۱.
با گسترش روز افزون استفاده از فناوری های نوین ارتباطی، ابزارهای مدیریت افکار عمومی نیز دستخوش تحولات اساسی شده است؛ به طوریکه هم از نظر روشی و هم از نظر مبانی نظری، تحولاتی در حوزه مدیریت افکار عمومی رخ داده است که ضرورت بازنگری و توسعه ادبیات نظری گذشته را مضاعف می نماید. آنچه که امروزه در چند سال اخیر و به ویژه پس از انتخابات سال 2016 در ایالات متحده امریکا به عنوان یکی از شیوه های نوین در مدیریت افکار عمومی از آن یاد می شود، مسأله «دستکاری اجتماعی » است. نگارندگان معتقدند ایران، به دلیل قرارگرفتن در موقعیت ارتباطی برجسته، یکی از کشورهایی است که در معرض دستکاری اجتماعی خصمانه از سوی قدرت های خارجی منطقه ای و فرامنطقه ای قرار می گیرد. به همین منظور با چارچوب دستکاری اجتماعی خصمانه، اقدامات سایبری عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. برای پژوهش حاضر، با روش ماشینی بیش از 900 هزار داده مرتبط با ایران به زبان عربی از شبکه اجتماعی توییتر از سال 2021 تا 2022 میلادی استخراج گردید؛ سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه، فعالیت کاربران عربستانی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عربستان سعودی با تکنیک های دستکاری اجتماعی خصمانه به ویژه با سرمایه گذاری بر ابزارهای سایبری، در صدد بی اعتبارکردن، بی ثبات سازی، تضعیف و بعضاً ترویج گروه های خاص و مؤسساتی است که برای قدرت رقابتی کشور هدف مهم هستند.
۲.
سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی به عنوان هنجارهای اجتماعی نهفته در ساختارهای اجتماعی تعریف شده است که نقش هماهنگی اقدامات افراد برای نیل به اهداف را بر عهده دارد. با افزایش ارتباطات الکترونیکی، بستر سرمایه اجتماعی تغییر نموده و دغدغه پژوهشگران را به سمت سرمایه اجتماعی آنلاین پیش برده است. هدف این مقاله واکاوی نظرات مخالف و موافق صاحبنظران در ارتباط با ظهور این متغیر می باشد. با توجه به ماهیت مروری مقاله، تعداد 138 مقاله معتبر بین المللی مورد بررسی اولیه قرار گرفت که با توجه به نامناسب بودن عنوان، چکیده و محتوای 78 مقاله، تعداد 60 مورد برای بررسی نهایی در نظر گرفته شد. مرور این موارد به بررسی مطالعات صورت گرفته در حوزه سرمایه اجتماعی آنلاین و نتایج حاصل از دیدگاه صاحبنظران می- پردازد. نتایج نشان می دهد اگرچه سرمایه اجتماعی آنلاین تا حد زیادی توسط پژوهشگران مورد تایید قرار گرفته است، اما آراء مخالف در این ارتباط نشان می دهند بهره گیری از سرمایه اجتماعی آنلاین در وضعیت مطلوب نیازمند تقویت مهارتهای ارتباطات الکترونیکی، توسعه پلتفرم های مختلف و چگونگی استفاده صحیح از انها می باشد. در واقع هنوز بین صاحبنظران، توافق جمعی در ارتباط با وضعیت سرمایه اجتماعی در شبکه های اجتماعی آنلاین وجود ندارد و پژوهش های بیشتری مورد نیاز است تا وضعیت این مفهوم نو پا را با وضوح بیشتری مورد شناسایی قرار دهد. این مطالعه بعنوان روزنه ای برای شروع مطالعات منسجم وضعیت سرمایه اجتماعی در شبکه های اجتماعی و ارتباطات الکترونیکی، اهمیت و ضرورت پژوهش های کیفی و کمی مختلف در این ارتباط را رهنمون می- شود.
۳.
هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق دانشجویان نحصیلات تکمیلی مؤسسات آموزش عالی شهر مشهد می باشد که به شیوه ی نمونه گیری از نوع غیراحتمالی در دسترس انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری "SEM"در نرم افزار Smart PLS تحلیل گردید که مطابق نتایج بدست آمده، عوامل روابط متقابل، لذت در کمک به دیگران، اعتماد، سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده درک شده و سازگاری بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری دارند و ساماندهی تلاش بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تأثیر منفی دارد. خودکارایی دانشی بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تأثیر ندارند. همچنین عامل نفوذ همکاران بر هنجار ذهنی کاربران نسبت به تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری دارد. عوامل خودکارایی دانشی، سهولت استفاده درک شده، قابلیت دسترسی به منابع بر کنترل رفتاری درک شده کاربران نسبت به تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین نگرش نسبت به تسهیم دانش، کنترل رفتاری درک شده نسبت به تسهیم دانش بر تمایل به تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی تأثیر ندارند و هنجار ذهنی نسبت به تسهیم دانش بر تمایل به تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۴.
یکی از منابع عمده دانش بشری که نقش مهمی در بقا و سلامت جوامع ایفا می کند دانش حکومت داری و مدیریت عمومی امور است. نظام سیاستگذاری به فراخور فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فناورانه حاکم بر عالم، می بایست سبک و سیاق مناسبی برای حکمرانی موفق برگزیند. باتوجه به ظهور عصر شبکه و باتوجه به نفوذ فضای مجازی در تمام ابعاد زندگی فردی و خط مشی گذاری حاکمیتی، این مطالعه با هدف طراحی مدل نگاشت شناختی ذهنی حکمرانی بر شبکه های اجتماعی با استفاده از تکنیک استخراج استعاری زالتمن (زیمت) که یکی از روش های پژوهش برگرفته از علوم اعصاب در مدیریت است اجرا گردیده است. بدین منظور با 12 نفر از خبرگان، کارشناسان و محققان فعال مدیریت، حکمرانی و رسانه های اجتماعی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با میانگین زمانی 3:24 ساعت و با پراکندگی جغرافیایی از 5 استان کشور: تهران، شیراز، اصفهان، کرمانشاه و مشهد در فضای Adobe Connect انجام گرفت. پس از تحلیل نتایج 67 مفهوم برای طراحی مدل شناسایی شد و سرانجام جهت ساختاربخشی نقشه اجماعی از نرم افزار 9Atlas.ti استفاده شد، امیداست این الگو بتواند دریچه جدیدی پیش روی اندیشمندان، فعالان دستگاه های حکومتی و بازیگران راهبردی جهت تدوین سیاست هایی اثربخش و کارآمد در حوزه حاکمیت شبکه های اجتماعی به عنوان یک ابر رسانه پویا در سطح ملی و فرامرزی بگشاید.
۵.
هدف: این مقاله با هدف بررسی تاثیر بازی های رایانه ای معمایی در خلاقیت دانش آموزان پسر ابتدایی انجام شد. روش تحقیق: روش تحقیق در این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود، جامعه آماری کلیه مدارس ابتدایی پسر شهرستان اسلامشهر بود که یکی این مدارس انتخاب شد. نمونه این پژوهش 30 دانش آموز از پایه چهارم تا ششم بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و بصورت جایگزینی تصادفی در گروه گواه و آزمایش قرار داده شدند. ابزار این پژوهش شامل پنج بازی رایانه ای معمایی شامل بود که این 5 بازی از بین بیش از 200 بازی معمایی انتخاب شد، همچنین ابزار گردآوری داده ها آزمون تصویری فرم ب خلاقیت تورنس بود که شامل چهار خرده مقیاس: سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط می باشد. روش گردآوری داده ها بصورت پیمایشی و روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آماری تی مستقل بود. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بازی های رایانه ای معمایی بر خلاقیت و ابعاد آن تاثیر مثبت داشته و فرضیه های پژوهش در سطح معناداری 0.001 تایید شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بازی های رایانه ای معمایی که برخی ویژگی های خاص مانند مساله محوری، تاکید بر جستجو و اکتشاف و داشتن راه حل های متنوع را دارند می توانند در پرورش خلاقیت موثر باشند.
۶.
بازی های دیجیتال جدیدترین رسانه برای تبلیغات در فضای مجازی می باشند و در بین رسانه های دیجیتال برای تبلیغات سریع ترین رشد رادارند، در این تحقیق با هدف بررسی تأثیر محتوای تبلیغاتی در بازی های دیجیتال بر یادآوری تبلیغات ، 5 عامل مؤثر بر محتوا را شناسایی کردیم که این عوامل شامل آگاهی بخشی پیام تبلیغاتی در بازی های دیجیتال، جذابیت پیام ، تطابق محتوا با موضوع بازی، تعامل در محتوای تبلیغاتی و وجود مشوق های فروش در تبلیغ بودند،تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی می باشد و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است، پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق شاخص روایی همگرا و روایی سازه محاسبه شده است، برای بررسی تأثیر این عوامل نمونه ای به حجم 782 نفر از مردم تهران که درگیری رفتاری مناسبی با بازی های دیجیتال داشتند، مورد مطالعه قرار گرفتند، فرضیه اصلی تحقیق مورد تائید قرار گرفت و مشخص شد که محتوای با کیفیت بر یادآوری تبلیغ در بازی های دیجیتال مؤثر است. از بین عوامل مؤثر بر محتوای تبلیغات نیز تأثیر همه عوامل مورد تائید قرار گرفت و مشخص شد که تطابق تبلیغ با موضوع بازی دیجیتال مهم ترین عامل محتوایی مؤثر می باشد.
۷.
یکی از بخش های جامعه که به دلیل نداشتن سلامتی جسمی، همیشه با محرومیت های زیادی چه در استفاده از خدمات عمومی و شهروندی و چه در حضور فعال در جامعه روبرو می باشند، معلولین آن جامعه می باشند. برخوردهای مبتنی بر تبعیض افراد جامعه نسبت به معلولین، براساس فرضیاتی در مورد معلولین شکل گرفته است که کاملا مغایر با نظر معلولین راجع به پذیرششان می باشد. یکی از ابزارهایی که همواره برای تغییر نگرش افراد مورد توجه بوده است، رسانه ها می باشند. در این بین از آنجا که محتوای شبکه های اجتماعی توسط خود جامعه تولید و انتخاب می شود، نسبت به رسانه های یک طرفه مثل تلویزیون، روزنامه ها بیشتر مورد توجه قرار می گیرند و می توانند سبب تغییر نگرش مردم شوند. در این تحقیق به مطالعه نقش رسانه در تغییر نگرش شهروندان تهرانی بر اساس مدل کوشش درخور پرداخته شده است که منظور از رسانه شبکه های اجتماعی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد جامعه آماری این تحقیق را شهروندان شهر تهران(افراد ۱۸ سال به بالا) تشکیل می دهند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد توجه به تولید محتواهای راه محوری در شبکه های اجتماعی، بر نگرش شناختی، عاطفی و آمادگی برای عمل تاثیر گذار است. همچنین توجه به تولید محتواهای راه حاشیه ای شبکه های اجتماعی بر نگرش شناختی و عاطفی تاثیر گذار است لیکن بر نگرش آمادگی برای عمل تاثیری ندارد.
۸.
بدن و مفهوم بدن که در تحلیل های جامعه شناختیِ سنتی غایب بود، امروزه، در قلب جامعه شناسی، زندگی اجتماعی و خودپنداره هویتی ما قرار دارد. با گسترش رسانه ها و تکنولوژی های ارتباطی نوین، یکی از مهمترین چالش ها در حوزه مدیریت بدن به ابهام پیرامون میزان تأثیر نیروهای جهانی یا زمینه های محلی مربوط می شود. این مقاله با اتکای بر رویکرد جهان- محلی شدن، بر اساس نظریات رابرتسون، گیدنز، راجرز، فیدرستون و پذیرش اجتماعی، تأثیر استفاده از رسانه های نوین بر مدیریت بدن را با میانجی گری پذیرش اجتماعی در بین زنان باشگاهی شهر نورآباد ممسنی بررسی کرده است. روش تحقیق، پیمایشی، ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه، و روش نمونه گیری، نمونه گیری متناسب با حجم توأم با تصادفی ساده بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین استفاده زنان از رسانه های نوین، به ترتیب، کسب اطلاع و شیوه کاربرد وسایل ورزشی، جستجوی الگوهای تناسب اندام، و کسب اطلاعات در مورد مد و پوشش (اینترنت)؛ استفاده از شبکه های تبلیغ مد، مشاهده برنامه های علمی، پزشکی، ورزشی، و تبلیغات تجاری (ماهواره) بوده اند. در بین شاخص های متعدد سازه مدیریت بدن، ورزش و تناسب اندام، جراحی و زیبایی بدن و کیفیت پوشش تأثیرگذارترین شاخص ها بوده اند. با مقایسه میزان تأثیر رسانه های نوین (81/.) و پذیرش اجتماعی (17/.) بر مدیریت بدن می توان گفت رسانه های نوین، به میزان چشمگیری، بیشتر از میزان پذیرش اجتماعی موجب افزایشِ توجه زنان به مدیریت بدن شان در ابعاد مختلف شده اند.
۹.
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر فعالیت های بازاریابی مبتنی بر شبکه های اجتماعی روی قصد حضور هواداران با نقش میانجی هویت تیمی و رضایت (مطالعه موردی صفحه اینستاگرام استقلال) بود. روش شناسی: روش تحقیق توصیفی-همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه هواداران باشگاه فرهنگی ورزشی تیم فوتبال استقلال که 434 پرسشنامه به صورت آنلاین در سایت کافه پردازش جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه بازاریابی اجتماعی سئوو پارک، قصد حضور تماشاگران اچن،رضایتمندی الیور و پرسش نامه هویت تیمی تریل و جیمز استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بازاریابی رسانه های اجتماعی روی هویت تیمی، رضایت و قصد حضور اثر دارد، هویت تیمی بر رضایت و قصد حضور هوادار اثرگذار است و رضایت هوادار بر قصد حضور اثرگذار می باشد. هویت تیمی نقش میانجی بین بازاریابی شبکه های اجتماعی بر قصد حضور هواداران ندارد و رضایت نقش میانجی بین بازاریابی شبکه های اجتماعی بر قصد حضور هواداران با دارد. نتیجه گیری: امروزه روش های سنتی ارتباط با مشتری جوابگوی مدیریت نیست. به همین دلیل، سازمان ها و صنایع گوناگون به فکر استفاده از روش های جذاب در رسانه های اجتماعی برای جلب نظر مخاطبان خود افتاده اند.
۱۰.
شبکه های اجتماعی به دلیل سهولت استفاده بستری مناسب برای برقراری ارتباط بین کاربران فراهم نموده اند و با سرعت ریادی در زندگی اجتماعی مردم نفوذ کرده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار در اشتراک گذاری تجربه سفر در شبکه های اجتماعی می باشد که به دو دسته عوامل تسهیل کننده و بازدارنده دسته بندی شده اند. متغیرهای لذت درک شده، نوع دوستی و خودشکوفایی تحت عنوان عوامل تسهیل کننده و متغیرهای شخصی، رابطه ای، دلایل امنیتی و حریم شخصی تحت عنوان عوامل بازدارنده مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظری نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل گردشگران و بازدیدکننده از مقصد گردشگری شهرستان بابلسر بودند. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد. برای انتخاب افراد نمونه از روش نمونه-گیری تصادفی ساده استفاده شد. جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزارهای SPSS24 و SmartPLS3 انجام شد. یافته ها حاکی از اهمیت تاثیر عوامل بازدارنده بر عدم اشتراک گذاری و عوامل تسهیل کننده بر اشتراک گذاری تجارب سفر در شبکه های اجتماعی است و نتایج بدست آمده، فعالین حوزه گردشگری و بازاریابی را به آگاهی از قدرت محتوای تولید شده توسط کاربر از طریق شبکه های اجتماعی تشویق می کند.
۱۱.
شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یک راه جذاب ارتباطی، مورد استفاده تعداد زیادی از افراد جامعه قرار گرفته است. بنابراین ، مقدار قابل ملاحظه ای از اطلاعات در این سایت ها به اشتراک گذاشته می شود که به طور بالقوه پیامدهای قابل توجهی را در زمینه ی هویت اجتماعی و سبک زندگی افراد به دنبال دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی برهویت اجتماعی و سبک زندگی دانشجویان انجام شده است. .جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر مشهد می باشد، که براساس آمار دریافتی از دانشگاه فرهنگیان حدودا (2112) نفر در سال تحصیلی 1396 مشغول تحصیل بودند، که با بهره گیری از فرمول کوکران 322نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب گردید.روش تحقیق به روش پیمایشی، از نظر زمانی مقطعی و ازنوع مطالعات کاربردی است و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته می باشد ، که روایی آن مورد تایید اساتید متخصص و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 80/0 برآورد و مورد تایید قرار گرفت ، تجزیه و تحلیل یافته ها در این پژوهش از آزمون های پارامتریک مانند ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تست مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با سبک زندگی و هویت اجتماعی رابطه وجود دارد و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر اساس سن و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد.
۱۲.
شبکه های اجتماعی ، ظرفیت های نوینی را به منظور تأثیرگذاری بر کاربران و هدایت آن ها به سوی کنش اجتماعی فراهم کرده اند. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی از عوامل مؤثر بر رهبری فکری کاربران شبکه های اجتماعی در ایجاد کنش اجتماعی بود. بدین منظور، طرح پژوهشی همبستگی برای تبیین روابط میان متغیرهای پیش بین شهرت و جذابیت ، تخصص ، هنجارمندی ، جایگاه اجتماعی رهبر، شباهت او با کاربر، رسانه های رسمی، ویژگی های پیام، تأثیر پذیری کاربر، انتشار فراخوان های مربوط به کنش اجتماعی با متغیر معیار کنش اجتماعی هماهنگ کاربران در شبکه اجتماعی اینستاگرام اتخاذ شد. 393 نفر به پرسشنامه محقق ساخته که روایی صوری و محتوایی آن توسط خبرگان تأیید شد، پاسخ دادند. آلفای کرونباخ زیر-مقیاس های پرسشنامه به جز یک مورد، بالاتر از 0.70 بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رهبری فکری در شبکه های اجتماعی، به طور مستقیم بر کنش اجتماعی هماهنگ تأثیر نداشته، بلکه رهبری فکری از طریق متغیرهای میانجی «شهرت و جذابیت» رهبر فکری، و نیز «تأثیرپذیری کاربران» و «انتشار فراخوان های مربوط به کنش اجتماعی»، بر کنش اجتماعی هماهنگ کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام مؤثر بوده است. نیز «ویژگی های پیام»، بیشترین تأثیر را بر رهبری فکری داشته است. یافته های پژوهش حاضر می تواند در رهبری فکری کاربران شبکه های اجتماعی به منظور ایجاد کنش اجتماعی هماهنگ توسط مراکز آموزشی و علمی، و نیز متولیان تولید و انتشار محتوا در فضای مجازی، مورد استفاده قرار گیرد.
۱۳.
در این مقاله یک مدل مطلوب برای رسانه های داخلی (سازمان های مطبوعاتی)ایران طراحی و اراِئه شده است.در این پژوهش، با توجه به ماهیت اکتشافی پژوهش از روش گراندد تئوری یا نظریه داده بنیاد استفاده شد. شیوه اجراء اکتشافی، نحوه گردآوری داده ها به صورت کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه انجام گرفت، نمونه آماری در این مطالعه، ۵۰ نفر است. این پژوهش در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. در کدگذاری محوری، ۶ شبکه اصلی، ۲1 مولفه اصلی و ۳۵۴ مولفه فرعی به عنوان مولفه های مدل نوین اتاق خبر رسانه های جهان برای الگو گرفتن رسانه های داخلی شناسایی شد. براساس یافته های این پژوهش یک اتاق خبر چهار لایه ای شامل شبکه تولید ، شبکه محصول ، شبکه توزیع و انتشار و شبکه مخاطب و مشتری طراحی . ویژگی های هر لایه و ارتباط بین لایه ها نیز تشریح شد «دیجیتالی شدن فرایند تولید و توزیع محتوا»، «ارایه محتوای تعاملی» و کاهش هزینه ، چابک و افزایش سرعت خبررسانانی و همزایی و همگرایی در تولید و توزیع محتوا و تکیه بر هوش مصنوعی و داده کاوی از جمله این ویژگی هاست .
۱۴.
شایعه و تأثیر آن بر زندگی اجتماعی انسان ها همواره مورد توجه و مهم بوده است. در سالیان اخبر و با گسترش فضای مجازی، شرایط برای انتشار شایعه، تسهیل شده است. پژوهش حاضر به واکاوی روایت جوانان شهر یزد از شیوع شایعه در فضای مجازی پرداخته است. روش این مطالعه، کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. جامعه هدف پژوهش، جوانان شهر یزد بودند که 24 نفر از آنها به صورت هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه، مورد مطالعه قرار گرفتند و برای تحلیل آنها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. مبتنی بر مصاحبه های صورت گرفته با جوانان، 43 مفهوم، 20 مقوله اول، 14 مقوله دوم، 5 مقوله هسته (شیوع شایعه، باوربه شایعه، باورپذیری شایعه، تقویت شایعه و تضعیف شایعه) و پدیده «لبه تیغ کژکارکرد خبری در فضای مجازی» برساخته شد که فضای پارادوکس گونه و به اصطلاح دو لبه ی کارکرد و کژکارکرد اطلاعاتی در فضای مجازی را نشان می دهد. نتایج بیانگر نگاه منفی جوانان به فضای مجازی و اخبار منتشر شده در این بستر بود و بهترین راهکار برای کاهش اثرگذاری شایعات و انتشار آن ها را آگاه سازی و ارتقای سواد رسانه ای مخاطبان می دانند.