مقالات
حوزه های تخصصی:
در باره اقسام جواهر نظرات متفاوتی ارائه شده است . یکی از علل اختلاف نظرها این است که برخی هیولی را داخل در جواهر می دانند و برخی آن را داخل نمی دانند . ابن سینا هیولی را وجودی خارجی دانسته و براهینی را در اثبات وجود آن بیان می کند. پیش از ملاصدرا افرادی مانند ابوالبرکات و شیخ اشراق و خواجه نصیر الدین طوسی و پس از او افرادی مانند استاد مطهری و آقای مصباح یزدی وجود آن را مردود می دانند . اگرچه مشهور این است که ملاصدرا نظر مشاء را در مورد هیولی می پذیرد، اما با جمع بندی نظرات خاص او در مورد هیولی مانند عدمی بودن ، معقول بودن ، عدم علیت هیولی نسبت به صورت ، انتزاع هیولی از نقص وجود صورت و ... و همچنین با توجه به اصولی مانند اصالت وجود و تشکیک وجود می توان دریافت نظر نهایی ملاصدرا در مورد ماده یا هیولی این است که هیولی معقول ثانی فلسفی است .
تاملی در مسئله جبر و اختیار در کلام امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله جبر و اختیار از مسائل بنیادینی است که با مسائل مهمی همچون هدف از آفرینش انسان، بعثت پیامبران، نصب امامان علیهم السلام و معاد مرتبط است، به گونه ای که اتخاذ دیدگاه نادرست در این باره، می تواند مسائل یادشده را تحت الشعاع قرار دهد. آنچه در این پژوهش، مدنظر است، نگاهی مورخانه به تطورات این مسئله در تاریخ کلام امامیه است. اگرچه آموزه امر بین الامرین در سخنان پیشوایان راستین مذهب تشیع به روشنی بیان شده و امروزه نیز در کلام امامیه مقبول افتاده، نگاهی تاریخی به این مسئله نشان از این واقعیت دارد که آموزه یادشده در سنت کلامی متکلمان امامیه تا قرن های مدیدی جایگاه روشنی نداشته، بلکه متروک و مهجور بوده است.
بازخوانی جبر و اختیار در ساحت آموزه های عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جبر و اختیار» اگرچه ماهیتاً مسئله ای کلامی است اما به دو دلیل به ساحت عرفان نیز راه یافت: پیشینه کلامی عارفان و اقتضای برخی مباحث عرفانی. راهیابی این بحث کلامی در ساحت عرفان اسلامی موجب شد تا به اقتضای دقت نظرها و نکته سنجی های عارفان در مباحث توحیدی و ماجرای ظهورات اسمائی، مباحث جبر و اختیار گستره و عمق فزون تری یابد و گره گشایی های فراوانی صورت گیرد. اما استناد به برخی متشابهات کلام و عدم توجه نظام مند به جامع سخنان عارفان شائبه جبرگرایی عارفان را برای برخی موجب شده است. این نوشتار با تکیه بر محکمات کلمات عارفان، سه محمل مهم جبرانگاری را که خاستگاهی صرفاً عرفانی و نه کلامی دارند، تبیین و به اقتضای مجال، در مسیر پاسخگویی و رفع شبهات و سوء فهم ها برآمده و در نهایت، تأیید کننده گونه ای اختیار، البته با رویکرد عرفانی است. این سه محور عبارت است از: سریان فیض الهی در عوالم امکانی؛ تجلی و حکومت اسماء جلاله الهی؛ اعیان ثابته و سر القدر.
فلسفه فقه و مسائل پیش روی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه فقه از جمله شاخه های فلسفه مضاف است که در آن، فقه به معنای علم به احکام شرعی از ادله تفصیلی آنها از منظر بیرونی و روی آورد معرفت درجه دوم، توصیف و تحلیل نظری می شود. تحلیل نظری فقه به عنوان علمی که در فرهنگ، تاریخ و تمدن اسلامی تحقق یافته است به نظریه کلی درباره آن می انجامد. به نظریه کلی در زمینه فقه با قطع نظر از مذاهب یا باب خاص یا مقطع تاریخی معین، فلسفه فقه گفته می شود. در فلسفه فقه، ماهیت فقه تبیین و گونه های گزاره های فقهی توصیف می گردد و از منظر روش شناسانه، کارآمدی منطق فقه، سنجیده و مبنای فقه بدست داده می شود و جایگاه منابع استکشاف حکم شرعی تبیین می گردد. نسبت و رابطه فقه با علوم دیگر، ارائه و نحوه تأثیرپذیری فقیه در تولید معارف فقهی از علوم و معارف انسانی و تجربی، تحلیل و تبیین می گردد مباحث یادشده و دیگر مباحث، هریک متضمن مسئله ای مهم در زمینه فلسفه فقه است طرح مسائل فلسفه فقه به نگ رشی کل ی و جام ع نسب ت به فقه می انجامد به نحوی که در مطالعات درون فقهی فقیه مؤثر می افتد.
تأملی در صورت بندی رهیافت های «قلمرو دین»و طرح رهیافت مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو دین از موضوعات پر چالش و تأثیر گذار بر سپهر سیاسی جوامع اسلامی به ویژه ایران است. از نظر معرفتی رهیافت های متعددی به قلمرو دین قابل احصاء است که هر یک می تواند نقاط قوت و ضعف متعددی داشته باشد. رهیافت حداکثری مطلق، رهیافت حداقلی، رهیافت اکتفا به ارزش های اخلاقی و بیان کلیات، رهیافت دین متضمن یکى از احکام پنجگانه (واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح) و رهیافت تشکیل دین از عقل و نقل اهم این رهیافت هاست. بر این اساس، دغدغه بنیادین مقاله طرح رهیافتی است که در نسبت با شرایط ذهنی و مختصات عینی جامعه نقاط ضعف رهیافت های پیشین را نداشته و از قوت بیشتری برخوردار باشد. بدین ترتیب پرسش اصلی، مختصات رهیافت مطلوب به قلمرو دین و چگونگی تحلیل ادعاها و نقاط ضعف رهیافت های موجود است. بر این پایه است که مقاله آن رهیافت ها را نابسنده دانسته و با نقدشان به طرح رهیافت قلمرو اعتدالی و انفکاکی دین بر اساس روش اجتهاد کلامی می پردازد. ویژگی های این الگو نیز عبارت از عدم مقبولیت رهیافت های حداکثری و حداقلی مطلق، سلسله مراتب و انفکاک قلمرو دین در عرصه های مختلف زیستی، سلسله مراتب و انفکاک قلمرو دین در ساحت های مدیریتی، تفکیک دین و شریعت، تکالیف شرعی دائر مدار هدایت، و اجتهاد مستمر است. کلی دواژه ه ا: قلمرو دین، قلمرو اعتدالی انفکاکی، رهیافت حداکثری مطلق، رهیافت حداقلی.
از عقلانیت امید تا اخلاق امید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امید یکی از انسانی ترین پدیده هاست. در میان فیلسوفان متاخر بالاخص با رویکرد تحلیلی تلاش فراوانی برای نقد تعریف سنتی از امید در جریان است. رهیافت باور میل و بسنده یا نابسنده بودن آن در تعریف امید و نیز سنجه اعتبار یا اصطلاحاً عقلانیت امید، موضوع اصلی این مباحث است.در این نوشتار ضمن مرور اختصاری و انتقادی این تعاریف به تحلیل سه گونه اصلی از عقلانیت امید پرداخته شده است: عقلانیت معرفت شناختی، عقلانیت عملی و عقلانیت بنیادی/ هویتی. پس از بحث در باب گونه های سه گانه عقلانیت امید و تحلیل نسبت آنها، پیشنهاد شده است که پدیده امید با توجه به سرشت احساسی و آینده گرایانه آن بیشتر با معیار عقلانیت حداقلی ارزیابی شود تا عقلانیت رادیکال و حداکثری. بخش پایانی مقاله مصروف بحث اخلاق امید شده است. اما برای رعایت دقت بحث، از میان مسائل گوناگون بیشتر بر تحلیل اخلاقی سه خطر ضمنی امید یعنی نومیدی، آرزواندیشی و بهره کشی سیاسی از امیدواران تمرکز شده است. ضمن آنکه با الهام از تفکیک راهگشای گابریل مارسل، امیدوار بودن از امید داشتن تفکیک و فوائد عملی آن در مبحث اخلاق امید ذکر شده است.
شواهدگرایی برون گرا نقدی بر نظریه ی دومنبعی توجیه معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از معرفت شناسان معاصر استدلال می کنند که توجیه معرفتی ممکن است به دو شکل کاملاً متمایز در معرض نقض قرار بگیرد. در حالت نخست که آن را نقض شواهد می نامند توجیه معرفتی یکسره از بین می رود، اما در حالت دوم که نقض حُکم نامیده می شود با اینکه بخشی از توجیه شخص از بین می رود هنوز بخش دیگری از توجیه باقی می ماند، بنابراین شخص در این حالت تا حدی در باور به گزاره موردنظر موجه خواهد بود. این استدلال از طریق آموزه ای به نام آموزه دو منبعیِ توجیه انجام می شود. در این مقاله پس از شرح این استدلال از طریق تمرکز بر نمونه ای مشخص از آن که توسط اندرو روتندو (2013) ارائه شده و معرفی آموزه دو منبعی توجیه نشان می دهیم که این آموزه را می توان به دو شکل مختلف صورت بندی کرد. پس از نشان دادن دلایل ترجیحِ صورت بندی دوم بر صورت بندی نخست، برای قضاوت درباره صورت بندی دوم آن را با خوانش برگزیده ای از آموزه شواهدگرایی مقایسه می کنیم. نشان می دهیم که هر چند خوانش موردنظر از شواهدگرایی بهتر از صورت بندی دوم آموزه دو منبعی توجیه عمل می کند خود خالی از اِشکال نیست. برای برطرف کردن این اِشکال، صورت بندی دیگری درباره رابطه توجیه معرفتی و شواهد معرفی می کنیم و شروط لازم و کافی توجیه را به دست می دهیم. مقایسه آموزه های متفاوت توجیه از طریق سنجش عملکرد آنها در سناریوهایی معرفتی انجام می شود که به ترتیب در مقاله معرفی می شوند.