آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

      مدیریت روان پریش، به عنوان نوعی رهبری ناکارآمد، می تواند تأثیر منفی بر شهرت و پیشایندهای سازمانی آن داشته باشد. لذا هدف این مقاله بررسی آن است که چگونه مدیریت روان پریش بطور غیر مستقیم از طریق تجلی سرپرستی مخرب و افول مسئولیت پذیری اجتماعی، شهرت شرکت ها را تضعیف می کند. پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از جهت شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. برای گردآوری داده های پژوهش از  پرسشنامه های استاندارد روان پریش سازمانی متیو و همکاران (2014)، سرپرستی مخرب تپر (2000)، مسئولیت پذیری اجتماعی لی و لی (2012) و شهرت سازمانی ولش و بیتی (2009) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه کارکنان شرکت های فعال در صنایع فلزی شهر کرمان است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 350 نفر از آنها انتخاب گردید. جهت تأیید پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که میزان آن برای هر چهار پرسشنامه بالاتر از 7/0 بود. مقادیر به دست آمده برای روایی همگرا نیز نشان دهنده روایی پرسشنامه ها بود. تحلیل داده ها با روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار PLS انجام پذیرفت. یافته ها حاکی از آن است که با حضور مدیران روان پریش، میزان رفتارهای سرپرستی مخرب افزایش و سطح مسئولیت پذیری اجتماعی ادراک شده شرکت توسط کارکنان کاهش می یابد. همچنین هر  چند ارتباط مستقیمی بین مدیریت روان پریش با شهرت سازمانی مشاهده نشد، اما طبق شواهد می توان استدلال نمود که مدیریت روان پریش بطور غیر مستقیم بواسطه  تجلی سرپرستی مخرب و افول سطح مسئولیت پذیری اجتماعی، شهرت شرکت را متأثر می سازد.

تبلیغات