مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت زمان بر کاهش سهل انگاری (تعلل) و کمال گرایی دانشجویان بوده است. روش پژوهش طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 29 دانشجویی که همزمان دارای سهل انگاری (تعلل) و کمال گرایی بودند، از میان دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تاکستان انتخاب شدند و در دو گروه (14 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) به گونه تصادفی جایگزین شدند. در این پژوهش از مقیاس سهل انگاری تاکمن و مقیاس کمال گرایی اهواز استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها، از طریق آمار توصیفی و استنباطی، نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مدیریت زمان در کاهش سهل انگاری (تعلل) و کمال گرایی دانشجویان موثر است.
اثربخشی درمان راه حل مدار بر کاهش تعارضات والد- فرزندی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان راه حل به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات والد- فرزندی (مادر و دختر) در نوجوانان انجام گرفته است. در این پژوهش، به دنبال این سوال هستیم که آیا درمان راه حل مدار تعارضات والد- فرزندی را در دختران کاهش می دهد؟ رویکرد مورد نظر در این پژوهش که آشکارا زیر چتر پسامدرنیسم قرار می گیرد، درمان راه حل مدار است که توسط استیو دشازر طراحی شده و یکی از دیدگاه های مشاوره کوتاه مدت است که به دلیل دارا بودن دیدگاه خوشبینانه و امیدبخش نسبت به مشکلات می تواند کمک های مفیدی را به مراجعان ارایه دهد. در این روش، درمان از صحبت درباره مشکل به صحبت در خصوص راه حل ها تغییر جهت پیدا می کند و اعتقاد بر این است که زبان آفریننده است. همان طوری که مشکل مراجع از طریق زبان مطرح می گردد، می تواند از همین طریق نیز، درمان شود. رویکرد حاضر با تمرکز بر توانمندی های مراجعان و ضمن تاکید بر زمان حال، به افراد کمک می کند راه حل هایی برای مشکلات خود بیابند. در این دیدگاه بر مسایل قابل تغییر و برداشتن گام های کوچک برای حل مشکل تاکید می شود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 13 شهر تهران در سال تحصیلی 1386-1387 بودند. نمونه مورد پژوهش 24 نفر بودند که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند و اعضای گروه آزمایش در هشت جلسه درمان راه حل مدار به شیوه گروهی شرکت نمودند. در این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس جهت آزمون اختلاف میانگین های گروه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که درمان راه حل مدار بر کاهش تعارضات والد- فرزندی در نوجوانان دختر موثر است.
بررسی آسیب های شغلی کارمندان شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های حاضر به منظور تعیین آسیب ها و مشکلات شغلی کارمندان شهرداری شهر اصفهان انجام شده است و جهت سهولت و دقت در امر سنجش، آسیب های شغلی به سه دسته آسیب های درون فردی، بین فردی و فرافردی تقسیم شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان شاغل مناطق یازده گانه شهرداری در سال 1384-1384 بودند. به منظور اجرای پژوهش نمونه ای 166 نفری (95 کارمند مذکر و 71 کارمند مونث) به طور تصادفی از بین کارمندان انتخاب شدند و با پرسشنامه آسیب شناسی شغلی (محقق ساخته) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سوال های پژوهش حاضر عبارت بود از: 1- مشکلات و آسیب های درون فردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ 2- مشکلات و آسیب های بین فردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ 3- مشکلات و آسیب های فرافردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ داده ها با نرم افزار SPSS-9 تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد:
یافته ها نشان دهنده وجود آسیب مندان در حیطه مشکلات درون فردی، در طبقه آسیب های عاطفی در مورد کسل کننده و بی روح بودن محیط است. در حیطه آسیب ها و مشکلات بین فردی یافته ها حاکی از وجود آسیب در طبقه آسیب های ارتباط با ارباب رجوع در موارد عجول بودن، توهین کردن، تفاوت سطح فرهنگی و تحصیلی و ناآشنایی ارباب رجوع با قوانین اداری است همچنین در حیطه مشکلات فرافرادی در طبقه سیاست های سازمان در موردهای عدم استقبال از پیشنهادات کارمندان و انتقاد از کارمندان به شیوه غلط آسیب وجود دارد. همچنین کارمندان در تمامی موارد مرتبط با طبقه حقوق، مزایا و امنیت شغلی دچار آسیبند و در طبقه نقش های شغلی در مورد مناسب نبودن افراد برای پست های محوله و در طبقه تاثیر کار بر بیماری افراد در مورد تشدید یک یا چند بیماری جسمی آسیب جدی نشان دادند.
بررسی رابطه بین ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان با احساس شرم و گناه در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان با احساس شرم و گناه در آنها صورت گرفت. بدین منظور جامعه پژوهش، دختران دانشجو در دانشگاه های دولتی شهر تهران در نظر گرفته شد و نمونه پژوهش 710 نفر از دختران دانشجو بودند که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات و سنجیدن فرضیه های پژوهش از پرسشنامه پیوند والدینی (PBI) به منظور سنجش الگوهای تربیتی والدینی ادراک شده از سوی فرزندان و آزمون عاطفه خودآگاه (TOSCA) به منظور سنجش شرم و گناه استفاده شد. فرضیه های پژوهش حاکی از آن بودند که بین الگوهای تربیتی والدینی مادر و پدر (محبت یا مراقبت و حمایت افراطی) با میزان شرم و گناه رابطه وجود دارد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین الگوی مراقبت والدینی (مادر و پدر) ادراک شده توسط فرزند با میزان احساس شرم رابطه معنادار و منفی وجود دارد و بین الگوی حمایت افراطی والدینی (مادر و پدر) با احساس شرم رابطه همبستگی معنادار و مثبت وجود دارد. بین الگوهای تربیتی مذکور با احساس گناه رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به تربیت حمایت افراطی پدر، مراقبت پدر، و حمایت افراطی مادر مهمترین پیش بینی کننده های احساس شرم در فرزند دختر هستند، طوری که %14 از واریانس احساس شرم را پیش بینی می کنند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که پایین بودن میزان مراقبت و گرمی والدینی موجب بالا رفتن میزان احساس شرم و «بدبودن» خود در فرزند می شود. با افزایش حمایت افراطی یا کنترل والدینی نیز میزان احساس شرم در فرزند دختر افزایش می یابد.
پیش بینی میزان اضطراب امتحان بر اساس سبک های ابراز هیجان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی میزان اضطراب امتحان بر اساس سبک های ابراز هیجان دانش آموزان است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال 1387 است. حجم نمونه طبق اصول و علمی 610 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار عمده: الف) پرسشنامه سبک های ابراز هیجان در سه سبک 1- پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) کینگ و امونز 2- پرسشنامه کنترل هیجانی (ECQ) راجر و نشوور 3- پرسشنامه دوسوگرایی در ابزارگرایی هیجانی (AEQ) کینگ و امونز ب) پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون رگرسیون چندگانه با استفاده از روش گام به گام، آزمون فریدمن) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که: 1- 87.1 درصد از دانش آموزان از نظر اضطراب امتحان در سطح متوسطه و بالاتر از متوسط قرار دارند. بین اضطراب امتحان در مولفه های نگرانی و هیجان پذیری تفاوت معناداری وجود دارد. مقایسه میانگین نمرات نشان داد میزان نگرانی دانش آموزان بیشتر از هیجان پذیری است. 2- از روی نمرات سبک های ابراز هیجان می توان میزان اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی کرد. قدرت پیش بینی سبک دوسوگرایی در ابرازگرایی هیجانی بیشتر از سبک کنترل هیجانی و سبک کنترل هیجانی بیشتر از سبک ابرازگری هیجانی است.
تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر الگوهای ارتباطی و احساسات مثبت نسبت به همسر در زوجین شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی و افزایش احساس مثبت نسبت به همسر در زوجین شهر اهواز است. جامعه آماری این پژوهش زوجین شهر اهواز می باشند که به فراخوان محقق برای آموزش مهارت های ارتباطی پاسخ داده اند. نمونه این پژوهش را 48 نفر از زوجین تشکیل می دهند که از بین جامعه مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاری و پرسشنامه احساس مثبت نسبت به همسر. طرح پژوهشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ابتدا برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش مهارت های ارتباطی) به گروه آزمایشی ارایه گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی باعث افزایش حساسیت مثبت نسبت به همسر، بهبود الگوی ارتباطی سازنده متقابل و کاهش الگوی ارتباطی توقع/ کناره گیری و الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل می شود.
مداخله متمرکز بر هیجان برای کاهش ناسازگاری زناشویی زوج های دارای فرزند بیمار مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوج هایی که فرزندی با بیماری مزمن دارند در ریسک تجربه ناسازگاری زناشویی قرار دارند، مطالعه حاضر اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان (EFCT) در کاهش ناسازگاری زناشویی برای این جمعیت از زوج ها را مورد بررسی قرار می دهد. نمونه شامل 48 نفر (24 زن و 24 شوهر) که فرزندی با بیماری مزمن داشتند، بود. این افراد در مراکز طبی آموزشی و دولتی ویژه کودکان تهران با جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و کنترل، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری آزمون سازگاری زن و شوهر (DAS) بود در پایان بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر وابسته تفاوت معناداری مشاهده شد، بدین معنی که گروه EFCT در ناسازگاری زناشویی کاهش و در رضامندی، همبستگی، توافق و ابراز محبت زناشویی افزایش داشت.