۱.
کمیته ها و کمیسیون های تخصصی شوراهای اسلامی شهر از ارکان اصلی نظارت مالی و عملکردی در شهرداری ها به شمار می روند و اثربخشی آنها زمینه ارتقای پاسخگویی مدیریت شهری به شهروندان و نمایندگان قانونی و منتخب ایشان را فراهم می سازد. در این پژوهش شاخص های اثربخشی و حوزه های اعمال نظارت مالی و عملکردی کمیته حسابرسی، نقش کمیته حسابرسی در اعمال نظارت مالی و عملکردی شهرداری ها و صلاحیت های مورد نیاز اعضای کمیته یادشده با استفاده از ادبیات پژوهش شناسایی و سپس نسبت به دریافت نظرات خبرگان شامل حسابرسان مستقل و داخلی، معاونین مالی و اقتصادی شهری و قائم مقامان ذی حسابی در شهرداری های تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و ارومیه اقدام گردیده است. خبرگان مشارکت کننده در این پژوهش که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شده اند و شامل 20 نفر در شهرداری تهران و 20 نفر در شهرداری های سایر کلانشهرها بوده اند. پس از غربالگری شاخص ها با استفاده از آزمون سنگ ریزه نسبت به تعیین وزن آنها با استفاده از روش سلسله مراتبی فازی اقدام و در نهایت نتایج پژوهش از طریق مصاحبه ساختار یافته با 5 نفر از خبرگان مستقل تایید شده است. بر اساس نتایج این پژوهش تشکیل کمیته حسابرسی ذیل شورای اسلامی شهر موجب ارتقای نظارت مالی و عملکردی می شود. هم چنین نتایج این پژوهش نشان می دهد استقلال مهمترین عامل اثرگذار بر اثربخشی کمیته می باشد. در نهایت صلاحیت های مورد نیاز اعضای کمیته حسابرسی شهرداری های کلانشهرها تعیین گردید.
۲.
به لحاظ شرایط کنونی کشور از لحاظ محدودیت منابع مالی در دسترس بخش عمومی و لزوم هزینه کرد کارا و اثربخش در رسیدن به اهداف مدنظر در برنامه های توسعه و اهمیت استقرار بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در بخش عمومی و باتوجه به خلاء مطالعاتی در ارتباط با شناسایی موانع و عوامل تاثر گذار این نظام بودجه ریزی در کشور، این مطالعه به دنبال ارائه مدلی برای شناسایی عوامل تاثیرگذار بر استقرار بودجه ریزی بر مبنای عملکرد با تاکید بر نظارم حسابداری تعهدی در بخش عمومی و بویژه در بخش راه کشور خواهد بود. باتوجه به عدم کارکرد قطعی نظریات خارجی مطرح شده در ادبیات موضوع در مورد سازمان های داخلی و لزوم توجه به ابعاد و ماهیت بومی مساله در داخل کشور، در این راستا سعی گردید تا با به کارگیری روش نظریه سازی داده بنیاد و با استفاده از نمونه ای از متخصصان دانشگاهی و متخصصانی از سازمان های متولی پیاده سازی نظام بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد به احصای موانع و چالش ها و همچنین راهکارهای غلبه بر موانع و عوامل تاثر گذار مذکور و همچنین پیامدهای مورد انتظار پس از اجرای موفق این نظام مالی در کشور پرداخته شود. یافته های این مطالعه حاکی از آن بود که خبرگان شرکت کننده در مصاحبه ها، مهمترین عوامل تاثر گذار پیش روی استقرار نظام بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در کشور را در شرایط ناپایدار حال حاضر فضای اقتصادی و سیاست گذاری کشور و ناپایداری منابع مالی دولتی و همچنین عدم تعریف فرآیند و مسیر دقیق و شفاف پیاده سازی این نوع نظام مالی در کشور دیده اند. همچنین با توجه به نظرات خبرگان و در طی مصاحبه های انجام یافته در نهایت تعداد 13 عنوان راهکار در راستای غلبه بر عوامل تاثر گذار مطرح شده استخراج گردید و تعداد 7 پیامد حاصل از اجرای موفقیت آمیز این نوع نظام مالی در کشور نیز ارائه گردید.
۳.
دیوان محاسبات کشور به منظور ایفای وظائف خطیر نظارتی خود در آینده و در انطباق با تغییرات و تحولات موصوف و پیشبرد اهداف خود، نیازمند برنامه ای جامع و کامل در زمینه تأمین نیروی انسانی کارآمد با توانمندی های مورد نیاز در حوزه های مختلف فنی، تخصصی و رسیدگی است. به دلیل حوزه های متفاوت کاری، اولویت های متغیر، حجم قابل توجه امور حسابرسی، تفاوت زیاد در پیچیدگی و فراوانی موضوعات قابل بررسی در دستگاه های تحت رسیدگی، پیاده نمودن مدل جانشین پروری که تأمین کننده اهداف یاد شده در دیوان محاسبات کشور باشد، ضرورت دارد. مطالعه حاضر به دنبال طراحی و آزمون مدلی در زمینه جانشین پروری سرمایه های انسانی در این سازمان به عنوان مؤسسه عالی حسابرسی ناظر بر مالیه عمومی می باشد. این پژوهش در راستای گردآوری و تحلیل داده های خود از روش شناسی آمیخته (کیفی و کمی) استفاده نموده است. در بخش کیفی به منظور گردآوری داده های تحقیق از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و نظرات 11 تن از مدیران، معاونین و مشاورین خبره در دیوان محاسبات کشور و دفاتر زیرمجموعه آن استفاده گردید و این نظرات مبتنی بر روش تحلیل مضمون در نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) تحلیل گردید. به علاوه، داده های مربوط به بخش کمی نیز مبتنی بر نظرات نمونه ای 306 تایی از کارکنان دیوان محاسبات کشور گردآوری و مبتنی بر روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس تحلیل گردید. مبتنی بر نتایج نهایی حاصل شده از دو بخش کیفی و کمی پژوهش، مدل جانشین پروری سرمایه های انسانی در دیوان محاسبات کشور دربردارنده 12 مؤلفه کلی می باشد که در قالب 5 بعد، قابل دسته بندی هستند. ابعاد نهایی این مدل یا نظام، شامل ساختاربندی، سیاست گذاری، تعیین خط مشی و برنامه ریزی، سنجش و ارزیابی کاندیداها، توانمندسازی و توسعه کاندیداها و بررسی اثربخشی برنامه ها بوده و سه مؤلفه کلیدی مدل نیز شامل ویژگی های فردی منابع انسانی، توانمندی های اخلاقی منابع انسانی و کیفیت و کمیت آموزش منابع انسانی می باشد. مبتنی بر مدل ارائه شده در این مطالعه مدیران و تصمیم گیران در دیوان محاسبات کشور قادر خواهند بود تا به شیوه ای مؤثرتر و نظام مندتر الگوی جانشین پروری را در سازمان ایجاد نموده و توسعه بخشند.
۴.
هر چه دموکراسی در جوامع بیشتر شده، به منظور ایفای مسئولیت پاسخ گویی، نوع حسابرسی نیز توسعه یافته است. حسابرسی عملکرد با تکامل سیاست ها و مدیریت عمومی از تاکید یک بعدی بر کنترل ورودی ها(منابع) به سوی توجه وسیع تر به قابلیت پاسخ گویی و نتایج مطابقت می نماید. از این رو هدف اصلی این تحقیق ارائه الگوی حسابرسی عملکرد در بخش عمومی با تمرکز بر حوزه ساخت و ابنیه است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از تحقیقات کاربردی و به لحاظ شیوه گرداوری داده ها از نوع ترکیبی است. بخش کیفی مبتنی بر روش مصاحبه عمیق و بخش کمی با استفاده از روش تحلیل همبستگی و بطور خاص مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. در بخش کمی نیز تعداد 61 نفر از میان جامعه آماری حسابرسان عضو جامعه حسابدارن رسمی ایران با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. در این مقاله،81 شاخص در قالب 13 مولفه و 6 بعد «صرفه اقتصادی»، «کارایی»، «اثربخشی-خروجی»، «اثربخشی-پیامد»، «محیطی» و «اخلاق و عدالت» شناسایی و دسته بندی و وزن هریک مشخص شده اند. در این مقاله مهترین بعد «اثربخشی-خروجی» و کم اهمیت ترین بعد «محیطی» شناسایی شد.
۵.
برداشت از کیفیت حسابرسی داخلی در میان ذینفعان متفاوت است. این در حالی است که پژوهش های انجام شده در حوزه حسابرسی داخلی تاکنون صرفا شاخص های زنجیره تامین بر مبنای زنجیره تامین گزارشگری مالی را از دیدگاه افراد درون حرفه شناسایی کرده اند و در خصوص درک سایر ذینفعان از کیفیت خدمات حسابرسی داخلی و قضاوت آنها در این خصوص بینش محدودی ارائه گردیده است؛ از اینرو هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی راهبردهای ارتقا و افزایش اثربخشی کیفیت حسابرسی داخلی بر مبنای چشم اندازها و مسیر چرخه زنجیره تأمین گزارشگری مالی از دیدگاه افراد بیرون حرفه حسابرسی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و اکتشافی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی بر اساس ذینفعان حوزه های زنجیره تأمین گزارشگری مالی و در بخش کمی 256 نفر از سهامداران بورس اوراق بهادار تهران است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش از معادلات ساختاری استفاده شده است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش سئوالات مورد نظر جهت مصاحبه طراحی و در نهایت 12 عامل اس تقلال، ص لاحیت، تجربه، پاسخگویی، محیط کسب و کار، معیارهای مرتبط با اجرای عملیات حسابرسی داخلی، برنامه ریزی و روش شناسی، فناوری اطلاعات و دانش کنترل ها، دسترسی به منابع، دانش حسابداری و مهارت های حسابرسی و زیر مولفه های مربوط به هر عامل به عنوان عوامل اصلی در کیفیت خدمات حسابرسی داخلی بر مبنای زنجیره تأمین گزارشگری مالی شناسایی شده است. در ادامه با توجه به شاخص های شناسایی شده و تعیین میزان اهمیت هر یک از عوامل، به تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری پرداخته شده است. نتایج نشان داد متغیرهای صلاحیت حسابرس، دانش حسابداری و مهارت های حسابرسی و برنامه ریزی و روش شناسی به ترتیب دارای بالاترین ضریب اهمیت اثرگذاری بر کیفیت خدمات حسابرس ی داخلی بر مبنای زنجیره تأمین گزارشگری مالی را دارند.
۶.
در این پژوهش، شاخص های کیفیت حسابرسی بخش عمومی به طور جامع مورد بررسی قرارگرفته اند؛ و لذا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگویی از کیفیت حسابرسی بخش عمومی با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری است. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران، معاونین و همترازان آن ها، سر حسابرسان و حسابرسان ارشد دیوان محاسبات بوده که تعداد 278 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه کتبی در سال 1399 بوده است. برای بررسی برازش مدل پژوهش از سه معیار پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا به روش فورنل و لارکر استفاده گردید. در پژوهش حاضر از طریق سه معیار ضرایب بارهای عاملی، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و آنگاه برازش مدل اندازه گیری ، مدل ساختاری و مدل کلی اندازه گیری شد که با استفاده از نرم افزارSPSS 23 و SmartPLS3 صورت پذیرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، متغیرهای عوامل سازمانی، عوامل انسانی، داده ها و معیار استاندارد، برنامه ریزی، فرآیند حسابرسی و گزارشگری استاندارد تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارند و به ترتیب به میزان 10% ، 26%، 20%، 11%، 18% و 19% از تغییرات کیفیت حسابرسی را تبیین می کنند. عوامل مداخله گر تأثیر منفی و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارد و به میزان ۱۴% تغییرات کیفیت حسابرسی را تبیین می کند.
۷.
پژوهش حاضر به واکاوی و اولویت بندی عوامل درونی تاثیر گذار بر پیش بینی سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. روش انجام این پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی، در دو بخش کیفی و کمی می باشد. استراتژی بخش کیفی تحلیل محتوا (رویکرد تلخیصی) و ابزار گردآوری اطلاعات، پژوهشهای مرتبط با موضوع تحقیق پیشین بوده است. پس از بررسی کتب، مقالات و انجام گامهای کیفی، تعداد 120 کد اولیه در مرحله کدگذاری اولیه احصاء شد و سپس 31 کد باز توسط محقق از آن ها استخراج شد و یافته های بخش کیفی در قالب 31 شاخص و 4 مولفه به عنوان عوامل مؤثر بر پیش بینی سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تدوین شد. در بخش کمی جهت غربالگری مولفه ها و شاخص های استخراج شده، پرسشنامه ای طراحی شد و با روش دلفی فازی پاسخها تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش در این قسمت اعضای هیأت علمی متخصص و دارای سوابق علمی- پژوهشی و تجربه در حوزۀ حسابداری و مدیریت مالی، اعضای هئیت مدیره، مدیرعاملان، حسابرسان و مدیران مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که تعداد 85 نفر با استفاده از روش نمونه برداری گلوله برفی انتخاب گردید. سپس با طراحی پرسشنامه مقایسات زوجی با روش بهترین- بدترین BWM و به کمک نرم افزار لینگو مولفه ها اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد مولفه های حاکمیت شرکتی با اولویت اول، کیفیت اطلاعات و گزارشگری با اولویت دوم، مولفه های مالی با اولویت سوم و ریسک با اولویت چهارم از عوامل درونی تاثیر گذار بر پیش بینی سیاست تقسیم سود هستند.
۸.
پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فعالیت شرکت ها، گزارشگری پایداری را به عنوان یکی از موضوعات چالش برانگیز تحقیقات حسابداری مطرح ساخته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر گزارشگری پایداری بر رابطه مستقیم و غیر مستقیم کیفیت حسابرسی و سایر ساز وکارهای راهبری شرکتی بر به کارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت انجام شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 66 شرکت پذیرفته شده در صنایع خودرو و قطعات، فلزات اساسی، سیمان و گچ و محصولات شیمیایی در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1391 تا 1396 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب شد و جهت آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری که از نوع رگرسیون خطی چند گانه به شمار می آید استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت حسابرسی و سایر ساز وکارهای راهبری شرکتی به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی گزارشگری پایداری بر به کارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشان داد که به دلیل سطح افشای بالاتر اجزای گزارشگری پایداری در صنعت فلزات اساسی تاثیر غیر مستقیم کیفیت حسابرسی و سایر ساز وکارهای راهبری شرکتی بر به کارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت نسبت به سایر صنایع نمونه پژوهش قوی تر است. شواهد گویای این مطلب است که ساز وکار راهبری شرکتی از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موجب افزایش کمیت و کیفیت گزارشگری پایداری و به کارگیری تکینک های حسابداری مدیریت جهت تهیه اطلاعات دقیق و مربوط برای تصمیم گیری در خصوص کاهش و حذف اثرات زیا ن بار پیامدهای اقتصادی، زیست محیطی ، اجتماعی و راهبری فعالیت های شرکت ها می گردد.
۹.
بخش مهمی از هویت حرفه ای کسب و کارهای امروزی در ارزش هایی از اخلاق گرایی معنا می یابد که محیط اجتماعی و استانداردهای حرفه در شکل گیری منسجم آن نقش مهمی را ایفا می کنند. فضیلت مآبی به عنوان هویتِ اخلاق حرفه ای بخشی از کارکردهای عملگرایانه ی کسب و کارهاست که به ایجادِ ارزشمندی بیشتر برای فرد منجر خواهد شد. فضیلت مآبی اخلاق گرایانه بخشی از این هویت در حرفه حسابرسی که قادر است کارکردهای قضاوت در حرفه ی حسابرسی را توسعه بخشد. هدف این پژوهش طراحی مدلِ فراگیرِ فضیلت مآبیِ اخلاق گرایانه دراثربخشی قضاوتِ حرفه ای حسابرسان می باشد. این پژوهش از نظر روش شناسی بر مبنای نتیجه، توسعه ای است و از نظر نوع داده ترکیبی است. به طوریکه در بخش کیفی پژوهش از طریق تحلیل های فراترکیب و دلفی تلاش گردید تا مولفه ها و مضامین فضیلت مآبیِ اخلاق گرایانه دراثربخشی قضاوتِ حرفه ای حسابرسان ابتدا مورد غربالگری نظری قرار گیرند و سپس براساسِ تحلیلِ دلفی، حدِ کفایت نظری آنان مشخص شود. در بخش کمی پژوهش نیز تلاش شد تا مضامینِ گزاره ای تایید شده از بخش کیفی، طی مراحل مدلِ فراگیر ساختاری تفسیری اولویت بندی شوند تا براساس آن تاثیرگذارترین مضمونِ فضیلت مآبیِ اخلاق گرایانه دراثربخشی قضاوتِ حرفه ای حسابرسان مشخص شود. جامعه هدف در این پژوهش در بخش کیفی شاملِ ۱۲ نفر از متخصصان حسابداری و مدیریت مالی در سطح دانشگاهی بودند و در بخش کمی ۱۵ نفر از حسابرسان مستقل دارای بیش از ۵ سال سابقه ی حرفه ای بودند. نتایج پژوهش نشان داد، تاثیرگذارترین مضمونِ تحلیلیِ فضیلت مآبیِ اخلاق گرایانه دراثربخشی قضاوتِ حرفه ای حسابرسان، گزاره ی حفظ هویت های اجتماعی منسجم «» می باشد که در سطح ششم مدلِ فراگیرِ تحلیل ساختاری تفسیری قرار گرفته است.
۱۰.
هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین مفهوم حقوق بین نسلی و شناسایی شاخص های گزارشگری حقوق بین نسلی با در نظر گرفتن الزامات قانونی کشور، منابع درآمدی، موقعیت جغرافیایی، وضعیت اقلیمی و ... کشور ایران می باشد چرا که گزارشگری حقوق بین نسلی، اهرمی جهت پاسخ خواهی در زمینه میزان مخارج جاری و سرمایه ای دولت و همچنین منبع تأمین آن است. این پژوهش در حوزه پژوهش های توسعه ای اکتشافی بوده و از نظر استراتژی و روش پژوهش پیمایشی می باشد. در مرحله اول با کمک بررسی تطبیقی و مطالعه الزامات قانونی و شیوه گزارشگری رسمی سایر کشورها و سایر منابع معتبر، شاخص های گزارشگری حقوق بین نسلی جهت کسب اجماع عمومی صاحب نظران و مدیران ارشد دولتی و حسابرسان خبره دستگاه های نظارتی تعیین و پیشنهاد شده است. در مرحله دوم، شاخص های پیشنهادی در اختیار نمونه آماری متشکل از افراد حرفه ای و خبرگان که در زمینه گزارشگری و افشاء اطلاعات دارای تجربه بوده و بر الزامات قانونی مسلط می باشند، قرار گرفت تا نسبت به تعیین نهایی شاخص های گزارشگری و رتبه بندی هر شاخص اظهارنظر گردد. بر اساس یافته های پژوهش مهمترین شاخص های گزارشگری در بعد دولت مربوط به درآمد فروش نفت و گاز، بهره برداری از کلیه منابع طبیعی، تولید و بهره برداری منابع نفت و گاز و صندوق توسعه ملی می باشد. همچنین در بعد مخارج دولت شاخص های مخارج سرمایه ای دولت، هزینه های حفاظت از محیط زیست، سرمایه گذاری در پروژه های بلندمدت و هزینه های تحصیل و آموزش دارای بالاترین رتبه هستند.
۱۱.
اظهارنظر حسابرسی مستقیما منعکس کننده درستی و عادلانه بودن یا نبودن صورت های مالی است که دلیل اهمیت حسابرسی نیز در همین راستا است. استاندارد شماره 700 حسابرسی، هدف حسابرس را اظهارنظر نسبت به صورتهای مالی، براساس ارزیابی نتایج به دست آمده از شواهد حسابرسی کسب شده و همچنین ارائه اظهارنظر به صورت شفاف در قالب یک گزارش کتبی، همراه با توصیف مبنای آن بیان می کند. اهمیت اظهارنظر حسابرسی با توجه به اعتباربخشی به صورتهای مالی تعیین می شود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی بوده و با هدف طراحی الگوی کیفیت اظهارنظر حسابرسی با رویکرد نظریه پردازی زمینه بنیان انجام شد. جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحبنظر در زمینه حسابرسی، شرکای حسابرسی و مدیران سازمان حسابرسی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در مجموع شانزده نفر انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه به روش عمیق و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شد. یافته های پژوهش به صورت مدل پارادایمی با 17 مقوله در عوامل علی، 5 مقوله در شرایط مداخله گر، 6 مقوله در عوامل زمینه ای، 4 مقوله در راهبردها و 5 مقوله در پیامد مرتبط با پدیده اصلی پژوهش، شناسایی شد. یافته های پژوهش نشان داد که، اظهارنظر حسابرس علاوه بر عوامل فردی و شخصیتی حسابرس تحت تاثیر عوامل سازمانی، نوع فعالیت شرکت صاحبکار و زیرساخت های فناوری قرار می گیرد. بنابراین، پژوهش حاضر می تواند گامی موثر در جهت افزایش کیفیت اظهارنظر حسابرسی و در نتیجه افزایش قابلیت اتکای صورتهای مالی باشد.
۱۲.
تمام فرایندهای تدوین استانداردهای حسابرسی ایران قبل از لازم الاجرا شدن استاندارد است و در مسیر تدوین استاندارد به مشکلات پس از اجرای استاندارد توجه نشده و این بی توجهی باعث شده که این استانداردها اثربخشی لازم را نداشته و عامل نارضایتی از حرفه حسابرسی شود. چنانچه در فرایند تدوین استاندارد ارزیابی پس از اجر نقش پررنگ تری داشته باشد و بازخوردهای پس از اجرای استاندارد دریافت شود، هم مشکلات استاندارد برطرف می شود و هم موضوعات جدید و نوآوری های جدید در استاندارد لحاظ شده و کیفیت و کمیت استاندارد بهبود می یابد. هدف این پژوهش تبیین این تفکر و تدوین چارچوب ارزیابی پس ازاجرای استانداردهای حسابرسی است تا زنجیره منافع عمومی ناشی از حسابرسی تامین گردد. روش پژوهش. روش پژوهش این تحقیق روش کیفی و مشخصا تحلیل تم است و برای انجام تحثقیق با 16 نفر از افراد باتجربه و متخصص شامل: مدیران و شرکای موسسات حسابرسی، اساتید رشتۀ حسابرسی و ارکان راهبری استاندارد، به شیوه گلوله برفی، مصاحبه و دادهای مصاحبه، با استفاده از نرم افرار مکس کیودا تحلیل گردیده است. یافته ها. چارچوب ارزیابی پس از اجرای استانداردهای حسابرسی ایران یافته اصلی این پژوهش است که، اهداف ارزیابی، فرایند تدوین استاندارد، زمان ارزیابی، عوامل اجرایی، فرایند ارزیابی و محتوای گزارش نهایی، اجزای اصلی پیشنهادی این چارچوب اند. نتیجه گیری. تمام مصاحبه شوندگان ارزیابی پس از اجرای استانداردهای حسابرسی ایران در قالب این چارچوب را بهترین راه اثربخشی و به روزآوری این استانداردها می دانند و تاکید دارند که ارزیابی پس از اجرا، باید به عنوان آخرین مرحله از مراحل تدوین استاندارد، توسط نهاد تدوین تصویب شود تا کمیته تدوین استاندارد، به استناد این مصوبه، ملزم شود پس از دو تا سه سال از لازم الاجرا شدن استاندارد، نسبت به ارزیابی اثربخشی استاندارد اجرایی شده، اقدام نماید.
۱۳.
در اغلب سازمان های بخش عمومی با اهمیت ترین علت ناکارآمدی مدیریت عملکرد ناشی از نبود الگویی مطلوب متناسب با مختصات و ویژگی های بخش عمومی است. به همین منظور با هدف طراحی الگوی مدیریت عملکرد در بخش عمومی کشور این پژوهش اجرا شد که با رویکردی ترکیبی برای استخراج اجزای الگو و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از خبرگان موجود در دیوان محاسبات کشور و تحلیل مضمون مصاحبه های انجام شده آنان، الگو به شیوه کیفی طراحی شد. با استفاده از داده های گردآوری شده در این بخش و تحلیل مولفه های اکتشافی، الگوی نهایی پژوهش از طریق تحلیل عاملی تاییدی نیز تایید گردید. بر اساس یافته های این تحقیق، دسترسی به الگو مطلوبی که بتواند تمام ابعاد و الزامات مدیریت عملکرد در سازمان های بخش عمومی را حول محور خط مشی ها، سیاستها و اسناد و قوانین بالادستی در هر سازمان بخش عمومی تامین کند، مستلزم تمرکز بخش های مختلف زیرمجموعه آن سازمان بر موضوع خدمات شهروندی در کنار عمل به وظایف و ماموریتهای ذاتی است. ارزیابی سازمان های بخش عمومی بر اساس این شاخصها می تواند منجر به شکل گیری نتایج پیامدی مشخص و قابل قبولی شود.