۱.
تجربه اجتماعی انسان، عمدتاً با حضور در شبکه روابط متقابل اجتماعی شکل می گیرد. این پژوهش با هدف مطالعه کیفیت و چگونگی روابط متقابل دانشجویان در قلمروهای بسیار شخصی تا حیطه های عمومی تر انجام شده است. پژوهش در سطح توصیفی- همبستگی و به کمک فن پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری، شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گناباد در سال 1393 (2600نفر) بوده که با استفاده از شیوه نمونه گیری چندمرحله ای و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد340 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده اند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ای است که اعتبار صوری آن توسط متخصصین تأیید شده است. از مجموع کل پاسخگویان، 5/92% روابط متقابل با اعضای خانواده را مطلوب و 5/7% بینابین و تنها 5/0% نامطلوب ارزیابی کرده اند. بیشترین مطلوبیت روابط در حوزه های صمیمیت، احترام و همدلی، مشارکت، مشاوره و فقدان حسادت در میان شبکه روابط خانوادگی و بویژه خانواده مادری و همسایگان و کمترین آن در روابط با همکاران گزارش شده است. مقدار آزمون دی سامرز در مورد همبستگی بین متغیرهای مقطع تحصیلات و کیفیت رابطه متقابل، 446/0- بوده که در سطح معناداری 001/0 حاکی از وجود رابطه معنادار معکوس بین این دو متغیر است؛ یعنی هرچه سطح تحصیلات کمتر باشد، کیفیت روابط متقابل بهتر است و برعکس. مهم ترین و روشن ترین نتیجه پژوهش، این را نشان می دهد که در میان جامعه آماری مورد بررسی، هم چون سایر گروه ها در ایران، خانواده مهمترین سازه اجتماعی تأثیرگذار در شبکه روابط متقابل است. این امر، بیانگر این است که بیشترین سرمایه اجتماعی در جامعه مورد بررسی، در حوزه خانواده بویژه خانواده مادری وجود دارد که بیانگر انسجام معطوف به درون (درون گروهی) است. در حالی که کمترین میزان اعتماد و سرمایه اجتماعی، به فضای اشتغال و صحنه عمومی جامعه مربوط بوده که در واقع، انسجام معطوف به بیرون (برون گروهی) است.
۲.
خراسان عصر مشروطه، یکی از ایالت هایی بود که اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اخبار تحولات آن در شماره های مختلف مجله ی ملانصرالدین (1285 1310ش.) در قالب های مختلفی چون مقاله، سرمقاله، خبر و کاریکاتور بازتاب می یافت. یکی از مهمترین بخش های مجله ی ملانصرالدین که داده های در خور اعتنایی برای مطالعه ی تاریخ اجتماعی و فرهنگی خراسان در دوره ی مشروطه دارد سفرنامه ای است با نام "سفرنامه ی خرمگس بیک" که در ده شماره ی مجله ی ملانصرالدین منتشر شده است. نوشتار حاضر، به بررسی چگونگی بازتاب وضعیت فرهنگی و اجتماعی خراسان در این سفرنامه می پردازد. هدف این نوشتار، بررسی داده های سفرنامه ی خرمگس بیک درباره ی وضعیت اجتماعی فرهنگی خراسان در دوره ی مشروطه است. نویسنده ی سفرنامه، جلیل محمدقلی زاده (1244 1310ش.)، مدیر و سردبیر مجله ی ملانصرالدین و عبدالرحیم بیک حق وردیف (1249 1312 ش.)، از نویسندگان مجله ملانصرالدین است. نتیجه ی بررسی نشان می دهد که در این سفرنامه، اطلاعات ارزشمندی درباره ی نحوه ی سفر به مشهد از قفقاز و دشواری های آن (وضعیت راه ها، مشکل تذکره، مأموران مرزی و گمرکی)، سیمای فیزیکی شهرهای قوچان و مشهد، مسأله ی آب در این دو شهر، نهادهای اقتصادی و مؤسسات خدماتی مشهد (بازار، تلگراف خانه و حمام ها)، وضعیت بهداشتی مشهد (بهداشت آب، بهداشت حمام ها و بهداشت عمومی)، گروه های اجتماعی (معرفی اصناف، مشاغل و حرفه های بازار مشهد و نیز گروه های سربار اجتماعی)، فرنگیان مقیم مشهد و انجمن ها و نهادهای آنها در این شهر، مدارس دینی، طلاب و تعلیمات آنها، باورهای دینی و گاه خرافی مردم درباره ی برخی پدیده های اجتماعی و فرهنگی وجود دارد و از طرفی هم باید اشاره کرد که رویکرد نویسندگان، انتقادی است.
۳.
عدم توجه لازم به مناطق روستایی طی دهه های اخیر که موجب ایجاد عدم تعادل فضایی و یک سو شدن جریان خدمات، سرمایه و جمعیت به سمت کانون های شهری گردیده است، ضمن روبه رو ساختن سکونتگاه های روستایی با دامنه ی حداکثری از فقر و نابرابری، ضرورت برنامه ریزی و آمایش فضا در مناطق روستایی را بیش از پیش ایجاب نموده است. از همین رو، پژوهش حاضر نیز که با هدف سنجش توسعه روستایی در شهرستان های استان خراسان رضوی انجام گردید، یک پژوهش کاربردی است که با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چندشاخصه فازی به انجام رسیده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر داده ها و اطلاعات رایج، آمارنامه سرشماری عمومی نفوس و مسکن (بویژه سالنامه آماری سال1390 استان خراسان رضوی) بوده است. جامعه آماری پژوهش، کل دهستان های شهرستان های استان خراسان رضوی بوده است که جهت سنجش سطح توسعه آنها، 48 مؤلفه در قالب شاخص های توسعه از آمارنامه رسمی استان خراسان رضوی استخراج و با استفاده از روش فازی ویکور مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافته های پژوهش ضمن ترسیم یک فضای منطقه ای نابرابر در مناطق روستایی استان و تخصیص ناعادلانه امکانات و خدمات روستایی، نشان داد که در مجموع شاخص ها، شهرستان های رشتخوار، خلیل آباد و کاشمر دارای بالاترین میزان توسعه و شهرستان های بجستان، سرخس و مه ولایت، پایین ترین میزان توسعه روستایی را دارا بوده اند. در پایان نیز جهت رفع عدم تعادل منطقه ای و برقراری عدالت اجتماعی در مناطق روستایی استان خراسان رضوی، پیشنهاداتی کاربردی ارائه گردید.
۴.
امروزه مهاجرت با برهم زدن تعادل های جمعیتی، باعث شده است تا برخی از نقاط کشور خالی از سکنه شده و در مقابل، برخی دیگر از نقاط کشور دچار فشارهای جمعیتی شوند که پیامد این امر، فشار بر منابع طبیعی و زیست محیطی و افزایش هزینه ها در ارائه خدمات در نقاط پرتراکم شده است. از این رو، به منظور جلوگیری از فشار بر منابع در نقاطی خاص از کشور، شناخت الگوهای حاکم بر مهاجرت و علل شکل گیری مهاجرت می تواند نقش بسزایی در توسعه یکسان تمام مناطق کشور و جلوگیری از مهاجرت داشته باشد. در این پژوهش ضمن بررسی علل مهاجرپذیری و مهاجرفرستی استان خراسان رضوی به سایر استان های کشور، به بررسی الگوی حاکم بر حرکت های مهاجرتی در استان خراسان رضوی پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل ثانویه و بهره گیری از نرم افزارهای آماری، داده های جمع آوری شده از سرشماری 1390 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که 68/45% از مهاجران وارد شده به شهرستان مشهد و 5/41% از مهاجران وارد شده به شهرستان سبزوار را، مهاجران سایر استان های کشور در بر می گیرد. به عبارتی دیگر، این دو شهرستان نسبت به دیگر شهرستان های استان خراسان رضوی، بیشترین میزان مهاجرپذیری را از سایر استان های کشور داشته اند. هم چنین نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بخش اعظم حرکت های مهاجرانی استان خراسان رضوی در درون شهرستان های استان خراسان رضوی بوده است و از سایر استان های کشور به جز استان تهران، مهاجرین اندکی به درون استان وارد می شود.
۵.
پژوهش حاضر با هدف مطالعه سنجش شاخص های کیفیت زندگی دانشجویی انجام شده است. چارچوب نظری ترکیبی از نظریات عینی و ذهنی کیفیت زندگی است که بر اساس نظریه های شالوک (Schalock)، دیدگاه سازمان جهانی بهداشت، نظریه توسعه انسانی و نظریه زاف (zaf) و ... در نظر گرفته شده است. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در مراکز آموزش عالی شهر قاین در سال 1394 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران کمی، برابر با 570 نفر و شیوه نمونه گیری، تصادفی مطبق و سهمیه ای بوده است. میزان آلفای نهایی سؤالات پرسش نامه برابر با 73/0 به دست آمده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده کرده ایم.، نتایج نشان می دهد که میانگین شاخص کیفیت زندگی برابر با 89/72 است که می توان اذعان کرد که کیفیت زندگی دانشجویان در حد متوسط روبه بالا است. همان طور که یافته ها با استفاده از آزمون T (مقایسه میانگین ها) نشان داده است، بالاترین فراوانی مربوط به بعد سلامت جسمانی (4/54%) است. هم چنین پایین ترین سطح در بین ابعاد کیفیت زندگی، مربوط به ابعاد روابط اجتماعی و سلامت محیط است. مطابق با این نتایج دانشجویان در بین شاخص های سطح کیفیت زندگی خود به ابعاد سلامت جسمانی و روانی بیشتر اهمیت می دهند. میانگین سلامت روانی دانشجویان، متفاوت بوده است؛ به عبارتی دانشجویان دختر به نسبت دانشجویان پسر، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و نگرانی در این دوره قرار دارند. به طور کل میانگین نمرات سلامت محیط و روابط اجتماعی، به نسبت دو شاخص دیگر مورد مطالعه (سلامت جسمانی و سلامت روان) بر اساس آمارهای به دست آمده به عنوان شاخص های کیفیت زندگی در حد متوسط روبه پایین است.
۶.
مدیریت قبل از آن که مدیریت بر افراد باشد، مدیریت بر تیم های کاری است و تیم سازی و کار تیمی از اولویت های هر نظام و سازمان است، هم چنین نیاز به شناخت تیم توسط مدیران به این دلیل است که تیم ها واقعیتی از زندگی سازمانی هستند و اجزای ساختمانی یک سازمان را تشکیل می دهند. تیم سازی و کار تیمی در دانشگاه به ترسیم شفاف چشم انداز و اهداف مشترک کمک می کند و با ایجاد روحیه اعتماد میان منابع انسانی، حس تعهد و مسؤولیت پذیری شان را برمی انگیزد. بنابراین هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل دیدگاه مدیران آموزش عالی خراسان به تیم سازی و کارتیمی با استفاده از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی بود و دانشگاه فردوسی مشهد نیز که از مهم ترین و تأثیرگذارترین مراکز آموزش عالی خراسان است به عنوان مورد انتخاب شد. به منظورگردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته، برمبنای مفاهیم حساس حاصل شده از مرور سوابق و منابع و مصاحبه ها ی اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد بود که از میان آنها تعداد 14مدیر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج حاصل از مصاحبه نشان داد مدیران آموزش عالی دیدگاه و درک مناسبی به شاخصه های تیم سازی و کارتیمی در دانشگاه (شامل دو مقوله کلی ساختار تیمی و روابط تیمی و ده زیر مقوله (مفهوم) هدف مداری، ترکیب تیم و سازماندهی، شبکه تصمیم گیری، نظام بازخورد، هدایت و رهبری، صراحت و صداقت، همگرایی و اعتماد، همکاری و تضاد، تعهد و مشارکت، ارتباطات) دارند و از زمینه و روحیه مناسبی در رابطه با تیم سازی و کار تیمی برخوردار هستند.