مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مشاهده تأثیر هشت هفته مداخله تمرینی قابل اجرا بر رشد مهارت های جابه جایی و دستکاری،در ساعات درس تربیت بدنی مدارسو براساس رویکرد تکلیف مدار بود. این پژوهش روی30 کودک دختر و پسر هفت تا نُه سالهدچار اختلال هماهنگی رشدی شهر تهران انجام شد. مطالعه حاضر به شکل نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و با دو گروه مداخلهتکلیف محور (15 نفر) و فعالیت معمول (15 نفر) در جریان کلاس تربیت بدنیاجرا شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه تشخیصی اختلال هماهنگی رشدی و آزمون مهارت های حرکتی درشت- دو بودند. اطلاعات ازطریق آزمون تحلیل واریانس بین گروهی با اندازه گیری های تکراری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد کهتمرین در کلاس تربیت بدنی به روش تکلیف مدار به صورت معناداری نسبت به تمرین به روش معمول، باعث افزایش عملکرد در خرده مقیاس های دستکاری (P<0.05) به جز مهارت ضربه به توپ با دست (F=2.226, P=0.147) و خرده مقیاس های جابه جایی (P<0.01) به جز مهارت لی لی کردن (F=2.869, P=0.101) می شود. همچنین، نتایج نشان داد که برای کودکان دچار اختلال هماهنگی رشدی، مداخله تمرینی به روش تمرین اختصاصی مهارت و براساس رویکرد بوم شناختی تکلیف مدار، بر تمرین به شکل عمومی با تأکید بر توانایی های عمومی ارجحیت دارد؛ بنابراین، توصیه می شود در برنامه ریزی تمرینی این کودکان، معلمان تربیت بدنی به طراحی تکلیف مدار توجه کنند.
بررسی اثر مشاهده مدل های مبتدی، ماهر و ترکیبی در یادگیری یک تکلیف شناختی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثر مشاهده مدل های مبتدی، ماهر و ترکیبی در یادگیری مهارت شناختی- حرکتی تردستی با سه توپ بود. آزمودنی ها 40 نفر از دانشجویان دختر 25-19 ساله بودند که هیچ آشنایی با تردستی نداشتند. شرکت کننده ها بعد از انجام پیش آزمون، به چهار گروه مشاهده مدل مبتدی، ماهر، ترکیبی و گروه فعالیت بدنی تقسیم شدند. گروه مشاهده مدل ماهر اجرایمهارت را توسط یک فرد ماهر ازطریق فیلم ویدئویی تماشا کردند. گروه مشاهده مدل مبتدی اجرای مهارت را توسط یک فرد مبتدی ازطریق فیلم ویدئویی تماشا کردند و مدل ماهر- مبتدی، هر دو نمایش مدل ماهر و مبتدی را مشاهده کردند. پژوهش طی ششهفته انجام شد. سه مرحله پیش آزمون؛ یعنی اکتساب، یادداری و انتقال انجام شد.تجزیه و تحلیل داده ها ازطریق تحلیل واریانس یک راهه با اندازه گیری مکرر انجام شد (P <0.05). از آزمونکرویتموچلی، آزمونتعقیبیشفه وتوکی وروش گرین هاوس-گیزر نیز استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در آزمون اکتساب، یادداری مشاهده مدل مبتدی به طور معناداری نسبت به گروه های دیگر بهبود بیشتری را به همراه دارد؛ اما درآزمون انتقال معنادار نبود.درمجموع،این پژوهش نشان می دهد که مدل مبتدی برای یادگیری یک تکلیف شناختی- حرکتی سودمندی بیشتری دارد.
اثر زمان بندی تمرین و ریتم شبانه روزی بر یادگیری مهارت فورهند تنیس روی میز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر زمان بندی تمرین و ریتم شبانه روزی بر یادگیری مهارت فورهند تنیس روی میزبود. پژوهش حاضر ازنوع نیمه تجربی بود. بدین منظور، 40 آزمودنی مبتدی، راست دست و با میانگین سنی 21/3± 22، براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند و براساس انواع مختلف شبانه روزی، افراد به صورت تصادفی در چهار گروه قرار داده شدند. گروه اول (افراد صبحگاهی) تمرین بدنی، گروه دوم (افراد صبحگاهی) تمرین ترکیبی (تصویرسازی حرکتی+ تمرین بدنی)، گروه سوم (افراد عصرگاهی) تمرین بدنی و گروه چهارم (افراد عصرگاهی) تمرین ترکیبی (تصویرسازی حرکتی+ تمرین بدنی) بودند. گروه ها به مدت پنج جلسه مهارت فورهند تنیس روی میز را تمرین کردند و در دو آزمون یادداری در صبح و عصر شرکت کردند. نتایج تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری در مرحله اکتساب نشان داد عملکرد آزمودنی ها در جلسات چهارم و پنجم بهتر از سایر جلسات است. بررسی میانگین ها نشان داد که گروه تمرین بدنی صرف صبح فعال ضعیف ترین عملکرد و گروه تمرین ترکیبی عصرفعال بهترین عملکرد را دارند (P<0.001). در آزمون یادداری اول، عملکرد آزمودنی های صبح فعال بهتر از عملکرد آزمودنی های عصرفعال است (P<0.001). نتایج آزمون یادداری دوم نشان داد که عملکرد آزمودنی های عصرفعال بهتر از عملکرد آزمودنی های صبح فعال است. بررسی میانگین ها نشان داد که در آزمون یادداری دوم، گروه تمرین ترکیبی عصرفعال بهترین عملکرد و گروه تمرین ترکیبی صبح فعال ضعیف ترین عملکرد را دارند (P<0.001). یافته ها نشان داد که میزان تأثیرگذاری تصویرسازی و تمرین بدنی بر یادگیری مهارت حرکتی تحت تأثیر گروه های مختلف شبانه روزی فرد و زمان تمرین فراگیر در صبح یا عصر است.
تعیین روایی وپایایی نسخه فارسی مقیاس وابستگی به پرورش اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی به تمرین فرایندی است که معمولأ بین ورزشکاران پرورش اندام بعد از رهاکردن تمرین، شخص را به تحمل علائم جسمانی و روانی وادار می کند.هدف پژوهش حاضر، تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس وابستگی به پرورش اندام بود. بدین منظور، 196 ورزشکار پرورش اندام زن و مرد به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و نسخه فارسی مقیاس وابستگی به پرورش انداماسمیت و هال (2004) را تکمیل کردند. با استفاده از روش ترجمه- بازترجمه، درستی ترجمه نسخه فارسی مقیاس تأیید شد. سپس، برای تعیین روایی سازه پرسش نامه از تحلیل عامل تأییدی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری و برای تعیین همسانی درونی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که مدل اول (نُه سؤالی) برازش مطلوبی ندارد؛ اما بعد از حذف یک سؤال، مدل دوم با هشت سؤال از شاخص های برازندگی (06/0 = شاخص ریشه میانگین مجذور برآورد تقریب، 91/0= شاخص برازش مقایسه ای بنتلر؛ 86/0=شاخص برازش تاکر- لویس) و همسانی درونی قابل قبولی (همسانی درونی برای کل مقیاس 74/0 و برای خرده مقیاس های وابستگی خبرگی، وابستگی تمرینی و وابستگی اجتماعیبه ترتیب 80/0، 70/0 و 73/0) برخوردار است؛ بنابراین، می توان از نسخه فارسی تعدیل یافته مقیاس وابستگی به پرورش اندام به عنوان ابزاری روا و پایا برای ارزیابی و مطالعه وابستگی به پرورش اندام در ورزشکاران ایرانی بهره گرفت.
مقایسه تبحر حرکتی، رفتار و پیشرفت تحصیلی کودکان هشت تا 10 ساله دارای تولد زودرس با همتایان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تبحر حرکتی، رفتار درونی (اضطراب) و بیرونی (پرخاشگری) و پیشرفت تحصیلی کودکان هشت تا 10 ساله دارای تولد زودرس با همتایان طبیعی بود.شرکت کنندگان در پژوهش 50دانش آموز دختر از مدارس ابتدایی دولتی استان کرمانشاه با میانگین سنی 9/0±84/8 سال بودند. میانگین وزن تولد کودکان زودرس 15/0±31/2 و میانگین وزن تولد کودکان طبیعی 16/0±44/3 بودکه شرکت کنندگان به صورت دردسترس با توجه به کارت واکسن و فرم اطلاعات فردی از 10 مدرسه انتخاب شدند و براساس شرایط تولد، به دو گروه (کودکان زودرس و کودکان طبیعی) تقسیم شدند. ازآزمون تبحر حرکتی لینکلن- اوزرتسکی برای ارزیابی تبحر حرکتی، از پرسش نامه اضطراب اسپنس برای ارزیابی رفتار درونی، از پرسش نامه خشم نلسون برای ارزیابی رفتار بیرونی و برای سنجش پیشرفت تحصیلی از نمرات دروس ریاضی، علوم، فارسی در کارنامه مدرسه سال تحصیلی 96-1395 استفاده شد.داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.نتایج نشان داد که بین گروه کودکان طبیعی و گروه کودکان زودرس در تبحر حرکتی، رفتار درونی، رفتار بیرونی و پیشرفت تحصیلی تفاوت معنا داری وجود دارد. یافته ها نشان داد که تولد زودرس دارای عواقب بلند مدت منفی در سه حوزه تبحر حرکتی، رفتار کودکان و پیشرفت تحصیلی است. با توجه به نیاز کودکان با تولد زودرس به آموزش در حیطه های رفتاری و تحصیلی، توصیه می شود مدرسه و خانواده از این کودکان حمایت بیشتری ازقبیل نظارت، راهنمایی و مداخلات آموزشی کنند.
تأثیر برنامه های آموزش فراگیر در مدارس ابتدایی بر رشد حرکتی، اجتماعی و عاطفی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی محیط آموزش فراگیر بر رشد حرکتی، اجتماعی و عاطفی دانش آموزان ابتدایی مبتلا به کم توانی ذهنی در مدارس عادی و استثنائی بود. در این پژوهش، اعضای گروه نمونه 80 کودک با کم توانی ذهنی با میانگین سنی607/1± 725/10 سال و در دامنه سنی هشت تا 14 سال بودند. این دانش آموزان در دسته کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بودند و در مدارس عادی یا مدارس کودکان استثنائی مشغول به تحصیل بودند.در این پژوهش علی مقایسه ای، برای سنجش رشد مهارت های حرکتی از آزمون تبحر حرکتی برونینکس اوزرتسکی، برای اندازه گیری میزان رشد اجتماعی از مقیاس رشد اجتماعی وایلند و برای سنجش بلوغ عاطفی از مقیاس بلوغ عاطفی بهارگاوا (1991) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رشد حرکتی، اجتماعی و عاطفی در دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس ابتدایی عادی به صورت معناداری بهتر از همتایان این دانش آموزان در مدارس استثنائی است (P < 0.05). تحلیل بیشتر نتایج نشان داد که رشد حرکتی درشت خیلی بیشتر از رشد ظریف تحت تأثیر این محیط آموزشی قرار دارد و تأثیر این محیط آموزشی بر خرده مقیاس های رشد حرکتی به ترتیب بر هماهنگی دوسویه، تعادل، هماهنگی اندام فوقانی، قدرت، سرعت دویدن و چابکی و سرعت چالاکی اندام فوقانی است. در رشد اجتماعی، خرده مقیاس های خودیاری عمومی، اجتماعی بودن، خودیاری در خوردن، ارتباط و جابه جایی و حرکت، به ترتیب بیشترین تأثیر را پذیرفته اند و در رشد عاطفی نیز فروپاشی شخصیت، فقدان استقلال، ناسازگاری اجتماعی، بازگشت عاطفی و نبود ثبات عاطفی بیشترین تغییر را دارند. این نتایج به خوبی نشان داد اگر دانش آموزان کم توان ذهنی در مدارس عادی آموزش ببینند، جنبه های مختلف رشد بهتری را تجربه می کنند و از این فواید بهره مند خواهند شد.
نقش کینماتیک های شنیداری حرکت در بازتولید و یادگیری مشخصات فضایی الگوی حرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر سانیفیکیشن حرکت (تبدیل مشخصات کینماتیک یا کینتیک حرکت به صدا) همراه با الگوی بینایی بر بازتولید و یادگیری مشخصات فضایی الگوی حرکت بود. تعداد 30 آزمودنی به صورت دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه الگودهی بینایی، الگودهی بینایی–شنوایی (تک کانالی) و الگودهی بینایی-شنوایی (دوکانالی) قرار گرفتند.افراد در گروه بینایی، الگوی پرتاب آزاد بسکتبال فرد ماهری را تماشا می کردند و افراد در گروه های بینایی–شنوایی، هم زمان با الگوی بینایی، سرعت زاویه ای مفصل آرنج (گروه تک کانالی) و سرعت زاویه ای مفاصل آرنج و مچ (گروه دوکانالی) را به صورت سانیفیکیشن دریافت می کردند. در مرحله اول، الگوی موردنظر پنج مرتبه ارائه شد و بلافاصله پس از هر بار، هر سه گروه مشابه با الگو را اجرا کردند (بازتولید). سپس، گروه ها در مراحل پیش آزمون، اکتساب (چهار جلسه، 160 کوشش) و یادداری (48 ساعت بعد) شرکت کردند. در همه مراحل، الگوی سرعت زاویه ای و مسافت زاویه ای مفاصل آرنج و مچ افراد بر الگوی فرد ماهر منطبق شد و ریشه میانگین مجذور خطا محاسبه شد. درنهایت، سه خطا شامل خطای فضایی سرعت زاویه ای، خطای فضایی مسافت زاویه ای و خطای حداکثر دامنه حرکتی فلشکن مفاصل آرنج و مچ به دست آمد. نتایج نشان داد که در مرحله بازتولید، در متغیر خطای فضایی سرعت زاویه ای (P = 0.042) و در آزمون های اکتساب و یادداری، در هر سه خطای ذکرشده بین گروه ها تفاوت معناداری به نفع گروه های دو حسی وجود دارد (P < 0.05). نتایج این پژوهش بر نقش مهم کینماتیک های شنیداری حرکت در متغیرهای فضایی الگوی حرکت و عملکرد نهایی افراد تأکید می کند.
تأثیر تحریک موزون شنیداری حین تمرین راه رفتن بر شاخص های کینماتیکی گام -برداری بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک موزون شنیداری حین تمرین راه رفتن بر برخی شاخص های کینماتیکی گام برداری بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. 18 بیمار مبتلا (چهار مرد و 14 زن) با درجه ناتوانی سه تا شش به شیوه نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. تمرینات به مدت سه هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه 30 دقیقه انجام شدند. این تمرینات برای گروه تجربی، راه رفتن با محرک موزون شنیداری و برای گروه کنترل، راه رفتن بدون هرگونه محرک بود. قبل و بعد از تمرینات، طول قدم، زمان قدم، مدت زمان استقرار و مدت زمان نوسان توسط دستگاه تجزیه وتحلیل حرکتی اندازه گیری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل آنالیز کوواریانس و روش ناپارامتری بوت استرپ در مدل آنالیز کوواریانس انجام شد. یافته ها نشان داد که تحریک موزون شنیداری بر بهبود طول قدم و مدت زمان استقرار اثر معنا داری دارد (0.05> P).تمرین راه رفتن با محرک موزون شنیداری به 27 درصد بهبودی در زمان قدم و 10 درصد در مدت زمان نوسان منجر شد؛ اما بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری در بهبود زمان قدم و مدت زمان نوسان یافت نشد (0.05<P)؛ بنابراین، تحریک موزون شنیداری حین تمرین راه رفتن را می توان به عنوان یک روش درمان تکمیلی با هدف بهبود عملکرد گام برداری بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس پیشنهاد کرد.