۱.
آلودگی هوا از جمله حادترین و بغرنج ترین معظلات تمدن صنعتی است و اثرتهدیدکننده ای بر محیط زیست دارد. ازطرفى فراسنج های اقلیمى سبب تشدید میزان آلاینده ها در جوّ شده و ضریب تأثیر آنها بر انسان و اکوسیستم هاى طبیعى را افزایش مىدهند. در پژوهش حاضر سعی شده است که ارتباط بین عناصر اقلیمی و آلودگی هوا با مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی شهر تهران طی دوره آماری(2010-2006) مورد سنجش و واکاوی قرار گیرد. به این منظور ارتباط متغیرهای اقلیمی و آلاینده هابا فوت شدگان قلبی با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش توأم مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج محاسبات نشان می دهد که بین عناصر اقلیمی دما با ضریب همبستگی 0.47- رابطه معکوس و فشار با ضریب همبستگی 0.42رابطه مستقیمی با فوت شدگان بیماریهای قلبی در سطح معنی داری 99 درصد دارند. همه آلاینده ها ارتباط معنی داری با فوت شدگان قلبی نشان می دهند، اما بیشترین همبستگی را منوکسید کربن به میزان 0.41 در سطح معنی داری 99 درصد دارد.در صورت وجود آلاینده ها و عناصر اقلیمی به صورت توأمان، تغییر یک واحد دما برحسب درجه سلسیوس با عث کاهش 17.12واحد، تغییر یک واحد رطوبت نسبی بر حسب درصد با عث کاهش 7.9 واحد، تغییر یک واحد منوکسید کربن بر حسب ppm باعث افزایش 26.2 واحد و تغییر یک واحد ذرات معلق بر حسب میکروگرم بر مترمکعب باعث افزایش 1.4 واحد مرگ ومیرناشی از بیماری های قلبی در شهر تهران می شود.
۲.
درفرآیندبرنامه ریزیوتوسعهنواحیروستایی،بررسیتفاوت های محلی وناحیه ای،تبیینعواملموثردرتوسعهوتعدیل نابرابری هایموجودازاهمیتویژه ایبرخوردار است در این راستا هدف این پژوهش ارزیابی و تبیین علّی توسعه یافتگی روستاها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه می باشد. نوع تحقق کاربردی بوده روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. شاخص های مورد مطالعه، شاخص های توسعه یافتگی مرکز آمار ایران است که از مدل های تاپسیس و تحلیل خوشه ای جهت ارزیابی میزان توسعه یافتگی و طبقه بندی روستاها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بیشتر روستاهای بسیار توسعه یافته (15 روستا) در محدوده مورد مطالعه در اراضی با شیب کمتر از 5 درصد، 8 روستا در محدوده شیب 5 تا 12 درصد و 3 روستا در شیب بالای 12 درصد قرار گرفته است. از کل روستاهای بسیار توسعه یافته در شیب کمتر از 5 درصد 11 روستا در استان آذربایجان شرقی و 4 روستا در استان کردستان واقع شده است. از 8 روستای واقع در شیب 5 تا 12 درصد، استان های آذربایجان غربی و شرقی هر کدام دارای 4 روستا می باشند و 3 روستای بسیار توسعه یافته واقع در اراضی بالای 12 درصد در استان آذربایجان غربی قرار گرفته است.
۳.
شاخص محرومیت و توسعه انسانی ضمن نمایش نقاط قوت و ضعف مناطق مورد مطالعه، می تواند مبنای مناسبی برای کاهش اختلافات منطقه ای قلمداد شود و آگاهی از میزان نابابری موجود بین مناطق مهمترین گام در ارایه راهبردهای متناسب و افزایش ضریب موفقیت روش های توسعه و برنامه ریزی درون و برون منطقه ای است. در نوشته حاضر سعی می شود با محاسبه شاخص توسعه انسانی شهرستان های استان کرمانشاه، میزان محرومیت و توسعه مناطق یادشده مورد ارزیابی قرار گیرد و پس از طبقه بندی به نمایش گذاشته شود. در این راستا 33 متغیر انتخاب و بر اساس مدل توسعه انسانی HDI مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و نیز مراجعه به ارگان های ذیربط گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ شهرستان های ثلاث باباجانی با شاخص 0.23 ، دالاهو 0.41، جوانرود 0.48 و قصرشیرین با 0.49 با توجه به مقادیر HDI از نظر شاخص توسعه انسانی شهرستان های محروم استان می باشند. در مقابل شهرستان کرمانشاه با شاخص 0.634، اسلام آبادغرب با 0.628 و کنگاور با شاخص 0.58 از این لحاظ در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. در یک جمع بندی کلی ، طبقه بندی HDI نشان می دهد که از مجموع چهارده شهرستان ، پنج شهرستان توسعه نیافته و نه شهرستان دیگر، از این لحاظ در سطح متوسط هستند. در استان کرمانشاه، شهرستان توسعه یافته بر اساس مجموع شاخص های مورد مطالعه وجود ندارد که این موضوع، اولویت توسعه و ضرورت توجه بیشتر به این استان را در برنامه های توسعه در راستای توسعه یکپارچه و پایدار این نواحی مشخص می سازد و ضروری است که مسئولین جهت ارتقای سطح توسعه استان برنامه ریزی دقیق تر و منسجمی داشته باشند.
۴.
روستا و روستا نشینی در ایران از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است، عدم توجه به فضاهای روستایی، توان و امکانات تولیدی نواحی روستایی و بی توجهی به نیروی انسانی پرتوان روستاها، از مشکلات اساسی در دستیابی به توسعه ی روستایی است. اینکه مناطق جغرافیایی مختلف به طور عام و مناطق روستایی به طور خاص چگونه از تغییرات جمعیت تأثیر می پذیرد مستلزم بررسی چندین عامل است. در این راستا، تشخیص آثار متقابل تغییرات جمعیت بر مناطق روستایی ضروری است. با توجه به تأثیر ساختار جمعیت و تحولات آن بر سکونتگاه های شهری و روستایی، در این پژوهش سعی شده است تا تحلیل ح رکات مکان ی جمعیت در سکونتگاه های روستایی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این نوشتار تلاش بر آن است که به اجمال، ضمن مروری بر وضعیت کنونی جمعیت روستایی، تحولات گذشته بررسی شده و علل و عوامل آن مشخص و مورد تدقیق گردد. جامعه آماری این تحقیق را 169 روستای بخش مرکزی شهرستان سردشت تشکیل می دهد که از بین آن ها 32 روستا به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی مبتنی بر روش های کمی، آماری و استفاده از مدل های علمی است و ابزار تحقیق پرسشنامه در تجزیه و تحلیل آمارهای جمعیتی بوده است. همچنین جهتتعیینعواملتاثیرگذارازآزمون T استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مهاجرت عمده ترین عامل و تغییر و تحول جمعیت در منطقه مورد نظر بوده است که اثرات آن به صورت کاهش و تخلیه جمعیتی منطقه جلوه گر شده و باعث بروز عدم تعادل در توزیع نقاط روستایی و میزان جمعیت آنها و همچنین پراکندگی روستاییان به دیگر نقاط بوده است.
۵.
تغییرات کارکردی نشان دهنده پیشرفت یا عدم پیشرفت فضای سکونتگاهی می باشد روستاهای جنوب غربی کلانشهر تهران در طول انقلاب اسلامی به دلیل نزدیکی به کلانشهر تهران باتبعیت از شرایط کشور بیش از دیگر روستاهای کشور به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن شهر تهران دچار تغییرات کارکردی زیادی شده اند بطوری که میزان جمعیت پذیری در برخی از روستاها به 7 برابر رسیده وکشاورزی و دامداری در گذشته اقتصاد غالب این روستاها بوده در حالیکه امروزه سهم کشاورزی 60.1 درصد به 35 درصد رسیده است این امر نشان دهنده کاهش چشمگیر میزان سطح اراضی کشاورزی بوده،صنعت و خدمات قبل از انقلاب کمترین درصد را به خود اختصاص داده بودند در حال حاضر بالاترین جایگاه از نظر اقتصادی و کارکردی را در محدوده مورد مطالعه دارند بنابراین مهاجرپذیری روستاهای جنوب غربی و سیاست دولت ها موجب تغییرات کارکردی در این روستاها زیاد شده،برخی از روستاها از حالت روستایی به شهری تبدیل کرده است.بنابراین جمعیت پذیری،سیاست ها و شرایط توپوگرافی مهمترین عامل برای تغییرات کارکردی روستاها بوده است.
۶.
مسکن روستایی یکی از ساختارهای اساسی در بافت روستایی است که شکل، بافت و کیفیت آن تحت تأثیر نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی می باشد. از طرف دیگر تغییرات ساختاری و کارکردی در محیط روستایی به هم وابسته است و تغییر در یک جز، دیگر اجزا روستا را تحت تأثیر قرار می دهد. مسکن نیز به عنوان جزئی از سیستم روستا با توجه به تغییرات ساختاری و کارکردی می تواند الگوهای جدید را پذیرا شود و بافت یک روستا را به بافت روستا-شهری تبدیل نماید. هدف این تحقیق بررسی تغییرات کالبدی جدید مسکندر روستا-شهرها بصورت مطالعه موردی در روستا-شهر ده چشمه در شهرستان فارسان می باشد. روش تحقیق بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جمع آوری داده های میدانی از طریق تکنیک پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری 1300 خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران 221 خانوار با میزان خطای 0.06به عنوان تعیین و مطالعه گردید. نتایج نشان داد که روند تغییرات الگوی جدید مسکن نسبت به قبل در انواع کاربری ها از قبیل وسعت کلی بنا، شکل فضاها، تعداد اتاق ها، فضاهای جدید بنا مثل هال،پارکینگ، و وضعیت بنا نسبت به فضاهای عمومی(میدان و معابر) بصورت افزایشی می باشد و همچنین مساحت کاربری های مختلف مسکن جدید مثل اتاق نشیمن، اتاق خواب، آشپزخانه و سرویس بهداشتی و... مطلوب و مورد دلخواه خانوار می باشند. با توجه به نتایج بدست آمده الگوی جدید مسکن با نیازهای زیستی و معیشتی خانوار تطابق و سازگاری دارد و روستائیان از الگوی جدید مسکن از قبیل بافت مسکونی محله، مساحت و شکل محله و مسکن و همچنین متناسب بودن با نیازهای زیستی و معیشتی رضایت دارند.
۷.
ارزش گذاری اقتصادی به عنوان ابزاری برای تمایز میان «استفاده ناکارآمد ازکالاها وخدمات زیست محیطی» و «پی بردن به ارزش واقعی این منابع در فرآیند تصمیم سازی» در مدیریت زیست محیطی است. هدف از این مقاله برآورد عیار اقتصادی-توریستی ژئومورفوسایت های موجود در ژئوپارک قشم و تعیین میزان و عوامل موثر بر تمایل به پرداخت بازدید کنندگان برای بهره مندی از قابلیت های توریستی این پدیده های زمین شناختی بوده است. تحلیل عیار توریستی این پدیده های زمین شناختی می تواند نقش مهمی در رفع کاستی ها و نارسایی ها، پیش بینی نیازها و مدیریت کارآمد در راستای پیشبرد اهداف توسعه گردشگری در جزیره قشم داشته باشد. تحلیل عوامل موثر بر تمایل به پرداخت گردشگران، با استفاده از الگوی لوجیت (Logit) انجام گرفته و بر اساس روش حداکثر درست نمایی، شاخص های این مدل تعیین شده اند. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه و مصاحبه حضوری با بازدیدکنندگان از ژئوپارک قشم جمع آوری شده است. این داده ها در برگیرنده اطلاعات اقتصادی و اجتماعی گردشگران و داده های مورد نیاز برای تابع تمایل به پرداخت شامل میزان تحصیلات، شغل، جنس و سن پاسخ دهندگان، درآمد، فاصله، بعد خانوار، تمایلات زیست محیطی، امکانات رفاهی و بهداشتی و قیمتپیشنهادی بوده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که حدود 88 درصد افراد مورد بررسی، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده توریستی از ژئوپارک جزیره قشم بوده اند. متوسط تمایل به پرداخت گردشگران برای هر بازدید 8341.39 ریال و ارزش توریستی سالانه این ژئومورفوسایت ها 41706950000 ریال برآورد گردیده است. همچنین متغیرهای تحصیلات، بعد خانوار، درآمد، فاصله، تمایلات زیست محیطی، میزان رضایت و قیمت پیشنهادی اثر معنی داری روی احتمال تمایل به پرداخت افراد داشته و حائز اهمیت آماری هستند.
۸.
گردشگری روستایی فعالیتی است که می تواند در پیشرفت و توسعه روستاها اثر فراوان داشته و در توسعه اقتصادی، جلوگیری از مهاجرت و نیز توسعه پایدار روستایی مؤثر باشد. نواحی روستایی ایران در دهه های اخیر با تحولات گوناگونی در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و به ویژه کالبدی روبرو بوده اند. در برخی از این روستاها، تحولات به سمت ایجاد کانون های گردشگری روستایی متمرکز شده و به نوعی سکونتگاه روستایی را به کانون گردشگری تبدیل کرده است. روستای پاطاق یکی از این روستاهاست که در سال های اخیر به روستای گردشگری تبدیل شده است.این تحقیق با هدف بررسی علل توسعه گردشگری در روستای پاطاق، سعی دارد تا اثرات و پیامدهای گردشگری روستایی را در محدوده مورد مطالعه بررسی نماید.جامعه آماری تحقیق ۹۰ خانوار ساکن در روستای پاطاق می باشند که با استفاده از فرمول کوکران ۷۱ خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. در زمینه روایی و اعتبار ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه اولیه بین کارشناسان و اساتید توزیع شده و پس از اصلاحاتی (نظرسنجی از آن ها)، پرسشنامه نهایی تنظیم و تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و با روش تحلیل عاملی انجام شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد که در روش تحلیل عاملی از ترکیب ۲۹ متغیر اولیه، شش عامل شناسایی شده که 74.4 درصد از واریانس اثرات گردشگری را در روستای پاطاق تبیین می کند. از بین این شش عامل شناسایی شده، عامل توسعه خدماتی- زیرساختی به عنوان مهم ترین عامل مطرح شده و توانسته است با 40.3 درصد واریانس تحقیق را تبیین کند. در داخل این عامل متغیرهای افزایش انگیزه ماندگاری در روستا و افزایش مهاجرت از نواحی شهری به نواحی روستایی مثبت و مهم تر هستند. تغییرات اجتماعی- فرهنگی، نابودی هویت کالبدی، تخریب زیست محیطی، افزایش پس انداز و تنوع شغلی و در نهایت افزایش اشتغال کاذب و توزیع ناعادلانه منافع، عوامل شناسایی دیگر این تحقیق هستند. درزمینه اجتماعی- کالبدی، کمبود امکانات در سکونتگاه های روستایی از بقیه مهم تر است. بر اساس این عوامل و اثرات آن ها، می توان نتیجه گرفت اثرات مثبت گردشگری روستایی در پاطاق قابل توجه و بیشتر از آثار منفی بوده و موجب درآمدزایی در روستا، تنوع شغلی و سرمایه گذاری در روستا شده است. از جمله محدودیت های این پژوهش عدم دسترسی به آمار و اطلاعات، عدم همکاری سازمان ها و ارگان های مربوطه می باشد. راهکارهای عملی که در این پژوهش ارائه شده به شرح زیر است:جذب سرمایه گذار خصوصی برای توسعه اماکن و خدمات گردشگری،بکار گیری نیروهای انسانی بومی و ارزان در فعالیت های خدماتی گردشگری، آموزش همگانی در روستای پاطاق به منظور ارتقای فرهنگی در مواجهه با گردشگران.می توان گفت از آنجا که کمتر به بررسی گردشگری در روستای پاطاق محیطی پرداخته شده، تحقیق حاضر در نوع خود دارای نتایجی می تواند باشد که برای محققان و کارشناسان مرتبط با گردشگری و همچنین گردشگران مفید باشد.
۹.
در سطح هر شهر یکی از معتبرترین فعالیت ها، کاربری آموزشی است که درفرآیند برنامه ریزی و ارزیابی باید توجه خاصی به این کاربری شود؛ چون مکان گزینی صحیح مدارس در سطح شهر می تواند باعث کاهش هزینه های خانوارها، کاهش ترددها و ترافیک و به تبع آن کاهش آلودگی های محیطی ، کاهش هزینه های خدمات شهری و ... شود. دراین پژوهش مکانیابی کابری های آموزشی در شهر دورود مورد بررسی قرار گرفته است که هدف این پژوهش بررسی مدارس شهر دورود از نظر سرانه فضای باز و زیربنا ، متوسط تعداد دانش آموز در کلاس و تعداد طبقات و همچنین ارزیابی و تحلیل رابطه ی بین معیارهای مکان یابی بامکان گزینی وضع موجود فضاهای آموزشی شهر دورود است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که برای بررسی روابط بین معیارهای مورد مطالعه از آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه وLevene استفاده شده است یافته های پژوهش نشان می دهد؛ شهر دورود از نظر سرانه فضاهای باز و سرانه زیر بنا دارای کمبود متراژ است و درمقایسه با استانداردهای رایج آموزشی وضعیت مناسبی ندارند ولی از نظر تعداد دانش آموز در کلاس، تعداد طبقات و سرانه زمین نسبت به هر ساکن شهری دارای کمیت و کیفیت بهتری نسبت به میزان سرانه های منتج از دفتر فنی وزارت آموزش و پرورش است و همچنین فضاهای آموزشی با سایر معیارهای مکان یابی ارتباطی ندارند در واقع بین معیارهای مکان یابی و مکان گزینی وضع موجود فضاها تفاوت معناداری وجود دارد. و این بدان معنی است که فضاهای آموزشی شهر دورود از نظر سازگاری، همجواری و مطلوبیت وضع مناسبی ندارند.