امیرحسین حلبیان

امیرحسین حلبیان

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۴ مورد.
۱.

واکاوی ارتباط وردش های فضایی زمانی پوشش گیاهی با سنجه های توپوگرافیک در زاگرس میانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوشش گیاهی شاخصNDVI سنجش از دور سنجنده مادیس زاگرس میانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 281 تعداد دانلود : 680
پوشش گیاهی به عنوان یکی از مولفه های مهم حیات اکولوژیک محیط زیست به دلیل تاثیرات بسیار زیاد در اکوسیستم های مختلف محیطی و همچنین به دلیل تاثیر گذاری مستقیم بر معیشت و زندگی انسانی، عاملی اساسی و مهم بشمار می رود. از این رو، هدف از این پژوهش بررسی تغییرات پوشش گیاهی در زاگرس میانی با استفاده از داده های عددی ماهواره ای است. در این راستا داده های پوشش گیاهی ماهواره ترا سنجنده مادیس با توان تفکیک فضایی 250 متر در دوره زمانی 2001 تا 2018 اخذ شد. این داده ها با بهره گیری از زبان کدنویسی پایتون در ارتباط با سنجه های توپوگرافیکی ارتفاع، میزان و جهت شیب با روش پردازش رستری پنجره متحرک و روش آنالیز سلول به سلول مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بیشینه تراکم پوشش گیاهی در زاگرس میانی در ماههای آپریل (فروردین) تا جون (خرداد) و کمینه آن در ژانویه (دی) مشاهده می گردد. ارتفاعات زاگرس میانی در فصل بهار بالاترین نرخ شاخص پوشش گیاهی و در فصل زمستان کمترین نرخ را نشان می دهند. بیشینه مقدار شاخص پوشش گیاهی در ارتفاع 1500 متر بروز می کند. شاخص پوشش گیاهی در زاگرس میانی تا شیب 95 درصد، روند افزایشی داشته و پس از آن به آرامی کاهش می یابد. کمینه نرخ شاخص پوشش گیاهی در جهت جنوبی از 150 تا 200 درجه آزیموت شمالی ساعتگرد و بیشینه آن در جهت شمال از 300 تا 360 درجه آزیموت شمالی ساعتگرد مشاهده می شود، ارتفاع حد بالای رویش یا M.V.A، در ماه های سرد به سوی طبقات ارتفاعی پائین تر نزول و در ماه های گرم سال به سمت ارتفاعات بالاتر صعود می کند. به طور کلی روند تغییرات شاخص پوشش گیاهی نیز نشان از افزایش شاخص پوشش گیاهی در این واحد کوهستانی دارد.
۲.

بررسی تغییرات شوری خاک در ارتباط با لندفرمهای نواحی بیابانی شمال استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شوری بیابان زایی لندفرم شاخص های شوری مولفه های توپوگرافیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 67 تعداد دانلود : 902
هدف از این پژوهش بررسی تغییرات پدیده شوری خاک در لندفرم های بیابانی شمال استان اصفهان با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای لندست5 و 8 ، سنجنده-های TM و OLI-TIRS در بازه زمانی 1987 تا 2020 است. پس از پیش پردازش های لازم تصاویر پوشش دهنده قلمرو مطالعاتی، شاخص های شوری NDSI، BI، SI-1 و SI-2 مورد ارزیابی و نقشه های مربوطه ترسیم شد. وضعیت شاخص های شوری در لندفرمهای مستخرج از TPI نشان داد که واحد برآمدگی ها، کوه ها و ارتفاعات دارای کمترین میزان و واحد دشت های هموار (پلایاها، کفه های گلی و رسی) دارای بالاترین مقادیر هستند. اختلاف بین این دو واحد لندفرمی در همه شاخص ها تقریباً در حدود 2/0 می باشد. بررسی شاخص های شوری در طبقات ارتفاعی نشان می دهد که این شاخص ها با ارتفاع کاهش می یابد، تا آستانه 1400 متری افت شاخص ها شدید و بعد از آن ملایم می شود. شاخص های شوری با افزایش شیب، کاهش نشان می دهند؛ تا شیب 15 درجه افت شاخص های شوری با شیب تند و سپس تا شیب 65 درجه با شیب ملایم تری کاهش می یابد. شاخص های شوری سه فاز تغییرات را نیز نشان داد که فاز سوم از 2008 تا 2020 به مدت 12 سال با روند افزایشی ادامه داشته است. نقشه های آینده برای سال 2030 نشان داد که محور جنوبی دق سرق شامل دشت سرهای واقع بین کاشان تا اردستان در وضعیت بحرانی قرار می گیرند که لزوم توجه مدیران و مهندسین محیط زیست و منابع طبیعی به این موضوع را مطالبه می کند.
۳.

واکاوی وردش های فضایی- زمانی شدت خشکسالی در حوضه خزر با بهره گیری از داده های شبکه ای GPCC(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشکسالی شاخص ناهنجاری بارش وردش GPCC حوضه خزر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 286 تعداد دانلود : 818
یکی از مهمترین این پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم افزایش فراوانی رخداد مخاطرات اقلیمی مانند سیل، خشکسالی، بالا آمدن تراز آب دریا، چرخندهای حاره ای، امواج گرمایی و سرمایی، بارش سنگین، طوفان گرد و غبار و ... است؛ که متداول ترین آنها در ایران رخداد سیل و خشکسالی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وردش های فضایی و زمانی شدت خشکسالی در حوضه آبریز خزر صورت گرفته است. در این پژوهش از پایگاه داده بارش جهانی GPCC با تفکیک مکانی 5/0 در 5/0 درجه قوسی در یک دوره آماری 63 ساله از سال 1951 تا 2013 در مقیاس زمانی ماهیانه، استفاده شد. از برجستگی های این پژوهش بهره گیری از داده های شبکه ای در بازه زمانی بلندمدت جهت واکاوی وردش های مکانی و زمانی شدت خشکسالی در حوضه آبریز خزر است. در ادامه، با کدنویسی در نرم افزار مت لب داده های مورد نیاز برای برآورد نمایه خشکسالی RAI در حوضه در طول دوره آماری مذکور تبدیل به آرایه شد. سپس میزان ناهنجاری بارش (RAI) در بازه زمانی ماهیانه، فصلی و سالانه برای واکاوی وردش های مکانی و زمانی شدت خشکسالی برآورد شد. برای تحلیل روند زمانی بارش، از داده های اخذ شده از این پایگاه داده میانگین سالانه، فصل ی و م اه ان ه تهیه و آزمون ناپارامتری من-کندال در مقیاس های زمانی ماهانه، فصلی و سالانه انجام شد. نتایج نشان داد که که از نظر زمانی خشکسالی با شدت ضعیف، متوسط، شدید و بسیار شدید در طول دوره آماری رخ داده است و از نظر فضایی خشکسالی با شدت ضعیف در در تمامی ماه ها، فصول و مقیاس سالانه در بیشتر مناطق سطح حوضه خزر مشاهده می شود. در عین حال، در ماه می خشکسالی با شدت متوسط در ارتفاعات جنوب شرقی زیرحوضه سفیدرود نمودی آشکار دارد. تحلیل روند بارش حوضه خزر در سری های زمانی ماهانه نیز نشان از روند کاهشی معنادار در ماه مارس و مقیاس سالانه در این حوضه دارد.
۴.

واکاوی بسامد رخداد رودبادها در زمان بارش های فرین در آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسامد ناپایداری رودباد بارش های فرین واگرایی آذربایجان شرقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 484 تعداد دانلود : 953
به منظور واکاوی بسامد رخداد رودبادها در زمان وقوع بارش های فرین و فراگیر در آذربایجان شرقی با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی در اقلیم شناسی همدید، داده های بارش 11 ایستگاه همدید استان در بازه زمانی 11/10/1329 تا 30/12/1391 (22725 روز) اخذ شد. در ادامه، بارش های فرین و فراگیر منطقه بر اساس دو شرط انتخاب گردید: حداقل نیمی از ایستگاهها بارش دریافت کرده و میانگین بارش ایستگاهها بیش از میانگین صدک 99ام بارش طی دوره مورد مطالعه باشد. بر اساس دو آستانه فوق، 97 رخداد بارشی برگزیده شد. در این روزها بسامد رخداد رودبادها، موقعیت و سرعت آنها بر روی کرنل صفر تا 120 درجه ی طول شرقی و صفر تا 80 درجه ی عرض شمالی برای هر یاخته(1617) در ترازهای 250، 300، 400 و 500 هکتوپاسکال طی چهار دیده بانی همدید در ساعت های 00، 06، 12 و 18 گرینویچ محاسبه گردید. نتایج نشان داد که رودبادها در ترازهای مزبور در ساعت های همدید به ویژه در ساعت 18 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی کاملا آشکار دارد. کانون بیشینه بسامد رخداد رودباد نیز بر روی شمال شبه جزیره عربستان استقرار دارد. نقشه های میانگین سرعت باد در ساعت های همدیدی که از یکسو منطبق بر رخداد بیشینه ی بسامد رودباد و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه ی سرعت باد در پهنه ی مطالعاتی است؛ نشان می دهد که محور خروجی رودباد به صورت مایل با جهت جنوب غربی- شمال شرقی به سوی نیمه غربی کشور کشیده شده و آذربایجان شرقی در قطاع چپ خروجی رودباد، جایی که واگرایی و ناپایداری در جو رخ می دهد قرار دارد.این موضوع بیانگر حرکات عمودی صعودی بر روی محدوده ی مطالعاتی بوده که منجر به انبساط توده هوا در سطوح بالا و ناپایداری جو می شود. به طور کلی کشیدگی رودباد تا تراز 500 هکتوپاسکال خصوصا در ساعت 18 نشان از ضخامت لایه ی ناپایدار داشته که رخداد بارش های فرین و فراگیر بر روی آذربایجان شرقی را فراهم می کند.
۵.

تحلیل تغییرات مکانی - زمانی الگوهای حرارتی شهر اراک با پردازش تصاویر ماهواره ای و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جزایر حرارتی شهری (UHI) لندست(Landsat) شاخص های (LST) (NDVI) (UTFVI) اراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 445 تعداد دانلود : 786
امروزه افزایش درجه حرارت برخی از مناطق پرجمعیت شهری   در مقایسه با   محدوده روستایی   اطراف، پدیده ای تحت عنوان   جزیره گرمایی شهری   را به وجود آورده و موجب بروز مشکلات فراوانی شده است . جزیره حرارتی شهری، سطحی از شهر است که به میزان قابل توجهی از مناطق روستایی اطراف گرم تر است . بدین منظور، ابتدا 8 تصویر ماهواره ای دوره گرم سال شهر اراک، طی بازه زمانی 1985 تا 2017 با استفاده از داده های سنجنده های ( TM ) لندست های 4 و 5، (+ ETM )  لندست 7، ( OLI / TIRS ) لندست 8 جمع آوری و استخراج گردید. بعد از پیش پردازش های لازم، شاخص های تفاضل پوشش گیاهی نرمال ( NDVI ) ، دمای سطح زمین ( LST ) و شاخص پراکندگی عرصه حرارتی شهر با ارزیابی اکولوژیکی ( UTFVI ) محاسبه گردید. الگوریتم مورد استفاده برای استخراج درجه حرارت سطح زمین، الگوریتم تک پنجره ( Mono_Window ) می باشد که گسیلمندی آن با استفاده از شاخص پوشش گیاهی ( NDVI ) به دست آمد. براساس نتایج حاصل از پردازش تصاویر، مکان های دارای جزیره حرارتی، چگونگی تغییرات دمایی شهر، ارتباط بین تغییرات دمای سطح زمین با پوشش سطحی بررسی و تحلیل گردید تا جزایر حرارتی شهری اراک شناسایی و تحلیل شوند. نتایج به کارگیری شاخص های ( NDVI ) و ( LST ) نشان داد که، بیشترین نمود جزایر حرارتی، در مناطق با کاربری صنعتی، مکان های پرترافیک و دارای آلودگی شدید هوا و تراکم بالای جمعیت، مناطق با پوشش گیاهی ضعیف، مناطق دارای بافت فشرده و فرسوده مشاهده گردید. تحلیل نقشه های دمایی نیز مشخص کرد که، کاربری های مسکونی به سرعت پیشرفت نموده اند و همچنین کاربری های صنعتی در حاشیه های شهر به ویژه در منطقه یک شهرداری باعث افزایش دما در آن مناطق شده است. تغییرات مقیاس زمانی الگوهای دمایی اراک نشان داد که، از سال 1985 تا 2017 در منطقه یک شهرداری (شرق و شمال شرقی اراک) حدود 4/3 درصد بر مساحت طبقه چهارم دمایی(41 تا 48 درجه سانتی گراد) افزوده شده و الگوهای حرارتی در منطقه مذکور بیشترین شدت دمایی را داشته است. در منطقه دو و سه شهرداری که جزء بافت قدیمی و با تراکم شدید کاربری های مسکونی مشخص و ازنظر پوشش گیاهی فقیر هست نیز باعث تجمع دماهای نسبتاً بالا در این مناطق شده است. در منطقه چهار و پنج به دلیل وجود پوشش گیاهی انبوه، میزان تجمع جزایر حرارتی کم بوده و همواره دمای پایین تر ثبات داشته است. در حاشیه های شهری به دلیل کمربند شمالی و ترافیک و تردد ماشین های سنگین، جزایر حرارتی به صورت نواری تشکیل شده است. توسعه کاربری شهری در طول دوره مورد مطالعه، بسیار محسوس بوده است. به طوری که از سال 2002 به بعد، شاهد افزایش دما و کاهش مساحت پوشش گیاهی در سطح وسیعی از شهر اراک بودیم. براساس نتایج حاصل از شاخص ( UTFVI ) ، در حاشیه های شهر، به علت وجود تجمع جزایر حرارتی، وضعیت دمای بحرانی آزاردهنده حاکم است. اما در مکان های با پوشش گیاهی و تعدیل دما، به ویژه منطقه 4 و 5 وضعیت بحرانی اندکی، حاکم بوده است.
۶.

ارزیابی تأثیرپذیری الگوهای معماری مساکن جدید از اقلیم (مطالعه موردی: شهر آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقلیم معماری الگوی ساخت ماهونی آباده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 387 تعداد دانلود : 990
تبیین موضوع: توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه آب و هوایی و پیش بینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف می ﺗﻮاﻧﺪ راهگشای بسیاری از معضلات ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮاﺣی و ﺳﺎﺧﺖ مساکن ﺟﺪیﺪ، بازسازی مساکن فرسوده، بهره برداری بیشتر از انرژی های تجدیدپذیر، انطباق بهتر با محیط زیست و در نهایت موجب هویت یافتن معماری در هر اقلیم و زمینه ساز آسایش افراد باشد. روش: برای دست یابی به هدف پژوهش حاضر که بررسی آسایش زیست اقلیمی مساکن جدید شهر آباده است، از داده های ماهانه دوره آماری (1363 تا 1392) ایستگاه سینوپتیک شهر آباده به روش تحلیلی – توصیفی بهره گرفته شد. سپس برای تعیین محدوده آسایش حرارتی مساکن جدید بر اساس روش ﺗﺠﺮﺑی ﺷﺎﺧﺺ بیوکلیماتیک ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧی ماهونی، تعداد 170 بنا با استفاده از روش کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که به دلیل قرار گرفتن دمای ماه های مهر تا اردیبهشت در گروه شاخص خشکی (3A) و وجود شرایط اقلیمی سرد در محیط، بهتر است کشیدگی بنا در جهت جنوب شرقی – جنوب غربی باشد. هم چنین با توجه به این که در تمام ماه های سال نوسان بیش از 10 درجه سانتی گراد بین دمای روز و شب وجود دارد و رطوبت نسبی در گروه شاخص خشکی (1A) قرارمی گیرد، بهتر است بازشو ها ابعادی در حدود 10 تا 20 درصد مساحت دیوار داشته باشند. در ماه تیر به دلیل داشتن روز های گرم و شب های معتدل و نوسان بیش از 10 درجه سانتی گراد دمای هوا، بهتر است فضایی برای خوابیدن در فضای آزاد (خارج از بنا)، پیش بینی شود. نتایج: دست یافته های حاصل از بررسی معماری مساکن جدید شهر آباده بیانگر جهت گیری غالب شمالی-جنوبی بنا، ضخامت کم دیوار ها، عدم تناسب بین اندازه پنجره و مساحت دیوار و کم رنگ شدن حضور عناصر معماری (حیاط، ایوان، بالکن، حوض و باغچه) در این بنا ها است که این امر زمینه ساز عدم تطابق معماری با اقلیم منطقه و در نهایت عدم آسایش اقلیمی ساکنین بنا در اغلب اوقات سال است.
۷.

ارزیابی خشکسالی جریان رودخانه مبتنی بر رویکرد سطح آستانه با استفاده از داده جریان دائمی در زیرحوضه آبریز بیابان لوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جریان کم خشکسالی آب شناختی سطحِ آستانه شاخص شدت خشکسالی کسری جریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 407 تعداد دانلود : 498
خشکسالی، از مخاطرات طبیعی اساسی به ویژه در مناطق خشک ونیمه خشک شناخته شده است که مسائل قابل ملاحظه ای در رابطه با مدیریت منابع آب دارد. شناسایی، پایش و بررسی مشخصه های خشکسالی ها، برای برنامه ریزی و مدیریت منابع آب بسیار مهم است. این پژوهش متمرکز بر بررسی خشکسالی آب شناختی با استفاده از رویکرد سطح آستانه متغیر در زیر حوضه آبریز کویر لوت می باشد. این رویکرد، با استفاده از داده های 10-روزه جریان در رودخانه نساء برای دوره آبی 58-1357 تا 92-1391 اجرا شده است. رویدادهای خشکسالی مستقل به وسیله ادغام رویدادهای وابسته با رویکرد معیار داخلی شناسایی و مشخصه های آن ها شامل آغاز، پایان و دوام بررسی شده است. علاوه بر آن، شدت خشکسالی های مستقل با استفاده از شاخص شدت خشکسالی رده بندی شده است. نتایج این بررسی نشان داد که رژیم آبدهی رودخانه نساء بیشتر درگیر خشکسالی های طولانی مدت و شدید بوده است. رویدادهای خشکسالی مستقل طولانی مدت و با شدت فرین در رژیم آبی رودخانه مذکور بر دهه آخر متمرکز هستند. پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی اثر روش های مختلف در ادغام رویدادهای وابسته خشکسالی با روش مبتنی بر حجم و زمان میان رویدادی (معیار داخلی) مقایسه شود.
۸.

ارزیابی تغییرات نمایه های فرین بارش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش نمایه های فرین ایران روند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 256 تعداد دانلود : 137
طرح مسئله: بارش ازجمله متغیرهای بسیار مهم اقلیمی است که تغییرات آن پیامدهای مختلفی ازنظر محیطی، اقتصادی و اجتماعی به دنبال دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تغییرات شاخص های حدی بارش در ایران است. روش: برای این منظور، آخرین نسخه داده های روزانه مرکز اقلیم شناسی بارش جهان (GPCC) برای بازه زمانی 1982- 2016 در تفکیک مکانی 1×1 درجه طول و عرض جغرافیایی انتخاب شد. با انجام عملیات های برنامه نویسی در نرم افزار مت لب، ماتریسی در ابعاد 750×12784 روی چهارچوب ایران ساخته شد. سطرهای این ماتریس نشان دهنده روزها از 1/1/1982 تا 31/12/2016 و ستون های این ماتریس نشان دهنده یاخته ها در منطقه بود. نمایه های به کار گرفته شده در این پژوهش از لیست نمایه های استاندارد کمیته اقلیم شناسی سازمان هواشناسی جهانی و برنامه تحقیقاتی تغییرپذیری و پیش بینی اقلیم انتخاب شد که امکان مقایسه همه ایستگاهها را در کشورهای مختلف به وجود می آورد. نتایج: محاسبه تغییرات نمایه ها به کمک شیب خط رگرسیون روی هریک از یاخته ها نشان می دهد در بسیاری از بخش های ایران، شدت بارش روزانه (SDII) روندی افزایشی دارد؛ همچنین در بسیاری از گستره های ایران به ویژه در بخش های غربی، نمایه روزهای متوالی مرطوب (CWD) در حال کاهش است؛ به بیان دیگر تداوم روزهای بارانی در بسیاری از نواحی، رفتاری کاهشی را نشان می دهد.
۹.

بررسی ارتباط برف-پوش (SC) و دمای سطح زمین (LST) با مولفة توپوگرافیکی ارتفاع در ارتفاعات البرز مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برفمرز ارتفاع تراز انجماد تابش زمینی تصاویر ماهواره ای سنجندة مادیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 396 تعداد دانلود : 450
پهنه های دارای پوشش برف (SC) و دمای سطح زمین (LST) و نوسانات و تعییرات آنها در طبقات ارتفاعی مختلف، در بررسی های اکولوژیکی مهم است. یکی از واحد های کوهستانی اصلی کشور ایران، البرز مرکزی است. در این پژوهش ارتباط SC و LST و ارتفاع در این واحد در بازه های ماهانه، فصلی و سالانه بررسی شد. بدین منظور از داده های ماهوارة ترا و آکوا در بازة 2003 تا 2018 استفاده شد. ارتباط واضحی بین افزایش ارتفاع و افزایش SC در ارتفاعات البرز مرکزی مشاهده شد. ارتباط این دو مولفه، مستقیم بوده که البته تغییرات آن در باند های ارتفاعی مختلف متفاوت است. دو آستانة ارتفاعی مشخص در البرز مرکزی مشاهده شد که نخست در ارتفاع 1000 و دیگری در 4000 متری قرار دارد. SC تا ارتفاع 1000 متری با افزایش ارتفاع به طورملایم افزایش می یابد و بعد از آن شیب افزایش SC با ارتفاع تشدید می گردد. بعد از ارتفاع 4000 متری مجدداً شیب تغییرات ملایم می گردد. تغییرات LST معکوس تغییرات SC است، و افزایش ارتفاع منجر به افت LST می گردد، البته تا ارتفاع 1000 متری از این وضعیت استثنا بوده و افزایش ارتفاع باعث افزایش LST می گردد که دلیل آن در تاثیر دریای خزر و رطوبت بالا در محدوده و کاهش تراکم پوشش گیاهی تا این ارتفاع است. از ارتفاع 1000 متری به بالا روند کلی افزایش ارتفاع منجر به کاهش LST می گردد. ارتفاع خط تعادل دمای سطح زمین و برف-پوش  (ELALS) که ارتفاعی است که در آن LST و SC به تعادل می رسند، در دورة آمای مورد بررسی در تراز 2800 متری قرار دارد. حداقل تراز ELALS در فصل زمستان در ارتفاع 1740 قرار دارد. این نمایة محیطی در فصول و ماه های سرد گرایش به تراز های ارتفاعی پائین و در فصول گرمتر تمایل به ارتفاعات بالاتر دارد. در نهایت این نمایة محیطی قابلیت استفاده در مطالعات اکولوژیک چشم انداز های کوهستانی را دارد.
۱۰.

واکاوی تغییرات مقادیر حدی بارش در گستره ی ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش صدک 95 شاخص حدی روند R Climdex

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 904 تعداد دانلود : 653
هدف از این پژوهش واکاوی و شناسایی تغییرات مقادیر حدی بارش به عنوان نشانه هایی از تغییرات اقلیمی در گستره ی ایران می باشد. برای انجام این تحقیق از داده های روزانه بارش، 76 ایستگاه همدید در دوره ی 1986 تا 2016 استفاده شد. نتایج نشان داد، روند تعداد روزه ای هم راه ب ا ب ارش س نگین درحدود 7 درصد از پهنه ایران منفی و در 93 درصد آن روندی مشاهده نشد. روند روزهای متوالی خشک در 28 درصد از گستره ایران روند مثبت و در 37 درصد دیگرآن روند منفی وجود دارد. روزهای متوالی مرطوب در اکثر گستره ی ایران فاقد روند است. روند مقدار کلّ بارش روزهای مرطوب سالانه در ح دود 99 درصد از گستره ایران منفی است. حداکثر شیب منفی بارش سالانه ی ایران در ایستگاه مسجد سلیمان با شیب 26/8 – مشاهده شد و روند مثبت درایستگاه بندر انزلی وجود دارد. روند روزهای خیلی مرطوب در حدود 78 درصد از گستره ای ران منفی و در حدود 14 درصد روند مثبت و نیز 8 درصد از آن بدون روند است. رون د روزه ای بس یار مرط وب درح دود 70 درصد از گستره ایران منفی است. بیشترین روند افرایشی روزه ای بس یار مرط وب در خرم آباد با شیب 1.4 و بیشترین روند کاهشی در سر پل ذهاب با شیب 2.78- مشاهده می گردد و همچنین در 22 درصد از گستره ایران روند خاصی مشاهده نمی شود. روند مقدار ب ارش ی ک روزه در ح دود 47 درصد از گستره ایران منفی و در 47 درصد آن بدون روند و 6 درصد از آن با روند مثبت است. روند بیشترین مقدار بارش 5 روزه در ح دود 73 درصد از گستره ایران منفی و در 2 درصد آن مثبت و 25 درصد از آن بدون روند است بیشترین شیب روند کاهشی مربوط به ایستگاه های فسا و مسجد سلیمان که به ترتیب برابر 2.4- و 1.9- است.
۱۱.

واکاوی آماری تواتر و تداوم روزهای یخ بندان در استان خراسان جنوبی با بهره گیری از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراوانی دمای کمینه تحلیل آماری دوره بازگشت بیشینه درست نمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 111 تعداد دانلود : 92
امواج سرما و یخ بندان از مهم ترین پدیده های طبیعی است که بیشتر در دوره سرد سال اتفاق می افتد. آنچه در این بین سبب توجه به این پدیده شده، بازخوردهای آن در طبیعت و زندگی انسان است که گاه تنش های شدید منفی و گاه بازخوردهای مناسبی را در پی داشته است؛ به ویژه اینکه گاهی از الزامات بخشی از مراحل کشاورزی و باغداری است. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی یخ بندان های روزانه استان خراسان جنوبی به تفکیک ماهیانه و فصلی است؛ بدین منظور از داده های کمینه دمای روزانه ایستگاه های همدید استان طی دوره آماری 2014-1988 و برای بررسی احتمال رخداد و تواتر یخ بندان ها از روش زنجیره مارکوف مرتبه یک بهره برده شد. در ادامه، تداوم 2 تا ۵ روزه یخ بندان نیز واکاوی شد. یافته های پژوهش نشان داد ایستگاه همدید قائن در شمال و پس از آن ایستگاه بیرجند در مرکز استان با بیشینه رخداد یخ بندان و درنتیجه بیشینه تداوم آن در استان خراسان جنوبی همراه بوده است. در این بین ایستگاه نهبندان کمینه احتمال رخداد یخ بندان را تجربه کرده است. تداوم دو روزه یخ بندان در تمامی ایستگاه ها، کمینه دوره بازگشت را نشان دادند که گویای پایایی و تداوم کمتر روزهای یخ بندان در خراسان جنوبی است. تمامی ایستگاه های واکاوی شده در منطقه مدنظر از زنجیره مارکوف مرتبه اول پیروی می کنند. از این بین فقط ایستگاه نهبندان از این امر مستثنی شده که پدیده یخ بندان را تجربه نکرده است؛ به بیان دیگر وقوع روز یا روزهای یخ بندان به شرایط اقلیمی روزهای گذشته وابسته است. آغاز یخ بندان های پاییزه استان خراسان جنوبی در ماه نوامبر (آبان) بوده که به نخستین یخ بندان های پاییزه معروف است. شروع یخ بندان های زمستانه استان نیز در ماه ژانویه (دی) بوده است. بیشینه سیکل هوایی یخ بندان در ماه اکتبر (مهر) در ایستگاه قائن با حدود 058/0 و سپس در ماه نوامبر (آبان) در ایستگاه های فردوس و بشرویه به ترتیب با حدود 05/0 و 043/0 رخ داده است. یافته های این پژوهش نقش نواحی کوهستانی و مرتفع را در تواتر و تداوم یخ بندان در این گستره جغرافیایی تأیید می کند.
۱۲.

ارزیابی کارایی مدل درختان تصمیم گیری در برآورد رسوبات معلق رودخانه ای مطالعه موردی: حوضه رودخانه میمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داده کاوی درخت تصمیم گیری رسوب معلق الگوریتم CART منحنی سنجه رسوب رودخانه میمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 832 تعداد دانلود : 444
به دلیل اهمیت و نقش پدیده انتقال رسوب در مبحث حوضه های آبریز، از جمله ساماندهی رودخانه ها که به منظور مهار فرسایش و رسوب گذاری و یا تثبیت بستر و دفع سیلاب انجام می گیرد، آگاهی و تعیین میزان رسوب حمل شده توسط رودخانه از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین کارایی مدل درختان تصمیم گیری (به عنوان یکی از روش های داده کاوی) در برآورد رسوبات معلق رودخانه میمه است. داده های مورد استفاده شامل دبی رسوب و دبی آب است که به صورت متناظر برداشت شده بود و همچنین بارش و دبی های روزانه مربوط به دوره آماری از سال 1347-1346 تا سال 1389-1388. پس از پردازش داده ها، تعداد 554 رکورد که آمار دبی و رسوب متناظر آنها موجود بود، انتخاب و نتایج به دست آمده با روش مرسوم منحنی سنجه رسوب مقایسه شد. برای مقایسه نتایج از معیارهای آماری R، RMSE، MAE، r 2و Bias  استفاده شده است. سپس برای بررسی تأثیر بارش ها و دبی های روزانه در دقت برآورد رسوب توسط مدل درختی، در گام دوم داده های مربوط به بارش و دبی های روزانه به مدل اضافه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، مدل درخت تصمیم گیری نتایج قابل قبولی را درجهت شبیه سازی بار معلق در ایستگاه مورد مطالعه ارائه کرده است. به طوری که بر اساس معیارهای  RMSE،MAE، r 2و Bias درخت تصمیم گیری نسبت به منحنی سنجه رسوب با خطای کمتری رسوبات را برآورد کرده است. همچنین نتایج بیانگر این مطلب است که ورود داده های بارش و دبی روزانه تغییر زیادی در نتایج ایجاد نکرده و میزان رسوبات با دبی های متناظر بیشترین همبستگی را دارد
۱۳.

ارزیابی تغییر دمای بیشینه و کمینه فصلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دمای بیشینه و کمینه من - کندال فصلی روند ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 336 تعداد دانلود : 622
فرایند گرم شدن زمین در خلال قرن اخیر، افزون بر تاثیراتی که بر میزان هریک از فراسنجهای جوی داشته بر زمان وقوع هر یک از این فراسنجها نیز می تواند موثر و نقش آفرین باشد. روند دما در چند دهه گذشته در حال افزایش بوده و این تغییرات در گستره هایی همانند ایران که در کمربند خشک و نیمه خشک جهان جای گرفته اند چشمگیرتر است. در این پژوهش با استفاده از آزمون آماری من- کندال که از مهمترین روشهای پیشنهادی سازمان هواشناسی جهانی برای تحلیل سریهای زمانی است؛ روند دماهای بیشینه و کمینه فصلی ایران تحلیل می شود. بدین منظور، در این پژوهش از پایگاه داده های یاخته ای در مقیاس جهانی، موجود در تارنمای http://hydro.engr.scu.edu/files/، داده های روزانه دمای بیشینه و کمینه با تفکیک مکانی 5/0*5/0 درجه دریافت و با استفاده از نرم افزار Grads به فایل (.TXT) قابل استفاده در نرم افزار Mat lab تبدیل شد. در ادامه، کد نوشته شده من-کندال، برای محاسبه روند آستانه 95% در Mat lab برای ماتریسی به ابعاد 2058*21550 اجرا شد. برای نمایش گرافیکی نتایج نیز از نرم افزار Arc GIS استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، دمای بیشینه شمال غرب ایران و جنوب شرق در هر چهار فصل بدون روند است و در فصل زمستان کمترین پهنه را قسمت شمال شرقی ایران به خود اختصاص می دهد. در فصل پاییز روند افزایشی دمای بیشینه در نواحی شرقی ایران و فارس نمود بیشتری دارد، این در حالی است که در نواحی مرکزی ایران و شمال غرب دمای بیشینه پاییز بدون روند است. دمای کمینه در اکثر مناطق ایران روندی افزایشی دارد. در این خصوص، روند افزایشی دمای کمینه در فصل زمستان در نواحی شمال غرب، زاگرس و جنوب شرق ایران کاملا آشکار است.
۱۴.

شناسایی و پهنه بندی میزان شوری آب های زیرزمینی با استفاده از GIS (مطالعه موردی: دشت نمدان شهرستان اقلید)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی میان یابی شوری آب زیرزمینی دشت نمدان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : 404 تعداد دانلود : 637
برداشت های بی رویه از آ ب های زیرزمینی سبب کاهش سطح آب ها و تغییر کیفیت آنها می شوند. میزان هدایت الکتریکی آب، یکی از شاخص های مؤثر در تعیین میزان تغییر آب های زیرزمینی است؛ به شکلی که میزان شوری آب با برداشت بی رویه و کاهش سطح آب زیرزمینی افزایش می یابد و این امر، آسیب های جبران ناپذیری به زندگی گیاهی و جانوری اکوسیستم وارد می کند. در پژوهش حاضر کوشش شده است با تحلیل فضایی میزان شوری آب های زیرزمینی دشت نمدان، میزان ارتباط آن با حلقه چاه های عمیق و نیمه عمیق موجود در دشت تعیین شود. ازاین رو، داده های 32 چاه مشاهده ای موجود در دشت نمدان با روش میان یابی در محیط GIS برای تعیین میزان شوری آب زیرزمینی در پنج دسته بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیارکم در دوره آماری ده ساله (1380 تا 1389) استفاده شدند و سپس با تلفیق لایه های اطلاعاتی سال های آماری، میزان شوری آب زیرزمینی تعیین نهایی شد. در نهایت، ارتباط پهنه های دارای شوری بسیار زیاد و زیاد با حلقه چاه های عمیق و نیمه عمیق تعیین و مشخص شد از بین 1311 چاه عمیق موجود در دشت نمدان، 433 حلقه چاه (02/33 درصد) در محدوده بسیار زیاد و زیاد قرار دارند و این میزان، برای چاه های نیمه عمیق 66/12 درصد است. در نتیجه موقعیت چاه های عمیق و برداشت بی رویه از آنها بر شورشدن آب های زیرزمینی دشت نمدان تأثیر بسیار زیادی دارد
۱۵.

آنالیز مؤلفه های مورفومتری نبکاها و معرفی مناسب ترین نوع آن برای تثبیت ماسه های روان با استفاده از الگوریتم ELECTRE (مطالعه موردی: ریگ چاه جام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابان زایی ماسه های روان تثبیت گونه های گیاهی روش ELECTRE

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 445 تعداد دانلود : 154
یکی از بحران های اکولوژیکی جهان، پدیده بیابان زایی است. مهار این بحران، به شناخت و درک صحیح از عامل ها و فرایندهای آن نیازمند است. بیابان زایی، به کاهش استعداد زیست محیطی و نابودی منابع طبیعی و زیست بوم ها (اکوسیستم ها) گفته می شود که عوارض منطقه ای و فرامنطقه ای آن، بر جنبه های زندگی انسان تأثیر می گذارد. وضعیت بحرانی بوم شناختی در مناطق خشک و نیمه خشک بیابانی از یک سو و بهره برداری بی رویه انسان از سویی دیگر، موجب گسترش بیابان ها شده و مشکلی بزرگ در سطح ملی ایجاد کرده است. راه حل آن، پیش بینی تغییرات محیط طبیعی با پایش مداوم و فراکافت (تجزیه و تحلیل) داده هاست. هدف این پژوهش، مقایسه نبکاهای ریگ چاه جام و معرفی مناسب ترین نوع آن برای تثبیت ماسه های روان با استفاده از آنالیز مؤلفه های مورفومتری نبکا از طریق الگوریتم ELECTRE است. این الگوریتم، یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره است که ضمن ترکیب معیارهای کمی، کیفی و وزن دهی متناسب با هر معیار، در انتخاب بهترین گزینه به تصمیم گیران کمک می کند. ابتدا مهم ترین شاخص های موفومتری 462 نبکا از گونه های گَوَن، اشنان، گز، قیچ، خارشتر، علف شور، سیاه تاق به روش نمونه برداری طولی ارزیابی شد؛ سپس با ارزیابی معیارهای آن به وسیله الگوریتم ELECTRE، نبکاهای مطالعاتی اولویت بندی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد نبکاهای گز و سیاه تاق، 5 بار مسلط و 1 بار مغلوب شدند و با 4 امتیاز بیشترین نمره را کسب کردند و بیشترین تأثیر را در تثبیت ماسه های روان دارند. نبکاهای گونه خارشتر و گون با 6 بار مغلوب شدن، با امتیاز 6- کمترین بهره بری را دارند؛ بنابراین، برای اجرای طرح های تثبیت ماسه در منطقه مطالعاتی، ابتدا توسعه نبکازارهای تاق و گز بیشترین اهمیت را دارند و درصورت اجرا، بالاترین بهره بری را خواهد داشت. نتایج این پژوهش در مدیریت سیستمی مناطق بیابانی و طرح های تثبیت ماسه های متحرک، کاربردی و اجرایی خواهد بود.
۱۶.

شناسایی ساختار مکانی دمای رویه زمین در حوضه زاینده رود با بهره گیری از داده-های عددی ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دمای رویه ی خاک سنجنده ی مودیس حوضه ی زاینده رود خوشه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 495 تعداد دانلود : 709
دمای خاک و چگونگی تغییرات آن نسبت به زمان و مکان یکی از مهم ترین عواملی است که نه تنها تبادل ماده و انرژی را در خاک تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه می توان گفت میزان و جهت کلیه ی فرآیندهای فیزیکی خاک به صورت مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به دماست. دمای خاک به عوامل متعددی از جمله توپوگرافی، تابش خورشید، دمای هوا، میزان رطوبت خاک، نوع و ویژگی های حرارتی خاک نظیر ظرفیت گرمایی، ضریب هدایت حرارتی و گرمای ویژه بستگی دارد. هدف از پژوهش کنونی شناسایی ساختار مکانی دمای رویه ی زمین در حوضه ی زاینده رود می باشد. برای این منظور داده های دمای سطح زمین سنجنده ی مودیس تررا برای بازه ی زمانی 1379 تا 1393 به صورت روزانه از تارنمای سازمان فضایی ناسا دریافت گردید. داده های دمای سنجنده ی مودیس تررا در تفکیک مکانی 1 × 1 کیلومتر و با سیستم تصویر سینوسی در دسترس می باشد. با برش زدن داده ها بر روی حوضه ی زاینده رود تعداد 48347 یاخته در درون حوضه قرار گرفت. مبنای قضاوت ما برای بررسی دما در حوضه همین تعداد یاخته ها(48347) بود. پس از برش زدن و آماده سازی داده ها بر روی حوضه ی زاینده رود، میانگین بلندمدت دمای حوضه برای هر یک از ماه های سال محاسبه گردید و به طور جداگانه نقشه های هر یک از فصول در نرم افزار مت لب ترسیم گردید. یافته ها نشان داد کم ترین میانگین دمای رویه در ماه دی و بیش ترین میانگین دمای رویه در ماه مرداد دیده می شود. همچنین خوشه بندی ماه های سال به روش پیوند وارد بر روی آرایه ی میانگین ماه های سال در ابعاد 48347×12 نشان داد روی هم رفته سه دوره فصول از نظر دمای رویه در حوضه ی زاینده رود قابل شناسایی است. در مجموع یافته های این پژوهش شناخت ما را از وضعیت ساختار دمای رویه در حوضه ی زاینده رود بالا برد.
۱۷.

ارزیابی افتراق های فضایی کیفیت منابع آب زیرزمینی (مطالعه موردی: بخش های دولت آباد، دشتاب، سلطانی و صوغان در استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب های زیرزمینی شاخص تحلیل واریانس آزمون دانکن کیفیت آب کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 256 تعداد دانلود : 568
وضعیت ویژه اقلیمی و ژئومورفولوژیکی مناطق خشک و نیمه خشک موجب شده است که منابع آب زیرزمینی، منبع اصلی تأمین آب این مناطق تلقی شوند. بر اساس این، مدیریت منابع آبی یادشده مستلزم ارزیابی دقیق کمیت و کیفیت ذخیره های آبی، میزان دسترسی به آن ها در هر منطقه و شناخت فرایندهای محیطی حاکم بر آنهاست. در پژوهش حاضر، ضمن بررسی و مطالعه کیفیت منابع آب زیرزمینی بخش های دولت آباد، دشتاب، صوغان و سلطانی در استان کرمان، اختلاف بین شاخص های کیفی مختلف به شکل کمی اندازه گیری و مقایسه شده است. نتایج آنالیز واریانس، اختلاف معنادار بین شاخص های مختلف را نشان می دهند. نتایج آزمون مقایسه میانگین ها در سطح احتمال خطای کمتر از یک درصد (01/0α<) برای هر یک از شاخص ها، منابع آب زیرزمینی بخش های مختلف را در گروه های متمایزی تفکیک می کنند؛ به طوری که بر اساس شاخص های EC، TDS، Cl، SO 4، Mg، Na، SAR و TH، منابع آب زیرزمینی بخش های دولت آباد و دشتاب در گروه اول و بخش های صوغان و سلطانی در گروه دوم قرار می گیرند. بر اساس شاخص Ca، منابع آب زیرزمینی بخش های مطالعه شده در سه گروه مختلف قرار می گیرند: گروه اول شامل بخش های سلطانی و صوغان، گروه دوم شامل بخش دولت آباد و گروه سوم شامل بخش دشتاب. همچنین، قرارگرفتن منابع آب زیرزمینی همه بخش ها در یک گروه بر اساس شاخص HCO 3نشان می دهد که تفاوت معنا داری در کیفیت منابع آب زیرزمینی مناطق مطالعه شده بر اساس شاخص یادشده مشاهده نمی شود. آزمون آنالیز همبستگی بین شاخص های مختلف سنجش کیفیت منابع آب زیرزمینی در مناطق مطالعه شده، بیشترین میزان همبستگی را در سطح احتمال یک درصد بین شاخص های pH و سطح آب زیرزمینی نشان می دهد.
۱۸.

تحلیل همدید بارش های حدی و فراگیر در کرانه های شرقی خزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش رویکرد محیطی به گردشی فشار تراز دریا الگوی گردشی اقلیم شناسی همدید کرانه های شرقی خزر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 451 تعداد دانلود : 22
در این پژوهش به منظور شناسایی و تحلیل بارش های حدی و فراگیر در کرانه های شرقی خزر، ابتدا پایگاه داده بارش روزانه این پهنه، تشکیل و نقشه های هم بارش روزانه از تاریخ ۱/۱/۱۳۴۰ تا ۱۰/۱۱/۱۳۸۳ (۱۵۹۹۲ روز) بر روی یاخته هایی به ابعاد ۱۴*۱۴ کیلومتر به روش کریجینگ میانیابی و ترسیم شد. برای هر روز بارش، بیشینه و درصد مساحت زیر بارش محاسبه گردید. بر این اساس، حدی ترین و فراگیرترین بارش ها شناسایی و ۱۰۱ روز از شدیدترین و فراگیرترین بارش های منطقه بر اساس شاخص پایه صدک ۹۹ ام برای بررسی انتخاب شد. سپس، با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی و تحلیل خوشه ای پایگانی انباشتی به روش ادغام ""وارد"" بر روی نقشه های فشار تراز دریا، ۵ الگویی که در بارش های حدی و فراگیر کرانه های شرقی خزر مؤثر بودند؛ شناسایی گردید. به منظور تحلیل این بارش ها در هر الگو، یک روز به عنوان روز نماینده بر اساس ضریب همبستگی با آستانه ۹۵ درصد تعیین و در این روزها نقشه های فشار تراز دریا، ضخامت جو در ترازهای ۵۰۰-۱۰۰۰ هکتوپاسکال، الگوی گردشی تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال، تابع جبهه زایی برای ترازهای ۱۰۰۰ و ۵۰۰ هکتوپاسکال و همگرایی شار رطوبت برای ترازهای ۹۲۵ و ۱۰۰۰ هکتوپاسکال ترسیم و تحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان از نمود آشکار پرفشار بر روی دریای سیاه در اغلب الگوها دارد. بررسی الگوی ضخامت جو نیز نشانگر دو فرود عمیق بر روی شرق مدیترانه و شمال غربی دریای خزر است. تحلیل تابع همگرایی شار رطوبت نیز آشکار ساخت که رطوبت بارش های حدی و فراگیر منطقه عمدتاً توسط جریان های بادی که از روی دریای خزر می وزند تأمین می شود و در درجه دوم دریاهای سیاه و مدیترانه در تغذیه رطوبت این بارش ها مؤثرند.
۱۹.

ارزیابی و پیش بینی تغییرات بیابان زایی در شرق و جنوب اصفهان با مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصفهان بیابان زایی زنجیره مارکوف پوشش گیاهی لندست سلولهای خودکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 342 تعداد دانلود : 714
یکی از مهمترین بلایایی که مناطق خشک و نیمه خشک را تحت تاثیر قرار می دهد و در زمره عوامل تهدید کننده حیات بشری و تخریب منابع طبیعی محسوب می شود بیابان زایی است، بنابراین شناخت و پیش بینی این پدیده از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا به منظور بررسی وضعیت بیابان زایی منطقه شرق و جنوب اصفهان از تصاویر ماهواره لندست 4 و 7 و 8 در 5 دوره 1986، 1994، 2000، 2008 و 2016 استفاده گردید. شاخص NDVI برای شناسایی پوشش گیاهی و شاخص شوری خاک برای شناسایی مناطق بیابانی و شور به کار گرفته شد. به منظور شناسایی و تهیه نقشه کاربری های منطقه مطالعاتی مشتمل بر( اراضی بیابانی و شور، پوشش گیاهی، شهر، زمین های بایر و گاوخونی) از روش طبقه بندی نظارت شدهFuzzy ARTMAP و برای محاسبه تغییرات در کاربری های پهنه مورد بررسی در 5 دوره فوق از مدل LCM بهره گرفته شد. در ادامه، مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و سلولهای خودکار (CA-Markov) برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی استفاده گردید. برای تعیین اعتبار پیش بینی نیز از شاخص انطباق کاپا بهره گرفته شد که میزان 78 درصد را نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین تغییرات در طی دوره مورد مطالعه را پوشش گیاهی داشته است. این حجم تغییر طی دوره 1986-1994 بوده است که 1062 کیلومتر مربع کاهش را نشان می دهد. از طرفی بیشترین شدت افزایش مناطق شور و بیابانی طی دوره 1994-2000 رخ داده که حدود 495 کیلومتر مربع افزایش را نشان می دهد. در نهایت مشخص گردید که بیشترین تغییرات طی دوره 2016-2024 در پوشش گیاهی رخ خواهد داد که حدود 60 درصد از پوشش گیاهی منطقه از بین خواهد رفت و اراضی بایر جایگزین آن خواهد شد. اراضی شور و بیابانی نیز جایگزین حدود 3/3 درصد از اراضی بایر، حدود 1 درصد از پوشش گیاهی و کمتر از 01/0 درصد از شهر و تالاب گاوخونی می گردد.
۲۰.

ارزیابی تغییرات بیابان زایی در اصفهان با استفاده از فناوری سنجش از دور و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصفهان شبکه عصبی مصنوعی بیابان زایی شوری لندست شاخص NDVI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 309 تعداد دانلود : 151
بیابان زایی، کاهش اکولوژیکی و بیولوژیکی زمین است که ممکن است به صورت طبیعی و یا غیر طبیعی اتفاق بیفتد. فرایند بیابان زایی عمدتاً، مناطق خشک و نیمه خشک را تحت تاثیر قرار داده و با شتابی فزاینده، کارایی سرزمینها را کاهش می دهد، بنابراین شناخت این پدیده دارای اهمیت اساسی است. در این پژوهش به منظور بررسی بیابان زایی منطقه از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 بعنوان مبنای مطالعات استفاده گردید. علاوه بر این از نقشه های توپوگرافی 1:250000 و 1:50000 و نقشه های زمین شناسی نیز بعنوان مکمل استفاده شد. پس از تکمیل پایگاه داده اطلاعاتی ابتدا به منظور بررسی بیابان زایی منطقه، شاخص های شوری خاک و شاخص پوشش گیاهی NDVI بر روی تصاویر ماهواره ای اعمال گردید. بر اساس روش شبکه عصبی مصنوعی MLP تغییرات کاربریها طی دوره 1986-2015 بررسی گردید 5 کاربری در منطقه مورد مطالعه بر اساس روش طبقه بندی نظارت شدهFuzzy ARTMAP شناسایی شد. بر اساس بررسی های صورت گرفته بر روی تصاویر ماهواره ای شهر اصفهان حدود 260 کیلومتر مربع رشد داشته است. در طی همین دوره 29 ساله بخش های شرقی و جنوب شرقی شهر اصفهان بیشترین میزان کاهش پوشش گیاهی را نشان می دهد که حدود 60 درصد نسبت به سال نخست مطالعه با کاهش مواجه شده است. بخش شمالی شهر اصفهان نیز از بخشهایی است که این میزان کاهش قابل توجه است. با کاهش پوشش گیاهی در این مناطق هجوم اراضی شور و بیابانی در سال 2015 به چشم می خورد که جایگزین مناطق با پوشش گیاهی شده است. این میزان افزایش در مناطق بیابانی و شور حدود 580 کیلومتر مربع است که بیانگر کاهش توان اکولوژیک و بیولوژیک منطقه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان