۱.
کلید واژه ها:
اصالت وجود اصالت ماهیت تفاسیر مختلف اصالت وجود معنوی بودن نزاع
با مطرح شدن مسئله تمایز وجود و ماهیّت و تا پیش از میرداماد، موضع تلویحی و حتّی تصریحی فیلسوفان مسلمان را در باب اصیل دانستن یکی از این دو یا هر دو، و حتّی عباراتی حاکی از لفظی بودن نزاع نزد برخی از آنان در آثارشان دیده می شود. از زمانی که ملّاصدرا وجود را اصیل دانست، و مبحث مستقلّی درباره اصالت وجود گشود، مسئله لفظی دانستن نزاع در برخی آثار لاهیجی، شاگرد وی، دیده می شود، که تا به امروز هم قائلانی داشته است. در این نوشتار نشان داده ایم که طبق برخی از تفاسیر اصالت وجود- که برای ماهیّت و وجود تحقّق عینی قائلند- امکان لفظی دانستن نزاع اساساً منتفی است. در برخی از تفاسیر که تنها وجود مابه ازای عینی دارد و ویژگی هایی چون بساطت دارد، چون این ویژگی ها در تنافی با ویژگی های ماهیّت است، بی گمان نزاع معنوی است. در این نوشتار هم چنین به رابطه بدیهی دانستن مسئله و لفظی بودن نزاع پرداخته ایم؛ نیز به این مسئله که از ادلّه اصالت وجود- با لحاظ تقریرهای مختلف آن ها- لفظی بودن نزاع مستفاد می شود یا معنوی بودن آن؟
۲.
کلید واژه ها:
ابن سینا تمایز وجود و ماهیت تمایز هستی شناختی خارجیت وجود اصالت وجود
از مشهورترین و مهم ترین آموزه های متافیزیک سینوی، طرح تمایز میان وجود و ماهیت است: تمایزی سرنوشت ساز و مناقشه برانگیز؛ از یک سو این تمایز، راه را برای طرح برخی نو آوری های فلسفی می گشاید و از سوی دیگر، موجبِ انتقادات جدی به فلسفه ابن سینا می شود. اما پرسشی جدی که میان مفسران ابن سینا تا به امروز مورد مناقشه بوده، آن است که آیا این تمایز، تمایزی ذهنی است یا هستی شناختی و در شق دوم آیا مدلولی غیرماهوی دارد؟ در این نوشتار پس از ترسیم محل نزاع، نشان داده می شود که گرچه تمامی دعاوی متافیزیکی ابن سینا بر تحقق مدلول غیرماهوی برای وجود مبتنی نیست، ولی پاره ای دعاوی و عبارات او متضمن تحقق وجود به عنوان حقیقتی غیرماهوی است. سپس با تمرکز بر عروض به عنوان مفهومی کلیدی در تبیین نحوه تحقق وجود و ماهیت در خارج، نشان داده می شود که در دستگاه اندیشه سینوی گرچه این مفهوم، مستلزم وابستگی وجود به عنوان عارض به ماهیت به عنوان معروض نیست، ولی دارای نقائصی در تبیین است که منجر به عدم پذیرش مدلول مستقل برای وجود می شود.
۳.
امیر مازیار در مقاله ای با عنوان «دشواری های کتاب مابعدالطبیعه» ادعا کرده است که ارسطو در کتاب دوم مابعدالطبیعه(بتا)، دشواری هایی را بیان کرده که فصول بعدی مابعدالطبیعه در جستجوی یافتن پاسخ این دشواری ها، شکل یافته اند. در این مقاله، نشان داده شده است که روشی که در ارسطو برای تفلسف خویش اختیار کرده است دارای چهار گام است که پرداختن به دشواری ها، گام اول این روش است. چهار گام آپوریای ارسطو عبارتند از: (1)سرگشتی و تحیر فلسفی(بیان دشواری های موضوع)، (2)بیان آراء موجود در پاسخ به دشواری، (3) تحلیل آراء موجود و (4)کشف حقیقت(آرامش فلسفی). هر کدام از این گام ها دارای کاربرد و اهدافی است که باعث تفاوت آن از روش های دیگر می شود. روش ارسطو که برخی آن را "روش آپوریا" نامیده اند با آنچه به عنوان "دیالکتیک" از زمان زنون الیایی در فلسفه مطرح شده است و فیلسوفانی همچون سقراط و افلاطون از آن نام برده اند، تفاوت دارد. بخش اول این مقاله به روش تفلسف ارسطو پرداخته و اهداف و کاربرد هر گام از آپوریا را براساس نظر او، بیان کرده است. یکی از کتاب های مهم مابعدالطبیعه که اساس تفکر فلسفی ارسطو را بیان می کند، کتاب "زتا" است. در این کتاب ارسطو در پی یافتن حقیقت جوهر است. در بخش دوم این مقاله چگونگی به کارگیری روش آپوریا در کتاب "زتا" نشان داده شده است. در این بخش نشان داده شده است که اگرچه ترتیب برخی مباحث و بخش های کتاب زتا، به ظاهر دقیق نیست اما با دانستن اینکه ترتیب مباحث بخش های این کتاب از روش تفلسف ارسطو پیروی می کند، نه تنها نظم منطقی این مباحث استنتاج و بهتر فهمیده می شود بلکه از سختی فهم مباحث این کتاب نیز می کاهد.
۴.
کلید واژه ها:
فلسفه تطبیقی فلسفه جهانی فلسفه میان فرهنگی حکمت خالده
برای ارائه مفهومی واضح و متمایز از فلسفه تطبیقی باید به طور دقیق گفت فلسفه تطبیقی چیست و چه چیزی نیست.با بررسی نسبت فلسفه تطبیقی با فلسفه و نیز نسبت آن با فلسفه جهانی،حکمت خالده و فلسفه میان فرهنگی تا حدی می توان به چیستی و ماهیت آن پی برد.در این که فلسفه تطبیقی را باید همچون شاخه ای از فلسفه در نظر گرفت یا رشته و گرایش مستقلی در فلسفه در کنار دیگر گرایش ها، و یا همچون یک برنامه و استراتژی روش شناسانه نگریست بحث های زیادی مطرح شده است.از طرفی،بیان ضرورت و اهداف فلسفه تطبیقی نیز می تواند بر نظرگاه متفکران در باب تطبیق پرتو افکند؛به عبارت دیگر،می توان به صرف فهرست کردن شباهت ها و تفاوت ها یا یکی از آن دو بسنده کرد و یا با نقب به گذشته و ایجاد فضای سوم در حل مشکلات انسان معاصر کوشید و یا این که اطلاعات برآمده از مطالعات تطبیقی خود را به رخ دیگران کشاند.انتظار می رود مطالعات تطبیقی با تعمیق و ژرفا بخشی به اندیشه های خودی و آشنایی با ظرفیت ها و امکاناتی که در دیگر سنت های فکری وجود دارد گره ای از کار فروبسته عالم تفکر بگشاید.
۵.
کلید واژه ها:
فلسفه اخلاق مطلق گرایی نسبیت گرایی سکولاریسم اخلاقی قرآن حدیث
نسبی گرایی اخلاقی ازمهم ترین مباحث درفلسفه اخلاق می باشد که چالش ها وواکنش های فراوانی در نگاه مومنانه ی اخلاقی و وحیانی وپساساختارگرایی اخلاقی به وجود آورده است ، درحوزه اصول وارزشهای اخلاقی ازمبانی هستی شناختی وانسان شناختی ومعرفت شناختی بهره برده،به طوری که اموری همچون:شک گرائی،عقل گرایی،کثرت گرایی وانگیزه های درونی انسان از،سلیقه،میل،احساس،لذت،رنج وجامعه وعقل ،خاستگاه نظری وعملی آن می باشند.این دیدگاه نظری ،اخلاق عملی را پایه گذاری کرده است که تحت تاثیر آن ،انسان معاصراز کمال حقیقی که در منابع اسلامی از آن خبر داده شده است ،محروم گردید.زیرا گرایش های انسانی به مبانی و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی از یک سو وابتلاء به پیامدهای آن از سوی دیگر،موجب دورشدن انسان از آموزه های وحیانی ناظر بر اخلاق مطلق وعینی می باشد که البته در آیات وروایات از آن خبر داده شده است.در این مقاله ، با شیوه تحلیل ، تبیین وتطبیق،مبناها و پیامدهای نسبیّت گرایی اخلاقی را به آیات وروایات ارجاع داده ونتیجه آن،اثبات نا کارآمدی نسبیّت گرایی وذهنیّت گرایی در اصول اخلاقی ،نسبت به هدف نهایی اخلاق خواهیم بود
۶.
گفتمان نوین هرمنوتیکی، مسأله وحدت یا کثرت و نیز مسأله تعین یا عدم تعین معنای متن را در کانون اندیشه های فلسفی پیرامون سرشت و سازوکار فهم و تفسیر متن نهاد. با در نظر داشتن این مسائل، در مقاله پیش رو سه رویکرد هرمنوتیکی به متن وحیانی در اندیشه معاصر ایران را تحلیل و بررسی خواهیم کرد و ضمن این تحلیل نسبت هرکدام از این رویکردها با گرایش های نوین هرمنوتیکی را برجسته خواهیم کرد. برای این منظور نخست نشان خواهیم داد که علامه طباطبائی اگرچه برای متن وحیانی معانی متعددی در نظر دارد، اما هریک از این معانی را متعین به قصد صاحب وحی می داند، از این رو مباحث تفسیری ایشان بیشتر با قصدگرایی و هرمنوتیک رمانتیک هم سو است. سپس اندیشه های هرمنوتیکی عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری را مطالعه و ارزیابی خواهیم کرد. سروش با مستقل دانستن معنای متن وحیانی از مراد ماتن با آموزه استقال معنایی در هرمنوتیک فلسفی همراه می شود. در این میان مجتهدشبستری از جهاتی به هرمنوتیک فلسفی و از جهاتی دیگر به هرمنوتیک رمانتیک گرایش دارد، چراکه از سویی در برخی از نوشته هایش از معنایی نهایی و نهفته در متن وحیانی می گوید و از دیگر سو امکان تفسیرهای متعدد و معتبر از قرآن را می پذیرد.
۷.
رویارویی تشیع با فرق اسلامی دیگر در معرکه بحث های کلامی، بیش از هر موضوع دیگری بر مدار موضوع امامت بوده است. از همین رو شالوده افکنی دقیق و متقن در مباحث امامت و قرار دادن ثقل این بحث ها بر قرآن کریم، همواره در کانون توجه دانشمندان بزرگ شیعه در حوزه کلام قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر بر اساس رویکرد تعلیق پدیدارشناختی، به معنای توقیف و تعلیق هر گونه حکم تصدیقی درباره موضوع مورد مطالعه و توجه صرف به توصیف آن چه در حوزه آگاهی پدیدار گشته، مفهوم امامت را در آیه 79 سوره حجر به عنوان آیه محوری در میان سه دسته از آیات این سوره، بازکاوی می کند. این بررسی پدیدارشناسانه، وحدت شیوه روایت گری حاکم بر این سه دسته از آیات و تناظر بین عناصر آن ها را می نمایاند. بر این اساس، امامت به معنای شکل دادن و نظام بخشیدن به یک مجموعه و حفظ دوام و بقای آن است. این معنا برخلاف سایر معانی طرح شده برای امامت، هم خوان با دیدگاه قرآنی، علاوه بر روابط بین انسانی در روابط بین اشیاء نیز قابلیت طرح می یابد. این رویکرد با بنا نهادن ثقل بحث های امامت بر قرآن کریم و توجه به سیمای صفاتی امام در آن، دایره گسترده تری از آیات را به خدمت گرفته و قابلیت طرح موضوع امامت را در گفتمان اعتقادی برون مذهبی شیعه و در برابر جریان قرآن بسندگی فراهم می آورد و در تقویت مفاهیم مطرح در روایات شیعی پیرامون امامت موثر است.