مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توانمندسازی مشاوران مدرسه و بر مبنای نظریه داده بنیاد و با به کارگیری روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. روش: بدین منظور تعداد 12 معلم، 14 مشاور مدرسه، 13 دانش آموز (در سطح استان اردبیل) به شیوه نمونه گیری هدفمند و تعداد 9 متخصص و استاد مشاوره (در سطح کشور) به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و داده ها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیاده سازی متن مصاحبه ها و ورود اطلاعات به نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 245 مفهوم و 17 مقوله محوری شد. همچنین، نتایج کدگذاری انتخابی نشان داد که مقوله هسته توانمندی مشاوران مدرسه است که تحت تأثیر شرایط علّی (صلاحیت علمی، شغلی و اخلاقی)، شرایط مداخله گر (بلوغ عاطفی، خودکارآمدی، مهارت های حرفه ای و هماهنگی) و شرایط زمینه ای (بلوغ عقلی، هوش هیجانی، سلامت روان، مهارت های ارتباطی، سرسختی روانشناختی و شخصیت کاریزماتیک) در قالب راهبردهای توسعه سازمانی و فردی است که حاصل آن بهبود کارآمدی مشاوران مدرسه به صورت مستقیم و غیرمستقیم است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر توصیه می شود از الگوی حاضر به منظور توانمندسازی مشاوران مدرسه و همین طور طراحی و تدوین برنامه های مختلف در جهت بهبود خدمات راهنمایی و مشاوره مدرسه استفاده شود.
عوامل مؤثر بر ادراک مدیران و معلمان از نقش مشاور مدرسه: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف شناخت عوامل موثر بر ادراک مدیران و معلمان از نقش مشاور مدرسه و تبیین جایگاه و اهمیت آن در چالش های پیش روی تثبیت نقش مشاوران مدارس انجام شد. روش: روش تحقیق در این پژوهش مرور نظام مند و توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی- پژوهشی چاپ شده در مجلات معتبر داخلی و خارجی در دهه اخیر بوده است. مقالات این مطالعه مروری از طریق جستجوی پایگاه های نورمگز، پایگاه اطلاعاتی جهاد دانشگاهی، مگ ایران، پرتال جامع علوم انسانی، الزیویر، سیج، تیلور و فرانسیس، اسپرینگر، وایلی و ام.دی. پی.آی به دست آمدند. یافته ها: 25 مقاله بر اساس معیار های ورود مطالعه وارد مرور نهایی شدند. این مقالات در قالب روش های اقدام پژوهی، پیمایشی، روش کیو، آزمایشی، گروه متمرکز، مصاحبه، پدیدارشناسی، همبستگی و گراندد تئوری صورت پذیرفته بود. واکاوی این پژوهش ها نشان داد سه دسته عوامل شامل عوامل مربوط به مدرسه و اجتماع، عوامل مربوط به معلمان و مدیران و عوامل مربوط به مشاوران در ادارک مدیران و معلمان از نقش مشاور مدرسه مؤثرند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت عدم آگاهی مدیران و معلمان از نقش تحول یافته مشاوران مدارس از مهم ترین عوامل مربوط به ادارک متناقض معلمان و مدیران بوده و بهترین روش برای حل این مسئله وجود یک شورای مشاوره در هر مدرسه، متشکل از مدیر، معلمان و مشاور مدرسه است. این شورا با آگاه سازی مدیران و معلمان از نقش مشاور و پیگیری اهداف و برنامه مشاور مدرسه موجبات تثبیت نقش مشاور مدرسه فراهم کرده و فرایند تحقق اهداف آموزش وپرورش را تسهیل می کند.
تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی درپاندمی ها و ارزیابی اثر بخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتبار یابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمی ها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظام مند نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونه گیری هدفمند تا مرز اشباع داده ها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1988) بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخص های تحلیل دیداری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگی های شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقوله ها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روان شناختی را نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر می توان از الگوی استخراج شده، جهت انجام مداخلات مشاوره ای در حوزه های زوج و خانواده برای تسهیل انطباق پذیری با بحران های مشابه استفاده کرد.
تدوین برنامه تعامل مثبت والد-کودک مبتنی بر تجارب زیسته والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعامل والد - کودک و عواملی که به بهبود و ارتقای این تعامل منجر می شود، از زمینه های مهم و مورد علاقه پژوهشگران است. پژوهش حاضر به منظور تدوین برنامه آموزشی تعامل مثبت والد - کودک، مبتنی بر تجارب زیسته والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کیفی است که با روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه موردپژوهش شامل مادران دارای فرزند اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی به کلینیک های مشاوره مناطق ١ و ٣ بهزیستی تهران در سال 1398 بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و شامل مادرانی بود که دارای فرزند دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی بودند. پس از اجرای پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 (گادو و اسپرافکین 1997) و پرسشنامه تعامل والد-کودک (پیانتا 1994) بر این مادران، آن هایی که نمره بالاتر از میانگین آورده بودند، مورد مصاحبه نیمه ساختارمند قرار گرفتند و این روند تا رسیدن به یک اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گردید. یافته ها: با تطبیق مضامین فرعی به دست آمده ذیل این مضامین اصلی با ویژگی های مراحل تغییر پروچاسکا و نورکراس 1992 (ترجمه آوادیس یانس، 1399)، گام های برنامه تعامل مثبت والد-کودک تدوین شد. با تحلیل یافته های پژوهش، مضامین اصلی زیر به عنوان ویژگی های تجارب زیسته مادران دارای تعامل مثبت والد-کودک دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی به دست آمد: مدیریت سطح انرژی کودک، نظارت بر تکالیف و مسئولیت ها، ارتباط حمایتی و سازمان یافته مادر و کودک و مدیریت شرایط وابسته به بیش فعالی. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت برنامه تدوین شده تعامل مثبت والد _کودک کاربردی است و مشاوران می توانند در کار با مادران دارای کودک دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی، از این برنامه استفاده کنند.
مقایسه ی اثربخشی رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در نیمه اوّل سال 1399 بود. 36 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اختلال استرس پس از ضربه می سی سی پی کن (2006) و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، گرایچ و اسپینهاون (2002) بود. شرکت کنندگان گروه آزمایش جلسات مشاوره راه حل محور گرانت (2011) و درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2010) را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. علاوه بر آماره های توصیفی، از تحلیل کواریانس و مقایسه زوجی بنفرونی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج آنالیز داده ها نشان داد که درمان راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار موثر است (01/0>P). تفاوت بین درمان راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی مثبت و اختلال استرس پس از ضربه غیرمعنادار ولی در متغیر تنظیم شناختی هیجانی منفی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش مداخلات رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت در بهبود نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه مؤثر است و از این دو رویکرد می توان برای کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته و اختلال استرس پس از ضربه زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
تاثیر زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی بر ارزش ها و پذیرش روان شناختی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: زوجین متقاضی طلاق دارای مشکلات فراوانی در روابط زناشویی خود هستند و یکی از روش های مؤثر در بهبود ویژگی های مرتبط با زندگی زناشویی، روش آموزش با رویکرد تلفیقی است. پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر روج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ارزش ها و پذیرش روانشناختی در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ارجاع شده از دادگستری شهرستان بهشهر به مراکز مشاوره طرف قرارداد طرح کاهش طلاق در 6 ماهه دوم سال 1398 بود. در این کارآزمایی بالینی 32 نفر (16 زوج متقاضی طلاق) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. مداخله زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی (لیو و مک کی، 2012) در 14 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و پرسشنامه ارزش های شخصی (شوارتز، 2002) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی به طور معناداری منجر به بهبود پذیرش و عمل و ارزش ها در زوجین متقاضی طلاق در مرحله پس آزمون شده است (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر مؤثر بودن زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ارزش ها و پذیرش روانشناختی در زوجین متقاضی طلاق بوده است.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی بود. روش: روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سعادت آباد در سال 1400 تشکیل دادند. برای نمونه گیری ابتدا به صورت در دسترس با همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره امین پژوه و مرکز مشاوره بینش مصاحبه شد. پس از انجام مصاحبه مبنی بر خودافشاگری زناشویی، 47 زوج دارای تعارض تشخیص داده شدند که همه داوطلب شرکت در جلسات درمانی بودند. از میان آن ها 32 زوج به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 زوج) و کنترل (16 زوج) گمارش شدند. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس در محیط شد. یافته ها: همان طور که در جدول 11-4 ملاحظه می شود نسبت F تحلیل کواریانس برای عمکرد خانواده (2/26F= و 001/0P=)، و برای رضایت زناشویی (3/37F= و 001/0P=)، به دست آمدند. این یافته ها نشان می دهند که در متغیرهای وابسته شامل عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بین گروه های گواه و آزمایش تفاوت معنی دار دیده می شود. بنابراین، فرضیه اصلی پژوهش در سطح(001/0)تأیید می شوند. اندازه مجذور اتا نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات درون گروهی به وسیله آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تبیین می شود، همچنین آموزش راهبردهای هیجان مدار توانسته است، بین کلیه خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بجز خرده مقیاس حل تعارض، تاثیر معناداری ایجاد کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تاثیر دارد در نتیجه از این آموزش می توان در مداخلات زوج درمانی استفاده کرد.
پیش بینی آزار دیدگی در روابط زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و ترس از صمیمیت در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی آزار دیدگی در روابط زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و ترس از صمیمیت در زنان متاهل بود.روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. به این منظور 300 زن متاهل شهر تهران که به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شده بودند به پرسشنامه های الگوهای ارتباطی (کریستنس و هیوی، 1990 )ترس از صمیمیت (دسکاتنر و تلن، 1991) و همسرآزاری (قهاری، عاطف وحید و یوسفی، 1384) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان داد که بین خرده مقیاس مرد متوقع/ زن کناره گیر با همسرآزاری رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. (r=%236.P≤000 )همچنین بین خرده مقیاس های زن متوقع/ مرد کناره گیر(r=%324P≤0/01) مرد متوقع/ زن کناره گیر ((r=%131P≤0/05و سازنده متقابل(r=%214P≤0/01) با ترس از صمیمیت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. مولفه های خرده مقیاس سازنده متقابل(r=%194P≤0/001 ) و مرد متوقع/زن کناره گیر r=%236.P≤000) ) توان پیش بینی همسرآزاری را داشتند.- نتیجه گیری می توان گفت الگوهای ارتباطی مرد متوقع/ زن کناره گیر و سازنده متقابل در رابطه زوجین می توانند چالشی ایجاد کنند که باعث همسر آزاری در رابطه شود.
پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس امید به زندگی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سالمندی دوره ی اجتناب ناپذیری از زندگی هر فرد است که با پیشرفت علم و بهبود شرایط بهداشتی، تعداد سالمندان در جوامع مختلف رو به افزایش است و همچنین شناخت و واکنش صحیح نسبت به این دوره از زندگی میتواند موجب بهبود کیفیت زندگی شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان بر اساس امید به زندگی و تاب آوری انجام گرفت. . روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری تحقیق حاضر را سالمندان خانه های سالمندان تمام وقت شهر تهران در سال 1400 تشکیل می داد که به روش نمونه گیری خوشه ای 250 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه امید به زندگی اشنایدر، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده می شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که امید به زندگی تا 6/30 درصد و تاب آوری تا 5/37 درصد از واریانس کیفیت زندگی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان گفت به منظور افزایش کیفیت زندگی سالمندان، زمینه رشد و ارتقا سطح امید به زندگی و تاب آوری این قشر از جامعه فراهم شود
تحلیل مضمون آسیبهای شغلی مددکاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به شیوع آسیب های شغلی در مشاغل یاری رسان هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب های شغلی مددکاران اجتماعی بود. روش پژوهش: این مطالعه به شیوه ی کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. جامعه ی پژوهش کلیه مددکاران اجتماعی شهر شهرکرد بود که تعداد 17 نفر از مددکاران به روش نمونه گیری هدفمند با اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون شبکه ای آتراید-استرلینگ استفاده شد. یافته ها: مددکاران اجتماعی آسیب های شغلی را در سه مضمون فراگیر آسیب های درون فردی، آسیب های بین فردی و آسیب های فرافردی تجربه می کنند. آسیب های درون فردی شامل دو مضمون آسیب های عاطفی-هیجانی (اضطراب، افسردگی عمومی، فرسودگی و خشونت) و آسیب های جسمانی بود. در حوزه ی آسیب های بین فردی مضامین شامل: سرریزی مشکلات شغلی به خانواده، مشکلات ارتباطی با مددجویان (فروپاشی مرز کاری و شخصی با مددجویان، ناتوانی در مدیریت پرتوقعی مددجویان و مشکلات فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مددجویان)، مشکلات مربوط به عدم تعهد سازمانی (احساس تبعیض وجدان گرایی پایین همکاران) و مشکلات مربوط به خط و مشی سازمان (تغییر و تنوع خط و مشی سازمان و مغایرت خط و مشی سازمان با نیازهای مددجویان) بود. آسیب های فرافردی نیز شامل مضامین مشکلات مربوط به ماهیت شغل (حجم زیاد کار، چالش زیاد کار)، مشکلات مربوط به شرایط کاری (سروصدای زیاد، ارگونومی نامناسب و آلودگی محیط کاری)، مشکلات مالی و رفاهی و تداخل مشکلات محیط زندگی با وظایف شغلی بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گرفت که مددکاری اجتماعی شغلی بسیار پرچالش و مددکاران اجتماعی از جمله آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند که در حیطه های مختلفی مشکلات زیادی را تجربه می کنند و سازمانهای زیرربط با استفاده از مشاوران و روانشناسان شغلی و برنامه ریزی همه جانبه می توانند در جهت کاهش این آسیبها به آنان کمک کنند.
تبیین اشتغال پذیری از طریق انطباق پذیری، خودکارآمدی کاریابی، ادراک پیچیدگی و آمادگی برای شانس: یک مدل میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین انطباق پذیری مسیر شغلی و اشتغال پذیری با میانجی گری متغیرهای خودکارآمدی کاریابی، ادراک پیچیدگی و آمادگی برای شانس در میان بیکاران ایرانی بود. روش: داده ها در این پژوهش از طریق نمونه گیری داوطلبانه و بر روی یک نمونه ی 719 نفری از بیکاران ایرانی گردآوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی، مقیاس خودکارآمدی کاریابی، شاخص ادراک پیچدگی، شاخص آمادگی برای شانس و مقیاس اشتغال پذیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب تأثیر انطباق پذیری مسیر شغلی بر خودکارآمدی کاریابی (001/0>p و 75/0= γ)، ادراک پیچیدگی (001/0>p و 64/0= γ) و آمادگی برای شانس (001/0>p و 88/0= γ) به لحاظ آماری معنادار است. علاوه براین، ضریب تأثیرخودکارآمدی کاریابی (001/0>p و 39/0= β)، ادراک پیچیدگی (001/0>p و 17/0 = β) و آمادگی برای شانس (001/0>p و 6/0= β) براشتغال پذیری بعنوان متغیر وابسته ی درون زا از نظر آماری معنادار است. همچنین انطباق پذیری مسیر شغلی با اشتغال پذیری به طور غیرمستقیم از طریق این متغیرها رابطه داشت. نتیجه گیری: به طور کلی، با توجه به یافته این پژوهش مبتنی بر وجود رابطه غیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و اشتغال پذیری، بایستی خاطر نشان کرد که برای افزایش اشتغال پذیری نه تنها توجه به انطباق پذیری ضروری است بلکه توجه به راهبردهای افزایش خودکارآمدی کاریابی، ادراک پیچیدگی مبتنی بر سیستم تفکر باز و نیز افزایش آمادگی برای شانس اهمیت دارد.