نسیم مجیدی زنجانی

نسیم مجیدی زنجانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

توسعه شناخت فضای جغرافیایی از طریق تجربیات معمارانه (نمونه موردی: بررسی شناخت فضایی دانش آموزان دبستانی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای جغرافیایی محیط شناخت فضایی پرسپکتیو مسیریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 169 تعداد دانلود : 55
از آنجایی که فضای جغرافیایی یک فضای ذهنی است، به دلیل تفاوت شناخت فضایی افراد مختلف، ادراک آن، از فردی به فرد دیگر قابل تغییر است. این شناخت وابسته به تجربیات فرد از محیط پیرامونش بوده و قابل آموزش می باشد. از سوی دیگر بهترین دوران برای این آموزش، سنین پایین است. اما این مسأله کمتر مورد توجه بوده است. لذا، هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تجربیات معمارانه از محیط پیرامون بر شناخت فضایی دانش آموزان در شهر تهران بود. این پژوهش به روش شبه آزمایش صورت گرفت. این امر از طریق سنجش فهم پرسپکتیو و توانایی مسیریابی دانش آموزان قبل و بعد از تجربیات معمارانه ار محیط پیرامون انجام شد. در این راستا، از پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. مدل مورد استفاده، آزمون تحلیل کواریانس یک طرفه (آنکوا) بود. آزمون ها شامل سنجش شناخت فضایی از طریق ترسیم پرسپکتیو از منظر با روش کروکی از تصویر ذهنی منظر و تکالیف مسیریابی بود. برای سنجش اعتبار، از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برای شناخت فضایی و ابعاد آن بالای۰/۷۰ است. معناداری در اثربخشی تجربیات معمارانه از محیط پیرامون در فهم پرسپکتیو و توانایی مسیریابی که جزئی از شناخت فضایی هستند، توسعه شناخت دانش آموزان از فضای جغرافیایی را نشان داد.
۲.

بررسی تأثیر آموزش معماری بر شناخت فضایی در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت فضایی آموزش معماری کودکان دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 233 تعداد دانلود : 262
زمینه: اثربخشی بسیاری از آموزش های غیرمعماری نظیر هنر، ریاضیات و هندسه بر شناخت فضایی کودکان در تحقیقات، نشان داده شده است. اما با توجه به ارتباط توانایی حل مسأله با شناخت فضایی و این که اساسا معماری فرآیند حل مسئله است، آیا آموزش معماری می تواند بر شناخت فضایی در کودکان دبستانی مؤثر باشد؟ هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش معماری بر شناخت فضایی کودکان دبستانی بود. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری کودکان دبستانی شهر تهران در سال 1398 بود. 5 مدرسه با روش خوشه ای چندمرحله ای از شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران (مناطق 1، 8، 16، 6 و 22 از مناطق 22 گانه) و به صورت طبقاتی، از هر مدرسه 12 نفر به تناسب جنسیت و پایه تحصیلی، به صورت تصادفی ساده (مجموعاً 60 نفر) انتخاب شدند. 30 نفر در هر گروه آزمایش و گواه، با رعایت جنسیت و پایه تحصیلی گمارده و به دوگروه 15 نفره تقسیم شدند. پیش از آموزش، از کودکان آزمون گرفته شد. سپس، گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 3 ساعته آموزش دیدند. سپس، از هردو گروه آزمون گرفته شد. آزمون مورد استفاده تحلیل کواریانس یک طرفه بود. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش معماری بر شناخت فضایی مؤثر است. این تأثیر برای جهت یابی فضایی، (0/034 P value= )، تجسم فضایی، (0/004 P value= )، بازسازی تصاویر، (0/037 P value= ) و شناخت فضایی (0/001 P value= ) معنادار است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی آموزش معماری در شناخت فضایی و مؤلفه هایش، خصوصا تجسم فضایی در کودکان دبستانی است.
۳.

تبیین جایگاه استدلال فضایی در روند طراحی معماری (موردپژوهی کیفی: تجربه طراحی در آتلیه معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استدلال فضایی روند طراحی فرآیند شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 825 تعداد دانلود : 886
مقدمه: با این که استدلال فضایی به عنوان نوعی شناخت، از جمله عوامل ذهنی موثر بر پاسخ خلاقانه معماری است، در خصوص جایگاه آن در روند طراحی معماری و مراحلش، مشکلات آموزشی و شناختی حل نشده بسیاری وجود دارد. لذا هدف پژوهش حاضر، تبیین جایگاه استدلال فضایی در روند طراحی معماری و مراحلش بود. روش کار: روش این پژوهش کیفی و نظر به ماهیت تبیین مدل و مورد پژوهی، دارای دو گام اصلی بود. گام نخست، با روش توصیفی _ تحلیلی با بهره از تحلیل محتوا در دو حوزه علوم شناختی و معماری انجام گرفت. گام دوم شامل مورد پژوهی کیفی تجربه دانشجویان ارشد معماری پیرامون تجربه طراحی آنها و تحلیل توصیفی داده های حاصل از پرسشنامه بود. یافته ها: بر اساس یافته های تحلیلی گام اول، توسعه استدلال فضایی از طریق توسعه حافظه فعال به طور غیر مستقیم در بهبود روند طراحی معماری نقش دارد و از طریق بهبود توانایی هایی همچون تجسم فضایی، بازسازی تصاویر و جهت یابی فضایی که لازمه بسیاری از توانش های پایه در معماری هستند، به طور مستقیم سبب بهبود روند طراحی معماری است. یافته ها در گام دوم حاکی از آن بود که توانش های پایه مرتبط با استدلال فضایی در تمامی مراحل طراحی معماری، خصوصا بر مرحله اشراق مورد استفاده قرار می گیرند. نتیجه گیری: با توجه به مدل تبیین شده از جایگاه استدلال فضایی در پردازش اطلاعات و تاثیر آن بر مراحل فرآیند خلاقانه طراحی معماری و نتایج موردپژوهی در این تحقیق، استدلال فضایی بر تمامی مراحل طراحی معماری نقش داشته و استدلالی اساسی برای بهبود روند طراحی معماری به شمار می رود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان