مقالات
حوزه های تخصصی:
بحث جعل از جمله مسائلی است که در دوران پیش از اسلام مطرح نبوده است و ریشه های آن را می توان در دوران شیخ الرئیس یافت، هر چند ایشان نیز به طور روشن به آن نپرداخته است.
گروهی معتقدند که ریشه های این بحث را در عبارات شیخ اشراق به عنوان اولین کسی که به طور مبهم و غیرمشخص به این بحث پرداخته است می توان یافت. البته شایان ذکر است که نخستین کسی که به طور متقن و روشن به این بحث پرداخته، میرداماد است و سرانجام شاگردش، ملاصدرا این بحث را به صورت مستقل بیان کرده است.
واژه جعل در لغت و قرآن و همچنین در فلسفه دارای معانی مختلفی است و از دیدگاه های مختلف دارای تقسیماتی است که در مقاله به آن پرداخته شده است. البته شایان ذکر است که اختلاف دیدگاه در این خصوص موجب آثار و تبعاتی در دیگر مباحث فلسفی از جمله، فاعلیت نفس، فاعلیت خداوند و .... شده است
وحدت شخصی وجود در آینه تمثیل های عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تلاش شده است تا ضمن بیان مقصود عارفان مسلمان از وحدت شخصی وجود، مهم ترین تمثیل های عرفانی در تبیین مساله مورد کنجکاوی قرار گیرد.
به نظر عارفان مسلمان حقیقت وجود واحد است من جمیع الجهات و مخصوص و منحصر در خداوند متعال و همه ما سوی الله از تجلیات و شئونات حق تعالی هستند؛ به یک معنا موجودند و به یک معنا معدوم اند؛ نه اینکه ما سوی الله عدم محض و من جمیع الجهات باشد؛ یا نعوذ بالله ما سوی الله عین خداوند باشد، بلکه منظور از «وجود»، تنها وجود حق تعالی است و غیر از حق هر چه هست «نمود» است، هستی نماست؛ چنان که در کلام امام رضا (ع) آمده است، مانند مظهری است که در آینه پیدا می شود یا مانند موجی است که از دریا برمی خیزد یا مانند نوری است که در آبگینه های بارنگ های مختلف پدیدار شده است.
رویکرد مبناگرا در تولید علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این رویکرد منظور از علم دینی آن است که به جای انواع علومی که انسان ها به کمک چهار روش تجربی، عقلی، شهودی (عرفانی) و تاریخی پدید آورده اند، علومی را با الهام از خود متون مقدس دینی و سازگار با ارزش های آن و تغییر پیش فرض های علم جدید، با استفاده از روش های گوناگون بسازند و آنها را جایگزین علوم جدید غیردینی کنند.
اساسا سخن از علم دینی، بدون بررسی جامع در مورد رابطه گزاره های اسلامی با علوم روز بی معناست. پاسخ به چنین پرسش هایی که آیا اقتصاد اسلامی وجود دارد؟ گزاره های اقتصادی در قرآن چه نسبتی با علم اقتصاد امروزی دارد؟ و پرسش هایی در مورد روان شناسی، جامعه شناسی و ... بستگی به دیدگاه ما از علم دینی دارد.
رویکردی که اساسا نه تنها امکان و بلکه ضرورت علم دینی، مانند اقتصاد اسلامی، روان شناسی اسلامی و ... وجود دارد و باید بر اساس دین به ویژه اسلام علومی جدید تاسیس کرد که با علوم غربی (علوم سکولار) تفاوت خواهد داشت، رویکرد مبناگرای علم دینی است.
در این مقاله به بررسی این رویکرد در باره علم دینی و چالش های موجود آن پرداخته شده است.
وحی شناسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحی از جمله مسائلی است که همواره مورد توجه متفکران به ویژه دانشمندان اسلامی بوده است و آنها به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخته اند. صدرالمتالهین نیز در آثار خود به تحلیل و بررسی وحی پرداخته است. آنچه این مقاله در پی شناسایی آن است اینکه ملاصدرا تحلیل عقلی از وحی ارائه کرده و رویکرد غیرزبانی نسبت به وحی دارد، اما در عین حال رویکرد زبانی وحی را نیز اتخاذ می کند و این رویه ای است که صدرالمتالهین در جمع بین نظرات همواره داشته است و در این مورد نیز سعی وافر در جمع بین نظرات فلاسفه و متکلمان دارد. شناسایی نظرات وی در حقیقت وحی و گستره آن و نظرگاه ایشان در باره کلام الهی و بیان نقاط ضعف و قوت نظریات این حکیم متاله، ما را در چگونگی تشکیکی که وی در کلام الهی بیان داشته است بیشتر آشنا می کند.
تحلیلی بر رابطه هرمنوتیک روشی و فلسفی با تاویل و تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه هرمنوتیک را در لغت به معنای علم تفسیر و تاویل مطرح کرده اند. این واژه به دو بخش هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی تقسیم شده، همچنین اصطلاح هرمنوتیک در یک تقسیم دیگر با دو گرایش مفسر محور و مولف محور مطرح شده است. شایان ذکر است که در این حوزه چند مساله قابل توجه وجود دارد: آیا می توان بین قرآن و هرمنوتیک رابطه ای برقرار کرد؟ آیا این رابطه معرفت روش جدیدی به ما می دهد؟ آیا می توان به تفسیر صحیح قرآن بدون دخالت پیش فرض ها نایل شد؟
مقاله حاضر، درصدد است ضمن بیان امکان رابطه قرآن و هرمنوتیک، درست ترین شیوه هرمنوتیکی را در ارتباط با تفسیر و تاویل قرآنی دریابد. روشن است که به کارگیری هرمنوتیک فلسفی، چون منجر به دیدگاه قرائت های مختلف و اعتقاد به تاثیر پیش فرض ها به نحو افراطی و در نهایت نسبی گرایی می شود، در تفسیر قرآن جایز نیست؛ اما هرمنوتیک روشی و شیوه مولف محوری و متن محوری درست ترین راه در تفسیر قرآن کریم است و ما را به فهم صحیح رهنمون می سازد. البته این امر التزام به یک سری قواعد تفسیری و تاویلی در این راه را می طلبد.
اندیشه توحیدی در آثار سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله اساسی در این پژوهش، اندیشه توحیدی در آثار سنایی است. این اندیشه، بخش مهمی از اندیشه های اغلب عارفان مسلمان را تشکیل می دهد. نگارنده در سه بخش سعی کرده تا اندیشه توحیدی را در آثار سنایی بیان کند. به همین منظور، پس از ذکر توحید و اقسام آن، در بخش اول گفته است که مراد سنایی از توحید وجودی، تاکید بر جنبه شهودی آن است. در بخش دوم نیز ابن عربی وار، راه های معرفت الله را با بحث در باره مشخصه هایی چون خودشناسی، اسما و صفات الهی، تشبیه و تنزیه، اقرار به خلق افعال بندگان ذکر کرده است. در بخش سوم، پنج شرط مهم را به عنوان شرط های اصلی تحقق توحید از منظر سنایی برمی شمارد که عبارت اند از: رفع تعینات بشری، اخلاص، توکل، تفرید و تجرید. هدف از این مقاله، بررسی و اثبات امکان ستایش و شناختن و شناساندن باری تعالی است به گونه ای که بتوان به «تشبیه در عین تنزیه» و «تنزیه در عین تشبیه» (درست به شیوه قرآنی) قائل شد، به ویژه که عارفان بزرگ پس از وی، مانند عطار و مولوی گسترش دهنده دیدگاه توحیدی او هستند.
مبانی انسان شناسی پست مدرنیسم و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مبانی انسان شناسی برخی از فلاسفه پست مدرن و اهداف تربیتی مترتب بر آن، موضوع های اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد که در این خصوص، ابتدا مفروضات انسان شناسی برخی از نمایندگان اصلی این مکتب مانند مارتین هایدگر، فردریش نیچه، میشل فوکو، ریچارد رورتی و ژان فرانسوا لیوتار در باره چیستی انسان، چگونگی مسوولیت انسان، انسان زمینی یا انسان مابعدالطبیعی، انسان محصول گفتمان، طبیعت تاریخی انسان و انسان و نیروهای اجتماعی و سیاسی بررسی شده است و در پایان ضمن اشاره به این مطلب که بیشتر فلاسفه مورد نظر، نیل به انسان برتر را غایت اساسی نظام تربیتی می دانند، که هدفی زمینی و فاقد رویکردهای معنوی به انسان و هدف زندگی اوست. از طرفی دیگر، این هدف نمی تواند به عنوان هدف یک نظام تربیتی در نظر گرفته شود، بلکه صرفا این هدف به طور فردی قابل دستیابی است، زیرا عملا هیچ برنامه ریز یا مربی در یک نظام تربیتی قادر به فرا رفتن از گفتمان زمانه و ارائه آنها به دانش آموزان نیست و این وظیفه صرفا نوعی فعالیت خودجوش از سوی فرد است. در مجموع می توان عدم توجه به اهداف معنوی زندگی انسان وجود تناقض میان اهداف و لوازم تربیتی وجود ابهام و نسبی گرایی در بیان اهداف تربیتی و عدم پذیرش دیگری به عنوان هدایتگر جریان تربیت را به عنوان مهم ترین انتقادهای وارده بر دیدگاه های فلاسفه پست مدرن درباره اهداف تعلیم و تربیت برشمرد.