مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، به منظور بررسی تاثیر تمرینات ورزشی در آب و KSD بر سلامت عمومی و برخی عوامل آمادگی جسمانی موثر بر تعادل زنان سالمند طراحی شده است. این پژوهش نیمه تجربی، با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون گروه های تصادفی انجام شد، که در آن 45 زن سالمند سالم بالای 65 سال به صورت تصادفی به سه گروه تمرین در آب (15 نفر)، KSD (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی ورزش در آب و KSD، به صورت دو جلسه در هفته و به مدت چهار ماه اعمال مداخله شد. در بررسی سلامت روانی آزمودنی ها، پرسش نامه سلامت عمومی فرم 28 سوالی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور سنجش تعادل ایستا از آزمون استورک، برای سنجش انعطاف پذیری از آزمون ولز، در اندازه گیری تعادل پویا از آزمون بالا و پایین رفتن از پله و برای سنجش قدرت عضلانی پایین تنه و پاها از آزمون صندلی ایستا استفاده شد؛ تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نیز، برای تجزیه و تحلیل داده ها بکار رفت. انجام پروتکل تمرینی ورزش در آب، موجب بهبود معنا دار تعادل پویا و ایستا، قدرت عضلانی و افسردگی شد اما تغییری قابل توجه در متغیر انعطاف پذیری ایجاد نکرد؛ از طرف دیگر، تمرین KSD، موجب بهبود معنا دار قدرت عضلانی، تعادل پویا و ایستا و خرده مقیاس افسردگی (05.0 P≤) شد. نتایج نشان داد که میانگین نمره اضطراب و افسردگی در گروه KSD، پایین تر از گروه کنترل می باشد. در مقایسه اثربخشی دو پروتکل تمرینی نیز، استنتاج شد که به جز خرده مقیاس افسردگی که در گروه ورزش در آب، بهبود معنا داری داشت (P≤0.05)، تفاوت برجسته ای بین هیچ یک از متغیرهای پژوهش، مشاهده نشد. براساس یافته های این پژوهش، به کارگیری تمرینات در آب و تمرینات شناختی KSD، منجر به بهبود تعادل ایستا و پویا، قدرت عضلانی اندام تحتانی و برخی خرده مقیاس های سلامت روانی نظیر اضطراب، افسردگی و کارکردهای اجتماعی می شود.
بررسی ارتباط بین بازپردازش خود آگاه و عملکرد ورزشی تحت فشار روانشناختی: آزمون نظریه بازپردازش خود آگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین بازپردازش خود آگاه و عملکرد ورزشی تحت فشار روانشناختی بود. 24 دانش آموز دبیرستانی داوطلب، مقیاس بازپردازش خود آگاه ویژه حرکت (MSRQ) را تکمیل نمودند و بر اساس نمره آن در دو گروه باز پردازشگر آگاهانه بالاتر (الف) و پایین تر(ب) قرار گرفتند. پس از اجرای 300 کوشش مهارت تاپ اسپین تنیس روی میز در مرحله اکتساب و بدون ارائه دستورالعمل (یادگیری اکتشافی)، آزمون یادداری فوری و انتقال تحت فشار روانشناختی اجرا شد. پس از پایان آزمون انتقال، پروتکل راهبردی اخباری و پرسش نامه اضطراب حالتی رقابتی در دو مرحله (قبل از جلسه سوم اکتساب و پس از آزمون انتقال) توسط هر یک از شرکت کنندگان تکمیل شد. مقایسه گروه ها در مرحله اکتساب با آزمون تحلیل واریانس مختلط (3×2) (جلسه×گروه)، در مراحل آزمون و فاکتور های روانشناختی با آزمون tمستقل و در مقایسه بین مراحل با آزمون tوابسته صورت گرفت. تحلیل های آماری و رسم نمودار با استفاده از نرم-افزار های SPSS 11.5 و Exell صورت گرفت. نتایج، تفاوت معناداری را بین گروه ها در مراحل اکتساب و آزمون یادداری فوری نشان نداد در حالی که در هر گروه پیشرفت عملکرد در مراحل اکتساب مشاهده شد. در آزمون انتقال، عملکرد گروه ب نسبت به گروه الف بهتر بود و به علاوه بر خلاف گروه ب، گروه الف در مقایسه با آزمون یادداری فوری افت عملکرد را در آزمون انتقال تحت استرس روانشناختی تجربه کردند. مقایسه پرسش نامه اضطراب حالتی رقابتی قبل و بعد از مداخله استرس نشان داد که مداخله استرس اثر بخش بود. بین نمره پرسش نامه بازپردازش خود آگاه هر دو گروه با شمار قواعد کلامی و عملکردشان تحت فشار همبستگی معنادار (و به ترتیب مثبت و منفی) وجود داشت. نتایج حاکی از این بود که مقیاس باز-پردازشگر خود آگاه ویژه حرکت با افت عملکرد تحت فشار روانشناختی همبستگی منفی دارد و بازپردازش خود آگاه دانش آشکار مرتبط با مهارت، مسئول افت عملکرد تحت فشار روانشناختی بود که به نظر می رسد این عامل ویژگی فردی به شمار می آید.
تأثیر تمرینات پیلاتس بر بهره ی حافظه، عملکرد حرکتی بالا تنه و پایین تنه در بیماران مبتلا به سکته ی مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی 8 هفته تمرینات پیلاتس بر کارکردهای حرکتی و شناختی در بیماران مبتلا به سکته ی مغزی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش و پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن 24 بیمار مبتلا به سکته ی مغزی (10/11±58/59 سال) مراجعه کننده به بیمارستان الزهرای شهر اصفهان در 6 ماهه ی نخست سال 1389 به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون (12نفر) و کنترل(12 نفر) قرار گرفتند. عملکرد شناختی بیماران با استفاده از آزمون حافظه ی بالینی وکسلر و عملکرد حرکتی با استفاده از آزمون عملکرد حرکتی ولف و آزمون 30 ثانیه نشستن و برخاستن قبل و پس از 8 هفته ارزیابی شد. گروه آزمون در مدت 8 هفته، هفته ای 3 روز و روزانه 60 دقیقه به تمرینات پیلاتس پرداختند و گروه کنترل در دوره ی تمرینات به فعالیت های روزانه ی خود پرداختند. آزمون آماری تحلیل واریانس بین گروهی با اندازه های تکراری تفاوت معنا داری را در عملکرد شناختی (P=0.01) و عملکرد حرکتی پایین تنه (P=0.01) در گروه آزمون پس از 8 هفته تمرین در مقایسه با سطح پایه و گروه شاهد نشان داد. اما با وجود مشاهده ی بهبود بیماران در عملکرد حرکتی بالاتنه، تفاوت معناداری در آزمون عملکرد حرکتی ولف مشاهده نشد. با توجه به یافته های این پژوهش، تمرینات منتخب پیلاتس در بهبود بهره ی حافظه و عملکرد حرکتی پایین تنه ی بیماران سکته ی مغزی مؤثر است. بنابراین پیشنهاد می شود از این روش تمرینی در توانبخشی بیماران مبتلا به سکته ی مغزی به عنوان یک روش کمکی استفاده شود.
منابع استرس حاد کشتی گیران ماهر و نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه ی منابع استرس حاد کشتی گیران نخبه و ماهر بود. به این منظور از 210 نفر کشتی گیر (در دو گروه 105 نفری نخبه و ماهر، به ترتیب با 7/4±9/24 و 9/4±6/23سال سن) که به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کرده بودند، خواسته شد پرسش نامه ی منابع استرس حاد کشتی (SASWQ) را تکمیل کنند. یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که مقادیر عامل های استرس زای اجرای مهارت، ارزیابی، جو رقابتی، انجام اشتباه، انتظارات، فشار زمانی، آسیب و شرایط محیطی در میان کشتی گیران ماهر به نسبت کشتی گیران نخبه، به طور معنا داری بیشتر است (P≤0.05) F(8,209)=3.289,P=0.001,PartialȠ2=0.997) نتایج نشان دهنده ی این است که کشتی گیران ماهر نسبت به کشتی گیران نخبه بخش اعظم انرژی خود را برای مقابله با فشار روانی ناشی از منابع استرس حاد اختصاص می دهند؛ در حالی که کشتی گیران نخبه با گرفتن فاصله ی روان شناختی از منبع استرس حاد، احتمال موفقیت ورزشی خود را افزایش می دهند.
بررسی سبک های اسنادی و انگیزش ورزشکاران نخبه و زیر نخبه ی ورزش های انفرادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اسنادها در موفقیت و شکست و هم چنین انگیزش ورزشکاران است. جامعه ی مورد مطالعه ی ما ورزشکاران رشته های شنا، بدمینتون، کاراته، تکواندو، تنیس روی میز و کشتی بوده است. انتخاب نمونه ها به روش نمونه های در دسترس و به صورت مرحله ای 120 نفر ورزشکار انتخاب شدند. سپس با استفاده از دو پرسش نامه ی سبک های اسنادی (ASQ) و هم چنین انگیزه ی ورزشی (SMS)، اطلاعات جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و در سطح معنا داری (α=0.05) صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد ورزشکاران نخبه، اسنادهایی ناپایدارتر و اختصاصی تر در مواجهه با شرایط شکست از خود بیان کردند؛ ولی در مقابل، ورزشکاران زیرنخبه اسنادهایی پایدارتر و کلی تر، در موقعیت های شکست را بیان نمودند (P<0.05). ورزشکاران نخبه دارای سطح انگیزه ی درونی و بیرونی بیشتری نسبت به ورزشکاران زیر نخبه بوده و ورزشکاران زیر نخبه نسبت به ورزشکاران نخبه دارای انگیزه ی کمتری هستند ((P<0.05. نتیجه اینکه بین سبک های اسنادی ورزشکاران نخبه و زیر نخبه در ابعاد مختلف علّی و هم چنین بین سطوح انگیزشی ورزشکاران نخبه و زیر نخبه تفاوت معنا دار وجود دارد.
مقایسه ی چرخش ذهنی دانشجویان فعال و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تفاوت عملکرد چرخش ذهنی در دو گروه فعال و غیرفعال با در نظر گرفتن تفاوت جنسیتی بود. پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای و نمونه ها به صورت هدفمند از بین دانشجویان رشته ی تربیت بدنی و دیگر رشته های علوم انسانی انتخاب شدند. نمونه شامل 80 نفر، 40 نفردانشجوی تربیت بدنی و 40 نفر دانشجوی علوم انسانی بود که در هر گروه 20 نفر پسر و 20 نفر دختر قرار گرفته بودند. برای سنجش عملکرد چرخش ذهنی از آزمون چرخش ذهنی پترز استفاده شد. از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف برای بررسی طبیعی بودن داده ها و از آزمون تحلیل واریانس دو راهه برای مقایسه ی میانگین ها استفاده شد. یافته ها نشان داد عملکرد چرخش ذهنی دانشجویان گروه تربیت بدنی در مقایسه با دانشجویان علوم انسانی تفاوت معناداری دارد (P<0.01). همچنین عملکرد چرخش ذهنی در پسران نسبت به دختران تفاوت معناداری را نشان داد (P<0.01). به طور کلی نتایج نشان دهنده ی برتری دانشجویان فعال و پسران در توانایی چرخش ذهنی بود. از آن جا که فعالیت جسمانی، چرخش ذهنی را افزایش می دهد، می توان فرض کرد که فعالیت جسمانی، سایر حوزه های شناختی را نیز افزایش می دهد و این مورد، ارزش اجرا شدن در فرایند آموزش و پرورش را دارد.
اثر نوع کانون توجه به صورت خودگفتاری بر اکتساب و یادداری مهارت پاس سینه ی بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثر نوع کانون توجه با استفاده از راهبرد خودگفتاری آموزشی بر اکتساب و یادداری مهارت پاس سینه ی بسکتبال در نوجوانان پسر مبتدی بود. به این منظور، 59 دانش آموز داوطلب مبتدی (57/0±4/13سال) انتخاب و بعد از پیش آزمون به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروه کنترل بدون خودگفتاری، گروه خودگفتاری با کانون توجه درونی و گروه خودگفتاری با کانون توجه بیرونی، طی پنج جلسه به تمرین مهارت پاس سینه ی بسکتبال پرداختند. بعد از آخرین جلسه ی اکتساب، پس آزمون و بعد از دو هفته بی تمرینی، آزمون یادداری گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تحلیل واریانس یک طرفه همراه با آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که از یک سو تفاوت گروه ها در بین مراحل اکتساب و یادداری معنا دار است، هر چند تفاوت بین اثرات دو نوع کانون توجه با استفاده از راهبرد خودگفتاری معنا دار نیست، اما از سوی دیگر تفاوت دو گروه تجربی با گروه کنترل معنا دار است. بنابراین، اگرچه خودگفتاری آموزشی باعث بهبود اکتساب و یادداری مهارت پاس سینه ی بسکتبال در مراحل ابتدایی یادگیری می شود، اما احتمالاً دستکاری نوع کانون توجه به صورت خودگفتاری تاثیر چندانی بر اکتساب و یادداری پاس سینه ی بسکتبال ندارد.
تاثیر طول زمان پیش دوره بر زمان واکنش ساده و انتخابی تکلیف ساده و پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر پیش دوره های مختلف 25/0، 5/0، 1، 5/1 و 2 ثانیه بر زمان واکنش ساده و سه انتخابی، در انجام دو تکلیف ساده و پیچیده است. از 351 نفر دانشجوی پسر راست دست دانشگاهی، 40 نفر نمونه، برحسب آزمون همسان سازی زمان واکنش دوانتخابی به شکل جایگزینی تصادفی، در دو گروه 20 نفری برای انجام تکلیف ساده و پیچیده، جایگزین شدند. ابزارجمع آوری داده-ها، نرم افزار محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تایید شده است. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و آزمون t مستقل، استفاده شد. نتایج نشان داد: زمان واکنش ساده تکلیف ساده، بین پیش دوره های مختلف، تفاوت معناداری داشت (0.005>P). زمان واکنش انتخابی تکلیف ساده، بین پیش دوره های مختلف نیز، تفاوت چشمگیری داشت (0.001>P). زمان واکنش ساده در تمامی پنج پیش دوره مشابه در تکلیف ساده در مقایسه با تکلیف پیچیده، تفاوت قابل توجهی داشت (0.001>P). زمان واکنش سه انتخابی، درتمامی پیش دوره های مشابه در تکلیف ساده در مقایسه با تکلیف پیچیده به غیر از پیش دوره 5/1 ثانیه، تفاوت معناداری داشت (0.001>P). درمجموع، طول زمان پیش دوره، بیشترین اثر را بر زمان واکنش ساده و انتخابی در تکلیف ساده داشت که تاثیر آن، بر زمان واکنش انتخابی، بیشتر از زمان واکنش ساده بود.
پیش بینی خود کار آمدی تکلیف براساس اعتماد به تعادل و ویژگی های فردی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش توصیفی، پیش بینی خود کار آمدی تکلیف، براساس اعتماد به تعادل و ویژگی های فردی سالمندان زن و مرد ساکن شهر اراک بود. جامعه آماری پژوهش را سالمندان زن و مرد شهر اراک در سال 92-1391 تشکیل دادند که 473 آزمودنی، با میانگین سنی 86/68 سال، از 5 منطقه شهری، به شیوه در دسترس انتخاب شدند وبه صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه مشخصات فردی، مقیاس اعتماد به تعادل ویژه فعالیت ها، مقیاس خود کار آمدی تکلیف و نیز، یک سوال درباره فراوانی افتادن در یک سال گذشته انجام شد. پرسش نامه ها توسط هشت آزمون گر آموزش دیده تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، تعداد 93آزمودنی (%2/21)، دارای فعالیت بدنی منظم، 345 آزمودنی (%8/78) فاقد فعالیت بدنی منظم، 337 نفر (%72) شاغل و 132 نفر (%28) بیکار بودند. نتایج به دست آمده نشان داد سن، جنسیت، اعتماد به تعادل و فراوانی افتادن در یک سال گذشته، پیش بینی کننده های خود کار آمدی تکلیف در سالمندان بودند (05. P≤0). هم چنین، %82 از تغییرپذیری نمرات متغیر ملاک (خود کار آمدی تکلیف)، توسط متغیر پیش بینی اعتماد به تعادل، قابل تبیین بود. نیز، برخی ویژگی های فردی مثل وضعیت اقتصادی، وضعیت شغلی و فعالیت بدنی آزمودنی ها، جزو پیش بین های خود کار آمدی تکلیف نبودند؛ بنابراین، اعتماد به تعادل، سابقه افتادن، سن و جنسیت، با تاثیر بر خود-ادراکات سالمندان، نقش مهمی را در خود کار آمدی تکالیف روزانه و استقلال کارکردی دارند و در مطالعات مربوط به تعادل سالمندان باید مد نظر قرار گیرند.
ارتباط برخی ویژگی های شخصی، ترتیب تولد و زمان تولد با موفقیت ورزشی دختران نوجوان ورزشکار استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، ارتباط برخی ویژگی های شخصی، ترتیب تولد و زمان تولد با موفقیت ورزشی دختران نوجوان ورزشکار استان مرکزی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را 133 دختر ورزشکار راهنمایی شرکت کننده در مسابقات آموزشگاهی استان تشکیل دادند. نمونه گیری به روش تمام شمار انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه ی موفقیت ورزشی دیودا و نیکولز برای ارزیابی موفقیت ورزشی و پرسش نامه ی اطلاعات فردی محقق ساخته برای به دست آوردن اطلاعات در مورد ترتیب و زمان تولد، سابقه ی ورزشی والدین، نوع ازدواج و پایگاه اجتماعی - اقتصادی والدین جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(درصدها و فراوانی ها) و استنباطی(آزمون همبستگی اسپیرمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین درصد فراوانی ورزشکاران در بین فرزندان اول خانواده و در نیمه ی سرد سال و با والدین نوع ازدواج غیرفامیلی و دارای فعالیت بدنی منظم و پایگاه اجتماعی - اقتصادی متوسط وجود دارد. نتایج با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن معنادار نشده است.
بررسی تقارن انتقال دوطرفه ی مؤلفه های شناختی و حرکتی در ضربه ی پای فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تقارن انتقال دوطرفه مؤلفه های شناختی و حرکتی در ضربه ی پای فوتبال در دانشجویان پسر دانشگاه فروسی مشهد بود. 64 دانشجوی شرکت کننده در کلاس های تربیت بدنی عمومی (1) با دامنه ی سنی 18 تا 24 سال که تجربه ی بازی فوتبال به صورت حرفه ای و منظم را نداشتند و پای برترشان راست بود، انتخاب و به روش تصادفی و به تعداد مساوی به چهار گروه تقسیم شدند. تکلیف ضربه ی بغل پا با تأکید برمؤلفه ی شناختی دقت در گروه های الف (تمرین با پای برتر) و ب (تمرین با پای غیر برتر) و تکلیف ضربه با روی پا با تأکید بر مؤلفه ی حرکتی نیرو در گروه های ج (تمرین با پای برتر) و د (تمرین با پای غیر برتر) به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و 150 کوشش در هر جلسه اجرا شد. نتایج نشان داد تمرین باعث انتقال مؤلفه ی شناختی از پای برتر به پای غیربرتر و برعکس شده است (P<0.05) و انتقال این مؤلفه متقارن است. اما مؤلفه ی حرکتی تنها از پای برتر به پای غیر برتر انتقال یافته است (P<0.05) و انتقال این مؤلفه نامتقارن بوده و این عدم تقارن به نفع پای برتر است. بر اساس این نتایج، بهتر است در آموزش مهارت هایی با مؤلفه ی شناختی بالا، با هر دو پا و در آموزش مهارت هایی با مؤلفه ی حرکتی بالا، با پای برتر تمرین کرد.
مدل ساختاری بی انگیزگی دانش آموزان در فعالیت های تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه ی مدلی از بی انگیزگی دانش آموزان در فعالیت های تربیت بدنی بر اساس ساختار چهاربعدی بی انگیزگی بود. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بوده و به شکل میدانی انجام شده است. به این منظور، 381 دانش آموز مقطع متوسطه ی شهرستان بوکان به روش تصادفی، خوشه ای، چند مرحله ای به عنوان نمونه های آماری انتخاب شدند و پرسش نامه ی بی انگیزگی در تربیت بدنی (AI-PE) شن و همکاران با پایایی =0.81α را پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل معادله ی ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که جذاب نبودن و ارزشمند نبودن فعالیت های تربیت بدنی با تلاش ناکافی دانش آموزان رابطه ی مثبت و معنا دار دارند (به ترتیب؛ r=0.560، P=0.002؛ r=0.662 ، P=0.001) و تلاش ناکافی با اعتقاد به کمبود توانایی رابطه ی مثبت و معنا دار دارد (r=0.668 ، P=0.000). ضرایب مسیر استانداردشده در مدل برازش شده نشان داد که جذاب نبودن و ارزشمند نبودن فعالیت های تربیت بدنی به ترتیب به میزان 27/0 و 61/0 بر تلاش ناکافی دانش آموزان اثرگذار هستند. هم چنین، تلاش ناکافی به میزان 89/0 بر اعتقاد به کمبود توانایی تأثیرگذار است. ممکن است دانش آموزان به دلایل مختلفی در فعالیت های تربیت بدنی بی-انگیزه شوند. پس، باید ماهیت چندبعدی بی انگیزگی در تربیت بدنی شناسایی و در طول تدریس و یادگیری مورد توجه قرار گیرد.