تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال بیست و یکم بهار 1400 شماره 60 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پایش خشک سالی مراتع استان اردبیل طی دوره رشد مرتع می باشد. بر این اساس از داده های بارش و دمای ماهانه 4 ایستگاه سینوپتیک استان اردبیل (اردبیل، خلخال، مشکین شهر و پارس آباد مغان) طی دوره آماری 2016- 1996، به منظور محاسبه شاخص خشک سالی فازی ( SEPI ) در 4 بازه زمانی 1، 3، 6 و 9 ماهه استفاده شد و همچنین از تصاویر ماهواره های لندست TM و OLI به منظور تهیه نقشه های طبقه بندی کاربری اراضی بر اساس مدل حداکثر احتمال و محاسبه شاخص های پوشش گیاهی NDVI ، EVI ، SAVI و LAI استفاده گردید. به جهت بررسی رابطه بین شاخص های موردمطالعه، از ضرایب همبستگی پیرسون ( R ) و ریشه میانگین مربعات خطا ( RMSE ) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از طبقه بندی نشان داد که وسعت مراتع استان اردبیل طی سال 1394 نسبت به سال 1377، هم در بخش مراتع قشلاقی و هم در بخش مراتع ییلاقی کاهش ملاحظه ای را نشان می دهد. بر اساس نتایج SEPI وضعیت خشک سالی طی سال های 1390 تا 1395 بیشتر از سایر دوره زمانی موردمطالعه می باشد. نقشه های پراکندگی پوشش گیاهی بر اساس الگوریتم طبقه بندی درخت تصمیم گیری و طبق شاخص NDVI برای ماه های موردمطالعه تهیه گردید. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از ارزیابی شاخص نشان داد که بالاترین همبستگی بین شاخص NDVI و شاخص SEPI 6 ماهه مشاهده می شود و کمترین ضریب میانگین مربعات خطا نیز بین شاخص SAVI و شاخص SEPI 6 ماهه وجود دارد ولی به طورکلی مناسب ترین شاخص برای پایش خشک سالی مراتع استان اردبیل شاخص NDVI و SEPI 6 ماهه می باشد.
چهارچوب استایل رود، رویکردی نوین در مدیریت رودخانه ها (مطالعه موردی: رودخانه ارنگه کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات مربوط به رودخانه و مسایل مربوط به مدیریت رود باید با شناسایی ویژگی و رفتار رود در بازه های و با مشارکت ژئومورفولوژیست ها صورت گیرد که نتیجه آن علاوه بر کاهش خطر، باعث کاهش هزینه نیز می گردد. مدیریت رودخانه شامل استراتژیهایی است که به نحو مؤثری در رفتار رود اثر داشته باشد. در این مقاله بر پایه چهارچوب استایل رود ویژگی و رفتار رود در حوضه ارنگه کرج مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و چهارچوب استایل رود در بازه های رودخانه حوضه ارنگه، برحسب ژئومتری کانال( اندازه و شکل )، پلانفرم کانال، مجموعه واحدهای ژئومورفیک و جنس مواد بستر مشخص شدند. چهارچوب استایل رود در ٤ مرحله انجام پذیرفت که هر مرحله شامل گام های مختلفی است. با توجه به معیارهای عنوان شده، در حوضه ارنگه 13 استایل رود شناسایی گردید که شامل استایل رود سرآب پرشیب، گلوگاه در موقعیت دره ای محدود، نسبتا محدود پلانفرم با سینوزیته کم قلوه سنگی تخته سنگی، سینوزیته کم گراولی، بستر سنگی ماسه ای، بستر عریض سیلابی، مئاندری گراولی، نا محدود سینوزیته کم، قلوه سنگی با کناره تثبیت شده، نسبتا محدود سینوزیته کم، قلوه سنگی با کناره تثبیت شده، دره ای نسبتا محدود قلوه سنگی، تخته سنگی نامتقارن، دره ای نسبتا محدود قلوه سنگی، تخته سنگی متقارن، بستر مصنوعی می باشد. در مرحله یک ویژگی ها و رفتار رود در هر استایل رود مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت است، درمرحله دو تکامل رود و شرایط ژئومورفیک بازه و در مرحله سه پتانسیل بازیابی ژئومورفیک رود مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس در مرحله چهار اولویت های مدیریتی برای مدیریت رودخانه (شامل حفاظت، استراتژیک، پتانسیل بازیابی بالا و پتانسیل بازیابی متوسط و ضعیف) مشخص گردید. حفاظت از بازه هایی که ساختار ژئومورفیک منحصر به فردی دارند و یا باقیمانده ای از شرایط قبل از آشفتگی هستند جزء مهم ترین اولویت مدیریتی محسوب می گردند. استایل سرآب پرشیب، گلوگاه و استایل نامحدود سینوزیته کم، قلوه سنگی با کناره های تثبیت شده استراتژی حفاظت را به خود اختصاص میدهند.
کمی سازی زمین لغزش بزرگ مله کبود ناشی زمین لرزه7.3 سال 1396 کرمانشاه با استفاده از اینتروفرمتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریافت منظم و مکرر تصاویر توسط سنجنده های راداری امکان ارزیابی دقیق دینامیک، حرکت و جابجایی سطح زمین در هر منطقه با استفاده از تکنیک های مختلف را ممکن ساخته است. پژوهش حاضر از تکنیک رادار دیافراگم مصنوعی (InSAR) برای پایش و شناسایی ویژگی های فضایی زمین لغزش همراه با وقوع زمین لرزه 7.3 ازگله در استان کرمانشاه، استفاده کرده است . در این راستا هفت زوج تصویر اینترفرومتریک موجود با همبستگی خوب از داده های تصاویر سنتینل 1و2 مرتبط با منطقه کوهستانی زاگرس شمالغرب انتخاب، و بکارگرفته شده اند. به کمک تکنیک تداخل سنجی، تغییرات توپوگرافی پس از زمین لرزه نسبت به قبل از آن در گستره وقوع زمین لغزش، به صورت فضایی-مکانی به نقشه تبدیل شده اند. بر همین اساس تخمین کمی از تغییرات ارتفاع محلی، حجم توده لغزشی و ضخامت رسوب همراه با زمین لغزش محاسبه و کمی شده اند. الگوی فضایی حرکت توده نشان می دهد که؛ زمین لغزش مله کبود با طول لغزشی3570 متر در امتداد جهت NW-SE و با حدود 1500-2300 متر در راستای عمود بر ستیغ کوهستان، به شکلی همگرا و جانب مرکز نسبت به محیط زمین لغزش رخ داده است. تغییرات ارتفاعی در مناطق مختلف متفاوت هستند، این مقدار در محل افتگاه 20 متر اندازه گیری شده است. ارزیابی های کمی نشان می دهند که؛ مساحت و حجم منطقه متاثر از حرکت توده زمین لغزش به 6.0 کیلومتر مربع (577 هکتار) با حجمی حدود 500 میلیون متر مکعب می رسد. بررسی های مقایسه ای بیانگر آن است که زمین لغزش مله کبود بزرگترین زمین لغزش چند سده گذشته ایران است. این مطالعه همچنین پتانسیل تکنیک InSAR به عنوان روشی دقیق و جایگزین برای اندازه گیری کمی حجم و مورفولوژی توده های لغزشی بزرگ ناشی از زمین لرزه را اثبات نمود.
تحلیل تاب آوری فیزیکی- کالبدی نواحی شهری در برابر زلزله با ارائه سناریو(مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: این مقاله در جهت همگرایی با تدابیر و فعالیت های مجامع جهانی در راستای ارتقای تاب آوری شهرها در برابر زلزله و توجه به فرایند گسترش فیزیکی- کالبدی آن ها، به تحلیل تاب آوری کالبدی شهر زنجان و طراحی سناریو در برابر مخاطره زلزله می پردازد. معیارهای به کاررفته به ترتیب اولویت و اهمیت شامل: نوع سازه، کیفیت بنا، عمر بنا، تعداد طبقات، سطح اشغال بنا، ضریب محصوریت، تراکم ساختمانی، دانه بندی، فاصله از گسل، تعداد واحد در بنا، سازگاری کاربری، میزان شیب و نمای بنا که بعد از تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) براساس (رابطه شماره 1) در 3 سناریوی تاب آوری در برابر زلزله بکارگرفته شده اند. طبق نقشه های بدست آمده از سناریوها، میزان تاب آوری در قسمت های مرکزی و جنوبی شهر ضعیف و بسیار ضعیف بوده و هر چه قدر به سمت شمال، غرب و شرق حرکت می کنیم بر میزان تاب آوری کالبدی نواحی افزوده می گردد. با این برایند از تصاویر تاب آوری در نقشه های سناریو، هیچ ناحیه ای دامنه کاملا تاب آور را به نمایش نمی گذارد طوریکه در سناریوهای مرکالی 7 و 8 تاب آوری در دامنه فاقد تاب آوری و بسیار ضعیف قرار می گیرد. تحلیل ها نشان می دهد طبق نقشه های موجود در هیچ کدام از نواحی، ثبات در تاب آوری وجود ندارد یعنی هیچ ناحیه ای در ارزیابی همه معیارها، تاب آور نشان نمی دهد.
ارزیابی و سنجش تفاوت فضایی در میزان برخورداری از شاخص های تاب آوری (نمونه موردی: منطقه یک کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز سوانح غیرمترقبه یک موضوع جهانی است که عدم آمادگی و تاب آوری در این زمینه می تواند منجر به خسارات فراوانی شود. لذا تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع شهری با استفاده از ظرفیت آن هاست. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت در میزان برخورداری از شاخص های تاب آوری در سطح سه ناحیه منطقه یک کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده است. جامعه آماری خانوارهای ساکن منطقه یک کلانشهر تبریز است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳82 خانوار برآورد شده است. پس از گردآوری داده ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از تاب آوری با آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین نواحی به لحاظ برخورداری از شاخص های تاب آوری تفاوت وجود دارد. به طوری که کم ترین میزان تاب آوری با میانگین 46/173، به خانوارهای ناحیه یک و بیش ترین آن با میانگین 61/252، به ناحیه سه منطقه یک کلانشهر تبریز اختصاص دارد. از طرفی نتایج حاصل از مقایسه های دو به دو نواحی نیز نشان می دهد که میانگین تاب آوری ناحیه یک در مقایسه با نواحی دو و سه به ترتیب 931/34 و 157/79 برابر کمتر می باشد و تاب آوری ناحیه دو در مقایسه با ناحیه سه، 226/44 برابر کمتر می باشد اما میزان تاب آوری ناحیه سه در مقایسه با دو ناحیه دیگر به ترتیب 157/79، 226/44 برابر بیشتر می باشد. در ادامه پژوهش پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت تاب آوری محدوده مطالعاتی ارائه شده است.
تحلیل وضعیت مؤلفه های گردشگری خلاق در کلان شهر تبریز به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری شهر خلاق و گردشگری خلاق از جدیدترین رویه های مدیریت موفق شهری در راستای جذب سرمایه های مادی و غیرمادی محسوب می شود. در راستای دست یابی به این هدف، میران شهری اقدام به توسعه زیرساخت های گردشگری خلاق می نمایند. کلان شهر تبریز نیز بنابه داشتن پتانسیل های زیاد به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال 2018 انتخاب شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مؤلفه های مؤثر بر تحقق گردشگری خلاق و وضعیت زیرساخت های این شهر در راستای این هدف است. نوع تحقیق، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی، همبستگی می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری صورت گرفته و اولویت بندی عناصر شهر خلاق و مناطق شهری در راستای شکل گیری گردشگری خلاق است با استفاده از مدل های تحلیل شبکه ای و تاپسیس صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش،758421 نفربالای 15 سال ساکن در مناطق ده گانه تبریز بوده که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده، 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. شاخص های تحقیق شامل 10 معیار با 16 زیرمعیار است. نتایج آزمون های آماری نشان داد که تمامی مؤلفه های شهر خلاق با میزان خلاقیت مناطق شهری تبریز همبستگی معنادار وجود دارد. دراین بین دو متغیر زیرساخت های خلاقیت و طبقه خلاق با 583/0 و 557/0 دارای بیشترین همبستگی بودند. نتایج حاصل از مدل ANP نشان داد که معیار های زیرساخت های خلاقیت و طبقه خلاق به ترتیب با امتیاز 398/0 و 269/0 دارای بیشترین اهمیت در شکل گیری شهر خلاق دارند. بررسی وضعیت مناطق مختلف شهر از نظر شاخص های شهر خلاق نیز نشان داد که هشت به دلیل تمرکز آثار تاریخی، مراکز خرید و تفریحی شرایط مناسب تری دارند. در نتیجه راهکارهای عملی در راستای استفاده از زیرساخت های شهری به منظور شکل گیری شهر خلاق و شناساندن تبریز به کشورهای اسلامی ارائه شده است.
بررسی و تحلیل آشفتگی، نوسانات و جهش نواحی بارشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل آشفتگی، نوسانات و جهش نواحی بارشی ایران می باشد. برای این منظور داده های محیطی در دو بخش جمع آوری شده اند. در بخش اول داده ها حاصل میان یابی مشاهدات بارش روزانه 1434 ایستگاه همدیدی و اقلیمی از ابتدای سال 1340 تا 1383 از پایگاه داده های اسفزاری استفاده شده است. بعد از تشکیل پایگاه داده ای به منظور شناسایی نواحی بارشی ایران از تحلیل خوشه ای بر روی داده های میانگین و ضریب تغییرات بارش سالانه و ماهانه استفاده شده است. برای اعتبار سنجی نواحی بارشی ایران از تحلیل سیلهوته استفاده شده است. در ادامه به منظور بررسی آشفتگیها، جهش و نوسانات نواحی بارشی ایران پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای بیانگر این بوده است که نواحی بارشی ایران به شش طبقه قابل تقسیم بندی می باشند. در این بین نواحی خزری (ناحیه چهار) از بیشترین مقدار بارش و کمترین ضریب تغییرات برخوردار است. توزیع رژیم بارش در هر شش نواحی نشان می دهد که رژیم بارش ایران بیشتر در فصل زمستان و بهار و بعضا پاییز می باشد. بررسی و تحلیل آشفتگی بارش بیانگر این بوده است که بارش به جز در ناحیه چهار (ناحیه خزری) در سایر نواحی دیگر توزیع رخداد بارش همراه با آشفتگی بوده است. با وجود اینکه بیشترین آشفتگی ها در ناحیه زاگرسی رخ داده است اما بیشترین توالی آشفتگی ها مربوط به ناحیه بارشی پنجم می باشد. کمترین توالی آشفتگی ها در ناحیه مرکزی و شرقی کشور رخ داده است. نتایج حاصل از تحلیل جهش و نوسانات بیانگر این است که آشفتگی های بارش به جز در سالهای ابتدایی نواحی بارشی دو و پنج در سایر نواحی دیگر بارش فاقد جهش معنی دار بوده است این در حالی می باشد که نوسانات کوتاه مدت 3 تا 5 ساله بر بارش هر شش نواحی حاکم بوده است.
نقش جزایر سه گانه در سیادت دریایی ایران در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیادت دریایی برای بسیاری از کشورهای ساحلی همواره یکی از دغدغه های اصلی استراتژی های کلان آنها بوده است. وجود جزایر از مهمترین ابز ا رهای کسب سیادت دریایی در قلمروهای دریایی می باشند. کشور ایران با توجه به موقعیت دریایی خود، در سواحل خلیج فارس دارای جزایر فراوانی است که جزایر سه گانه از مهمترین آنها می باشند. مسئله سیاسی ادعای امارات متحده عربی نسبت به این جزایر و موقعیت بسیار استراتژیک آنها باعث شده است که این جزایر در سیادت دریایی خلیج فارس از اهمیت بسیار بالایی برخوردار باشند. لذا تحلیل چگونگی تاثیرگذاری این جزایر بر سیادت دریایی ایران به عنوان مساله اصلی این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و اسنادی می باشد و با مراجعه به منابع واقعی و مجازی اطلاعات گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از نوع کیفی و استنباطی می باشد و از GIS برای ترسیم نقشه ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد جزایر سه گانه به اشکال مختلف باعث گسترش سیادت دریایی ایران شده و به تثبیت کنترل دریایی ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز کمک فراوانی نموده اند. این جزایر از طریق گسترش حاکمیت دریایی ایران بر اساس حقوق بین الملل دریاها و خط FIR ، واقع شدن در مجاورت آبراهه بین المللی هرمز، تعیین مسیرهای تردد دریایی و ایفای نقش ناو نظامی سیادت دریایی ایران را افزایش داده اند.
بررسی مؤلفه های مؤثر در چالش های نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهری مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های مؤثر در چالش های نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهری در شهر تبریز است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف توسعه ای – کاربردی و از لحاظ روش شناسی ترکیبی است که از دو روش کمی و کیفی در پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تبریز انتخاب شد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 385 نفر بدست آمد، روش نمونه گیری پژوهش به لحاظ تعداد زیاد محلات ومناطق خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. همچنین در روش کیفی از ابزار مصاحبه استفاده شد. جامعه مورد مطالعه برای مصاحبه از میان مدیران و کارشناسان سازمان های مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شد برای تجزیه تحلیل یافته های کمی از نرم افزار spss22 و از نرم افزار NVivo10 برای تجزیه تحلیل مصاحبه های میدانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهر تبریز در در ارتباط با بازآفرینی پایدار شهری به صورت مشارکتی با چالش های نهادی زیادی روبه رو است که می توان با استفاده از مؤلفه های نهادی مشارکت شهروندی مؤثر در بازآفرینی شهری، تغییر نگاه مسئولان به ظرفیت ها و توانمندی های سازمان های مردم نهاد، ایجاد وتشکیل سازمان های مردم نهاد در ارتباط با نوسازی و بازآفرینی شهری و رفع موانع حقوقی مرتبط با سازمان های مردم نهاد ، مشارکت شهروندان در طرح های بازآفرینی شهری را افزایش داد و گامی در جهت رفع این چالش ها برداشت.
تدوین مؤلفه های ماندگاری فضاهای معماری شهری با تأکید بر ضرب آهنگ های زندگی روزمره (نمونه موردی: محدوده ی بازار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاها و پدیده های ماندگار در گذر زمان باقی می مانند و به بخشی از خاطرات جمعی تبدیل می شوند. به این ترتیب توجه به ماندگاری در طراحی فضا باعث افزایش حس تعلق به فضا می شود، در این حالت فضا تنها به زمان حال تعلق ندارد. با توجه به اهمیت موضوع ماندگاری، در این تحقیق هدف شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ماندگاری فضاهای شهری با تأکید بر ضرب آهنگ های زندگی روزمره ی مؤثر در سه محدوده ی بازار تبریز (راسته بازار، مسجد جامع و میدان صاحب الامر) است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر توصیفی – تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) بهره گرفته شده است. همچنین در این تحقیق علاوه بر کاربرد روش کیفی به منظور تحلیل علل ماندگاری در محدوده های مورد مطالعه، از روش کمی تحلیل واریانس در راستای بررسی تفاوت ماندگاری فضاهای شهری در محدوده های مورد مطالعه استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در محدوده ی مسجد جامع عامل معنویت (0.376)، اجتماعی – اقتصادی و کارکردی (0.352)، در محدوده ی راسته بازار عامل هویت (0.314) و در محدوده ی صاحب الامر عامل معنویت (0.327) و هویت (0.305) بیشترین دلیل ماندگاری محدوده های مورد مطالعه را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان می دهد که مؤلفه های مختلف زندگی روزمره دارای ضرب آهنگ هایی است که در عین تکرار در چرخه زندگی روزمره، در طول زمان بصورت خطی (روبه پیشرفت، پسرفت و ثابت) بوده که به دو صورت کل به جزء و جزء به کل بر ماندگاری و افول فضاها تأثیرگذارند. در این بین رویکردها و مؤلفه های فرهنگی حاصل از کل به جزء مانند آیین ها و فرهنگ های مختلف یک اجتماع تأثیر بسزایی در افزایش ماندگاری فضاها داشته و خواهند داشت. بنابراین می توان با استمرار آیین ها و مراسم فرهنگی در محدوده های مورد مطالعه موجبات ماندگاری این فضاها را فراهم ساخت.
تحلیلی بر وضعیت شاخص های تاب آوری در بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر فاروج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت شاخص های تاب آوری در بافت فرسوده و قدیمی شهر فاروج است. در این راستا تعداد 32 شاخص در چهار بعد، کالبدی محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی مدیریتی براساس مطالعات مبانی نظری تحقیق انتخاب شد. در گام بعدی براساس این شاخص ها، پرسشنامه پژوهش طراحی و در میان ساکنان محدوده مورد مطالعه توزیع گردید. لازم به ذکر است 380 خانوار در تکمیل پرسشنامه ها همکاری کردند. در ادامه اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS شد و سپس با آزمون تی تک نمونه اینتایج پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در پایان، چهار بعد تاب آوری با یکدیگر و براساس نمره های میانگین مقایسه شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که تاب آوری در بعدنهادی مدیریتی با نمره میانگین 70/2 در رتبه اول قرار دارد. در رتبه دوم تاب آوری کالبدی محیطی با نمره میانگین 47/2 قرار گرفته است. نهای تا ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند. در بخش دیگری از پژوهش ضریب اهمیت هر یک از شاخص ها براساس نظرات کارشناسان برآورد شد. در پایان براساس تلفیق نتایج، شاخص هایی که اولویت اجرایی بالاتری دارند، مشخص شد. در این روش دنبال شاخص هایی هستیم که در در وضع موجود نمره میانگین پایین داشته و همچنین از ضریب اهمیت بالایی برخوردار هستند. براساس تحلیل های انجام شده نه شاخص با ویژگی های مذکور وجود دارند. در این باره می توان به شاخص هایی همچون دسترسی به محل اسکان موقت، میزان آگاهی نسبت به بروز بلایای طبیعی و انسانی در محله، میزان آگاهی در زمینه واکنش ها و نحوه رفتار مناسب در زمان بحران، امنیت شغلی، توان مالی ساکنان برای مشارکت در حین بحران و حمایت سازمان های بیمه از ساکنان اشاره کرد.
پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری با استفاده از تحلیل های مکانی (مورد مطالعه: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و داده های جمع آوری شده از منابع مختلف استفاده شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
پایش آماری پدیده ی گرد و غبار در استان خوزستان بارویکرد ساعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرد و غبار به رسوبات با اندازه کمتر از 100میکرون که به صورت ذرات معلق انتقال می یابد، اطلاق می شود . توفان های گردوغبار هر سال در مناطق خشک و نیمه خشک در عرض های جنب حاره رخ می دهد . منطقه غرب آسیا، از جمله شبه جزیره عربستان، عراق و ایران و مخصوصا خوزستان به عنوان یکی از مهمترین منابع گردوغبار شناخته شده است . هدف از این پژوهش بررسی فراوانی و میزان روند پدیده گردوغبار در مقیاس ساعتی، ماهانه، فصلی و سالانه طی دوره آماری 2015-1995 در استان خوزستان می باشد. روش کار در این پژوهش مبتنی بر محاسبه آماری پارامترهای مربوط به ریزگرد و تجزیه تحلیل آماری داده ها به روش یرآورد شیب سن و آزمون من-کندال و تهیه نقشه های توزیع فضایی پدیده گرد و غبار می باشد. نتایج نشان داد 57/78 درصد رویدادهای گردوغباری بین ساعات 30/9-30/15به وقت محلی همزمان با گرمایش زیاد زمین، خشکی خاک و اختلاف فشار محلی اتفاق افتاده است. محاسبه روند در همه ساعات روز روند افزایشی و معنادار را نشان داده است که بیشترین افزایش مربوط به ساعت 30/12 و 30/9 شب می باشد. 49 درصد روزهای گردوغباری به ترتیب مربوط به ماه های ژوئیه، ژوئن و می می باشد همچنین 73 درصد روزهای گردوغباری در فصول بهار و تابستان رخ داده است که مرتبط با افزایش دما و خشکی منابع آب و خاک در استان خوزستان است. توزیع فضایی گردوغبار به صورت فصلی و سالانه نشان می دهد بیشترین روزهای گردوغبار در همه فصول مربوط به نیمه غربی استان است که نشان دهنده غلبه کانون های خارجی به عنوان منشا اصلی ریزگرد و اهمیت عامل توپوگرافی در این منطقه می باشد. توزیع فضایی آماره q نیز مبین افزایش شدید ریزگرد در بیست سال اخیر در نواحی جنوب شرقی ، جنوب و مرکزی استان و در ساعات پایانی روز می باشد که بیانگر توسعه فعالیت کانون های داخلی در افزایش روند ریزگرد در دهه های اخیر است.
بررسی مشکلات حاکم بر فرودگاه بین المللی مهرآباد از دیدگاه مکانی و شبکه پرواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر حمل و نقل هوایی در روابط کشورهای مختلف جهان ، تبادل فرهنگ ، نمایش قدرتهای اقتصادی و نظامی وتسریع امورحیاتی یک کشور نقش حساسی بر عهده دارد و در این بین فرودگاهها بخش حیاتی و مهمی از سیستم حمل و نقل هوایی را تشکیل می دهند. درواقع زیربنایی ترین بخش از صنعت حمل و هوایی هر کشور را تشکیل می دهد. لذا شناخت مشکلات این بخش از صنعت حمل و نقل هوایی در تسریع فعالیت های مربوط به جا به جایی مسافرین ، توسعه شبکه پرواز ، توسعه فیزیکی فرودگاه ،کاهش سوانح هوایی و کاهش مشکلات ناشی از همجواری با مناطق مسکونی (برخورد با مناطق مسکونی و ایجاد آلودگی صوتی ) تاثیر گذار است. در راستای موضوع فوق هدف از انجام این پژوهش بررسی معضلات حاکم بر فرودگاه بین المللی مهرآباد به عنوان مهمترین فرودگاه پروازهای داخلی کشور از دیدگاه مکانی و شبکه پرواز براساس شاخص های استاندارد سازمان هواپیمایی کشوری است . لذا از بین متخصصین صنعت حمل و نقل هوایی (خلبانان ، مسئولین و پرسنل شاغل در فرودگاه مهرآباد) تعداد 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته در بین آنها توزیع گردیده است . و با کاربرد مدل تحلیل عاملی و نرم افزار های Spss و Lisrel نتایج مشخص نمود که مهمترین مشکلات فرودگاه بین المللی مهرآباد عبارت است از : نزدیکی به مناطق مسکونی ، ایجاد آلودگی صوتی برای ساکنان همجوار فرودگاه ، همجواری با فرودگاه نظامی ، نداشتن فاصله مناسب با سایر فرودگاه ها و مبدا قرار گرفتن فرودگاه مهرآباد در پروازهای داخلی در شبکه پروازی کشور ، که در مجموع 79/83 درصد از واریانس مشترک را توجیه می کند و سایر متغییر ها نتوانسته اند واریانس قابل توجهی را توجیه نمایند.
مدلسازی هوشمند منفرد(پرسپترون چند لایه) و ترکیبی (نروفازی) تخریب جنگل (محدوده: شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های کلاسیک یا روشهای سخت بر دقیق بودن محاسبات، پایه گذاری شده اند درحالیکه دنیای واقعی بر نادقیق بودن مرزها و عدم قطعیت ها استوار است که بیشتر با روش های محاسبات نرم مطابقت دارد، که این روش ها نیز به تنهایی نقاط ضعف و قوتی دارند و برای رفع آنها تئوری پیوند زنی مطرح شد که با عنوان سیستم های ترکیبی هوشمند شناخته می شوند. در این تئوری دو یا چند روش هوشمند با یکدیگر ترکیب می شود تا کاستی ها و نواقص روش های منفرد رفع یا تعدیل گردد. در این مطالعه، تخریب جنگل با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون و روش ترکیبی عصبی-فازی مدل سازی شده است. برای اینکار از تصاویر سنسور TM ماهواره لندست 5 سال 1999 و سنسور OLI متعلق به لندست 8 برای سال 2017 استفاده شد. از مناطق جنگلی تخریب شده و جنگل بدون تخریب در 200 نقطه نمونه برداری شد. سپس 7 فاکتور تخریب جنگل شامل: فاصله ازعوارضی همچون (شهر-رودخانه-روستا-دریا-جاده)، ارتفاع و شیب برای 200 نقطه محاسبه شد. برای ارزیابی عملکرد مدل ها از میانگین مربعات خطای استفاده شد که برای شبکه پرسپترون با سه الگوریتم Levenberg-Marquardt, Bayesian Regularization, Scaled Conjugate Gradient به ترتیب 5 0.053، 4 0.070 و 8 0.090 بدست آمد. MSE برای مدل عصبی-فازی با الگوریتم بهینه سازی و روش ترکیبی به ترتیب 0 0.019 و 0.0102 محاسبه شد. تحلیل نتایج حاکی از عملکرد مطلوب مدل نروفازی در کاهش خطا و افزایش تعمیم پذیری می باشد. مدل نروفازی با تکیه بر قاعده عدم قطعیت شرایطی را ایجاد کرده که به واقعیت شباهت بیشتری داشته و نسبت به مدل پرسپترون در انتخاب داده ی مناسب موفق تر بوده است.
شهر هوشمند پایدار: مفاهیم، ابعاد و شاخص ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشخصه قرن 21، شهرنشینی فزاینده، رشد جمعیتی و مشکلات عظیم اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی حاصل از آنها به همراه رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی است. تناقض بین رشد اقتصادی و حفظ محیط زیست، رویارویی شهروند فرامدرن با شهر عصر صنعتی(مدرن) و عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای شهروندان عصر حاضر منجر به مطرح شدن رویکرد شهرهوشمندپایدار شد که به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله اینترنت اشیا به دنبال حل مسایل مطروحه است. این مقاله ضمن معرفی رویکرد هوشمندپایدار بعنوان نقطه مقابل رویکردهای نئولیبرال محور؛ خواستگاه پیدایش، تکامل، ابعاد، مولفه ها، شاخص ها و تفاوت های این رویکرد با رویکردهای مشابه از جمله شهرهوشمند را بررسی می کند. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی نظری و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه تعاریف ثابت و مشخصی در مورد شهرهوشمندپایدار وجود ندارد، اما توافق اصولی بر اهداف نهایی آن، رسیدن به توسعه پایدار وجود دارد. چرایی این امر ناشی از اهمیت موج سوم پایداری و بحرانی شدن چالش های اجتماعی، اقتصادی و بخصوص زیست محیطی در بستر شهرها است. همچنین، تاکید عمده این تعاریف بر روی برابری و فراگیری اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی، ایجاد بهره وری، ایجاد زیرساختارهای منعطف، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و حفظ محیط زیست قرار دارد. از طرف دیگر در تعاریف ارایه شده نوعی خلا آینده نگرانه وجود داشت که تعریف جدیدی با نگاه آینده پژوهی از این مفهوم ارایه شد. هسته اصلی این رویکرد برخلاف رویکردهای مشابه فناوری اطلاعات و ارتباطات به همراه توسعه پایدار است. همچنین نتایج نشان داد که جهت پیاده سازی این رویکرد علاوه بر استفاده از تئوری تغییر، آینده پژوهی و دیدگاه سیستمی باید شعار «جهانی فکر کن و محلی اقدام کن» را در نظر گرفت و به بومی سازی این رویکرد باتوجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و آینده نگرانه از کلانشهرهای ایران پرداخت.
تحلیل اثرات اقتصاد دامداری در پایداری سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: دهستان گاودول شرقی، شهرستان ملکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دامداری یکی از مهمترین فعالیت های است که در مناطق روستایی رواج دارد و غالب روستاییان در کنار زراعت، باغداری به دامداری (نگهداری دام های سبک و سنگین) نیز مشغول هستند و بعضی از تولیدات روستاییان در بخش زراعت و باغداری به تغذیه دام اختصاص داده می شود و قسمتی دیگر نیز مانند لبنیات، گوشت زنده و ... خود مصرفی یا به فروش می رسد . هدف از این پژوهش تحلیل اثرات اقتصاد دامداری بر توسعه پایدار روستایی می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق دهستان گاودول شرقی شهرستان ملکان می باشد؛ طبق سرشماری این منطقه در سال 1395 دارای 2306 خانوار و 7468 نفر جمعیت بوده که براساس فرمول کوکران تعداد 283 خانوار به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب گردیده اند. این نمونه به صورت تصادفی از میان خانوارهای دارای اقتصاد معیشتی دامداری انتخاب شده است. به منظور آنالیز داده های مربوط به آمار استنباطی از تی تک نمونه ای، رگرسیون، تحلیل مسیر و نمودار اثر استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که، بین اقتصاد دامداری و توسعه پایدار روستایی با میزان همبستگی 400/0 و سطح معنی داری 000/0 رابطه مثبت و معنی داری برقرار است؛ به طوری که برای ابعاد اقتصاد دامداری به ترتیب بخش اقتصادی با مقدار تأثیر 0.743 و بخش اجتماعی با مقدار تأثیر 355/0 بیش ترین میزان اثرگذاری را بر توسعه پایدار روستایی منطقه داشته اند. هم چنین، بخش کالبدی با مقدار تأثیر 0.176- کم ترین سطح اثرگذاری را بر توسعه پایدار روستایی منطقه داشته است. نتایج کلی پژوهش حاکی از این امر بوده که بخش اقتصادی با 41/0 درصد و بخش اجتماعی با 31/0 درصد، به منظور توسعه و گسترش اقتصاد دامداری منطقه، اثرگذاری مثبت را داشته اند.
تحلیل عوامل مؤثر بر نحوه گذران اوقات فراغت در شهر تهران (نمونه موردی: منطقه 22)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره در دنیای امروز است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که شناخت عوامل و بررسی میزان نقش و تأثیر آن بر اوقات فراغت فعال و غیر فعال نقش به سزایی درمدیریت شهری دارد. از این رو در تحقیق حاضر با استفاده از روش اکتشافی در پی شناخت عوامل مؤثر بر اوقات فراغت در منطقه 22 شهر تهران است. این تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمانی مقطعی است. روش گرداوری داده ها بصورت پیمایشی و ابزار آن پرسش نامه است. این تحقیق با بکارگیری روش های آماری استنباطی سعی نمود که ضمن تجزیه و تحلیل نوع روابط میان متغیرهای مستقل تحقیق (عملکردی، امنیت، زیبایی شناختی، حمل و نقل، اقتصادی، زیست محیطی و امکانات زیر ساختی) و متغیر وابسته (اوقات فراغت فعال و غیر فعال)، به شناخت بیشترین تأثیر و کمترین تأثیر متغیرها نائل شود. نتایج تحقیق نشان داد میزان تأثیر و همبستگی عوامل در نوع اوقات فراغت (فعال و غیر فعال) متفاوت است. به عبارت دیگر اوقات فراغت داخلی یا غیر فعال کمتر تحت تأثیر محیط خارجی و شرایط زمینه ای قرار دارد. اما در طرف دیگر اوقات فراغت فعال یا خارجی در منطقه 22 تهران به شدت تحت تأثیر شرایط زمینه ای و محیط بیرونی است. مؤلفه های زیبا شناختی و امکانات زیرساختی بیشترین رابطه را با اوقات فراغت فعال و مؤلفه های اقتصادی و عملکردی و اقتصادی کمترین تأثیر را دارند. در اوقات فراغت غیر فعال. بیشتر ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه امکانات زیرساختی و کمترین آن مربوط به مؤلفه اقتصادی است.
طراحی یک محیط مجازی مبتنی بر وب جهت کاداستر سه بعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش پیچیدگی توسعه های چند سطحی و زیرساخت ها باعث تشدید چالش در ثبت قوانین حقوقی، محدودیت ها و مسئولیت های مربوط به ثبت زمین شده است. اگرچه املاک چند سطحی در گذشته نیز ثبت گردیده اند، اما با پیچیدگی املاک, ناتوانی کاداسترهای دو بعدی بیشتر نمایان میشود. از این رو نیاز به یک سیستم کاداستر سه بعدی به عنوان یک ضرورت برای توسعه پایدار کشورها تبدیل شده است. یکی از اجزای مهم کاداستر سه بعدی، سیستم نمایش اطلاعات کاداستر می باشد. در تحقیق حاضر به منظور نمایش کارآمد و موثر مالکیت های زمین و اطلاعات مرتبط به آنها به صورت سه بعدی ، ابتدا ضروریات مختلف مورد نیاز سیستم های تجسم کاداستر سه بعدی در سه گروه خصوصیات کاداستر، خصوصیات نمایش و خصوصیات غیر وابسته طبقه بندی شده است. سپس روند رشد تکنولوژی های تجسم سه بعدی تحت وب شامل تکنولوژی های قدیمی تر مبتنی بر Plug in و مبتنی بر WebGL بررسی شده و تعدادی از مهمترین سیستم ها براساس ضروریات مورد نیاز برای تجسم کاداستر سه بعدی تحت وب مورد ارزیابی قرار گرفته اند و محیط مجازی Cesium بر اساس معیارهای ارزیابی شده، به عنوان محیط مجازی بهتر برای توسعه انتخاب شده است. به منظور توسعه یک سیستم به منظور تجسم کاداستر سه بعدی ابتدا داده های دو بعدی ساختمان با استفاده از نرم افزار های مختلف سه بعدی شده و اطلاعات حقوقی ملک نیز به آن اضافه شده و مدل اطلاعاتی ساختمان ( BIM ) ایجاد گردید به منظور توسعه سیستم از زبان های HTML5 ، JavaScript ، CSS و کتابخانه WebGL و Cesium API استفاده شده است. و در نهایت یک سیستم مبتنی بر وب برای تجسم کاداستر سه بعدی طراحی شده است. سیستم پیاده سازی شده قابلیت نمایش داده های وکتوری بر مبنای استاندارد WFS و قابلیت اضافه کردن لایه های تصویری مختلف با استفاده از استاندارد WMS را دارد. سیستم نهایی قابلیت هایی مانند تجسم کاداستر سه بعدی تحت وب و نمایش اطلاعات حقوقی املاک بر روی وب را دارد و به کاربر امکان می دهد تا از مدل اطلاعاتی ساختمان بر روی وب پرینت تهیه کرده و به همراه اطلاعات توصیفی ساختمان خروجی بگیرد.
تبیین مؤلفه های گردشگری و توسعه کارآفرینی پایدار در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری و کارآفرینی مرتبط با آن، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و درنتیجه در توسعه روستایی دارد. لذا هدف اصلی این مقاله تبیین مؤلفه های گردشگری و توسعه کارآفرینی پایدار در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان می باشد.روش تحقیق ازلحاظ هدف، کاربردی و روش شناسی از نوع پیمایشی و توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش طبق سالنامه آماری سال 1395 استان همدان برابر با 524688 نفر (23476 خانوار) در نظر گرفته شده است و هم چنین، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در نظرگرفتن 5درصد ضریب خطا، 396 نفر(سرپرست خانوار) در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد گردشگری روستایی در منطقه موردنظر با ایجاد اشتغال، افزایش سطوح درآمد، متنوع سازی فعالیت های اقتصادی، ایجاد روابط اجتماعی گسترده بین جامعه میزبان و میهمان به حفاظت از میراث فرهنگی و محیط زیست طبیعی کمک کرده و با جلوگیری از مهاجرت بی رویه و بهینه سازی بهره برداری از زمین به توسعه روستایی پایدار کمک می کند و از میان گویه ها « افزایش حمایت دولت (مانند بیمه، تسهیلات ارزان و ...) از سرمایه گذاران کوچک محلی در بخش گردشگری» ، «تسهیل مراحل راه اندازی کسب وکارهای گردشگری به لحاظ زمان و هزینه» ، «کاهش آلودگی های محیطی و ارتقا بهداشت محیط در روستا (مدیریت پسماندها و جمع آوری زباله، رعایت بهداشت دام، ...» بیشترین تأثیر را در توسعه گردشگری و کارآفرینی محدوده موردمطالعه دارد.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری برای کودکان با رویکرد سناریونویسی (مطالعه موردی: منطقه3 شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، شهرها به مکان اصلی کار و زندگی بخش قابل توجهی از جمعیت تبدیل شده و همواره بر میزان این جمعیت افزوده می شود؛ بنابراین توجه به کیفیت زیستی و امکانات موردنیاز شهروندان و تلاش برای زیست پذیر نمودن شهرها امری ضروری است، زیستپذیری شهرها می تواند زمینه سازی برای توسعه پایدار شهری باشد، دربین شهروندان توجه به کودکان اهمیت زیادی دارد چون شهروندان آینده جامعه و عامل پیوند نسل گذشته و آینده محسوب می شوند. هدف تحقیق حاضر تبیین اهمیت تأمین زیست پذیری کودکان در شهر و نیز اهمیت حصول این شرایط در آینده و شناسایی نیروهای مؤثر بر روند آینده ی زیست پذیری کودکان است. تحقیق حاضر با کمک رویکرد آینده پژوهی به شناسایی پیشران های مؤثر در آینده ی زیست پذیری کودکان پرداخته و ابتدا با روش دلفی تعدادی متغیر مؤثر در آینده ی زیست پذیری شهری کودکان را شناسایی کردیم، سپس از میان آن ها 47 متغیر که توسط متخصصان بالاترین امتیاز را دریافت نمودند استخراج نمودیم و با روش تحلیل ساختاری و تشکیل ماتریس 47*47 و با نرم افزار MICMAC این متغیرها مورد ارزیابی قرارگرفته و 7 پیشران که نقش کلیدی در آینده کودکان دارند استخراج شده و با روش دلفی 27 سناریو برای پیشران ها نگاشته شده و در نرم افزار Scenariowizard تحلیل شد و 3 سناریوی قوی، 7 سناریوی باورکردنی و 309 سناریوی ضعیف استخراج گردید. نتایج نشان می دهد که از میان 7 سناریوی باورکردنی سناریوی دوم، سوم و پنجم وضعیتی مطلوب، سناریوی اول، چهارم و ششم ادامه روند موجود و سناریوی هفتم وضعیتی بحرانی را نشان می دهند درنهایت پیشنهاد هایی برای مقابله با سناریوهای بحرانی ارائه گردید
تحلیل دارایی های معیشت خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی (مورد مطالعه: شهرستان تربت جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در چارچوب توسعه پایدار روستایی نیاز به حرکت سریع از الگوهای معیشتی سنتی به الگوهای معیشتی پایدار است، بدیهی است حصول این تغییر بدون توجه به دارایی ها و سرمایه های معیشتی خانوارها ممکن نیست. دارایی های معیشتی شامل انواع سرمایه های طبیعی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و مالی است که جزء اساسی معیشت قشر فقیر محسوب می شود. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش سطح دارایی های معیشتی خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی شهرستان تربت جام است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی، از نوع کاربردی – توسعه ای است. در مطالعه حاضر دارایی های معیشت به تفکیک 5 نوع دارایی به کمک 64 شاخص کمی گردید. این شاخص ها در تحلیل عاملی تاییدی 66 درصد واریانس را تبیین نمود، همچنین ضریب آلفای کرونباخ 0.91 به دست آمد که حاکی از روایی و پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. جامعه آماری تحقیق کلیه روستاهای مرزی بیش از 20 خانوار شهرستان تربت جام است. واحد تحلیل 264 خانوار در 17 روستای واقع در 10 کیلومتری مرز ایران و افغانستان است. نتایج تحقیق نشان داد دارایی های معیشتی خانوارهای روستایی ساکن در مرز در سطح بسیار پائینی قرار دارد به طوری که میانگین سرمایه انسانی 13/2، سرمایه مالی 87/1، سرمایه اجتماعی 84/2، سرمایه فیزیکی 81/1، سرمایه طبیعی 12/2 در طیف لیکرت به طور معنی داری پائینتر از میانه نظری ارزیابی شده است. همچنین سازه «دارایی های معیشتی» با میانگین 2.22 در حد «کم» سنجش شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد الگوهای معیشتی روستاهای مرزی همچنان با الگوهای معیشتی سنتی عجین بوده و انطباق چندانی با الگوهای معیشتی پایدار نداشته و سکونت در روستا به همراه انزوای جغرافیایی مرزها، محدودیت های معیشتی زیادی را برای خانوارهای ساکن ایجاد نموده است. هرگونه فعالیت در زمینه اصلاح الگوهای معیشتی مستلزم توجه به چندبعدی بودن معیشت می باشد.
تفاوت شهر و روستا از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی برق (مطالعه موردی: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انرژی نقش اساسی در تأمین رفاه خانوارهای شهری و روستایی دارد و اصلاح الگوهای مصرف انرژی علاوه بر متعادل کننده های قیمت، مستلزم شناخت و اعمال متغیرهای فرهنگی و اجتماعی موثر بر الگوی مصرف و صرفه جویی است. با توجه به اهمیت صرفه جویی در مصرف برق و ارتباط آن با رفتار مصرف کنندگان، در پژوهش حاضر به بررسی تفاوت جوامع شهری و روستایی از نظر عوامل موثر بر صرفه جویی در مصرف انرژی برق پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه با خانوارهای شهری و روستایی شهرستان پلدختر می باشد. جامعه آماری شامل خانوارهای شهری و روستایی در شهرستان پل دختر می باشد (30012N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 379 خانوار (244 خانوار شهری و 135 خانوار روستایی) انتخاب گردید. در بخش تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس و رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین عوامل و شاخص های موثر بر صرفه جویی در مصرف برق در مناطق روستایی و شهری وجود دارد. صرفه جویی در مصرف برق در مناطق شهری در درجه اول تحت تأثیر عامل فردی و عامل مدیریت رفتار و خرید می باشد، درحالی که عامل موقعیتی مهم ترین عامل صرفه جویی در مصرف برق خانوارهای مناطق روستایی است.
مؤلفه های تأثیر گذار ارتباط افراد با محیط در راستای شکل گیری تعاملات اجتماعی (نمونه مورد مطالعاتی: پیاده راه تربیت و پیاده راه ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای شهری با میزان استفاده ازآن وحضورانسان وارتباطی که میتواند باآن برقرارکند متناسب است درواقع شهرسازی بایدبه افتراق وجدایی درپی افزایش اجتماعی و همبستگی انسان باشد. آنچه امروزه دراغلب فضاهای شهری باآن روبه رو هستیم کاهش روابط انسان بامحیط ونیزانسان با انسان است.در این تحقیق با توجه به نوع تعاملاتی که درفضاهای شهری حاکم است فضای پیاده راه ولیعصر و نیز پیاده راه تربیت واقع در تبریز به عنوان نمونه مورد مطالعاتی مد نظر قرار گرفته و این پژوهش به دنبال ارزیابی میزان تعاملات اجتماعی در این دو پیاده راه و تلاش بر ارائه راهکاری بهینه دراین راستااست.طبقه بندی مولفه هابه دوصورت مولفه های کالبدی موثر ومولفه های غیر کالبدی موثر صورت گرفته که درمولفه های کالبدی زیرمولفه هایی نظیر: مولفه های تاریخی، ساختارهای کالبدی مناسب و...مورد بررسی قرار گرفته و در رابطه با مولفه های کالبدی به دو دسته زیر مولفه های عینی نظیر ارزش ها و نگرش های موجود و... تقسیم بندی شده و در رابطه با زیر مولفه های ذهنی تصورات ذهنی، علایق بهره گیران و...مدنظر قرار گرفته است.در این پژوهش با کمک آزمون تی تک مولفه ها و زیر مولفه های یاد شده مورد آزمون قرار گرفت و فرضیه پژوهش یعنی تاثیر عناصر و مولفه های کالبدی و غیر کالبدی بر شکل گیری فضاهای تعاملاتی در راستای ارتباط انسان با محیط مورد تایید قرار گرفت.