مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عؤامل تأثیرگذار بر ارزیابی ریسک تقلب توسط حسابرسان و اعتبارسنجی مدل ساختاری مبتنی بر روش شناسی آمیخته با رویکرد توصیفی-اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان دانشگاهی و حسابرسان خبره سازمان حسابرسی کشور و برای مرحله کمی، کلیه حسابرسان سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی خصوصی در شهر تهران بوده است. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله دوم پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی به روش تحلیل عامل تأئیدی و معادلات ساختاری است. نتایج بخش کیفی نشان داد که عؤامل تأثیرگذار بر ارزیابی ریسک تقلب شامل سه عامل اصلی رفتاری، ساختاری و محیطی می باشند که هرکدام دارای زیر عواملی نیز بوده اند. همچنین نتایج بخش تحلیل عامل تأئیدی حاکی از آن است که مدل اندازه گیری هر یک از سه عامل یاد شده از برازش بالایی برخوردار بوده اند. در نهایت نتاج معادلات ساختاری روشن ساخت که عامل محیطی بیشترین و عامل رفتاری کمترین تأثیر را در ارزیابی ریسک تقلب توسط حسابرسان داشته اند. این پژوهش تابستان سال 1398 شروع و در تابستان 1399 به پایان رسید.
طراحی مدل افشای موارد کلیدی در گزارش حسابرسی: نظریه داده بنیاد و تحلیل ماتریس تفسیری فازی (FISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی مدل افشای موارد کلیدی در گزارش حسابرسی با استفاده از نظریه داده بنیاد و تحلیل ماتریس تفسیری فازی( ) است. این پژوهش بارویکرد آینده پژوهی بر اساس نظریه داده بنیاد و تحلیل ماتریس تفسیری فازی با استفاده از پرسشنامه استاندارد و مصاحبه با خبرگان انجام شده است . روش پژوهش مورد استفاده از منظر روش شناختی ، تحقیق پیمایشی ، از منظر ماهیت توصیفی- کاربردی و از منظر نتیجه جزو پژوهش های توسعه ای و از منظر روش شناسی مبتنی بر روش آمیخته ( ترکیبی از کیفی و کمی ) است. دوره زمانی پژوهش یکسال و جامعه هدف در بخش کیفی ۱۳ نفر از متخصصان دانشگاهی و شرکای موسسات حسابرسی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. فرآیندِ انتخاب افراد شیوه ی نمونه گیری نظری براساس دانش تجربی در حرفه حسابرسی بود . پاسخ های دریافت شده از پرسشنامه توزیع شده میان جامعه آماری نشان می دهد که نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجودِ ۳ مقوله، ۶ مولفه و ۳۱ کد مفهومی حکایت دارد اما جامعه هدف در بخش کمی 22 نفر از کارگزاران دارای تجربه بیش از ۵ سال بودند که مولفه های اصلی شناسایی شده را به صورت ماتریسِ فازی مورد ارزیابی قرار دادند بودند. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد، افشای مواردِ کلیدی گزارشِ حسابرسی بر عدم موفقیت کسب و کار شرکت های بورس اوراق بهادار تهران تاثیر منفی و معناداری دارد.
بررسی آثار تعدیل کنندگی ارتباطات سیاسی بر رابطه بین قابلیت های مدیران با تجدید ارائه های متقلبانه صورت های مالی و احتمال ورشکستگی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی آثار تعدیل کنندگی ارتباطات سیاسی بر رابطه بین قابلیت های مدیران با تجدید ارائه های متقلبانه صورت های مالی و احتمال ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش برای اندازه گیری تجدید ارائه های متلقبانه صورت های مالی از سه معیار شامل (تجدید در ارائه صورت های مالی، تجدید ارائه افزایشی، تجدید ارائه کاهشی) و برای اندازه گیری احتمال ورشکستگی از مدل تعدیل شده آلتمن (Z - Score) استفاده شده است. بدین منظور سه فرضیه اصلی برای بررسی این موضوع تدوین و داده های مربوط به 103 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1390 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از مدل لاجیت، بررسی و آزمون شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قابلیت های مدیران تأثیر منفی و معناداری بر تجدید ارائه های متلقبانه صورت های مالی و احتمال ورشکستگی دارد. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که ارتباطات سیاسی تاثیر منفی و معناداری بر تجدید ارائه های متلقبانه صورت های مالی و احتمال ورشکستگی دارد. در نهایت نتایج پژوهش حاکی از آن است که که ارتباطات سیاسی تاثیر منفی و معناداری بر رابطه بین قابلیت های مدیران و تجدید ارائه های متلقبانه صورت های مالی (در صورتی که به روش های تجدید در ارائه صورت های مالی، تجدید ارائه افزایشی) و احتمال ورشکستگی دارد.
تدوین الگوی جامع کیفیت حسابرسی مالیاتی در ایران با استفاده از رویکرد زمینه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تدوین الگوی جامع کیفیت حسابرسی مالیاتی با رویکرد زمینه بنیان می باشد و جزء پژوهش های اکتشافی محسوب می شود و با توجه به این موضوع که با داده های کیفی سروکار دارد، در طبقه پژوهش های کیفی و از لحاظ نتیجه نیز در زمره پژوهش های توسعه ای قرار می گیرد. در این پژوهش با نمونه گیری نظری و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه با 20 نفر از خبرگان حرفه حسابرسی مالیاتی در سال 1399 و سپس تحلیل اطلاعات و در نهایت استخراج مدل و خلق نظریه طی سه مرحله اصلی (کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری انتخابی) انجام گردید. در این پژوهش با استفاده از رویکرد نظام مند استراوس و کوربین (1998)، الگوی کیفیت حسابرسی مالیاتی همراه با مؤلفه های توضیح دهنده آن، یعنی شرایط علّی، شرایط بستر، راهبردها، عوامل مداخله گر و پیامدها، تبیین شد.در تدوین الگوی کیفیت حسابرسی مالیاتی، پتانسیل های منابع انسانی، سازمانی و مودیان مالیاتی جزء شرایط علّی شناسایی شده اند که این انتخاب در بستری از عوامل اقتصادی و سیاسی داخلی و کلان، عوامل فرهنگی و بازار و الزامات بورس اوراق بهادار صورت می گیرد. راهبردها نیز در دو سطح سازمانی و سطح مودیان مالیاتی دسته بندی شدند که مهمترین آنها عبارتند از: استقرار سامانه جامع اطلاعاتی برای فعالان اقتصادی، اجرای کارآمد سیستم اتوماسیون الکترونیکی، استقرار کارگروه کنترل کیفیت پرونده های حسابرسی مالیاتی که می تواند پیامدهایی کوتاه مدت و بلند مدت از جمله بهره وری سازمانی و مالی به همراه داشته باشد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد راهبرد های اتخاذ شده در همه سطوح کیفیت حسابرسی مالیاتی با توجه به شرایط موجود متناسب و متفاوت بوده است. در اتخاذ راهبردهای الگوی کیفیت حسابرسی مالیاتی، برخی شرایط مداخله گر همچون عدم تجربه و سهل انگاری کارشناسان مالیاتی، فرصت طلبی مدیران، پیچیدگی و تغییر سریع قوانین و مقررات حاکم، کیفیت حسابرسی مالیاتی را با دشواری مواجه ساخته است
مسئولیت پذیری اجتماعی و حسابرسی صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی و حسابرسی صورت های مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. متغیرهای نوع اظهارنظر حسابرس و تأخیر در گزارش حسابرس به عنوان متغیرهای وابسته و مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. 22 معیار مختلف به عنوان معیار سنجش مسئولیت اجتماعی شرکت ها بکارگرفته شده است. برای این منظور از داده های 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1389 تا 1395 استفاده شد. این پژوهش از نوع کاربردی، تحلیلی و همبستگی است. همچنین از نظر روش شناسی علی پس از وقوع می باشد. آزمون فرضیه ها به کمک مدل های رگرسیونی انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مسئولیت اجتماعی شرکت بر نوع اظهارنظر حسابرس تأثیر مستقیم و معنادار و بر تأخیر در گزارش حسابرسی تأثیر معکوس و معناداری دارد.
بررسی نقش میانجی عوامل هوش هیجانی بر فشار بودجه زمانی و فشار سیاسی در حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اخیر در فرآیندهای حسابرسی نیاز به اشکال جدید و متفاوتی از قضاوت حسابرس دارد که این فرآیندها در نهایت می تواند بر کیفیت حسابرسی تأثیر مستقیمی داشته باشد. حسابرسی، به دلیل وجود فشارهای سیاسی و زمانی، اغلب استرس زا با ویژگی های منحصر به فرد است که می تواند فشار کار را تشدید و بر کیفیت حسابرسی لطمه وارد نماید. هدف این مطالعه بررسی نقش تاثیر میانجی عوامل هوش هیجانی بر فشار بوجه زمانی و فشار سیاسی در حسابرسی است. براین اساس با استفاده از طرح تحقیق کمی و استراتژی پیمایشی، نتایج حاکی از آن است که هوش هیجانی در کاهش تنش فشار بوجه زمانی و فشار سیاسی بر حسابرسی بسیار موثر است. الگوهای رفتاری متفاوتی بین حسابرسان دارای هوش هیجانی بالا و هوش هیجانی پایین مشاهده شد به طوری که حسابرسان با هوش هیجانی بالاتر، در شرایط فشار، نسبت به حسابرسان با هوش هیجانی پایین تر، واکنش های منطقی ارایه می نمودند. تغییرات اخیر در فرآیندهای حسابرسی نیاز به اشکال جدید و متفاوتی از قضاوت حسابرس دارد که این فرآیندها در نهایت می تواند بر کیفیت حسابرسی تأثیر مستقیمی داشته باشد. حسابرسی، به دلیل وجود فشارهای سیاسی و زمانی، اغلب استرس زا با ویژگی های منحصر به فرد است که می تواند فشار کار را تشدید و بر کیفیت حسابرسی لطمه وارد نماید. هدف این مطالعه بررسی نقش تاثیر میانجی عوامل هوش هیجانی بر فشار بوجه زمانی و فشار سیاسی در حسابرسی است. براین اساس با استفاده از طرح تحقیق کمی و استراتژی پیمایشی، نتایج حاکی از آن است که هوش هیجانی در کاهش تنش فشار بوجه زمانی و فشار سیاسی بر حسابرسی بسیار موثر است. الگوهای رفتاری متفاوتی بین حسابرسان دارای هوش هیجانی بالا و هوش هیجانی پایین مشاهده شد به طوری که حسابرسان با هوش هیجانی بالاتر، در شرایط فشار، نسبت به حسابرسان با هوش هیجانی پایین تر، واکنش های منطقی ارایه می نمودند.
شناسایی و رتبه بندی مولفه های فرهنگی تاثیرگذار بر کنترل های داخلی در سازمان های غیرانتفاعی بخش عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: با توجه به اهمیت مفهوم کنترل داخلی در جلوگیری از هدر رفت منابع عمومی کشور و دستیابی به اهداف مورد انتظار بخش عمومی، هدف کلی مطالعه حاضر ضمن شناسایی مولفه های مختلف فرهنگی اثرگذار بر کنترلهای داخلی، به دنبال ارزیابی درجه اهمیت آنها در اثرگذاری بر کنترلهای داخلی در سازمان های غیرانتفاعی بخش عمومی کشور بوده است. در این راستا سعی گردید ابتدا با استفاده از مصاحبه و اخذ نظرات خبرگان دیوان محاسبات کشور، وزارت امور اقتصادی و دارایی و اساتید دانشگاهی که سابقه مدیریت اجرایی نیز داشته اند عوامل علّی فرهنگی موثر بر کنترلهای داخلی احصاء و سپس به منظور اعتبار سنجی و رتبه بندی، عوامل احصاء شده در قالب پرسشنامه بین گروه دوم خبرگان دیوان محاسبات توزیع و ضمن حضور پژوهشگر و ارائه توضیحات لازم پرسشنامه ها تکمیل و با بهره گیری از تکنیک های تحلیل عاملی تائیدی و تاپسیس، اقدام به اعتبار سنجی و رتبه بندی عوامل فرهنگی از نظر درجه اهمیت آنها در اثرگذاری بر کنترل داخلی در سازمان های مورد مطالعه پرداخته شود. نتایج حاصل از مرحله اول پژوهش نشان داد که مفهوم فرهنگ می تواند از سه مسیر فرهنگ مدیران، فرهنگ کارکنان و فرهنگ کلان سازمانی بر کیفیت کنترل داخلی در سازمان های بخش عمومی کشور اثرگذار باشد. همچنین نتایج مرحله دوم پژوهش در خصوص ارزیابی درجه اهمیت مولفه های فرهنگی مورد مطالعه حاکی از آن بود که سه مولفه فرهنگی شامل دیدگاه مدیریتی مرتبط با کنترل های داخلی در سازمان های غیرانتفاعی، ویژگی های رفتاری کارکنان و دیدگاه کارکنان در ارتباط با کنترل های داخلی به عنوان سه مولفه اولویت دار فرهنگی مهم و تاثیرگذار بر کیفیت کنترل های داخلی در سازمان های غیرانتفاعی کشور شناسایی شده اند و لازم است از دیدگاه فرهنگی، توجه ویژه ای بر این مولفه ها در سازمان های غیرانتفاعی در راستای بهبود کیفیت کنترل های داخلی صورت پذیرد.
تدوین الگوی پذیرش صاحبکار در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسابرسی مستقل نقش بسزایی در افزایش شفافیت بازار سرمایه و ایجاد حس اعتماد در سرمایه گذاران دارد که این امر خود موجب رشد و توسعه بازارهای سرمایه و در نهایت پیشرفت اقتصادی کشورها خواهد شد. با افزایش روز افزون موسسات حسابرسی، رقابت بین موسسات جهت جذب صاحبکار تشدید خواهد شد. در نتیجه موسسات حسابرسی برای کاهش هزینه های آتی ناشی از درگیری در دعاوی حقوقی و افزایش درآمدهای آتی ناشی از ارائه سایر خدمات حرفه ای، باید عوامل موثر بر پذیرش صاحبکار را دقیق تر مد نظر قرار دهند. در این پژوهش با استفاده از نظریه برخاسته از داده ها به تدوین الگوی پذیرش صاحبکار توسط حسابرس مستقل در ایران پرداخته می شود و سعی شده است تا عوامل موثر در سه سطح موسسه حسابرسی، حرفه حسابرسی و صاحبکاران، بررسی گردد. ﭘﺲ از ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎ از ﻃﺮیﻖ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ، داده ها ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﺎز، اﻧﺘﺨﺎﺑی و گزینشی کﺪﮔﺬاری ﺷﺪﻧﺪ و در ﻧﻬﺎیﺖ الگوی ﭘﮋوﻫﺶ ﻃﺮاﺣی گردید. نتایج حاصله نشان می دهد مهمترین راهبردها برای موسسات حسابرسی در پذیرش صاحبکار، شناخت متقابل، سازش و تعامل با صاحبکار، حق الزحمه، گسترش ارتباطات می باشد. عوامل مداخله گر بر این راهبردها شامل: ویژگی های صاحبکار نظیر صلاحیت و درستکاری مدیران، توانایی مالی، ریسک های صاحبکار و اهمیت و اندازه صاحبکار و ویژگی های موسسه حسابرسی نظیر شهرت و استقلال آن است. پیامدهای حاصل از این الگو نیز در سطح موسسه حسابرسی، بازار حسابرسی، حرفه حسابرسی، بازار سرمایه و در سطح کلان کشور قابل طبقه بندی می باشد.
ضعف کنترل داخلی و حق الزحمه حسابرسی: بررسی نقش تعدیل گر تخصص مالی کمیته حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر تخصص مالی کمیته حسابرسی بر رابطه بین ضعف کنترل داخلی و حق الزحمه حسابرسی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1392 الی 1397 است. برای این منظور، 163شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انتخاب شدند. به منظور آزمون فرضیه ها، از رگرسیون چندمتغیره بر مبنای داده های پانلی استفاده شده است و تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار ایویوز انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین ضعف کنترل داخلی و حق الزحمه حسابرسی ارتباط وجود ندارد؛ اما تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی رابطه بین ضعف کنترل داخلی و حق الزحمه حسابرسی اثر تعدیل کنندگی مثبت دارد. با توجه به تاثیر تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی بر رابطه بین ضعف کنترل داخلی و حق الزحمه حسابرسی لزوم توجه به اثربخشی کمیته های حسابرسی از اهمیت بسیار بالا برخوردار است.
نقش ویژگی های مدیریت بر نوع اظهارنظر حسابرسی و روابط حسابرس- صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه بین کوته بینی و توانمندی مدیران با نوع اظهارنظر حسابرس و تغییر حسابرس در سال بعد از اظهارنظر تعدیل شده براساس نمونه آماری مشتمل بر 109 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره 6ساله (1391-1396) با استفاده از مدل آماری پانلی و رگرسیون لجستیک آزمون گردید. کوته بینی مدیریت با استفاده از مدل اندرسون و سیائو (1982) و توانمندی مدیریت از طریق مدل دمریجان و همکارانش (2012) اندازه گیری شدند. فرضیات پژوهش بیانگر آن است که کوته بینی و توانایی مدیران با اظهارنظر حسابرس و تغییر حسابرس در سال بعد از اظهارنظر تعدیل شده ارتباطی نداشته و توانایی مدیریت، نتوانسته است ارتباط بین کوته بینی مدیریت و صدور گزارش حسابرسی تعدیل شده و ارتباط بین کوته بینی مدیریت و احتمال تغییر حسابرس پس از صدور اظهارنظر تعدیل شده را تعدیل کند. از دلایل عدم ارتباط مزبور را می توان به مشکل بودن شناسایی دستکاری های واقعی سود توسط حسابرسان به علت ماهیت آن ها و عدم تاثیرپذیری حسابرسان نسبت به توانایی مدیریت، متفاوت بودن بازار حسابرسی ایران نسبت به دیگر کشورها و غیره دانست.