۱.
هدف از این مقاله انتقال نتایج مطالعات علمی و تجربی نویسنده در راستای آینده پژوهی بوده است به طوری که نگارنده نتایجی که از مطالعات میدانی خود و هم چنین تجربیاتی که در کلاس درس دانشگاه با دانشجویان داشته است را در این نوشته مطرح کرده است. و با مطرح کردن فضای حال جامعه راهکارهایی برای حل مسائل امروزه در آینده داده است. جامعه مورد مطالعه جوانان شهر شیراز و نمونه آماری آن 18 تا 29 سال یا به عبارتی دهه 80 هستند. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش برگرفته از اندیشه های وندل بل می باشد. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده نشان می دهد که جوانان خواستار آزادی فکر و بیان، بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی هستند. همچنین علاقه بسیار زیادی به میهن خود دارند و اعتقاد آنها به فرهنگ ایرانی–اسلامی در سطح مطلوبی قرار دارد. بنابراین با ایجاد سیاست های درست برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی می توان امیدوار بود که در آینده شاهد بهبود اوضاع باشیم و جوانان هنجارها و ارزش-های مورد نظر جامعه را بیشتر رعایت کنند.
۲.
جمهوری اسلامی ایران در قرن بیست ویکم با شکل جدیدی از جنگ که در ادبیات نظامی به نام جنگ هیبریدی یا ترکیبی معروف است دست وپنجه نرم می کند. بنابراین الزامات حکمرانی در جنگ ترکیبی بایستی در سیاست گذاری کلان کشورها در اولویت قرارگیرد. این پژوهش با رویکرد شناخت شناسانه الزامات حکمرانی در جنگ ترکیبی با رویکرد آینده پژوهی افق1404 را مورد بررسی قرارداده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سلطه گری آمریکا از زمان جنگ دوم جهانی تا کنون برای سلطه در جهان، در برابر کشورهایی که حاضر به پذیرش سلطه آن نشده اند، باشیوه های مختلفی هم چون استفاده از سلاح هسته ای، جنگ شناختی، انقلاب رنگی، حمله نظامی، تحریم، شبکه سازی اجتماعی و جنگ ترکیبی برخورد کرده است. در همین راستا این پژوهش به منظور ایجاد الگویی برای دستیابی به حکمرانی در جنگ ترکیبی تدوین شد. ضمن دقت در حفظ انسجام و اقتدار نیروهای مسلح، بایستی این اطمینان ایجاد شود که جمهوری اسلامی ناتوان از برخورد با توطئه ها و فتنه گری آمریکا و متحدانش نیست، اما همه ی راه حل های مواجهه با فتنه ها، توطئه های ناشی از نبرد ترکیبی، سرکوب نیست؛ زیرا بخش عمده آشوب های داخلی، ماهیتی فتنه-گون و روانی دارد و بایستی پرده ها کنار رود تا آن گاه خود مردم بساط آشوب ها و توطئه ها را جمع کنند؛ بنابراین استکبارستیزی ملت ایران، سیاست و نگاهی مستحکم و منطقی بوده و بایستی تداوم داشته باشد.
۳.
بازاریابی سیاسی یک واحد سازمانی برای ارتباطات سیاسی و یا مجموعه ای از فراین دهای ایجاد و برقراری رابطه و ارائه ارزش به رأی دهندگان را در بر می گیرد که به دنبال مدیریت رابطه به نحوی است که هم برای سازمان و هم برای ذی نفعان آن سودمند باشد. تبلیغات به عنوان یکی از جلوه های بازاریابی سیاسی عبارت است از دستکاری و کشاندن افکار عمومی در جهت یک هدف و نظر خاص. نامزدهای انتخاباتی به واسطه چنین تبلیغاتی سعی در افزایش وزن سیاسی، روحیه بخشی به کمپین انتخاباتی و تقویت پایگاه رأی خود را دارند. پرسش اصلی پژوهش این است که بازاریابی سیاسی نامزدهای حوزه انتخابیه ممسنی و رستم بر چه مبنایی استوار است؟ روش تحقیق، ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و ابزار گردآوری داده ها مبتنی بر مشاهده میدانی و آمار و ارقام است. نتایج پژوهش نشان می دهد، بازاریابی سیاسی نامزدهای حوزه انتخابیه ممسنی و رستم بر سه شناسه «ستاد انتخاباتی»، «تبلیغات انتخاباتی» و «مناطق/سکونتگاه ها» استوار بوده است. لذا، صرف نظر از الگوی رأی طایفه ای و میزان هزینه مادی و مالی، بازاریابی سیاسی نامزدها با تاکتیک های مختلف هم چون گامی بنیادین در راستای پیروزی آنها در کارزار انتخاباتی مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی و رستم عمل کرده است.
۴.
نظام های انتخاباتی از لوازم بنیادی نظام های سیاسی مردم سالار هستند. اهمیت آن ها نه فقط به واسطه نقش آنها در ساخت جامعه ی مردم سالار که در تأثیراتی است که کارکردهای این نظام بر ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه بر جای می گذارد. واژه انتخابات به معنای عملِ گزینش و انتخاب کردن است؛ یعنی عمل گزینش و انتخاب کردن از چندین مورد یا گزینه های مختلف؛ انتخابات زمانی واقعیت بیرونی خواهد داشت که اولاً اراده ی آزاد انسان، پیش فرض گرفته شود؛ و ثانیاً امکان اجرای این آزادیِ عملِ گزینش وجود داشته باشد و ثالثاً گزینه های مختلفی وجود داشته باشد تا از میان آنها گزینش صورت گیرد. هدف این مقاله تبیین تأثیر مشروعیت سیاسی و مردم سالاری دینی بر انتخابات مجلس شورای اسلامی است که با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به تأثیر این دو مقوله بر انتخابات مجلس پرداخته شده است.
۵.
درعرصه بین المللی کشورها در مواجهه با تحولات و پدیده های مختلف و اثر گذاری بر سیاست های خارجی و داخلی کشورها از استراتژی های مختلفی به فراخور شرایط درونی و بیرونی خود، رقیب و فضای بین المللی سود می جویند. آن چه ایالات متحده پس از حادثه 11 سپتامبر و با انگشت اتهام گذاشتن بر طالبان و القاعده در افغانستان انجام داد، نوعی استراتژی محسوب می شود که در فضای نوستالوژیک ایجاد شده توام با تصمیم گیری شتاب زده و سهل انگاری مسایل درونی جامعه افغانستان رخ داد و برون داد آن اتخاذ استراتژی-های متفاوت و حتی متناقض در این کشور بحران زده از 2001 بود. در این مقاله که با هدف بررسی استراتژی های ایالات متحده پسا 11 سپتامبر در افغانستان به نگارش در آمده است، به این سوال اساسی پاسخ داده می شود که تغییرات کلان استراتژی ایالات متحده چگونه بر جهت گیری سیاست خارجی این کشور اثر-گذار بوده و چرا این کشور در اشغال افغانستان از استراتژی های مختلفی استفاده کرده است و سپس بر اساس یافته های به دست آمده از روش گردآوری کتابخانه ای چنین استنتاج می شود که تغییرات مداوم استراتژی آمریکا در افغانستان به دلیل عدم توجه به مسایل درونی و پیچیدگی های تاریخی، قومی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی این کشور بوده که نتیجه آن تنزل جایگاه آمریکا در عرصه جهانی و ناکامی در سرکوب طالبان، پدیده تروریسم و فقدان ثبات در افغانستان می باشد. امریکا در نظر دارد به منظور حفظ هژمونی خود، به تقابل با قدرت هایی مثل چین و روسیه بپردازد که قصد به چالش کشیدن آن را دارند.
۶.
هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش سواد رسانه ای بر اعتقادات بسیجیان شهر شیراز و شناسایی تأثیر هر یک از ابعاد مختلف سواد رسانه ای(شناختی، عاطفی، اخلاقی و زیبایی شناختی ) بر اعتقادات آن ها می-باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا پیمایشی(از نوع علی) است. جامعه ی آماری این تحقیق، کلیه ی بسیجیان شهر شیراز که حدود 20 هزار نفر هستند و با توجه به بالا بودن تعداد جامعه ی آماری با بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 376 نفر(188 نفر خانم و 188 نفر آقا) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. همچنین روش نمونه گیری خوشه ای می باشد. نتایج حاکی از آن است که بین مؤلفه های شناختی، عاطفی و زیبایی شناختیِ سواد رسانه و اعتقادات مذهبی بسیجیان شهر شیراز رابطه معناداری وجود دارد. اما بین مؤلفه اخلاقی سواد رسانه و اعتقادات مذهبیِ بسیجیان، رابطه معناداری مشاهده نشد.