تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال دوازدهم پاییز 1391 شماره 26 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمین گردی(ژئوتوریسم)، یکی از گونه های تخصصی طبیعت گردی است که به معرفی پدیده های زمین شناسی به گردشگران با حفظ «هویت مکانی» آن ها می پردازد. در این راستا، منطقه جلفا در شمال غرب استان آذربایجان شرقی می تواند به عنوان یکی از مکان های زمین گردشگری مطرح در سطح ملی و بین المللی گردد. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که عمده ترین فرصت های کسب و کارهای گردشگری برای رونق منطقه جلفا و ایجاد اشتغال برای کارآفرینان چیست؟ این پژوهش یک بررسی پیمایشی از نوع توصیفی است. جامعه آماری تحقیق 100 نفر می باشد، در جمع آوری داده ها از روش مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS انجام گرفته است. پس از گردآوری داده ها، فرصتهای کسب و کار زمین گردشگری شناسایی و آینده فرصت های کارآفرینی در حوزه زمین گردشگری در منطقه جلفا اولویت بندی گردید. نتیجه نشان می دهد توجه به ایجاد فرصتهای جدید در کنار فرصتهای طبیعی و موجود در منطقه منجر به افزایش و تقویت فرصتهای شغلی در منطقه می گردد. در پایان برای آینده فرصتهای کارآفرینی در منطقه جلفا راهکارها و پیشنهادهایی ارائه شده است.
ارزیابی توانمندیهای ژئومورفوتوریسمی لندفرم ها براساس روش پرالونگ مورد مطالعه: منطقه نمونه گردشگری بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان بزرگترین صنعت خدماتی دنیا، نقش و جایگاه ویژهای در توسعه مناطق جغرافیایی دارد. هنگامی که ابعاد و زمینههای مرتبط با گردشگری به خوبی شناخته شود، این وضعیت نمود بیشتر و عینی تری پیدا خواهد کرد. امروزه، تجربیات نظری و اجرایی متعددی در سطح دنیا برای مطالعه، بررسی، برنامهریزی و مدیریت مناطق گردشگری وجود دارد، که همگام با پیشرفتهای فناوری روند صعودی دارند. در این پژوهش لندفرمهای ژئومورفولوژیکی منطقه نمونه گردشگری بیستون شناسایی شده و وضعیت توانمندیهای ژئومورفورتوریسمی آنها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی لندفرمهای منطقه از نقشههای زمین شناسی، توپوگرافی و دادههای میدانی استفاده شده و میزان قابلیتهای ژئومورفوتوریسمی لندفرمها بر اساس روش Pralong مورد ارزیابی قرار گرفته و رتبه بندی شدهاند. بر این اساس لندفرم کوه بیستون به علت وجود آثار تاریخی و باستان شناسی، پدیدههای ژئومورفولوژیکی، و وجود چشم اندازهای زیبای طبیعی با میانگین ارزش گردشگری 79/0و میانگین ارزش بهرهوری 81/0 دارای بالاترین ارزش ژئومورفوتوریسمی میباشد.
پیش بینی بارش اصفهان با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش مهمترین سنجهی هواشناسی و اقلیمی است. در این پژوهش به منظور پیشبینی بارش اصفهان از داده های بارش ماهانهی ایستگاه همدید اصفهان در بازهی آماری (1951-2009) به مدت 59 سال و به دلیل رفتار غیرخطی بارش از شبکه های عصبی مصنوعی جهت پیشبینی آن بهره گرفته شد. در این ارتباط، 70 درصد دادهها جهت آموزش شبکه و 30 درصد داده ها برای تست و اعتبار سنجی اختصاص داده شد. نتایج پژوهش بعد از آزمون شبکه با لایه های پنهان و با ضرایب یادگیری مختلف آشکار ساخت که استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی با یک پرسپترون با 2 لایه پنهان و ضریب یادگیری 4/0 نسبت به سایر حالتها و معماری شبکه، مدل نسبتاً بهتری را ارائه میکند. به بیانی دیگر، دادههای پیش بینی شده بارش ماهانه توسط شبکه با چنین ساختار و معماری، بیشتر با واقعیت انطباق دارد. آموزش مجدد شبکه و آزمون شبکه با لایه های پنهان و ضرایب مختلف یادگیری در ترکیب با الگوریتم ژنتیک نیز نشان داد که ترکیب شبکه با ویژگی های مذکور با الگوریتم ژنتیک باعث کاهش خطا و افزایش سرعت محاسبات شده و مدل بهتری را ارائه می کند. بطور کلی می توان گفت که شبکه عصبی به خوبی رابطه غیر خطی بین مقادیر ماهانه بارش را با توجه به آموزش شبکه با خصوصیات ذکر شده، پیش بینی می کند. در عین حال، نتایج حاصل از تصادفی کردن دادهها تفاوتی چندانی با مرتب بودن دادهها برای آموزش شبکه ندارد.
تبیین کارکردها و مصادیق مکانها و فضاهای استراتژیک در قلمرو ماوراء جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان ژئوپلیتیک در طول سده گذشته همواره درصدد بوده اند که به فراخور شرایط طبیعی و انسانی مناطق مختلف و با ارائه استدلالهای لازم اهمیت سیاسی برخی مناطق را پررنگ تر نموده و سیاستمداران را جهت نفوذ ، تسلط و مدیریت اینگونه فضاها ترغیب نمایند . بدیهی است اهمیت سیاسی مناطق مختلف در طول زمان ثابت نبوده و بویژه ممکن است تحت تأثیر عوامل انسانساخت دچار ارتقاء و دگرگونی گردد. در این راستا فضا یکی از حوزه هایی است که در دهه های اخیر عرصه های جدیدی را برای مطالعات ژئوپلیتیک گشوده است . در این راستا یکی از موضوعات بسیار مهم در مطالعه بُعد سیاسی فضای ماوراءجو ، مصداق یابی و استخراج شاخص ها و کارکردهای مناطق راهبردی این حوزه می باشد. بنابراین در این مقاله این پرسش مطرح است که آیا در فضای ماواری جو مناطقی وجود دارد که دارای کارکردهای استراتژیک باشد؟ در سیر انجام این تحقیق کوشش گردیده با رویکردی توصیفی - تحلیلی ، شاخص های مناطق راهبردی فضا استخراج گردیده و به مصادیق مهم اینگونه مکانها و فضاها نیز در این فضا اشاره گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد که امروزه در فضا نیز می توان مناطق و نقاطی را شناسایی نمود که با توجه به کارکردها و ویژگیهایشان از اهمیتی راهبردی برخودارند و کارکردهای این حوزه توان بازساخت تئوریهای نوینی را در عرصه منطقه استراتژیک دارد.
بررسی وضعیت مسکن غیررسمی در شهرهای استان تهران با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش ترین و مهمترین کاربری هر شهر، محل زندگی و مسکن شهروندان می باشد. در استان تهران، ویژگی های کلانشهر تهران به عنوان پایتخت سیاسی، اداری و تمرکز منابع اقتصادی، اجتماعی، سرمایه و صنعت باعث شده است که از دهه های گذشته نقش قطبی را در فضای سرزمینی کشور ایفاء نماید و با این عمل سیل مهاجران از سایر نقاط کشور به این منطقه سرازیر شده است. در این میان مهاجران تازه وارد که توانایی اسکان در شهر تهران را ندارند، به ناچار در مجتمع های زیستی اطراف این کلانشهر استقرار یافته اند . این هجوم که متناسب با ظرفیت ها، امکانات و مدیریت شهری نبوده است در مسکن شهری باعث ایجاد اخلال های گوناگونی شده است. در این مطالعه، شاخص های کمی و کیفی نقاط شهری استان تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای به گروه بندی شهرهای استان تهران بر اساس شاخص های کمی و کیفی و نمره استاندارد (Z) این شاخص ها، پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که شهرهای طبقات چهارگانه از نظر شاخص های کمی و کیفی با هم اختلاف داشته و بیشترین تعداد شهرها از نظر شاخص های کمی و کیفی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. مجموع شرایط حاکی از روند غیر اصولی و بدون برنامه مشخص و مرتبط با فعالیت های اجرایی در حوزه مسکن است. این وضعیت نامطلوب شاخص های کمی و کیفی و دسترسی به خدمات اساسی مسکن، بازتاب خود را در زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی شهروندان منعکس می نماید.
تحلیل جایگاه شاخصهای راهبرد توسعه شهری(CDS) در شهر چناران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده وضعیت شاخصهای مدل CDS ( حکمروایی خوب، رقابتی بودن، بانکی بودن، قابل زندگی بودن) که نوعی برنامه ریزی استراتژیک می باشد و توسط بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها پیشنهاد شده در شهر چناران مورد بررسی قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف پرسشنامه ای به حجم نمونه ای برابر با 380 نفر از شهروندان و تعداد 50 نفر از کارشناسان و متخصصان سازمانهای اداره کننده شهر چناران تکمیل شد؛ و با روش توصیفی و تحلیلی اطلاعات تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که میانگین شاخصهای اصلی مدل CDS در شهر چناران از نگاه کارشناسان برابر با 2.4 و از دید شهروندان برابر با 2.21 می باشد، که هر دو میانگین از میانگین نظری کمتر بوده است، از نگاه کارشناسان تنها شاخص قابل زندگی بودن با رویکرد ذهنی با میانگین 2.7 و از نگاه شهروندان دو شاخص قابل زندگی بودن با رویکرد ذهنی با میانگین 2.76 و بانکی بودن از بعد فناوری با میانگین 2.69 از میانگین نظری 2.5 اندکی بیشتر بوده است. بانکی بودن از بعد مالیه شهری پایینترین شاخص از نگاه شهروندان با میانگین 1.92 و قابل زندگی بودن با رویکرد عینی با میانگین 2.17 پایینترین شاخص از نگاه کارشناسان شهری می باشد؛ لذا پیشنهاداتی در راستای تقویت شاخصهای مذکور ارائه شده است
تحلیلی بر زمینه های توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در نواحی روستایی مطالعه موردی دهستان بدر؛ شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراکز فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) از طریق ایجاد دسترسی به خدمات مورد نیاز، افزایش بهره وری، کاهش هزینه های زندگی را برای روستاییان خصوصا فقرای روستایی فراهم می کند. مسئله ای که امروزه جهت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در نواحی روستایی وجود دارد، این است که آیا این نواحی در ابعاد مختلف فردی، اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی زمینه های مناسب برای توسعه این فناوری ها دارا می باشند؟ پاسخگویی به سوال حاضر هدف تحقیق حاضر می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی ( مصاحبه و پرسشنامه) است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمارهای توصیفی ( میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی ( آزمون فریدمن، آماره t تک نمونه ای، رگرسیون خطی، آزمون توکی، آزمون کای دو و ضریب همبستگی ) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روستاهای مورد مطالعه در هیچ کدام از ابعاد چهار گانه مورد بررسی، دارای زمینه های لازم جهت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات نیستند.
شناسایی پهنه های مستعد توسعه اکوتوریسم در شهرستان کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم و ژئوتوریسم یکی از گرایش های نسبتاً جدید در ارائه جاذبه های گردشگری است که به معرفی چشم اندازهای طبیعی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آنها می پردازد، شهرستان کازرون به علت داشتن میراث های طبیعی از مناطق مستعد، دارا بودن پدید ه های جالب ژئومورفولوژیکی، ویژگی های متنوع اقلیمی و چشم اندازهای جالب اکولوژیک، آثار وابنیه تاریخی و همچنین ویژگی های محیطی منحصربه فرد، از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل های مناسبی است. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم در شهرستان کازرون می باشد. با توجه به عوامل مؤثر در مکان یابی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم، فاکتورهای اطلاعاتی مختلف شامل لایه پوشش گیاهی، لایه هم دما، لایه مسیرهای ارتباطی، لایه مکان های اقامتی وپذیرایی،لایه شبکه آبراهه ها، چشمه ها و دریاچه ها تهیه و پس از رقومی سازی در محیط نرم افزاری Arc GIS مورد پردازش قرار گرفت. وزن دهی و اهمیت نسبی هریک از لایه های اطلاعاتی نسبت به یکدیگر از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) انجام شد. بدین صورت که معیار و زیرمعیارهایی انتخاب و سپس از طریق نرم افزار Expert Choice به صورت دوبه دو مقایسه گردیدند. درنهایت براساس وزن های بدست آمده از مدل مذکور و پردازش آنها، نقشه نهایی پهنه بندی اکوتوریسم شهرستان تهیه شد. درمحدوده مورد مطالعه مکانهایی مانند دشت شاپور، تالاب پریشان، دشت میان کوهی کازرون، دشت برم، دشت کمارج به دلیل داشتن اشکال زئومورفولوژیکی، مهمترین ژئومورفوسایت های منطقه می باشند که در نقشه پهنه بندی در پهنه هایی با جذابیت بالا و متوسط قرار می گیرند. نتایج نشان داد که این منطقه از نظر جاذبه های اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل های بسیار مطلوبی بوده و بایستی برای استفاده از این جاذبه ها برنامه ریزی های مناسب صورت گیرد.
تهیه نقشه توزیع مکانی ذرات معلق با قطر کمتر از دو نیم میکرومتردر هوای شهر تهران با استفاده از داده های سنجنده مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذرات با قطر کمتر از 5/2 میکرومتر به شدت سلامتی ساکنین شهرهای بزرگ را تهدید میکند. تا کنون روشهای مختلفی برای آشکارسازی این ذرات با استفاده از تصاویر ماهوارهای پیشنهاد شدهاست. اغلب این روشها نیاز به واسنجی برای اقلیمهای متفاوت دارند. در این پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی، بین سهم بازتابندگی ناشی از پراکنش توسط هواویزها ، مستخرج از دادههای سنجنده مودیس و غلظت ذرات معلق با قطر کمتر از دو نیم میکرومتر اندازهگیریشده توسط دوازده ایستگاه آلودگیسنج شهر تهران یک ارتباط برقرار شد. محاسبه هواویزه مستلزم محاسبه بازتابندگی سطحی میباشد. برای محاسبه بازتابندگی سطحی در باندهایی که از ذرات معلق شهری متاثر میشوند، از روابط تجربی موجود بین بازتابندگی در طول موجهای مرئی و 12/2 میکرومتر استفاده شد. با استفاده از نقشه توزیع آلودگی ذرات معلق که از این روش ترسیم شد، ملاحظه میشود که آلودگی مناطق مرکزی بیش از سایر قسمتهای شهر میباشد. برای کاهش عدم قطعیت، در مراحل آمادهسازی و پردازش در این تحقیق تست ابر با استفاده از روش آستانهگذاری دمای درخشندگی انجام گردید.
تحلیل اختلافات مرزی ایران در منطقه خلیج فارس با تأکید بر نقش, رویکرد و رفتار قدرت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلاف سرزمینی شایع ترین موضوعات خشونت برانگیز میان کشورها هستند که در بسیاری از مواقع جنگ های طولانی مدت را دامن زده و خسارت های مالی و جانی فراوانی به دنبال داشته اند. از زمان امضای پیمان وستفالیا که حکومت های سرزمینی ایجاد شدند, کشمکش های سرزمینی به تکرار ایجاد شده و از میان رفته اند. یکی از مناطقی که اختلافات سرزمینی فراوانی در آن وجود داشته و دارد منطقه خلیج فارس است. با وجود پیشینه اندک تأسیس کشورهای مستقل, اختلافات سرزمینی ویژگی اصلی جغرافیای سیاسی این منطقه است. اختلافاتی که عموماً ریشه در ایجاد حکومت سرزمین پایه در قلمروهای قبیله ای دارد. این اختلافات از جنبه های بسیاری مورد بررسی و تحلیل پژوهشگران قرار گرفته است, اما از جنبه نقش آفرینی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در پیدایش و حل و فصل اختلافات سرزمینی تحقیقی صورت نگرفته است. این مقاله با پیشنهاد یک مدل کارکردی برای تحلیل اختلافات سرزمینی, به ارزیابی این فرضیه پرداخته است: در اختلافات سرزمینی ایران در منطقه خلیج فارس, قدرت خارجی (بریتانیا) ایجاد کننده و قدرت منطقه ای (ایران) رفع کننده اختلافات بوده است. این بررسی نشان داد که قدرت خارجی از زمان ورود به این منطقه عامل ایجاد اختلافات سرزمینی بوده و در زمان حضور نیز مانع از دستیابی کشورها به رفع اختلافات بوده است. در مقابل, ضرورت های ژئوپلیتیک ایجاب کرده است که قدرت منطقه ای نه تنها اختلافی ایجاد نکند بلکه عامل اصلی رفع اختلافات منطقه ای باشد.