تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال پانزدهم پاییز 1394 شماره 38 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شکل و فرم شهر در زمانها و دوره های مختلف می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و طبیعی متفاوت و متغیر باشد و در طول زمان ثابت و ایستا نیست. بنابراین تشخیص فرم فضایی- زمانی شهر یکی از مسائل و چالش های کنونی برنامه ریزان شهری برای هدایت و ساماندهی بهینه شکل شهر به جهات مناسب می باشد. شهر مورد مطالعه این پژوهش شهر یزد و دوره زمانی مورد مطالعه از سال 1354 تا سال 1389 می باشد. برای دستیابی به هدف تحقیق که همان اندازه گیری فرم این شهر با استفاده از متریک های فضایی می باشد از داده های سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای و نرم افزار Arc GIS بهره گرفته شده است. نتایج به دست امده حاکی از آن است که در چهار دوره مورد بررسی، میزان پیچیدگی یا بی نظمی شکل قطعات ولکه های شهر افزایش، اندازه مرکزیت یا نزدیکی قطعات شهری به یکدیگر کاهش، میزان فشردگی یعنی تعداد قطعات، اندازه قطعات نیز کاهش، میزان تخلخل یا وجود فضاهای خالی و استفاده نشده افزایش و در نهایت تراکم به شدت کاهش یافته است که همه اینها بیانگر این نکته است که شهر یزد از فشردگی و متراکم بودن به سمت گستردگی و پراکنش سطحی بی رویه حرکت کرده است که با توجه به اثرات نامطلوب این پدیده، شایسته است از استراتژی ها و سیاست های کنترلی شدید در بخش های پیرامونی و مرزهای رشد شهر استفاده گردد.
تحلیل تغییرات جریان تحت شرایط تغییر اقلیم با استفاده از مدل شبیه سازی بارش- رواناب در حوضه رودخانه کُر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضه رودخانه کر از داده های دما و بارندگی ماهانه مربوط به مدل 3 HadCM طی دوره پایه ۲۰۰۱-۱۹۷۲ و دوره آتی ۲۰۴۰-۲۰۱۱ تحت سناریوی انتشار A2 استفاده شد. خروجی مدل HadCM3 بر اساس روش کوچک مقیاس کردن زمانی عامل تغییر و روش کوچک مقیاس کردن مکانی تناسبی برای حوضه موردنظر کوچک مقیاس شدند. سپس، سری زمانی دما و بارندگی ماهانه در دوره آتی تولید شد. نتایج نشان داد که دما و بارندگی در دوره آتی نسبت به دوره مشاهداتی به ترتیب افزایش و کاهش می یابد. در ادامه با واسنجی مدل IHACRES ، رابطه بارش- رواناب ماهانه حوضه شبیه سازی شد. سپس با معرفی سری های زمانی ماهانه دما و بارندگی کوچک مقیاس شده حوضه به مدل بارش- رواناب، سری زمانی رواناب ماهانه برای دوره ۲۰۴۰ -۲۰۱۱ شبیه سازی گردید. مقایسه رواناب دوره آتی نسبت به دوره مشاهداتی نشان از تأثیر تغییر اقلیم بر رواناب این حوضه در سال های آتی دارد، به طوری که رواناب سالانه حوضه در حدود ۴۳/۹ درصد کاهش می یابد. در ضمن، رواناب آتی در برخی ماه ها (ژانویه، فوریه، می و ژوئن)، افزایش را نسبت به دوره مشاهداتی نشان می دهد.
تبیین نظری بنیادهای ژئوپلیتیک دانش روابط بین الملل پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم مکاتب متعددی در حوزه روابط بین الملل ظهور نموده که هرکدام از آنها به فراخور شرایط تا حدودی قادر بوده اند که رویدادها و حوادث روابط بین الملل را تبیین نمایند. این در حالی است که پس از پایان جنگ سرد و با توجه به پررنگ شدن بنیادهای جغرافیایی رقابت؛ بنظر می رسد که داده های قدرت آفرین طبیعی و انسانساخت موجود در فضاهای جغرافیایی کره زمین، کارکرد مهمی در تولید مفاهیم و موضوعات دانش روابط بین الملل دارد. حال این سئوال مطرح می گردد که آیا می توان با توجه به این بنیادهای ژئوپلیتیک؛ نظریه ای علمی و تعمیم پذیر در حوزه روابط بین الملل در خصوص تبیین بخش قابل توجهی از رویدادها و حوادث موجود در این شاخه سیستماتیک علمی با اتکا به داده های ژئوپلیتیک ارائه نمود. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که شاخص های قدرت آفرین و یا تهدیدزای موجود در فضاهای جغرافیایی جهان مبدع بخش مهمی از رویدادها، رفتارها و مفاهیم در حوزه روابط بین الملل بویژه پس از جنگ سرد می باشد .
تحلیلی بر آیین های فرهنگی- مذهبیِ بومی و نقش آن در توسعه گردشگری؛ آیین عید مرده ها در شهرستان سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری فرهنگی- مذهبی به مفهوم تخصصی خود، فراتر از وابستگی به زمان و اوقات فراغت، به عنوان عامل مهم جغرافیای انسانی، منجر به شکل گیری مسافرت، ایجاد تمرکز و چشم انداز فرهنگی گردیده و توانسته خود را در متن گردشگری جهان جای دهد. در این میان بهره مندی از فرهنگ های بومی و آیین های مذهبی محلی، به عنوان مصادیقی از گردشگری مذهبی- فرهنگی، عامل مهمی برای غلبه بر خستگی و بازگشت دوباره به درون، می باشد، به طوری که تأثیرات و اهمیت آن به تدریج شاخه جدیدی را به نام گردشگری مذهبی- فرهنگی پدید آورده است. مقاله حاضر با بیان این پیش فرض که آیین های مذهبی-فرهنگی بومی بر جاذبه های گردشگری در مقصد می افزایند، سعی نموده تا نقش این آداب و رسوم (آیین عید مرده ها) را در توسعه گردشگری سوادکوه مورد بررسی و پژوهش قرار دهد. روش پژوهشی در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده می باشد. یافته های بدست آمده از نتایج تحقیق حاضر که با بهره گیری از آزمون هایی چون کای اسکوئر، اسپیرمن ، ضرایب همبستگی فی وکرامر می باشد، نشان می دهد که در کنار ضعف امکانات و تأسیسات مختلف، آیین مورد مطالعه نقش به سزایی در معرفی فرهنگ دینی منطقه دارد و بستر مناسبی برای توسعه همه جانبه گردشگری در منطقه مورد مطالعه می باشد.
شناسایی روند تغییرات فراوانی وقوع طوفان های تندری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روند تغییرات روزهای همراه با طوفان تندری در گستره ایران است؛ بدین منظور تعداد 50 ایستگاه همدید در دوره آماری 35 ساله (2013-1979) انتخاب گردید. ابتدا داده ها کنترل کیفی شدند و مقادیر ناهمگون از سری زمانی داده ها حذف شد. سپس، با هدف بررسی شرایط کلی پدیده طوفان تندری در ایستگاه های مورد مطالعه، نمودار توزیع روزهای همراه با طوفان تندری ترسیم گردید. مطالعه روند و معناداری آن با استفاده از آزمون پارامتریک تی – تست و آزمون ناپارامتریک من-کندال صورت گرفته است. برای کشف نقاط جهش در فراوانی وقوع طوفان تندری از آزمون من کندال دنباله ای و آزمون پتیت بهره گرفته شد؛ سپس معناداری نقاط با استفاده از آزمون های من ویتنی ( تک جهشی) ، کروسکال والیس( چندجهشی) بررسی شده است. نمودار توزیع سالانه طوفان تندری در گستره ایران نشان دهنده تمرکز حداکثر فراوانی وقوع طوفان تندری در قسمت های غربی و شمال غربی کشور می باشد. نتایج حاصل از تحلیل روند موید روند افزایشی در 39 ایستگاه و روندکاهشی در11 ایستگاه است. همچنین برای محاسبه مقدار روند از روش خطی حداقل مربعات استفاده و سپس مقدار کل روند سالانه بر حسب درصدی از میانگین سالانه بیان شده است. نتایج نشان می دهد بیشترین مقدار روند مربوط به ایستگاه های یزد و کاشان می باشد که هر دو در حاشیه کویر مرکزی ایران واقع شده اند. به عبارت دیگر، بیشترین میزان تغییر پذیری مثبت نسبت به میانگین بلند مدت در این دو شهر رخ داده است. با توجه به وجود جهش در داده های طوفان تندری همچنین وضعیت روند در نمودارها مشخص می شود که وجود روند برای پارامتر مذکور در اکثر ایستگاه ها از تغییرات ناگهانی ناشی شده است. برای تعیین تغییرات زمان وقوع اولین جهش در امتداد طول و عرض جغرافیایی، زمان اولین وقوع جهش با استفاده از روش کریجینگ در مناطقی که جهش معنی دار داشته اند، پهنه بندی گردید . نتایج نشان میدهد روند تغییرات در امتداد عرض جغرافیایی شدیدتر از طول جغرافیایی است.
بررسی نقش ظرفیت سازی آموزشی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت و توسعه به عنوان دو عنصر مرتبط و مکمل همدیگر مطرح می باشد زیرا به اعتقاد صاحب نظران افزایش میزان مشارکت به عنوان یکی از نشانه های توسعه مطرح است و در این بین توجه به نیازهای آموزشی و مهارتی روستائیان می تواند میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی را افزایش دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیت سازی آموزشی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی و به روش پیمایشی صورت گرفته است؛ بنابراین از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش 49901 نفر ساکن 29 روستای شهرستان بناب جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می باشد که از این میان بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی 400 نفر به عنوان تعداد نمونه و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظر پانل متخصصان در سطح خیلی خوب و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که از بین متغیرهای ظرفیت سازی آموزشی میزان استفاده از خدمات مشاوره، رضایت از خدمات آموزش و میزان مطالعه کتاب با میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چند متغیره خطی متغیرهای مربوط به ظرفیت سازی آموزشی توانایی تبیین 87 درصد از تغییرات مربوط به میزان مشارکت روستائیان در فعالیت های عمرانی را دارند. بنابراین به منظور توانمند ساختن جوامع روستایی جهت مشارکت فعال در عمران و آبادانی روستا، اقدام به تقویت ظرفیت های آموزشی از طریق آموزش و مشاوره مستقیم نمود.
شبیه سازی ریزگردهای گسیل شده ازصحرای ترکمنستان به کرانه های جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سواحل جنوبی دریای خزر، به ویژه در دهه ی اخیر، به دفعات توسط ریزگردها به مخاطره افتاده است. در این پژوهش تلاش شده است تا کانون اصلی و ساختار گردش های جوی تولید ریزگردهایی که طی روزهای 19 و 20 سپتامبر2014 موجب غبارآلودگی سواحل جنوبی دریای خزر شد، مورد واکاوی قرار گیرد. مدل لاگرانژی پسگرد HYSPLIT برای تعیین منشأ و مسیر شارش ریزگردها و نیز مدل عددی شیمیایی جو ( WRF-Chem ) برای تعیین تمرکز و توزیع ریزگرد ها و شبیه سازی الگوی سامانه مورد نظر، مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش، یک چشمه ی فعال تولید ریزگرد برای نخستین بار در بخش های شرقی دریای خزر، روی پهنه های بیابانی صحرای ترکمنستان و قره قوم شناسایی شد. منشأ اصلی خیزش ریزگردها در این سامانه، شکل گیری چرخند حرارتی در مقیاس محلی روی هسته ی دمایی گرم در شرق خزر است. همگرایی سطحی ناشی از گردش چرخندی این مرکز کم فشار، با توجه به پوشش بیابانی منطقه، موجب انتقال ریزگردها به درون ستون جو شده است. شرایط پایداری نسبی جوی در ترازهای میانی و فوقانی موجب شده، ریزگردها نفوذ و گسترش قائم چندانی در عمق تروپوسفر نداشته و به زیر 700 هکتوپاسکال محدود شوند. مولفه ی منفی مداری و نصف النهاری میدان باد 10 متری و افزایش سرعت باد با توجه به افزایش گرادیان فشار روی بخش های بیابانی شرق خزر، منجر به شکل گیری جریان های شمال شرقی و گسیل توده ی ریزگردها به سمت پهنه ی خزر جنوبی و کرانه های جنوبی آن شده است. پایش تصاویر باند مرئی سنجنده مودیس و همچنین پهنه بندی مکانی مقادیر ضخامت نوری جو (AOD) ، نتایج حاصل از شبیه سازی عددی در نحوه ی توزیع ریزگردها و انتقال آن به استان های مازندران و گیلان را تایید می کنند.
بررسی تغییرات و مدل سازی دمای سالانه ایستگاه سینوپتیکی تهران با استفاده از مدل سری های زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده گرم شدن زمین با تغییر الگوی زمانی – مکانی دما همراه بوده است. ازاین رو دگرگونی ها و افت وخیزهای این عنصر از اهمیت علمی و عملی زیادی برخوردار است. یکی از رهیافت های مطالعاتی برای بررسی تغییرات دمایی به کارگیری روش های آماری است . اقلیم شناسان برای بررسی تغییرات دما از روش های سری زمانی استفاده می کنند. هدف اصلی از این پژوهش بررسی تغییرات دمای سالانه ایستگاه سینوپتیکی تهران با استفاده از روش های سری زمانی است. بدین منظور از داده های آماری دمای تهران طی دوره آماری 2008-1951 بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که در تحلیل طیفی با سطح اطمینان 95/0 چرخه های 1، 21 و 22 معنادار بودند. همچنین نمودار سری زمانی درجه حرارت سالانه ایستگاه، روند صعودی این پارامتر را نشان می دهد. سپس الگوسازی در خانواده چندجمله ای ها، نیز نشان داد که الگوی خط دمای تهران طی 55 سال گذشته (08/0 ± 72/0) درجه سلسیوس افزایش داشته است. همچنین با استفاده از زنجیره مارکوف احتمال تغییر وضعیت از سال سرد به سال گرم و بالعکس به ترتیب 2/2 و 82/1 برآورد گردید، به عبارتی هر 2/2 سال یک بار سال سرد و هر 82/1 سال یک بار سال گرم رخ می دهد. نهایتاً در الگوسازی آریما، پس از بررسی مقدار آکائیک ( AIC ) الگوی (1، 1، 0) ARIMA به عنوان مناسب ترین الگو انتخاب گردید.
شبیه سازی اثر تغییر اقلیم بر فنولوژی گیاه برنج تحت مدیریت-های مختلف آبیاری درمنطقه خزری: ایستگاه رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم اثرات مستقیم و غیر مستقیم بر تولید محصول و امنیت غذایی دارد. هدف این بررسی، شبیه سازی اثرتغییر اقلیم بر مراحل فنولوژی برنج درمدیریت های مختلف آبیاری در منطقه خزری است. داده های مورد استفاده شامل داده های هواشناسی، خاک شناسی و مدیریت محصول می باشد. داده های هواشناسی شامل داده های روزانه دمای کمینه، دمای بیشینه، تابش و بارش ایستگاه رشت برای دوره آماری 2010- 1980و داده های ماهانه دما و بارش مربوط به 6 مدل گردش عمومی جو برای دوره آماری 2000-1971 به عنوان دوره پایه جهت بررسی عملکرد مدل های گردش عمومی جو است. داده های خاک و داده های مدیریت محصول از آزمایش مزرعه ای سال 2006 و 2007 برداشت شده اند. چشم انداز اقلیم آینده براساس مدل MPEH5 و تحت سناریوهای SRA1B ، SRA 2 و SRB1 برای دوره های2032-2011مشخص گردید. نتایج چشم انداز اقلیم آینده نشان داد که میانگین دما افزایش و مجموع بارش کاهش خواهد یافت. اثر تغییر اقلیم بر مراحل فنولوژی برنج با مدل زراعی CERES-Rice در سه رژیم غرقاب دائم، آبیاری با فاصله 5 روز و 8 روز شبیه سازی شده است. نتایج نشان داد که زمان آغاز خوشه دهی، گلدهی و بلوغ فیزیولوژیک با افزایش دما کاهش خواهد یافت. همچنین بررسی مراحل فنولوژی برنج در سناریوهای مختلف نشان می دهد که با افزایش بیش از یک درجه دمای هوا، آغاز خوشه دهی، گلدهی و بلوغ فیزیولوژیک در شرایطی که نیاز آبی گیاه تأمین باشد (غرقاب دائم) با تأخیر همراه خواهد بود.
تحلیل آماری عدم اعتماد به بارندگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میانگین بارش سالانه در ایران حدود 250 میلی متر است که کمتر از یک سوم بارش میانگین جهانی است. علاوه بر کمبود بارندگی، توزیع نامتوازن و ناهمگون آن نیز بر بی اعتمادی به بارندگی در این سرزمین افزوده است. در این مطالعه، عدم اعتماد به بارش ایران با استفاده از شاخص عدم اعتماد به بارش ( UI ) که برخلاف روش های متعارف، رژیم بارش یا توزیع زمانی و ویژگیهای بارش را مورد توجه قرار می دهد، بر اساس داده های آماری 48 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دوره 30 ساله (1979 تا 2008) مورد بررسی قرار گرفته است. میزان روند و وضعیت معنی داری شاخص در هر ایستگاه از طریق آزمون ناپارامتری من کندال و برآورد کننده شیب سن در سطح اطمینان 95% مشخص گردیده است. در نهایت، سطح کشور بر اساس مقادیر شاخص بدست آمده با استفاده از روش های میان یابی IDW و Kriging پهنه بندی شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که میزان متوسط عدم اعتماد به بارش در کل ایران، برابر با 2/2 یا حدود 36% می باشد. میزان عدم اعتماد به بارش در نواحی مرطوب که شروع بارش زودتر و دوره بارندگی طولانی تری دارند، بیشتر و در مناطق خشک ایران که شروع بارش دیرتر و دوره بارندگی کوتاه تری دارند، کمتر است. اگر چه بین نواحی مختلف کشور از نظر عدم اعتماد به بارش، اختلاف زیادی وجود ندارد، با این وجود برخلاف دیدگاه سنتی رایج، عدم اعتماد به بارندگی در ناحیه مرطوب خزری و ناحیه نیمه مرطوب شمال غرب کشور، بیشتر است. در مقابل، کمترین مقدار عدم اعتماد به بارندگی، در منطقه خشک ساحلی جنوبی ایران مشاهده می شود. همچنین به جز در ایستگاه بندر لنگه در جنوب ایران که دارای شیب صعودی شاخص به میزان 04/0 در سال است، در سایر ایستگاه ها از نظر عدم اعتماد به بارش روند معنی داری مشاهده نمی شود.