فضای شهری( مطالعه موردی: منطقه 3 شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساماندهی و خلق فضای مناسب با عملکردهای مختلف جهت دسترسی بهینه شهروندان، هدف مشترک اغلب طرح های توسعه شهری است. با اینحال، اجرای نامناسب طرح های توسعه موجب نابسامانی و آشفتگی در بافت کالبدی به لحاظ ساختاری و کارکردی و به ویژه بی استفاده ماندن بخش وسیعی از اراضی داخل محدوده، و عارض منفی گسترش افقی شهرها شده است.هدف: هدف از این پژوهش تحلیل اثرات طرح های توسعه شهری در تحولات ساختاری-کارکردی فضای شهری در منطقه 3 شهر زنجان می باشد.روش شناسی تحقیق: این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی برای دستیابی به اهداف تحقیق، به گردآوری داده ها با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای پرداخت. جامعه آماری شامل ساکنین منطقه 3 شهر زنجان است که با روش نمونه گیری کوکران، 384 نفر انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از آزمون پروبیت، آزمون تک نمونه ای t، آزمون رگرسیون خطی چندگانه و مدل تودیم با کمک نرم افزارهای SPSS، Excel و GIS استفاده شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، منطقه 3 شهر زنجان می باشد.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که، طبق آزمون رگرسیون، میزان ارتباط و همبستگی تحولات ساختاری-کارکردی با طرح های توسعه شهری 908/0 است. و اجرای طرح های توسعه شهری طبق آماره R2 حدود 82 درصد از تحولات ساختاری-کارکردی شهر زنجان را تبیین می کند. در نهایت، تلفیق شاخص های کمّی و کیفی با مدل تودیم نشان داد که اجرای طرح های توسعه شهری در ناحیه "شهرک قدس، کوچه مشکی، خیابان صفا" با بالاترین ضریب (1) مطلوب و رضایت بخش بوده و در "میدان پایین" با ضریب (001/0) ضعیف و نامطلوب بوده است. نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که برخی کاربری ها کمتر از حد انتظار و برخی نیز بیشتر از ظرفیت شهر توزیع شده و حد مطلوب رعایت نشده است.
آسیب شناسی نظام برنامه ریزی فضایی با تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کلان شهر تبریز به عنوان بزرگ ترین مرکز جمعیتی شمال غرب ایران، در سال های اخیر شاهد رشد فزاینده ی فیزیکی و جمعیتی بسیاری بوده و با تراکم و توسعه ی طرح های اقتصادی و زیرساختی از یک سو و گسترش بافت های مسئله دار از سوی دیگر و همچنین ناتوانی نظام مدیریت شهری در نظم دهی به این مسائل، این شهر را با مشکلات عدیده و آسیب پذیری در مواقع بحرانی مواجه ساخته است. در این راستا نیاز است تا با تأکید بر رویکردهایی همچون پدافند غیرعامل در برنامه ریزی فضایی و نظم دهی به نظام و ساختار جمعیتی-کارکردی به تحقق توسعه ی پایدار نائل آمد.هدف: با توجه به اهمیت برنامه ریزی فضایی و بهره مندی از رویکردهایی همچون پدافند غیرعامل در راستای تحقق توسعه ی پایدار، هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی نظام برنامه ریزی فضایی کلان شهر تبریز با تأکید بر معیارهای پدافند غیرعامل و ارائه ی راهکارهایی برای دست یابی به الگوی مطلوب در نظام برنامه ریزی فضایی و تحقق توسعه ی پایدار می باشد.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق کمی با ماهیت کاربردی–توسعه ای می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان شهری تبریز (حدوداً 1500 نفر) می باشد و حجم نمونه بر اساس مدل اصلاح شده کوکران 340 نفر برآورد شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل کلان شهر تبریز می باشد.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین شش مؤلفه ی مورد تأکید نظام برنامه ریزی با تأکید بر پدافند غیرعامل، تنها مؤلفه ی جمعیت با ضریب 51/0 در سطح اطمینان 95 درصد در کلان شهر تبریز تحقق یافته و پنج مؤلفه ی زیرساخت های حیاتی، زیرساخت های فیزیکی، فضاهای باز، جاده ها و معابر و کاربری زمین و عملکردها تحقق نیافته اند که ضرایب حاصل از مدل ساختاری برای این مؤلفه ها به ترتیب برابر با 23/0، 38/0، 32/0، 27/0 و 42/0 می باشد. نتایج: نتایج حاکی از آن است که عدم تحقق پدافند غیرعامل در برنامه ریزی فضایی تبریز، ناشی از نارسایی ها در نظام تصمیم گیری (یکپارچگی و سیستمی)، محتوای طرح ها (واقعیت گرایی، انعطاف پذیری و آینده نگری) و اجرا (تعهد و شفافیت) می باشد.
تحلیل اثرات تولید صنایع دستی بر سرمایه های معیشت پایدار خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: خش اورامانِ استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه صنایع دستی بخشی از اقتصاد روستایی خانوارهای روستایی را تشکیل می دهد و در صورت برنامه ریزی صحیح می تواند نقش مهم تری نیز به عهده گیرد در روستاهای اورامان صنایع دستی از گذشته دور، نقشی مهم در اقتصاد خانوارهای روستایی این منطقه به عهده داشته است.هدف: هدف این تحقیق تحلیل اثرات تولید صنایع دستی بر سرمایه های معیشتِ پایدار خانوارهای روستایی می باشد.روش شناسی تحقیق: جامعه آماری این پژوهش، سرپرستان خانوار در بخش اورامان (4192=N) واقع در شهرستان سروآباد در استان کردستان بود.که برای مقایسه سطوح مختلف سرمایه های معیشتی در دو گروه خانوارهای دارای صنایع دستی و فاقد صنایع دستی انتخاب شدند. حداقل حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد 351 نفر تعیین شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ای برای پنج سرمایه معیشتی (فیزیکی، انسانی، اجتماعی، مالی و طبیعی) و صنایع دستی بود. پایایی پرسشنامه طراحی شده با ضریب 79/0 تایید شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، بخش اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان می باشد.یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فریدمن و کروسکال والیس حاکی است که تفاوت معناداری بین سرمایه های مالی، طبیعی و فیزیکی در دو گروه خانوار وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که رابطه معناداری بین صنایع دستی و سرمایه های معیشتی روستایی وجود دارد. بطوری که شدت همبستگی نشان داد که صنایع دستی بیشترین تاثیر را به ترتیب بر سرمایه های مالی، طبیعی و فیزیکی دارد. از نظر رتبه بندی سرمایه ها در دو گروه در گروه تولید کننده صنایع دستی به ترتیب سرمایه فیزیکی، طبیعی، مالی، اجتماعی و انسانی قرار گرفته اند و در بین خانوارهای فاقد تولید صنایع دستی نیز به ترتیب سرمایه انسانی، اجتماعی، مالی، طبیعی و فیزیکی رتبه بندی شده اند. بایستی توجه داشت که در هیچ سرمایه معیشتی، میانگین خانوار بدون صنایع دستی مساوی یا بیشتر از میانگین سرمایه های معیشت پایدار خانوار دارای صنایع دستی نیست. نتایج: با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها می توان نتیجه گرفت که صنایع دستی نقش بسیار مهمی در ارتقاء سرمایه های معیشت پایدار خانوار در گروه خانوارهای دارای تولید صنایع دستی داشته است. برای ارتقاء سرمایه های معیشتی خانوار روستایی و کاهش فقر و توسعه مناق روستایی، برنامه ریزان و مجریان بایستی تولید و آموزش تولید صنایع دستی در خانوارهای روستایی را مد نظر داشته باشند.
نقش اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری با رویکرد سیاست گذاری فرهنگی (مطالعه موردی: منطقه14 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در شرایط کنونی که کشور بدلیل تحریم، در برخی بخش ها با مشکلات و مسائل اقتصادی فراوانی روبه رو است گام برداشتن به سوی اقتصاد مقاومتی در حوزه شهری می تواند بستر مناسبی برای هزینه کرد صحیح و کاهش هزینه های شهری، پی بردن به ظرفیت های بالقوه شهر، استفاده بهینه و بموقع از فرصتهای موجود، استراتژیهای مدیریت شهری و استفاده از خلاقیت و نوآوری باشد.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین الگوی تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری با رویکرد سیاست گذاری فرهنگی می باشد. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از دید هدف، کاربردی است و از دیدگاه روش انجام پژوهش، توصیفی - تحلیلی محسوب می شود. در این پژوهش ازطریق مطالعه اسنادی و به کمک روش دلفی و نظر خبرگان، الگویی ارائه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا با استفاده از آمار توصیفی انجام شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه منطقه14 تهران می باشد که به لحاظ موقعیت جغرافیایی در شرق این شهر و در حدفاصل خیابان پیروزی در شمال، خیابان خاوران در جنوب، بزرگراه بسیج در شرق و خیابان 17 شهریور در غرب قرار دارد. وسعت آن با احتساب حریم (در شرق منطقه) 3/22 کیلومتر مربع است. جمعیت آن براساس آمار سال نود و چهار، 377104 نفر می باشد. این منطقه دارای 6 ناحیه و 21 محله می باشد.یافته ها: الگوی ارائه شده دربرگیرنده ی یک بعد سیاست گذاری فرهنگی شامل 3 مولفه و 51 شاخص بود. سپس به منظور تحلیل آماری داده ها ازروش های تحلیل عاملی استفاده گردید و آزمون مدل تحقیق با روش معادلات ساختاری انجام شد.نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که الگوی به دست آمده نقش اساسی در تحقق اقتصاد مقاومتی در مدیریت شهری از طریق گفتمان سازی، آگاه سازی و ترویج فرهنگ صرفه جویی به عنوان مولفه های بعد سیاست گذاری فرهنگی خواهد داشت.
توسعه پایدار شهری با تاکید بر آمایش سرزمین (مطالعه مورد: شهرهای منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه توجه به ظرفیتها و توانمندیهای بک مکان مانند ناحیه، استان و یا کشور در جهت توسعهی منطقی آن مکان بیانگر مفهوم واقعی آمایش است. لذا به منظور جلوگیری از مسائلی از جمله بحران محیط زیست، فرسایش، تخریب خاک، رشد ناموزون شهری و... تدوین طرح های آمایش سرزمین به منظور نیل به اهداف استراتژی های جامع توسعه ملی و شهری ضروری به نظر میرسد. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، چگونگی دستیابی به توسعه پایدار شهری با تاکید بر آمایش سرزمین در شهرهای منطقه سیستان میباشد. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و میدانی میباشد. جامعه آماری پژوهش ۴۰۳ نفر از کارشناسان در حوزه آمایش سرزمین در منطقه سیستان میباشد. که با استفاده از فرمول کوکران 197 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل Fuzzy Mamdaniبهره گرفته شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، منطقه سیستان دارای 5 شهرستان (زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون)، به مرکزیت شهرهای (زابل، زهک، دوست محمد، محمدآباد و ادیمی) می باشد. یافته ها و بحث: نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن گویای تناسب بین گویه های توسعه پایدار و اصول آمایش سرزمین می باشد. همچنین نتایج آزمون تی تک نمونهای به منظور میزان اهمیت هر یک از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی، مدیریتی و اجرایی، نهادی، با مقدار میانگینهای به دست آمده بالاتر از حد متوسط عدد (3) در تمامی گویهها، نشان از اهمیت زیاد هر یک از گویههای توسعه پایدار با تاکید بر آمایش سرزمین در شهرهای منطقه سیستان میباشد. نتایج رتبهبندی ابعاد توسعه پایدار با تاکید بر آمایش سرزمین در شهرهای سیستان با استفاده از مدل فازی ممدانی نشان داد، در ابعاد اقتصادی، مدیریتی و اجرایی، برای همه شهرها (زابل، زهک، محمدآباد، ادیمی، دوست محمد)، متوسط رو به نامطلوب می باشد، در بعد اجتماعی و نهادی همه شهر های منطقه سیستان به جزء شهر زابل با مقدار وزن های به دست آمده (0.60)، (0.61)، سطح متوسط رو به نامطلوبی را دارند. در بعد محیطی و اکولوژیک، برای همه شهر-های منطقه سیستان به جزء شهر دوست محمد با وزن (0.53)، سطح متوسط رو به مطلوب را نشان می دهد. نتایج: نتایج نهایی نشان داد، شاخص ها و ابعاد توسعه پایدار شهر های سیستان از اصول آمایش سرزمین تاثیر نپذیرفته است، لذا می طلبد سازمان های مرتبط در حوزه مدیریت و برنامه ریزی، در طرح های توسعه منطقه، اصول آمایش سرزمین را لحاظ کنند.
سیستم های حمل ونقل عمومی در مسیر پایداری: ارزیابی موانع و چالش ها (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از دیدگاه زیست محیطی رایج ترین دلیل برای توسعه سیستم های حمل ونقل عمومی پایدار، کاهش استفاده از اتومبیل و ازدحام ترافیک می باشد، که در نتیجه منجر به بهبود کیفیت محیط می گردد.هدف: تحقق پایداری زیست محیطی در سیستم های حمل ونقل عمومی نیازمند شناسایی چالش ها و موانع آن است که در این مطالعه مورد توجه قرار گرفته است.روش شناسی تحقیق: رویکرد روش شناختی پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر گراندد تئوری است و داده های مورد نیاز، از دو منبع اصلی بدست آمد که شامل مصاحبه های بارگذاری شده در فضای نت توسط مدیران بخش حمل ونقل و ترافیک شهر تهران و انجام مصاحبه با خبرگان و اساتید داتشگاه بود. نتایج با استفاده از روش گراندد تئوری و آزمون مقایسه میانگین تحلیل گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه این پژوهش، کلانشهر تهران می باشد.یافته ها: نتایج بدست آمده در مجموع، 59 چالش را در قالب سه حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی، سرمایه گذاری و تأمین مالی و حوزه اجتماعی و رفتاری نشان داد که در 10 قلمرو عمده و در قالب یک مدل پارادایمی دسته بندی گردیدند. همچنین تلفات ناشی از تصادفات جاده ای و تشدید انتشار آلاینده ها، به عنوان مهمترین پیامد این چالش ها شناسایی شدند. نتایج: مدیریت شهری تهران ابتدا بایستی بر رفع موانع مرتبط با حوزه سیاست گذاری و سپس حوزه سرمایه گذاری تمرکز نماید تا حرکت به سمت توسعه حمل ونقل سازگار با محیط زیست آغاز شود. همچنین بهبود شرایط علّی و شرایط زمینه ای می تواند حمل ونقل عمومی تهران را در بلندمدت به سمت پایداری زیست محیطی سوق دهد. اما در کوتاه مدت و میان مدت بهبود شرایط میانجی و شرایط راهبردی می تواند موثر واقع شود که نتیجه تمام این فرایندها، بهبود شرایط پیامدی و ارتقای کیفیت سیستم حمل ونقل عمومی کلانشهر تهران می باشد.