مقالات
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور تحلیل ارتباط گران فیس بوک همچون سوژه های لکانی انجام گرفته است. برخلاف نظریه های رایج ارتباطی که ارتباط را فرایند ساده انتقال پیام و آگاهانه می دانند، در روان کاوی لکان این دو ویژگی به چالش کشیده می شود. سوژه روان کاوانه لکان، سوژه آگاه مدرن نیست، بلکه سوژه ای است که توسط میل دیگری یا زبان برساخته می شود و چون میان آنچه توسط زبان می گوید و آنچه هستی اوست، شکاف وجود دارد، سوژه خط خورده تلقی می گردد. با توجه به این که سوژه خط خورده لکانی، همواره با حفره مواجه است و این امر که زبان در رویکرد او ناخودآگاه تلقی می گردد، این تحقیق با بهره مندی ازنظریات روان کاوانه لکان و روش تحلیل روان کاوانه و پسا ساختارگرایانه درصدد تبیین و تحلیل تعامل گران فیس بوک و پاسخ به دو پرسش است: ۱- چگونه ارتباط نگاه محور که مبتنی بر دیدن و دیده شدن است در فیس بوک تبدیل به یک فانتزی می شود؟ ۲- چگونه گفتمان فیس بوک را می توان در چارچوب گفتمان سرمایه داریِ هیستریک تبیین و برساخت سوژه های هیستریک شده حاصل از نفوذ گفتمان سرمایه داری را تفسیر نمود؟ در تحقیق حاضر کاربران فیس بوک چون سوژه هایی که در عرصه نگاه محوری با یاری امر تصویری برای پر کردن حفره تروماتیک تا بالاترین حد فانتزی، تعاملات خود را گسترش می دهند، تحلیل می گردند. مورد مطالعاتی، تبیین کاربران پیج بچه پولدارهای تهرانی در فیس بوک است، که با توجه به مبانی نظری تحقیق، همچون سوژه های هیستریک در امر دیداری دست به خیال پردازی می زنند. تحلیل کاربران نشان می دهد که چگونه روابط اجتماعی در قالب گفتمان ها معنادار می گردد و کارکرد فیس بوک چون عرصه ای برای تعاملات فردی و اجتماعی محلی برای فانتزی دیداری می شود. به منظور انضمامی ساختن تحلیل نظری کاربران، تعداد ۱۰۰ تصویر از این صفحه مورد بررسی قرار گرفته است.
راهکارهای افزایش سهم تلویزیون در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان با استفاده از ظرفیت های پهن باند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه تلویزیون که تا پیش از این بیشترین سهم را در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان داشت، حالا با تحولات سریع حوزه رسانه های نوین به جد در معرض تهدید است. هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی راهکارهایی برای استفاده از ظرفیت های پهن باند در ارتقای جایگاه تلویزیون در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان است. برای شناسایی این راهکارها با استفاده از روش دلفی کلاسیک به خبرگان حوزه علوم ارتباطات و متخصصانی که در زمینه رسانه های بر بستر پهن باند خبرگی نظری و یا تجربی داشتند، رجوع شد. 21 نفر از ایشان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش دلفی در سه دور اجرا شد که در مرحله اول از طریق روش مصاحبه عمیق و در مراحل بعدی به کمک پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات مورد نیاز گردآوری شد. نهایتاً اعضای پنل دلفی درباره 21 راهکار که در 5 بخش «محتوایی»، «مدیریتی»، «تکنیکی»، «خط مشی گذاری» و «تجاری- اقتصادی» طبقه بندی شده بودند، به اجماع نظر رسیدند. از مهم ترین راهکارهای محتوایی شناسایی شده می توان به «تولید محتوای مختص فضای مجازی» و «تغییر در مدل خبررسانی»؛ از مهم ترین راهکارهای مدیریتی به «مخاطب شناسی بستر پهن باند» و «ارتقای سطح سواد رسانه ای کاربران»؛ از مهم ترین راهکارهای تکنیکی به «تحول در حوزه آرشیو» و «استفاده از ظرفیت بازخوردگیری برای واکاوی ویژگی های کاربران»؛ از مهم ترین راهکارهای خط مشی گذاری به «تنظیم مقررات روشن» و «تعامل بازیگران حوزه پخش فراگیر صوت و تصویر در فضای مجازی» و از مهم ترین راهکارهای تجاری- اقتصادی به «خلق ارزش افزوده برای فروش محصولات بیشتر» و «ایجاد بستر مناسب برای فروش محصولات» اشاره کرد.
جایگاه دیتا ژورنالیسم در روزنامه نگاری امروز جهان بررسی آرا و دیدگاه های روزنامه نگاران و متخصصان جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون داده ها و ضرورت تحلیل و بهره گیری از آن ها و نیز رقابت برای پاسخگویی به نیاز مخاطبان، گرایش رسانه ها به «دیتا ژورنالیسم» [1]را افزایش داده است. درک نقش و اهمیت دیتا ژورنالیسم می تواند موجبات استفاده از آن را در ایران فراهم کند. این پژوهش باهدف بررسی نقش دیتا ژورنالیسم در رسانه های آنلاین و مبتنی بر نظریه های «استفاده و رضایت مندی» [2]، «انتظار- فایده» و «حوزه عمومی» [3]انجام شده است. روش تحقیق آن، مصاحبه عمقی با 103 نفر از متخصصان دیتا ژورنالیسم است. این پژوهش، در تلاش برای پاسخ به 6 سؤال اصلی تحقیق اعم از نقش دیتاژورنالیسم در رسانه های آنلاین، تعریف دیتاژورنالیسم، آثار و آینده آن، نقش داده های بزرگ در آینده دیتاژورنالیسم و تمایل رسانه ها به این نوع روزنامه نگاری است. بنا بر یافته های پژوهش، متخصصان به 11 نقش دیتا ژورنالیسم ازجمله نقش های «روزنامه نگارانه»، «تسهیل تعامل مخاطبان»، «تحقق دموکراسی» و «اعتمادسازی» اشاره کرده و با تأکید به تمایل سایر رسانه ها به دیتا ژورنالیسم، رسانه های آنلاین را موفق تر در این بهره گیری دانسته اند. آینده دیتاژورنالیسم مثبت و رو به رشد ارزیابی شده و بر نقش داده های بزرگ در این مسیر تأکید شده است. کمک به تأمین منافع مخاطبان و رسانه ها و تأثیر بر دولت و کمک به بهبود تعامل آن ها از آثار دیتاژورنالیسم یاد شده است. همچنین مبتنی بر نتایج پژوهش، دیتاژورنالیسم ضمن یاری به رسانه ها در مسیر ایفای وظایف و نقش هایشان، می تواند در جلب رضایت مخاطبان و نیز کمک به احیای حوزه عمومی مؤثر باشد. [1]. Data journalism [2]. Uses and gratifications theory [3]. The Theory of the Public Sphere
کارکرد تربیتی رسانه؛ گفتمان نوین ارتباطی مبتنی بر اندیشه اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباطات تربیت محور مفهومی نوینی است که از مفاهیم دو گانه ارتباطات انسانی و تربیت دینی الهام گرفته است. با نگرش در مفهوم ارتباطات انسانی از نوع اسلامی می توان به این موضوع اذعان نمود که غالبا در برقراری ارتباطات اعم از چهره به چهره، حضوری، غیرمستقیم، فردی، اجتماعی و....می توان به دو نوع کلی ارتباط پی برد. در هر یک از انواع ارتباط، مسائلی نظیر رشد، تعالی، تربیت وهدایت و...را به وضوح می توان مشاهده نمود. بنابراین، نویسندگان درصدد ارائه پاسخی متقن بدین سوال اساسی می باشند که ارتباطات تربیت محور مبتنی بر چه شاخص هایی است؟ و در ادامه ارتباطات تربیت محور در نظام اسلامی(ایران) دارای چه پیامدهای تربیتی، فرهنگی و ارتباطاتی خواهد بود؟ نتایج پژوهش که بر اساس تحلیل نخبگی یا سوات و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه ای تدوین گردیده اند، 59 مولفه اصلی را در راستای طراحی مدل ارتباطات تربیت محور احصاء نموده اند. سپس مولفه ها و با استفاده از تکنیک QSPM مورد تحلیل و ارزیابی دقیق واقع شدند و پس از تبیین و اولویت بندی متغیرها، طرحواره ارتباطات تربیت محور دینی تدوین گردید. نظریه های مورد استفاده در این مقاله نیز مبتنی بر نظریه های تربیت اسلامی علامه مطهری و ارتباطات دینی پروفسور حمید مولانا می باشد.
تأثیر آموزش سواد رسانه ای بر پرخاشگری و نگرش به خشونت در کاربران نوجوان بازی های رایانه ای خشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان و نوجوانان به واسطه رشد شناختی ناقص تر و تجارب کمتر، بیش از بزرگسالان از خشونت رسانه ای تأثیر می پذیرند. آموزش سواد رسانه ای به عنوان یکی از شیوه های مصون سازی افراد در برابر تأثیرات رسانه ها، می تواند تفکر انتقادی را در مخاطبین خود پرورش دهد. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش سواد رسانه ای در کاهش میزان خشونت کاربران بازی های رایانه ای خشن می باشد. در این مطالعه تجربی 100 نوجوان کاربر بازی های رایانه ای خشن مراجعه کننده به گیم نت های شهر قم به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند و پرسشنامه های مربوط به اطلاعات دموگرافیک، مقیاس پرخاشگری اهواز و نگرش نسبت به خشونت را تکمیل کردند. مداخله آموزشی سواد رسانه ای با تأکید بر بازی های رایانه ای خشن در سه جلسه به صورت سخنرانی و بحث گروهی برای گروه آزمون اجرا شد. سپس داده ها توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که میانگین نمره پرخاشگری و نگرش به خشونت بین دو گروه قبل از مداخله تفاوتی ندارد، اما یک ماه بعد از مداخله آموزشی میانگین نمره پرخاشگری و نگرش مثبت به خشونت در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری یافت (0001/0=P). نتیجه این که آموزش سواد رسانه ای می تواند میزان پرخاشگری کاربران نوجوان بازی های رایانه ای خشن را کاهش دهد. گنجاندن مبانی سواد رسانه ای در متون درسی و تولید و پخش برنامه های پیشگیرانه در این زمینه ضرورت دارد.
نگرش گردشگران به نقش رسانه های اجتماعی در فرآیند برنامه ریزی سفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فرآیند برنامه ریزی سفر توسط گردشگران یک مقصد تا حدودی پیرامون رسانه های اجتماعی شکل می پذیرد. تحقیق حاضر باهدف بررسی نقش رسانه های اجتماعی در فرآیند برنامه ریزی سفر توسط گردشگرانمقصد رامسر صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران ایرانی بازدیدکننده از مقصد گردشگری رامسر بود. تعداد نمونه بر اساس فرمول محاسبه حجم نمونه برای جامعه آماری نامحدود، 384 نفر محاسبه گردید. برای انتخاب افراد نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه صورت پذیرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزارهای SPSS24 و SmartPLS2 انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که تمام فرضیه ها تأیید شدند؛ یعنی از دیدگاه گردشگران، رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر فرآیند برنامه ریزی سفر به مقصد رامسر، یعنی برنامه ریزی قبل از سفر، اقدامات حین سفر و رفتارهای پس از سفر به رامسر دارند. در مطالعه حاضر، سعی شده است که نقش رسانه های اجتماعی در فرآیند برنامه ریزی سفر به رامسر از طریق رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی مورد بررسی قرار گیرد؛ در حالی که در تحقیقات پیشین داخلی، به این حوزه پرداخته نشده است. رسانه های اجتماعی (در سه بُعد دامنه و قابلیت دسترسی، استمرار و اعتبار داشتن و تعاملی و نامحدود بودن) نقش بسیار مهمی در فرآیند برنامه ریزی سفر به مقصد رامسر ایفا می کنند. سایر نتایج در قالب نتیجه گیری و پیشنهاد ها ارائه گردیده است.