مقالات
حوزه های تخصصی:
با توجه به فضای رقابتی در عرصه جهانی، سازمان ها برای به حداکثر رساندن ارزش سرمایه انسانی خود، توجه ویژه ای را به تیم های کاری معطوف کرده اند، به گونه ای که در این ارتباط ادبیات پژوهش در دو دهه گذشته به طور چشم گیری گسترش یافته است. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و طبقه بندی عوامل اثرگذار بر عملکرد تیمی حسابرسان مستقل بر اساس تکنیک دلفی است. از این رو، با استفاده از این تکنیک، معیارهای مؤثر بر عملکرد تیمی حسابرسان مستقل بر اساس مصاحبه ساختارنیافته شناسایی و سپس، با استفاده از پرسش نامه طراحی شده به روش تکنیک دلفی، داده های 35 نفر از حسابرسان مستقل (شامل سرپرست، سرپرست ارشد، مدیر و شریک) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که نقش سرپرست در بهبود عملکرد تیمی حسابرسان مستقل از اهمیت به سزایی برخوردار است. به گونه ای که سه معیار اول کلیدی شامل شدت تاثیرگذاری سرپرست بر زیردستان، رفتار عادلانه سرپرست با اعضای تیم و شناخت سرپرست نسبت به اعضای تیم بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. هم چنین، بعد از نقش به سزای سرپرست، نقش مدیر نیز در رفتارهای ذکر شده نسبت به سایر معیارها از اهمیت بیشتری برخوردار است. افزون بر این موارد، دانش فرد، فشار بودجه زمانی، صبور بودن و اعتماد بین اعضای تیم نیز از جمله عوامل کلیدی تأثیرگذار بر عملکرد تیمی حسابرسان مستقل هستند. در مجموع، یافته های کلیدی این پژوهش منطبق با نظریه های رهبری خدمت گذار، تحول آفرین و اخلاقی است. در نهایت، نتایج این پژوهش از طریق ارائه معیارهای طبقه بندی شده موثر بر عملکرد تیمی می تواند در تدوین سیاست های راهبری موسسات حسابرسی و نهادهای قانون گذار در این حرفه کمک شایانی کند.
ارزیابی تفسیری پیامدهایِ حسابرسی زیست محیطی در شرکت های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تغییر رویه های زیست محیطی و افزایش سطح آلایندگی های محیطی، حرفه حسابرسی بیش از پیش مورد توجه نهادهای ذی ربط به منظور جلوگیری از خسارات محیطی در دهه اخیر قرار گرفته است. به طوری که با افزایش سطح الزامات و تبیین آیین نامه های اجرایی در سال های اخیر تلاش شده است تا ماهیت تازه ای به فلسفه حسابرسی همسو با مسئولیت های حرفه ای و تخصصی، ارائه دهند تا بر عملکردهای زیست محیطی شرکت ها تمرکز نمایند و با واکاویی در ابعاد و محتوایی فرآیندهای افشاء شده، نسبت به کنترل و کاهش آلایندگی های زیست محیطی ایفای نقش نمایند. هدف این پژوهش ارزیابی تفسیری پیامدهایِ حسابرسی زیست محیطی در شرکت های بازار سرمایه می باشد. روش شناسی این پژوهش ترکیبی است، به طوری که در بخش کیفی ابتدا پیامدهای حسابرسی محیط زیست به عنوان مبنای تحلیل مشخص شد و سپس براساس تحلیل دلفی، حدِ اجماع نظری تعیین شد تا چارچوب نظری پژوهش ارائه گردد. در بخش کمی نیز از تحلیل رتبه بندی تفسیری استفاده شد. در این تحلیل هدف تعیین مهم ترین پیامدِ حسابرسی محیط زیست در بازار سرمایه بود. نتایج پژوهش از وجودِ ۷ پیامدِ حسابرسی محیط زیست از طریق تحلیل فراترکیب حکایت داشت که طی دو راند دلفی، این مولفه ها تأیید شدند. نتایج در بخش کمی نشان داد، درصدِ تاثیرگذاری پیامدِ اثربخشی در ارزیابی سطح ریسک های زیست محیطی نسبت به بقیه پیامدهای حسابرسی زیست محیطی بالاتر است که به معنای آن است که با تمرکز بر توسعه ی حسابرسی محیط زیست می توان انتظار داشت با اثربخشی سطح ریسک های زیست محیطی، قابلیت های تحلیل عملکردهای شرکت ها از نظر آلایندگی های محیط زیست افزایش یابد.
تحلیل عوامل موثر بر اعتماد و همکاری فی مابین حسابرسان مستقل و داخلی: یک رویکرد اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری اعتماد و همکاری فی مابین حسابرسان مستقل و داخلی می تواند از طریق یکپارچه سازی منابع موجبات استحکام هرچه بهتر خطوط دفاعی سازمان ها و درنتیجه اتخاذ تصمیمات شفاف و منطقی در تمامی سطوح سازمانی را فراهم نماید. بنابراین پژوهش حاضر تلاش دارد تا عوامل موثر بر اعتماد و همکاری در ارتباطات فی مابین حسابرسان مستقل و داخلی را با رویکرد اکتشافی مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش حسابرسان مستقل و داخلی بوده که از میان حسابرسان مستقل 99 نفر و از میان حسابرسان داخلی 97 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در فرایند تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی، رگرسیون لجستیک و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. طبق نتایج تحلیل عاملی اکتشافی چهار مولفه عملکرد شغلی، هماهنگی/مشارکت، شایستگی و مهارتهای نرم به عنوان عوامل موثر بر اعتماد و همکاری شناسایی شدند. براساس یافته های پژوهش حاضر از دید حسابرسان مستقل ویژگی هماهنگی/مشارکت و شایستگی بر اعتماد و ویژگی عملکرد شغلی بر همکاری موثر هستند. از دید حسابرسان داخلی ویژگی شایستگی بر اعتماد و ویژگی های عملکرد شغلی و شایستگی بر همکاری موثر هستند. به لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی متغیرهای تحصیلات و سنوات خدمتی بر مولفه های اعتماد و همکاری تاثیرگذار بودند. همچنین یافته های پژوهش حاضر بیانگر وجود تفاوتهایی فی مابین حسابرسان مستقل و داخلی درخصوص ویژگی های تاثیرگذار بر مولفه های اعتماد و همکاری بود.
ارائه مدلی برای حسابرسی دیوان محاسبات کشور در فرایند تسهیلات اعطایی به شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، ارائه مدل حسابرسی دیوان محاسبات کشور در فرایند تسهیلات اعطایی به شرکت های دانش بنیان است. این مطالعه یک پژوهش کیفی با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد بوده و از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، تارسیدن به اشباع مفاهیم استفاده شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از افرادی که تجربه حسابرسی بر تسهیلات اعطائی به شرکتهای دانش بنیان داشتند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های عمیق فردی و نیمه ساختارمند در بازه زمانی ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد 1400 جمع آوری و با کسب اجازه از شرکت کنندگان ضبط شد سپس به متن تبدیل و پس از چندین بار بازخوانی، با کمک نرم افزار MAXQDA10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها شامل حسابرسی دیوان محاسبات کشور در شرکتهای دانش بنیان به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (منابع انسانی و سازماندهی دیوان، ویژگیهای شخصیتی و حرفه ای حسابرس)، عوامل زمینه ای ( جایگاه دیوان و مطالبات جامعه از آن، قانون گذاری و نهادهای اجرا و نظارت)، شرایط مداخله گر(مجامع و استاندارهای بین المللی، فناوری اطلاعات،محدودیت افشاء و سیاست زدگی، فرهنگ و ارزشهای جامعه) ، راهبردها (فرایند رسیدگی دیوان محاسبات، سازمان حمایتگر از شرکت دانش بنیان،بررسی شرکتهای دانش بنیان، کنترل داخلی سازمان حمایتگر) و پیامدها (ارزش افزوده برای ذینفعان) که در قالب مدل پاردایمی قرار گرفت.
نقش تعدیلی نوع مؤسسه حسابرس در رابطه بین رویکردهای تدوین استانداردهای حسابداری و ویژگی های روان شناختی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت رویکردهای تدوین استانداردهای حسابداری (رویکرد مبتنی بر اصول و رویکرد مبتنی بر قواعد) از زمان بروز تقلب های بزرگ دو دهه اخیر بیش از پیش نمایان شده است. در پژوهش حاضر به بررسی نقش تعدیلی نوع مؤسسه حسابرس در رابطه بین رویکردهای تدوین استانداردهای حسابداری و ویژگی های روان شناختی وی پرداخته می شود. منظور از ویژگی های روان شناختی حسابرس، پاسخ گویی فرآیندی و انگیزش شناختی وی است. در راستای هدف های پژوهش، از یک سناریوی شبه آزمایشی و 149 عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به عنوان آزمودنی های پژوهش استفاده شده است. هم چنین، فرضیه های پژوهش با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری و رویکرد مرحله ای آزمون شده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که علی رغم تأثیرگذاری مثبت و معنادار استانداردهای اصول محور بر پاسخ گویی فرآیندی و انگیزش شناختی حسابرس، نوع مؤسسه ای که حسابرس در آن شاغل است، تأثیر معناداری بر این رابطه ندارد. به عبارت دیگر، نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که نوع (کیفیت) مؤسسه حسابرس رابطه بین نوع استانداردهای حسابداری و ویژگی های روان شناختی وی را تقویت یا تضعیف نمی کند. بی توجهی یا ضعف در سیاست های کنترل کیفی مؤسسه حسابرسی و هم چنین عدم تفاوت بین کیفیت سازمان حسابرسی با کیفیت سایر مؤسسات عضو جامعه حسابداران رسمی ایران را می توان از جمله دلایل احتمالی نتایج پژوهش برشمرد.
ارزیابی نقضِ کارکردهای ذهن آگاهی حسابرسان براساسِ تحریف های سوگیرانه ی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحریف سوگیرانه یا خطای ادراکی نوعی انحراف از واقعیت ها در تصمیم گیری یا قضاوت محسوب می شود که عملکردهای فردی را تحت تاثیر منفی تغییر می دهد. این موضوع در حرفه حسابرسی به صورت شیفته و مجذوبیت حسابرس نسبت یک ویژگی یا خصیصه از عملکرد شرکت یا صاحبکار ایجاد می شود و باعث می گردد تا قضاوت حرفه ای براساس ذهن آگاهی دچار انحراف از واقعیت شود. هدف این پژوهش ارزیابی نقضِ کارکردهای ذهن آگاهی حسابرسان براساسِ تحریف های سوگیرانه ی شناختی می باشد. روش شناسی پژوهش توسعه ای و ترکیبی است. به طوریکه در بخش کیفی براساس تحلیل فراترکیب ابتدا تلاش شد تا مولفه ها به عنوان مبنایِ تحلیلی پژوهش و گزاره ها به عنوان متغیرهای مرجع، شناسایی شوند. سپس براساس تحلیل دلفی، حدِ اجماع نظری مورد بررسی قرار گرفت تا در نهایت در بخش کمی پژوهش، باهدف تبیین مولفه ها و مضامینِ شناسایی شده، طبقِ تحلیلِ ارزیابی فازی شهودی، تاثیرگذارترین نقضِ کارکردهای ذهن آگاهی حسابرسان براساسِ تحریف های سوگیرانه ی شناختی مشخص شوند. در این پژوهش، جامعه هدف شامل دو بخشِ کیفی و کمی بود، که در بخش کیفی با کمکِ ۱۵ نفر از متخصصان و خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاه تلاش گردید تا در قالب فرم های امتیازی، مولفه ها و گزاره های پژوهش شناسایی شوند. در بخش کمی نیز ۱۹ نفر از شرکای حسابرسی دارای بیش از ۴ سال سابقه کاری داشتند، برای مشارکت در پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، تحریف سوگیری هاله ای تاثیرگذارترین عامل برای نقضِ ذهن آگاهی حسابرسان محسوب می شود. در واقع نتیجه این پژوهش بیان کننده ی این واقعیت است که وجودِ تحریف سوگیری هاله ای، احاطه و کنترل حسابرس بر داشتن یک رویکرد جزئی نگرانه در خصوصِ بررسی شواهد و مدارکِ صاحبکاران را به دلیل شفیتگی حسابرس بر یک بُعد از کار حسابرسی و یا ویژگیِ صاحبکاران و یا حتی جایگاه صاحبکاران در بازار رقابتی به دلیل داشتن سهم بیشتر در بازار، می تواند سطح استدلال های تحلیلیِ حسابرسان را تحت تاثیر قرار دهد.
تحلیل تماتیک الگوی فرهنگ حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل تماتیک عوامل موثر بر فرهنگ حسابرسی و ارائه الگویی از شاخص های مرتبط با آن طبق تعریف فرهنگ، با استفاده از نظریه های خبرگان حسابرسی است. روش شناسی: این مقاله در چارچوب استراتژی تحقیق کیفی و براساس روش تحلیل تماتیک و مصاحبه با 22 نفر از مدیران حسابرسی به صورت نمونه گیری هدفمند، ابتدا براساس وجوه مشترک، تم های مرتبط، اصلی و در نهایت تم های مرکزی هر کدام از مقولات موضوع تحقیق را شناسایی و در نهایت شبکه مضامین مرتبط با چیستی فرهنگ حسابرسی را ترسیم و تحلیل می کند. روایی ابزار پژوهش (مصاحبه)، توسط مصاحبه شوندگان و سپس اساتید متخصص، مورد بررسی قرار گرفت و تأیید گردید و برای سنجش پایایی از روش توافق درون موضوعی استفاده شد که مطابق این روش مقدار پایایی برابر با 89% بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافته ها: پس از بررسی کتب، مقالات و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان، تعداد 985 عامل یا کد باز احصاء شد و سپس41 مفهوم توسط محقق شناسایی شد که در قالب22 تم فرعی و5 تم اصلی به عنوان ابعاد فرهنگ حسابرسی دسته بندی شدند، این ابعاد شامل: ارزش های اجتماعی، ارزش های اخلاقی، ارزش های مذهبی، ارزش های اقتصادی، ارزش های سیاسی می شوند. بنابراین مضامین مرتبط با چیستی فرهنگ حسابرسی نشان می دهد که فرهنگ حسابرسی با ارزش ها و باورهای حسابرسی که بر فرهنگ مدیران و حسابرسان و مجموعه حسابرسی تأثیر می گذارد، ارتباط دارند. در این قالب ارزش های اجتماعی، کنش و مشارکت اجتماعی، ارزش های سیاسی و توانمندی اقتصادی، از جمله باورها و هنجارهای مرتبط با فرهنگ هستند که بر فرهنگ مدیران و مجموعه حسابرسی تأثیر گذاشته و رفتار آنها را جهت می دهد. از طرف دیگر، ارزش هایی چون اخلاقی، توجه به ارزش های مذهبی و تقویت بنیان ساختارهای حسابرسی از جمله ارزش های حسابرسی هستند که بر رفتار مدیران موسسات حسابرسی موثر بوده، لذا بر اساس" تحلیل تماتیک" ابعاد فرهنگ حسابرسی عبارتند از: ارزش های اجتماعی، اخلاقی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی. بنابراین این مقوله ها را با اندکی تسامح می توان فرهنگ حسابرسی بیان نمود. نتیجه گیری: طبق یافته های تحقیق« فرهنگ حسابرسی پایه و اساس جامعه حسابرسی می باشد که در برگیرنده مجموعه ای از ارزش ها، هنجارها، باورها، آداب فرهنگی و تاریخی موثر بر رفتار حسابرسان همچنین مبنای ارزش های خاص(اجتماعی، اخلاقی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی) منبعث از اجتماع و موثر بر فرهنگ حسابرسان در محیط حسابرسی و جامعه» است. لذا برای توسعه فرهنگ حسابرسی در ایران باید بر مقوله های استخراجی از این پژوهش متمرکز شد که در این صورت می توانیم فرهنگی پویا در زمینه حسابرسی داشته باشیم.
ارزیابی ریسک حسابرسی با استفاده رویکرد داده کاوی مبتنی بر شبکه های عصبی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی حسابرسی با ارزیابی ریسک حسابرسی همراه است. هدف از اجرای این پژوهش ارزیابی ریسک حسابرسی با استفاده از رویکرد داده کاوی مبتنی بر شبکه های عصبی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1396تا 1398 بوده است که بر اساس داده های گرفته شده از 90 شرکت می باشد. جهت مرتب سازی داده ها از نرم افزار EXCEL و برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش و کد نویسی هر یک از الگوریتم های مورد استفاده از نرم افزار MATLAB استفاده گردیده است. جهت ارزیابی ریسک حسابرسی، از طریق دوالگوی شبکه عصبی به ارزیابی قدرت هر کدام از الگوها پرداخته شد. در این پژوهش ابتدا از روش شبکه عصبی مصنوعی و سپس ترکیب آن با الگوریتم بهینه سازی اجتماع ذرات استفاده گردید. در ادامه به منظور مقایسه نتایج پیش بینی از میانگین درصدخطا، میانگین قدر مطلق خطا، مجذور میانگین مربعات خطا و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی ترکیبی قدرت پیش بینی بالاتری دارد.
تغییر حسابرس و چسبندگی حق الزحمه حسابرسی بعد از رتبه بندی موسسه های حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق الزحمه حسابرسی متأثر از عوامل مختلفی است ولی تغییرات در آن به طور کامل با تغییر در عوامل مؤثر بر حق الزحمه حسابرسی، تبیین نمی شود. درواقع، میزان افزایش در حق الزحمه حسابرسی، هنگام انتظار افزایش در هزینه ها، بیشتر از میزان کاهش در حق الزحمه حسابرسی، هنگام انتظار کاهش در هزینه هاست که از این پدیده با عنوان چسبندگی حق الزحمه حسابرسی یاد می شود. تغییر حسابرس می تواند یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر چسبندگی حق الزحمه های حسابرسی باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع مختلف تغییر حسابرس پس از رتبه بندی مؤسسه های حسابرسی بر چسبندگی حق الزحمه های حسابرسی است. بدین منظور، 691 مشاهده سال شرکت (114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران) در طی سال های 1392 تا 1398 گرد آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگوی رگرسیون به روش داده های پانل و نرم افزار استاتا استفاده شد. یافته ها نشان داد که تغییر حسابرس تاثیر معناداری بر چسبندگی حق الزحمه حسابرسی ندارد و اثر تغییر حسابرسان از طبقه اول و سایر طبقات به حسابرسان طبقه اول و تغییر حسابرسان از طبقه اول به سایر طبقات بر چسبندگی حق الزحمه معنادار نیست؛ اما تغییر حسابرس از سایر طبقات به حسابرسان سایر طبقات، تاثیر معناداری بر چسبندگی حق الزحمه دارد. یافته ها حاکی از آن است که چسبندگی روبه پایین، نسبت به چسبندگی رو به بالا کمتر است و باوجود افزایش در هزینه های حسابرسی، حسابرسان اقدام قابل توجهی برای افزایش حق الزحمه های حسابرسی ننموده اند. یافته های پژوهش حاضر منطبق با نظریه قدرت چانه زنی است. به این صورت که در بازارهای متمرکز، حسابرسان از قدرت چانه زنی بیشتری برخوردارند درنتیجه حق الزحمه حسابرسی را افزایش داده و چسبندگی رو به پایین در حق الزحمه وجود دارد. اما، در بازارهای رقابتی (مانند بازار ایران)، صاحب کاران از قدرت چانه زنی بالاتری برخوردارند و چسبندگی رو به بالا در حق الزحمه حسابرسی افزایش می یابد.
طراحی الگوی اثربخشی کمیته حسابرسی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمیته حسابرسی بعنوان یکی از اجزای اصلی نظام راهبری شرکتی، ناظر نهایی سیستم حسابداری مالی است. به دنبال رسوایی های مالی اخیر، کفایت اثربخشی این کمیته ها به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، بنابراین باید بین کمیته حسابرسی که صرفاً بصورت شکلی و ظاهری ایجاد شده و بعنوان حفاظ قانونی و ابزاری برای توجیه اعمال مدیریت مورد استفاده قرار می گیرد با کمیته حسابرسی که بطور اثربخش بر گزارشگری مالی و کنترل نظارت می کند، تمایز قائل شویم. هدف این پژوهش طراحی الگوی مفهومی برای اثربخشی کمیته حسابرسی در ایران است. بخش اول پژوهش از نوع کیفی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد و جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحب نظر در زمینه کمیته حسابرسی است که از طریق نمونه گیری هدفمند در مجموع تعداد 18 نفر به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. مقوله محوری، اثربخشی کمیته حسابرسی است که در پنج بعد، تبیین و سپس باتوجه به شرایط علی و شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدهای آن تحلیل و مدل نهایی براساس آن ارائه شده است. در گام بعدی، پرسشنامه ای طراحی و توسط 218 نفر از اعضای کمیته های حسابرسی شرکتهای بورسی تکمیل و با نرم افزار آماری ایویز مورد پردازش قرار گرفت. نتایج کمی پژوهش نشان داد که بین متغیرهای میزان فعالیت کمیته حسابرسی، توانایی مبتنی بر تخصص، توانایی مبتنی بر تجربه، استقلال، ویژگی های رئیس کمیته، اقتدار و جایگاه سازمانی کمیته حسابرسی، انگیزه و تعهد اعضای کمیته حسابرسی، آگاهی و نگرش ارکان شرکت، حمایت مدیرعامل و نظارت سازمان بورس با اثربخشی کمیته حسابرسی رابطه معناداری وجود دارد اما بین متغیرهای اندازه کمیته حسابرسی، دوره تصدی کمیته حسابرسی، تعامل و همکاری موثر اعضای کمیته حسابرسی، پاسخ خواهی و نظارت اثربخش هیات مدیره، تقاضا برای پاسخگویی و آگاهی و نگرش ذینفعان با اثربخشی کمیته حسابرسی رابطه معناداری یافت نشد.