این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان راه حل به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات والد- فرزندی (مادر و دختر) در نوجوانان انجام گرفته است. در این پژوهش، به دنبال این سوال هستیم که آیا درمان راه حل مدار تعارضات والد- فرزندی را در دختران کاهش می دهد؟ رویکرد مورد نظر در این پژوهش که آشکارا زیر چتر پسامدرنیسم قرار می گیرد، درمان راه حل مدار است که توسط استیو دشازر طراحی شده و یکی از دیدگاه های مشاوره کوتاه مدت است که به دلیل دارا بودن دیدگاه خوشبینانه و امیدبخش نسبت به مشکلات می تواند کمک های مفیدی را به مراجعان ارایه دهد. در این روش، درمان از صحبت درباره مشکل به صحبت در خصوص راه حل ها تغییر جهت پیدا می کند و اعتقاد بر این است که زبان آفریننده است. همان طوری که مشکل مراجع از طریق زبان مطرح می گردد، می تواند از همین طریق نیز، درمان شود. رویکرد حاضر با تمرکز بر توانمندی های مراجعان و ضمن تاکید بر زمان حال، به افراد کمک می کند راه حل هایی برای مشکلات خود بیابند. در این دیدگاه بر مسایل قابل تغییر و برداشتن گام های کوچک برای حل مشکل تاکید می شود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 13 شهر تهران در سال تحصیلی 1386-1387 بودند. نمونه مورد پژوهش 24 نفر بودند که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند و اعضای گروه آزمایش در هشت جلسه درمان راه حل مدار به شیوه گروهی شرکت نمودند. در این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس جهت آزمون اختلاف میانگین های گروه ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که درمان راه حل مدار بر کاهش تعارضات والد- فرزندی در نوجوانان دختر موثر است.