آینه معرفت

آینه معرفت

آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان 1400 شماره 67 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

شناخت پذیری صفات الهی و معناشناسی آن از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ملاصدرا شناخت صفات الهی صفات خبریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
فهم صفات الهی و تبیین دقیق معنای آن ها، همواره یکی از چالش های متفکران اسلامی بوده است. ملاصدرا با تفکیک میان مفهوم و مصداق، در صدد ارائه روشی برای فهم صفات الهی است که در عین تأکید بر شناخت پذیر بودن صفات الهی، منجر به یکسان انگاری صفات خداوند و مخلوقات نشود. ازنظر ملاصدرا همان گونه که وجود یک حقیقت واحد است که در همه اشیا سریان دارد، صفات حقیقی خداوند یعنی علم و قدرت و حیات و اراده نیز به مانند وجود هستند به این معنا که یک علم و قدرت و حیات و اراده داریم که در همه اشیا سریان دارند. او در برخی واژه های خود، ترادف مفهومی صفات الهی را انکار می کند و در برخی دیگر، این ترادف مفهومی را قبول کرده است؛ این اختلاف در بین کلمات ملاصدرا به سبب مقام احدیت و واحدیت خداوند متعال است. از نظر ملاصدرا در صفات خبریه خداوند متعال، باید به روح معنا توجه کرد. این روش که روش راسخین در علم است، سبب تاویل معنای آیات قرآن نبوده و منافاتی با ظاهر آیه ندارد بلکه درواقع تکمیلی بر معنای ظاهری است.
۲.

تجدد امثال از دیدگاه اشاعره و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشاعره تجدد اعراض تجدد امثال مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۵۳
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریه خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر می کوشد تا در روند نظم سازمان یافته خود به این مسئله اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئله تجدد امثال ، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشه ای ترین و اساسی ترین تفاوت ها کدام است؟ فرضیه تحقیق پیش رو بر این است که یین دیدگاه اشاعره و مولانا تفاوت هایی وجود دارد، اشاعره گرایشات دینی و اعتقادی خاصی دارند و با اینکه برای اراده الهی و قدرت عظیم حق تعالی نسبت به همه موجودات، عمومیت  قائل شده اند در عین حال، تجدد امثال  را در اجسام و انواع جواهر جایز نمی شمارند و این قاعده را تنها در باره اعراض قائل هستند، لیکن مولانا در این مسئله دیدگاه عرفانی دارد و بر این عقیده است که تجدد امثال، افزون بر اعراض شامل جواهر عالم نیز می شود. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله، روش کتابخانه ای  و توصیفی-  تحلیلی است که پس از بررسی آثار عمده اشاعره و مولانا در مسئله مورد بحث، آنها را به روش توصیفی- تحلیلی تبیین نموده ایم.
۳.

نفس شناسی سینوی و صدرایی؛ در واکاوی تعریف نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس تعریف نفس ابن سینا ملاصدرا حدوث نفس تجرد نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
تلاش برای شناسایی نفس در علوم گوناگون ازجمله فلسفه، جایگاه والایی داشته است و هنوز هم دارد و ابن سینا و ملاصدرا مُبدع دو مشرب فکری و فلسفی نیز به این مهم اهتمام داشته اند، این مقاله با استفاده از شیوه کتابخانه ای و جمع آوری مطالب مکتوب، به دیدگاه این دو اندیشمند در بحث نفس پرداخته و می کوشد تا با بررسی و تأمل و تعمیق در «تعریف نفس» به وجوه اشتراک و افتراق این دو اندیشمند در این خصوص بپردازد. بین «تعریف اشیا» و «مبانی خاص یک نظام فلسفی» رابطه تأثیر و تأثر وجود دارد، به عبارت دیگر، تفاوت تعریف ها نشان دهنده تفاوت مبانی است و تفاوت در مبانی هر نظام فلسفی نیز، منجر به بروز تمایز و اختلاف در تعریف و تبیین اشیا می شود، بنابراین بررسی و تحلیل تعریف نفس در تفکر فلسفی ابن سینا و ملاصدرا می تواند علاوه بر تبیین و مقایسه نظرات خاص این دو در این امر، به شناسایی چیستی مبانی نظری آن دو نیز بیانجامد، هرچند تعریف نفس به؛ «کمال اول برای جسم طبیعی» و «جوهر مجرد بسیط بودن»؛ که مورد پذیرش این دو فیلسوف است؛ نشان از شباهت های دیدگاه در این رابطه است اما در مواردی نظیر بحث درباره چگونگی و پیدایش نفس و نحوه بقای آن و... به تفاوت های مبنایی می رسیم که در این مقاله به آن ها پرداخته شده است.
۴.

چیستی انسان و مراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بصیرت عین القضات انسان کامل شهود عقلانی دل تجلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
موضوع مقاله حاضر  پژوهش پیرامون « چیستی انسان ومراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی » است. انسان شناسی وی- مانند دیگر عارفان- مبتنی بر نظریه تجلّی وظهور است که بر اساس آن همه عالم و از جمله انسان « مَظهر» وجود خداست. از نگاه عارفان، انسان مظهر کامل و اتم خداوند است واز این جهت بیشترین شباهت وتناسب را با وجود وی دارد. از نظر عین القضات، انسان موجودی دوساحتی و مرکب از روح وبدن است، لیکن حقیقت وی در بُعد روحانی او قرار گرفته است. او همانند فلاسفه، روح را موجود مجرد می داند و با عقیده متکلمان که منکر تجرد روح اند مخالفت ورزیده است وآن را کفر آمیز و مخالف کتاب و سنت می داند؛ در عین حال با حکما نیز مخالفت ورزیده و ماهیت انسان را  همانندآنها « حیوان ناطق » نمی داند، بلکه مهم ترین ویژگی انسان را صفت« بصیرت» می داند که با علم حضوری وشهود قلبی ادراک می شود. به علاوه، نفس آدمی را ملکوتی می داند که از عالم بالا بر او افاضه شده است و در معرفت نفس بر وساطت وجود مقدس رسول اکرم(ص) تأکید بسیار می ورزد ومی گوید: «پس از آنکه انسان از شراب معرفت مست شود، چون به کمال مستی رسد و به نهایت انتهای خود رسد، نفس محمد(ص) بر وی جلوه کنند» این نگاه وی در باره پیامبر اسلام، ناشی از همان بینش مبتنی بر تجلّی و ظهور است که معرفت خدا را از طریق تجلّی وظهور انسان کامل بر انسان سالک می داند. یافته های ما نشان می دهد که عین القضات، هرآنچه را در باب انسان وکمالات وجودی  او گفته است، آنهارا از کتاب و سنت بر گرفته و مسلمانی معتقد و پایبند به شریعت بوده وخود نیز عامل به آن بوده است. روش تحقیق در این مقاله، روش توصیفی و تحلیلی است.
۵.

تحلیل انتقادی نظریه فخر رازی درباره تکثر ماهیات انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فخررازی تکثر ماهیات انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۵
یکی از مسائل بنیادین انسان شناختی که آثار متعدد کلامی دارد، وحدت یا تکثر ماهیت انسانی است. فخررازی از اندیشمندان مسلمانی است که درباره تکثر ماهیات نوعیه انسانی نظر داده و برای استدلال بر نظریه خود از آیات، روایات، استقرا، و مکاشفه استفاده کرده است. بررسی ادله فخر نشان می دهد که آنها صرفاً تفاوت بین انسان ها را نشان می دهند و هیچ کدام توانایی اثبات ادعای وی کثرت ماهوی را ندارد. اشکال منطقی نظریه فخررازی این است که وی حالات و صفات انسانی مانند حسد، بخل، بخشندگی و شجاعت را فصولی می داند که موجب تحقق انواع انسانی می شود در حالی که این گونه صفات ویژگی های فصولی منطقی را ندارند. همچنین نظریه تکثر ماهیات انسانی دارای پیامدهای ناپذیرفتنی مانند سقوط کلیه براهین فطری، جبرگرایی، تشکیکی بودن تکالیف، عدم امکان قانونگذاری برای جامعه و محال بودن تأسیس علوم انسانی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی انتقادی و بر اساس یافته های کتابخانه ای صورت گرفته و هیچ تحقیق مستقلی در این زمینه انجام نشده است.
۶.

سبک زندگی و موانع آن در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک زندگی امام علی (ع) نهج البلاغه زندگی مطلوب عوامل سازنده زندگی مطلوب عوامل بازدارنده زندگی مطلوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۲۰۰
مقوله «سبک زندگی» یک افزوده جدید در علوم اجتماعی و روا ن شناسی نوین است، لیکن عناصر اصلی سبک زندگی نمی تواند موضوع جدیدی باشد، آنچه نو و جدید به نظر می آید، روش های بررسی این مقوله است و نه عناصر اصلی و سازنده آن. موضوع سبک زندگی، همواره در طول تاریخ مد نظر و دغدغه صاحبان ادیان و مکاتب بشری بوده است، پیامبران الهی از طریق کتب آسمانی و حکما، عارفان، متکلمان، فقیهان وحتی ادیبان و مورخان و دیگر ارباب حِرف وصنایع، در ضمن تبیین وشرح اصول مورد نظر خود در صدد انتقال نوع سبک زندگی ایده آل ومطلوب خود به شاگردان وخوانندگان خود بوده اند و این هدف مهم از طریق الگو سازی و تقلید صورت پذیرفته است، حتی در مواردی که تصریح به تقلید و الگوسازی از سوی مذهب و مکتبی نشده است، این کار خود به خود، صورت گرفته است. در این مقاله تلاش نویسنده بر این بوده است که با بررسی سخنان امام علی(ع) در قالب خطبه ها، نامه ها،حکمت های آن حضرت در کتاب شریف نهج البلاغه، برخی از عوامل سازنده و تأثیر گذار، همچنین برخی از موانع و عوامل بازدارنده سبک زندگی مطلوب و ایده آل از نگاه امام علی(ع) را بررسی و مورد تحقیق قرار دهم و در حد توان خود تلاش نموده ام لیکن از آنجاکه سخنان امام در باره سبک زندگی بسیار وسیع وگسترده است، بررسی همه آنها و ابعادشان در یک مقاله امکان پذیر نیست، امید است که محققان دیگر همت نمایند آنها را بررسی کنند.
۷.

چگونگی سلوک عرفانی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا سلوک عرفان مقامات مشاهده مراحل سیر وسلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۷
روش سلوک عرفانی و چگونگی وصول عارفان بدان یکی از مباحث مهم و از دغدغه های عمده و اساسی اهل عرفان است. روش سلوک بر خلاف حالت جذبه که به صورت آنی بر عارف عارض می گردد، مبتنی بر مجاهدت، تلاش و کوشش فراوان است و از طریق ریاضت نفس به روش تدریج حاصل می شود و عارف سالک در راه به دست آوردن آن سختی و رنج ها را بر خویش هموار می کند. هدف اصلی این مقاله این است که با استناد به متون و آثار ابن سینا و با بهره گیری از تحلیل گفتار برخی از شارحان وی اثبات کنیم که وی علاوه بر پایبندی به سیر وسلوک عقلی که مقتضای روش فلسفی وی است، در اواخر عمر خویش و در برخی از آثارش از روش رسمی مشاییان که روش بحثی وعقلی محض است، عدول کرده است و به روش شهودی و اشراق حضوری که بعدها سهروردی آن را گسترش داد؛ روی آورده است. شاهد این ادعا، آثار بر جای مانده اوست. البته چنانچه اثر نفیس او با عنوان «حکمت المشرقیین» به طور کامل باقی می ماند، با شفافیت بیشتری می توانستیم درباره بعد عرفانی او گفتگو کنیم. یافته های ما از آثار ابن سینا اثبات می کند که آن حکیم بزرگ علاوه بر مشی مشایی، اهل سیر وسلوک و ریاضت هم بوده است و برخی از اعمال ناشایستی که به وی نسبت داده اند، از سوی دشمنان و مخالفانش می باشد. روش به کار رفته در این پژوهش، روش تحلیلی توصیفی و بعضا پدیدار شناسی است. 

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸