تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال نوزدهم زمستان 1398 شماره 55 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات در تجزیه و تحلیل مناسبات هیدروپلیتیک در سیستم رودخانه های بین المللی این است که عوامل یکسان می توانند طیف متنوعی از منازعه یا همکاری ایجاد کنند و حتی یک متغیر یکسان ممکن است در هر کشور ساحلی نقش متفاوتی در ارتباط با سایر متغیرها ایفا کند؛ بنابراین شناخت متغیرها و نقشی که هر متغیر در تدوین الگوی تجزیه وتحلیل فرصت ها و مخاطره ها برای کشورهایی که حوضه ی آبریز مشترک با دیگر کشورها دارد، ضروری است. ایران در حوضه ی آبریز هریرود با افغانستان مشترک است. قرار گرفتن این حوضه در نوار خشک و نیمه خشک جهانی سبب وابستگی ایران به آب هریرود برای تأمین نیاز آب خاور و شمال خاوری و به ویژه کلان شهر مشهد شده است. برنامه های توسعه ای افغانستان در نظام پساطالبان سبب کاهش ورود آب هریرود به ایران شده که می تواند زمینه ساز چالش در امنیت ملی ایران گردد. از این روی سوال پژوهش این است: متغیرها و شاخص های تاثیرگذار در اهمیت راهبردی هریرود برای ایران کدام است؟ برای این منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی ۸۶ شاخص شناسایی و در قالب نشست های تخصصی با کارشناسان در سه گروه متغیرهای جغرافیایی ژئوپلیتیکی، فنی اقتصادی و سیاسی اجتماعی دسته بندی شدند. پس از شناسایی مهم ترین متغیرها با روش دلفی، نقش هر متغیر در تحلیل ساختاری متغیرها با نرم افزار میک مک بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیر جغرافیایی ژئوپلیتیکی تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین متغیر و شاخص های اهمیت هریرود برای آب آشامیدنی، امنیت غذایی، امنیت منابع آبی و جایگاه افغانستان در سیاست خارجی ایران شاخص های راهبردی در اهمیت هریرود برای ایران هستند.
بررسی عوامل موثر در توسعه یافتگی و پهنه بندی کارست کوهستان خورین با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه های کارستی نقش مهمی در تغذیه آبخوان های کارستی دارند، بنابراین شناخت عوامل مؤثر در تحول کارست و پهنه بندی آن در زمینه مطالعات مربوط به منابع آب کارست دارای جایگاه ویژه ای هستند. نتایج حاصل از این مطالعات می تواند جهت مدیریت کمی و کیفی و حفاظت از این منابع در مقابل آلودگی های ناشی از فعالیت های انسانی مورد استفاده قرار گیرد. کوهستان خورین با مساحت 5/396 کیلومتر مربع در زون زاگرس مرتفع و در مرز دو استان کردستان و کرمانشاه قرار می گیرد. توده مورد نظر به دلیل رخنمون سنگ های کربناته و وجود دیگر متغیرهای تاثیرگذار، مستعد پدیده کارست زایی بوده و در آن چشمه های زیادی به عنوان خروجی آبخوان کارستی وجود دارد. در همین راستا شناسایی اشکال کارستی و بررسی ژئومورفولوژی کارست و میزان توسعه آن در توده کارستی خورین حائز اهمیت می باشد. در این ناهمواری اشکال متفاوتی از چشم انداز کارست از جمله انواع لاپیه ها، فروچاله ها، غارها و .... شکل گرفته اند. در این پژوهش لایه های سنگ شناسی، فاصله از گسل، بارش، دما، شیب، ارتفاع، جهت شیب و پوشش گیاهی با توجه به تابع مورد نیاز هر کدام، فازی سازی شده و با استفاده از عملگر گامای 9/0 تلفیق شدند در پایان نقشه پهنه بندی توسعه کارست سطحی منطقه تهیه شد. این نقشه در چهار طبقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و کارست با توسعه زیاد با استفاده از روش شکستگی های طبیعی طبقه بندی شد. با توجه به نیاز به لایه ی فروچاله ها برای بررسی صحت پهنه بندی توسعه کارست منطقه مورد مطالعه، با استفاده از روش "Fill sink" اقدام به شناسایی فروچاله های کارستی و تهیه نقشه توزیع فضایی آن ها گردید. نتایج تحقیق حاکی از این است که حدود 98% فروچاله ها در طبقات کارست سه گانه قرار گرفته اند.
بررسی و تحلیل همدیدی دینامیکی سازکارهای بارش فراگیر زمستانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل سازوکار بارش های فراگیر زمستانه ایران می باشد. برای این منظور داده های بارش روزانه 483 ایستگاه سینوپتیک وکلیماتولوژی مرتب شده و سپس بارش های فراگیر استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته است. به منظور بررسی و واکاوی سازوکار بارش های فراگیر زمستانه پارامترهای دینامیکی و همدیدی نظیر شار رطوبت، تاوایی، فشار سطح زمین، ارتفاع ژئوپتانسیل و مؤلفه نصف النهاری و مداری باد برای ترازهای 1000، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که سازوکار دینامیکی و همدیدی بارش های فراگیر زمستانه ایران تحت تأثیر الگوی ترکیبی جو نظیر کم فشار مدیترانه – کم فشار دو هسته ای خلیج فارس، کم فشار بسته ایران مرکزی- پرفشار شرق اروپا، کم فشار اورال – پرفشار خاورمیانه، کم فشار عربستان – پرفشار اروپا و کمربند پرفشار سیبری – کم فشار ایران مرکزی قرار دارند. بیشترین منبع تغذیه شار رطوبتی بارش های زمستانه حاصل اندرکنش تراز های میانی جو به ویژه ترازهای 850 و 700 هکتوپاسکال بوده است. در حالی که وردش های جوی تراز 500 هکتوپاسکال نقش به سزایی در سازوکار دینامیکی بارش های فراگیر زمستانه ایران داشته است.
پدیده ژئومورفولوژیک تپه های مارنی و تأثیر آن بر کیفیت شیمیایی آب کشاورزی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کلاته سادات سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی نقش عوارض ژئومورفولوژی در تغییر کیفیت شیمیایی آب در بخشی از جغرافیای شمال شرق کشور پرداخته شده است. عارضه ژئومورفولوژی مورد بحث در این پژوهش تپه های مارنی است که حاصل فعالیت های آتشفشانی-رسوبی دوران سوم زمین شناسی می باشد و به نقش شیمیایی اثرات این تپه ها در گل آلود کردن آب یکی از رودخانه های جاری در پهنه آن (رودخانه کلاته سادات در غرب سبزوار) جهت آبیاری اراضی کشاورزی اطراف این رودخانه پرداخته می شود که در اصطلاح عامیانه به آن "آب رنگ کردن" می گویند. در این مطالعه از روش های مشاهده میدانی، مصاحبه با کشاورزان محلی، برداشت و آنالیز نمونه آب و آزمایش های فیزیکوشیمیایی استفاده شده است. نتایج آزمایش ها و مقایسه کیفیت شیمیایی آب زلال و گل آلود نشان داد که میزان درصد رسوب (گل آلودگی)، سختی کل (غلظت کلسیم و منیزیم) و شوری آب (هدایت الکتریکی) در آب گل آلود بیشتر است؛ اما تحلیل آماری و رسم نمودار شولر و ویل کاکس و طبقه بندی SSP و SAR مشخص کرد که این افزایش در حد بحرانی و آسیب پذیر نیست و کیفیت آب شرب و کشاورزی رودخانه کلاته سادات و حتی سختی کل آن در وضعیت مطلوب و خوبی است. به عبارتی تپه های مارنی و گل آلودگی آب سبب تغییرات قابل توجه در کیفیت شیمیایی آب رودخانه نمی شود؛ لذا از آب گل آلود می توان برای آبیاری اراضی کشاورزی استفاده کرد.
تحلیل آماره ها و بی هنجاری های بارش های ایران در دوره گرم سال (1951-2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییر پذیری الگوی فضائی- زمانی بارش که می تواند منجر به تغییر اقلیم شود، به دلیل تاثیر گذاری شدید آن در عرصه های مختلف مورد توجه می باشد. به همین منظور پس از دریافت داده های بارش روزانه ۲۷ ایستگاه همدیدی در دوره ۶۰ ساله( 2010 - 1951 ) کیفیت آن بررسی و مجموع بارش ماهانه و آماره های لازم برای ادامه فرایند تحقیق از قبیل میانگین، ضریب تغییرات، چولگی، برآورد احتمال 20% حد بالای بیشینه و کمینه میانگین بارش از طریق تجربی برای یک دوره ۶۰ ساله و دو دوره ۳۰ ساله( 1980 - 1951 و 2010-1981) و دو دوره 10 ساله (1960-1951 و 2010-2001) برای هریک از فصول بهار و تابستان محاسبه گردید. بررسی ها تغییرات نسبتا کمی را در الگوهای بارش بهار و تابستان، در سواحل کاسپین، شمال غرب- غرب، طی 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره 60 ساله و 30 ساله و 10 ساله اول نشان می دهد. به طور کلی از شمال و شمال غرب به سوی جنوب و جنوبشرق از میانگین بارش کاسته و بر مقدار ضریب تغییرات و چولگی افزوده می شود. به غیر از حوزه کاسپین، در بقیه ایستگاه ها میانگین بارش بهاره بیشتر از میانگین بارش دوره تابستان است. تفاوت آشکاری در ویژگی های بلند مدت بارش و تغییرات آن وجود دارد. نکته قابل توجه افزایش ضریب تغییرات دوره 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره های متناظر در همه ایستگاه ها است که بیانگر کاهش میانگین ماهانه و فصلی بارش بهار و تابستان است که نتایج روندیابی و تفاضل دهه اول از دهه دوم نیز آن را تائید می کند. بیشترین کاهش در نیمه شمالی و غربی رخ داده است . در 30 سال دوم توالی سال های خشک فراگیر و ایستگاه های درگیر با خشکسالی بیشتر شده است. بنابر این تغییر اقلیم را برای سواحل کاسپین و نیمه غربی تائید می کند.
ارزیابی میزان رضایت شهروندان از عملکرد مدیریت شهری در حوزه خدمات شهری، مطالعه موردی: شهر فاروج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا با استفاده از دیدگاه شهروندان شهر فاروج، میزان رضایت آنان از عملکرد مدیریت شهری این شهر را در حوزه خدمات شهری مورد مطالعه مورد سنجش قرار دهد. برای این ارزیابی با استفاده ار مطالعات بخش نظری، 21 نوع از خدمات شهری در سه بخش خدمات فنّی، عمومی و فرهنگی انتخاب شد. در گام بعدی پرسشنامه پژوهش براساس این خدمات طراحی شد. در ادامه تعداد 400 پرسشنامه در بین شهروندان شهر مورد مطالعه توزیع شد. در مرحله بعد، تعداد 380 پرسشنامه کامل و بدون خطا جمع آوری و وارد نرم افزار SPSS شد. در نهایت با استفاده از آزمون های آماری نتایج پژوهش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین رضایت مندی از خدمات عمومی در شهر فاروج برابر با 3/53است که می توان گفت میزان رضایت مندی شهروندان از این خدمات در سطح متوسط قرار دارد. میانگین رضایت مندی از خدمات فنی در شهر فاروج برابر با 3/31محاسبه شده است و همچنین میانگین رضایت مندی از خدمات فرهنگی در شهر فاروج برابر با 3/15محاسبه شده است. نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که در رابطه با چهار مورد از خدمات شهری، سطح معنی داری بیشتر از 0/05شده است. این بدان معنا است که در رابطه با خدمات فضاهای ورزشی، جمع آوری و دفع آب های سطحی، کیفیت گذران اوقات فراغت شهروندان و تکریم ارباب رجوع، میزان رضایت مندی شهروندان برابر با حد متوسط است. در رابطه با دو شاخص کیفیت پیاده روها و مشارکت مردمی، اختلاف میانگین با آماره آزمون به ترتیب برابر با 0/16- و 0/19- محاسبه شده است که این اعداد منفی نشان از آن دارد که میزان رضایت مندی از این خدمات پایین تر از حد متوسط است. در بقیه شاخص ها میزان رضایت مندی شهروندان بالاتر از حد متوسط شده است.
مدل سازی و پیش بینی تغییرات مکانی هسته های بارشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت جابجایی مکانی هسته های بارش به عنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی آینده ایران به انجام رسید. جهت انجام این تحقیق دو نوع پایگاه داده استفاده قرار گرفت. نوع اول داده ها شامل بارش ماهانه 86 ایستگاه سینوپتیک با طول دوره آماری 2015-1986 و نوع دوم داده های پیش بینی حاصل از خروجی مدل CCSM4 تحت سناریوهای سه گانه (RCP2.6,RCP4.5,RCP6) از سال 2016 تا 2036 می باشد. پس از جمع آوری و مدل سازی داده ها نقشه های آن در محیط ARCGIS ترسیم گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که هسته های بارشی در کل پهنه ایران در فصول چهارگانه تغییراتی با روند منفی در آینده خواهد داشت. به طوری که ضریب تغییرات بارش در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 61/4، 101/4، 58/9و 55/8 درصد در نوسان خواهند بود. نتایج حاصل از بررسی سناریو های سه گانه نشان داد که جابجایی هسته بارشی فصل بهار از سراسر نیمه شمالی کشور به منتهی الیه شمال غرب کشور در مرزهای مشترک ایران، ترکیه و ارمنستان(منطقه ماکو و جلفا)محدود می گردد اما در فصل تابستان، هسته پربارش سواحل شمالی و بخش هایی از شمال غرب کشور به منتها الیه جنوب شرق کشور(اطراف خاش و سراوان) منتقل خواهد شد. در فصل پاییز پهنه پربارش که در سراسر نیمه شمالی کشور قرار دارد به دو هسته مجزا در زاگرس مرکزی(مناطق دنا و زدکوه) و جنوب غرب خزر(منطقه انزلی و آستارا) تغییر مکان خواهد داد و هسته بارشی فصل زمستان از بخش های زاگرس مرکزی و ناحیه خزری به شمال غرب کردستان و جنوب غرب آذربایجان غربی منتقل خواهد شد که این موضوع در تمام سناریوها به چشم می خورد. نکته دیگر اینکه، علاوه بر کاهش پهنه های بارشی، در آینده نیز پهنه های خشکی مساحت بیشتری از کشور را در بر خواهد گرفت.
بررسی روند تغییرات کاربری شهرستان های شرق دریاچه ارومیه و شناسایی مناطق دارای قابلیت کشت گونه های نمک دوست گلزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه اثرات زیست محیطی فراوانی بر شهرستان های اطراف این دریاچه گذاشته است. در این پژوهش تلاش شده است تا پوشش های گیاهی سازگار با محیط محدوده مورد مطالعه شناسایی شود و پس از آن با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره مناطق مستعد کشت این محصولات شناسایی گردد. در پژوهش حاضر پس از مطالعه گونه های موجود در منطقه گونه کلزا به عنوان گیاه مناسب شوری پسند انتخاب شد. در ابتدا با استفاده از تصاویر لندست 5 و 8 تغییرات ایجاد شده در نوع کاربری ها و پوشش گیاهی منطقه از سال 2000 تا 2016 مورد بررسی قرار گرفت و پس از محاسبه میزان تغییرات کاربری ها اقدام به پتانسل یابی گیاه شوری پسند مورد نظر گردید. برای برآورد قابلیت کشت کلزا از روش ANP Fuzzy استفاده شده است. معیارهای اصلی استفاده شده در این تحقیق عبارتند از توپوگرافی، خاک و هواشناسی هستند. و زیر معیارها شامل ارتفاع، شیب و جهت شیب برای معیار توپوگرافی، بافت خاک، شوری خاک، PH خاک و مواد آلی خاک برای معیار خاک و زیر معیارهای مجموع بارش سالانه، رطوبت نسبی، متوسط دمای سالانه، حداکثر دمای سالانه و حداقل دمای سالانه برای معیار هواشناسی می باشند . نتایج نشان دهنده کاهش 25.43 درصدی میزان آب و افزایش 21.03 درصدی شوره زارها طی سال های 2000 تا 2016 می باشد، نتایج شناسایی مناطق مستعد کشت گیاه شوری پسند 28/14 درصد محدوده مورد مطالعه را مناسب برای کشت کلزا مشخص کرده است.
مکان یابی مراکز اسکان موقت جمعیت پس از زلزله در سکونتگاه های شهری مطالعه موردی: شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان موقت جمعیت پس از وقوع زلزله به منزله رکن اساسی مدیریت بحران تلقی می شود. انتخاب مراکز مناسب برای استقرار شهروندان می تواند نقش به سزایی در خدمات رسانی و امداد و نجات پس از زمین لرزه داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی نقاط مستعد برای ساخت پناهگاه و اسکان موقت جمعیت در هنگام وقوع زلزله احتمالی است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی و اسنادی است . ابتدا با استفاده از روش دلفی 16 معیار اصلی و مؤثر در مکان یابی این مراکز، در چارچوب 6 خوشه شامل دسترسی به شبکه ارتباطی، ویژگی های طبیعی، ویژگی های مکانی، کاربری های سازگار، کاربری های خطرساز و عملکرد جمعیتی شناسایی شدند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان و فرآیند تحلیل شبکه ای، وزن نهایی هر یک از معیارها تعیین شد. مهم ترین پارامترهای تأثیرگذار در این تحقیق به ترتیب شاخص های تراکم جمعیت، راه شریانی درجه 1 و مساحت مناسب می باشند. در نهایت، با تلفیق لایه های اطلاعتی تمامی شاخص ها، نقشه مناطق اسکان موقت جمعیت در شهر سبزوار تهیه گردید . نتایج تحقیق نشان می دهد، کمبود فضاهای مناسب از جمله پارک ها و فضاهای باز شهری برای اسکان موقت شهروندان در سطح شهر سبزوار کاملا مشهود است. در عین حال، نقاطی از شهر که دارای فضاهای باز کافی و سازگار با کاربری های اطراف می باشند، دارای پتانسیل نسبتاً بهتری برای استقرار هستند. بر این اساس، بهترین مکان ها برای اسکان موقت جمعیت پس از وقوع زمین لرزه در شهر سبزوار شامل پارک ارم در شمال، پارک امام رضا (ع) و استادیوم فوتبال در جنوب شرق شهر، شهربازی، باغ ملی و هنرستان شریعتی در مرکز شهر، مهمانسرای جهانگردی، فضاهای سبز و زمین ورزشی در غرب و در نهایت هنرستان فنی و حرفه ای در شهرک توحید پیشنهاد می گردد. به منظور بهبود شرایط در فردای وقوع زلزله پیشنهاداتی در این پژوهش ارائه گردیده است.
بررسی اثرات خشکسالی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی نواحی روستایی از دید سرپرستان خانوارها (مطالعه موردی دهستان حسن آباد در شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی خشکسالی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادله ساختاری می باش د. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را 1762 سرپرست خانوار و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 316 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و مدل سازی معادلات ساختاری( SEM ) انجام شده است. در این تحقیق متغیرهای مشاهده شده برای سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، و محیطی به دست آمد. سه مدل تحلیل عاملی مرتبه اول برای اندازه گیری سه زیر مقیاس خشکسالی تدوین و اعتبار سنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر متغیرهای مشاهده شده و مؤلفه های سه گانه حاصل از آن ها بر خشکسالی به عنوان متغیر مستقل پنهان اصلی، و روابط بین آن ها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی( CFA ) چهار عاملی مرتبه دوم تحلیل شد. نتایج نشان از برازش و اعتبار قابل قبول هر سه مدل اندازه گیری خشکسالی و تحقق اهداف و نیز مدل چهار عاملی مرتبه دوم برای بررسی خشکسالی، بر اساس داده های گردآوری شده بود. در نهایت خشکسالی به میزان 97/0 بر شاخص های اقتصادی و به میزان 97/0 بر شاخص اجتماعی، و بر شاخص محیطی به میزان 87/0 تأثیر داشته است، بنابراین خشکسالی اتفاق افتاده در مناطق روستایی مطالعه شده بیشترین تأثیر را روی شاخص های اقتصادی و اجتماعی و به تبع آن روی شاخص محیطی گذاشته است.
ارزیابی اثرات طرح های هادی بر سلامت روان روستاییان (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقدامات متنوع عمرانی طرح های هادی، با فراهم نمودن بستر توسعه همه جانبه و بهبود شرایط زندگی در روستا، زمینه ساز ارتقاء سلامت روان روستاییان، به عنوان یکی از پیش شرط های اصلی رفاه اجتماعی شده است . بر این اساس، تحقیق حاضر در پی ارزیابی اثرات اقدامات طرح های هادی بر وضعیت سلامت روان روستاییان در بخش مرکزی شهرستان داراب بود. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی که در آن از روش اسنادی برای بررسی سوابق و تبیین مسئله، از روش پیمایشی برای جمع آوری داده ها با ابزار مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه در بین روستاییان استفاده گردید. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی، استنباطی و تحلیل فضایی با کمک نرم افزارهای Excel ، SPSS و ArcGIS انجام شد. یافته های پژوهش مؤید آن بود که اقدامات اجرایی طرح های هادی در روستاهای مورد مطالعه در سطح مناسبی بود، همچنین نتایج آزمون t ، مطلوبیت وضعیت عمومی سلامت روان روستاییان را نشان داد. بر این اساس کیفیت اجرای این طرح ها، در سطح اطمینان 99 صدم، با وضعیت سلامت روان روستاییان دارای همبستگی بوده و نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که حدود 20 درصد از تغییرات وضعیت سلامت روان روستاییان ساکن در روستاهای مورد مطالعه، توسط اجرای طرح های هادی قابل پیش بینی می باشد. دیگر نتایج تحقیق مؤید آن بود که میان وضعیت سلامت روان در هر سه گروه سنی مردان با یکدیگر، اختلاف معناداری وجود داشت ولی در میان زنان نیز تنها بین دو گروه سنی کهن سالان با جوانان و میان سالان اختلاف معناداری برقرار بود.
ارزیابی توان اکولوژیکی شهرستان میانه در راستای توسعه اکوتوریسم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم به عنوان بخش پیشتاز صنعت توریسم، بر بهره گیری از توان های محیطی تکیه دارد، بهره گیری مناسب از آن به تصمیمات مناسب مدیریتی نیاز دارد. در این زمینه شناسایی توان های اکولوژیکی و محیطی اساسی ترین گام به شمار می رود. این پژوهش با مد نظر قرار دادن شهرستان میانه به عنوان نمونه مورد مطالعه که ناشی از ویژگی های برتر این شهرستان به لحاظ اکولوژیکی می باشد و با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، اقدام به پهنه بندی شهرستان بر اساس توان اکولوژیک با استفاده سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نموده است. این پهنه بندی با استفاده از 11 شاخص انجام گرفته است. نتایج نشانگر این است که حدود 78درصد از مساحت شهرستان در شرایطی مناسب و حتی بهتر برای توسعه اکوتوریسم قرار دارند و در مقابل حدود 23درصد از مساحت آن با محدودیت هایی برای توسعه اکوتوریسم مواجه است. در یک نتیجه گیری کلی می توان اذعان داشت که شهرستان میانه همانطور که محدوده وسیعی را در بر می گیرد، تنوعی از خرده اقلیم ها را در خود جای داده است و از نظر پتانسیل اکوتوریسم، تفاوت قابل توجهی بین بخش ها و مناطق مختلف ان وجود دارد.
ارزیابی و تحلیل حساسیت روش های مختلف برآورد تبخیر و تعرق گیاه مرجع در اقلیم سرد و معتدل (مطالعه موردی: زیر حوضه سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده تبخیر و تعرق باعث تلفات آب و رطوبت از سطوح آبی، خاک و پوشش گیاهی می شود و محاسبه آن از طریق روشی مناسب با توجه به میزان اندک نزولات جوی و محدودیت منابع آب در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر سعی در ارزیابی و پهنه بندی تبخیر و تعرق گیاه مرجع ( ET o ) و ارائه آن در قالب نقشه ی پهنه بندی به عنوان ابزاری اساسی برای مدیریت آب دارد. در این بررسی از میانگین های دراز مدت داده های دما، رطوبت، ساعات آفتابی و سرعت باد در هفت ایستگاه هواشناسی و داده های تشتک تبخیر ایستگاه سقز برای تعیین روش مناسب تخمین ET o ا ستفاده شد. تبخیر و تعرق گیاه مرجع بر مبنای اطلاعات اقلیمی هر یک از ایستگاه ها به 14 روش محاسبه شد. روش های محاسباتی شامل روش های ترکیبی بر پایه پنمن، روش تشعشعی-دمایی، روش دمایی و روش تشعشعی می باشد. مناسب ترین روش محاسباتی براساس آماره های ضریب تبیین ( R 2 ) و Sutcliffe) - Nash ) صورت گرفت. پهنه بندی تبخیر و تعرق گیاه مرجع بر اساس اطلاعات جغرافیایی ایستگاه های هواشناسی و بهره گیری از نرم افزار GIS انجام گردید. نتایج تحقیق نشان می دهدکه بهترین روش برای این منطقه به عنوان اقلیم سرد و معتدل روش تشعشعی فائو با ضریب تبیین 0/89و Nash با مقدار 0/86در ایستگاه بیجار و روش بلانی کریدل با ضریب تبیین 0/94و Nash با مقدار 0/92در ایستگاه سنندج است و ضریب تشتک تبخیر در این منطقه مقادیر 96/0-84/0 برآورد گردید. همچنین نتیجه پهنه بندی نشان می دهد که غرب حوضه بدلیل ارتفاع بیشتر تبخیر و تعرق کمتری نسبت به شرق حوضه دارد. ساعات آفتابی، دمای بیشینه و دمای کمینه در اولویت اول از عوامل موثر بر تبخیر و تعرق در این منطقه با تحلیل حساسیت تعیین گردید.
تحلیل توزیع فضایی و دسترسی به مدارس در منطقه 20 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی متوازن و متناسب امکانات و خدمات آموزشی در برنامه ریزی شهری اهمیت زیادی دارد، زیرا تنها در صورت وجود تعادل در توزیع خدمات و کاربری ها، این امکان برای اقشار مختلف فراهم می گردد که از آنها بهره مطلوب ببرند. هدف این تحقیق تحلیل الگوی پراکندگی مدارس سطح آموزش عمومی و کیفیت دسترسی مفید به آنها در منطقه 20 شهرداری تهران بوده است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده ها و اطلاعاتی بوده که ادارات آموزش و پرورش در اختیار قرار داده اند . در تحلیل الگوی توزیع فضایی از تکنیک های شاخص نزدیک ترین همسایگی، تحلیل خوشه ای چند فاصله ای و شاخص موران استفاده شده و تحلیل دسترسی ها به کمک تکنیک بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از معیارهای دسترسی مفید وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان دادند که توزیع فضایی مدارس در سطوح مختلف اعم از ابتدایی، متوسطه دوره اول، متوسطه دوره دوم، و هنرستان ها و مراکز کاردانش، الگوی نامطلوب خوشه ای داشته و توزیع مدارس آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه دوره اول) بیشتر از مدارس تخصصی (متوسطه دوره دوم، هنرستان ها و مراکز کاردانش) از الگوی خوشه ای تبعیت کرده است. 9/29 درصد از مساحت منطقه تحت دسترس مفید مدارس ابتدایی پسرانه قرار نداشته و حوزه خارج از دسترس مفید مدارس ابتدایی دخترانه، متوسطه پسرانه دوره اول و متوسطه دخترانه دوره اول نیز به ترتیب 6/27، 7/13و 3/7 درصد بوده است. در حالی که برخی قسمت ها در خارج از حوزه دسترس مدارس قرار داشته اند، در قسمت های قابل توجهی نیز حوزه های دسترس حتی تا 5 حوزه برای مدارس سطح ابتدایی و 7 حوزه برای مدارس متوسطه دوره اول با یکدیگر همپوش بوده اند. این موضوع نیز بیانگر توزیع فضایی نامتوازن مدارس در منطقه است.