مقالات
حوزه های تخصصی:
استفاده روزافرون از شبکه های اجتماعی بر ابعاد مختلف سلامت کاربران، تأثیرگذار است. هدف از این پژوهش، ارائه الگو برای ارتقای سلامت اجتماعی از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام است. تاکنون درخصوص رابطه انواع گوناگون استفاده ازاینستاگرام با سلامت اجتماعی کاربران پژوهشی انجام نگرفته است. در این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان استفاده و انواع استفاده از اینستاگرام با سلامت اجتماعی مخاطبین آن پرداخته شد. بدین منظور در بخش نخست پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته به طبقه بندی انواع گوناگون استفاده از اینستاگرام اقدام شد و سپس در بخش دوم با بهره گیری از روش کمی و توزیع پرسشنامه به بررسی روابط مورد نظر پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد بیش از نیمی از کاربران ایرانی اینستاگرام بین یک تا سه ساعت در شبانه روز از این شبکه استفاده می کنند و میزان سلامت اجتماعی آنان در حد متوسط (022/3) است. بین میزان استفاده از اینستاگرام و شاخص های انطباق، ارزشمندی و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و منفی وجود دارد. انواع گوناگون استفاده از این شبکه به 9دسته قابل تقسیم است که نتایج نشان داد استفاده از اینستاگرام برای سرگرمی، و غوطه وری با شاخص انطباق اجتماعی رابطه معنادار منفی دارد. اما استفاده از اینستاگرام برای یادگیری، اشتغال، و انتقال دانش و اطلاعات با سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت دارد. استفاده از اینستاگرام برای ارتباطات و نیز برای خودابرازی با تعلق اجتماعی رابطه معنادار مثبت دارد. براساس یافته های این پژوهش، ارتقای بخشی از عوامل سلامت اجتماعی در بعد فردی از طریق اینستاگرام قابل تحقق است و این موضوع می تواند مورد توجه کاربران و مسئولین و سیاست گذاران قرار بگیرد.
شبکه های اجتماعی و خشونت خانگی علیه زنان؛ تحلیل هشتگ و واکنش کاربران اینستاگرام به قتل رومینا اشرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی امروز یکی از اصلی ترین محیط ها برای بروز احساسات و همین طور تأثیرپذیری در مواجه با اخبار و معضلات اجتماعی هستند. ازاین رو شناخت این محیط برای فهم رفتار کاربران و شناخت نقش فضای مجازی بسیار پراهمیت است. در تحقیق پیش رو، اینستاگرام به عنوان یکی از شبکه های اجتماعی مهم در بین کاربران فارسی زبان (ازلحاظ تعداد کاربران) برای تحقیق انتخاب شد تا معضل اجتماعی خشونت خانگی علیه زنان به عنوان یکی از سوژه های مهمی که افکار عمومی را در سال های اخیر تحت تأثیر قرار داده است موردبررسی قرار گیرد. در این تحقیق موضوع قتل شرافتی (قتل رومینا اشرفی) به عنوان یکی از حادترین اشکال خشونت خانگی به طور هدفمند برای مطالعه انتخاب شد و با تحلیل هشتگ #رومینا_اشرفی در اینستاگرام بخش عمده ای از محتوای به کاررفته در این شبکه اجتماعی که مرتبط با حادثه بودند استخراج شد. از میان ۴۵.۸ هزار پست 33 هزار و 740 پست بر اساس بیشترین بازدید و بیشترین مشارکت نمونه گیری شد. سپس خط زمانی تولید محتوا در اینستاگرام استخراج گردید و با استفاده از هشتگ های مشابه، محتوای منتشرشده نیز محوربندی گردید. در ادامه پست های برتر و پربازدیدترین و پر مشارکت ترین محتوا و کاربران شناسایی شدند. درنهایت با رویکرد نتنوگرافی کامنت های پر بازدیدترین پست منتشرشده با هشتک مذکور تحلیل و دسته بندی گردید. این مطالعه نشان داد که کاربران در مواجه با حوادث این چنینی چه رویکرد و چه رفتاری را بیشتر بروز می دهند.
امنیت ادراک شده و انتقال اعتماد در جوامع برند مبتنی بر رسانه اجتماعی با توجه به نقش مشارکت مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع برند مبتنی بر رسانه اجتماعی برای شرکت ها یک ابزار بالقوه برای توسعه روابط برند ایجاد کرده است؛ اما بایستی به این نکته توجه داشت که تمایل روزافزون به استفاده از رسانه ها و شبکه های اجتماعی در کنار فرصت هایی که ایجاد می کند، می تواند تهدیدات امنیتی و اجتماعی را نیز با خود به همراه داشته باشد و به نوعی شرایط و بستر مساعدی برای ظهور ناامنی و از بین بردن حریم خصوصی به وجود آورده است. این پژوهش به دنبال درک ارزش های موجود جامعه برند مبتنی بر رسانه اجتماعی است و از منظر انتقال اعتماد به بررسی این امر می پردازد که چگونه اعتماد مشتری به برند از طریق سایر اجزا جامعه برند می تواند انتقال یابد. مطالعه ی حاضر، پژوهشی توصیفی پیمایشی است. برای این منظور نظرات تعداد 384 نفر از کاربران فعال در جوامع برندی شکل گرفته در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از پرسشنامه آنلاین جمع آوری و موردسنجش قرار گرفت و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار آماری SMART PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که امنیت ادراک شده توسط مشتریان در شبکه های اجتماعی اثر مثبت و معناداری بر انتقال اعتماد میان اجزا جامعه برند مبتنی بر رسانه اجتماعی دارد. همچنین انتقال اعتماد (اعتماد بین مشتری با مشتری – اعتماد بین مشتری با بازاریاب) اثر مثبت معناداری بر مشارکت مشتریان در جامعه برند دارد و انتقال اعتماد و مشارکت سبب اعتماد به برند می گردند. بر این اساس پیشنهادهایی نیز جهت تقویت ادراک مشتریان از امنیت و افزایش مشارکت ایشان در جوامع برند ارائه می گردد.
چگونگی نقش آفرینی تولیدات کاربر محور در حفظ رسانه ی اجتماعی اینستاگرام با تاکید بر رابطه ی اینفلوئنسر و فالوئر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر رسانه ی اجتماعی سازوکار مختص به خود را برای افزایش مشارکتِ فعال کاربران دارد، علاوه بر این سازوکار، چگونگی تولید محتوا و مصرف رسانه های اجتماعی توسط کاربران، در تغییر و ایجاد ظرفیت های جدید در این رسانه ها مؤثر بوده است. اینستاگرام نمونه ا ی از رسانه های اجتماعی است که موفق به ایجاد بستری برای مشارکت فعال کاربران در راستای تولید محتوا شده است. نوآوری کاربران در تولید محتوا منجر به شکل گیری گونه های نوینی از محتوا در اینستاگرام شده و از این نظر مطالعه روابط تولید محتوا در اینستاگرام ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش ارائه ی شرحی از عوامل مرتبط در شکل دهی به تولیدات کاربرساخته با تاکید بر رابطه ی اینفلوئنسر و فالوئر است. در این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده و اطلاعات مورد نیاز با برگزاری سه نشست گروهی متمرکز با کاربران فعال اینستاگرام گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک تحلیل شده است. پس از کدگذاری اطلاعات 11مقوله ی اصلی مرتبط با تولید کاربرساز احصاء شد و این مقولات حول مقوله ی کانونیِ مشارکت جمعی در تولید محتوا صورت بندی گردید. پس از کدگذاری عناصر موثر بر تولیدات کاربرمحور در بین کاربران ایرانی به 12 مقوله اصلی که بر تولیدات کاربرمحور اثر می گذارند و در نهایت منجر به حفظ شبکه ی ایسنتاگرام می شوند وشناسایی شدند و حول مقوله کانونی چرخه دورانی توجه بین فالوئر و اینفلوئنسر صورت بندی شدند.
مقایسه کاربردپذیری تارنما های خبری بی بی سی فارسی و شبکه خبر صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد میلیون ها نفر از مصرف کنندگان خبری آنلاین و تلاش وافر مالکان رسانه ها برای جلب توجه آنان در فضای وب، ضرورت بررسی کاربرد پذیری تارنمای خبری را مورد تأکید قرار می دهد. این تحقیق با هدف ارزیابی و مقایسه کاربرد پذیری تارنماهای خبری بی بی سی فارسی و شبکه خبر جمهوری اسلامی ایرانو با استفاده از روش پیمایشی انجام شد. جمعیت آماری این تحقیق را دانشجویان سال تحصیلی 95-96 دانشگاه تهران تشکیل داده اند که 201 تن از آن ها بر اساس فرمول کوکران به عنوان جمعیت نمونه و از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای مشارکت در تحقیق انتخاب شدند. تکنیک «تفاضل معنایی» برای بررسی هدف تحقیق به کار گرفته شد و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندار QUIS مبتنی بر طیف آزگود صورت گرفت. یافته های این تحقیق نشان داد، از مجموع امتیازات کاربرد پذیری، تارنمای بی بی سی فارسی 71/42 درصد و تارنمای شبکه خبر 48/84 درصد را کسب کرده اند. همچنین امتیازات شش بخش «احساس کلی نسبت به تارنما»، «اصطلاحات به کار رفته و اطلاعات ارائه شده»، «یادگیری»، «قابلیت های تارنما»، «ارتباط تارنما با کاربر» و «صفحه تارنما» حکایت از پیشرو بودن تارنمای بی بی سی فارسی در تمامی بخش ها نسبت به تارنمای شبکه خبر جمهوری اسلامی ایرانداشت و در نتیجه مطابق با نظر پاسخگویان در این نحقیق، پیروز رقابت کاربرد پذیری تارنماهای بی بی سی فارسی و شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران، تارنمای بی بی سی فارسی بود.
تحول مؤلفه های قدرت در عصر شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان جدید به وسیله ی اینترنت در حال شبکه ای شدن است. در این دنیای شبکه شده، آنچه جدید می نماید، جامعه ی شبکه ای و معماری شبکه سازی شده ی آن است که در آن گره های به هم پیوسته با ارتباطات مختلف درون شبکه قرار دارند و اثرات اجتماعی مختلفی را بر جوامع می گذارند. برخی محتوا را عنصر بسیار مهمی در شکل دادن به قدرت آینده می بینند. اما بررسی رخدادها و رفتارهایی که تاکنون به وجود آمده و با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است نشان می دهد که قدرت از مفهوم سنتی خود در حال تغییر است و عناصر قدرت ساز جدیدی ناظر به فناوری های ارتباطی در حال شکل گیری هستند. آنچنان که این موضوع حتی چالش حکمرانی آینده ی دولت ها شده است. فناوری، شبکه، اطلاعات مولفه های جدید قدرت ساز هستند. این سه عنصر به صورت کلی در 4 پدیده اینترنت، دستگاه ، پلتفرم و محتوا-خدمت بروز و ظهور می کنند و از طریق آن ها اعمال قدرت می کنند. عصر فناوری های ارتباطی، عصر شبکه است که در آن با ایجاد روابط فرامکانی و بی زمانی بر بستر اینترنت، کنشگر شبکه خلق می شود. کنشگری که خود را در قید حاکمیت دولت ملی نمی بیند چرا که روابط و محتوایش در کنترل او نیست و دولت تنها به یک گره هرچند مهم از شبکه خاص تبدیل می شود. از سوی دیگر قدرت به صورت عمودی به ترتیب از دارندگان فناوری، صاحبان پلتفرم و تولیدکنندگان محتوا-خدمت توزیع می شود.
رسانه های نوین و برجسته سازی در بحران های بین المللی و منطقه ای؛ مطالعه موردی بحران دیپلماتیک قطر (2020-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رسانه های نوین عاملی مهم و مؤثر در رویدادهای مختلف سیاسی و اجتماعی هستند. بحران دیپلماتیک قطر در سال 2017 میلادی که منجر به حصر چهارساله قطر شد از بحران های سیاسی مهم منطقه غرب آسیا در دهه اخیر بوده و آثار وپیامدهای متعددی را در بر داشته است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا نقش رسانه های نوین در این بحران را شناسایی کند. نگارندگان در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تبیینی به این نتیجه رسیده اند که با توجه به نقش تعیین کننده رسانه های نوین در جهان امروز، بحران دیپلماتیک قطر نیز از تأثیر این متغیر مهم مستثنا نبوده و رسانه های نوین اعم از خبرگزاری های مختلف، شبکه های خبری ماهواره ای و شبکه های مجازی به عنوان محرکی مهم در مراحل مختلف این بحران دیپلماتیک، از شروع، تشدید تا کاهش بحران و آغاز مصالحه میان طرفین تأثیرگذار بوده اند. درواقع، رسانه های نوین ازجمله عوامل مؤثر بر کلید خوردن بحران بوده است، به طوری که با شروع بحران و افزایش تقابل و جنگ رسانه ای میان عربستان سعودی و قطر؛ روابط طرف ها حاد و تشدید شده و از سوی دیگر همین عامل در کاهش منازعه میان طرفین و آغاز مصالحه نیز عاملی مؤثر بوده است، به گونه ای که با شروع فرایند مصالحه، کشمکش رسانه ای میان طرفین کاهش یافت و در شرایط مدیریت بحران، خبرگزاری های مختلف با تلطیف افکار عمومی منطقه و جهان زمینه را برای ازسرگیری مجدد روابط سیاسی و اقتصادی میان عربستان سعودی و قطر را فراهم آوردند.
تصویرسازی ترامپ در توئیپلماسی از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نگارندگان برای تعیین تصاویر و بازنمایی تصویر ترامپ از خود و ایران، به رفتارهای کلامی وی در توئیتر بسنده کرده اند. این پژوهش با استفاده از نرم افزار Maxqda 10 و از طریق کدگذاری طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده و بدنبال پاسخ به این پرسش ها است: ترامپ چه تصویری از آمریکا و ایران را در توئیتر بازنمایی کرده است؟ و دلایل این تصویرسازی چیست؟ یافته های پژوهش در قالب دو مفهوم تصویر از خود و تصویر از دیگری می باشد. نگارندگان در مفهوم تصویر از خود با دو مقوله فرعی دستاوردهای جمهوری خواهان و دستاوردهای دموکرات ها مواجه شده اند؛ دو مقوله ای که ترامپ در تلاش است تا تصویر احیاگر قدرت آمریکا را برای جمهوری خواهان (با 4مقوله) و تصویر تهدیدگر قدرت آمریکا از سوی دموکرات ها و اوباما (با 2مقوله) در قبال ایران را بمنظور توجیه اقدامات ضدایرانی خود و تمدید پست ریاست جمهوری اش بازنمایی کند ، که این مهم به نوبه خود سبب دوقطبی شدن سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران شده است. همچنین در مفهوم تصویر از دیگری، ایران به عنوان دشمن آمریکا بازنمایی شده است که شامل 3مقوله رژیم اقتدارگرا، ناقض دموکراسی و برهم زننده نظم بین الملل است. در واقع این نوع تصویرسازی ترامپ از خود و دیگری متاثر از گفتمان ضدایرانی در آمریکا، نفوذ حامیان اسرائیلی و اطرافیان ضدایرانی ترامپ، ویژگی های شخصیتی ترامپ، نشان دادن خویش به عنوان عمل کننده به وعده های انتخاباتی 2016 و تنفر وی از اوباما بوده که بصورت ضمنی و صریح در توئیت های ترامپ خود را بروز داده است
ارزیابی عملکرد رسانه های پخش در شبکه های اجتماعی آنلاین با استفاده از مدل های تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چشم انداز رسانه ای در جهان طی دو دهه ی اخیر به دلیل استفاده از اینترنت و عمدتا توسعه ی شبکه های اجتماعی آنلاین، تغییر کرده و به طور چشم گیری بر نحوه ی تولید، توزیع و مصرف رسانه ا ی تاثیر گذاشته است؛ از این رو برنامه ریزان رسانه ای می بایست در فرآیند تصمیم گیری اقدامات مناسب را به دقت شناسایی کنند. اولین قدم برای تغییر رویه ها، اطلاعاتی است که از طریق «ارزیابی عملکرد» حاصل می شود. در این مقاله، عملکرد رسانه های پخش در شبکه های اجتماعی (اینستاگرام و سروش) با استفاده از مدل های CCR و BCC در تحلیل پوششی داده ها ارزیابی شده است. نتایج در دو ماهیت ورودی و خروجی -که سطح فعالیت سازمان و سطح پاسخ مخاطبان نامیده شده است- ارزیابی و نتایج حاصل از اجرای دو مدل مقایسه شده است. در واقع، عملکرد هر یک از این واحدها در استفاده ی بهینه از منابع برای تولید ستاده ها، ارزیابی شده است. جامعه ی آماری در این پژوهش، شبکه های رادیویی و تلویزیونی است که به عنوان واحد تصمیم گیرنده در نظر گرفته شده اند. نتایج نشان می دهد تعدادی از واحدها با اجرای مدل های CCR و BCC در سطوح فعالیت سازمان و پاسخ مخاطبان، به طور مشترک کارا بوده اند؛ اما با اجرای مدل BCC واحدهای دیگری نیز کارا شناسایی شده اند. سپس به کمک تحلیل ابرکارایی، واحدهای کارا رتبه بندی شده اند. در نهایت، واحدهای ناکارا در هر یک از شبکه های اجتماعی شناسایی و به-منظور بهبود عملکرد واحدهای ناکارا، استراتژی مناسب پیشنهاد شده است. این الگو به مدیران رسانه ای کمک خواهد کرد تا عوامل ناکارایی خود را در مقایسه با رقبا شناسایی کرده و به واحدی کارا، تبدیل شوند.
اعتیاد به گوشی های هوشمند و نقش آن در سلامت روانی کاربران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، اعتیاد به گوشی های هوشمند به پدیده ای نسبتاً رایج در بین کاربران نوجوان تبدیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش اعتیاد به گوشی های هوشمند در سلامت روانی دختران و پسران نوجوان بود. طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مقطعی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مهدی شهر سمنان تشکیل می داد. تعداد 211 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از این جامعه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند(SPAI-SF) بود. از این ابزار به منظور غربالگری افراد معتاد به گوشی هوشمند از افراد غیرمعتاد به آن استفاده شد. سطح سلامت روانی آزمودنی ها نیز با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی (G.H.Q) مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره عاملی، داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر معنادار نبودن اثر تعاملی و در مقابل، معناداری اثر مستقل دو متغیر اعتیاد به گوشی هوشمند و جنسیت بر سلامت روانی کاربران بود. آنچنان که نمره کلی سلامت روانی و علائم جسمانی، اضطراب و افسردگی کاربران معتاد به گوشی هوشمند، پایین تر از کاربران عادی بود. همچنین مشخص شد که نمره کلی سلامت روانی و علائم جسمانی و اضطراب دختران پایین تر از پسران است. این نتیجه نشان دهنده اثرات زیانبار اعتیاد به گوشی هوشمند در کاهش سلامت جسمانی و روان شناختی کاربران نوجوان است. بنابراین اقدام در جهت پیشگیری از اعتیاد به گوشی های هوشمند می تواند، مانع بروز آسیب جسمانی و روانی بیشتر در کاربران شود.
نقش رسانه های جدید در جهت دهی به مصرف موسیقی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز که عصر رسانه و فضایمجازی است، موسیقی یکی از جذابترین و پرمصرفترین هنرهاست. هدف از این پژوهش بررسی مصرف رسانهای و موسیقایی جوانان شهر تهران است. روش این پژوهش پیمایشی با ابزار پرسشنامه است، جامعه آماری جوانان 15 تا 29 سال شهرتهران است که از بین آنها تعداد 400 نفر به روش نمونهگیری خوشه ای انتخاب شدهاند. یافتهها در خصوص علاقه به موسیقی نشان داد که 86 درصد در حد زیاد، 13 درصد کم و تنها 1 درصد اصلاً به موسیقی علاقه ندارند. 45 درصد علاقمندی خود را به خوانندگی ابراز داشته اند، در خصوص مصرف رسانهای پاسخگویان، بیشترین میزان ساعات استفاده به ترتیب مربوط به تلگرام، سایت های اینترنتی، تلویزیون، اینستاگرام، شبکه های تلویزیونی ماهواره ای ، فیسبوک و کمترین میزان مربوط به رادیوست. تنها 8/15 درصد معتقدند موسیقیهای مجاز تولید داخل(صداوسیما وآلبومها) توانسته نیازهای موسیقایی آنها را برطرف کند. بالای 80 درصد معتقدند که: فضایمجازی باعث شده راحتتر به موسیقی دلخواهشان دسترسی داشتهباشند، تنوع بیشتری در انتخابهایشان داشته و با خوانندگان و سبکهای موسیقی جدیدی آشنا شوند. 70 درصد معتقدند فضایمجازی باعث شده مدت زمان بیشتری به موسیقی گوشکنند و حدود 50 درصد معتقدند فضایمجازی باعثشده هرگونه موسیقی که دم دستشان بیاید را گوشکنند. در این پژوهش 3 فرضیه مورد سنجش قرارگرفت که براساس آمار استنباطی بین مصرفرسانهای، سرمایهفرهنگیوالدین با مصرفموسیقی رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد، همچنین مصرف موسیقی بر حسب استفاده از رسانه های جدید و قدیم متفاوت است.
رسانه های نوین و استراتژی های تحقق اهداف سند چشم انداز توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های نوین نقش اساسی در راستای تحقق اهداف اقتصادی به خصوص در حوزه گردشگری دارند بر اساس اینکه رسانه های نوین کارکردهای خود را به درستی ایفا نمایند می توانند از نقش واسط بودن گامی فراتر نهاده و در کلیه فرایندهای توسعه استراتژی های گردشگری نقش داشته باشند. در این صورت رسانه ها تنها به عنوان ابزار بکار نمی روند،بلکه به لحاظ اهمیت جزء یکی از ارکان مهم توسعه استراتژی های گردشگری به حساب می آیند. روش این پژوهش،توصیفی- پیمایشی بوده و هدف آن هدف ارائه مدل توسعه استراتژی های گردشگری با استفاده از رسانه های نوین درراستای سند چشم انداز بیست ساله( افق1404) می باشد که در آن به بررسی کارکرد ها و ویژگی های رسانه های نوین در جامعه و استراتژی های گردشگری،سند چشم انداز گردشگری،الگوهای نظری ارتباطات توسعه و مدیریت گردشگری می پردازد. برای بررسی روابط علّی بین متغیرها از معادلات ساختاری (لیزرل) استفاده شد،برای دست یافتن به مدل ساختاری طی دو مرحله پرسشنامه بین اساتید ارتباطات و رسانه گردشگری در مرحله اول و در مرحله بعد جهت آزمون مدل بین مدیران و کارشناسان گردشگری توزیع شد. تا در نهایت مدل ساختاری حاصل گردد. نتایج نشان داد از میان کارکردهای رسانه ها که کارکرد بسیج کنندگی با 0.71درصد وکارکرد همبستگی رسانه های نوین با 0.69درصد بیشترین تاثیر را از میان کارکردهای رسانه های نوین در توسعه استراتژی های گردشگری مبتنی بر فناوری اطلاعات داشته است.