تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال 24 بهار 1403 شماره 72 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گرد و غبارها، تحت عنوان عمده ترین نوع از آئروسلها نقشی بنیادی مستقیم و غیرمستقیمی بر روی هوا و اقلیم دارند. بدین منظور در پژوهش حاضر به بررسی قابلیت و توانمندی مدل MACC با استفاده از صحت سنجی MODIS برای بارزسازی پدیده های حدی گرد و غبار در استان کردستان طی دوره 2003-2012 پرداخته شد. جهت تحلیل داده های ماهواره ای و مدل شده از آزمون های آماری و روند یابی من-کندال استفاده شده است. یافته های حاصل از توزیع سالانه نشان داد که میانگین بیشترین عمق نوری آئروسل (AOD) مربوط به سال 2008 با 36/0 و کمترین مقدار با 294/0 مربوط به سال 2004 می باشد. همچنین، میانگین بیشترین AOD این سال مربوط به شهرستانهای سنندج، سقز، قروه، کامیاران و مریوان به ترتیب با 356/0، 353/0، 358/0، 371/0 و 368/0 می باشد. توزیع مکانی میانگین AOD در فصول مختلف نیز نشان داد، زمستان و پاییز دارای کمترین مقدار و فصل بهار و تابستان دارای بیشترین مقدار AOD بوده است. توزیع زمانی-مکانی ماهانه AOD نشان داد که گردو غبار در طی آوریل تا آگوست سرتاسر پهنه منطقه مورد بررسی را می پوشاند. نتایج آزمون روند من-کندال نشان داد که فصل بهار در سرتاسر استان و فصل تابستان در شرق استان دارای روند مثبت معنی دار است؛ بر همین اساس، فصل بهار در منطقه مورد مطالعه به غنوان فصل فرین گردوغبار شناخته شد؛ و در بین پنج روز حدی گرد و غبار در فصل مربوطه، روز 19 ژوئن 2009 با میانگین مقدار AOD روزانه 16/1 و دید افقی کمتر از 2000 متر دارای بیشترین و گسترده ترین گردوغبار تحت عنوان روز فرینِ حدی است. در مجموع، نتایج حاصل از رویکرد چند بعدی MACC در بارزسازی گرد و غبار نشان داد، عمق نوری (AOD،DOD ) معیاری مناسبتر از دید افقی در تعیین روزهای فرین گردوغبار می باشد.
حساسیت سنجی پارامترسازی های فیزیکی مدل WRF در شبیه سازی اقلیم شهری و کاهش جزیره گرمایی در شرایط پایدار جوی (مطالعه موردی: استان های تهران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر حساسیت سنجی عناصر هواشناسی(نظیر میانگین دما، رطوبت نسبی و سرعت باد) به پارامترسازی های فیزیکی مختلف در مدل پیش بینی عددی وضع هوا (WRF) جهت شبیه سازی اقلیم شهر و تعدیل جزیره گرمایی شهری منطقه مورد مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت مطالعه مسائل زیست محیطی شهری از مدل تاج پوش شهری(UCM) به صورت جفت شده با مدل WRF استفاده شد. آزمایش های متعددی به منظور دستیابی به پیکربندی بهینه برای انجام شبیه سازی در بازه زمانی 18-21 آگوست 2016 با شرایط جوی پایدار در فصل تابستان اجرا شد. انتخاب مناسب ترین پیکربندی با کمترین خطا، به عنوان بستری مناسب برای شبیه سازی های اقلیم شهری جهت مطالعه راهکارهای تعدیل جزیره گرمایی شهری (UHI) مطرح می شود. افزایش بازتاب سطوح جهت کاهش UHI در دامنه اعمال گردید. جهت ارزیابی عملکرد پیش بینی مدل و مقادیر مشاهداتی متناظر با آن از دو شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطای اریب (MBE) استفاده شد. نتایج نشان داد در استان تهران، بطورکلی تمامی پیکربندی ها دمای هوا و سرعت باد را کمتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را بیشتر از مقدار واقعی برآورد می نمایند. همچنین در استان البرز تمامی پیکربندی ها دمای هوا و سرعت باد را بیشتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را کمتر از مقدار واقعی برآورد می نمایند. با افزایش انعکاس سطوح شهری، میانگین دمای استان های تهران و البرز به ترتیب به میزان 6/0 و 2/0 درجه سانتی گراد کاهش می یابد. سرعت باد مخصوصاً در نواحی شهری، مقداری افزایش می یابد. همچنین شاهد افزایش میانگین رطوبت نسبی (خصوصاً در نواحی شهری) در مناطق مورد مطالعه خواهیم بود.
پیش بینی مقادیر دما و بارش طی دهه های آینده با به کارگیری مدل canESM2 در حوضه آبخیز اهرچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق پیش بینی مقادیر بارش و دما با کاربرد مدل های گردش عمومی جو در دوره های 2005-1964 موردبررسی قرارگرفته است. داده های اقلیمی شامل مقادیر روزانه مجموع بارش و دمای میانگین از سازمان هواشناسی کشور، تهیه گردیده است. با در نظر گرفتن سناریوهای تغییراقلیم RCP4.5, RCP2.6 و RCP8.5 برای دوره آینده 2100-2010 تحت مدل تغییراقلیم canESM2 تغییراقلیم حوضه اهرچای مورد ارزیابی قرار گرفت. به دلیل دقت پایین مدل های گردش عمومی از مدل کوچک مقیاس سازی SDSM4.2 استفاده و تغییرات پارامترهای اقلیمی بارش و دمای میانگین برای دوره های زمانی آینده شبیه سازی گردید. در این پژوهش برای واسنجی مدل SDSM، از بین 26 پارامتر اقلیمی بزرگ مقیاس (NCEP) به طور متوسط 3 پارامتر بیشترین همبستگی را با میانگین دما و 5 پارامتر بیشترین همبستگی را با میانگین بارش در حوضه اهرچای دارند. نتایج حاصل از پیش بینی پارامترهای اقلیمی نشان داد شبیه سازی پارامترهای اقلیمی میانگین دما با دقت بالاتری نسبت به مقادیر میانگین بارش انجام گرفته است. علت این امر، نرمال نبودن و غیرشرطی بودن داده های بارش می باشد. نتایج حاکی از آن است که میانگین دمای حوضه، در دوره 2099-2070 تحت سناریوی RCP8.5 نسبت به دوره مشاهداتی 2005-1964 با افزایش بیشتری نسبت به دوره های قبل روبروست و میزان بارش حوضه نیز طی دوره 2099-2070 و تحت سناریوی RCP 2.6 بیشترین افزایش را در کل دوره های مطالعاتی نشان می دهد.
تغییرات زمانی سنجه های سیمای سرزمین پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قره سو استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی تغییرات زمانی پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قره سو استان اردبیل با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در یک بازه زمانی 8 ساله است که برای برنامه ریزی های حفظ اکوسیستم رودخانه و مطالعه مورفولوژی آن اهمیت است. تهیه نقشه پوشش حاشیه رودخانه قرسو از تصاویر GoogleEarth برای سال های 2011، 2016، 2019 به دلیل وضوح تصاویر استفاده شد. به منظور ارزیابی ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین در دوره های زمانی مورد بررسی از تحلیل همبستگی در محیط برنامه نویسی R استفاده شد. نمقدار سنجه پیوستگی سیمای سرزمین 52/91 درصد به 49/95 درصد در این منطقه طی دوره مورد مطالعه که نشان دهنده افزایش یکپارچگی و بهبود پیوستگی در سیمای سرزمین می باشد. ارزیابی تعداد لکه در تحقیق حاضر روند افزایشی را نشان داد که بیش ترین مقدار برای بازه زمانی 2019 بوده است. هم چنین نتایج تغییرات عرض رودخانه قره سو نشان داد که عرض رودخانه در سال 2019 به ترتیب با حداکتر و حداقل 43/27 و 97/3 است. مقایسه مقادیر عرض رودخانه در سه دوره مطالعاتی نشان دهنده روند افزایشی در عرض رودخانه می تواند ناشی از محدود شدن عرض رودخانه توسط فعالیت های انسانی و یا حفاظت کناره ها برای حفاظت از اراضی کشاورزی در برابر تعریض کناره ها باشد. هم چنین همبستگی عرض رودخانه نشان داد که بین دوره زمانی 2019 و 2016 همبستگی 63/0 و در سطح 001/0 معنی دار می باشد. کم ترین همبستگی بین دوره زمانی 2019 و 2011 با مقدار عددی 30/0 در سطح 5 درصد محاسبه شد. در حالت کلی نتایج تغییرات در جوامع حاشیه رودخانه را می توان با پیشروی عملیات کشاورزی تا نزدیک حریم رودخانه مرتبط دانست.
الگوها و فنون برنامه ریزی شهری پایدار در بافت های تاریخی مطالعه موردی(محله بلاغی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی نه تنها به واسطه وجود بناها و فضاهای ارزشمند تاریخی، بلکه از آن جا که روایت واقع از زندگی و فعالیت انسان هایی است که در طول دوران بلندی در آن زیسته می کرده اند، واجد منابع غنی فرهنگی و اجتماعی هستند و اهمیت بسزایی دارند. امروزه با توجه به توسعه شهری و محاصره تکنولوژی بافت های تاریخی، موضوع مرمت بافت های فرهنگی و تاریخی و انجام پروژه های طراحی شهری در آن ها با چالش دوگانه رویکرد مداخله و نگرش حفاظتی مواجه شده است. طبق این دو رویکرد ساخت و سازهای جدید و معماری معاصر از هویت کافی جهت درج در بافت های با ارزش شهری برخوردار نیست و فرایند فرسودگی با سرعت بیشتری در بافت های تاریخی نمود یافته است. لزوم توجه به بازآفرینی و حفاظت از بافت های تاریخی با رویکردی همه جانبه و با درنظرگرفتن ابعاد کالبدی، حقوقی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهداف پژوهش حاضر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته و برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، از بررسی های اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که محله دچار فرسودگی گردیده و برای ایجاد تصویر مجدد از هسته ی تاریخی شهر قزوین رهیافت تجدید حیات شهری و راهبردهای بازآفرینی شهری و راهبردی در راستای اصول توسعه ی پایدار امری ضروری می باشد و ساماندهی محله بلاغی قزوین موجب دستیابی به اهداف می گردد.
تحلیلی بر نقش مشارکت در توسعه پایدار اجتماعی محلات ، مطالعه موردی: محلات منطقه 8 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی امروزه به عنوان مهمترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامه ریزی های شهری دارد و پیوسته با افزایش مشکلات اجتماعی و واگرایی بین محلات از نظر انجام و مشارکت، بر اهمیت آن در برنامه ریزی ها افزوده می شود. از این رو این امر نیاز به بررسی های بیشتری در مطالعات شهری دارد. این پژوهش به منظور بررسی نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایداری اجتماعی محلات انجام شده است. برای این منظور میزان تاثیر معناداری این دو متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش از گروه خبرگان تشکیل شده است که به روش در دسترس 20 نفر به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای که براساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در مقیاس پنج درجه ای لیکرت طراحی شده، می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار ایموس انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که مشارکت اجتماعی شهروندان در محلات با ضریب (بتا) 732/0 بر توسعه پایدار اجتماعی این محلات تاثیر مثبت دارد و رابطه این دو متغیر با هم معنادار می باشد. به عبارتی دیگر با تقویت مشارکت اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی نیز تقویت خواهد شد. و متغیرهای حس تعلق به مکان، رضایت از محله، مشارکت در فعالیت های محله ای و اعتماد نیز بر متغیر مشارکت اجتماعی در محلات اثرگذاری مثبتی دارند.
مدل سازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REGCM4(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرد و غبار یکی از مخاطرات جوی است که در نواحی خشک و نیمه خشک دارای پیامدهای اقلیمی و زیست محیطی نامطلوبی می باشد. هدف تحقیق حاضر مدلسازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REG-CM4 با استفاده از داده های ماهانه گرد و غباری و داده های مدل RegCM4 می باشد. بدین منظور، توزیع مکانی گرد و غبار به روش IDW به همراه نمودارهای گرد و غبار ترسیم شدند. مدل RegCM4 با در نظرگیری سیستم تصویر لامبرت با قدرت تفکیک افقی 40 کیلومتر با مدل جفت شده شیمی اجرا شد. توزیع مکانی گرد و غبار ماهانه و سالانه بالاترین مقادیر فراوانی گرد و غبار را برای شهرهای زابل، بندرعباس، زاهدان و جاسک نسبت به ایستگاه های سیرجان، کهنوج و لار نشان می دهد. علاوه بر این، بیشترین وقوع فراوانی گرد و غبار در استان های سیستان و بلوچستان (%48)، هرمزگان (%27) و فارس با 16 درصد و کمترین فراوانی آن برای استان کرمان (%9) نشان داده شده است. به طور کلی، فصول تابستان (در ایستگاه سیستان) و زمستان (ایستگاه کرمان) به ترتیب بیشینه و کمینه رخداد گرد و غبار را دارند. بررسی زمانی نیز بیشترین میزان گرد و غبار را برای ماه های گرم سال و کمترین را برای ماه های سرد سال به همراه دارد. ماه جولای در ایستگاه زابل و ماه های نوامبر و دسامبر در ایستگاه سیرجان به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی گرد و غبار را دارند. همچنین، مدل اقلیمی RegCM4 برای متغیرهای مختلف نیز بیشینه گرد و غبار را بر روی جنوب شرق، جنوب و سواحل جنوب به خوبی نشان داده است.
واکاوی تاریخی از جغرافیای منطقه شمال شرق ایران و رویکردهای دولت – ملت به قرارداد آخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره حکومت قاجارها را باید دوران عقد قراردادها، عهدنامه ها و پیمان های متعدد اقتصادی سیاسی و نظامی دانست. توسعه طلبی های ارضی، تجاری و اقتصادی که به وسیله سیاستمداران زیرک دولت های خارجی، با قدرت برتر نظامی بر ایران تحمیل شدند؛ و منافع فراوانی از قِبل این معاهدات و قراردادها عاید این کشورها به خصوص روسیه شد. به دنبال آن تحولات جغرافیایی و تاریخی درسرزمین های ترکمن نشینِ شمال شرق ایران نیز آغاز شد. این مقاله با هدف واکاوی جغرافیای تاریخی منطقه خراسان در شمال شرق و رویکرد دولت – ملت ایران به قرارداد آخال تهیه شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. داده های تحقیق از طریق اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل مقاله هم با رویکرد کیفی و مبتنی بر اسناد و استدلال صورت گرفته است. نتایج تحلیلی، بیانگر تغییرات ژئوپلیتیکی و مرزی در حوزه شمالی ایران شد. به طوری که طی معاهده آخال بخش هایی از مناطق شمال شرق ایران، ضمیمه کشور روسیه شد؛ و جغرافیای تاریخی ایران در شمال شرق، دستخوش تغییرات سیاسی – اجتماعی و واکنش قوم ترکمن شد؛ در حالی که عکس العملی در میان دولتمردان قاجار به وجود نیامد.
شناسایی الگوی علی اصول پایداری زیست محیطی براساس آیین نامه Leed با تاکید بر معماری سنتی ایران (مورد پژوهش: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی و توسعه پایدار به مباحث بسیار مهم و رایج در سطح بین المللی تبدیل گشته اند. به طوری که حفظ منابع انرژی، جلوگیری از آلوده کردن زمین و محیط زیست، کاهش میزان مصرف انرژی های فسیلی و هم زیستی با شرایط طبیعی واقلیمی مبدل به یکی از مهمترین تدابیر در معماری و شهرسازی شده و معماران و شهرسازان راملزم به رعایت اصول و قواعد خاصی در زمینه ساخت و ساز می کند. در طول سالیان گذشته راهکارها، معیارها و استانداردهای متفاوتی در زمینه ی بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان ها تدوین گردیده است که از جمله معیارهای قابل توجه در عصر حاضر می توان به لید( LEED) اشاره نمود. هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی علی اصول پایداری زیست محیطی براساس آیین نامه لید است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه اماری پژوهش حاضر را معماران و کارشناسان شهر قم تشکیل می داد. حجم نمونه به صورت هدفمند 25 نفر تعیین شد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از مدل دیمتل فازی استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که از بین معیارهای پایداری زیست مجیطی براساس الگوی لید معیار سایت پایدار به عنوان تاثیرگذارترین معیار و معیار اولویت های منطقه ای و نوآوری در طراحی به عنوان تاثیرپذیرترین معیار شناسایی شد. همچنین معیارهای انرژی،جو و کارایی آب و کیفیت هوای داخل ساختمان و مصالح و منابع به عنوان معیارهای حد واسط شناسایی شد
ارزیابی نقش مدیریت شهری با رویکرد برنامه ریزی راهبردی (مطالعه موردی: مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات مدیریت شهری مرند و ارائه راهکارهای لازم برای بهبود وضعیت آن می پردازد. مسئله اصلی پژوهش در پی جواب به این پرسش است که از نظر مردم و کارشناسان علل مشکلات مدیریت شهری مرند چیست و با چه نقشه راهی می توان چشم انداز مناسب برای مدیریت شهری تعریف و به آن دست یافت. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از منظر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و از مدل چشم انداز سازی اجتماعی Oregan استفاده شده است. مدل Oregan مدلی است برای طرح ریزی فرآیند چشم انداز سازی راهبردی در جوامع محلی. از جمله مهمترین مزیت های این مدل منطبق سازی در شرایط و محیط متفاوت است. مدل Oregan از چهار گام تشکیل می شود که هر یک از گام ها براساس یک پرسش ساده بنا شده است: اکنون کجا هستیم؟ به کجا می رویم؟ کجا می خواهیم باشیم؟ چگونه آنجا برسیم؟ سپس در فواصل زمانی مختلف می توان پایشی از وضعیت اجرا، احصاء و نواقص لازم را از بین برد. در این پژوهش بعد از تحلیل وضع موجود، با استفاده از برنامه ریزی مشارکتی و ارائه پرسشنامه و دریافت نظر شهروندان و کارشناسان و تحلیل این نظرات از طریق آزمون های فریدمن و t-test یک نمونه مستقل، چشم اندازهای مختلف برای شهر تعریف شده و پیامد آن راهبردهای لازم ارائه شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد به منظور رسیدن به چشم انداز مطلوب شهر باید بر روی سه اصل مدیریت مناسب شهری، پرداختن به نظر شهروندان و مشارکت اجتماعی و همچنین توسعه و عمران شهری استوار شد.
کاربرد مدل معادلات ساختاری در تبیین ارتباط طرح های توسعه شهری و برندسازی شهری از نگاه گردشگران (مطالعه موردی: بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر نیازمند ایجاد برند شهری و اتخاذ راهبردهای متناسب با گستره ذینفعان به ویژه گردشگران است لذا طرح های توسعه شهری در نوع جهت گیری های برند شهر موثر هستند. از این رو، این مقاله قصد دارد تا پس از شناسایی مولفه های تاثیرگذار مدل معادلات ساختاری پژوهش را در جهت رتبه بندی مولفه ها ایجاد و با ماتریس فورنل و لارکر همبستگی بین مولفه ها را بررسی نماید. مقاله حاضر از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها با روش پژوهش ترکیبی همگرا، از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه محقق ساخته و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و نمونه آماری در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، 19 نفر از خبرگان شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 381 گردشگر بودند. یافته های مصاحبه ها مشخص کرد در برندسازی شهر بیرجند باید به غلبه نقش نظامی- دانشگاهی شهر بر جنبه تاریخی شهر، اقتصاد خدماتی شهر، سرمایه های فرهنگی و هنرهای در حال فراموشی، مهاجرت و اجرای پروژه های پیشران و محرک توسعه توجه گردد. هم چنین مدل پژوهش نشان داد در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری، طرح های توسعه شهری بر مولفه های تصویرذهنی و منظر بیشترین اثر مثبت را دارند. همبستگی بین مولفه ها نیز نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های تصویر ذهنی و منظر به میزان 0.66 می باشد.
بررسی مؤلفه های سازنده تصویر ذهنی شهروندان از مکان های شهری با تأکید بر رویکردهای پدیدارشناسی و روانشناسی محیطی؛ مورد پژوهی: مقایسه تطبیقی مناطق 1 و 18 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری عرصه حضور شهروندان در قلمرو عمومی شهر هستند. این فضاها باید دارای شرایطی باشد که فرد بتواند در آن ها تجربه زیسته را بامعنی و مفهوم زندگی پیوند داده تصویرهای ذهنی از فضاهای شهری درگیر بامعنی زندگی را تولید نماید؛ درصورتی که تجارب زیسته انسان در ارتباط با مکان ها توأم با بسترهای روانی از معنی و مفهوم زندگی نباشد، تصویر شکل گرفته در چارچوب نقشه های ذهنی سراسر اغتشاش و فاقد مفاهیم و معانی زندگی خواهد بود. تحقیق حاضر در برخورد با مسئله تضعیف پیوند انسان و مکان در شهرهای امروزی در تلاش است تا ضمن بررسی نظریات برگرفته از رویکردهای پدیدارشناسی و روانشناسی محیطی، به بررسی عوامل مؤثر بر تشکیل تصویر ذهنی شهروندان از مکان های شهری از منظر این دو دیدگاه پرداخته و ارتباط عوامل فردی با مؤلفه های سازنده تصویر ذهنی از مکان را در دو محیط متفاوت موردبررسی قرار دهد. ازاین رو محله تجریش از منطقه 1 و محله شهرک ولیعصر از منطقه 18 تهران با توجه به تفاوت های موجود درزمینه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به عنوان نمونه موردمطالعه و از طریق نمونه گیری وضعی انتخاب شدند. تحلیل آماری حاصل از داده های به دست آمده از طریق پرسشنامه بیانگر این موضوع بود باوجود تفاوت معنادار میان رضایتمندی از مؤلفه های سازنده ی تصویر ذهنی در این دو محله، میان ویژگی های فردی پاسخ دهندگان رضایتمندی از مؤلفه های مذکور در هر دو محله همبستگی وجود دارد؛ بدین معنا که باوجود تفاوت معنادار در خصوصیات ادراکی و شناختی از محیط زندگی در دو محله، ولیکن ویژگی های فردی پاسخ دهندگان فارغ از شرایط مکانی محیط زندگی بر ساخت تصاویر ذهنی تأثیرگذار است.
برآورد مراحل فنولوژی کلزا با استفاده از شاخص های گیاهی سنجش از دور و تصاویر دیجیتال دوربین عکاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالیان اخیر، مطالعه فنولوژی محصولات زراعی با استفاده از داده های ماهواره ای گسترش فراوانی یافته است. امروزه داده های سنجنده OLI از ماهواره لندست 8 با تفکیک مکانی 30 متر، تشخیص مراحل فنولوژی گیاهان را در مقیاس محلی فراهم کرده است. در این پژوهش، از شاخص های سنجش از دور NDVI، EVI، Greenness و Brightness حاصل از سنجنده OLI و شاخص GCC حاصل از تصاویر دوربین دیجیتال، برای برآورد مراحل فنولوژی گیاه کلزا و از فیلتر ساویتزکی- گولی برای برطرف کردن داده های پرت و تولید منحنی های هموار سری های زمانی شاخص های گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که منحنی های حاصل از شاخص های NDVI, EVI, GCC هر چهار مرحله فنولوژی سنجش از دور( سبزینگی، رکود، بلوغ و پیری) را به خوبی نمایش می دهند اما شاخص Greenness، مرحله رکود را به خوبی نمایش نمی دهد. منحنی حاصل از شاخص Brightness رفتاری عکس با دیگر منحنی ها از خود نشان می دهد. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون داده های شاخص GCC با داده های شاخص NDVI و Brightness همبستگی دارند. برای برآورد شروع فصل و پایان فصل از روش های آستانه نسبی، نرخ تغییر و مشتق اول استفاده شد و نتایج نشان داد که روش مشتق اول و آستانه نسبی به ترتیب با میانگین اختلاف 18 و 19 روز در برآورد شروع فصل و روش نرخ تغییر با میانگین اختلاف 8 روز در برآورد پایان فصل بهترین عملکرد را دارند. همچنین شاخص Brightness با میانگین اختلاف 16 روز و شاخص EVI با میانگین اختلاف 7 روز به ترتیب در برآورد شروع فصل و پایان فصل بهترین عملکرد را دارند.
بررسی چالش ها و موانع مشاغل خانگی از دیدگاه خبرگان و صاحبان مشاغل (مطالعه موردی جوامع روستایی شهرستان های استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی موانع و چالش های مشاغل خانگی از دیدگاه کارشناسان و صاحبان مشاغل خانگی با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی تاییدی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد و رویکردی کیفی کمی دارد. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه است. گروه اول شامل کارشناسان اداره تعاون،کار و رفاه اجتماعی و اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری و گروه دوم صاحبان مشاغل خانگی بودند. حجم نمونه برای گروه اول با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای 28 نفر انتخاب شدند و گروه دوم بر اساس آمار حاصل حدود 1000 نفر در نواحی روستایی استان اصفهان می باشد که بر اساس فرمول کوکران 276 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گردید. به منظور شناسایی چالش های موجود مشاغل خانگی جوامع روستایی استان اصفهان از فن دلفی استفاده شد. نتایج در بخش کیفی تحقیق بیانگر آن بود که مهم ترین چالش های موجود فراروی مشاغل خانگی عوامل ساختاری و مدیریتی، سیاست گذاری، عوامل مالی و اقتصادی ، فردی –شخصیتی، پژوهش و اطلاع رسانی می باشد. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در قالب 5 عامل وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: عوامل مالی و اقتصادی، عوامل مدیرتی و ساختاری، ضعف قوانین و سیاستگذاری جامع، پژوهش و اطلاع رسانی و عوامل فردی و شخصیتی که 73/78 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید.
استفاده از روش های مختلف جداسازی جریان پایه چشمه های کارستی بر مبنای محتوای ایزوتوپی (مطالعه موردی: چشمه کارستی کهمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های مختلفی برای جداسازی جریان پایه مورد استفاده قرار گرفته است، یکی از این روش ها، روش های فیلترینگ می باشد. در این مطالعه از روش های فیلترینگ با الگوریتم های مختلف تک پارامتری، دو پارامتری، سه پارامتری، لینه و هولیک، چاپمن، فیوری و گوپتا، اکهاردت و اوما برای جداسازی جریان پایه روزانه چشمه کارستی کهمان در شهرستان الشتر استفاده شده است. دوره آماری مورد استفاده یک دوره آماری 27 ساله (سال آبی 71-1370 تا 97-1396) بوده است. از روش محتوای ایزوتوپی به عنوان شاخص برای جداسازی جریان پایه استفاده شده است. داده های نمونه برداری شده در سال آبی (97-1396) در آزمایشگاه شرکت مصباح انرژی ایران آنالیز شد. با توجه به اینکه هر الگوریتم دارای پارامترهای مختلفی می باشند، ابتدا پارامترهای هر الگوریتم برمبنای محتوای ایزوتوپی در سال آبی 97-1396 بهینه شدند. سپس از پارامترهای بهینه شده برای دوره آماری 27 ساله استفاده گردید. در پایان با استفاده از معیارهای مختلف ارزیابی، الگوریتم های مختلف با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که عملکرد الگوریتم اکهارت بهتر از دیگر الگوریتم ها بوده است. این الگوریتم شاخص جریان پایه و آب سطحی را به ترتیب 81 و 19 درصد برآورد کرده است.
مرور نظام مند و فراتحلیل نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی و درک روند وضعیت اقلیم توسط کشاورزان و نگرش مربوط به ضرورت این آگاهی، یکی از ظرفیت های اساسی در جوامع کشاورزی می باشد. نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی، بر نحوه برخورد آن ها با خطرات و عدم قطعیت های ناشی از اقلیم مؤثر بوده و بر تصمیم آن ها برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش خسارت ناشی از تغییرات اقلیم بر کشاورزی و بهبود آمادگی آن ها تأثیر جدی دارد. از این رو، هدف از این تحقیق توسعه چارچوب و الگوی جامعی از ارزیابی کیفی مطالعات مربوط به عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی با رویکرد مرور نظام مند است. بدین جهت، کلیدواژه های اقلیم، تغییر اقلیم، تغییرات اقلیمی، اطلاعات هواشناسی، گرمایش جهانی، خشکسالی، سیل، سرمازدگی، یخبندان، خطرات اقلیمی، بارش، دما توأم با کلمات کشاورز، نگرش کشاورز، برداشت کشاورز، دانش کشاورز، دانش بومی؛ بصورت فارسی و انگلیسی در 15 پایگاه اطلاعاتی طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱9 جستجو گردید، پس از سه مرحله غربالگری 788 مقاله ی مرتبط و مطابق با معیارهای مورد تأیید، 25 مقاله علمی و پژوهشی انتخاب و مورد کاوش قرار گرفت. پس از ارزیابی کیفی این مقالات، الگویی با 4 عامل زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و فن آوری و همچنین 19 بعد برای ارزیابی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی پیشنهاد شده است. در نهایت جهت بکارگیری نتیجه این مطالعه، یک مدل مفهومی یکپارچه و ترکیبی ارائه شده است که می تواند نقطه قوت چارچوب های موجود در سیاست گذاری های ملی در بخش کشاورزی باشد.
تحلیل دریافت تابش خورشید در گنبد آب انبارهای اقلیم گرم خشک و سرد با استفاده از پلاگین های Honeybee & ladybug(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماران گذشته در اکثر نقاط کشورمان آب انبارها را برای نگهداری و خنک نگه داشتن آب، جهت استفاده مردم در بیشتر نقاط اقلیمی کشورمان مخصوصا (گرم خشک، سرد) بنا می کردند. برای انجام این تحقیق دو نمونه گنبد آب انبار با طاق و قوس مختلف از شهر یزد و دو نمونه از شهر قزوین انتخاب گردید، سپس گنبدها بر اساس نقشه های واقعی در نرم افزار رویت 2017 مدلسازی شد. تا میزان دریافت تابش خورشید بر سطوح گنبدها در گرم ترین روز سال در ساعات 14، 16، 18 برای اقلیم گرم خشک و در سردترین روز سال در ساعات 13، 14، 16 برای اقلیم سرد قزوین با استفاده از پلاگین های انرژی پلاس هانی بی و لیدی باگ بدست آید.نتایج نشان دادند میزان دریافت تابش در سطوح گنبدها متفاوت است. گنبدهای خیز بلند در ساعت 14 تقریبا 78% و گنبدهای خیز کم 93%، در ساعت 16 گنبدهای خیز بلند 71% و گنبدهای خیز کم 81%، در ساعت 18 بعد از ظهر که زاویه تابش خورشید تقریبا 80 درجه تغییر می کند، گنبدهای خیز بلند 67% و گنبد خیز کم 64% از سطوح شان در معرش تابش خورشید قرار می دهند. گنبدهای خیز بلند مناسب برای اقلیم گرم خشک و گنبدهای خیز کم مناسب برای آب انبارهای اقلیم سرد می باشند
پایش روند تغییرات پوشش گیاهی و کاربری اراضی با استفاده از داده های رقومی لندست (مطالعه موردی دشت سروستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیابان زایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابان زایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشه های کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به 83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخص های اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابان زایی می توان نتیجه گرفت که روند بیابان زایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
تحلیل تغییرات فضایی الگوهای دوام فصل بارش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییرات فضایی بارش، چالشی است که ابعاد مختلف زندگی امروزی جوامع بشری را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به آب و هوای خشک و نیمه خشک کشور و اهمیت مانایی فراسنج بارش در مدیریت منابع آب و غذا در آن، بررسی تغییرات فضایی آن در پهنه کشور از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود. از این رو در این پژوهش تغییرات فضایی دوام فصل بارش در دوره مرطوب (سپتامبر تا می) با استفاده از دو آماره «موران محلی» و «لکه های داغ گتیس اٌرد-جی» طی 5 دوره 5 ساله در سال های 1991 تا 2015 میلادی مد نظر قرار گرفت. پراکنش فضایی مثبت دوام فصل بارش، بر پایه نتایج آماره موران محلی، انطباق بسیار خوبی با نواحی پربارش کشور دارد. از سوی دیگر پیوستگی الگوی فضایی منفی حاصل از آماره لکه های داغ، در قیاس با نتایج آماره موران محلی بیشتر بوده و بر نواحی بسیار کم بارش جنوب شرقی و مرکزی منطبق است. همچنین نتایج آماره الکساندرسون نشان داد که سری زمانی 13 ایستگاه از 108 ایستگاه منتخب، دارای جهش یعنی تغییر ناگهانی در سری زمانی دوام فصل بارش،بوده اند. این جهش ها بیشتر در ایستگاه های جنوبی کشور و در سالهای بعد از 2000 میلادی آشکار شده است.
بررسی میزان فرونشست در محدوده ای از دشت مشهد- توس با استفاده از تکنیک DInsar(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده فرونشست را می توان یکی از شایع ترین خطراتی دانست که در سراسر دنیا رخ می دهد و هر ساله خسارات جبران ناپذیری را تحمیل می کند. عوامل زیادی مثل پایین رفتن سطح آب زیرزمینی در آبخوان ها، کاهش آبدهی قنات ها، خشک شدن دریاچه ها، خشکسالی های مکرر و... باعث به وجود آمدن این پدیده می شود. برای بررسی فرونشست دشت مشهد از تکنیک تداخل سنجی راداری (D-Insar) و از تصاویر ماهواره ای Envisat سنجنده ASAR در باند C در بازه زمانی 2003 تا 2010 و همچنین از تصاویر ماهواره Sentinel 1 سنجنده ASAR در باند C در بازه زمانی یک ساله 2019 استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان فرونشست مربوط به بازه زمانی 2008 تا 2010 حدود 44 سانتی متر و در بازه زمانی 2007 تا 2009 به میزان37 سانتیمتر در محدوده اراضی قاسم آباد و کلاته برفی است. نتایج درونیابی با استفاده از آمارهای چاه های پیزومتر نیز افت آبهای زیرزمینی در این محدوده را تأیید می کند. فرونشست در این دشت در حالت فوق بحرانی قرار دارد. نتایج حاصل از آنالیز تصاویر در سال 2019 نیز فرونشست 36 سانتی متری را نشان می دهد. . به منطور تایید نتایج از شاخص Z استفاده شد. بر اساس این شاخص مشخص گردید که هر گاه خشکسالی رخ داده است افت آبهای زیرزمینی بیشتر شده است و این امر تاییدی بر نتایج تکنیک تداخل سنجی است.
شناسایی و تحلیل اثرات مهاجرت های بازگشتی بر بازساخت سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت بازگشتی واکنشی نسبت به ایجاد جذابیت در مناطق روستایی قلمداد می شود، این نوع مهاجرت می تواند اثرات متنوع و متعددی بر بازساخت نواحی روستایی داشته باشد. هدف مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل اثرات مهاجرت های بازگشتی بر بازساخت سکونتگاه های روستایی شهرستان نیشابور است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه بوده است. در این مطالعه تعداد 37 روستا در شهرستان نیشابور که دارای مهاجران بازگشتی بودند، مورد بررسی قرار گرفت و 55 اثر مهاجران بازگشتی بر بازساخت نواحی روستایی شناسایی گردید که ضریب آلفای کرونباخ 0.942 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق می باشد. شاخص ها ذیل سه بعد اجتماعی با 18 شاخص(α=0.925)، اقتصادی با 21 شاخص (α=0.891) و کالبدی- محیطی با 16 شاخص (α=0.852) بررسی شد. از آنجا که بر اساس آزمون تی تفاوت میانگین ابعاد سه گانه بجز در بعد اجتماعی معنی دار نشد، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج نشان داد که 55 اثر شناسایی شده مهاجرت بازگشتی را می توان ذیل 14 اثر اصلی با 78.79 درصد واریانس قرار داد. بر این اساس به ترتیب 1- افزایش انسجام و همبستگی بین اهالی با 25.21 درصد واریانس، 2- بهبود زیرساختهای خدماتی و رفاهی با 10.52، 3- رونق اقتصاد روستایی با 7، 4- فعال سازی ظرفیت ها با 5.4، 5- توسعه فعالیت های غیرکشاورزی با 5 درصد واریانس به ترتیب مهمترین تاثیرات مهاجرت بازگشتی در بازساخت سکونتگاه های روستایی هستند.
ارزیابی توان عملکردی عکس های ماهواره ای کرونا، هکساگون و تصاویر استر در تهیه ی نقشه مرز و خط ساحلی دریاچه زریبار و استخراج میزان تغییرات سطح دریاچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عکس های ماهواره ای کرونا و هکساگون باقدرت تفکیک مکانی 1.8 تا 9 متر منبع مناسبی برای پایش و ارزیابی تغییرات پدیده های سطح زمین می باشند. هدف این تحقیق پایش تغییرات دریاچه زریبار در بازه 2019-1969 با استفاده از داده های ماهواره ای کرونا، هکساگون و استر و توانایی عملکرد آنها در پایش و استخراج خط ساحلی، مرزدریاچه و پهنه ی آبی می باشد. در این تحقیق برای تصحیح هندسی داده های کرونا و هکساگون از تصاویر گوگل ارث، از الگوریتم های استخراج خطواره، ماسک باینری و قطعه بندی شیفت میانگین به ترتیب برای استخراج خط ساحلی و مرز دریاچه، آشکارسازی تغییرات دریاچه و استخراج و پایش پهنه ی آبی دریاچه زریبار استفاده شد. یافته های حاصله نشان داد که در مرحله ی اول: تصحیح هندسی عکس های کرونا و هکساگون با استفاده از تصاویر گوگل ارث با میزان RMSE 0.3 و 0.4 پیکسل به دست آمد. در مرحله ی دوم، الگوریتم استخراج خطواره برای استخراج مرز دریاچه و خط ساحلی با استفاده از عکس های کرونا و هکساگون از دقت بالایی برخوردار بوده و با نقشه ی توپوگرافی 50000/1 همبستگی بالایی دارد. در مرحله ی سوم، روش طبقه بندی نظارت نشده ماسک باینری به منظور آشکارسازی تغییرات دریاچه با استفاده از عکس های کرونا و هکساگون به صورت قابل قبولی پیکسل های تغییریافته و تغییرنیافته را شناسایی کرده، به طوری که 11 هکتار سطح دریاچه بیشترین تغییرات را داشته است. نهایتاً در مرحله ی چهارم مشخص شد که الگوریتم قطعه بندی شیفت میانگین و حد آستانه با اعمال بر روی داده های کرونا، هکساگون و استر جهت استخراج پهنه ی آبی موفقیت آمیز و در این میان عکس کرونا به علت قدرت تفکیک بالاتر بهتر عمل کرده است. نتایج فوق نشان داد که دریاچه ی زریبار از سال 1969 تا سال 2019 با کاهش 6.5% مواجه بوده و یافته های حاصله همبستگی بالایی با محصول پهنه ی آبی استر دارد. به طورکلی یافته های این پژوهش پتانسیل استفاده از روش های پردازش تصویر رقومی برای داده های کرونا و هکساگون به منظور پایش و آشکارسازی تغییرات دریاچه ها را نشان می دهد.
واکاوی الگوهای تراز 500 هکتوپاسکال مولد دماهای فرین بالای 50 درجه منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی روزهای با وقوع دمای فرین بالای 50 درجه سانتیگراد و تعیین الگوی سینوپتیکی رخداد آن ها در منطقه غرب آسیا انجام شد. برای انجام این کار از داده های بازتحلیل شده NOAA-CIRES-DOE 20th Century Reanalysis V3 بیشینه دمای دومتری سطح زمین طی دوره زمانی 1836 تا 2020 در فصل گرم سال (ژوئن تا سپتامبر) استفاده شده و در نهایت تعداد 513 روز دمای بیشینه بالای 50 درجه جهت تحلیل سینوپتیک شناسایی گردید. دماهای بالای 50 درجه در ماه های ژوئن، ژوئیه و اوت به وقوع پیوسته و تغییرات سالانه فراوانی دماهای بیشینه فرین دارای روندی صعودی بوده و همچنین بیشترین فراوانی وقوع دمای فرین بالا در دهه های اخیر و در سال 2015 و 2010 رخ داده است. جهت تحلیل سینوپتیک تعداد 513 روز شناسایی شده، داده های واکاوی شده ارتفاع ژئوپتانسیل متر تراز 500 هکتوپاسکال برای روزهای مذکور استخراج و خوشه بندی إعمال شد. سپس روزهای با وقوع شدیدترین دما در هرخوشه به منظور تعییین الگوی سینوپتیک انتخاب شدند. با توجه به یافته های تحقیق مشخص شد که محدوده ی رخداد دمای بیشینه ی فرین، منطقه ی مرزی جنوب غرب ایران و جنوب شرق عراق می باشد. نتایج تحلیل سینوپتیک نشان داد که از یک سو وجود شرایط وضعیت کم فشار با منشأ کم فشارهای حرارتی خلیج فارس، شبه جزیره عربستان و گنگ در سطح زمین همراه با استقرار پرارتفاع غرب آسیا در تراز 500 هکتوپاسکال بر روی منطقه و از سوی دیگر انتقال هوای گرم عرض های پایین (عربستان و عراق) و بیابان های داخل ایران به سمت منطقه مذکور، سبب رخداد دمای بیشینه فرین در منطقه شده است. در واقع با توجه به همگرایی دمایی رخ داده در سطح زمین به علت وجود وضعیت کم فشار و افزایش نزول بی در رو دما به دلیل گردش واچرخندی پرارتفاع های ترازهای بالای جو، گرمایش سطح زمین تشدید شده و ضخامت جو نیز بالا بوده است.
کارآفرینی بومی روستایی: زمینه ای نو در تحقیقات روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی بومی روستایی یکی از جوان ترین زمینه های تحقیقاتی است که نشان می دهد در ایران که یکی از بزرگترین کشورهای آسیا است و دارای میراث فرهنگی غنی و جوامع بومی است، تاکنون به موضوع کارآفرینی بومی روستایی توجه ای نشده است. لذا مقاله حاضر به عنوان یک ارزیابی تحلیلی و با ارائه رویکردهای متنوع بر اساس غنا و تنوع مفهومی در حوزه های علوم اجتماعی، اقتصادی، برنامه ریزی و توسعه روستایی از رویکرد سیستمی بهره مند شده و سعی بر آن دارد، ضمن معرفی کارآفرینی بومی روستایی، به معرفی کارآفرینی بومی روستایی منبعث از آن برای بسترسازی پژوهش های آتی در کشور بپردازد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ادبیات و خطوط تحقیقاتی مرتبط به درک جامعی از زمینه تحقیقاتی کارآفرینی بومی کمک می کند. در همین راستا، مقاله حاضر که به لحاظ هدف کاربردی و اطلاعات آن به روش اسنادی فراهم آمده در پی پاسخ به این سوالات بوده است که عناصر بروز تفاوت میان کارآفرینی بومی روستایی و کارآفرینی کلاسیک کدامند؟ اهداف و ویژگی های منحصربفرد کارآفرینی بومی روستایی کدامند؟ و الگوی (مدل) مناسب برای توسعه کارآفرینی بومی روستایی در ایران کدامند؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که کارآفرینی بومی متفاوت از کارآفرینی کلاسیک/ غربی است، و بر عناصری چون استفاده از منابع بومی، ارزش های فرهنگی بومی، منفعت جمعی، روابط و سرمایه خانوادگی و پیوندهای خویشاوندی/خانوادگی تاکید دارد. نتایج نشان داد که کارآفرینی بومی روستایی، لزوماً در پاسخ به نیازهای بازار ایجاد نمی شود و بیشتر با هدف تامین معیشت خانواده، حفظ محیط زیست، حفط ارزش های فرهنگی و معنوی انجام می گیرد. بر خلاف کارآفرینی به سبک غربی، کارآفرینی بومی روستایی عناصری از برابری طلبی، فعالیت جمعی/خویشاوندی و با تاکید بر ارزش های فرهنگی و منابع طبیعی در دسترس را نشان می دهند. کارآفرینی بومی روستایی اغلب با اهداف معیشتی داخل خانوار و بیشتر با اهداف غیراقتصادی مانند حفظ معیشت، حفظ فرهنگ بومی، حفظ محیط زیست و اهداف معنوی انجام می گیرد. #s3gt_translate_tooltip_mini { display: none !important; }
آشکار سازی تاثیر ساختار میکروفیزکی ابرناکی در بارش های استان خوزستان با استفاده از محصولات ابر سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی ارتباط ساختار میکروفیزیکی ابرناکی و توزیع مقدار بارش در سطح استان خوزستان می باشد. در این راستا ابتدا 3 رخداد بارش فراگیر در سطح استان خوزستان انتخاب گردید و مقادیر بارش تجمعی 24 ساعته آن ها اخذ گردید. رخداد بارش 17 دسامبر 2006 به عنوان یک نمونه بارش سنگین، 25 مارس 2019 به عنوان یک کیس بارش متوسط و در نهایت 27 اکتبر 2018 به عنوان یک کیس بارش سبک فراگیر انتخاب شد. فاکتور های میکروفیزیکی ابرهای مولد این بارش ها از محصول ابر سنجنده MODIS (MOD06)، اخذ شد. این فاکتورها شامل دما، فشار، و ارتفاع قله ابر، ضخامت اپتیکال و نسبت ابرناکی بود. در نهایت با تولید یک ماتریس با 64000 کد اطلاعاتی 1 کیلومتری، و اجرای تحلیل همبستگی فضایی در سطح اطمینان 95/0، ارتباط بین ساختار میکروفیزکی ابرناکی و مقادیر توزیع فضایی بارش های منتخب آشکار گردید. نتایج بیانگر آن بود در کیس مطالعاتی بارش سنگین و متوسط که میانگین فضایی بارش تجمعی 24 ساعته در سطح استان به ترتیب برابر 36 و 12 میلمتر بود، یک ساختار ابرناکی کاملاً تکامل یافته با نسبت ابرناکی بیش از 75 درصد و گسترش عمودی 6 تا 9 هزارمتری، با صخامت اپتیکال 40 تا 50، منجر به رخداد این بارش های فراگیر و قابل توجه در سطح استان شده است. در حالی که در کیس بارش سبک، یک گسست چشمگیر در گسترش افقی ابرناکی در سطح استان دیده شده و درصد ابرناکی به کمتر از 10درصد رسیده بود. علاوه بر آن فاکتورهای مربوط به گسترش عمودی ابرناکی نیز بسیار کمتر بود، به طوری که ارتفاع قله ابر در این بارش بین3 تا 5 هزار متر بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد، در کیس بارش سنگین و متوسط همبستگی فضایی معنی داری در سطح اطمینان 95/0 بین فاکتورهای میکروفیزکی ابرناکی MOD06 و مقادیر بارش ثبت شده دیده شد