تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال دهم زمستان 1389 شماره 19 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله با شیوه بررسی توصیفی، تحلیلی، در گام نخست از دیدگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک بازارهای گاز طبیعی جمهوری اسلامی ایران را مورد ارزیابی قرار داده است. آن گاه پس از اشاره ای زودگذر ولی حساس بر نقش گاز طبیعی دراقتصاد انرژی تا چشم انداز 2030، تنگناها و مسایل ایران به عنوان دومین دارنده ذخیره گاز طبیعی جهان برای دستیابی به برتری یا دست کم نفوذ پایدار در بازارهای شبه قاره چین ، خلیج فارس، ژاپن و کره جنوبی باز خوانی شده اند. از این دیدگاه ، کوشش های 20 ساله جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به بازار شبه قاره که درقالب خط لوله صلح اجرایی شده است، می توانست در قالبی با تمرکز ناچیز و راهبردی ضعیف پیگیری شود. همچنین بر پایه ی دستاوردهای این پژوهش، راهبرد تصمیم سازان تهران برای نفوذ در بازار گاز مایع کره و ژاپن و نیز بازار گاز طبیعی چین، با چند چالش زمانبر روبرو است. بازار خلیج فارس نیز اگر چه زنده وپویا است، اما استراتژیک محسوب نمی شود. این در حالی است که اروپا در بر دارنده بیشترین شاخص های یک بازار استراتژیک و پایدار است. اما ایران می بایست از کشوری وارد کننده گاز طبیعی به کشوری صادر کننده تبدیل شود.
پهنه بندی بارش پاییزه نیمه غربی ایران:کاربرد توابع متعامدتجربی در مطالعات اقلیم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی وبررسی توزیع جغرافیایی الگوهای بارش به دلیل ارتباط گسترده آن با فعالیت بخشهای مختلف کشاورزی از اهمیت خاصی برخورداراست.تحلیل توابع متعامد تجربی که بعنوان یک روش تحلیل مولفه های اصلی شناخته شده است، یکی ازکارامدترین روشهای استخراج اطلاعات ازمجموعه داده های بزرگ می باشد. مزیت تحلیل توابع متعامد تجربی، فشرده سازی تغییرپذیری فضایی و زمانی سریهای داده است که برحسب توابع متعامد یا روشهای آماری فراهم می کند. کارایی این روش درمنطقه بندی بارش پاییزه (سه ماهه اکتبر، نوامبر، دسامبر) نیمه غربی ایران (از44 تا49 درجه طول شرقی و از30 تا40 درجه عرض جغرافیایی) که دارای تنوع شرایط اقلیمی وجغرافیایی بوده و شامل11 استان کشور می باشد، ارزیابی شده است. براساس این تحقیق مولفه های اول تا هشتمEOF که مجموعاً 74/90 درصدازکل واریانس داده های اولیه را توجیه نموده اند به عنوان مولفه های اصلیEOF درنظر گرفته شدند و برای مرزبندی نواحی بارشی از آنها استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهدکه به دلیل هبستگی بالای مجموع بارهای عاملی هر مولفه با بخشی ازمنطقه مورد بررسی که دارای شرایط بارشی همگن تری می باشند، مولفه های اول تا ششم به ترتیب می توانند نماینده خوبی ازداده های بارش در بخش زاگرس میانی(استانهای ایلام، لرستان ، کرمانشاه (به استثناء ایستگاه پاتاق)، همدان و ایستگاههای مظفرآباد قور و دیوان دره از کردستان و ده جلال از زنجان)، بخش گسترده ای از استان زنجان و نیمه جنوبی منطقه آذربایجان، استان خوزستان، بخش عمده منطقه آذربایجان، استان گیلان (به استثناءایستگاههای لاهیجان و کومله) و استان اردبیل باشند. تفاوت بارش پاییزه ایستگاههای لاهیجان و کومله با دیگر ایستگاههای واقع در استان گیلان باعث گردیده تا بارهای عاملی مولفه هایEOF شماره 7 و 8 مقادیر بسیار زیادی را برای این دو منطقه در شرق استان گیلان نشان دهند. نتایج حاصل نشان دهنده تفکیک مطلوب نواحی بارشی متناسب با شرایط اقلیمی حاکم بر آنها می باشد که در دیگر مطالعات اقلیمی صورت گرفته، مورد آزمون و تائید قرار گرفته اند.
ارزیابی تغییرات پوشش اراضی در ارتباط با احداث سد طالقان با استفاده از تکنیک های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از ارائه این مقاله، بررسی رابطه میان تغییرات پوشش اراضی با احداث و آبگیری سد مخزنی طالقان به کمک تکنیکهای سنجش از دور می باشد. بدین منظور، ابتدا نقشه پوشش اراضی حاصل از طبقه بندی سه تصویر ماهواره ای به روش هیبرید در یک دوره 20 ساله با سه مقطع زمانی قبل، همزمان و بعد از احداث سد به ترتیب در سالهای 1366، 1381 و 1386 استخراج گردید. سپس بررسی تغییرات 3 نقشه استخراج شده به روش مقایسه پس از طبقه بندی بر مبنای تفاضل، صورت پذیرفت و به منظور بررسی تغییرات مکانی انواع کلاس های مورد نظر از شاخص آماریLQ کمک گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در بازه زمانی مذکور سطح مراتع تقریباً ثابت بوده اما کیفیت آنها تا حدودی افت داشته است که علت آن تبدیل مراتع به اراضی زراعی و چرای دام می باشد. همچنین، سطح اراضی کشاورزی آبی و دیم به علت مهاجرت و بازگشت مجدد مردم به منطقه در این فاصله دارای نوسان بوده است. در این بازه زمانی،سطح اراضی مسکونی نیز افزایش قابل توجهی داشته که دلیل اصلی آن ویلاسازی و ساخت تفرجگاه توسط افراد بومی و غیر بومی در حوالی دریاچه سد می باشد. بررسی تغییرات الگوی مکانی پوشش های مختلف نیز نشانگر آن است که بیشترین تغییرات در زیرحوضه های اطراف دریاچه سد و حواشی رودخانه اصلی رخ داده است.
شبیه سازی رفتار هیدرولیکی رودخانه های گوهررود و سیاه رود با سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل هیدرولیکی HEC-RAS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با از بین بردن خطوط تقسیم آب در شهرها سبب سرگردانی روانابها و عدم کنترل آنها می شوند. زهکشی روانابهای سطحی یکی از مشکلات مدیریت شهر رشت می باشد. بالا آمدن آب رودخانه و مسدود شدن کانالهای زهکشی یکی از عوامل آب گرفتگی خیابانها است. سیستم اطلاعات جغرافیایی به همراه مدلهای ابزاری کلیدی هستند که با داشتن مدلسازی و برخی آنالیزها در کنترل سیلابها موثر می باشد. برای مطالعات سیلاب، ژئومتری زمین یکی از عوامل بسیار مهم می باشد. استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی شبیه سازی ژئومتری زمین را با دقت و سرعت بالایی مقدورمی سازد. بدین منظور با استفاده الحاقیه HEC-GeoRAS(GIS) و نقشه های پلان رودخانه، ژئومتری بستر و اراضی حاشیه رودخانه های گوهررود و سیاهرود شبیه سازی شد. با استفاده از تجزیه و تحلیل های آماری، دبی ها با دروه بازگشت های مختلف برآورد گشت. سپس با بکارگیری اطلاعات ژئومتری بستر و اراضی حاشیه رودخانه ها در مدل هیدرولیکی HEC-RAS، رفتار هیدرولیکی رودخانه ها شبیه سازی شد. در نهایت مکانهای که امکان مسدود شدن کانالهای زهکشی وجود داشته و مکانهای مناسب برای احداث کانالهای زهکشی جدید شناسایی گردید.
بررسی و ارزیابی مدل Lars-WG در شبیه سازی داده های هواشناسی استان گلستان در دوره 2007-1993 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدلهای تولید کننده وضع آب و هوا در سال های اخیر کاربردهای فراوانی پیدا کرده است از جمله تولید داده های آب و هوایی، با بکارگیری سناریوهای مختلف انتشار گازهای گلخانه ای مربوط به مدلهای گردش عمومی جو می باشد. با استفاده از تولید کننده های وضع آب و هوا می توان خروجی مدلهای گردش عمومی جو را ریز مقیاس نمود. یکی از این مدلها Lars-WG می باشد. در این مقاله به بررسی عملکرد مدل Lars-WG در مدلسازی داده های هواشناسی ایستگاه های استان گلستان در دوره 2007-1993پرداخته شده است. متغییرهای مورد بررسی شامل دمای حداقل، دمای حداکثر، بارش و ساعت آفتابی می باشند. نتایج حاصل از محاسبه میانگین خطای مطلق مدلسازی در ماه های سال نشان داد که بیشترین خطا مربوط به ساعت آفتابی می باشد اما متغییرهای بارش و دمای حداقل و حداکثر با دقت خوبی مدلسازی شده اند. بیشترین خطای ساعت آفتابی در ایستگاه گرگان به میزان 6/0 ساعت و بیشترین خطای بارش در کلاله به میزانmm 1/6 می باشد. در مورد دمای حداکثر، بیشترین خطا در مراوه تپه به میزان 5/0 و دمای حداقل در آق تقه به میزان 4/0 درجه سانتی گراد می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بطور کلی عملکرد مدل Lars-WG در مدلسازی متغییرهای هواشناسی ایستگاه های تحت بررسی مناسب است و می توان از آن جهت بازسازی داده های ایستگاه ها در دوره گذشته و یا تطویل این داده ها به دوره آینده بهره جست. همچنین می توان از آن در جهت ارزیابی اقلیم آینده استان در مقیاس محلی استفاده نمود.
نقش منطقه ی ویژه ی اقتصادی پارس جنوبی (عسلویه) در تحول مکانی- فضایی سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: روستای اخند (ناحیه کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاههای روستایی نظامهایی با اجزا گوناگون محیطی- اکولوژیکی و اقتصادی بشمار می روند که تغییر در هریک از اجزای آنها موجب تغییر و تحول در سایر اجزا و نهایتاً کل این نظام خواهد شد. برخی از این تحولات درون زا بوده و تحت تاثیر نیروهای درونی و محلی است اما بخشی متاثر از عوامل و رخدادهای بیرونی از جمله سیاستگذاری ها و یا اقدامات عمرانی در مقیاس محلی، ناحیه ای و ملی می باشد. منطقه ویژه اقتصادی عسلویه در استان بوشهر یکی از مناطقی است که در ظرف کمتر از 10 سال سرمایه گذاری صنعتی گسترده ای در آن انجام شده است. این سرمایه گذاری نه تنها فرایند صنعتی شدن و پیشرفت تکنولوژیکی در منطقه عسلویه (جنوب ایران) را تسریع بخشیده بلکه زمینه های تحولی را در عرصه های زیستی بویژه سکونتگاههای روستایی (از جمله روستای اخند) در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و کالبدی – فضایی فراهم آورده است. این تحولات، اگرچه بخشی شان مثبت بوده ولی بخشی دیگر تاثیرات نامطلوبی بر روستاها گذاشته است. نتایج بررسی نشان داده است که تغییر و تحول در چشم انداز سکونتگاههای روستایی امری اجتناب ناپذیر است ولی نکته حایز اهمیت این است که تغییر چشم انداز بدرستی و به صورت عقلایی صورت پذیرد. این امر نیازمند نظامی است که بتواند بدرستی تعیین کند چه تغییراتی با چه دامنه ای در چشم انداز سودمند و کارآمد و چه تغییراتی نامناسب و غیرکارآمد خواهد بود.
ارزیابی استراتژیک قابلیت های توسعه گردشگری: مطالعه موردی شهر فریدونکنار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه، از گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه ی پایدار یاد می کنند و در تلاش هستند با شناسایی قابلیت های توسعه ی گردشگری مناطق و رفع موانع آن سهم بیشتری از عایدات این بخش را نصیب خود سازند. در این راستا، شهرهای ساحلی استان مازندران از مقاصد مهم گردشگری کشور می باشد که می تواند با برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی توان ها و محدودیت های گردشگری آن، نقش موثری در توسعه ی این مناطق و در نتیجه توسعه ی ملی و تنوع بخشی به اقتصاد ملی داشته باشد. بدین منظور در مقاله حاضر ابتدا با نظر سنجی پرسشنامه ای از ده تن از متخصصان و کارشناسان امور شهری شهر فریدونکنار و با فهرست کردن عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار در توسعه یا عدم توسعه ی گردشگری با استفاده از مدل (SWOT)، به ارزیابی استراتژیک قابلیت های توسعه ی گردشگری حوزه ی فریدونکنار پرداخته شد. در ادامه با وزن دهی و الویتبندی عوامل مذکور، استراتژی های درخور ارائه گردید. تجزیه تحلیل های صورت گرفته در تحقیق نشان می دهد که جهت تاکید بر رفع آسیب پذیری حوزه ی مطالعه شده، استراتژی های تدافعی باید در اولویت برنامه های توسعه ی گردشگری حوزه مذکور قرار گیرد.