مقالات
حوزه های تخصصی:
ین مقاله به مرور و تحلیل مدل های ارائه شده در ادبیات برای تدوین استراتژی تکنولوژی در سطح بنگاه می پردازد. امروزه تکنولوژی نقشی کلیدی در رقابت پذیری بنگاه ها ایفا می کند، بنابراین می باید مبتنی بر یک نگاه استراتژیک مدیریت شود. اولین و مهمترین گام در مدیریت استراتژیک تکنولوژی، تدوین یک برنامه است که اولویت های سرمایه گذاری بنگاه در حوزه تکنولوژی را برای یک افق بلندمدت مشخص کند. مدل ها و چارچوب های مختلفی در این زمینه ارائه شده اند تا بنگاه ها را در زمینه تدوین استراتژی تکنولوژی یاری نمایند، اما این مدل ها و چارچوب ها دارای ویژگی ها و پیش فرض هایی هستند که امکان استفاده از آن ها را در شرایط مختلف، محدود می کند. عدم توجه به این ویژگی ها و پیش فرض ها ممکن است بنگاه ها را در انتخاب مدل مناسب (متناسب با شرایط خاص بنگاه) دچار اشتباه کند. در این مقاله مدل ها و چارچوب های مختلف بر اساس یک رویکرد فرایندی مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرند. نتیجه این ارزیابی، ارائه یک دسته بندی از مدل ها است که به بنگاه ها کمک می کند بر اساس اهداف و شرایط خود، مدل مناسب تدوین استراتژی تکنولوژی را انتخاب کنند**.
الگوی حمایت از شکل گیری شرکت های انشعابی دانشگاهی، با ساز وکار سرمایه گذاری خطرپذیر؛ مطالعه موردی دانشگاه علم و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت کارآفرینی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی معرفت شناسی علم،تعریف علم، تاریخ علم، مرزگذاری علم با غیر علم علم سنجی و تعامل علم و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی سیاستگذاری های مالی و ساختاری برای نهاد دانشگاهی کشور
دانشگاه کارآفرین امروز باید بستری توانمند برای انتقال دانش و فناوری به محیط صنعت کشور و مجهز به ابزارهای کارآمد حمایت از تجاری سازی باشد. سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان اهرمی توانمند می تواند در کنار ساختارهای دیگر حمایتی، شکاف تأمین مالی و کمک های مدیریتی مورد نیاز شرکت های فناوری محور دانشگاهی را پر کند. این که دانشگاه علم و صنعت، برای بکارگیری ابزار سرمایه گذاری خطر پذیر با چه ملاحظاتی روبروست و چگونه می تواند این زیرساخت را برای گام برداشتن در مسیر تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین به خدمت بگیرد، پرسش این تحقیق است. این پرسش پاسخ های مختلفی می تواند داشته باشد که در قالب سناریوها یا راه حل های جایگزین، قابل ارائه به تصمیم گیران هستند. در این مقاله برای سناریوسازی از تحلیل ریخت شناسی استفاده شده است. اولین گام در تحلیل ریخت شناسی، شکستن سؤال اصلی تحقیق به ابعاد و مراحل فرعی است که به این منظور بر مبنای یک مدل کاربردی، ابعاد مسئله تشریح و با مصاحبه از دوگروه، یعنی دست اندرکاران و صاحبنظران دانشگاهی و خبرگان صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر و همچنین مطالعه قوانین حاکم، گزینه های ممکن هر بعد استخراج گردیده اند. حذف مسیرهای غیر ممکن از ترکیب تمام گزینه ها، با مقایسه زوجی و روش فار (FAR) صورت گرفته که به این ترتیب، مسیرهای فاقد ناسازگاری، در نهایت پنج سناریو یا گزینه تصمیم را برای ارائه به تصمیم گیرندگان ایجاد کرده است. دانشگاه کارآفرین، سرمایه گذاری خطرپذیر، تحلیل ریخت شناسی، برنامه ریزی سناریو، شرکت های انشعابی، دانشگاه علم و صنعت ایران
نقش فناوری در دستیابی به چابکی در شرکت های الکترونیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های عصر حاضر شدت یافتن تغییرات است. در عرصه مدیریت تولید، چابکی به عنوان پاسخی متناسب با شرایط زمان مورد توجه قرار گرفته و در پاره ای از تحقیقات، سعی بر شناسایی عوامل تأثیرگذار شده است. اگرچه برخی از این عوامل را می توان زیرمجموعه فناوری به حساب آورد، لیکن مطالعه کلیه عوامل مرتبط با فناوری در یک پژوهش انجام نگردیده است. در این مقاله، مفهوم فناوری در سه بعد فناوری تولید، فناوری محصول و فناوری اطلاعات دیده شده و تأثیر مؤلفه های هریک از این ابعاد بر چابکی در صنعت الکترونیک ایران بررسی و در مورد ارتباط آنها با چابکی بحث شده است. به علاوه مؤلفه های مختلف بر اساس دو عامل اهمیت و فاصله آنها از وضع مطلوب، رتبه بندی شده اند که نشان دهنده اولویت پرداختن به آنها در مسیر چابکی است. در این رتبه بندی ""فناوری های پیشرفته تولید"" در جایگاه اول قرار گرفته است.
اثر پیش فرض های متعارض در سیاستگذاری علم و فناوری: موردکاوی فرایند تصویب قانون ایمنی زیستی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون ایمنی زیستی کشور، در ارتباط با فناوری زیستی و مواجهه با ریسک های احتمالی آن، پس از حدود 8 سال کشمکش و اختلاف نظر میان وزارتخانه و سازمان های درگیر در اردیبهشت ماه 1388 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. اما شواهد موجود نشان می دهد که این قانون نه تنها کمکی به حل مسائل کشور نمی تواند بکند، بلکه احیاناً به معضلات موجود دامن نیز خواهد زد. موضوع مورد بحث این مقاله، بررسی کشمکش ها و اختلاف هایی گسترده پیرامون قانون ایمنی زیستی و قانونگذاری در حوزه فناوری زیستی است. اختلاف نظر و کشمکش های گسترده در سیستم های سیاستگذاری حکومت ها و دولت ها، به خصوص زمانی که ریسک، علم و فناوری با یکدیگر گره می خورند یکی از حوزه هایی است که پژوهشگران حوزه سیاستگذاری علم و فناوری به صورت جدی به آن پرداخته اند. مقاله حاضر عقیده دارد که وجود مجموعه ای از پیش فرض های جهت دهنده و متعارض درون سیستم قانون گذاری کشور باعث فقدان شکل گیری تفاهم و رسیدن به پارادایم مشترک و در نتیجه دامنه داری اختلاف ها گردیده است. در ادامه با توسعه چارچوبی که مناسب شرایط ایران است، چنین پیش فرض هایی احصاء گردیده و تفاوت های میان آنان و اثر آنها بر فقدان شکل گیری تفاهم آشکار می گردد. از منظر ارائه راهکار، مادامی که چنین پیش فرض هایی درون سازمان های دخیل در این موضوع وجود داشته باشد، کشمکش ها ادامه خواهد یافت و بنابراین به جای بحث در مورد سازوکارهای اجرایی، مقاله پیشنهاد می دهد کنشگران باید ابتدا در ارتباط با پیش فرض های احصاء شده در مقاله به بحث و تبادل نظر بپردازند تا در سایه تفاهم ایجاد شده بتوانند به سمت سازوکارهای اجرایی حرکت کنند. ایمنی زیستی، فناوری زیستی، قانونگذاری، پروتکل کارتاهنا
ارائه مدلی کاربردی برای سنجش بلوغ مدیریت دانش در صنعت نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به هر میزان که سازمان ها دارای فرایندهای دانش بر بیشتری باشند، به همان میزان نیازمند برنامه های واقع گرا و کاربردی برای مدیریت دانش سازمانی به عنوان منبعی راهبردی برای بهبودهای مستمر آتی خواهند بود. در این پژوهش، هدف اصلی پژوهشگران، ارائه مدلی مدون و کاربردی برای شفاف سازی نقش سنجش بلوغ مدیریت دانش و تشریح رویکردی است که توسط آن بتوان مدیریت دانش را به صورت راهبردی و جهت بهبودهای مستمر آینده، مورد ارزیابی و بهبود قرار داد. برای دستیابی به این هدف، مروری مختصر بر ادبیات مرتبط با مدیریت دانش و دیدگاه فکری سرمایه های فکری ارائه شده و سپس، مفاهیم عملکرد دانش محور سازمانی (بر مبنای شاخص های سنجش مدیریت دانش) مورد بحث قرار گرفته اند. سپس، مدلی شامل عوامل و شاخص های تأئید شده در ادبیات موضوعی تحقیق ارائه شده است که در آن، شاخص ها برحسب میزان پیچیدگی و دشواری و طبق ارزیابی و تأئید خبرگان، در سطوح بلوغ توزیع شده اند. در پایان، معتبرترین شرکت تولیدکننده نرم افزار در ایران به عنوان سازمانی دانش محور مورد سنجش قرار گرفته و توسط مدل بلوغ مدیریت دانش، سطح بلوغ آن به صورت دقیق مشخص شده و راهکارهایی نیز جهت بهبود بلوغ مدیریت دانش این سازمان ارائه شده اند تا راهگشای تحقیقات آتی در زمینه سنجش بلوغ مدیریت دانش در دیگر شرکت های تولیدکننده نرم افزار ایران باشد.
تبیین تغییر خط مشی با استفاده از نظریه جریانات چندگانه کینگدون؛ مطالعه موردی تغییر قانون اهداف، وظایف و تشکیلات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون ""اهداف، وظایف و تشکیلات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری"" به عنوان یکی از تحولات اساسی در ساختار و مدیریت حوزه علوم، تحقیقات و فناوری و نوعی تغییر خط مشی در این حوزه محسوب می شود و هدف مقاله تبیین نحوه تغییر این خط مشی است؛ برای تبیین یک رخداد (در این مقاله تغییر خط مشی) شیوه های پژوهش بسیاری وجود دارد. یکی از راه های متداول، تبیین یک پدیده به کمک نظریه ها است. برای این منظور، این مقاله تلاش می کند تا با بهره گیری از چارچوب جریان های چندگانه کینگدون تبیین کند که چگونه قانون اهداف، وظایف و تشکیلات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری متحول شده است. براین اساس پژوهش نشان می دهد که چگونه جریان مسائل، جریان خط مشی ها و جریان سیاسی در شکل دهی تغییر خط مشی فوق به هم پیوند خورده اند و مشارکت کنندگان خط مشی چه نقشی در چنین پیوندی داشته اند و چگونه از فرصت پیش آمده در نتیجه این پیوند برای تصویب پیشنهادات خود استفاده کردند؛ وبه چه نحوی دریچه خط مشی و مسئله باز و باعث تسهیل روند تغییرات در این خط مشی شد. در نهایت مقاله ادعا می کند که این نظریه علی رغم برخی محدودیت ها، کاربردهای واضحی در تحلیل و تبیین فرایند تغییر قانون اهداف، وظایف و تشکیلات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دارد. با توجه به ماهیت و اهداف این پژوهش، برای انجام آن از شیوه تحلیل کیفی و روش موردکاوی استفاده شده است. همچنین برای جمع آوری و تحلیل داده ها، محققان از روش های کیفی (مصاحبه و بررسی مستندات) استفاده کرده اند.
شناسایی و رتبه بندی موانع توسعه سامانه ملی خرید و فروش فناوری (فن بازار) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چندسالی که از شکل گیری فن بازار در کشور می گذرد، ساختار مذکور به دلایل مختلف به عنوان بازار فناوری فعالیت نکرده و عملکرد خود را محدود به اطلاع رسانی در حوزه های مختلف کرده است. این در حالی است که وظیفه اصلی فن بازار و کارکردی که باعث ایجاد ارزش افزوده می شود، عملکرد آن به عنوان سامانه خرید و فروش فناوری است. در این مقاله بعضی از عوامل تأثیرگذار بر این مشکل، احصا شده اند. آنچه در مقاله حاضر مدنظر است، بررسی موانع و چالش های شکل گیری و توسعه فن بازار و یافتن میزان اهمیت آنهاست که از طریق ارزیابی مجدد و روزآمد کردن مطالعات انجام شده در مورد فن بازار و و احصاء موانع در حوزه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... انجام خواهد شد. همچنین از روش های آماری رگرسیون مرحله ای و نیز تحلیل همبستگی، میزان اهمیت هرکدام از موانع مذکور مشخص خواهد شد. با مشخص شدن موانع مذکور و نیز میزان اهمیت آنها، علاوه بر برنامه ریزی بهتر و دقیق تر برای ایجاد فن بازار ملی، مراکز متولی مانند پارک های علم و فناوری که وظیفه مدیریت تحقیق و توسعه را بر عهده دارند، تلاش خود را معطوف به داشتن ساختاری متمرکز، کارآمد و در خدمت توسعه فناوری کشور خواهند کرد. بنابراین، مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا ضمن احصاء کردن موانع مذکور، به منظور برنامه ریزی برای رفع موانع، میزان اهمیت و تأثیرگذاری هرکدام را نیز مشخص نماید.