مقالات
حوزه های تخصصی:
عقل ازنظر ملاصدرا بر شش معنا به صورت اشتراک لفظی اطلاق می شود. ازنظر وی یکی از مهم ترین معنای عقل، همان قوه ادراکی است که انسان با آن به ادراک اشیاء می پردازد. همچنین خداوند متعال به برخی انسان ها نوری عطا می کند که به وسیله آن تبعیت از دستورات دینی ممکن می شود. میرزا مهدی اصفهانی عقل را نوری می داند که خداوند متعال این نور را پس از رسیدن انسان ها به بلوغ، به آن ها عطا می کند. انسان ها این نور را در حالت غضب و شهوت از دست می دهند. ازنظر وی عقل فلسفی گمراه کننده است. با تبیین ویژگی های عقل موردنظر میرزا مهدی اصفهانی و ملاصدرا و تدقیق در معنای عقل عملی و نظری، می توان بین عقل مورد نظر این دو متفکر اشتراکاتی پیدا کرد. این اشتراکات تنها در بخشی از خصوصیات عقل عملی هست اما بنا بر تصریحات میرزا مهدی اصفهانی عقل نظری مورد قبول ملاصدرا ناکارآمد است و دفاع برخی مروجین مکتب تفکیک از میرزا مهدی اصفهانی مبنی بر قبول حجیت این عقل توسط او، با عبارات او ناسازگار است
تبیین و نقد مواجهه نجفی اصفهانی با نظریه تکامل داروین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه خلقت گرایی موجودات در میان متکلمان اسلامی و سنت اسلامی پیشینه طولانی دارد. در این مقاله به دیدگاه نجفی اصفهانی درباره چگونگی پیدایش انسان و استثناء بودن وی از قانون عام تکامل موجودات پرداخته شده است. وی با اتخاذ مبانی علم شناسی، دین شناسی و هرمنوتیکی خاص ، مخلوق بودن انسان در مقابل تکامل تدریجی موجودات را موجّه، مدلّل، مبرهن و علمی تلقی کرده و آن را به عنوان شاهد نقض برای فرایند تکامل داروینی و تکامل گرایی نئو داروینیستی معرفی می کند. به عقیده وی می توان میان تکامل موجودات و خلقت انسان تفکیک قائل شد و به نوعی خلقت انسان را خاص تلقی کرد. نجفی اصفهانی با تحلیل و نقد مبانی تکامل گرایان ملحد و رفع اتهامِ ماده گرایی و الحاد گرایی از اصل نظریه تحول داروین، هم به دفع شبهات منکران توحید و خداناباوران پرداخته و هم نظریه تکامل داروی ن را- ف ارغ از روی کرد فلس فی- ی ک اصل علمی که دغدغه تبیین فرایند پیدایش حی ات را دارد، مع رفی می کن د. ب رآمد نهای ی رویک رد وی به پی دایش انسان که مبتنی بر پیش فرض های او در دین شناسی و علم شناسی است در خلقت گرایی خداوند نسبت به انسان و باطل شدن تکامل انسان از منظر نظریه تکامل خلاصه می شود.
اثبات وجوب بعثت بر اساس حرکت جوهری اشتدادی و نقد برهان های متکلمان امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تعریف علم کلام، اثبات وجوب بعثت برای متکلم ضروری است. در این میان، متکلمان امامیه نیز از این قاعده مستثنی نیستند، اما با بررسی و تحلیل عقلی استدلال های متکلمان امامیه، این نتیجه به دست آمد که برخلاف ادعای آنان، استدلال هایشان عقلی محض نبوده و مبتنی بر یک گزاره تجربی است. اثبات این فرضیه، که فرضیه اول این مقاله است، ارزش معرفت شناختی استدلال آنان را از مرتبه عقلی (پیشینی) به مرتبه تجربی (پسینی) تنزل می دهد. پس از نقد آن استدلال ها با بررسیِ تحلیلیِ برهان حرکت جوهریِ اشتدادی در آراء ملاصدرا و مقدمه قراردادن مبانی او، به وجوب بعثت پرداختیم؛ با این فرضیه که با استفاده از مبانیِ ملاصدرا، می توان برهانی پیشینی بر وجوب بعثت عرضه کرد. رسیدن به این نتیجه، ره آوردِ پیگیریِ فرضیه دوم است.
بررسی ضرورت علی موجود در اراده انسان در فلسفه (با توجه به آرای ابن سینا) و علوم اعصاب (با نگاه به آزمایش بنیامین لیبت) و پیامدهای های اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اراده انسان از نظر ابن سینا مسبوق به تصور است. این تصور به همراه تصدیق ضمنی شوق را می آفریند و اراده به تبع شوق، محرک اعضاست. تصورات، حالات و تمایلات غالب نفس انسان که در موارد متعددی آگاهانه نبوده اند اراده را به مرحله وجوب می رساند. مطالعه در خصوص اراده در علوم دیگری چون عصب شناسی و در پرتو مطالعات مغزی نیز، به نوعی دترمینیسم یا جبرگرایی هدایت شده است. اگرچه فرضیه توهم اراده آزاد یه صورت دترمینیسم سخت که به دنبال آزمایش بنیامین لیبت نیز صورت گرفت مورد انتقادات زیادی واقع شده است اما این نگرش به طور معتدل و نه افراطی در کنار تأملات فلسفی در این خصوص، وجود دترمینیسم معتدل یا به عبارت منطبق با فلسفه اسلامی، وجود ضرورت های علی خارجی در تحقق اراده را دربر دارد. پیامدها و نتایج اخلاقی معتنابه این مسئله تبیین نوعی اختلاف منظر فاعلی به فعل اخلاقی، نقش اخلاق و ملکات در تحقق اراده های مرتبط با افعال، نقش عوامل زیستی یا فیزیولوژیکی در اراده، عدم برداشت های واحد و تأثیرپذیری یکسان از ضرورت های اخلاقی و ضرورت توجه به نسبیت در اتصاف فاعل به خیّر و شرور
روش شناسی خواجه نصیرطوسی در تدبیرمنزل و تأثیر آن در سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی معرفتی و زمینه های غیرمعرفتی، شیوه شکل گیری و روش شناسی بنیادین نظریه ها و ان دیشه های ان دیشمندان را تعیین م ی کنند. خ واجه نصی رالدین ط وسی، پس از ابن سینا مفصل ترین مباحث را درباره تدبیر منزل بیان کرده است؛ اگرچه در آثارش به طور مستقیم به مبانی معرفتی و روشی تدبیرمنزل نپرداخته است.هدف این نوشتار، تبیین روش شناسی معرفتی خواجه نصیر در تدبیرمنزل است و به این پرسش پاسخ می دهد که حکمت منزلی خواجه نصیر برمبنای چه روش شناسی معرفتی استوار است؟ تدبیرمنزل خواجه با تکیه بر مبانی و روش های متنوع مانند دین مداری، مدنیت گرایی، عقل گرایی، اخلاق گرایی، سنت گرایی و غایت نگری روش شناسی بنیادینی را مطرح می کند که در آن مجموعه ای از احکام، بایدها و نبایدها و تکالیف برای ساماندهی زندگی سعادتمند و ایده آل ترسیم می شود. روش شناسی معرفتی او، یاریگری مدبِّر برای هدایت منزل و دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی است و بر سبک زندگی اسلامی و سنتی تأکید می کند. این نوشتار، به روش تحلیلی- توصیفی، روش شناسی معرفتی خواجه نصیر در تدبیرمنزل را بررسی و به تأثیر آن در سبک زندگی می پردازد.
بررسی و نقد مبانی فکری قرآنیون در مورد قرآن بسندگی و نابسندگی سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله با تکیه بر آراء دکتر احمد صبحی منصور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد صبحی منصور در ردیف قرآنیون معاصر و تأثیرگذار در این عرصه به شمار می آید که قرآن بسندگی مبنای اصلی گرایشات آنها محسوب می شود. ایشان با استناد به برخی از آیات قرآن تلاش می کند تا جایگاه پیامبر در غیر از شأن ابلاغ و نیز کارکرد سنت در تمامی حوزه های دینی را از اعتبار ساقط نماید. نگارندگان این پژوهش پس از بیان بخشی از آراء صبحی منصور و استدلال های وی، با استناد به آیات متعدد قرآن و با شیوه داده پردازی کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا، کفایت قرآن برای مصدریت تشریع، تحدید گستره عصمت، حصر رسالت در تبلیغ، و عدم اعتبار سنت پیامبر خدا را که از جمله مبانی فکری صبحی منصور است، مورد نقد و بررسی قرار داده و در نهایت به این نتیجه می رسند که آراء و اندیشه-های بنیادین صبحی منصور در حوزه قرآن و سنت پیامبر جامع نگرانه نبوده و ایشان با آیات قرآن برخورد گزینشی نموده و به سیاق و روش تفسیری مورد قبول خود(روش تفسیر قرآن به قرآن) و نیز لوازم کلام خویش توجه نکرده است و در برخی موارد دچار تعارض و تناقض در گفتار شده است.
همسویی دیدگاه ملاصدرا در تبیین موت طبیعی و اخترامی بر پایه حرکت جوهری با آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت جوهری از اساسی ترین اصول فلسفه ملاصدرا، همان گونه که تبیین گر پیدایش نفس از جسم است، مبین دگرگونی نفس به وجودی مستقل از بدن برای انتقال به عالم دیگر است و موت طبیعی حقیقتی جز همین استقلال نفس نیست. همان گونه که موت اخترامی نیز جز ذُبول و فروکاهش استعداد بدن در همراهی نفس نیست. از منظر قرآن کریم و نیز روایات، نفس با اعمال خود در حال صیر و تحول به سوی اجل مسمی و استقرار بر آن است و لذا اجل مسمی در حقیقت، غایتی هم سنخ اعمال نفس است که نفس با تحولات خود بدان سوی رهسپار است و اجل معلق، تحقق موانع بر مسیر این صیر و ناقص ماندن آن می باشد. نوشتار پیش رو با شیوه اسنادی تحلیلی، جستاری بر نظریه تحول و حرکت جوهری نفس صدرالمتألهین در تبیین موت طبیعی و اخترامی و کاوش در حقیقت این امر بر مبنای آیات و روایات است تا همراستایی این دو منظر را به روشنی نمایان سازد.