۱.
به کارگیری راهبردهای های شهرهای خلاق یکی از راهکارهای پیش روی بسیاری از شهرهای امروزی است. شهرهایی که با مشکلاتی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی مواجه اند، می توانند با اولویت قرار دادن عناصر خلاق در عرصه های مختلف، چنین مسائلی را تعدیل دهند. هدف تحقیق ارزیابی فرصت ها و چالش های ایجاد شهر خلاق در منطقه ی آزاد تجاری ارس می باشد.روش تحقیق توصیفی تحلیلی و نوع تحقیق بنیادی است. در این نوشتار از روش های مختلفی چون؛ پرسشنامه،مشاهده میدانی و مصاحبه برای گردآوری داده ها استفاده شده است.تکنیک سوات نیز برای تجزیه و تحلیل و ارائه راهبرد به کار گرفته شده است. بررسی و تحلیل جنبه های گوناگون منطقه، بیانگر این نکته است که منطقه ی آزاد تجاری ارس دارای نقاط قوّت و فرصت های بیشتری نسبت به نقاط ضعف و تهدیدها است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که در بین نقاط قوت، قرار گیری در کریدورهای بین المللی حمل و نقل (6 کریدور) با امتیاز وزنی 32/0، در بین نقاط ضعف، کم توجهی به حوزه های فرهنگی و اجتماعی با امتیاز وزنی 21/0، از بین فرصت ها، داشتن موقعیت استراتژیک با امتیاز وزنی 28/0 و از بین تهدیدهای منطقه، تبلیغات، آژانس ها، دفاتر اجرایی و بازاریابی محدود با امتیاز وزنی 28/0 مهم ترین موارد هستند. نتایج تحقیق نشان می دهد که این منطقه با وجود داشتن قابلیت ها و زیرساخت های اساسی و هم چنین برخورداری از راهبرد تهاجمی، هنوز با شرایط مهم و ضروری یک شهر خلاق فاصله ی زیادی دارد.
۲.
هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش عوامل مکانی- فضایی در مهاجرت فصلی نیروی کار روستایی به شهر می باشد. بدین منظور از عوامل مکانی- فضایی، سه موئلفه میانگین زمین خانوار روستایی، فاصله روستا از شهر و ارتفاع روستاها استفاده شده و میزان مهاجرت های فصلی از روستاها بر اساس این سه موءلفه محاسبه گردیده است. جامعه آماری این پژوهش سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان سروآباد تشکیل می دهد. از 65 روستای شهرستان 13 روستا (20 درصد) به صورت تصادفی برای نمونه گیری انتخاب و از جمعیت 11700 خانواری روستاهای شهرستان، براساس فرمول منطقی کوکران 323 سرپرست خانوار انتخاب شدند. سپس با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون رابطه میزان مهاجرت با عوامل مکانی- فضایی در نظر گرفته شده یعنی فاصله، ارتفاع و میانگین زمین، بررسی شده است. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که بیشترین تعداد مهاجران فصلی تا 4 ماه در مهاجرت می مانند(54 درصد)، بیشترین آمار مربوط به میانگین تعداد مهاجران فصلی از هر خانوار، مربوط به خانوار های دارای تک مهاجر است(50درصد). فصل انجام مهاجرت برای بیشتر مهاجران فصل بهار می باشد(60 درصد) و فصل برگشت نیز فصل بهار(60درصد) پاییز(39.3) می باشد. شغل مهاجران فصلی برای 57 درصد جامعه نمونه، کارگر ساختمانی است. بر اساس آزمون پیرسون، دو عامل میانگین زمین و فاصله از شهر، با مهاجرت فصلی، دارای همبستگی زیادی بوده و عامل ارتفاع فاقد رابطه است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت عوامل مکانی- فضایی در به وجود آمدن مهاجرت فصلی نیروی کار روستایی در شهرستان سروآباد نقش دارند.
۳.
توسعه اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی کاملا مشروط به وجود زیرساخت ها و خدمات اساسی به خصوص حمل و نقل می باشد. توسعه سکونتگاه های روستایی نیز موجب توسعه بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی و صنعتی می شود. بنابراین در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) به بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی حمل و نقل آزادراه ها خرم آباد – پل زال بر مناطق روستایی در دهستان میانکوه شرقی در شهرستان پلدختر پرداخته شده است. عملیات ساخت این آزادراه ها از سال ۱۳۸۴ در حد فاصل دو شهر خرم آباد و اندیمشک به طول ۱۰۴ آغاز شده بود و در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۸۹ به صورت رسمی به بهره برداری رسید. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان میانکوه شرقی می باشد (514=N)، که 103 خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد 12 روستا) بعنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون t تک نمونه ای، آزمون رتبه ای فریدمن، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده نشان -دهنده تاثیر مثبت آزادراه بر شاخص های اقتصادی و اجتماعی در محدوده مورد مطالعه بوده، بطوری که باعث افزایش درآمد خانوارهای روستایی، افزایش میزان دسترسی خانوارها به بازار فروش برای محصولات کشاورزی، افزایش قیمت زمین های کشاورزی، افزایش دسترسی به موارد بهداشتی و آموزشی و افزایش کیفیت زندگی در روستاهای منطقه مورد مطالعه شده است.
۴.
شاخص های مسکن مهم ترین و کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن می باشد. بررسی شاخص های اجتماعی مسکن یکی از شیوه های شناخت ویژگی های مسکن به شمار می رود که می توان به کمک آن پارامترهای مؤثر در امر مسکن را شناخت و هرگونه برنامه ریزی و تصمیم گیری را آسان نمود. هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخص های کمی و کیفی اجتماعی مسکن مناطق روستایی شهرستان رشت می باشد. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ماهیت روش آن توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق منابع اسنادی حاصل از نتایج شش دوره سرشماری در طی سال های 1345 تا 1390 به دست آمده است. نتایج بررسی و مقایسه شاخص های اجتماعی مسکن در مناطق روستایی شهرستان رشت طی سال های 1345 الی1390 نشان می دهد که از نظر شاخص های اجتماعی کمی مسکن (تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در اتاق، تراکم نفر در واحد مسکونی و توزیع واحدهای مسکونی برحسب تعداد اتاق و خانوار)، در وضعیت مناسب تر و مطلوب تری نسبت به گذشته قرار دارد و هم چنین از نظر شاخص های اجتماعی کیفی (میانگین سطح زیربنای واحد مسکونی، دوام مصالح ساختمانی، مالکیت و نحوه تصرف و امکانات زیرساختی و تسهیلات)، واحدهای مسکونی روند رو به رشدی را شاهد بوده و بهبود نسبی داشته اند اما کماکان مشکلات و کاستی هایی نیز وجود دارد.
۵.
باید پذیرفت که همیشه درصدی از بحران ها اجتناب ناپذیر هستند و در واقع بخش جدایی ناپذیر و طبیعی حیات سیستم ها می باشند؛ ولیکن بخش عظیمی از تهدیدات و بحرانها تحمیلی هستند و باید با تحقیقات، درایت و مدیریت صحیح آنها را قبل از وقوع، پیش بینی و پیشگیری نمود. این پژوهش در راستای رسیدن به چشم انداز صحیح و دقیق در مدیریت بحران و جلوگیری از غافلگیری مدیران در هنگام وقوع بحران، مبادرت به شناسایی و تحلیل وضعیت آسیب پذیری شهر بیجار نموده است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری سال 1390 مربوط به شهر بیجار و معیارهای هشت گانه کیفیت ابنیه، جنس مصالح، تعداد طبقات، قدمت ابنیه، مساحت قطعه، ضریب سطح اشغال، تراکم خالص جمعیت و کاربری اراضی با رویکردی فازی انجام گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که بافت با ویژگی آسیب پذیری بسیار زیاد شهر، در نواحی مرکزی و جنوبی شهر واقع شده است. این نواحی تا حدود زیادی منطبق بر بافت فرسوده و قدیمی شهر می باشند و در زمان وقوع بحران احتمالی در معرض بیشترین خطرات جانی و مالی قرار دارند. در بین محلات شهر محلات تازه آباد و الماسیه نسبت به سایر محلات دارای آسیب پذیری بالاتری هستند؛ اما باید توجه داشت که هرچند محلات شرقی و شمالی شهر، شامل محلات تخت علیا، تخت سفلی و یارمجه نسبت به سایر محلات از آسیب پذیری کمتری برخودارند، اما تا وضعیت مطلوب و ایدآل هنوز فاصله زیادی دارند.
۶.
خدمات بهداشتی-درمانی در سطح شهرستان ها با سلامت بهداشت و روان شهروندان ارتباط مستقیم دارد. بهبود وضعیت خدمات بهداشتی-درمانی شهروندان یکی از نشانه های ارتقاء و توسعه انسانی است. ارزیابی سطوح توسعه یافتگی با استفاده از روش های کمی از سوی منجر به شناخت میزان نابرابری بین مناطق می گردد و از سوی دیگر تلاشی در زمینه کاهش و رفع نابرابری های موجود می باشد. پژوهش حاضر با هدف بهره گیری از شاخص های مدنظر، به دنبال سنجش وضع توزیع و توسعه خدمات بهداشتی -درمانی در شهرستان های این استان و مشخص کردن میزان اختلاف توسعه در بین آنها و نیز متوجه ساختن مسئولان به توجه بیشتر به شهرستان های محروم و توسعه نیافته است. روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی است داده های تحقیق شامل 15شاخص خدمات بهداشتی-درمانی از آخرین سرشماری(1390) اخذ گردید. در این پژوهش با استفاده از مدل Topsis و Vikor به الویت بندی شهرستان های استان خراسان رضوی بر اساس شاخص های توسعه خدمات-بهداشتی در چهار سطح (فرابرخوردار، برخوردار، نیمه برخوردار، فروبرخوردا) پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که شهرستان مشهد به عنوان مرکز اداری سیاسی و اقتصادی استان، برخوردارترین شهرستان از لحاظ شاخص های توسعه یافتگی خدمات بهداشتی-درمانی بوده و اختلاف چشمگیری با سایر شهرستانهای استان دارد. در سطح دوم توسعه یافتگی شهرستانهای نیشابور و سبزوار قرار دارند و بقیه شهرستانها در سطح نیمه برخوردار و فروبرخوردار جای دارند. یافته های پژوهش حاکی از این است که محرومیت کلی در سطح کل استان از نظر برخورداری از شاخص های خدمات بهداشتی-درمانی حاکم است و توزیع خدمات بهداشتی-درمانی موجود نیز چندان متناسب با نیازهای جمعیتی شهرستان ها انجام نشده است.
۷.
جنگ علاوه بر آثاری که در زمان وقوع بر جای می گذارد می تواند آثار درازمدتی بر روند رشد و توسعهء اقتصادی سکونتگاه ها برجا گذارد. که بعضاً اثر درازمدت آن بیش از آثاری است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زمان وقوع بر جای گذاشته است. در تحقیق حاضر سعی شده است که تأثیر بروز جنگ تحمیلی بر روند توسعهء اقتصادی روستاهای منتخب شهرستان مرزی قصرشیرین بررسی شود. این پژوهش که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و با تکمیل 214 پرسشنامه خانوار و افراد خبره محلی و شورای اسلامی در روستاهای جنگ زده مورد مطالعه انجام پذیرفته است، مشخص می سازد که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سبب بروز تغییرات شدیدی در ابعاد اقتصادی بویژه اشتغال، رکود فعالیت های اقتصادی، تخریب زیرساخت ها و همچنین عدم امکان استفاده از اراضی کشاورزی و کاهش جمعیت داشته و در مقابل روند توسعه کالبدی روستاها در نتیجه اجرای برنامهء بازسازی در روستاهایی که بازسازی شده تسریع شده است. اما در مجموع می توان اذعان داشت که بروز جنگ تحمیلی سبب کندی روند رشد و توسعهء شهرستان قصرشیرین شده است.
۸.
امروزه با گسترش روز افزون جمعیت و گسترش فقر درجوامع محلی، توجه به گردشگری روستایی به عنوان منبعی جهت افزایش درآمد و ایجاد رفاه مالی مطرح شده و در نتیجه سیاستگذاری ها و سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی زمینه های تحولات ساختاری- عملکردی این گونه فضاهای روستایی را فراهم نموده که منجر به پایداری/ ناپایداری سکونتگاهی شده است. این پژوهش سعی برآن دارد تا به این مساُله پاسخ دهد که گسترش گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت اقتصادی - فرهنگی چگونه منجربه پایداری/ ناپایداری سکونتگاهی در روستای مورد مطالعه (شمشک) درمقطع زمانی (1390- 1375 ) شده است. روش تحقیق در این پژوهش (توصیفی – تحلیلی ) می باشد، و داده ها و اطلاعات مورد نیاز نیز به صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده اند، نرم افزارهای آماریExcel وSPSS جهت تحلیل داده ها و نیز جهت ترسیم نقشه ها از Arc GIS استفاده گردیده است. جامعه آماری شامل 362 خانوار بوده که از طریق فرمول کوکران، 20 خانوار به عنوان نمونه انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته است؛ و از میان گردشگران نیز 20 نفر به عنوان نمونه تعیین شده است. گردشگری با تشدید مشکلات زیست محیطی و همچنین ایجاد دوگانگی و تضاد در بافت کالبدی روستای مورد مطالعه منجر به ناپایداری محیطی– اکولوژیک و کالبدی گردیده؛ اما در زمینه اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی، گردشگری با افزایش درآمد،کاهش مهاجرت های روستایی - شهری و در نتیجه بالابردن تمایل به ماندگاری در سکونتگاه روستایی منجر به پایداری اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی شده است.
۹.
امروزه یکی از راه های نجات روستاها از فقر ، مهاجرت ، مشکلات اجتماعی واقتصادی ، توسعه گردشگری در مناطق مستعد گردشگری روستایی می باشد. با توجه به این مهم پژوهش حاضر در پی شناخت توانمندیهای روستای نمونه گردشگری دلفارد و تدوین برنامه استراتژیک گردشگری با استفاده از مجموعه عوامل درونی (قوت ،ضعف) ومجموعه عوامل بیرونی ( فرصت ، تهدید) می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به روش بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته و برای تحلیل اطلاعات با بهره گیری از تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای گردشگری تجزیه و تحلیل شده و استراتژی های ممکن جهت توسعه گردشگری منطقه تدوین شده است.یافته های حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که در این روستا 8 قوت ، 9 ضعف داخلی ، در عین حال 8 فرصت و 8 تهدید بیرونی دارای تاثیر عمده بر کارکردهای گردشگری روستا می-باشد. نتایج ارزیابی های حاصل از مدل راهبردی SWOT نشان می دهد که در بین عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر توسعه گردشگری دلفارد، T4, O8, W5, S8, به ترتیب دارای امتیاز وزنی،0.228 ،0.221 ،0.22 ، 0.205بوده و امتیاز نهایی ماتریس ارزیابی عوامل درونی (3.058) و بیرونی (3) نشان دهنده تاثیر گذاری بیشتر عوامل داخلی بر عوامل خارجی در روستای دلفارد می باشد. استراتژی های منتج از راهبرد SWOT نشان داد که راهبرد بازنگری (WO) با امتیاز 3.4 به عنوان اولین الویت و راهبردهای (WT) با امتیاز 3.1 ،(SO) با امتیاز 3 ،(ST) با امتیاز 2.7 به ترتیب در اولویتهای بعدی برنامه ریزی گردشگری دلفارد می باشند.