پژوهش حاضر با هدف مطالعه سنجش شاخص های کیفیت زندگی دانشجویی انجام شده است. چارچوب نظری ترکیبی از نظریات عینی و ذهنی کیفیت زندگی است که بر اساس نظریه های شالوک (Schalock)، دیدگاه سازمان جهانی بهداشت، نظریه توسعه انسانی و نظریه زاف (zaf) و ... در نظر گرفته شده است. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در مراکز آموزش عالی شهر قاین در سال 1394 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران کمی، برابر با 570 نفر و شیوه نمونه گیری، تصادفی مطبق و سهمیه ای بوده است. میزان آلفای نهایی سؤالات پرسش نامه برابر با 73/0 به دست آمده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده کرده ایم.، نتایج نشان می دهد که میانگین شاخص کیفیت زندگی برابر با 89/72 است که می توان اذعان کرد که کیفیت زندگی دانشجویان در حد متوسط روبه بالا است. همان طور که یافته ها با استفاده از آزمون T (مقایسه میانگین ها) نشان داده است، بالاترین فراوانی مربوط به بعد سلامت جسمانی (4/54%) است. هم چنین پایین ترین سطح در بین ابعاد کیفیت زندگی، مربوط به ابعاد روابط اجتماعی و سلامت محیط است. مطابق با این نتایج دانشجویان در بین شاخص های سطح کیفیت زندگی خود به ابعاد سلامت جسمانی و روانی بیشتر اهمیت می دهند. میانگین سلامت روانی دانشجویان، متفاوت بوده است؛ به عبارتی دانشجویان دختر به نسبت دانشجویان پسر، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و نگرانی در این دوره قرار دارند. به طور کل میانگین نمرات سلامت محیط و روابط اجتماعی، به نسبت دو شاخص دیگر مورد مطالعه (سلامت جسمانی و سلامت روان) بر اساس آمارهای به دست آمده به عنوان شاخص های کیفیت زندگی در حد متوسط روبه پایین است.