مقالات
حوزه های تخصصی:
مباحثه، مطالبه بحث از دیگری است؛ پس ارتباط یکسویه صرف طرح ادعاهای خود نیست، بلکه ارتباط (حداقل) دوسویه (تعاملی) است که ارتباطگر و ارتباطگیر، نقش و نوبت خود را مستمر در مکالمه تغییر میدهند و به ادعاهای یکدیگر واکنش نشان میدهند. وقتی مباحثه در شبکه های اجتماعی فضای سایبر واقع شود، فرآیند ارتباطی چندسویه (تراکنشی) خواهد بود؛ زیرا دیگر فقط پرسش و پاسخ دو نفر نیست، بلکه گردبادی از بازخوردها و پیش خوردها از دیگران کاربران نیز درمیگیرد. مباحثه فقط شامل استدلال آوری برای متقاعدسازی طرف مقابل نیست، بلکه شامل مغالطه، ادعاهای بدون تضمین، و البته ترفندهای بلاغی برای اقناع مخاطب است. این مقاله، به زیرفرآیندهای مباحثه (استدلال، مغالطه، و مانور راهبردی بین آنها) توسط کاربران ایرانی در دو جماعت مجازی شبکه اجتماعی فیسبوک میپردازد. در این مقاله از الگوی جدل تولمن استفاده شد تا شیوه استدلال کاربران ایرانی در مباحثه انتقادی بازشناسی شود و مغالطههای آنها تحلیل شود. سپس از الگوی مباحثه فان ایمرن استفاده شد تا کیفیت نقض قواعد بیان و البته انسجام ریسمانهای مباحثه مطالعه شود. در پایان بحث شد این روندهای مباحثه، بیش از آنکه مصداق اصل همیاری گرایس باشند، تداعیکننده مفهوم بازیهای زبانی ویتگنشتاین هستند.
مردم نگاری فرهنگ شبکه ای کاربران ایرانی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد «شناسایی چیستی و چرایی رفتار ارتباطی کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» از رهگذر تعاملات درون شبکه ای و بازنمود زندگی روزمره کاربران در محیط شبکه، با استفاده از روش نتنوگرافی یا مردم نگاری بوده است. هدف اصلی پژوهش، «گونه شناسی از الگوهای فرهنگی رایج در کنش های کاربران اینستاگرام» بوده و در این مسیر، «شناسایی انگیزه ها و دلایل کنش های کاربران» به عنوان هدف فرعی مد نظر قرار گرفته است.در گردآوری داده ها و توصیف و تحلیل یافته ها، از مواضع نظری در سنت تعامل گرایی نمادین و روش شناسی مردم نگارانه پیروی شده است. تحلیل یافته ها حاکی از آن است که صاحبان صفحه های زندگی روزمره اینستاگرام در خودبیانگری، تصویری ایده آل از سبک زندگی، موقعیت و شخصیت خود ارائه داده اند که در بعد مادی به مصرف گرایی به عنوان نماد ارزشی طبقه مرفه و در بعد معنوی به درهم آمیختگی سبک های دستیابی به رضایت درونی اشاره داشته است. درمجموع به نظر می رسد مهم ترین انگیزه کاربران در ایده آل سازی، جستجوی ایده آل ها در فضای مجازی به دلیل ناکارآمدی یا بازدارندگی شرایط سیاسی و اجتماعی فضای واقعی است. همزمان با فردگرایی تشدید شده ناشی از ایده آل سازی در خودبیانگری کاربران و فردگرایی تضعیف شده ناشی از الزامات حضور شبکه ای در تعاملات کاربران مواجه هستیم. به طوری که رفتارهای کاربران در برخی زمینه های تعاملی بر خودمداری دلالت داشته و در برخی دیگر از زمینه ها حاکی از جمع گرایی است.
نقش رسانه های نوین در سبک زندگی سلامت محور (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان نقش رسانه های نوین در سبک زندگی سلامت محور باهدف شناخت ابعاد نقش آفرینی در کنار میزان بهره مندی پاسخگویان از رسانه های نوین؛ انجام شده است و با روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی و حجم نمونه 376 نفر برآورد شده است.نتایج نشان میدهد که رسانه ها در بعد سلامت جسمانی بیشترین اطلاع رسانی را انجام می دهند و ویژگی های فردی و اجتماعی پاسخگویان تغییر زیادی در رابطه بین رسانه های نوین با مؤلفه های سلامت (ابعاد) ایجاد نکرده اند و عمده تغییرات حاصل ناشی از شیوه های بهره برداری از رسانه های نوین بوده است. زابطه بین استفاده از رسانه های نوین در سبک زندگی سلامت محور و در زمینه سلامت و رابطه بین استفاده از کانال های شبکه های اجتماعی مرتبط با سلامت در سبک زندگی سلامت محور با 1% درصد خطا و 99% اطمینان معنی دار است. رابطه بین رسانه های نوین و بعد سلامت روحی و جسمانی در سبک زندگی سلامت محور با1%درصد خطا و 99% درصد اطمینان معنی دار است و رابطه بین پوشش دهی رسانه های نوین در بعد سلامت معنوی و اجتماعی در سبک زندگی سلامت محور با 1%درصد خطا و 95%درصد اطمینان معنی دار نیست. همچنین جاذبه ها و الگوهای بهره برداری از رسانه های نوین عامل اصلی تغییر در سبک زندگی سلامت محور افراد بوده است. در اینجا استفاده بیشتر از رسانه های نوین تغییر بیشتری را به زعم افراد در سبک زندگی سلامت محور ایجاد نموده است و با توجه به نظریه کاشت افراد به میزانی که از رسانه ها استفاده می کنند ارزش های آن را بیشتر درونی می کنند که در اینجا نیز این اتفاق رخ داده است.
از معمولی به خرده سلبریتی: سنخ شناسی خرده سلبریتی های اینستاگرامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های جدید همچون اینستاگرام قابلیت هایی دارند که به افراد امکان می دهند تا مشهور شوند. بااین وجود، شرایط خرده سلبریتی شدن برای همگان برابر نیست، ازاین رو شناسایی سازوکارهای خرده سلبریتی ها برای درک چگونگی کسب شهرت مهم است. همچنین، تأثیرات خرده سلبریتی ها به اینستاگرام محدود نشده و آن ها بر مناسبات اجتماعی در فضای واقعی نیز تأثیرگذارند. هدف این مطالعه ارائه سنخ شناسی خرده سلبریتی ها در اینستاگرام و بررسی سازوکارها و مضامین بازنمایی شده آن ها در ژانرهای مختلف سبک زندگی، غذا، انگیزشی، آموزشی و زیبایی است. مطالعه حاضر با روش نتنوگرافی و نمونه گیری هدفمند با تمرکز بر 236 پست اینستاگرام از 50 خرده سلبریتی انجام شد. بر مبنای نتایج، 23 سنخ از خرده سلبریتی ها در ژانرهای پرطرفدار شناسایی شدند. همچنین، 23 مضمون فرعی، 9 مضمون محوری و 1 مضمون هسته استخراج شدند. زندگی روی صحنه، اینستاگرام به منزله ویترین فروشگاه، پیوند سود و عاطفه، کنشگری برنامه ریزی نشده، غذا به مثابه نمایش، میان بر موفقیت، فردیت گرایی، آموزش فست فودی، زیبایی اینستاگرام پسند و مک دونالیزه شدن شهرت مضامین مستخرج از ژانرهای پنجگانه بودند. نتایج نشان داد که شهرت در اینستاگرام ایرانی همچون غذایی فوری در دسترس کاربران قرارگرفته است و آن ها با اتخاذ سازوکارهایی مشابه و زودبازده خواهان تبدیل خود به خرده سلبریتی هستند.
عوامل مؤثر بر مهاجرت کاربران ایرانی تلگرام به واتس آپ به جای مهاجرت به پیام رسان های داخلی پس از فیلتر تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت کاربران ایرانی تلگرام به واتس آپ به جای مهاجرت به پیام رسان های داخلی پس از فیلتر تلگرام، می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، با ماهیت اکتشافی است که به صورت موردپژوهی انجام شده است. برای این منظور ابتدا به مرور ادبیات و مصاحبه عمیق با 28 نفر از دانشجویان دانشگاه قم، که کاربر پیام رسان های اجتماعی بوده و بعد از فیلتر تلگرام به واتس آپ مهاجرت نمودند، به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته پرداخته شد که به علت رسیدن به اشباع نظری تعداد نمونه 14 نفر می باشد. برای تحلیل عوامل، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. سپس با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری به شناسایی ارتباط میان این عوامل توسط 15 نفر از خبرگان پرداخته شد. این عوامل در 5 سطح قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، سه عامل عدم نیاز واتس آپ به فیلترشکن، قابلیت تماس صوتی و تصویری و سازگاری واتس آپ با همه دستگاه های تلفن همراه و عدم نصب پیام رسان داخلی بر روی موبایل های دارای سیستم IOS در سطح پنجم، به عنوان تأثیرگذارترین عوامل و عوامل عادت کردن به استفاده از پیام رسان های خارجی، حضور مخاطبین من در واتس آپ(فراگیری)، عدم حضور مخاطبین من در پیام رسان های داخلی(عدم فراگیری)، تشکیل یا انتقال گروه ها به واتس آپ و ارسال فایل از طریق واتس آپ بنا به درخواست دیگران، فشار و پیشنهاد دیگران برای مهاجرت به واتس آپ، تبلیغ دهان به دهان منفی در مورد پیام رسان های داخلی و احساس عدم امنیت در پیام رسان های داخلی به علت رمزنگاری نشدن و هک شدن آن ها در سطح اول، تأثیرپذیرترین عوامل می باشند.
تکرار به یاد ماندنی: نقش تکرار نویسه به عنوان عنصری پیرازبانی در نام تجاری و بازاریابی شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نقش تکرارنویسه به عنوان عنصری پیرازبانی در شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت تا شرکت ها بتوانند جملات تأثیرگذار بر مخاطب را با در نظر گرفتن نویسه های پرکاربرد در کلمات انتخاب و در تبلیغات و نام تجاری استفاده نمایند. در مورد نقش استفاده از تکرار نویسه به عنوان عنصری پیرازبانی در بازاریابی و تبلیغات با محوریت تأثیر این عنصر بر مخاطب، پژوهش چندانی در زبان فارسی انجام نشده است. در این راستا، به منظور تعیین بسامد نویسه های دارای تکرار، شبکه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام داده کاوی و پنج نویسه پرکاربرد استخراج شدند. به منظور اعتبارسنجی داده های به دست آمده از پرسشنامه استفاده شد و با نظرسنجی از دانشجویان دانشگاه های تهران و خانواده های آنها درستی فرضیه های مورد نظر در رابطه با حروف پر تکرار و کاربرد آنها در تبلیغات مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین، به بررسی تلفظپذیری کلمات از طریق تکرار نویسه جهت استفاده در تبلیغات و نام های تجاری پرداخته شد و استفاده از تکرار حروف به عنوان عنصری پیرا زبانی برای چهار نویسه پرکاربرد در صورت تلفظ پذیری تأیید شد.
طراحی و تبیین الگوی مرجعیت در وب سایت های خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سایت های خبری از جمله رسانه های جمعی هستند که به دلیل تسهیل استفاده از فناوری وب سایت ها، رشد بسیاری داشتند. اکنون به واسطه ظهور رسانه های نوین (شبکه های اجتماعی تلفن همراه و... ) و تغییر ذائقه مصارف خبری مخاطب، برخی سایت های خبری، بخشی از مخاطبان خود را از دست داده اند. اما حفظ فرایند سردبیری رسمی و قابلیت اعتماد و مرجعیت بیشتر نسبت به رسانه های اجتماعی خبری، آنها را هنوز به عنوان رسانه های خبری پر بازدید نگه داشته است. «مرجعیت خبری» که از جمله دغدغه های مدیران سایت های خبری است، ارتقاء اعتبار این سایت های اطلاع رسانی را در پی دارد و کوشش غالب مدیران رسانه ای، دستیابی به مرجعیت بلا فصل خبری در سطح محلی و ملی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پارادایمی جهت مرجعیت بخشی به وب سایت های خبری است. روش پژوهش، روش کیفی نظریه داده بنیاد و روش گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 16 نفر از مدیران، سردبیران و خبرنگاران سایت های خبری و خبرگزاری ها و متخصصان حوزه رسانه ها بوده است. روش تحلیل داده ها، کدگذاری باز، محوری و انتخابی بوده و در نهایت الگوی پارادایمی مرجعیت بخشی برای سایت های خبری ارائه شده است. طبقه های شکل دهنده الگوی ارائه شده شامل: محیط رقابتی سایت های خبری (شرایط علی)، اعتماد رسانه ای(پدیده اصلی)، افزایش اعتبار رسانه ای(راهبرد)، جذابیت طراحی سایت خبری(شرایط مداخله گر)، تمایلات رفتاری مخاطب(زمینه حاکم) و مرجعیت خبری به عنوان (پیامد) الگو بود.
مطالعات رسانه های نوین در دانشگاه های هاروارد؛ آکسفورد و کمبریج (ارائه الگوی مطلوب برای دانشگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان زادگاه مطالعات حقوق رسانه در کشور، باید متناسب با سرعت و حجم بالای تحولات عرصه فناوری اطلاعات و چالش های حقوقی ناشی از آن ، برنامه ریزی و محتوای آموزشی رشته حقوق ارتباطات را روزآمد و کارآمد کند. هدف این پژوهش کمک به همگام سازی آموزش حقوق ارتباطات با تغییرات پویای اجتماعی در کشور است. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که جایگاه مطالعات رسانه های نوین در دانشگاه های هاروارد؛ آکسفورد و کمبریج چیست و چگونه می توان از برآیند این بررسیِ تطبیقی به ارائه الگوی مطلوب برای دانشگاه علامه طباطبائی رسید؟ اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻈﺮ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﮔﺮدآوری داده ﻫﺎ «ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای» و ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻣﺎﻫﯿﺖ «ﺗﻮﺻﯿفی» و «تبیینی» است. براساس یافته های این تحقیق، برنامه آموزشی دانشکده حقوق هاروارد نسبت به دانشگاه های آکسفورد و کمبریج از انعطاف و تنوع بیشتری برخوردار است. در این دانشکده تمرکز اصلی در درجه اول بر تربیت وکلای حرفه ای است و تربیت پژوهشگران و سیاست گذاران حقوقی اولویت دوم است اما در برنامه آموزشی دو دانشگاه انگلیسی، شاهد فاصله گرفتن از تخصص گرایی محض و تدریس محتوای چند رشته ای هستیم. گفتنی است که براساسِ مطالعه برنامه دانشکده های حقوق سطح یک دنیا، برنامه آموزشی رشته حقوق ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبائی نیازمند بازنگری و به روز رسانی جدی است.
شناسایی مولفه های تأثیرپذیری سیاست گذاری رسانه ای از داده های پارادایمیک فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با درک بدکارکردی رسانه های جریان اصلی در ایران پس از ظهور فضای مجازی، این پرسش را مطرح نموده است که آیا در حوزه رسانه، پارادایم نوینی ظاهر شده است که الزامات سیاست گذاری و برنامه ریزی رسانه ای را دستخوش تغییر نموده باشد؟ مفروض این پژوهش این است که با آمدن فضای مجازی، الگوواره جدیدی در سیاست گذاری رسانه ای پدید آمده است که همه رسانه ها را تحت تأثیر قرار داده است، اما ابزارگرایی حجابی است برای دیدن آن. در این پژوهش، از سه روش کتابخانه ای، پدیدارشناسی و تحلیل مضمون استفاده شده و با 25 کارشناس فعال رسانه در دو حوزه وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند، مصاحبه عمقی صورت گرفته است. در یافته های تحقیق، با استخراج 64 درون مایه پارادایم حاکم بر فضای مجازی نشان داده شده که چگونه فضای ارتباطی با گرامر جدید رسانه ای شامل «غلبه حق مداری بر تکلیف مداری، عبور از رسانه های ماکسیمالیست و مطلق گرا، زیست چندمنبعی و روابط عمومی زدایی از خبر، حداقلی شدن ساختار رسانه با هدف چالاکی و افزایش برد و پایان استیلای ساختارهای هرمی شکل، تغییر رویکردهای مدیریت پیام، اینجایی و اکنونی شدن محتوا و تغییرخواهی و پاسخ طلبی» مواجه شده است. نتایج پژوهش، ما را به این شناخت می رساند که فضای مجازی حاصل انباشت و تداوم تاریخی پارادایم زیستی رفرماسیون و انشعابات فکری ناشی از آن بویژه انسان محوری است. فضای مجازی روی ساختار رسانه ها و شاخص های رقابت رسانه ای تأثیرات محسوسی داشته و این تأثیرات پارادایمیک، بازنگری در فهم ما از نظریات ارتباطی را ضروری کرده است.
شناسایی مولفه های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار برای کسب و کارها با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار به مشارکت کاربران با نفوذی اطلاق می شود که اعتبار، دنبال کننده و انگیزه انتشار دهان به دهان مثبت تبلیغات در وبلاگ ها و رسانه های اجتماعی را دارند و به عنوان یکی از اجزای کلیدی استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها اهمیت دارد. هدف این پژوهش شناسایی مولفه های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار برای کسب و کارها است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون مطالعات گذشته انجام شده است. مولفه ها با استفاده از ماتریس اهمیت- کارکرد و جمع آوری نظر خبرگان از طریق پرسشنامه اولویت بندی شده است. مولفه-های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار در 8 دسته مضمون سازمان دهنده و 59 مضمون پایه شناسایی شده است و شامل مولفه های ویژگی های مخاطب، ویژگی های افراد تاثیرگذار، ویژگی های محتوا، ویژگی های پلتفرم، ویژگی های صنعت، افق زمانی، نگرانی های اخلاقی و شبکه سازی همکاری است. از نتایج پژوهش حاضر می توان برای توسعه استراتژی های بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار متناسب با شرایط کسب و کارها استفاده نمود.
ارائه الگوی تأمین مالی شرکت های نوپای حوزه تماشای آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شرکت های استارت آپ و کسب و کارهای نوپا مساله تامین مالی است. تامین مالیِ مناسب می تواند گسترش فعالیت های کارآفرینانه و توسعه کسب و کارهای نوپا را موجب شده و سرعت رشد آنها را افزایش دهد. یکی از کسب و کارهای نوپایی که در سالهای اخیر با استقبال مردم در سطح دنیا و کشورمان در حال توسعه است، استارت آپ های حوزه تماشای آنلاین می باشد. توسعه این کسب وکارها، به تولید محتواهای جدید و سرگرم کننده بستگی داشته و این مهم نیز در گرو تامین مالی مناسب است. اما با توجه به ماهیت دارایی های این کسب و کارها که عموما به صورت نامشهود است، تامین مالی این کسب و کارها همواره با چالش مواجه می باشد. بنابراین این پژوهش بدنبال بررسی الگوهای تامین مالی و انطباق آن با شرایط این کسب و کارها است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است، بطوریکه در ابتدا با مطالعه کتابخانه ای در ادبیات موضوع، مدلی جهت تامین مالی این کسب و کارها بر مبنای اوراق منفعت پیشنهاد شده و سپس با طراحی پرسشنامه و دریافت نظرات خبرگان به بررسی ابعاد مالی مدل پیشنهادی پرداخته خواهد شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی پیشنهادی اوراق منفعت جهت تامین مالی شرکت های VOD از منظر مالی مورد تأیید خبرگان است.
کارکردها و موانع استفاده از شبکه های اجتماعی در مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی فناوری نوع خاصی از ارتباطات را در حیات آکادمیک ایجاد کرد؛ از سوی دیگر امروزه وجود شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری موثر در دستیابی به اهداف آموزشی درنظر گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل کارکردهای استفاده ی مؤثر از شبکه های اجتماعی در مدیریت آموزشی و همچنین بررسی موانع و چالش های دسترسی به انواع رسانه های اجتماعی و اطلاعات بوده است. در این راستا علاوه بر مطالعه ی اسنادی ، با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی با 10 نفر از مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی تهران مصاحبه انجام شد. داده ها به روش کیفی و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) تحلیل شدند که طبق نتایج به دست آمده کارکردهای استفاده ی هدفمند از شبکه ی اجتماعی برای مدیران آموزشی شامل: «رشد حرفه ای، علمی و پژوهشی؛ ایجاد فضای مدیریت دموکراتیک؛ ارتقای کیفیت آموزشی گروه؛ تسریع عملکرد اداری و اجرایی؛ تأثیر روانی و اجتماعی» می باشد. علاوه بر این طبق یافته های پژوهش مهم ترین موانع و چالش های دسترسی به شبکه های اجتماعی «موانع فنی و زیرساختی؛ چالش های مدیریتی؛ موانع سیاسی و موانع فردی» است که درنهایت راهکارهایی برای ارتقای کارآمدی رسانه ها و هدفمند سازی استفاده از شبکه های اجتماعی ارائه شد.
نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام بر شکل گیری هویت شهروندی؛ مورد مطالعه شهروندان ، شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم شهروندی به عنوان یکی از مفاهیم دنیای مدرن هدایت گر تعاملات پایدار انسانی است هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت شهروندی، شهروندان اصفهان بود پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای ازنوع همبستگی است. جامعه آماری ، شامل تمامی شهروندان شهر اصفهان که در سال 1400 کاربر اینستاگرام، بودند که تعداد384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی از این جامعه انتخاب شدند . ابزار سنجش شامل پرسشنامه هویت شهروندی صدر ارحامی و همکاران(1396) و پرسشنامه استفاده از اینستاگرام عموزاده(1395) که در این پژوهش 5 فرضیه مورد سنجش قرار گرفت . به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و برخورداری از حقوق شهروندی رابطه معنادار وجود دارد . همچنین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت مایی به طرز معناداری دارای تاثیر مثبت می باشد و استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر تعهد مدنی با سطح اطمینان 95 درصد دارای اثر مثبت است. بنابراین بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و هویت شهروندی با سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنادار وجود دارد .
تحلیل ساختاری-تفسیری (ISM) شیوه های اقناعی متداولِ اشتراک گذاری پیام در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات شوراهای شهر مبتنی بر رویکرد باهم نگری(موردمطالعه: انتخابات شورای شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی دهه های اخیر رسانه های جمعی نقش انکارناپذیری در شکل دهی افکار عمومی در نوع و میزان مشارکت در انتخابات صنفی و سیاسی ایفا کرده اند و از طریق شیوه های اقناعی تأثیرگذاری زیادی را بر انتخاب کاندیداها داشته اند. درواقع احزاب و گروه ها بر اساس شیوه های اقناعی تلاش می کنند اهداف و برنامه ها و محتوای عملکردی آینده را به واسطه شبکه های اجتماعی در اختیار مردم قرار دهند و بر این اساس آرا بیشتری را به خود اختصاص بدهند. هدف این پژوهش تحلیل ساختاری-تفسیری ¹( ) شیوه های اقناعی متداولِ اشتراک گذاری پیام در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات شورای شهر مبتنی بر رویکرد باهم نگری می باشد. در این پژوهش ۱۵ نفر از متخصصان رشته های رسانه، ارتباطات و علوم اجتماعی از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند و در دو بخش باهم نگری و تحلیل ساختاری-تفسیری مشارکت نمودند. در این پژوهش به منظور شناسایی شیوه های اقناعی متداول در اشتراک گذاری محتوا در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات از طریق هفت گام باهم نگری ابعاد اصلی و فرعی شناسایی شدند و بر این اساس چهار بعد اصلی اقناع به عنوان کارکرد اطلاع رسانی، اقناع به عنوان کارکرد ابزار گرایی، اقناع به عنوان کارکرد اشتراکی و اقناع به عنوان کارکرد تبلیغاتی در قالب بیست ویک شاخص وارد تحلیل دلفی شدند. در تحلیل دلفی هفت شاخص حذف شدند و بیست ویک شاخص پس از تأیید در دو راند دلفی وارد تحلیل ساختاری-تفسیری شدند و بر اساس این تحلیل هفت سطح ازنظر تأثیرگذاری شیوه های اقناعی در تولید محتوا در شبکه های اجتماعی مشخص شدند که در پایین ترین و اثرگذارترین سطح دو شاخص ایجاد شور و هیجان و تحریک احساس جمعی و در بالاترین و کم اثرترین سطح نیز حجیم نشان دادن نقاط ضعف رقبا در تبلیغات قرار گرفت.