۱.
اعتماد از مفاهیم کلیدی در حوزه جامعه شناسی و یکی از ابعاد مهم سرمایه اجتماعی محسوب می شود و طرح اعتماد اجتماعی بیانگر توجه فزاینده به عوامل اجتماعی و نهادی در مطالعات توسعه است. مطالعاتی که عمدتاً بر مؤلفه های اقتصادی تأکید داشته، ولی در دهه های اخیر بیشتر به عوامل اجتماعی و فرهنگی توسعه معطوف گردیده است.با اهمیت یافتن اعتماد اجتماعی در جامعه معاصر به تدریج این مفهوم در نزد سیاست گذاران، برنامه ریزان و دولت مردان نیز از جایگاه خاصی برخوردار شده تا جایی که سنجش اعتماد اجتماعی در قانون برنامه توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور مورد توجه قرار گرفته است. چارچوب نظری این مقاله، رویکردی تلفیقی مشتمل بر نظریه فرهنگ گرایی وبر، نظریه اقتصاد نهادی و نظریه پاتنام می باشد که از مفاهیم عمده آن ها در این تحقیق استفاده شده است. هدف این پژوهش عبارت است از سنجش میزان اعتماد اجتماعی و مؤلفه های آن در شهر بیرجند و تبیین ارتباط آن با اقدامات نهادی برای توسعه اقتصادی. تحقیق حاضر با رویکرد کمّی، بهروش پیمایشی و با ابزار پرسش نامه انجام شده است. با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر از مردم شهر بیرجند به عنوان نمونه انتخاب شده، سپس به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای افراد واقع در سنین بین 15 تا 64 سال، مورد پرسش قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ظرفیت بسیار بالایی از اعتماد اجتماعی و رابطه اش با اقدامات نهادی برای توسعه اقتصادی وجود دارد و نتایج نشان می دهد که تمامی این روابط معنی دار و مستقیم بوده و بیانگر این مهم که میزان آمادگی در جهت توسعه اقتصادی در منطقه در سطح بالایی می باشند.
۲.
شیوه های فرزندپروری، روش هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار می گیرند. در این پژوهش سعی بر آن شده است که رابطه ی بین شیوه های فرزندپروری والدین و اختلالات رفتاری در نوجوانان مورد بررسی قرار گیرد. این تحقیق به روش پیمایشی از نوع توصیفی- تبیینی و همبستگی انجام شده است. بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 250 دانش آموز مدارس دخترانه و پسرانه کاردانش شهرستان بیرجند انتخاب شدند و به پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند (1972) و اختلالات رفتاری راتر (1967) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون برای اختلال رفتاری کلی نشان داد شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، قوی ترین پیش بینی کننده است و متغیرهای شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، سن پدر، شیوه ی فرزندپروری سهل گیرانه، تحصیلات مادر، جنسیت دانش آموز و سن مادر به ترتیب در مراحل بعدی قرار می گیرند و حدود 16 درصد از واریانس متغیر ملاک را تبیین نموده اند. بنابراین بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه با متغیرهای اضطراب، ناسازگاری اجتماعی و رفتار ضد اجتماعی رابطه ی مسقیم، بین شیوه ی فرزندپروری مستبدانه با متغیرهای اضطراب، ناسازگاری اجتماعی و رفتار ضد اجتماعی و هم چنین بین شیوه فرزندپروری سهل گیرانه و رفتار ضد اجتماعی رابطه ی معکوس وجود دارد.
۳.
مشارکت یکی از ارکان اساسی در توسعه به خصوص در توسعه مناطق روستایی محسوب می شود. فرایند مشارکت می باید به گونه ای داوطلبانه، تعاملی و دوسویه جنبه عملی به خود بگیرد. در مباحث توسعه؛ راهبردهای متعددی برای افزایش مشارکت مردم در عمران و توسعه مناطق روستایی مطرح می باشد که یکی از مهم ترین آن ها تشکیل نهادهای سازماندهی شده است، مانند سازمان های غیردولتی که به عنوان بخش سوم در کنار بخش خصوصی (بازار) و دولت (عمومی) در اداره جامعه نقش دارند. از اینروست که در سال های اخیر دهیاری ها به عنوان مدیریت جدید در روستاها تعریف گردیده اند تا به نام میانجی بین مردم و دولت نقش ایفا کنند. دهیاران به عنوان مدیران روستایی و صاحبان منابع و اختیارات درخور توجه، در صورت داشتن انگیزه و مهارت های لازم می توانند نقش مهمی در افزایش مشارکت مردم و توسعه روستایی ایفا کنند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد دهیاری ها در راستای افزایش مشارکت روستاییان بوده است. محدوده تحقیق، 131 روستای دارای دهیاری در شهرستان بیرجند می باشد. نمونه تحقیق با فرمول کوکران تعداد 213 مورد برآورد شد، روش جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق پرسشنامه بوده که روایی آن از طریق تأیید گروه متخصصان و پایایی آن نیز که از طریق آزمون آلفای کرونباخ به میزان 98/0 تعیین شد نشان دهنده انسجام قابل قبول در سؤالات است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین عملکرد دهیاری ها با افزایش مشارکت اجتماعی خانوارهای روستایی، رابطه آماری معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج آزمون t استیودنت نشان داد که بین دیدگاه روستاییان و دهیاران در خصوص نقش دهیاری ها در افزایش مشارکت اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p).
۴.
گویش بیرجند یکی از گویش های بسیار کهن فارسی است که برخی از ساخت های آن، بازمانده از دوره ی میانه است. اما این گویش نیز مانند همه ی گویش های دیگر، در حال نزدیک شدن به گویش معیار یا معیارشدگی است. پیکره ی مورد بررسی ما در این تحقیق تنها آثار برجای مانده از گویش قدیم بیرجند است از جمله نصاب ملاعلی اشرف صبوحی و آن چه ایوانف از طریق مصاحبه و تحقیقات میدانی گردآوری کرده است. البته لازم است ذکر شود که پیکره ی نگارنده که شامل دو منبع فوق الذکر است، پیکره ی ناقصی است و نمی تواند پاسخ گوی همه ی پرسش های ما باشد. با بررسی های انجام شده در این تحقیق روشن می شود که همه ی سطوح زبانی به یک میزان دچار معیارشدگی نشده اند. بر اساس پیکره ی مورد بررسی نگارنده، سطح واژگانی زبان دچار بیشترین معیارشدگی و سطح صرفی نیز دچار کمترین معیارشدگی گشته است. سطح نحوی و آوایی گویش بیرجند نیز در میانه ی دو سطح پیش گفته قرار دارند. هر یک از این سطوح به شرح زیر تحت تأثیر گویش معیار قرار گرفته اند: سطح واژگانی: از دو قرن پیش تا امروز بسیاری از واژگان گویش بیرجند که به فراموشی سپرده شده، متروک شده اند. سطح نحوی: در این سطح گویش قدیم بیرجند با از دست دادن ویژگی های ارگاتیو، کاربرد صفت مفعولی نوع دوم به جای ماده ی ماضی، کاربرد فعل استمراری به جای فعل غیراستمراری، کاربرد شناسه ی مفرد برای فاعل جمع و جز آن به سوی گویش معیار بسیار نزدیک شده است. سطح آوایی: در سطح آوایی گویش بیرجند قدیم دچار تحولاتی مانند تحول همزه ی آغازی به h، تحول e به â و تحول ē به u شده است. سطح صرفی: در این سطح نیز ویژگی هایی نظیر کاربرد ماده ی ماضی ماضی جعلی به جای ماده ی اصلی و کاربرد "-ی" استمراری از بین رفته است.
۵.
یکی از قطب های فرهنگی و معنوی که همواره در درازنای سده های اسلامی برای مردم ایران به عنوان نماد دلدادگی به اهل بیت (ع) مورد توجه شیعیان قرار گرفته مقبره های فرزندان و نوادگان امامان تشیع است. ایران به عنوان پناهگاه نسبتاً امن برای شیعیان و بستری مناسب برای ترویج، رشد و اعتلای شیعه بوده است. فرزندان امام موسی الکاظم (ع) یکی از پرشمارترین مهاجران به سرزمین های ایران در دوره حاکمیت عباسیان است. این مقاله بر آن است تا با بررسی تحلیلی منابع تاریخی، به علل مهاجرت اولاد این حضرت و آثار و برکات آن بپردازد. بررسی علل مهاجرت سادات موسوی به ایران تا اندازه ای حکایت کننده وضعیت دوره سخت امام (ع) و آشکارسازی اوضاع زمانه آن حضرت است، و از طرفی تحولات دستگاه عباسیان در رویکردشان به اهل بیت را نشان می دهد. نگارندگان می کوشند در پی بررسی علل مهاجرت، میزان موفقیت این مهاجران در دستیابی به اهدافشان را بنمایانند و بخش اندکی از اوضاع اجتماعی، فرهنگی و مذهبی ایران آن دوران را تبیین نمایند. از بررسی شواهد ارائه شده در این نوشتار می توان دریافت که از جمله علل مهاجرت خاندان موسی الکاظم (ع) به ایران، محبوبیت ایشان در میان مردم و دور بودن این دیار علی الخصوص خراسان از مرکز خلافت، ظلم و ستم های خلفای عباسی در حق ایشان و ... بوده است که حضور آنان باعث گسترش تشیع و حوزه های علمیه و تربیت عالمان بسیاری در ایران شد.
۶.
درونگرایی و محرمیت دو اصل اساسی و بنیادی در معماری ایرانی - اسلامی است که تأثیر بسزایی در شکل گیری سازمان فضایی شهرها و عناصر کالبدی بناهای سنتی ایران داشته است. هرچند عامل اقلیم در انتخاب و گزینش اصل درون گرایی در شهرسازی ایران قبل از اسلام مؤثر بوده است، لیکن در دوره ی اسلامی بر پایه ی مبانی و ارزش های اعتقادی و جهان بینی اسلامی علاوه بر الگوی درون گرایی، اصل محرمیت نیز از دو منظر کالبدی و معنایی بهعنوان یکی از معیارهای اصلی طراحی شهرها و بناها مورد توجه معماران قرار گرفت. از جمله فضاهایی که بازتاب دو اصل فوق الذکر به روشنی در فضاهای کالبدی آن قابل مشاهده است، خانه ها هستند. نداشتن ارتباط بصری مستقیم داخل خانه با فضاهای شهری و تقدس بخشیدن و حفظ حریم خانواده و فراهم کردن فضا و قلمرو محرم در عناصر فضایی از ویژگی ها و شاخصه های خانه های دوران اسلامی ایران است. نگارندگان در پژوهش حاضر با هدف بازشناسی و بازنمایی دو اصل درون گرایی و محرمیت در عناصر کالبدی - فضایی خانه های تاریخی بیرجند سعی در تبیین آن با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات مشاهده و بررسی میدانی خواهند داشت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در طراحی و ساخت خانه های تاریخی بیرجند معماران از دو اصل درون گرایی و محرمیت در ساماندهی فضایی عناصر کالبدی بهره گرفته اند که بازتاب آن را می توان درساخت بنا با نقشه و الگوی درون گرایی و تأمین لایه های محرمیت سهگانه عمومی، خصوصی و نیمه خصوصی مشاهده کرد.