۱.
هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی کارکردهای تحصیلات دانشگاهی براساس ترکیبی از نظریه ی تطبیق علت - پیامد و نظریه ی کنش اجتماعی پارسونز است. روش تحقیق پیمایشی و در پرسشنامه ی محقق ساخته، مقیاس برش قطبین به کار گرفته شده است. در این روش، از 471 جوان شهر گناباد خواسته شده است تا براساس محرک "فارغ التحصیل دانشگاه" به کارکردهای تحصیلات دانشگاهی نمره دهند. پاسخگویان کارکردهای تحصیلات دانشگاهی را "در حد متوسط" ارزیابی کرده اند. کارکرد اجتماعی (کسب منزلت و موقعیت های بهتر اجتماعی)، فرهنگی (کسب دانش و داشتن ذهن باز و خلاق)، سیاسی (قدرت فردی و سازمانی) و اقتصادی (فرصت شغلی مناسب، درآمد کافی و کارایی در جامعه) به ترتیب، در اولویت کارکردهای تحصیلات دانشگاهی از دید این جوانان قرار دارند. جنسیت، سن، مقطع تحصیلی (دانش آموز، دانشجو و فارغ التحصیل)، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و علاقه برای ورود به دانشگاه، بر میزان کارکردهای تحصیلات دانشگاهی از منظر جوانان مؤثر است و عوامل فوق در رگرسیون رتبه ای، در مجموع، حدود 13 درصد تغییرهای متغیر وابسته را تبیین می کنند.
۲.
ادب نامه و شهریار را می توان دو اثری دانست که در آن ها توصیه هایی به پادشاه از سوی اندیشمندانی به دور از عرصه قدرت شده است. اولین اثر، از سوی نزاری قهستانی در ایران عصر مغول و توسط ادیبی طرد شده از دربار آل کرت و دومی توسط ماکیاولی، فیلسوف ایتالیایی و مورد غضب نظام سیاسی بیزانس، نگاشته شد. به رغم تفاوت زمانی و محیطی، عزلت سیاسی، دلگیری از صاحبان قدرت و سودای بازگشت به قدرت از جمله دغدغه های اساسی نگارندگان بوده است که سبب شکل گیری نگاه مشابهی به عرصه ی سیاست از سوی این دو اندیشمند شده است. در این نوشتار تلاش می شود با روش هرمنوتیک اسکینر و با تأکید بر تأثیر زمینه های اجتماعی و سیاسی ظهور متن، به تحلیل نحوه نگرش به مفهوم سیاست در ادب نامه و شهریار پرداخته شود.
۳.
سرمایه فرهنگی، قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و در برگیرنده ی تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در افراد، بر اساس سه بعد (ذهنی، عینی و نهادی) انباشته می گردد. هدف مقاله حاضر، سنجش میزان بهره مندی دانشجویان دانشگاه های پیام نور و آزاد اسلامی قاین از سرمایه فرهنگی و هر یک از مؤلفه های آن و تحلیل جامعه شناختی تأثیر عواملی مانند اوقات فراغت، استفاده از موبایل، مصرف گرایی، گرایش به سلیقه، سبک بدن و موسیقی بر میزان سرمایه فرهنگی در میان دانشجویان است. چارچوب نظری این پژوهش، رهیافت ترکیبی در حوزه سرمایه فرهنگی و هم چنین هر یک از عوامل مورد بررسی از نظریات بوردیو، بنت و وبلن ... است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه های پیام نور و آزاد اسلامی قاین هستند که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 322 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای طبقاتی، افراد انتخاب شده اند. ابزار گردآوری پرسش نامه محقق ساخته است که پس از برآورد، پایایی سؤالات میزان آلفای کرونباخ برابر با 75/0 درصد به دست آمده است. با استفاده از نرم افزار Spss22 و استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی، رگرسیون و تحلیل مسیر) نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر وجود ارتباط بین متغیرهای مستقل (فراغت، موبایل، مصرف گرایی، گرایش به سلیقه، سبک بدن و موسیقی) با متغیر وابسته (میزان سرمایه فرهنگی) است. میزان بهره مندی دانشجویان از سرمایه فرهنگی طبق نتایج به دست آمده در حد زیاد (24/51) ارزیابی شده است. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر میزان سرمایه فرهنگی دانشجویان، متغیر موبایل است که ضریب بتای 309/0 را داشته است. معادله پیش بینی میزان سرمایه فرهنگی می تواند 6/75 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند.
۴.
سابقه وقف و تعیین متولی برای موقوفات و اداره وقفیات اماکن متبرکه و آستانه های مقدسه در ایران به قبل از دوره صفویه بر می گردد. به منظور حراست، حفاظت و صیانت از اموال و املاک موقوفه، نیازمند وجود سرپرست و متولی و ناظر بر موارد وقفی می باشد. رسیدگی به امور دخل و خرج اموال موقوفه، رعایت موارد مصرف برحسب نیات واقفان و دوام موارد وقفی چه در موقوفات عامه و یا موقوفات خاصه همیشه مد نظر متولیان و ناظران بوده است. مزار سیدالحسین عربخانه از زیارت گاه هایی است که خاندان خزیمه علم (از حکام با نفوذ قاینات) رقباتی را بر این مزار وقف نموده و سپس تولیت آن را به خاندان هردنگی سپرده اند. این مقاله به شرح مکاتبات مربوط به سوابق خاندان هردنگی و خدمات آن ها بر این موقوفات اختصاص دارد. بررسی اسناد و یافته های تحقیق نشانگر باورهای اعتقادی مردم در بردارنده ی اطلاعاتی پیرامون هزینه های مربوط به تعمیر و اداره مزار دهک، علاقه ی امرای منطقه و توجه آن ها به مزار دهک و مسائل مربوط به تولیت مزار مذکور است.
۵.
از آغاز تاریخ، بشر تحت تأثیر اقلیم قرار داشت و به همین دلیل، انسان اولین پناهگاه را به منظور حفاظت در برابر عناصر اقلیمی بنا نمود. با گذشت زمان و پیشرفت فناوری بسیاری از کشورها، از جمله ایران، سعی نمودند با معماری همساز با اقلیم، فضای آسایش ایجاد کنند. معماری و اقلیم، دو سیستم انسان ساخت و طبیعی هستند که تأثیرگذاری تنگاتنگی بر یکدیگر دارند، به نحوی که بررسی چگونگی تأثیر عناصر اقلیمی و بازخوردهای آن بر معماری امری اجتناب ناپذیر است. به طور کلی عواملی مانند چگونگی تابش آفتاب، دمای حاصله از تابش خورشید، رطوبت هوا و میزان بارندگی و در مجموع وزش بادهای مختلف در مسائل اقلیم دخالت دارد و محیط زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد که این عناصر، محدودیت هایی را نیز در زمینه معماری به همراه دارد. در این مقاله با استفاده از روش های اقلیمی به تجزیه و تحلیل اقلیم مشهد پرداخته شده است برای این کار از آمار سازمان هواشناسی در یک دوره 30 ساله (از سال 1984 تا 2014) استفاده شد. نتایج بدست آمده از نمودار آمبروترومیک و میزان دما و بارش باران نشان داد که مشهد در اقلیم سرد و خشک قرار گرفته است. هدف از این مقاله بررسی شرایط اقلیمی شهر مشهد با استفاده از شاخص های آسایش حرارتی ماهانی، اولگی، اوانز و گیونی و به تبع آن بررسی راهکارها و پیشنهادهای مناسب در زمینه سازگاری بیشتر اقلیم و معماری و توسعه پایدار می باشد. امید است تا نتایج این مقاله بتواند در زمینه معماری و ساخت بناهای جدید در این شهر مفید واقع گردد.
۶.
تحت تأثیر شهرنشینی، عوامل فرهنگی و اجتماعی گوناگونی سبک زندگی افراد را دچار تغییر و دگرگونی می کنند. سبک زندگی در نحوه گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن (آرایش و اصلاح سر و صورت و بهداشت فردی)، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل افراد، جلوه گر می شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر در شهرستان های خواف و رُشتخوار در استان خراسان رضوی انجام و مبانی نظری آن نیز بر مبنای نظریات ابن خلدون، وبر، وبلن، زیمل، بوردیو، گیدنز و چِنی تدوین شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد بین اکثر شاخص های عوامل فرهنگی و اجتماعی و سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر رابطه معناداری وجود دارد. با بررسی ضریب بتا (Beta) مربوط به این عوامل مشخص می شود که عوامل اجتماعی با بتای 266/0 بیشترین میزان تأثیر را بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر داشته است و عوامل فرهنگی با مقدار 193/0 در رتبه دوم قرار دارد. در مجموع، بیشتر تغییرات شاخص های سبک زندگی در شهرهای نشتیفان و سلامی، متأثر از عوامل فرهنگی و در شهر جنگل، ناشی از عوامل اجتماعی بوده اند.