مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مسئله جنسیت بر اساس هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئله جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفه های هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی او می توان بر برخی از لایه های پنهان اندیشه این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان همانند دیگر موجودات سیر جوهری دارد و از نازل ترین مرتبه تا به فعلیت تام قوا ادامه پیدا می کند. در این تبدیل و تبدل جوهری زنانگی و مردانگی متصور نیست. بر مبنای انسان شناختی جنسیت در هویت و حقیقت انسان سهمی نداشته و این ویژگی ها و تمایزات اموری عارضی است. در بخش معرفت شناختی به عقیده ملاصدرا انسان ها از نظر برخورداری از معرفت در یک مرتبه نیستند بلکه هر کسی از درجه ای از شناخت برخوردار است. اما تفاوت درجات معرفت را به تفاوت در مرتبه وجودی اشخاص بر می گرداند نه جنسیت آنها. در واقع زنانگی و مردانگی از ویژگی های نفس نباتی و بدن است، همان گونه که نباتات و حیوانات نیز چنین اوصافی دارند.
استنباط مدل های گوناگون یقین با نظر به امکانات درونی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معرفت شناسی معاصر مدل های گوناگونی از یقین مطرح شد: همانند یقین روان شناختی، یقین معرفت شناختی، یقین اخلاقی، و یقین عینی و ذهنی. در این جستار سعی می شود بر پایه مدل های یقین در معرفت شناسی معاصر و امکانات درونی فلسفه ملاصدرا، مدل هایی از یقین در حکمت متعالیه استنباط و عرضه شود. بنابراین، پرسش پایه این جستار به این قرار است: چه مدل هایی از یقین در فلسفه ملاصدرا استنباط پذیر است؟ دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: یکم. برحسب تطورات فکری ملاصدرا، هفت مدل از یقین در فلسفه ملاصدرا استنباط پذیر است که عبارت اند از: یقین معرفت شناختی، یقین فلسفی یک، یقین فلسفی دو، یقین شهودی تام، یقین اخلاقی و روان شناختی، یقین عینی و ذهنی، یقین پیشاتأملی؛ دوم. می توان ملاصدرا را در فقره یقین به اعتباری برون گرا و به لحاظی درون گرا دانست؛ سوم. یقین پیشاتأملی به مثابه بنیان همه مدل های یقین در فلسفه ملاصدراست. یعنی بدون یقین پیشاتأملی هیچ یقینی شکل نمی گیرد. این پژوهش مسبوق به سابقه نیست
بررسی تطبیقی اندیشه های کلامی ابن تیمیه با شیعیان اثنی عشری با تکیه بر روایات ام سلمه(س) از رسول خدا(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سبب شهرتِ تضاد اندیشه های کلامی ابن تیمیه با دیگر فرقه های اسلامی و به ویژه شیعیان اثنی عشری، با نگاه تقریب و ایجاد زمینه وحدت و ترویج تفکر صواب و رفع اندیشه های باطل در فضایی خالی از تعصب نابجا، با روش تطبیقی به مقایسه چندین موضوع، با محوریت روایات رسیده از ام سلمه(س) -که مورد احترام فریقین است- پرداخته و بدین نتیجه دست یافتیم که؛ نظر ابن تیمیه، با شیعیان اثنی عشری؛ الف. در برخی موارد کاملاً موافق:(1. جواز گریه بر میت؛ 2. جواز زیارت قبور؛ 3. جواز سلام و دعا بر مردگان و تأثیرپذیری آنان از زندگان)؛ ب. و در برخی موارد موافقت نسبی:(1. ابن تیمیه، مسئله توسل و جواز آن را منوط به زمان حیات شخص مورد توسل می داند ولی شیعه اعم از زمان حیات و ممات آن را جایز می داند، 2. ابن تیمیه بنا بر قولی مسئله تبرک را فقط در مورد کعبه قبول دارد، ولی شیعه مسئله تبرک را در تمام آثار انبیای الهی و صالحان و اماکن مقدسه می پذیرد)؛ ج. و تنها در برخی مسائل اختلاف نظر وجود دارد: (1. تعیین مصداق اهل بیت رسول خدا(ص)؛ 2. وجود فضائل خاص بر اهل بیت(ع)، مانند مسئله عصمت و برتری آنان بر دیگران؛ 3. وجود علم غیب بر انبیاء و اولیاء الهی؛ 4. برپایی مجالس عزا بر اموات؛ 5. نوحه سرایی؛ 6. شدّ رحال) و این اختلاف را، بیشتر باید در مواردی چون اختلاف در منابع روائی این دو مکتب جستجو کرد.
چالش های درونی سلفیه در تنقیح مبانی کلامی و عقیدتی با محوریت پدیده تکفیر و جوانب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر خاص از مفهوم تکفیر و توسعه مصادیق آن، از علل عمده مشی افراط گرایانه سلفیه جهادی به شمار می رود. باید تصریح نمود مبانی جریان مذکور در حوزه تنقیح مفهوم تکفیر، تضاد هایی عمده با آراء بزرگان جریان سلفی گری داشته و به واقع سبب بروز چالشی درونی در نظام کلامی و عقیدتی مکتب سلفیه شده است. اعتقاد به جزئیت عمل جوارحی در تحقق مفهوم ایمان از سوی تکفیری ها عاملی اساسی در تلقی کفر عملی به عنوان کفر اعتقادی منجر به تکفیر است که در نهایت به تکفیر تارک نماز و یا مانع زکات بدون قید استحلال قلبی می انجامد. این در حالی است که در نگاه ابن تیمیه و البانی به عنوان دو تن استوانه های فکری سلفیه، صرفاً جزئیت تصدیق قلبی- و نه عمل جوارحی- در تحقق اصل ایمان لحاظ می گردد. به علاوه تکفیری ها منتسب به جریان سلفیه در تضادی آشکار با آراء برخی ائمه سلف ضمن مردود خواندن معذور بودن به جاهلان در مسائل شرک اکبر (در نگاه ایشان مباحثی چون استغاثه، توسل و. . . مصادیق شرک اکبر هستند) مانیفست خشونت طلبانه خود را تکمیل نموده اند. تفسیر ناصواب از مفهوم حاکمیت الهی و عدم تمایز میان تکفیر معین و مطلق در تضاد با رأی قاطبه منتسبان به جریان سلفیه قرار داشته و از عوامل مهم در بسط دامنه تکفیر به شمار می رود.
بررسی رویکرد کلامی شیعی به جایگاه مصلحت در استنباط احکام شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل مصلحت یکی از اصول اساسی در استنباط احکام شرعی در فقه شیعه است. مرجعیت مصلحت به عنوان منبع استنباط احکام شرعی ریشه در مبانی کلامی این اصل و قاعده دارد. در این مقاله به بررسی جایگاه مصلحت در اجتهاد و استنباط احکام شرعی با رویکرد کلامی شیعه پرداخته شده است. پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی– تطبیقی است که به شیوه کتابخانه ای بر اساس تحلیل اسناد منابع کلامی و فقهی شیعه در زمینه اصل مصلحت انجام شده است. مبانی کلامی مصلحت در نظام تشریع از دیدگاه شیعه شامل عناصری همچون، کمال و سعادت، علم الهی، عدل الهی، حکمت الهی، حسن و قبح عقلی است. عنصر مصلحت صرفاً در نظام تشریع خدای متعال و در فرایند تشریع قوانین آسمانی مطمح نظر نیست، فرایند حاکمیت حاکم اسلامی در عصر حضور و غیبت نیز، در دایره این بحث بوده، دقیقاً به همین جهت اهمیت آن، دوچندان می گردد. در بررسی رویکرد کلامی شیعی به مصلحت این گونه نتیجه گیری می شود که تبعیت احکام از مصالح و مفاسد نفس الامری، از نتایج گزاره کلامی معروف در کلام شیعه است که می گوید: افعال خداوند متعال هدفمند است و فعل گزافی (بدون غرض و هدف) برای او محال است.
جایگاه قوه قدسیه در ایفای نقش مختصات نبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مختصات نبی به آن دسته از ویژگی های نبی اطلاق می شود که او را از دیگر انسان ها جدا می کند و آنها را می توان در دریافت وحی، عصمت و معجزه خلاصه کرد. در این نوشتار درصدد تبیین مبدأ انسان شناسی این مختصات نبی به روش کتابخانه ای و تحلیلی مبتنی بر نگرش فلسفی هستیم. ابن سینا و ملاصدرا بر وجود قوه قدسیه نبی تأکید دارند، لذا به منظور انجام پژوهش، ابتدا ویژگی قوه قدسیه و رابطه آن با قوه حدس و عقل فعال –که در نگرش فلاسفه نقش ویژه ای در مختصات دارد- توضیح داده خواهد شد. در ادامه به نقش این قوه در دریافت وحی پرداخته خواهد شد و به کمک جایگاه این قوه نظریه رؤیای رسولانه بررسی و نقد خواهد شد. در قسمت بعد، نقش این قوه در خاصه دیگر نبی یعنی عصمت تبیین خواهد شد. در پایان رابطه این قوه با معجزه بررسی خواهد شد. از این منظر می توان افقی جدید بر تفاوت سحر و معجزه گشود.
طمأنینه محض: بررسی امکان وجود حالات نفسانی غیر التفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود حالات نفسانی محض و غیر التفاتی به ویژه آگاهی محض از مسائل محل تلاقی فلسفه ذهن و فلسفه عرفان است. غالب احوال و مقامات مطرح از سوی عارفان دارای متعلق هستند. اما در منازل عرفانی گاه سخن از به دست آوردن احوال و مقاماتی است که داشتن متعلق درباره ی آنها بی معناست و لزوماً در موردآن حال و مقام «به از» معنا ندارد. معتقدان به این دیدگاه صرفاً با بررسی حالت آگاهی محض، به عنوان یک حالت نفسانی غیر التفاتی که از سوی عارفان گزارش شده است، در جهت اثبات وجود این نوع حالات استدلال کرده اند. اما به نظر می رسد حالات نفسانی غیرالتفاتی دیگری نیز وجود دارد. یکی از این حالات نفسانی غیر التفاتی مقام عرفانی «طمأنینه محض» است. اما آیا حقیقتی به نام طمأنینه محض و بدون متعلق امکان پذیر و فهم پذیر است یا هر طمأنینه ای لزوماً دارای نسبت است و «به» متعلقی وابسته است؟ می توان گفت که عارف در مرتبه ای از سیر و سلوک در حالتی قرار می گیرد که بی آنکه به چیزی قرار و آرام بیابد در فراخنایی از طمأنینه خواهد بود. روح او صرفاً در اطمینان است نه آنکه مطمئن به چیزی باشد. دو استدلال از منظر عرفانی بر تحقق طمأنینه محض می توان ارائه کرد: تلازم علم و طمأنینه و پیوند طمأنینه با تقدیر عهد الست در عرفان اسلامی.