تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال بیستم پاییز 1399 شماره 58 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
انتشار گازهای گلخانه ای از کشاورزی به عنوان یکی از پیامدهای فعالیت های انسانی موجب تغییرات اقلیمی می گردد. در این راستا، تغییرات کوچک در فعالیت های زراعی و کشاورزی می تواند تا حد زیادی انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش دهد. تمایل متخصصان کشاورزی به کاهش تغییرات اقلیمی می تواند نقش مهمی در یافتن راه حل های مناسب برای هر منطقه جهت کاهش تغییر اقلیم و ارائه آن به کشاورزان داشته باشد. با این حال نیت و تمایل به اجرای فعالیت های کاهش دهنده تغییرات اقلیمی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل متخصصان کشاورزی استان خوزستان به کاهش تغییرات اقلیمی است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را متخصصان کشاورزی استان خوزستان به تعداد 520 نفر تشکیل می دادند، که از این تعداد نمونه ای 320 نفری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی آن از طریق پانل اعضای هیات علمی تأیید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ (87/67-0/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، متغیر تجربه تأثیر آماری مثبت، مستقیم و معنی داری بر سه متغیر درک خطر، خودکارآمدی و نگرش زیست محیطی دارد. همچنین، خودکارآمدی و نگرش زیست محیطی از طریق تأثیر مستقیم و معنی دار قادر هستند 61/0 درصد از تغییرات تمایل به اقدام جهت کاهش تغییرات اقلیمی را پیش بینی کنند. همچنین تجربه به طور غیرمستقیم تمایل به اقدام را تحت تأثیر قرار داده است.
بررسی اهمیت نورپردازی در ارتقاء سرزندگی شبانه فضاهای شهری (نمونه موردی: محله سنتی مقصودیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی مناسب برای مدیریت منظر شهری شبانه را باید الگویی دانست که هم تجلیات و زیبایی های کالبدی و عملکردی شهر را باز می نمایاند و هم بر مولفه های ادراکی و روان شناختی شهروندان از شب مورد نظر می باشد. دست یابی به چنین خصیصه هایی مستلزم ارتقای کیفی و کمی فضا است که در سایه مولفه های عینی و ذهنی چون روشنایی- نورپردازی، تنوع فعالیت ها و رسیدن به یک اقتصاد پایدار شبانه، میسر می گردد. در این تحقیق برای رسیدن به حدی از کیفیت در سیمای شبانه شهر که از طریق افزایش مطلوب سرزندگی و پویایی و حضورپذیری افراد در فضاهای شهری و افزایش خوانایی و هویت این فضاها در هنگام شب با استفاده از نورپردازی، امکان پذیر می شود، بررسی خواهد شد. هدف این پژوهش، ارزیابی رابطه نحوه نورپردازی با یکی از عوامل کلیدی سنجش کیفیت مکان، یعنی مفهوم حس تعلق است و نقش فناوری های جدید نورپردازی در ارتقای مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق و تأثیر آن در تبدیل محیط به شهری انسانی تر می باشد. پژوهش از نوع پیمایشی است که در آن، برای رسیدن به داده ها از طریق پرسشنامه همراه با تصاویر مختلف از محدوده مورد مطالعه در میان جامعه آماری منتخب می باشد. یافته ها نشانگر این می باشد که سرزندگی و تصویر ذهنی شهروندان رابطه مستقیمی دارند و میزان نورپردازی و رنگ و نحوه نورپردازی تاثیر مثبتی در ایجاد سرزندگی شبانه شهری دارد.
تحلیل فضایی کیفیت زندگی شهروندان در محیط های شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) (مطالعه موردی: منطقه2 شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت مکان و بهزیستی در حال تبدیل به رویکردی مهم برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، شناسایی نواحی مسئله دار و حتی کشف علل بسیاری از نارضایتی های اجتماعی است. مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و از جهت هدف کاربردی است. هدف اصلی پژوهش حاضر توسعه شاخص ترکیبی کیفیت زندگی برای محلات منطقه 2 شهر مشهد می باشد. اطلاعات مورد نیاز از شهرداری شهر مشهد و استفاده از پرسشنامه بدست آمد. با توجه به جمعیت منطقه 2در سال 1395که معادل 513365 نفر می باشد بر اساس فرمول کوکران تعداد 383پرسشنامه تنظیم گردید. پرسشنامه پس از تهیه و اعمال نظرات کارشناسان از طریق مراجعه در سطح محلات مورد مطالعه تکمیل شد. معیارهای مورد نیاز در قالب اطلاعات مکانی در محیط GIS تهیه و استاندارد سازی شد. قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و دسترسی به عنوان معیارهای اصلی پژوهش انتخاب و برای هر کدام زیر معیارهایی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تحلیل های مکانی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ( ANP )، شاخص نهایی کیفیت زندگی از تلفیق شاخص ها به دست آمد. نتایج حاکی از کیفیت زندگی مطلوب در محلات مرکزی بوده و محلات حاشیه ای از کیفیت مطلوبی برخوردار نمی باشند. همچنین با نزدیکی به مراکز تفریحی سطح کیفیت زندگی شهری افزایش می یابد و از الگوهای مکانی پیروی می کند. بخشی از حاشیه محلات عامل، شهید بصیر و هدایت که از محلات حاشیه ای محدوده مورد مطالعه می باشند، از مجموع سه قلمرو در وضعیت مطلوبی نمی باشند؛ و سایر محلات با توجه به داشتن دسترسی آسان به خدمات عمومی از جمله خدمات درمانی، آموزشی، و تمرکز امکانات رفاهی مدرن نسبت به سایر محلات کیفیت زندگی مطلوب تری را به خود اختصاص داده اند؛ که11675700 متر مربع که معادل 30 درصد مساحت منطقه ی مورد مطالعه از کیفیت زندگی بسیار مطلوبی برخوردار می باشد. همچنین محلاتی که از نظر شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطوح خیلی پایین قرار دارند، از نظر دسترسی در سطح متوسط قرار دارند. در ادامه نتایج آزمون های آمار فضایی(خودهمبستگی فضایی و آماره جی) نشان از توزیع الگوی خوشه ای کیفیت زندگی دارد. و به عبارت دیگر شاخص های کیفیت زندگی از توزیع فضایی یکسانی در منطقه مورد مطالعه برخوردار نیستند.
ارزیابی شاخص های استخراج آب با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (مطالعه موردی: رودخانه گاماسیاب کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب به عنوان یکی از مهم ترین نیاز های انسانی برای ادامه حیات منابع آبی می باشد. با توجه به اهمیت موضوع، بحث مدیریت و بهره برداری اصولی از منابع آب به یکی از موضوعات مهم جهانی تبدیل شده است. داده های سنجش از دور در اغلب موارد در مطالعات استخراج پهنه های آبی مورد استفاده قرار می گیرند و نوع داده های سنجش از دور مورد استفاده نیز نقش مهمی در استخراج آب دارند. در این مطالعه به بررسی توانایی ماهواره لندست با اعمال شاخص های مربوطه، به میزان استفاده از رودخانه گاماسیاب در استان کرمانشاه و مقایسه این شاخص ها پرداخته می شود. ماهیت خاص رودخانه های کم عرض و کم عمق باعث افزایش پیچیدگی مطالعات چنین رودخانه هایی با استفاده از داده های موجود شده است. استخراج آب از تصاویر سنجش از دوری، طی دو دهه اخیر بوده است . شاخص های آب در ابتدا با استفاده از سنجنده های TM و ETM توسعه یافتند. اما عملکرد بهتر آن ها در لندست 8 به خوبی توسط محققان مستند شده است. در این تحقیق از شاخص های NDWI ، MNDWI ، AWEI _ nsh ، AWEI _ sh و WRI استفاده شد. با استخراج آستانه بهینه از هیستوگرام شاخص ها و اعمال این آستانه، منطقه مورد مطالعه به دو کلاس آب و غیر آب طبقه بندی شد. سپس صحت کلی و ضریب کاپا از هر کدام از شاخص ها گرفته شد. در پایان نشان داده شد که شاخص AWEI با صحت کلی 99.09 درصد و ضریب کاپای 0.98 بهترین جواب را در بین شاخص ها در منطقه مورد مطالعه می دهد. نتایج این تحقیق نشان داد که این رویکرد به راحتی قادر به استخراج آب از تصاویر ماهواره ای بوده است.
بررسی رفتار دی اکسید نیتروژن در شهرستان مشهد و ارتباط آن با پارامترهای هواشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرنشینی و آلودگی هوای شهری از مهم ترین موضوعاتی است که امروزه در ارتباط با اقلیم مطرح است. گسترش شهرنشینی و توسعه شهرها، افزایش جمعیت، توسعه فعالیت های صنعتی و مصرف بی رویه سوخت های فسیلی به شدت آلودگی هوا را افزایش داده و میزان آن را بیش از ظرفیت محیط کرده است. در کشور ما، انتشار آلاینده های هوا در برخی از کلان شهرها به میزان خطرناکی رسیده است، مشهد در برخی روزهای سال از آلوده ترین شهرهای کشور به شمار می رود. دی اکسید نیتروژن یکی از شاخص های آلودگی هوا است. در این مطالعه از داده های دی اکسید نیتروژن سنجنده OMI و پارامترهای هواشناسی مانند باد، دمای سطحی و دید افقی برای بازه زمانی 2004 تا می 2016 جهت بررسی آلودگی هوای ناشی از دی اکسید نیتروژن شهر مشهد استفاده شده است. نتایج نشان می دهند بیشترین (کمترین) مقدار دی اکسید نیتروژن در فصل های سرد (گرم) سال اتفاق می افتد. به طوری که بیشترین مقدار دی اکسید نیتروژن در ماه ژانویه برابر 10 15 ×5.56 مولکول بر سانتی متر مربع و کمترین مقدار آن در ماه سپتامبر برابر 10 15 ×4.18 مولکول بر سانتی متر مربع می باشد. انحراف معیار دی اکسید نیتروژن نیز نشان می دهد که بیشترین تغییرات در فصل های سرد سال رخ می دهد. همچنین نتایج نشان دادند باد غالب در شهر مشهد از سمت جنوب می باشد و اغلب بادهای این شهر سرعت کم دارند. ضریب همبستگی دی اکسید نیتروژن با باد و دمای سطحی به ترتیب برابر 0.36- و 0.57- است که اهمیت بیشتر دما در تغییرات دی اکسید نیتروژن شهر مشهد را نشان می دهد. همچنین ضریب همبستگی دی اکسید نیتروژن با دید افقی برابر 0.15- است که نشان می دهد با افزایش آلودگی هوای ناشی از دی اکسید نیتروژن دید افقی کاهش می یابد. با استفاده از آنالیز طیفی کمترین مربعات دوره های تناوب شش و دوازده ماهه مشاهده شد که از نظر آماری نیز معنی دار شناخته شدند. پس از حذف مولفه های معنی دار از سری زمانی میانگین ماهانه دی اکسید نیتروژن ، روند محاسبه شد. مقدار روند دی اکسید نیتروژن در هر سال برای شهر مشهد 10 13 ×2.41 مولکول بر سانتی متر مربع بدست آمد.
سنجش و ارزیابی سفرهای درون شهری با استفاده از مدل TOPSIS ، GIS و جاذبه دوقیدی سفر( مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت راهبردی، برنامه ای هماهنگ، جامع و پیوسته است که استعداد ممتاز سازمان را با محیط پیوند می دهد و منظور از آن، تحقق هدف های سازمان در چارچوب اجرای صحیح مدیریت است. هدف تحقیق، ارزیابی عملکرد سیستم های حمل و نقل شهر کرمان براساس اهداف سفر و فراهم ساختن سفرهای تولید شده ناحیه های ترافیکی در برنامه ریزی است. شاخص های مورد استفاده در روند کار در دو دسته متناسب با تکنیک Topsis (سفرهای شغلی، تحصیلی، خرید، کارشخصی و هیچ سرخانه) و تکنیک جاذبه دو قیدی( نواحی ترافیکی، خانوار ساکن و شاغلان ساکن) دسته بندی شده اند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از طرح حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمان انجام شده و با استفاده از تکنیک Topsis ، جاذبه دوقیدی سفر و به کمک نرم افزار GIS مورد تجریه و تحلیل قرار گرفته اند. با استفاده از دیتاهای به دست آمده از طرح های جامع حمل و نقل و ترافیک شهر کرمان اطلاعات مرتبط با هر یک از مدل ها جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با استفاده از نرم افزار GIS در قالب نقشه به تصویر کشیده شد. شهر کرمان شامل نواحی ترافیکی مطابق با تقسیم بندی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری شهر می باشد که با توجه به نتایج به دست آمده در بخش مرکزی، نواحی ترافیکی 8.20 و 42 با رتبه نهایی 0.948 ، ناحیه ترافیکی 7و 19 با رتبه نهایی 0.559، ناحیه ترافیکی 16و 17 با رتبه نهایی 0.496 و در نهایت ناحیه ترافیکی 6 و 18 با رتبه نهایی 0.348 ، جایگاه های اول تا چهارم را از نظر میزان تولید سفر به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج حاصل از مدل جاذبه دو قیدی نشان می داد که نواحی ترافیکی،3، 8، 7، 6، 5، 2، 4، 1 و 9 بیشترین جذب سفر را در اختیار داشته است.
تبیین چالش های کارآفرینی کسب وکارهای کوچک روستایی (مطالعه موردی روستاهای شهرستان بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
. مهاجرت افراد جوان و پیری جوامع روستایی که به دلایلی ازجمله فقر و بیکاری صورت می گیرد، ضرورت بسیاری را برای شناسایی رویکردهای جدید برای بقای اقتصاد جوامع روستایی ایجاد می کند. در این راستا کارآفرینی کسب وکارهای کوچک نقش مهمی در کاهش فقر و درنهایت توسعه روستایی دارد. بااین وجود این نوع کارآفرینی با چالش های متعددی در ابعاد محیطی، اقتصادی و... مواجه می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی چالش های کارآفرینی در راستای بهبود کارآفرینی، ایجاد اشتغال و درآمد پایدار از طریق راه اندازی کسب وکارهای کوچک است . تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر درجه نظارت و کنترل میدانی و ازنظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی ساکن شهرستان بیجار می باشد. جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال 1395 معادل 89162 نفر {مرکز آمار ایران}بوده است که بر اساس توزیع مکانی 44 درصد روستایی و 56 درصد شهری بوده اند. همچنین 283 نقطه روستایی دریازده دهستان دارد که از این میان 12 روستای دارای کارآفرینی و از تعداد آن ها 244 خانوار با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به دست آمد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. در این پرسشنامه از افراد خواسته شده بود بر اساس طیف لیکرت 5 گزینه ای میزان اهمیت هرکدام از چالش های شناسایی شده در حوزه کسب وکارهای کوچک روستایی را بر اساس گزینه های این طیف شامل (بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم) مشخص کنند و با استفاده از مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) در نرم افزار Amos تجزیه وتحلیل داده ها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همه چالش ها در کارآفرینی کسب وکارهای کوچک تأثیرگذار بوده اند، اما عوامل اقتصادی با بار عاملی 0.91 دارای بالاترین تأثیر در بین چالش های موجود بوده است و چالش های فردی و اجتماعی با بار عاملی به ترتیب 0.23 و 0.28 دارای کمترین بار عاملی بوده است.
تحلیل اثربخشی فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند توسعه پایدار شهری ( نمونه موردی: نواحی شهری غرب استان کرمانشاه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای واقعی از موزائیک فوق العاده پیچیده نواحی درست شده است. تحلیل ناحیه ای، مستلزم مطالعه سازوکار فرآیندهایی است که در ترکیب نظاماتی وارد می شوند که این نظامات قادرند به تبیین پیدایش و رشد و زوال یک ناحیه بپردازند ولی مانند هر تحقیق جغرافیایی دیگر، چنین مطالعه ای پرداختن به امر مقایسه را اجتناب ناپذیر می سازد. شهرهای جهان اکنون خانه بیش تر از نیمی از جمعیت جهان هستند. احتمالاً مهم ترین چالش جهانی عصر ما، اطمینان یافتن از آن است که سیاره قابل سکونت می ماند و هنوز منابع کافی برای نسل های آینده فراهم می سازد؟ در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه پایدار شهری در نواحی شهری غرب استان کرمانشاه پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از 184642 نفر بودند که به روش تصادفی ساده 386 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز به دو روش اسنادی – کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و برای پردازش آن ها از نرم افزار SPSS و مدل تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که شهرهای قصرشیرین، گیلان غرب، کرندغرب، سرپل ذهاب و اسلام آبادغرب به ترتیب حائز رتبه های اول تا پنجم به لحاظ تأثیرپذیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه توسعه پایدار شهری بوده اند.
مدل سازی کارآفرینی زنان شهری بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی با رویکرد توسعه پایدار اجتماعی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
د ر ایران توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه بوده و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی و نحوه تعامل آنها با یکدیگر از ضروریات می باشد. از طرفی اشتغال زنان ایرانی در سال های اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژه ای پیدا کرده است. از آنجایی که کارآفرینی تعقیب فرصت هایی فراتر از منابع برای خلق ارزش ها می باشد، در این مقاله در مورد کارآفرینی زنان و نقش آنها در توسعه کارآفرینی زنان بر اساس زنجیره ارزش بررسی و سپس به توسعه پایدار اجتماعی در گلستان اشاره شد. ابتدا به بررسی، تجزیه و تحلیل مشخصه های جمعیت شناختی خبرگان پرداخته می شود سپس مؤلفه های زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی شناسایی شده را با استفاده از نظر خبرگان (که 20 نفر از زنان برتر کارآفرین استان گلستان هستند) به کمک روش دلفی فازی و انجام فازی زدایی غربال و مؤلفه های متغیرهای موردنظر انتخاب می گردد، همچنین روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی و نرمال بودن توزیع مؤلفه ها و نمونه ی آماری توسط آزمون کلوموگرونوف اسمیرنوف و آزمون t ادستودنت انجام می شود. در بخش اول مقاله با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از نرم افزار Expertchoice به اولویت بندی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های زنجیره ارزش کارآفرینی (توسط 198 نفر از زنان کارآفرین شهری استان گلستان) پرداخته می شود. در بخش دوم برای سنجش روابط بین توسعه کارآفرینی زنان بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی از تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری برای آزمون تحلیل عاملی و روش آزمون تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار Smart pls2 استفاده شده است که این ارتباط معنی دار است، زیرا نوع و میزان ارتباط متغیرها از این طریق به دست می آید که در تدوین توسعه کارآفرینی زنان کمک شایانی نموده، نقاط قوت و ضعف را به خوبی نمایان می سازد و راه های دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی را تسهیل می نماید. در نهایت ارائه مدل و ارتباط معنی داری بین توسعه کارآفرینی زنان شهری بر اساس زنجیره ارزش کارآفرینی و توسعه پایدار اجتماعی به دست آمد.
کاربرد تجزیه علیت در تعیین پارامترهای هواشناسی غالب بر تبخیر- تعرق گیاه مرجع در آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبخیر- تعرق گیاه مرجع یکی از مهم ترین مولفه های هیدرولوژیکی بوده و تخمین مناسب آن در پژوهش های بیلان آب، مدیریت منابع آب و بهبود مصرف آب در بخش کشاورزی کاربرد دارد. در این مطالعه به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم پارامترهای هواشناسی بر روی ET 0 در استان آذربایجان غربی با استفاده از تجزیه ی علیت پرداخته شد. بدین منظور از آمار هواشناسی ایستگاه سینوپتیک استان آذربایجان غربی با بیش از 20 سال آمار، استفاده شد. جهت برآورد ET 0 ، از فرمول FAO-PM56 استفاده گردید. در ادامه مقدار ET 0 با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه خطی نیز تخمین زده شد. سپس به منظور ارزیابی عملکرد مدل رگرسیونی، از آماره های جذر میانگین مربعات خطا ( RMSE )، میانگین قدرمطلق خطا ( MEA )، ضریب سات- ناش کلایف ( NSH ) و ضریب تعیین ( R 2 ) استفاده گردید. آنگاه ضریب همبستگی بین ET 0 و هر یک از پارامترهای هواشناسی به دست آمد و سپس تاثیر اثرات مستقیم ( P ) و غیر مستقیم هر یک از پارامترهای هواشناسی بر روی ET 0 با استفاده از روش تجزیه علیت محاسبه شد. جذر میانگین مربعات خطا مابین 0/05و 0/15و میانگین قدر مطلق خطا مابین 0/04و 0/12، ضریب سات- ناش کلایف مابین 0/91و 0/99و ضریب تعیین مابین 0/91و 0/99، بدست آمد. همچنین مشخص شد که سرعت باد در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه، همبستگی معنی داری (در سطح 0/01درصد) با ET 0 دارد. از نتایج تجزیه علیت مشخص شد که بیشترین مقدار P (اثر مستقیم پارامترهای هواشناسی بر ET 0 ) در همه ایستگاه ها متعلق به سرعت باد می باشد که مقدار آن برای ایستگاه های ارومیه؛ 0/85، پیرانشهر؛ 0/99،تکاب؛ 0/97، خوی؛ 0/90، سردشت؛ 06/1؛ ماکو؛ 0/64و مهاباد؛ 0/78می باشد.
تحلیل مشکلات مکان مند در شهر-منطقه اصفهان به کمک روش تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر-منطقه اصفهان، مجموعه ای از شهرها و کانون های جمعیتی است که زمینه های مشترکی (چون ارتباطات، زیرساخت ها، جمعیت و اقلیم) در سطح جغرافیایی شهر اصفهان و محیط پیرامون آن دارند و وابستگی های اجتماعی، اقتصادی، کارکردی و فضایی آن ها به گونه ای است که یک واحد جغرافیایی قابل تمایز فراشهری و زیر منطقه ای در سطح سرزمین را شکل می دهند و کانون اصلی تمرکز سکونتگاهی آن شهر اصفهان است. این ویژگی های مشترک سبب می شود که بتوان زمینه های مکمل با هدف گذاری واحد را برای آن ها متصور شد. در این میان شهرداری ها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمده ای در برقراری ارتباط بین شهرها و مدیریت این روابط دارند، به گونه ای که این مسائل می تواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش به لحاظ نوع آن توصیفی-تحلیلی و با توجه به هدف اصلی آن که تحلیل مشکلات مکانمند و شناسایی کلیدی ترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینی شهر، خورزوق، درچه، دولت آباد، شاهین شهر، قهجاورستان، گز، و نجف آباد) است، - یک پژوهش کاربردی است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامه های شهری و انجام مصاحبه با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، بر پایه برچسب های شش گانه تعریف شده به ازای هر مشکل مقدار وزن (شدت مشکل) مشخص شده و به کمک روش تحلیل شبکه های اجتماعی، شبکه «کنشگران-مشکلات» ترسیم شده است. بر پایه یافته های تحلیل از این شبکه، مشکلات «آلودگی زیست محیطی ناشی از تردد اتوبوس های فرسوده در شهر-منطقه»، «بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از نابودی ظرفیت اکولوژیکی غرب اصفهان» و «کمبود وسایل خدمات آتش نشانی در شهرهای همجوار شهر اصفهان» مهم ترین مشکلات شهر-منطقه و کنشگران معاونت «شهرسازی ومعماری»، « حمل ونقل وترافیک» و «خدمات شهری» کلیدی ترین نقش را در حل مسائل شهر-منطقه اصفهان ایفا می کنند.
بررسی روند بلند مدت تغییرات زمانی-مکانی دمای سطح دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به واسطه ی کاربرد بالایی که دمای سطح دریا ( SST ) در مطالعات اقلیمی و اقیانوسی دارا است، این پارامتر طی سال های 1986 تا 2015 در دریای عمان با استفاده از تحلیل های روند و تحلیل های خودهمبستگی فضایی موران جهانی و موران محلی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل روند از آزمون من-کندال جهت شناسایی روند تغییرات SST و از روش Sen's Estimator جهت بررسی شیب تغییرات رخ داده استفاده شد. با استفاده از این روش ها مشخص شد که در بازه زمانی ماهانه، ماه های ژانویه، فوریه و دسامبر فاقد روند صعودی معنادار در مقادیر SST بودند و فقط بخش هایی از تنگه هرمز با روند نزولی معنادار همراه بوده است. از طرفی در ماه مارس هیچ گونه روند نزولی معنادار رخ نداده و در بخش جنوبی دریای عمان روند صعودی در مقادیر SST دیده شد. سایر ماه های سال نیز دارای روند صعودی و نزولی معنادار در بخش های مختلف دریای عمان بودند که در این بین ماه اکتبر دارای بیشترین پهنه ی روند صعودی بود. در بازه زمانی سالانه نیز مشخص شد که بخش های جنوبی دریای عمان دارای روندی صعودی در مقادیر SST و بخش های غربی دارای روندی نزولی بوده اند. شیب تغییرات رخ داده با مقدار زیاد (مثبت و منفی) نیز منطبق بر بخش های دارای روند صعودی و نزولی معنادار بود. نتایج تحلیل موران جهانی برای بازه سالانه حاکی از روند صعودی مقادیر خودهمبستگی و الگوی خوشه ای داده های SST با گذشت زمان بود که با استفاده از تحلیل موران محلی مشخص شد که این خوشه های گرم SST اند که در دریای عمان در حال افزایش اند و از طرفی، خوشه های سرد این پارامتر در 30 سال موردمطالعه با کاهش روبه رو شده اند. با توجه به نتایج تحلیل روند و تحلیل های خودهمبستگی مشخص شد که مقادیر SST طی 30 سال موردمطالعه در بخش های مختلف دریای عمان روندی افزایشی داشته اند، لذا ممکن است تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی بر این منطقه اثرگذار بوده باشد.
بررسی و مکان یابی دسترسی شهروندان شهر شیروان به کاربری های درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اساسی و مهم برنامه ریزان شهری و ناحیه ای، تخصیص زمین به کاربری های گوناگون شهری با توجه به نقش و کارکرد شهر، اقتصاد شهر و همچنین تاثیر عوامل متقابل کاربری ها بر یکدیگر است. موضوع مکان یابی بهینه کاربری درمانی با درنظر گرفتن پارامترها وعوامل مؤثر در این پژوهش، مورد توجه قرار گرفته است. برطبق بررسی های به عمل آمده وضع موجود در شهر شیروان 3 درمانگاه در شهرشیروان وجود دارد که به نظر می رسد توزیع و موقعیت مکانی آنها مناسب نمی باشد.لذا برای برنامه ریزی های آینده نگر و با توجه به توسعه افقی شهر ارزیابی این پایگاه ها و همچنین پیشنهاد مکانهای مناسب برای ایجاد درمانگاهها یک مسآله ضروری می باشد. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال مکانیابی بهینه درمانگاه ها درشهر شیروان می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی –تحلیلی است. درمرحله نخست به شناسایی و بررسی عوامل موثر بر مکان گزینی پایگاه ها، پرداخته شد؛ سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS و پس از طی کردن مراحل جمع آوری داده، تهیه لایه های اطلاعاتی،طبقه بندی وارزش گذاری لایه ها و وزن دهی و همپوشانی لایه های اطلاعاتی به اولویت بندی زمین های شهر شیروان برای ایجاد درمانگاه ها پرداخته شد. نتایج نشان داد از لحاظ مکانی درمانگاه های مورد مطالعه در سمت شرقی شهر متمرکز شده اند و قسمتهای مرکزی و غربی شهر از لحاظ میزان دسترسی به درمانگاهها در محدودیت شدیدی به سر می برند و از لحاظ جمعیتی نیز از جمعیت 83000 نفری شهر تنها 28136 نفر در محدوده شعاع استاندارد درمانگاهها برخوردار هستند؛ به عبارتی می توان گفت در حدود 75 درصد از جمعیت شهر خارج از محدوده استاندارد شعاع درمانگاهها قرار دارند و شعاع دسترسی درمانگاهها به هیچ عنوان مناسب شهروندان شهر نمی باشد . شهر شیروان نیازمند به یک بیمارستان دیگر که از لحاظ مکانی در سمت غربی شهر مکان یابی شود نیاز دارد.
پتانسیل سنجی خطر سیلاب در حوضه آبریز سرباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به سبب تغییرات آب و هوایی، مخاطرات طبیعی و چگونگی رفتار با آن ها از جمله مهم ترین دغدغه های پژوهشگران در زمینه برنامه ریزی محیطی و مدیریت بحران می باشند. هدف از این مطالعه پهنه بندی و پتانسیل سنجی خطر سیلاب در حوضه آبریز سرباز است. بدین منظور پایگاه داده شامل لایه های پهنه ای ارتفاع، شیب، خصوصیات زمین شناسی، خصوصیات خاک، بارش، پوشش گیاهی و کاربری اراضی و لایه های خطی آبراهه اصلی، آبراهه فرعی و تراکم زه کشی سطح حوضه مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از پرسشنامه و نظر کارشناسان خبره و همچنین تحلیل سلسله مراتبی، ارزش هر لایه در سیل خیزی محاسبه شد. هر کدام از این لایه ها بر مبنای پتانسیل سیل خیزی در مقیاس خطر کم تا زیاد طبقه بندی شدند و در نهایت با استفاده از مدل همپوشانی وزنی درمحیط سامانه اطلاعات جغرافیایی با هم ادغام شدند. نتایج نشان داد که آبراهه اصلی، کاربری اراضی و بارش مهمترین مؤلفه ها در سیلخیزی حوضه آبریز رودخانه سرباز هستند. از کل مساحت حوضه سرباز فقط 0/5 درصد پتانسیل سیلخیزی زیاد تا بسیار زیاد را داراست و نواحی مرکزی حوضه به سبب توپوگرافی و شرایط هیدروگرافی ویژه، بالاترین پتانسیل سیل خیزی را دارند. علاوه بر این ناحیه، بخش های حاشیه ای رودخانه اصلی به سمت خروجی حوضه و همچنین بخش هایی از حواشی رودخانه های فرعی مهم، بیشترین پتانسیل سیل خیزی را دارا هستند. علیرغم وسعت محدود ناحیه پرخطر، به سبب تراکم جمعیت و اراضی کشاورزی، اهمیت این ناحیه از نظر مدیریت بحران بسیار بالاست.
ارزیابی بازآفرینی محله های فرسوده شهری در جهت ارتقاء تاب آوری کالبدی (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوادث طبیعی که جزیی ازفرآیندزندگی بشربه شمارمی رود،به عنوان چالشی اساسی درجهت نیل به توسعه پایدارجوامع انسانی مطرح می باشند. از طرفی اجرای ناموفق طرح های بازآفرینی شهری باعث توجه به پدیده جدیدی به نام پایداری در پروژه های شهری شده است که عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، احیای بافت های شهری و تأکید بر بازآفرینی است. ازاین رو در پژوهش حاضر برای ارزیابی بازآفرینی محله های فرسوده شهر فاروج در راستای ارتقاء تاب آوری کالبدی از ماتریس برنامه ریزی کمی استفاده شده است.هدف از این پژوهش بازآفرینی محلات فرسوده شهر فاروج در جهت ارتقاء تاب آوری کالبدی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که در بین نمونه ای به تعداد 30 نفر از متخصصان مسائل شهری توزیع شده است. به سبب تجزیه و تحلیل داده ها، برای بررسی میزان تاب آوری کالبدی محلات بافت فرسوده فاروج از آنتروپی شانون استفاده گردید که در پی آن محلات مورد مطالعه از حیث تاب آوری کالبدی، اولویت بندی شده اند. پس از آن به جهت رتبه بندی محلات بافت فرسوده فاروج از حیث تاب آوری کالبدی از روش ویکور استفاده شده است. بر اساس آنتروپی شانون این نتیجه حاصل شده است که محلات شماره 5 و 7 از حیث تاب آوری کالبدی، در اولویت بوده اند. همچنین بر اساس روش ویکور مشخص شده است که از بین محلات چهارگانه بافت فرسوده فاروج، محله شماره هفت از لحاظ تاب آوری در بالاترین رتبه قرار گرفته است.
موانع مدیریت شهری در زیست پذیری کلان شهرها، مطالعه موردی: شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای زیست پذیری شهری و تحقق شهر زیست پذیر ارتباط تنگاتنگی با نحوه عملکرد دستگاه مدیریت شهری و نهادها و سازمان های فعال در امور شهری دارد. شهرداری ها به عنوان مهم ترین نهاد هماهنگ کننده در امور شهر نقش تعیین کننده ای در حل مسائل و مشکلات شهری داشته و مسئول توسعه اجتماعی و کالبدی شهرها می باشند. در واقع شهرداری ها وظیفه اصلی خدمت رسانی به شهروندان را برعهده داشته و مهم ترین نقش را در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بر عهده دارند. هدف از این پژوهش ارزیابی سطح زیست پذیری شهر سمنان و تحلیل مسائل و مشکلات شهر سمنان از دیدگاه گروه های مختلف (مسئولین نخبگان) است. روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و ابزار تحقیق پرسشنامه می باشد. روایی و پایایی این پژوهش، با استفاده از تحقیقات مشابه قبلی و نظرات اساتید راهنما و مشاور پایان نامه، روایی ابزار تحقیق، تائید شده است. اعتبار درونی (پایایی) ابزار (پرسشنامه) نیز از طریق آلفای کرون باخ با مقدار 84/0 برای پرسش نامه ها نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان داد در بین مجموع شاخص های زیست پذیری شهر سمنان از دیدگاه نخبگان و مسئولین (با میانگین 76/2) در سطح پایینی ارزیابی شد. همچنین برپایه اولویت بندی با تکنیک ANP "ارتقاء ظرفیت نهادی سازمانی در مدیریت بهینه شهری ( R7 ) " با بالاترین امتیاز (357/0 R7: ) به عنوان بهترین راهکار و در واقع راهکار اصلی مقابله با مسائل شهری سمنان مشخص شد. همچنین راهکار "مدیریت یکپارچه بین سازمان های شهری جهت هماهنگی در اداره امور شهر ( R6 ) " با (336/0 R6: ) به عنوان راهکار دوم انتخاب گردید.
تحلیل تطبیقی روند پراکنده رویی شهری در شهرهای استان خراسان شمالی (مطالعه موردی: شهرهای اسفراین و بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر کارکرد شهرها و بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و ..، پراکندگی جمعیت، فعالیت و سکونت را در پی داشته است. این روند، در کنار تاثیرات مخرب اجتماعی و زیست محیطی، پیامدهای اقتصادی کاملا مشهود و قابل سنجشی در پی داشته است. برای جلوگیری از پیامدهای مورد اشاره سنجش میزان وقوع این روند و تاثیر عوامل ملی و محلی بر آن انجام مطالعه تطبیقی بسیار راهگشاه خواهد بود. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی روند پراکنده رویی دو شهر اسفراین و بجنورد است. در این راستا، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و ضریب جینی بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس مدل هلدرن، 84 درصد از رشد فیزیکی شهر اسفراین در فاصله سال های 1345-1395 مربوط به رشد جمعیت و حدود 16 درصد نیز مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است. این شرایط برای شهر بجنورد نیز حدود 88 درصد به رشد جمعیت و حدود 12 درصد رشد هم مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است که نسبت به شهر اسفراین اندکی متفاوت است. مدل آنتروپی شانون نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی دو شهر اسفراین و بجنورد است. ضریب جینی محاسبه شده برای شهر اسفراین 069/0 و برای شهر بجنورد 054/0 می باشد که بیانگر این واقعیت است که رشد پراکندگی جمعیت (رشد اسپرال) شهر اسفراین 015/0 درصد بیشتر از شهر بجنورد می باشد. از آنجا که ادامه چنین شرایطی، پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای ساکنین شهرهای مورد اشاره دارد، پیشنهاد راهبردی پژوهش، کنترل و مدیریت توسعه فیزیکی شهر و بهره گیری از سیاست توسعه میان افزا است.
نقش فضاهای شهری در ارتقای کیفیت زندگی (مطالعه موردی شهر ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در دهه های اخیر و بی توجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوبی بر سطح سلامت فردی و اجتماعی جامعه و زندگی شهری گذاشته است. به طور کلی، کیفیّت زندگی، علاوه بر مسائل اقتصادی، نگرانی های اجتماعی و محیط زیست را نیز مدنظر قرار می دهد. برنامه ریزی ها باید همسو با بهبود کیفیّت زندگی باشند. از طرفی، بهبود کیفیّت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و خدماتی را به همراه داشته باشد. در همین راستا هدف این پژوهش بررسی نقش فضاهای شهری ملایر در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بوده است، که متغیّرهایی از قبیل کیفیّت تسهیلات شهری، کیفیّت محیط اجتماعی ، کیفیّت اقتصادی و کیفیّت محیط ، امنیت و احساس آرامش و... ، مورد بررسی قرار گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، ترکیبی از روش های تحلیلی و موردی زمینه ای است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و پهنه مطالعاتی آن شهر ملایر با 52697 خانوار و مساحت 2400 هکتار بوده است. برای سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: شاخص های توسعه یافتگی ، امتیاز استاندارد شده، ضریب همبستگی، آزمون t، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی با انتخاب60 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی استفاده شده است. که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نمونه تصادفی در نقاط مختلف شهر، انتخاب شده، تجزیه و تحلیل بر مبنای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص اقتصادی کیفیت زندگی با 58 درصد وضعیت نامناسب تری نسبت به شاخص های اجتماعی و فرهنگی و کالبدی دارند، شاخص های اجتماعی، فرهنگی نیز با 42 درصد در وضعیت متوسطی قرار گرفته اند نتایج همچنین نشان می دهد که در شهر ملایر، مؤلفه های کیفیّت محیط اقتصادی، کیفیّت محیط کارکردی، کیفیّت حمل و نقل و کیفیّت اجتماعی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. با بهبود وضعیّت اقتصادی اجتماعی ، فرهنگی و دسترسی نسبی به خدمات شهری می توان به ارتقاء سطح کیفیّت زندگی در شهر ملایر کمک کرد .
نقش جزایر سه گانه در سیادت دریایی ایران در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیادت دریایی برای بسیاری از کشورهای ساحلی همواره یکی از دغدغه های اصلی استراتژی های کلان آنها بوده است. وجود جزایر از مهمترین ابزارهای کسب سیادت دریایی در قلمروهای دریایی می باشند. کشور ایران با توجه به موقعیت دریایی خود، در سواحل خلیج فارس دارای جزایر فراوانی است که جزایر سه گانه از مهمترین آنها می باشند. مسئله سیاسی ادعای امارات متحده عربی نسبت به این جزایر و موقعیت بسیار استراتژیک آنها باعث شده است که این جزایر در سیادت دریایی خلیج فارس از اهمیت بسیار بالایی برخوردار باشند. لذا تحلیل چگونگی تاثیرگذاری این جزایر بر سیادت دریایی ایران به عنوان مساله اصلی این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و اسنادی می باشد و با مراجعه به منابع واقعی و مجازی اطلاعات گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از نوع کیفی و استنباطی می باشد و از GIS برای ترسیم نقشه ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد جزایر سه گانه به اشکال مختلف باعث گسترش سیادت دریایی ایران شده و به تثبیت کنترل دریایی ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز کمک فراوانی نموده اند. این جزایر از طریق گسترش حاکمیت دریایی ایران بر اساس حقوق بین الملل دریاها و خط FIR، واقع شدن در مجاورت آبراهه بین المللی هرمز، تعیین مسیرهای تردد دریایی و ایفای نقش ناو نظامی سیادت دریایی ایران را افزایش داده اند.
طراحی و تبیین مدل افزایش قصد انتخاب مقاصد گردشگری ازطریق بازاریابی درون گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم توانمندی های ایران در زمینه گردشگری ، متاسفانه تاکنون نتوانسته به جایگاه شایسته ای در این صنعت دست یابد. ازجمله عواملی که می تواند صنعت گردشگری کشور را توسعه و بهبود بخشد، بکارگیری ابزارها و پارامترهای موثر بازاریابی از جمله بازاریابی درون گرا است.پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل افزایش قصد انتخاب مقاصد گردشگری ازطریق بازاریابی درون گرا تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را گردشگران ورودی به هتل ها و رستوران های فعال در شهر رشت که در شبکه های اجتماعی فعال بودند تشکیل می داد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به صورت روایی کیفی و کمی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت.در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار SPSS و Amose استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن بود که مولفه های ساخت اجتماعی، گوش دادن اجتماعی و محتوای آنلاین بازاریابی درون گرا بر قصد تبلیغات الکترونیک تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج این پژوهش مبین آن بود که مولفه های بازاریابی درون گرا یعنی ساخت اجتماعی، گوش دادن اجتماعی و محتوای آنلاین بر انتخاب مقاصد گردشگری تاثیر مثبت و معناداری دارد. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به تاثیر مثبت و معنادار قصد تبلیغات بر انتخاب مقاصد گردشگری و همچنین نقش میانجی این متغیر در ارتباط بین مولفه های بازاریابی درون گرا با انتخاب مقاصد گردشگری عنوان نمود.