مقالات
حوزه های تخصصی:
رابطه دین و سیاست در ایران یکی از موضوعات پژوهشی است که گستره وسیعی را به خود اختصاص داده است. حوزه علمیه به نمایندگی از دین و دولت به عنوان نماینده سیاست، در تاریخ ایران الگوهای مختلفی از رابطه هم گرایی تا واگرایی را رقم زده اند. شکست مشروطه و قدرت یافتن دولت رضاخان یکی از مقاطع قابل بررسی چگونگی این ارتباط است. مقاله حاضر تلاشی در چهارچوب نظریه گفتمان است و در راستای پاسخ به این سؤال سامان یافته که «چه مؤلفه هایی بر رابطه حوزه علمیه قم و دولت در بین سال های1300 تا 1320 تأثیر داشته است؟» فرضیه مقاله بر این استوار است که که «در آغاز حیات سیاسی رضاشاه یعنی تا سال 1308، به دلیل عدم انسجام و نداشتن قدرت كافی در هر دو نهاد دولت و حوزه علمیه، رابطه ای تعاملی بین دو گفتمان اسلام گرایی آیت الله حائری و باستان گرایی رضا شاه وجود دارد؛ امّا با تمركز قدرت در رضاشاه، تضاد در رابطه شكل می گیرد.» در این مقاله به مهم ترین مؤلفه های تأثیرگزار در هم گرایی و واگرایی این دو گفتمان پرداخته می شود.
جغرافیای تاریخی منطقه دشمن زیاری در ایل ممسنی فارس
حوزه های تخصصی:
جغرافیای تاریخی یکی از حوزه های مشترک بین دو علم تاریخ و جغرافیا است که در پژوهش های میدانی اهمیت بسیار بسزایی دارد. پژوهش حاضر به شیوه اسنادی و میدانی، در پی بررسی و تحلیل جغرافیای تاریخی منطقه دشمن زیاری است. دشمن زیاری یکی از مناطق شهرستان نورآباد ممسنی در سر حدات شمال غربی استان فارس در منطقه ای کوهستانی واقع شده است که با وجود فاصله نزدیکی که به کلان شهر شیراز دارد، هم چنان بکر و ناشناخته باقی مانده است. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است، این منطقه سابقاً تیرمردان نام داشته، که علاوه بر ناحیه کنونی دشمن زیاری بخش هایی از مناطق جاوید، تنگ بوان و حتی قلعه سفید را شامل می شده است که در حمله افغان ها به فارس در سال 1339 ه.ق. روستاهایش در آتش سوختند و مردمش پراکنده شدند. اواخر دوره صفویه طایفه دشمن زیاری به همراه دیگر طوایف ممسنی به این منطقه مهاجرت کردند و بعد از سکونت، نام خود را بر این منطقه گذاشتند.
بررسی نظریه ها و راهکارهای برقراری امنیت در جهان سوم
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، زمینه ها، بافت و ضرورت طرح نظریه های امنیت در جهان سوم و نقد مبانی و رویکرد این نظریه ها نسبت به امنیت براساس نگاه اسلامی و زیست بوم جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار داده است. در این پژوهش از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای بهره جسته ایم. در كشورهای توسعه یافته، امنیت بیش تر خارجی تعریف می شود، یعنی مربوط به محیط و بازیگران خارجی است. در حالی كه امنیت در جهان سوم عمدتاً داخلی می باشد و امنیت خارجی هم بیش تر متأثر از موضوعات امنیتی داخلی بوده است. نظریه های امنیت در جهان سوم هرچند سعی دارند با دوری از نظریه های جریان اصلی (واقع گرایی و لیبرالیسم) مؤلفه های اصلی تشکیل دهنده معضل امنیت در جهان سوم را تبیین کنند، امّا مبانی فرانظری آن در ادامه نظریه های خردگرا و نگاهی غرب محورانه به مسائل جهان سوم قرار دارد. در این مطالعه در ابتدا به بررسی پارادایم امنیت ملی بر اساس خواستگاه فلسفی آن، هویت معنایی و اجرایی آن از نگاه كشورهای جهان اول پرداخته خواهد شد؛ كه با این مقدمه می خواهیم به این موضوع بپردازیم كه پارادایم امنیت ملی در كشورهای جهان سوم چه محتوا و ساختاری دارد؟ آیا اساساً چیزی به اسم امنیت ملی برای كشورهای جهان سوم مطرح است؟ آیا امنیت ملی نزد كشورهای جهان سوم همانی است كه در نزد كشورهای جهان اولی مطرح است؟ در نهایت سعی بر آن است تا شناخت درست و منطقی از مسأله امنیت در جهان سوم به دست آوریم.
ارزیابی سیاست خارجی روسیه در قبال جریان های تکفیری در خاورمیانه (مطالعه موردی داعش)
حوزه های تخصصی:
ناآرامی های خاورمیانه که در چند سال گذشته فضای سیاسی و امنیتی منطقه را ملتهب کرده است، به ایجاد و یا احیای جریاناتی افراطی و تروریستی، که ریشه های اعتقادی و تاریخی گسترده ای دارد، دامن زده است. داعش یکی از همین گروه ها می باشد که با رویکرد جهادی و اقدامات خشن، و در پی آن، موفقیت-های نظامی که به دست آورد، به مهم ترین و خطرناک ترین گروه تکفیری- تروریستی تبدیل شد. این گروه به سرعت بخش هایی از سوریه و عراق را تحت سیطره خود درآورد و اعلام تشکیل دولت اسلامی نمود. فعالیت گروه های تکفیری ازجمله داعش، علاوه بر آن که منافع و امنیت کشورهای سوریه و عراق را به مخاطره انداخت، منافع و امنیت سایر کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای را نیز با تهدیدات و چالش هایی مواجه ساخت. این مسأله، زمینه ی ظهور ائتلاف های منطقه ای جدیدی از جمله میان ایران و روسیه در راستای مقابله با داعش را بوجود آورد. این مقاله تلاش دارد تا به بررسی رویکرد روسیه در قبال جریان های تکفیری بویژه داعش پرداخته و به این سئوال اساسی پاسخ دهد که مهم ترین مؤلفه ها و دلایل مداخله روسیه در جنگ علیه داعش چه بوده است؟ یافته های این مقاله نشان می دهد که تلاش در راستای حفظ امنیت داخلی از طریق مقابله با گسترش و قدرت گیری جریان های تکفیری در خارج از مرزهای خود و گسترش حوزه نفوذ خود در خاورمیانه و توازن قوای منطقه ای، نقطه ی ثقل سیاست خارجی روسیه در قبال جریان های تکفیری- بویژه داعش- بوده است.
زبان و سطوح هویت: تاثیر آن بر روابط دولت-ملت و انسجام اقوام
حوزه های تخصصی:
زبان و هویت دو جزء تفکیک ناپذیر در ایجاد زیرساخت های جوامع انسانی در عرصه روابط فردی و اجتماعی است. در این مقاله که از نوع کتابخانه ای و اسنادی است و به شیوه مروری انجام شده، سعی بر آن است که نقش زبان در بسترسازی و ایجاد هویت های جهانی، منطقه ای، ملی و محلی مورد بررسی قرار گیرد. محقق برای دسترسی به نظریات کارشناسان و صاحب نظران در زمینه ی ارتباط این دو پدیده منابع مختلف از جمله مجله های تخصصی، پایگاه های اینترنتی و کتاب ها را مطالعه و بازبینی نموده است. در پژوهش حاضر مفاهیم هویت و انواع آن و تأثیرپذیری این پدیده از زبان مورد بررسی واقع شده است. در نهایت تحلیل نظریه ها و مصادیق مؤید نقش مهم زبان قومیت ها و توّجه بیش تر به زبان ملی به منزله ی ابزار مهم ارتباط دولت با ملت و عامل اتحاد و انسجام اقوام پیشنهاد می شود. هدف این مقاله ارائه ی یک تحلیل مبتنی بر رابطه زبان و سطوح هویت است که با توّجه به ماهیت پژوهش با بهره گیری از رویکرد کیفی انجام می شود.
مؤلفه های فرهنگی مشترك در سیاست و فوتبال (مطالعه موردی كشور ایران در دوران معاصر)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویكردی توصیفی- تحلیلی به مطالعه مؤلفه های فرهنگی مشترك بین سیاست و فوتبال در ایران معاصر می پردازد؛ و از آن جا كه هر جامعه ویژگی های خاص خود را دارد كه آن را از سایر جوامع جدا می كند و گفتمان حاكم بر جامعه را در نهادهای مختلف اجتماعی تعیین می نماید؛ سعی دارد با بررسی ویژگی های فرهنگی ایران، تأثیرگذاری آن بر دو نهاد سیاست و ورزش كه از جمله نهادهای اجتماعی دوران مدرن می باشند را مشخص نماید، و با ایجاد پیوند میان جامعه شناسی، جامعه شناسی سیاسی و جامعه شناسی ورزش، به دنبال دستیابی به پاسخ این سئوال است كه فرهنگ چه وجوه تشابهی را بین سیاست و فوتبال در ایران دوران معاصر ایجاد كرده است؟ یافته های این مقاله نشان می دهد، به رغم تفاوت های موجود میان نهاد سیاست و ورزش، به علت تأثیرپذیری آن ها از فرهنگ، شاهد وجود مؤلفه های مشترك در بین آن ها می باشیم. ضمن این كه هدف از این تحقیق این است كه؛ با رویكردی جامعه شناسانه نسبت به سیاست و ورزش، و با تدبیر صحیح و برنامه ریزی فرهنگی درازمدت از سوی نخبگان فهیم سیاست و حكومت در جمهوری اسلامی ایران، امكان تقویت مؤلفه های مثبت و كاهش تأثیر مؤلفه های منفی پایدار فراهم گردد.