تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال بیست و سوم تابستان 1402 شماره 69 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر توجه به تغییر اقلیم و اثرات ناشی از آن اهمیت زیادی پیداکرده است که می توان آن را نتیجه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و خسارت های مالی و جانی مربوط به رویدادهای فرین اقلیمی دانست. هدف از این مطالعه بررسی چشم انداز تغییرات دما و بارش های فرین در استان کردستان است. بدین منظور از داده های روزانه بارش، دمای حداقل و دمای حداکثر 6 ایستگاه همدید در طول دوره آماری (2016-1990) بهره گرفته شد. و تغییرات آن ها در دوره (2060-2041) با استفاده از مدل جهانی HadGEM2 تحت دو سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 و ریزمقیاس گردانی آماری LARS-WG6 مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی روند نمایه های فرین اقلیمی نیز 27 شاخص مربوط به بارش و دما با استفاده نرم افزار RClimdex مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در دوره (2016-1990) شاخص های فرین گرم دارای روندی مثبت و افزایشی هستند. این روند برای شاخص تعداد روزهای تابستانی و بیشینه ماهانه دمای حداکثر روزانه، معنادار است. این در حالی است که شاخص های فرین سرد دارای روند کاهشی و منفی بوده است. این روند فقط برای شاخص تعداد روزهای سرد معنادار بود. بارش های فرین نیز در اغلب ایستگاه ها دارای روند منفی و کاهشی است و این روند در اکثر ایستگاه ها معنادار است. نتایج حاصل از چشم انداز تغییرات اقلیمی نیز نشان داد در دوره آینده میزان دما افزایش و میزان بارش کاهش خواهد یافت.
تعیین تغییرات رژیم های خشک و مرطوب بارش ماهانه با استفاده از شاخص انگوت در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از عوامل اصلی بی نظمی در بیلان آبی، کاهش محصول، کاهش مصرف آب و نیز منشأ بسیاری از مشکلات اقتصادی است. مقدار بارندگی از مهم ترین متغیرهای اقلیمی که دارای تغییرات زمانی و مکانی زیادی بوده و در ارتباط با تغییر اقلیم بر منابع آب یک منطقه نیز به طور جدی تأثیرگذار است. شاخص انگوت یک شاخص برای تعیین سیکل اقلیمی بارندگی ها و نسبت بین مقادیر متوسط چندساله بارش ها در دوره های خشک و مرطوب است که تغییرات اقلیمی بارش ماهانه را برای تعیین دوره های بارانی و خشک مشخص می نماید. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و محاسبه شاخص انگوت در تحلیل دوره های خشک و مرطوب بارندگی در مقیاس ماهانه، در 30 ایستگاه باران سنجی استان اردبیل است. شاخص انگوت بر اساس نسبت مقادیر متوسط روزانه بارش در یک ماه و مقادیر متوسط روزانه بارش در یک سال محاسبه شد و در ادامه بر اساس مقادیر شاخص مذکور،ماه های خشک و مرطوب مشخص شد. ایستگاه های گلی و سئین به ترتیب بیش ترین و کم ترین دامنه پراکندگی آمار بارش به خود اختصاص داده اند. مقدار شاخص انگوت در ماه های اسفند، فروردین، اردیبهشت و آبان بیش تر از واحد است و جزو ماه های مرطوب محسوب می شود. در مقابل ماه های تیر، مرداد، شهریور، مهر و دی در اکثر ایستگاه ها پایین تر از واحد می باشد و در محدوده ماه های خیلی خشک قرار می گیرند. هم چنین ماه های آذر، بهمن و خرداد جزو ماه های خشک محسوب می گردند.
برآورد منطقه ای رسوب دهی با استفاده از منحنی سنجه رسوب ماهانه (مطالعه موردی: حوضه آبریز قره سو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به آثار و پیامدهای منفی برخاسته از پدیده فرسایش و رسوب دهی در حوضه های آبریز، تحقیق حاضر با هدف تخمین و تعیین تغییرات مکانی رسوب دهی در حوضه آبریز قره سو واقع در استان اردبیل انجام شد. در این راستا استفاده از مقیاس زمانی ماهانه در جهت تهیه منحنی های سنجه برآورد رسوب به عنوان اساس کار قرار گرفت. تهیه منحنی های سنجه رسوب ماهانه بر اساس داده های نمونه دبی جریان و دبی رسوب متناظر آن در 19 ایستگاه هیدرومتری واقع در سطح حوضه طی دوره آماری 14 ساله (سال های آبی 1381- 1394) صورت گرفت. تمامی تحلیل های اماری در محیط نرم افزار آماری SPSS انجام شد. همچنین نمایش تغییرات فضایی میزان رسوب دهی در سطح حوضه از طریق قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) میسر گردید. نتایج آزمون روابط رگرسیونی مابین دبی جریان و دبی رسوب حاکی از وجود روابط نزدیک و معنی داری در مقیاس زمانی ماهانه داشت. تعمیم منطقه ای این روابط برای کل حوضه نشان داد که اختلاف فصلی مشهود بوده و بالاترین و پایین ترین ضریب تعیین به ترتیب به ماه های اردیبهشت (برابر با 74/0) و مرداد (برابر با 55/0) تعلق یافت. همچنین وقوع بیشترین انتقال رسوب در فصل بهار و کمترین آن در فصل تابستان مشهود بوده و اشاره به نوع رژیم بارش- رواناب حاکم بر حوضه قره سو داشت. به لحاظ مجموع سالانه رسوب دهی، ایستگاه یامچی با 3970 تن در سال، بالاترین و ایستگاه ننه کران با با 66 تن در سال، پایین ترین میزان رسوب دهی را در بین 19 ایستگاه حوضه قره سو به خود اختصاص داد. نظر به کلاس رسوب دهی بالای ایستگاه های واقع در زیرحوضه های بالیخلی و خیاو، توصیه گردید که توجه ویژه ای به حفاظت و تقویت ارکان آب و خاک و تخفیف نیروهای پیش برنده فرسایش و تولید رسوب در حوضه های مذکور گردد.
ارزیابی میزان تأثیرپذیری رشد شهر هوشمند از پارامترهای اقتصادی و اجتماعی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش های بسیاری برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که می توان به «رشد هوشمند» به عنوان یک استراتژی در جهت پایداری شهری اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان تاثیرپذیری رشد شهر هوشمند از پارامترهای اقتصادی و اجتماعی در شهر اصفهان می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر اصفهان در سرشماری سال 1395 به تعداد 5120850 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه(پرسشنامه شهر هوشمند، پرسشنامه اقتصادی و پرسشنامه اجتماعی) محقق ساخته با 32 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که رشد هوشمند شهری در شهر اصفهان متاثر از متغیرهای اجتماعی و اقتصادی می باشد که در این میان نقش متغیرهای اقتصادی در رشد هوشمند شهری تاثیر بیشتری را نسبت به متغیرهای اجتماعی داشته اند که ضریب تاثیر نقش متغیر اقتصادی 71/0 بوده در حالیکه متغیر اجتماعی دارای ضریب تاثیر 38/0 می باشد.
مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی سرخرود در راستای توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهر سرخرود گسترش جریان های گردشگری با برنامه ریزی نامناسب و ضعف زیرساخت ها و مدیریت گردشگری اثرات منفی زیادی از لحاظ زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته است. هدف از پژوهش حاضر مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی سرخرود با رویکرد توسعه گردشگری می باشد. تحقیق روش، توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری داده های تحقیق در رابطه با مبانی نظری پژوهش، شناخت و تحلیل داده ها اسنادی و کتابخانه ای و در رابطه با بررسی نمونه مورد مطالعه، مطالعات میدانی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که میان نمونه تصادفی از متخصصان شهری به تعداد 20 نفر توزیع گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار Exoert Choice استفاده شده است. جهت وزن دهی و رتبه بندی معیارها در وضع موجود شهر روش تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده گردیده است. همچنین برای بررسی رابطه میان گردشگری و مؤلفه های اقتصادی و محیطی، پرسشنامه ای میان متخصصان و شهروندان سرخرود توزیع گردید و یافته های حاصل از آن با استفاده از آزمون تاو کندال bو همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها بیانگر آن است که از دیدگاه نیمی از مسئولین و کارشناسان دولتی، گسترش صنعت گردشگری از یک سو سبب رونق اقتصادی منطقه و از سوی دیگر سبب کاهش امنیت منطقه و آلودگی محیط زیست است. بنابراین در شرایط کنونی انگیزشی برای گسترش صنعت توریسم برای مدیران دولتی وجود ندارد؛ بدین صورت که برای جلوگیری از خلاءها و انجام فعالیت های موازی، ارائه خدمات به گردشگران توسعه پایدار گردشگری نیازمند یکپارچگی مدیریت گردشگری و برنامه ریزی مداوم در قالب سازمان یافته، مشارکتی و مردمی است.
ارزیابی نقش شوراهای محلی در توسعه امنیت پایدار شهری (نمونه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد فزاینده شهرنشینی و نبود مدیریت یکپارچه شهری منجر به ناکارامدی برنامه ریزی در شهرها شده است. در این راستا، شوراهای محلی به عنوان بارزترین نهادهای محلی و مهم ترین جلوه های تمرکززدایی، نماد متبلور حضور جدی مردم برای تعیین سرنوشت خویش می باشند که در صورت نهادینه شدن جایگاه آنها در ساختار حاکمیت به عنوان هماهنگ کننده دستگاه های اجرایی در این شهرها می توانند نقش ارزنده ای در توسعه امنیت پایدار شهرها داشته باشند. از این رو، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی انجام پذیرفته است، بدین صورت که ابتدا با استفاده از مدل کوکران حجم نمونه مورد مطالعه، 354 نفر تعیین شد. در مرحله بعد بر اساس نتایج بدست آمده از پرسشنامه به تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS پرداخته شد. نتایج مبتنی بر آزمون فریدمن نشان از آن دارد که، در بین گویه های تحقیق، گویه دوم «توسعه امنیت اجتماعی»، در رتبه اول قرار می گیرد و گویه اول «توسعه امنیت اقتصادی» در رتبه آخر قرار می گیرد. در بین گویه ها، گویه دوم (امنیت اجتماعی) با امتیاز 2.90 مبنی بر اینکه نقش شوراهای محلی در توسعه امنیت اجتماعی بیشتر از سایر ابعاد است، در رتبه اول قرار می گیرد و گویه اول با امتیاز 1.98 توسعه امنیت اقتصادی در تبه آخر قرار گرفته است. همچنین آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد که سطح معنی داری آزمون کوچکتر از (05/0) می باشد و در سطح اطمینان 95 درصد، اختلاف معنادار مثبتی بین ابعاد وظایف شوراها و ابعاد توسعه امنیت پایدار شهری وجود دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه درونی شهرهای مناطق خشک (مورد مطالعه: شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع و گسترش افقی شهرها درایران شاید شدیدتر از بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه باشد چراکه این فرایند اکثر شهرهای تاریخی ایران را از ساختار یکپارچه شهری محروم و آن ها را در برابر مشکلات خاصی برای توسعه متعادل و متوازن قرار داده است. علاوه بر این، بسیاری از اراضی، کاربری ها و بافت های قدیمی و فرسوده به صورت دایر و بایر در داخل شهرها در کشاکش این توسعه غیراصولی و شتاب زده، از جریان عمران و توسعه صحیح شهری بازمانده و اکنون به عنوان بافت های مسئله دار شهری مطرح هستند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه درونی شهرهای مناطق خشک انجام شد پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از تکنیک دلفی و همچنین مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان برنامه ریزی شهری تشکیل می دادند که حجم نمونه به صورت هدفمند 30 نفر در نظر گرفته شد. یافته های حااصل از این پژوهش نشان داد که عوامل مدیریتی، زیست محیطی، کالبدی و فضایی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در توسعه درونی شهر اردکان نقش دارد.
تعیین جهت توسعه شهر بر مبنای مدل سازی انتشار آلودگی هوا از نیروگاه های حرارتی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور توسعه شهرها عوامل محدود کننده متعددی وجود دارد. این عوامل سبب توسعه شهرها در جهت های خاص می شود. آلودگی هوا به عنوان یک معضل بزرگی کلان شهر ها خود می تواند به عنوان یک عامل محدود کننده توسعه شهری مورد توجه تصمیم گیران شهری قرار گیرد. در شهر مشهد 4 نیروگاه نسبتا بزرگ در حال فعالیت می باشد. درحال حاضر 2 نیروگاه در شرق شهر و 2 نیروگاه در غرب مشهد وجود دارند. بخش عمده سوخت این نیروگاه ها، مازوت وگاز طبیعی می باشد. مدل سازی انتشار آلاینده های هوای این نیروگاه ها و مشخص شدن الگوی انتشار آلاینده ها در سطح شهر می تواند نقش کلیدی در کیفیت زندگی و سلامت حدود 3.5 میلیون ساکن شهر مشهد داشته باشد. خروجی های این مدل همچنین می تواند به عنوان یک پارامتر موثر در تخمین مدل توسعه شهری مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه انتشار آلاینده های NOX، CO و 10PM با استفاده از نرم افزار AERMOD در شهر مشهد مدل سازی و بررسی شده است. با استفاده از نرم افزارArc GIS جمعیت تحت تاثیر این آلاینده های هوا با بازه های زمانی یک سال شمسی غلظت آلاینده ها در مناطق مختلف شهر به تفکیک جمعیت و مساحت تحت تاثیر آن محدوده غلظت آلودگی مشخص گردید.
تبیین ارتباط «حقوق شهروندی» و «حقوق معماری و شهرسازی» با تأکید بر «نظریه حق به شهر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی مجموعهای از حقوق و تکالیفی است که یک شهروند به دلیل سککونت در یکک کشکور از آن بر کوردار است. حقوق شهری، مجموعه قوانین، قواعد و مقرراتی است که روابط متقابل شهروندان و ادارات شهر را در امر محلی و شهری تنظیم نموده و حقوق تکالیف ناظر بر شوراها، شهرداریها و سایر نهادهای شهری را تبیین مینماید؛ لکذا امکروزه آگاهی شهروندان از حقوق مکتسبه از یکسو و آگاهی برنامهریزان و معماران از حقوق شهروندان، از مولفه های تاثیرگذار بر فرآیند برنامهریزی معماری شهری است که در این مقاله این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. نظریات معاصر در باب حقوق شهری منجر به چارچوب نظامی نوین بر پایه مفهوم »حق بر شهر« درباره زندگی شهری شدهاند؛ چنانچه بکه صورت کلی میتوان در چارچوب مفهوم کلی »حق بر شهر«، صورتبندی زیر را از مجموعه ایکن حقکوق دربکاره حقکوق متصوره شهروندی به حقوق معماری و شهرسازی ارائه داد: ١.حق تخصیص؛ 2.حق مشارکت؛ 3.حق مرکزیت؛ ٤. حق سکونت؛ ٥. حق بر زیستگاه؛ 6.حق بر فردیت بخشی در اجتماعی سازی. در پایان نیز ارتباط این مولفکه ها و شا خص های انها با میزان سنخیت و ارتباط با حقوق معماری و شهرسازی ارائه شده است.
پهنه بندی اقلیم-کشاورزی کشت گندم دیم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نمونه موردی (استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت اقلیم و پارامترهای مورد نیاز محصول های کشاورزی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه را در مناطق مختلف مشخص و حداکثر بهره برداری را کرد. به علت توان های بالقوه دیم زارهای استان همدان، بررسی جامعی بر اساس آمار 20 ساله(1395-1375) عناصر اقلیمی 9 ایستگاه سینوپتیک اصلی و تکمیلی انجام گرفت.به این منظور با توجه به شرایط فنولوژیکی گندم و تطبیق آن با شرایط اقلیمی مورد نیاز در استان همدان به بررسی شاخص های موثر در کشت محصول پرداخته شده است. در نهایت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ،مدل (AHP)به پهنه بندی عناصر اقلیمی و همچنین وزن گذاری آن ها اقدام شد. سپس مناطق مناسب و نامناسب استان جهت کشت گندم دیم مشخص گردید. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این واقعیت می باشد که در بین عناصر اقلیمی عنصر بارش سالانه و نحوه توزیع آن در طول فصول رشد، همچنین درجه حرارت تراکمی مهمترین عامل در فرایند کشت گندم دیم است.بدین ترتیب بر اساس نقشه های استخراج شده از مدل (AHP)، حدود18 درصداز مساحت استان که در قسمت های غرب و جنوب غرب که شامل شهرهای نهاوند،تویسرکان و اسدآباد می باشد دارای استعداد بسیار مناسب ، 46 درصدمتوسط ،34درصد با استعداد مناسب و 2 درصد به نمایندگی شهر قهاوند از توابع شهر همدان فاقد استعداد لازم می باشد.
تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی مراتع و پایش تغییرات آن در دوره های خشکسالی و ترسالی با استفاده از NDVI سنجنده MODIS (مطالعه موردی: مراتع جنوب استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از خصوصیات پوشش گیاهی مراتع و همچنین عوامل موثر بر آن در برنامه ریزی های محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. با این حال نقشه های منطقه ای و به روز شده درصد پوشش گیاهی مراتع همواره در دسترس و قابل تهیه نیست. در پژوهش حاضر به منظور تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی مراتع و پایش تغییرات آن در دوره های خشکسالی و ترسالی از شاخص NDVI سنجنده MODIS طی سال های 1379 تا 1396 با قدرت تفکیک مکانی 250 متر و قدرت تفکیک زمانی 16 روزه و همچنین شاخص خشکسالی SPI استفاده شد. منطقه مورد مطالعه بخشی از مراتع واقع در جنوب استان یزد می باشد؛ که در سال 1394 به منظور تهیه داده های زمینی، نمونه گیری از میزان درصد پوشش گیاهی از سطح مراتع منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. بر اساس نتایج، شاخص NDVI دارای قابلیت مناسبی در تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی می باشد؛ به طوری که ضریب تبیین (R2) بین این شاخص و نقاط نمونه برداری شده 0/71 بدست آمد. بر اساس نتایج، به طور میانگین طی سال های 1379 تا 1396، پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه 11/3 درصد بوده است. بیشترین و کمترین میزان درصد پوشش گیاهی در سطح منطقه مورد مطالعه به ترتیب مربوط به سال های 1381 و 1379 که به ترتیب دارای وضعیت های ترسالی متوسط و خشکسالی بسیار شدید بودند، با میانگین 14/6 و 9/2 درصد مشاهده شد.
اقلیم و انرژی در محیط های شهری در جهت کاهش مصرف انرژی، نمونه موردی ساختمان سعادت آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احداث شهرها تا قبل از دوران مدرن در مقیاسی تشکیل می شد که تعادل محیطی را دستخوش تغییرات مهمی نمی کرد. با توسعه جمعیت و بزرگ شدن شهرها و تبدیل سکونتگاه ها به شهرهای بزرگ و کلان شهرها، شرایط جدیدی به وجود آمد که بررسی آنها نشان داد امروزه شهرها اقلیم های خاص خود را می سازند. اقلیم های جدید به وجود آمده در این مناطق به کلی با وضعیت طبیعی پیش از آنها متفاوت است.در این پژوهش تلاش می گردد با ارائه راهکارهایی در زمینه شهرسازی و معماری در منطقه سعادت آباد شهر تهران در راستای کاهش مصرف انرژی استفاده کنیم. متغیرهای شهرسازی و معماری از جمله عرض خیابان و پیاده رو، فضای سبز و درختکاری، جنس مصالح، ابعاد و جهت بازشوها و راه های ورودی انرژی، بام، عرض دیوار، ایوان، کنترل سیستم گرمایشی منفعل (سایه بان ها، پرده ها و سیستم های کنترل منافذ). لذا ابتدا، وضعیت اقلیم و آب و هوای شهر تهران و منطقه سعادت آباد را مورد بررسی قرار دادیم. سپس، وضع موجود منطقه سعادت آباد را با استفاده از نرم افزار شبیه ساز دیزاین بیلدر مدل سازی کرده تا میزان دمای محیط و ساختمان ارزیابی گردد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که ارتقای شرایط آسایش حرارتی در فضای باز و بسته ی زیستی ساختمان های مسکونی.کاهش میزان اتلاف انرژی حرارتی مستقیم و غیرمستقیم بواسطه پوسته ی خارجی ساختمان. به هنگام سازی دانش طراحی اقلیمی پوسته ی خارجی ساختمان در بدنه ی جنوبی رشته کوه البرز مرکزی تهران.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت مکمل در کنار کشاورزی و دامداری، همواره عاملی در جهت بهبود شرایط اقتصادی ساکنین روستاها بوده است. بر این اساس این پژوهش، با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی انجام پذیرفته است. جمع آوری اطلاعات، با استفاده از دو روش آرشیوی و پیمایش از طریق مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل منابع آرشیوی مرتبط با موضوع تحقیق و همچنین 13 نفر از خبرگان و افراد مجرب است. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و تحلیل مضمون استفاده شد؛ همچنین داده های کمّی نیز، با استفاده از روش برنامه ریزی ترجیحات فازی لگاریتمی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ابعاد ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی، شامل سه بُعد محیطی، منابع انسانی، و جامعه محلی، می باشد، به طوری که بُعد منابع انسانی با وزن 0994/0 نسبت به ابعاد دیگر دارای وزن بیشتری می باشد. همچنین بُعد جامعه محلی با وزن 0989/0 و بُعد محیطی نیز با وزن 0973/0 به ترتیب در اولویت دوم و سوم قرار گرفتند. در این میان، مولفه «موثر بودن» در بُعد «منابع انسانی» با وزن 261/0، مولفه «اقتصادی» در بُعد «جامعه محلی» با وزن 259/0، و مولفه «زیباشناختی» در بُعد «محیطی» با وزن 254/0، بیشترین وزن را به خود اختصاص دادند.
کاربرد شبیه سازی مدل میان مقیاس پیش بینی وضع هوا در ترسیم الگوی توزیع زمانی بارش ( مطالعه موردی حوضه آبریز پارسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شدت بارش در طول مدت بارش تغییر می کند. تغییرات مقدار بارش در طول یک واقعه در نحوه شکل گیری سیلاب و شدت و تداوم آن تأثیر گذار می باشد. شناخت و تعیین تغییرات زمانی بارش در طول مدت رگبار براساس الگوی توزیع زمانی مشخص میشود. در روند تبدیل حداکثر بارش محتمل به حداکثر سیل محتمل که با استفاده از مدل های بارش – رواناب انجام می گیرد، تعیین الگوی تیپ توزیع زمانی بارش در ایستگاه ها و منطقه تحت مطالعه ضروری است. بدین منظور می توان از داده های با مقیاس زمانی کوتاه مدت ایستگاه های باران نگار استفاده کرد. بهره گیری از شبیه سازی مدلهای میان مقیاس عددی وضع هوا مانند مدل تحقیقات آب و هوا و پیش بینی WRF)) توانسته است تا حدود زیادی این نیاز را جبران کند. مدل WRF یکی از مدل های پاسخگو در زمینه پیش بینی بارش، دما و عناصر جوی است که در این مطالعه از آن بهره گرفته شده است. در این مقاله ابتدا مدل برای سه توفان شدید و فراگیر 14 و 15 آذر 1382 ، 3 تا 5 دی 1385 و 6 و 7 فروردین 1386 بر روی حوضه آبریز سد پارسیان و نواحی اطراف آن شبیه سازی شد و سپس خروجی آن با مقادیر بارش ثبت شده توسط دیتالاگرها مورد مقایسه قرار گرفت.
نقش صندوق های اعتبارات خرد در ارتقای سرمایه اجتماعی روستاییان، مورد مطالعه: روستای حسینان شهرستان دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر تقویت سرمایه های اجتماعی و مشارکت روستاییان در بسیاری از برنامه های توسعه روستایی کشور مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر صندوق های قرض الحسنه ایجاد شده در پروژه ترسیب کربن در ارتقای سرمایه اجتماعی روستای حسینان شهرستان دامغان می پردازد. بدین منظور میزان مشارکت و تعاملات اجتماعی اعضای چهار گروه توسعه روستایی قبل و بعد از اجرای پروژه با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. داده های مورد نیاز از طریق روش های مشارکتی و کارگاهی با حضور نمایندگان و اعضای فعال گروههای توسعه جمع آوری شد. برای مقایسه شاخص های تمرکز و تراکم شبکه تعاملات اجتماعی قبل و بعد از اجرای پروژه از آزمون بوت استراپ تی تست استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد که افزایش میزان تراکم مشارکت اعضای صندوق بعد از اجرای پروژه نسبت به قبل از اجرای آن در سطح 0.05 معنی دار می باشد. همچنین پروژه در جلب مشارکت افراد با سطح تحصیلات متفاوت موفق عمل کرده و تفاوت معنی داری در شاخص مرکزیت درجه گروههای مختلف تحصیلی وجود نداشت. به همین ترتیب تاثیر این صندوق ها در ایجاد انسجام بین گروه های توسعه روستای حسینان معنی دار بوده است. در مجموع می توان گفت که تشکیل صندوق های قرض الحسنه اعتبارات خرد ازجمله راهکارهای تاثیرگذار بر افزایش مشارکت و همکاری روستاییان و ارتقای سرمایه اجتماعی آنها به شمار می رود.
تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین با استفاده از چارچوب برنامه ریزی ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر کاربری زمین شهری از جمله موضوعات اساسی مطرح در شهرسازی است که پژوهشگران بسیاری از جنبه های مختلف بویژه از بعد فضا به آن پرداخته اند ولی موضوعی که در پژوهش های مختلف مورد غفلت واقع گردیده آن است که تحلیل جنبه هاب مختلف تغییر کاربری زمین تنها محدود به عوامل کلاسیک و فضایی نبوده و به دلیل وجود منافع گوناگون در تغییر کاربری زمین، ذی نفعان فراوانی با هدف کسب منافع از این فرایند، در تحولات زمین شهری موثر واقع می شوند. بر این اساس نگارش این مقاله با هدف کاربست چارچوب برنامه ریزی ارتباطی در شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین صورت پذیرفته چرا که برنامه ریزی ارتباطی به عنوان یکی از نظریات عمومی برنامه ریزی شهری عمده توجه خود را معطوف به توزیع مناسب منافع میان ذینفعان نموده است. در این پژوهش پس از تدوین شاخص های مطالعه حاصل از مطالعات نظری، با استفاده از رویکردی کمی و روش تحلیل عاملی اکتشافی به شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین بر مبنای مصوبات کمیسیون ماده 5 شهر اهواز (به عنوان یکی از مراجع رسمی تغییر کاربری زمین در نظام برنامه ریزی شهری) پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد 9 عامل با میزان واریانس تجمعی 851/70 درصد، تبیینی مناسب از توزیع منافع تغییر کاربری ارایه می دهند که در این میان عامل «مشروعیت میانجیگری برنامه ریزان و تصمیم گیران» دارای بیشترین اثر است.
تبارشناسی نظری بزرگراه های درون- شهری و تحلیل اثرات آن بر فضاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگراه های درون- شهری، به عنوان یکی از مهم ترین بخش های حمل ونقل، هم به لحاظ حجم مصرف بودجه و هم به لحاظ اثرات فضایی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن بر شهر، همواره یکی از پُرچالش ترین عناصر شهری بوده است. برای این منظور در این پژوهش به تحلیل اثرات بزرگراه های درون-شهری، بررسی نظریات مرتبط با چگونگی برخورد با این عنصر فضایی و همچنین عوامل دخیل در آن پرداخته شده است. نوع پژوهش کاربردی- نظری و روش انجام به صورت اسنادی-تحلیلی است. منابع اطلاعاتی مورد استفاده در این پژوهش تمام اسناد، مدارک، کتاب ها، مقالات، طرح ها و پژوهش های علمی انجام شده در خصوص بزرگراه های درون شهری است. نتایج حاکی از آن است که نظریات و دیدگاه های موافق و مخالفی در خصوص ایجاد بزرگراه های درون-شهری وجود دارد. اندیشمندان مکتب نوگرا و مهندسان شهری، طرفداران ایجاد بزرگراه های درون شهری و بعدها برنامه ریزان و جغرافیدانان شهری مخالف توجه تک بعدی به ایجاد این بزرگراه ها و توسعه درون شهری با تکیه بر بزرگراه سازی هستند. همچنین نتایج امر نشان داد که بزرگراه های درون-شهری تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی با خود به همراه داشته و بسته به شرایط مکان و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محل، این تأثیرات به صورت مثبت و منفی در فضای پیرامون نمود پیدا می کند.
مکان یابی محل دفن پسماندهای جامد شهر کنگان با استفاده از تکنیک فازی – سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیرات منفی زیست محیطی مرتبط با دفن غیر اصولی در بخش مرکزی شهرستان کنگان، تسریع در توسعه کنترل شده محل های دفن زباله شهری در این منطقه ضروری است. منطقه مورد مطالعه با تولید روزانه 92 تن زباله، به دلیل عدم وجود تجهیزات بازیافت و مکان یابی نامناسب دفن آن با معضلات زیست محیطی، اجتماعی و بهداشتی متعددی روبرو شده است. این مطالعه با هدف شناسایی مکان های مناسب برای دفع زباله های جامد با در نظر گرفتن کلیه فاکتورهای اساسی و معیارهای رتبه بندی با تلفیق فازی- سلسله مراتبی Fuzzy-AHP و GIS با تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره MCDA برای شهرستان کنگان انجام شد. در این مطالعه از استانداردهای مکانیابی محل دفن زباله آژانس حفاظت از محیط زیست EPA استفاده گردید. معیارهای مکانیابی مورد استفاده در این مطالعه شامل استفاده از زمین، شیب، ارتفاع ، فاصله تا زهکشی، آبهای زیرزمینی و سدها، فاصله تا گسل ها، خاک، زمین شناسی، فاصله تا مناطق مسکونی و جاده، صنعتی و دسترسی به زیرساخت ها است. روش تحلیل سلسله مراتبی AHP در انتخاب محل دفن زباله با در نظر گرفتن معیارهای متعدد و کلاس های عضویت فازی مطابق با استانداردهای استفاده شد. توابع فازی از کلیه معیارها برای تهیه نقشه مکان مناسب برای دفن زباله در پنج دسته طبقه بندی شد؛ نامناسب (53.5%)، کمتر مناسب (39.1%)، نسبتاً مناسب (5.4%)، مناسب (1.4%) و بسیار مناسب (0.6%). نتایج این تحقیق در مدیریت محیط شهری و همچنین در برنامه های دفع بهینه زباله های جامد شهری این منطقه مفید خواهد بود.
توسعه شناخت فضای جغرافیایی از طریق تجربیات معمارانه (نمونه موردی: بررسی شناخت فضایی دانش آموزان دبستانی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که فضای جغرافیایی یک فضای ذهنی است، به دلیل تفاوت شناخت فضایی افراد مختلف، ادراک آن، از فردی به فرد دیگر قابل تغییر است. این شناخت وابسته به تجربیات فرد از محیط پیرامونش بوده و قابل آموزش می باشد. از سوی دیگر بهترین دوران برای این آموزش، سنین پایین است. اما این مسأله کمتر مورد توجه بوده است. لذا، هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تجربیات معمارانه از محیط پیرامون بر شناخت فضایی دانش آموزان در شهر تهران بود. این پژوهش به روش شبه آزمایش صورت گرفت. این امر از طریق سنجش فهم پرسپکتیو و توانایی مسیریابی دانش آموزان قبل و بعد از تجربیات معمارانه ار محیط پیرامون انجام شد. در این راستا، از پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. مدل مورد استفاده، آزمون تحلیل کواریانس یک طرفه (آنکوا) بود. آزمون ها شامل سنجش شناخت فضایی از طریق ترسیم پرسپکتیو از منظر با روش کروکی از تصویر ذهنی منظر و تکالیف مسیریابی بود. برای سنجش اعتبار، از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برای شناخت فضایی و ابعاد آن بالای۰/۷۰ است. معناداری در اثربخشی تجربیات معمارانه از محیط پیرامون در فهم پرسپکتیو و توانایی مسیریابی که جزئی از شناخت فضایی هستند، توسعه شناخت دانش آموزان از فضای جغرافیایی را نشان داد.
مدل تخصیص منابع مالی بهره ور از منظر شاخصهای فقر معیشتی با استفاده از ترکیب روش های خوشه بندی و تکنیک SAW (مطالعه موردی: کمیته امداد خمینی شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده فقر واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که از دیر باز از بزرگترین مشکلات انسان بوده است. گوناگونی مشکلات، نیازها و گرفتاریهای اقشار محروم و کم درآمد جامعه و تعدد شاخص های تشکیل دهنده فقر از یک طرف، و از طرفی کمبود منابع و اعتبارات مالی جهت برطرف ساختن شاخص های فقر، سازمانهای متولی امور فقرا از جمله کمیته امداد امام خمینی (ره) را با چالش هایی جدی در زمینه تخصیص بهینه منابع روبه رو نموده است. لذا هدف تحقیق حاضر، خوشه بندی مددجویان کمیته امداد شهرستان تبریز از منظر شاخص های فقر معیشتی، رتبه بندی این خوشه ها از بعد هزینه و در نهایت تخصیص بهره ور و بهینه منابع برای هر خوشه می باشد. بدین طریق با کمترین منابع، طیف وسیعی از نیازمندان از این منابع بهره مند می گردند. برای انجام این کار، با تحلیل خوشه ای داده های استخراج شده از سیستم، 700 مددجوی کمیته امداد شهرستان تبریز از منظر شاخص های فقر معیشتی و با روش K-mean ، خوشه بندی گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق، ساختار خوشه ای مشتمل بر 10 خوشه بوده که مطابق با ویژگیهای خوشه ها، عناوینی برای خوشه ها لحاظ شده است. در نهایت جهت رتبه بندی خوشه ها از روش تصمیم گیری چند شاخصه SAW بهره گیری به عمل آمده است. یافته های تحقیق نشان دهنده تفاوت اثربخش بودن تخصیص در روش خوشه بندی نسبت به سایر روشهای سنتی می باشد.
شناسایی نواحی آسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیل های چند متغیره و الگوی خودهمبستگی فضایی با تأکید بر معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ بشریت انسان همیشه با تلاش و کوشش های خود برای رسیدن به آسایش و رفاه خود بارها همه سختی ها را تحمل کرده تا اینکه راهی برای رسیدن به آسایش خود را فراهم کند. از دیدگاه اقلیم، بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش ، رطوبت وتابش خورشید و باد بر احساس آرامش یا عدم آرامش می توانند داشته باشند که با توجه به شرایط اقلیمی در مناطق مختلف انتخاب نوع وتاثیر این عناصر بر افراد نیز متفاوت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی منطقه آسایش اقلیم می باشد. برای این منظور داده های دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده ای شبکه اسفزاری طی دوره آماری 1965 تا 2014 استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمال شرطی حالت های مختلف دما، بارش و رطوبت برای منطقه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی مناطق آسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیل های چند متغیره (تحلیل خوشه ای و تحلیل ممیزی) والگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره و تحلیل های فضایی منطقه آسایش اقلیم بیشتر بخش های شمالی و شرقی استان خوزستان را در بر گرفته است با این وجود نواحی آسایش اقلیمی شناسایی شده به روش فضایی کمی محدودتر بوده است. همچنین نتایج حاصل از هر دو روش چند متغیره و تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی نشان داد که مساحت تحت پوشش آسایش اقلیم به سمت دوره های اخیر از روند کاهشی قابل توجهی برخوردار بوده است که این روند کاهش در تحلیل های خوشه ای ( از 60/23 درصد در دوره ی اول به 60/17 درصد در دوره ی پنجم )و ممیزی( از 97/26 درصد در دوره ی اول به 98/14 درصد دردوره ی پنجم )قابل توجه بوده است.
سنجش و برآورد پارامتر های اقلیمی در نواحی مختلف ایران به کمک مدل شبیه سازی SIMETAW(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون مدل های متعددی برای برآورد پارامترهای مختلف اقلیمی ارائه شده است، اما با توجه به کمبود داده های معتبر و طولانی مدت در برخی از ایستگاه های هواشناسی، به کارگیری بعضی از مدل ها مشکل شده است. مدل شبیه سازی SIMETAW به منظور تخمین تبخیر و تعرق پتانسیل و همچنین برآورد مقدار خالص آب مورد نیاز آبیاری (ETaw) ارائه شده است. علاوه بر این، با استفاده از این مدل می توان داده های هواشناسی روزانه را از روی داده های هواشناسی ماهانه شبیه سازی کرد. شبیه سازی اطلاعات آب و هوای روزانه در جایی که تنها میانگین های ماهانه وجود دارد، یک ابزار بسیارخوب برای پرکردن داده های گمشده است. در این پژوهش با استفاده از مدل شبیه سازی SIMETAW به پیش بینی پارامترهای مختلف اقلیمی از جمله تابش خورشیدی، دمای حداقل و حداکثر، سرعت باد، نقطه شبنم، بارش و تبخیر و تعرق پتانسیل در چهار (اقلیم متفاوت نیمه خشک (مشهد)، گرم و خشک (بندر عباس)، معتدل و مرطوب (رامسر) و مدیترانه ای (سنندج) در طی سال های میلادی (1967-2017) می پردازیم. نتایج این مطالعات نشان داد که مدل SIMETAW توانایی بالایی در شبیه سازی متغیرهای اقلیمی دارد و بالاترین دقت مدل را در شبیه سازی بارش (998/0= R2) و دمای حداکثر (997/0= R2) مربوط به اقلیم نیمه خشک (مشهد)، نقطه شبنم (998/0= R2) مربوط به اقلیم معتدل و مرطوب (رامسر)، برای تابش (998/0= R2) و سرعت باد (9/0= R2) مربوط به اقلیم مدیترانه ای (سنندج) و دمای حداقل (998/0= R2) برای اقلیم گرم و خشک (بندر عباس) می باشد.
بررسی شاخص های معماری سنتی خانه های شیراز به منظور ارائه الگوی مناسب طراحی مسکن معاصر در راستای استفاده از انرژی های پاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری همواره تحت تاثیر شاخص های مختلفی است که از مهمترین آنها شاخص های اقلیمی و کالبدی-فضایی است. این شاخص ها در خانه های سنتی به خوبی رعایت شده و نقش مهمی در استفاده از انرژی های پاک داشته اند. در این تحقیق هدف بررسی شاخص های اقلیمی و فضایی معماری سنتی خانه های شیراز به منظور ارائه الگوی مناسب طراحی مسکن در راستای استفاده از انرژی های پاک است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق ابزار پرسش نامه است. روایی ابزار از طریق نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تایید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد 27089 نفر از کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناها و عضو سازمان نظام مهندسی استان فارس تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر می باشد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که تمامی متغیرهای اقلیمی و فضایی بررسی شده شامل فضای سبز، تناسبات و ترکیب بندی عناصر معماری، مصالح، طراحی معماری پایدار فضاها، جهت گیری بنا، سازماندهی فضاها، استفاده از آب، بهره گیری حداکثری از باد، بهره گیری از نور و تامین خنکی با سایه در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند و از نظر جامعه آماری، دارای وضعیت مناسبی بوده اند. در میان متغیرهای فضایی و اقلیمی معماری، بیشترین تاثیرگذاری مربوط به متغیر جهت گیری بنا با مقدار 03/4 و سپس فضای سبز با میانگین 85/3 بوده است. نتیجه رگرسیون نشان داد که بیشترین اثرگذاری متغیرها در طراحی خانه های مدرن مربوط به متغیر تناسبات و ترکیب بندی عناصر معماری با مقدار 151/0 واحد یعنی 15 درصد است.
ارائه الگوی ارزیابی تصمیم سازی در بازآفرینی شهری (نمونه موردی مناطق ناکارآمد شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تصمیمات در فرایند بازآفرینی شهری، باتوجه به ویژگی پیچیدگی، ابهام و عدم قطعیت آن، یک امری حیاتی است که مستلزم شناسایی معیارهای مؤثر بر تحقق آن و استفاده از روش های تصمیم گیری فازی است. هدف از انجام پژوهش معرفی یک روش دلفی فازی بر اساس استدلال کیفی، برای شناسایی و بومی سازی معیارهای مؤثر بر بازآفرینی شهری است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. پژوهش حاضر برحسب هدف توسعه - کاربردی و برحسب اقدام محقق توصیفی - تحلیل است دیدمان (پارادایم) غالب در تدوین چارچوب نظری تحقیق، بازآفرینی شهری را سازه ای چندوجهی (محتوایی و فرایندی) تلقی می کند که یک راهبرد یکپارچه از فرایند تصمیم سازی ارائه می دهد. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل مؤلفه ها و معیارهای بازآفرینی شهری، از سیستم استنتاج فازی (FIS) و نرم افزارهای Matlab و SPSS استفاده شده است. برای دستیابی به داده های موردنیاز پژوهش، پرسش نامه های باز و بسته، در بین خبرگان و گروه کارشناسی توزیع گردید. سپس داده های به دست آمده وارد سیستم استنتاج فازی شده و خروجی آنها به عنوان یافته های پژوهش تلقی گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه، تعداد 18 معیار جهت ارزیابی سیاست بازآفرینی شناسایی شدند. این معیارها، در مرحله انتخاب نهایی که با روش مصاحبه دلفی انجام شد، به 12 معیار کاهش داده شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مهم ترین و بی اهمیت ترین مؤلفه های بازآفرینی شهری در شهر قم به ترتیب عبارت اند از مؤلفه اقتصادی، عملکردی، کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست محیطی، همچنین مهم ترین و بی اهمیت ترین معیارهای ارزیابی بازآفرینی شهری به ترتیب عبارت اند از: اشتغال و درآمد، خدمات عمومی حمل ونقل و دسترسی مدیریت شهری ایمنی و امنیت سلامتی، مسکن و زیرساخت ها.
تحلیل و تبیین فضایی پراکنده رویی در شهرهای صنعتی (مطالعه موردی: بندر ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تحلیل و تبیین فضایی پراکنده رویی بندر ماهشهر طی سال های (1400-1360) انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف گذاری کاربردی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل های کراس تب، ضریب کاپا، قطاعی، هلدرن و مدل زنجیره ای Markov استفاده شده است. در این راستا، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از نرم افزارهای Envi 5.3، Terrset، Arc/Gis و Google Map استفاده شده است. محدوده جغرافیایی این پژوهش شهر ماهشهر طبق سرشماری سال 1395 می باشد. ضریب کاپا نقشه تغییرات فضایی بندر ماهشهر برای 1360، 1380 و 1400 به ترتیب برابر با 88/0، 94/0 و 94/0 به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد طی سال های 1380 تا 1400 حدود 75 درصد از رشد شهر ماهشهر مربوط به افزایش جمعیت و 25 درصد آن مربوط به رشد افقی و فیزیکی است. الگوی گسترش پراکنده رویی بندر ماهشهر در جهت های شمالی، شمال غربی، غربی و جنوب غربی به صورت خوشه ای در حال گسترش می باشد. طبق نتایج پیش بینی برای افق زمانی 1420، رشد بندر ماهشهر از 1657 هکتار در سال 1400 به 2530 هکتار در سال 1420 خواهد رسید. در صورت عدم مدیریت بهینه پراکنده رویی بندر ماهشهر باغات و اراضی زارعی آن در آینده نه چندان دور دچار تغییرات زیادی خواهد بود و این امر با توجه به وضعیت اقلیمی شهر و گرمایش جهانی زمین آثار سوئی را بر ساکنین این شهر در پی خواهد داشت.